رشد اقتصادی ژرمن ها در ۲۰ سال اخیر به کمترین حد خود رسیده است
اقتصاد آلمان، کمر خم کرد
وولفگانگ موناشئو، کارشناس ارشد اقتصادی
مترجم: وصال روحانی
سالها از بریتانیا بهعنوان «اقتصاد بیمار» اروپا یاد میشد اما اکنون این عنوان پرطمطراق را باید به آلمان نسبت داد.زمانی نه چندان دور صنایع سنگین آلمان و مکانیسم طلایی تولیدات صنعتی، از این کشور یک غول اقتصادی بیرقیب در سطح اروپا و حتی جهان ساخته بود. طوری که قاره سبز کاستیهای خود در زمینه اقتصاد را با آمار طلایی اقتصاد ژرمنها جبران میکرد. اما چند سالی است، در روال تابناک اقتصاد آلمان شاهد تغییراتی هستیم که جایگاه اقتصادی این کشور را متزلزل کرده است. امروزه اقتصاد آلمان، پس از کاهش تولیدات صنعتی این کشور در سالهای دهه 2010 طوری تنزل کرده که سقوط اقتصادی این کشور دیگر نه یک «واقعه در راه» بلکه واقعیتی رخ داده است و به زعم اقتصاددانان به این زودیها هم ترمیم نمیشود.سرانه رشد ملی آلمان در 20 سال اخیر به کمترین حد خود رسیده و آمار بیکاری در سطح آلمان که در ایام صدراعظمی آنگلا مرکل 1.5 درصد بود، به 5.5 درصد افزایش یافته است. فاجعه اینجاست که در یکی دو سال اخیر قریب به 100 رستوران معروف درهای خود را نه به خاطر نداشتن بودجه خرید مواد اولیه بلکه بهدلیل نداشتن توان مالی برای پرداخت دستمزد کارگران خویش بستهاند.
تکیه بر نقطه قوت خیالی
شبیهترین نمونه به آلمان بیمار امروز، اقتصاد کمر خم کرده بریتانیا در دهه 1970 است. در آن ایام تورم شدید و رشد اندک صنایع داخلی به اضافه امواج فزاینده بیکاری، انگلیس را به خاک سیاه نشاند. این تیره روزی با قدری دوز کمتر به اوایل دهه 1980 هم کشیده شد و در نهایت مارگارت تاچر، نخستوزیر وقت این کشور توانست این اسب چموش را مهار کند. به قول ادموند فلپس، استاد اقتصاد و برنده جایزه نوبل، آنچه در دهه تاریک 1970 در بریتانیا رخ داد، نه بهخاطر کاهش تولید ملی و زیادهروی در واردات کالاها بود که تکیه بیهوده این کشور بر چیزهایی بود که گمان میکرد نقطه قوت اقتصاد این کشور است. قیمت متغیر خرید نفت از کشورهای عضو اوپک و اعتصابهای سراسری کارگری که ناشی از کمبود شدید دستمزدها بود، سبب شد، انگلیس سالها مبتلا به بیماری صعب العلاجی در اقتصاد خود شود.
بیداری دیرهنگام و بیاثر
اکنون نیز مشکل اصلی آلمان غافل ماندن از صنایع دیجیتال و نداشتن اهتمام کافی در تولید آن بوده است. سالها سران کشور آلمان بهانه میآوردند که وقتی صنایع سنگین پرباری در زمینههای خودرو و لوازم خانگی و پزشکی داریم، چه نیازی به افزایش تولیدات دیجیتال و توجه به نرمافزارهای فناوریهای مدرن است اما اینک در طلیعه تابستان 2023 ژرمنها هیچیک از این دو مورد را ندارند و به همان نسبت که صنایع سنگین آنها غیر فعال شده است، از فناوریهای مدرن نیز بیبهرهاند. این در حالی است که کشورهای بزرگ غربی و البته شرقی در زمینه فناوریهای مدرن و هوش مصنوعی هر روز روی دست یکدیگر بلند میشوند.
امروز آلمانیهای تازه از خواب بیدار شده، فهمیدهاند که در 15 سال گذشته چه غفلت عظیمی در این زمینه داشتهاند و میدانند جبران فاصله عظیم ایجاد شده بین آنان و سایر کشورهای غربی و شرقی، در زمان اندک غیرممکن است. این عقب افتادگی در زمینه فناوریهای مدرن از اوایل دهه گذشته آغاز شد. یعنی از زمانی که سران وزارت فناوری و ارتباطات آلمان تکیه بر اینترنت و جستوجوی هر فناوری تکنولوژیک را اتلاف وقت دانستند و گفتند دنیا در دست صنعتگرانی است که فولاد را ذوب و از آهن طلا میسازند و عصر دیجیتال فقط یک فریب ذهنی است. ولی اکنون با موضوعی با 180 درجه تفاوت روبهرو شده و از قافله پیشرفت در زمینه فناوریهای مدرن عقب افتادهاند. وقتی هم که به اجبار از خواب بیدار شدند و کوشیدند وارد عصر دیجیتال شوند، ظهور بیماری مهلک کرونا در سال 2019 و پیامدهای مصیبتبار آن در چهار سال گذشته، تلاش ژرمنها را به ورطه ناکامی کشید و هیچ رونق سریع و حتی کندی را در این زمینه به دست نیاوردند.
زندگی با انگارههای کهن
اگر بریتانیا در دهههای 2000 و 2010 کم و بیش از وضعیت اسفبار اقتصادیاش رها شد و تا حدی روی پای خودش ایستاد، به لطف بازسازی اساسی و زمانبر در ارکان مختلف اقتصادی بود اما آلمان فاقد ابزار و مکانیسم این چنینی است.
اولاف شولتز که قریب به دو سال است جای آنگلا مرکل را گرفته، به جای توجه ریشهای به انواع مصادیق اقتصادی آلمان، تأکید کرده که هدف اصلی دولتش هرچه پربارتر کردن صنایع سنگین آلمان و بازگرداندن آن به عصر طلایی خویش است. حال آنکه متمرکز شدن روی این موضوع طبعاً به معنای ادامه غفلت از سایر نیازهای اقتصادی آلمان و از جمله کشاورزی است. کشاورزی در این کشور هیچگاه ضعیف نبوده و محصولات دامی و لبنی آن به طور وسیع به سراسر اروپا صادر میشود اما هرگز حتی یک دهم توجه مبذول شده به صنعت اتومبیلسازی، شامل حال آن نشده است. طوری که به نظر میرسد، اصرار دارند همچنان با انگارههای کهن خود زندگی کنند و متوجه نیستند که جهان تسخیر شده توسط تکنولوژیهای مدرن، سازکارهای بهتر و افزونتری را میطلبد.
سایر سقوط کردهها نگران نباشند
اگر تأکید بر این مسأله ادامه یابد، شاید سود حاصله فعلی از صنعت اتومبیلسازی به دهه 2030 هم تعمیم یابد اما به حدی نخواهد رسید که سایر نیازهای آلمان را فراهم آورد. آلمان در حالی همچنان به تولید انبوه ماشینهای بنزینی و گازسوز افتخار میکند که جهان اتومبیلسازی به شکلی آشکار به سوی ساخت ماشینهای برقی و تولیدات نرمافزارهای الکترونیکی آن گرایش یافته و دور نیست روزی که اتومبیلهای بنزینسوز به کلی از گردونه خارج شوند. آلمان حتی به فعالیتهای هستهای و تولیدات برخاسته از آن هم کمتوجه است و همچنان در گذشته زندگی میکند، بنابراین بریتانیا و سایر بیماران اقتصادی دیروز و امروز اروپا اصلاً نگران نباشند، زیرا لقب «بیمار بزرگ اقتصاد اروپا» تا اطلاع ثانوی فقط برازنده ژرمنهاست و به این زودیها ایستگاه برلین را ترک نخواهد کرد.
* منبع: New Statesman