آیا اجرای برنامه مشترک نهادهای ذی ربط میتواند به ایمنسازی بازار تهران کمک کند؟
آزمون جامع برای بازار تهران
حمیده امینیفرد
خبرنگار
16 خرداد ماه امسال بود که آتش به جان انبار چسب بازار پرآوازه سید ولی تهران افتاد. یک سهلانگاری ساده در زیرزمین انبار که باعث آتش سوزی شد و نزدیک به 54 ساعت طول کشید و 11 تیم آتشنشانی را به محل کشاند. بخشی که در دو – سه سال گذشته، 8 مرتبه اخطار گرفته بود، اما به علت همین بیتوجهی، یک حادثه در انبار چسب تهران، منجر به فاجعه شد. آتشنشانان اعلام کردند که مشکل اصلی در زیرزمین انبار رخ داده، جایی که انبارهای بزرگتری هم تعبیه شده بود و چینش چسبها در چند طبقه منجر به شعلهور شدن اجناسی شد که در طبقه زیرزمین روی هم چیده شده بودند! اما راه فرار برای این فاجعه، فقط یک راه پله بسیار باریک بود که اجازه نداد کسی در میان شعله و حرارت بتواند به راحتی به محل حادثه وارد شود. این را بگذارید در کنار ترس از انفجار و تخریب بخشی از ساختمان که راه ورود را هنگام فاجعه سختتر کرده بود. محلی که بهعنوان مرکز توزیع چسب ایران شناخته میشود و در اخطارها بارها تأکید شده بود که نباید این حجم از مواد در داخل شهر نگهداری شود. اگر بخواهید بدانید آخرین اخطار به چه زمانی مربوط میشود، در کمال حیرت باید گفت اردیبهشت ماه امسال بود که آخرین اخطار برای مالکان ارسال شد، اما هیچ کس اهمیتی نداد و در نهایت از تمام آن سرمایه، خاکستری ماند که معلوم نیست چند نفر را زیر دود این آتش به خاک سیاه ورشکستگی کشانده است!
بافت فرسوده تهران البته در سالهای اخیر کم از این حوادث ندیده است. همین چند وقت پیش بود که آتش سر از چهارراه مولوی تهران در آورد. با یک حادثه غیرقابل پیشبینی، سیام اردیبهشت ماه برای همیشه در حافظه مغازهداران موتورفروشی روبهروی مهدیه تهران حک شد. آتشسوزی فجیعی که مهارش چندین ساعت طول کشید و علاوه بر مجروح کردن چندین آتشنشان، 100 میلیارد تومان هم خسارت روی دست مالک بخت برگشتهاش گذاشت. علت هم البته روشن بود! مالک از کنار همه آن 5 اخطاری که پیش از این داده شده، بیتفاوت گذشته بود.
سریال آتشسوزیها البته سالهاست که در بازار تهران تکرار میشود. اگر امسال با بازار «سید ولی» بر سر زبانها افتاده، دوسال قبل با تیمچه «حاجب الدوله» در صدر خبرها بود. آتشسوزیای که بر اثر یک حادثه ساده، تیمچه قدیمی تهران را که در زمان ناصرالدین شاه قاجار بهدست حاج «علی خان حاجب الدوله» ساخته شده بود با آن همه تاریخ و شکوه زیر خاکستر بیاحتیاطیها برد. «بازار تهران البته به این تصاویر عادت کرده است.»! برخی منابع از وقوع سالانه 3 تا 4 حادثه آتشسوزی در بازار تهران حکایت میکنند. اما این تنها بخشی از روایت ناایمنی در بازار بزرگ تهران است. بر اساس آماری که دو سال پیش منتشر شده از 60 هزار پلاک موجود در بازار تهران فقط 100 واحد در یک دهه به ایمنسازی و مقاومسازی تن داده بودند و سایرین در دعوای میان چه کسی مالک است و سرقفلیدار افتاده بودند. 40 درصد مالکیت بازار در دست اوقاف و 60 درصد مابقی در دست مالکان شخصی و گروههای دیگر است. اما قانونی که ایمنسازی و مقاومسازی را برعهده مالکان گذاشته، موجب شده تا مشکلات زیادی در این زمینه ایجاد شود، چراکه حدود 80 درصد واحدهای بازار سرقفلی است و مالکان هم گلایه دارند که از سود آنها، هزینه زیادی به جیبشان نمیرود و البته وضعیت تاریخی و میراثی بازار تهران موجب شده تا هر حرکتی با محدودیتها و موانع شدید میراث فرهنگی مواجه شود! آنطور که نقل قولها از برخی از کارشناسان بحران نشان میدهد، بیش از 70 درصد بافت بازار تهران نیاز به ایمن سازی دارد و باید نوسازی شود. بنابراین زلزله و آتشسوزی دو خطر بزرگی است که همواره این بافت ناپایدار و ناایمن را تهدید میکند. مدیریت پیچیده بازار تهران و البته اداره سنتی برخی از سراها موجب شده تا پرونده ایمنسازی آنها با چالشهای متعددی دست و پنجه نرم کنند. باوجود اینکه هزینه ایمنسازی آنچنان که تصور میشود برای بازاریها چندان گران تمام نمیشود، آن هم در قطب اقتصادی ایران که روزانه بیش از یک میلیون نفر در آن تردد دارند! اما مالکان اغلب ترجیح میدهند از زیر پرداخت هزینهها شانه خالی کنند و البته اینکه زور چه کسی برای مجاب کردن آنها به ایمنسازی میرسد، سؤال مهمی است که اخیراً برای آن جواب مشخصی پیدا کردهاند!
مسئولیت جدید برای هر دستگاه
شورای شهریها حدود 15 سال پیش، در مصوبهای شهرداری تهران را موظف کردند تا برای حفاظت، احیا و مدیریت یکپارچه بازار تهران اقدام کنند؛ مصوبهای که پس از سالها خاک خوردن بالاخره به یک برنامه اقدام مشترک دولت و شهرداری تهران منجر شد که بر اساس آن برای نخستین بار بازار تهران صاحب یک برنامه عملیاتی میشود. مهدی هدایت، مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران درباره این برنامه به «ایران» میگوید: «در مدیریت بازار تهران، مجموعههای مهمی دخالت دارند که نمیتوان نقش هیچ کدام از آنها را در بازآفرینی بازار نادیده گرفت. ما بعد از چندین سال پیگیری، برنامهریزی و تهیه طرح با هماهنگی تمام دستگاههای مؤثر در بازار تهران، یک برنامه اقدام مشترک دولت و شهرداری تهران را تدوین کردیم و اواخر سال گذشته این برنامه به تصویب ستاد بازآفرینی شهر تهران که به ریاست شهردار تهران با حضور همه دستگاههای اجرایی برگزار شد، رسید.»
او هم تأکید میکند که « این برای اولین بار است که بازار تهران دارای یک برنامه مشخص میشود؛ برنامهای که در آن به طور مشخص، وظایف هر دستگاه معلوم شده و همه نهادها و دستگاههای مسئول در این حوزه دارای طرح و برنامه هستند و حتی میزان اعتباری که باید هزینه کنند هم مشخص شده است. از این پس هر دستگاهی باید مطابق این برنامه به تکالیفی که برایش مشخص شده است، عمل کند.» هدایت میگوید:« اولویت اول در این برنامه ایمنی بازار است. با توجه به تهدیدات و خطراتی که متوجه بافت فرسوده بازار است و آتشسوزی اخیر در بازار چسب هم نشان داد که چقدر این موضوع دارای اهمیت است و باید زودتر به آن رسیدگی شود. در جلسهای که با حضور دادستانی درباره وضعیت بازار داشتیم هم بر این نکته تأکید کردم که باید از حرفهای شعاری پرهیز شود و هرکس باید طبق برنامه به وظیفه خود عمل کند. الان وقت اینکه بخواهیم دوباره همان حرفهای گذشته را تکرار کنیم، نیست.»
با توجه به وضعیت وقفی بودن برخی حجرهها و همینطور سرقفلی و نبود مالکان در ایران آیا برای مالکان و سرقفلیداران هم در این زمینه سهمی قائل شدهاند؟ هدایت به این سؤال اینطور پاسخ میدهد:« اخیراً بازسازیهایی را در بازار تهران شروع کردهایم که بدون حضور مالکان امکانپذیر نبود. در همه این حوزهها بازاریها باید مشارکت کنند. اگر بتوانیم موانع را برطرف و الگوسازی کنیم، مردم هم پای کار میآیند. الان هم چند موضوع را با بازاریها پیش بردهایم که همکاری کردهاند. مثلاً اوقاف باید ورود جدیتر داشته باشد و کمک کند. همینطور مالکان بزرگ مقیاس که البته اوقاف بخشی از آنهاست، باید بیشتر ورود کنند. همینطور میراث فرهنگی نقش جدی دارد. ما هر هفته روزهای دوشنبه از بازار و بافت تاریخی آن بازدید میکنیم و در تلاش هستیم تا این برنامه هر چه زودتر عملیاتی شود.»
هدایت درباره اینکه آیا برای اجرای این برنامه تأمین اعتبار شده است، میگوید: «من معتقدم وزیر کشور باید بر عملکرد دستگاههای مجری تأکید ویژه داشته باشد چون بخشی از این وظایف، جزو تکالیف قانونی دولت است. مثلاً شهرداری نمیتواند شبکه برق را ساماندهی کند. نه قانون داریم و نه تخصص و نه اجازه اجرا. اما وزیر کشور باید تأکید کند که همه دستگاههای دولتی اعتبارات مورد نیاز این کار را تأمین کنند و شهرداری هم باید کارها را جلو ببرد و هر سازمان باید اعتبارات خودش را تأمین کند چون یک برنامه چند وجهی است. هر دستگاه باید طبق برنامه اعتبارات موظفی خود را برای اجرای برنامه تأمین کند. به نظر من قوه قضائیه هم که حساسیت ویژهای روی بازار تهران دارد باید امسال به دستگاههای اجرایی اولتیماتوم بدهد تا زودتر اجرا کنند. چرا که باوجود اینکه برنامه سال گذشته ابلاغ شده و این دستگاهها تکلیف قانونی برای اجرا و تأمین اعتبار داشتند، اما برخی دستگاهها کوتاهی کردند.»
مسأله همین جاست. بازار تهران اگرچه برای اولین بار صاحب یک برنامه با حضور همه دستگاهها شده است، اما اگر کسی به این برنامه تن ندهد، نمیتوان گفت قدم رو به جلویی برداشته شده و ساماندهی بازار بر همان پاشنهای میچرخد که پیش از این میچرخیده است. براین اساس هدایت تأکید میکند که «دستگاه قضایی باید در این زمینه جدی ظاهر شده و به دستگاههایی که تکلیف قانونی دارند، اولتیماتوم بدهد تا در یک تاریخ مشخص کار ساماندهی بازار را شروع کنند. در این برنامه برای اولین بار همه چیز با جامعیت دیده و نقش همه دستگاهها مشخص شده است. به این صورت که همه دستگاهها، پیشنهادات خود را ارائه کرده و روی آن کار کارشناسی انجام شده است و اینطور نیست که ما موضوعی را ندیده باشیم. مثلاً قرارگاه ثارالله که مسئول تأمین امنیت شهر تهران است در تدوین این برنامه ما را همراهی و کمک کرده است و امیدواریم با اجرای این برنامه مسائل بازار تهران حل شود.»
این برنامه از چه زمانی اجرا خواهد شد؟ هدایت معتقد است:« از نظر ما از زمانی که ابلاغ شده، یعنی همان اواخر سال گذشته دستگاهها باید کار خود را شروع میکردند. اما برخی دنبال تأمین منابع و مقدمات هستند، البته ما هم فشار میآوریم تا سریع این کار شروع بشود.»
الگوسازی برای بازارهای تاریخی
« این برنامه میتواند بهعنوان یک الگو در بازارهای سراسر کشور هم اجرا شود. ماجرای آتشسوزیها در خیلی از بازارهای کشور هم سابقهدار است. مردادماه سال گذشته بود که خبر آتشسوزی بازار زنجان ترس را به جان دوستداران میراث فرهنگی انداخت تا مبادا این میراث ارزشمند خدشهدار شده باشد. اما آتشسوزی زود مهار شد و به بافت تاریخی بازار آسیبی وارد نشد. یا آتشسوزی بازار تبریز در سال 98 که در راسته «ایکی قاپیلار» خسارات زیادی به مغازههای بازار وارد کرد. برای همین هدایت تأکید میکند که این برنامه 100 درصد قابلیت اجرا برای همه بازارهای تاریخی سراسر کشور را دارد و همه استانها میتوانند از این برنامه بهعنوان الگو استفاده کنند، مشروط بر آنکه همه به تعهداتشان عمل کنند و این کار در حد یک برنامه نماند.» اگر هم اکنون در بازارتهران اتفاقی بیفتد، چه کسی مسئول است؟ به گفته او، تا قبل از تصویب این برنامه، همه توپها به زمین شهرداری میافتاد اما هم اکنون تکلیف همه دستگاهها مشخص است و اگر اتفاقی رخ دهد باید همه پاسخگو باشند، چون وظایف همه دستگاهها در آن مشخص شده است. چندی پیش در کارگروه ساماندهی بازار تهران به چند مخاطره جدی پرداخته شد که باید دید آیا با اجرای این برنامه برطرف خواهد شد یا نه؟ یکی از مهمترین محورها بحث خروج انبارها و کارگاههای تولیدی از بازار تهران بود؛ نکتهای که معمولاً در همه آتشسوزیها نقش اصلی را ایفا میکند چرا که کارشناسان معتقدند بازار تهران باید نقش عرضه کالا را داشته باشد و فعالیتهای تولیدی به نقطه دیگری منتقل شود.