در حافظه موقت ذخیره شد...
پشت پرده حمله زن بیحجاب به خانم چادری
به گزارش «ایران»، آنها اصلاً همدیگر را نمیشناختند. دو زن جوان ایرانی که باید جز حس همشهری بودن و هموطنی و همدلی در دلشان نسبت به همدیگر نداشته باشند اما شاید تبلیغات ضد فرهنگی این روزها که در رسانههای معاند انجام میشود و عدهای را تحت تأثیر قرار میدهد، سبب شد خانم بدحجاب نسبت به خانم چادری کینه کور و بیدلیلی به دل بگیرد و با سوءظن و بدبینی به او حمله کند.
کلیپ تلخ
از ماجرای کلیپ منتشر شدهای در فضای مجازی حرف میزنیم که دیدن آن چند ثانیه خاطر هر بینندهای را مکدر میکند. فرقی هم نمیکند عقیده بیننده چه باشد چون در این کلیپ صحنه زمین خوردن و آسیب دیدن یک کودک را شاهد هستیم که نه از بدیهای روزگار چیزی میداند و نه در قلب کوچکاش کینه مفهومی دارد.
در این کلیپ میبینیم که زن جوانی داخل یک خیابان میدود و شال سفید رنگش دور گردنش افتاده است. وی با سرعت خودش را به یک خانم چادری جوان میرساند که 3 فرزند قد و نیم قدش همراه او هستند.
زن بیحجاب به این خانم محجبه حمله کرده و چادر او را از سر میکشد. سپس با کفش خود چند ضربه به سر و صورت این زن میزند.اما مشخص نیست چه چیزی باعث شده است که این زن چنین اقدامی علیه خانم چادری انجام دهد.
یکی از فرزندان کوچک خانم چادری که چادر مادرش را گرفته بود تا در شلوغی خیابان گم نشود با کشیده شدن چادر ناگهان به شدت زمین میخورد و در این کلیپ مردم سعی دارند به تمام شدن غائله کمک کنند.
بعد از انتشار این کلیپ مشخص شد که این حادثه در یکی از خیابانهای رشت رخ داده بود و پلیس خبر دستگیری زن مهاجم را منتشر کرد.
بعد از آن خانم چادری در گفتوگویی جزئیات ماجرا را شرح داد و پشت پرده این حادثه روشن شد. این زن جوان گفت:«شب حادثه همسرم با من تماس گرفت و قرار شد بعد از برگشتن او از محل کارش، 3 پسرمان را به گردش ببریم. من به ایشان گفتم که تا سر خیابان میآیم که زودتر به هم برسیم. با بچهها در حال قدم زدن تا سر خیابان بودیم که خانمی که به همراه 2 خانم دیگردر خودرو نشسته بودند شروع به اعتراض به من کردند. این طور که از حرفهایش متوجه شدم برای او پیامک تذکر حفظ حجاب آمده بود و چون همان زمان من در حال عبور از خیابان بودم گمان میکرد مسبب این اخطار من هستم. کمی با او جر و بحث کردم اما متوجه شدم که این بحث بیفایده است. برای همین راهم را گرفتم و با بچههایم از خودرو او و همراهانش دور شدیم. اما فقط چند دقیقه بعد او به سمت من حمله کرد و بیهوا از پشت سرم چادرم را کشید. حجابم را از سرم برداشته بود و در حمله او حتی مهلت نمیکردم چادرم را از روی زمین بردارم و حجابم را مرتب کنم. در همان لحظه یکی از پسران کوچکم به شدت زمین خورد. او و برادرش دوقلو هستند. یک دستم به چادرم بود و یک دستم در دست یکی از دوقلوها بود. پسر کوچک دیگرم هم چادرم را گرفته بود که کشیدن چادر سبب زمین خوردن او شد. خانمی که حمله کرد، کیفم را از دستم کشید و به وسط خیابان پرتاب کرد. بعد با پاشنه کفشاش به سر و صورتم زد. پسر بزرگترم رفت که آن را بردارد اما همان موقع آقایی کیف را برداشته بود و پس نمیداد!»
این خانم در ادامه گفت:«آن خانم میگفت دلم میخواهد بیروسری و عریان باشم! میگفت مردم گرسنه هستند و من که در آن لحظات میخواستم کاری کنم اوضاع کمی آرام شود به او گفتم مگر بیحجابی شما مردم را سیر میکند؟ یا چادر پوشیدن من تأثیری در گرسنگی مردم دارد؟»
بدین ترتیب بود که با کمک مردم درگیری تمام شده و زن مهاجم دور میشود:«مردم کمکم کردند که چادرم را سرم کنم. تازه آن وقت بود که فهمیدم ورم سر پسرم خیلی زیاد است و او را سریع به بیمارستان رساندیم.»
با دستگیری زن مهاجم، رسیدگی به پرونده اتهامی او در جریان رسیدگی قضایی قرار خواهد گرفت.