بازخوانی هایپررئالیسم در موزه هنرهای معاصر تهران

این عکس است یا نقاشی؟

آزاده جعفریان
روزنامه نگار

این عکس است یا نقاشی، با همین پرسش گونه‌ای نقاشی جان می‌گیرد به اسم هایپررئالیسم. «هایپررئالیسم: از تصویر تا واقعیت»عنوان یکی از دو نمایشگاه این روزهای موزه هنرهای معاصر تهران، مجموعه بی‌نظیری از آثار هایپررئالیست‌ها با خوانش «جمال عرب زاده» است.آثاری از ریچارد مک لین، جان سالت، ‌دان ادی، ریچارد استس، رالف گوئینگز، مایک گورمن، چاک کلوز، هوارد کانوویتز، رابرت کاتینگهام، مالکوم مورلی، دوان هانسون و ژان سابیسکی پس از سال‌ها از مخزن گنجینه موزه به گالری‌های هفت، هشت و نه آمده‌اند. این مجموعه شامل ۳۲ اثرهایپررئال است که ۱۰ اثر هنری از سه هنرمند برای نخستین بار به معرض دید عموم گذاشته شده است. در واقع هشت اثر ریچارد استس، یک اثر از هوارد کانوویتز و یک اثر هم از ژان سابیسکی برای اولین بار به نمایش درآمده‌اند.
 دانشجویان رشته‌های هنری، استادان دانشگاه، پژوهشگران و علاقه‌مندان پس از تماشای این سه گالری موزه هنرهای معاصر تهران می‌توانند، شناختی نسبی از سبک هایپررئالیست پیدا کنند. عرب‌زاده در این نمایشگاه سعی داشته علاوه بر نمایش آثار تازه و نو از گنجینه موزه، روندی مطالعاتی و پژوهشی را دنبال کند. وی پس بررسی درخواست مدیران موزه مبنی بر برگزاری نمایشگاهی متفاوت و نو پژوهشی از گنجینه و جست‌و‌جو بر اساس تعداد آثار موجود برای رساندن معانی به مخاطب، هایپررئال را انتخاب کرد زیرا تعدد آثار و روند کارهای هنری به گونه‌ای بود که در راستای یک نمایشگاه آموزشی پژوهشی کامل عمل می‌کرد.
وجه آموزشی نمایشگاه را می‌توان در چیدمان مفهومی بخش‌های مختلف نمایش دید.
استیتمنت‌ها و تصاویر اضافه شده در کنار نمایشگاه، حین دیدار آثار مخاطبان را برای فهم بهتر همراهی می‌کند. مخاطبان از بدو ورود با مفاهیمی آشنا می‌شوند و در آخر انتظار می‌رود که شناخت کامل‌تری از هنر هایپررئال
داشته باشند.
 در واقع «هایپررئالیسم: از تصویر تا واقعیت» نوع جدیدی از نمایشگاه‌ها را نشان می‌دهد که بخشی از آن آموزشی و پژوهشی است و به صورت هدفمند برگزار شده است. در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 میلادی در کنار جنبش پاپ در واکنشی به هنر انتزاعی و برای به تصویر کشیدن زرق و برق ماشین‌های امریکایی، رستوران‌ها، تفریحات آن زمان و غیره سبک هایپررئالیسم جان گرفت.
هنرمندان هایپررئالیست مانند پاپ آرت‌ها به دنبال المان‌های قابل دسترس مردم رفتند و نمادی از جامعه مصرف‌گرای آن زمان را بر رسانه هنر به نمایش گذاشتند. جنبش پاپ در مطبوعات به دنبالش این نمادها بود اما هنرمندان هایپررئال به صورت ملموس‌تری آنها را نشان دادند.

 از بوکسورها و نئون‌ها تا ماشین‌های قراضه و ساختمان‌ها
از جمله آثار این نمایشگاه مربوط به هنرمند امریکایی‌الاصل «رابرت کاتینگهام» است. او بسیار تحت تأثیر معماری ساختمان‌های بلند نیویورک بوده است. او دورنمایی از ساختمان بلند همراه با نئون‌های رنگی را به تصویر می‌کشید. شهرت این نقاش به خاطر به نمایش گذاشتن تصاویری فرا‌تر از واقعیت سینما‌ها، تابلوی مغازه‌ها و نئون‌ها بوده، وی در 87 سالگی درگذشت. او با اثری که در سال 1968 خلق شده با عنوان «رالفس» با تکنیک رنگ روغن در اندازه 160 در 198 در نمایشگاه هایپررئالیسم موزه هنرهای معاصر تهران حاضر است.
معماری ساختمان با درج جزئیات از موضوعات مورد علاقه هنرمندان هایپررئالیست است. آنها به شکلی فراتر از انتظار بیننده را با قسمتی از یک ساختمان مواجه می‌کنند. مخاطب چنان با تصویر روبه‌رو می‌شود گویی خودش آن را به چشم دیده است. در نمایشگاه هایپررئالیسم موزه هنرهای معاصر تهران چنین آثاری از هنرمندان این سبک بسیار دیده می‌شود .از دیگر آثار شاخص این نمایشگاه می‌توان به اثری از «ژان سابیسکی» اشاره کرد؛ تابلویی 150 در 150 سانتیمتری که با تکنیک رنگ روغن خلق شده است. این اثر گوشه‌ای از معماری یک ساختمان را نشان می‌دهد همراه با راه پله و ستون‌ها، در نظر اول شاید تماشاگر جذب نشود ولی با دقتی بیشتر می‌توان به تمامی جزئیاتی که سابیسکی تصویر کرده پی برد.
پس از قدم زدن در گالری‌های موزه هنرهای معاصر می‌توان آثاری را دید که نه تنها چشم را نوازش می‌دهند بلکه سبک هایپررئالیسم را به مخاطب آموزش می‌دهد. انتخاب درست این آثار توسط «جمال عرب زاده» یک نمایشگاه پژوهشی آموزشی را به تصویر می‌کشد. در زمانی تصاویر از طریق عکاسی و تلویزیون جامعه را تحت تأثیر قرار می‌داد. در همان زمان هایپررئالیسم نخستین گرایش معاصری بود که عکاسی را به خدمت خود گرفت. این هنر در واقع در واکنش به تسلط هنر انتزاعی به وجود آمد. بسیاری از این آثار به نمایش واقعیت‌های زندگی روزمره و فرهنگ زندگی در جامعه می‌پردازند.
پس از آن گروهی از هنرمندان
 مجسمه ساز نظیر «سزان بالداچینی»، «داون هانسون» و... برآن شدند تا تصویری فراتر واقعیت را در قالب سه بعدی اجرا کنند. آنها شروع به ساخت مجسمه‌هایی در سبک و سیاق هایپررئال کردند که یکی ازمعروف‌ترین مجسمه‌های آن دوره اثر بوکسورها از «دوان هانسون» بود که این روزها در موزه هنرهای معاصر تهران به تماشا گذاشته شده است. اثری که در سال 1970 خلق شده و درست در سایز یک به یک انسان، این مجسمه فایبرگلاس دو بوکسور را به تصویر می‌کشد که یکی نیمه برزمین افتاده و دیگری ایستاده بالای سرش، درست با اندازه یک یکم و فیگور اصلی بوکسورها. روال کاری این هنرمند
صاحب نام عرصه هایپررئالیسم بدین شکل است: هانسون از ژست‌های طبیعی مدل‌ها استفاده می‌کند و سپس از بدن آنها قالب‌های گچی می‌سازد. بعد از قالب‌ها، قالب‌های پلی وینیل می‌گیرد در پایان هانسون فیگورها را نقاشی می‌کند، موها، لباس‌ها و وسایل را به کار می‌گیرد تا مجسمه‌ها تا حد امکان واقعی به نظر برسد.
پس از آن در راهرو میان گالری هفت و هشت موزه هنرهای معاصر تهران، چشمتان به تصویری عجیب از «پله» اسطوره دنیای فوتبال می‌خورد.این اثر در زمینه‌ای طوسی رنگ «پله» را در نمایی یک به یک در سمت راست و گلی بنفش رنگ در سمت چپ به تصویر کشیده است. این تابلو از «مایک گورمن» با عنوان «آقای پله، شما یک هنرمند هستید» در سال 1973 خلق شده است.
از آثار «ریچارد استس» در این نمایشگاه نباید به راحتی عبور کرد این آثار چاپ دستی در سایز 50 در 70 مناظر شهری را به تصویر می‌کشند. رستوران‌هایی با تمام جزئیات، تصویری از ساختمان‌ها و خیابان‌های شهر.
 استس به علت خلق نقاشی‌هایی دقیق و بسیار واقع گرایانه از صحنه‌های شهری شهرت یافت و سپس با همدوره‌ای‌هایش «چاک کلوز» و «دوان هانسون» پیوند خورد.
«چاک کلوز» از معروف‌ترین هنرمندان سبک هایپررئالیسم است. وی بیش از باقی هنرمندان خود را وقف ترسیم پرتره در ابعاد و تکنیک‌های مختلف کرده است. خودنگاره‌های کلوز جایگاه ویژه‌ای دارند. او درست مانند یک پژوهشگر تصاویرش را با روش‌ها و تکنیک‌های متفاوتی اجرا می‌کند. برای کلوز هدف خود تصویر است و نه پرتره شخص تا جایی که خودش گفته «من فکر می‌کنم که سرها را نقاشی می‌کنم و نه پرتره‌ها را. پرتره در مورد افراد است و من آنچنان علاقه‌ای به گفتن داستان افراد ندارم». کلوز در آثارش با تبدیل تصویر به واحد‌های عددی (پیکسل مانند) مخاطب را با تصویری دگرگون مواجه می‌سازد. وی در این پیکسل به صورت جزئی تصاویری انتزاعی را نمایان می‌سازد که در کلیت تصویری از پرتره را خواهند ساخت و مخاطب در مرز باریک میان انتزاع و تصویر کل سرگردان است تا در نهایت به پرتره اصلی دست یابد.
در گالری انتهایی موزه هنرهای معاصر تهران به تصاویری دوگانه از ماشین‌های لاکچری امریکایی قرن بیستم می‌رسیم. اتومبیل در امریکا به عنوان یک کالای سرمایه‌داری بسیار مورد توجه بوده و هست.
در این میان هنرمندان زیادی نماهایی از این کالا را به عنوان یک نماد به تصویر کشیده‌اند و گالری انتهایی موزه هنرهای معاصر آثاری از «دان ادی» را می‌بینیم که دیتیل‌هایی از زرق وبرق اتومبیل‌ها را به نمایش گذاشته است.
او در تابلوهایی در اندازه 165 در122 قسمتی از سپر جلو و چراغ اتومبیلی را با چنان زرق و برقی نمایش می‌دهد که مخاطب هوس می‌کند به آن دست بزند. در اثر دیگر ادی سپر نقره‌ای رنگ پشت اتومبیل قرمزی را خلق کرده است. ادی چنان با دقت و ظرافت این سوژه‌ها را به روی بوم آورده که حتی سایه سپر روی زمین که از تابیدن نور خورشید در روز نشأت گرفته نیز قابل لمس است.
درست در مقابل «دان ادی» ما آثاری از «جان سالت» را می‌بینیم که به نوعی پارگی و خرابی از نمایی داخل خودرو را به تصویر کشیده گویی هدف سالت بر خلاف ادی معرفی پرسوناژ کاربران این اتومبیل‌های پر زرق و برق است. سالت به محتوا بیشتر از فرم اهمیت داده و سعی در منتقل کردن معانی عمیق‌تر از ظاهر اتومبیل و نگاهی فتورئالیستی و هایپررئالیستی به اثر داشته است. چنانکه حتی نام تابلویش را «پرنده» و «ماشین توقیف شده» نهاده است.
آثار پایانی این نمایشگاه شما را با سبزی و فضایی رؤیایی همراه می‌سازد. اسب سواری کابویی در چمنی سبز، طوری خلق شده که گویی نور فضا هم‌اکنون در مقابل شماست و تا دست ببرید می‌توانند اسب و چمن‌ها را لمس کنید. «ریچارد مک لین» در سال 1970 دو اثر رنگ روغن روی بوم را از کابوی اسب سوار در دشتی سبز به تصویر کشیده است. مک لین این نقاش استرالیایی‌تبار در اکثر آثارش علاقه‌اش به تصویر کردن اسب‌ها و حتی مسابقه اسب سواری را نشان داده است.تا چهارم تیر ماه نمایشگاه «هایپررئالیسم: از تصویر تا واقعیت» و «رد پا - درنگی بر مراوده هنرمند و جهان پیرامون» در موزه هنرهای معاصر تهران برپاست.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و سیزده
 - شماره هشت هزار و دویست و سیزده - ۳۱ خرداد ۱۴۰۲