پدرو مادر‌ها چطور از اعتیاد فرزندانشان پیشگیری کنند؟

1. معیارهای «خوب بودن» و «بد بودن» را به فرزندانشان یاد بدهند و ارزش‌های پسندیده اخلاقی، رفتارهای مناسب اجتماعی، انتظارات جامعه از یک نوجوان مسئول، اهمیت رشد و بالندگی نوجوان برای پیشرفت اجتماعی که در آن زندگی می‌کند و... را به آنها بیاموزند.
2. دربرابر اجرای مقررات و قوانین حاکم بر خانه، مدرسه و اجتماع، جدی، مسئول و هوشیار باشند؛ رعایت آیین‌نامه‌های انضباطی و ضوابط و قوانین مدونی که در مدارس اجرا می‌شوند، می‌تواند مانعی برای بسیاری از کجروی‌های اجتماعی باشد. اهمیت دادن به نظم و انضباط، داشتن رفتارهای موجه، شیوه تفکر سالم و... از نکات ارزشمندی است که می‌توان به نوجوانان و جوانان آموخت. آنها باید بدانند که با هرگونه دسترسی به مواد مخدر چه جرایمی را مرتکب می‌شوند و چه مجازات‌هایی را باید متحمل شوند.
3. سعی کنید الگوی رفتاری خوبی برای فرزندان نوجوان خود باشید. او همواره نظاره‌گر اعمال و رفتارهای شماست. والدینی که خود سیگار می‌کشند، در مصرف داروهای مسکن و خواب‌آور افراط می‌کنند یا نگرش و دیدگاه شفافی در برابر مصرف مواد مخدر به فرزندانشان ارائه نمی‌کنند، راه را برای انحراف و تصمیم‌گیری‌های نامناسب جوانان هموار می‌سازند. به اختلاف بین حرف و عمل خود آگاه باشید. نوجوانان نسبت به این تناقضات بسیار حساس‌اند و به راحتی حرف‌ها و عقایدشان را زیر پا خواهند گذاشت.
4. عزت‌نفس، خویشتن‌داری و اعتماد به نفس فرزندتان را تقویت کنید. فرصت‌ها و موقعیت‌هایی برای فرزند نوجوانتان پیش آورید تا او بتواند پیروزمندانه به اهدافش برسد. او را به دلیل توانایی‌ها و استعدادهایش حمایت و تشویق کنید. این کار به او کمک می‌کند تا احساس خوبی نسبت به خودش پیدا کند. برداشت‌های جوان نسبت به توانایی‌ها و استعدادهایش مهم‌ترین تأثیر را بر عزت‌نفس او می‌گذارد. هنگامی که والدین درمی‌یابند تجربه‌های دشوار زندگی، اعتماد به نفس و خویشتن‌داری نوجوانشان را تحت‌تأثیر قرار داده است، باید به او کمک کنند تا با انتخاب راه و مسیر درست زندگی، خود را از انحطاط، تسلیم و بی‌ارزشی نجات دهد.
5. ارتباط مؤثر و صمیمانه‌ای با نوجوان (یا جوان) برقرار کنید. گوش دادن به صحبت‌های او، حمایت از رفتارهای مثبت، پسندیده و سالم، توجه به احساسات و عواطف او و پذیرش بی‌قید و شرط جوانان و نوجوانان به آنها کمک می‌کند تا با ایجاد رابطه‌ای نزدیک و صمیمانه با والدین خود درصدد مقابله با بحران‌های زندگی برآیند. دیدگاه‌ها و اعتقادهایتان را با صبوری و انعطاف‌پذیری به فرزندتان بیاموزید. اجازه دهید تا با بحث و گفت‌و‌گو، احساس مسئولیت، ارزشمندی و خودکارآمدی در آنها رشد یابد. در دوران نوجوانی فرزندان ما دست به شناخت، ماجراجویی، خطر کردن و کنجکاوی می‌زنند؛ در اینجا وظیفه والدین و مربیان است که سعی کنند با گزینش روش‌های معقول و سنجیده، راه رسیدن به استقلال فردی و رشد اجتماعی را برای آنها روشن سازند.
6. فرصت‌هایی برای او ایجاد کنید تا مسئولانه در مورد کارهای روزانه خودش تصمیم‌گیری کند. به او یاد بدهید که چگونه با افراد دیگر اجتماع ارتباط برقرار کند. برای مثال، زمانی که تنها در جمعی حضور دارد، چه باید بگوید، چه کار باید بکند و... در نظر داشته باشید اگر او فرد ولنگار و بی‌بند و باری نباشد، در مقابل تعارف دوستانش برای سیگار کشیدن و... مطیع نخواهد شد. هر اندازه که تأثیر دوستان و همسالان جوان بر او زیاد شود، نقش والدین و راهنمایانش برای هدایت او کمرنگ‌تر خواهد شد. هر اندازه والدین، جوان را به حال خود واگذارند، او را در برابر محیط و اجتماع آسیب‌پذیرتر ساخته‌اند و بعدها برای این تسلیم بهای سنگین‌تری باید بپردازند. والدین باید با درک تأثیر همسالان بر فرزندانشان آنها را برای مقابله با فشارها و تحریکات موجود آماده کنند. توان «نه گفتن» و داشتن رفتاری مستقلانه و صحیح را در آنان باید تشویق و تمجید کرد. باید به جوان یاد داد که «نه گفتن» او دلیل بر احترام او به خودش است. از آنها بخواهید که به هنگام احساس خطر، قدرت ترک محل را داشته باشند.
7. نسبت به احساس افسردگی، بی‌حوصلگی و انزواطلبی فرزند نوجوانتان حساس و هوشیار باشید. نوجوانی که دچار افکار پریشان و مأیوس‌کننده می‌شود، قابل تأمل و بررسی است زیرا او اساساً پیامدهای رفتاری خودش را نمی‌داند. افسردگی برای این گروه از نوجوانان ممکن است زمینه‌ساز بسیاری از آسیب‌های اجتماعی مثل: روی آوردن به سیگار، مواد مخدر، فحشا، بزهکاری و... شود. والدین باید رفتارها و عادات فرزندان نوجوانشان را که احتمال می‌دهند به دلایلی منجر به افسردگی در آنان شود، مدنظر داشته باشند.
8. واقعیت‌های اجتماع را به فرزند نوجوان (یا جوانتان) گوشزد کنید. گروهی از والدین تصور می‌کنند با مطرح نکردن مشکلات گوناگون جامعه و سرپوش گذاشتن بر حقایق تلخ زندگی، روشی مناسب برای حمایت از فرزندشان انتخاب می‌کنند. در حالی که آنان نیاز دارند اطلاعات صحیحی درباره مسائل جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند، داشته باشند و در این زمینه، بهترین راهکار آن است که پدر و مادر سعی کنند با یافتن منابع و مدارک علمی و موثق، اطلاعات و دانسته‌های خانواده‌شان را ارتقا دهند و راهنمای معتمدی برای فرزندانشان باشند. هدایت سالم والدین و مربیان دلسوز بسیار ارزشمندتر از دوستی‌های بحران‌زا و مشکل‌آفرین است.
به طور خلاصه آنچه والدین می‌توانند در مورد مواد مخدر به فرزندشان بیاموزند، می‌تواند در زمینه پزشکی (آسیب‌های بدنی ناشی از مواد، مثل: ابتلا به ایدز، هپاتیت و انواع بیماری‌های قابل انتقال از طریق تزریق) یا روانشناسی (آسیب‌های رفتاری ناشی از مصرف مواد مثل: بزهکاری، فحشا، جنایت، ...) یا حتی عواقب قانونی دستگیر شدن همراه با مواد مخدر و مسائل قضایی متعاقب آن باشد. آنها باید از همان ابتدا مواد را نپذیرند. آنها باید چنان تعلیم ببینند که اساساً هیچ گرایشی به مواد مخدر پیدا نکنند و با قاطعیت تمام، دست رد به سینه دوستان و افراد ناباب جامعه بزنند. نوجوانان و جوانان می‌توانند با استفاده از یادگیری مهارت‌های زندگی و شیوه‌های حل مشکلات، راه‌های مقاومت و استقامت در برابر مصرف مواد را بیاموزند.
 باید در نظر داشت رهایی از تجربیات مکرر، بسیار دشوار و طاقت‌فرساست. گروهی دیگر از جوانان و نوجوانانی که شروع به مصرف مواد مخدر می‌کنند، اظهار می‌دارند که برای فرار از مشکلات و مسائل زندگی روزمره و داشتن احساسی بهتر از احساس فعلی‌شان دست به این کار زده‌اند.
فرماندهی انتظامی غرب استان تهران - معاونت فرهنگی و اجتماعی
صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و نوزده
 - شماره هشت هزار و دویست و نوزده - ۰۷ تیر ۱۴۰۲