تحلیل تفصیلی رئیس سازمان اطلاعات سپاه از جنگ ترکیبی دشمن در اغتشاشات سال ۱۴۰۱
پاییز در «نقشه پاییز»
رسانه KHAMENEI.IR به گفتوگو با سردار سرتیپ محمد کاظمی رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرداخته است. طبق اعلام سردار کاظمی، سرویسهای اطلاعاتی ۲۰ کشور خارجی در دامن زدن به ناآرامیهای اخیر دخیل بودهاند. از طرفی دیگر جلسه سفرای اروپایی مقیم تهران در نیمه مهرماه به میزبانی یک سفارتخانه برای حمایت از اغتشاشات، طراحی برای ترور چهرههای کلیدی هستهای و فضایی و نظامی، پشتیبانی تسلیحاتی گروهکهای ضدانقلاب کردی از سوی ناوگان پنجم نیروی دریایی امریکا را میتوان از اقدامات مهم و قابل توجه دشمن در اغتشاشات دانست که از چشم سازمان اطلاعات سپاه پاسداران پنهان نمانده است. در ادامه «ایران» به طور خلاصه به بازنشر بخشهای مهم این گفت وگو میپردازد؛
تحلیلهای مختلفی درباره ریشه و علت اغتشاشات پاییز سال گذشته مطرح شده است. برای شروع گفتوگو از تحلیل سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بهعنوان نهاد مهم امنیتی کشور درباره ریشهها و ابعاد مختلف طراحی دشمنان بفرمایید.
در شش ماهه اول سال ۱۴۰۱، جمهوری اسلامی ایران با توفیقات متعدد و فرصتهایی در عرصه داخلی و خارجی روبهرو بود.
این شرایط منجر به بروز اضطراب و نگرانیهای راهبردی امریکاییها و شرکای محلی آن برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی شد. لذا در مقطع مهر و آبان (شروع سال تحصیلی و نزدیکشدن به سالگرد آبان ۹۸)، مسأله حجاب، آزادی زنان و جوانان به عنوان نقطه هدف فعالسازی بسترها، بازیگران و ابزارهای تولید بیثباتی در داخل کشور موضوعیت یافت تا ضمن تولید پتانسیل اعتراضی، زمینه فشارهای حقوق بشری را فراهم کند. بنابراین وقوع حادثه فوت خانم مهسا امینی با ویژگیهای دختر جوان کرد سنی به عنوان یک شتابدهنده به برنامهریزی دشمن عمل کرد.
اندیشکدههای وابسته به هیأت حاکمه امریکا با بررسی و آسیبشناسی اعتراضات در ایران بویژه وقایع آبان ۹۸ فعال شده و به تمرکز بر حوزه زنان و جوانان برای براندازی بلندمدت جمهوری اسلامی توصیه میکردند. به طور مثال در گزارش مؤسسه FDD تأکید میکنند که تظاهرات آینده در ایران احتمالاً متضمن خشونت بیشتری اعم از خرابکاری علیه اموال عمومی و... است و احتمالاً اعتراضات به صورت انفجاری و با فواصل کوتاهتر بین هر قیام رخ میدهد. سرویسهای جاسوسی در جمعبندی خود در اواخر مرداد ۱۴۰۱ تأکید داشتند که عملیات در خصوص حجاب اجباری مقدمهای برای براندازی نظام خواهد بود. لذا با تمرکز بر موضوع حجاب اجباری بویژه در شبکههای اجتماعی موجی از مخالفت در مورد حجاب را ایجاد کردند.
وجود برخی زمینههای اجتماعی-فرهنگی و روانی نیز شرایط را برای تمرکز و نقشآفرینی دشمن مهیا کرده بود. از برخی نارضایتیهای اقتصادی و معیشتی در میان اقشار مردم و تبدیل آن به اغتشاش در جامعه بویژه به دلیل تداوم مشکلات اقتصادی به استناد نظرسنجیها تا تأثیر مخرب گسترش شبکههای مجازی، استفاده از ماهواره، VOD ها و بازیهای رایانهای طی دهه گذشته (بهویژه در سالهای کرونا) بر نوجوانان و جوانان (تولید حس اعتراض، هیجان، خشونت و لذتطلبی در این نسل) و شکلدهی سبک زندگی با فاصله از هنجارهای رسمی و ارزشی نظام.
علاوه بر این، تشدید تغییر مرجعیت جامعه از نخبگان به چهرهها (سلبریتیها) و اینفلوئنسرها در سالهای اخیر و نیز تولید محتوا حول محور حقوق زنان و جوانان، زن قربانی و تخریب حجاب؛ به موازات تحریک به تقابل با پلیس، گشت ارشاد، دستگاه قضایی و امر به معروف و نهی از منکر توسط رسانههای معارض، شبکه نمایش خانگی، سینما و تئاتر طی چندماهه منتهی به این رخداد و در نهایت تئوریپردازی خشونت و ظلم نهادینه در نظام و حتی اسلام و تولید تنفر از قشر مذهبی و هوادار نظام و تعمیق دوقطبیهای سیاسی-اجتماعی نیز قابل مشاهده و تحلیل بود.
اقدامات مخرب و نقشه دشمن معمولاً سطحی از نشانههای آشکار را هم به همراه دارند که از دید نگاههای تیزبین دور نمیماند. گامهای عملیاتی دشمنان در اجرایی کردن «جنگ ترکیبی» علیه ملت ایران در جریان اغتشاشات ۱۴۰۱ چه بود؟
امریکاییها بعد از روی کار آمدن دولت بایدن به این جمعبندی راهبردی رسیدند که در بسیاری از پروندههای خارجی با شکست روبهرو شدهاند و دلیل آن اقدامات ایران و مدیریت رهبر آن بوده است. این شکستها باعث شده جایگاه بینالمللی امریکا تحتالشعاع قرار گیرد. لذا ایران باید بهای آن را بپردازد. بنابراین به سمت بازنویسی نسخه فشار حداکثری ترامپ از جنس دموکراتها (جنگ ترکیبی) ذیل راهبرد مهار و محدودسازی جمهوری اسلامی حرکت کردند. برای این منظور سه گام طراحی کرده بودند:
گام اول، ایجاد فضای اعتراضی نسبت به فوت خانم امینی، دامن زدن به اعتراض جماعت ناراضی و تولید فضای احساسی و تردید برای همراهسازی اقشار خاکستری و همسو.
گام دوم، کشاندن فضای اعتراض به اغتشاش با تلاش برای اعتصاب روزانه و اغتشاش شبانه و فعال شدن جریانها و گروههای غیرهمسو.
گام سوم، تبدیل فضای اغتشاش به حرکت مسلحانه با فعال شدن گروهها و تیمهای مسلح در محیط اغتشاشها با تعرض به اماکن و نیروهای نظامی و انتظامی و کشتهسازی.
در اردیبهشتماه ۱۴۰۱ در نشست هماهنگی سیا با عناصر ضدانقلاب، با اشاره به نارضایتیهای عمومی در کشور به عنوان فرصت مناسبی جهت بهرهبرداری طی ماههای آتی؛ پیرامون سازماندهی اعتراضات راهکنشهای زیر مطرح میشود: ۱) تأکید بر لزوم تعیین مسئولین اجرایی و شورای پروژه، ۲) تشکیل اتاق جنگ داخلی علیه نظام، ارائه طرحهای تأمینی جهت حفاظت از نفرات و لیدرهای میدانی، ۳) لزوم ارتباطگیری سلولی با لیدرها جهت افزایش امنیت آنان و راهکارهایی جهت ساخت مواد منفجره، ۴) تولید تنفر با خبرسازیهای احساسی، ۵) سلب امنیت از مردم و اقشار مذهبی هوادار نظام، ۶)یافتن راهحلهایی مثل نقاط کور جهت فرار از دوربینهای شهری.
با این اوصاف، امریکاییها به دلیل سابقه ناکامی در اجرای سناریوی براندازی به سمت طراحی و پیادهسازی نقشه دوم خود حرکت کردند. نقشه دوم، مشغول کردن همزمان ایران به طیفی از بحرانهای داخلی، تأمین مالی گروههای خارجی، تحریک اقوام، القای ناکارآمدی نظام، تداوم فشارها و تحریمها، قریبالوقوع نشان دادن حمله نظامی و انزوای گستردهتر سیاسی است. در واقع چهارچوب نقشه دوم آنها ساخت یک ایران ضعیف است.
دشمن برای ایجاد و گسترش اختلاف و بیاعتمادی میان سطوح مختلف گروههای مردمی و دستجات سیاسی چه فعالیتها و راهبردهایی را درپیش گرفت؟
آنها در حوزه افکار عمومی تلاش کردند با ایجاد جنگ روانی پرفشار و تولید موجها و هشتگها در فضای مجازی حس نفرت، خشم و غم را در جامعه تحریک کنند. بررسیها نشان میدهد برای این منظور روی چهار محور تمرکز داشتند:
۱. القای نظام اقتدارگرا و یکدست محدودکننده. مانند: فیلترینگ شبکههای اجتماعی، یکپارچگی قوا، طرح صیانت، نظارت استصوابی
۲. القای تبعیض و نقض حقوق زنان. مانند: کمپینها و حمله به گشت ارشاد، آزادی یواشکی، ورود زنان به ورزشگاهها، کمپین کشف حجاب برای ۲۱ تیرماه
۳. القای نظام تهدیدگر جان و نان. مانند: کمپین اعدام نکنید، جلوگیری از واردات واکسن کرونا، کشته شدن ۱۵۰۰ نفر در آبان۹۸، مشکلات اقتصادی و معیشتی
۴. القای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی و پایان عمر انقلاب اسلامی.
در حوزه نیروهای سیاسی تلاش کردند با تمرکز بر تخریب نظام اسلامی و هدف گرفتن جایگاه فصلالخطابی رهبر انقلاب، برجستهسازی سبک زندگی غربی، محدودیتهای اجتماعی مانند حجاب و حقوق زنان و معرفی زنان به عنوان جریان رهاییبخش در جامعه ایران؛ جامعه را به سمت دوقطبی شدن پیش برده و با تغییر اولویتهای مسائل پیش روی دستگاههای تقنینی و اجرایی، مطالبات از نظام را افزایش دهند.
یکی از رخدادهایی که در ابتدای اغتشاشات با توجه به پتانسیل گروهکهای فعال در مرزهای غربی کشورمان وجود داشت بمباران مواضع این گروهکها در عراق بود که موضع محکم و اقتدار کشورمان برای حفظ امنیت خود را نشان داد و به دلیل رخدادهای پیدرپی به این موضوع و ناگفتههای آن کمتر پرداخته شد. با توجه به پیامهایی که از سوی دشمنان ارسال شده بود این اقدام چه نقشی در برنامه کشور برای مهار طرح کلان ضدامنیتی دشمن داشت؟
در سالهای اخیر، یکی از اهداف امریکا و رژیم صهیونیستی، حمایت و فعالسازی گروهکهای تروریستی در لوای قومگرایی و در جدار مرزهای کشور با هدف تولید هستههای ناامنساز و سرایت ناامنی به عمق کشور بوده است تا بتواند فرصت تنوع قومی و مذهبی در جمهوری اسلامی را به تهدید تبدیل نماید. در همین چهارچوب شاهد افزایش تحرکات دشمن در راستای همافزایی سرویسهای جاسوسی با گروهکهای تروریستی و نزدیک کردن مواضع گروهکها به یکدیگر بودهایم. به نحوی که برابر رصدهای اطلاعاتی ما، دستور کار ویژهای در حوزه کردی با محوریت فعالکردن ایستگاههای امریکا در منطقه در پرونده ضد انقلاب کردی در جریان بوده است و تداوم دارد. در یک مورد اواخر سال ۱۴۰۰ بالغ بر ۸۰۰ هزار دلار در اختیار ضد انقلاب کردی بابت تقویت آنها با تجهیزات و نفرات جدید قرار گرفت.
به دنبال هماهنگیهای پیشین با دولت عراق و پیامها و اخطارهای قبلی که به سران این گروهکها داده شده بود، بر اساس اطلاعات دقیق دریافتی از داخل احزاب ضدانقلاب، طی چهار مرحله و همزمان با حضور عناصر اصلی گروهک، مواضع آنها مورد ضربه سنگین نیروهای سپاه پاسداران قرار گرفت و تعادل امنیتی آنان برهم خورد. در این عملیاتها، با هدف قرار دادن دقیق ۴۴ هدف از پیش تعیین شده، تعداد ۲۴ نفر از اشرار ضدانقلاب معدوم و بیش از ۱۶۵ نفر از آنان زخمی شدند و شبکه همکار داخلی آنان نیز تحت اشراف و اقدام اطلاعاتی قرار گرفت.
به دولت عراق و مسئولین اقلیم شمال عراق هم خطوط قرمز ایران اعلام شد و فرصتی داده شد تا برای تأمین امنیت خاک کشور از تحرکات گروهکهای تروریستی کردی جلوگیری کنند. همچنین در سفر اخیر دبیر شورای عالی امنیت ملی در این زمینه بحث شد و توافقاتی صورت گرفت.
برخی اخبار مبنی بر تبادل پیامهایی بین ایران و کشورهای غربی در ایام اغتشاشات وجود داشت. مانند اینکه گفته میشد یکی ازکشورهای غربی پایان اغتشاشات در ایران را به برآورده ساختن چند درخواست توسط ایران موکول کرده است. این اخبار چقدر صحت داشتند؟
در بحبوحه اغتشاشات این شایعه از طرف برخی رسانههای معارض مطرح شد که انگلیس، تلویحاً جمهوری اسلامی ایران را تهدید کرده که در ازای برآورده کردن شروطی از قبیل قطع حمایت از روسیه در جنگ اوکراین، بازگشت به محدودیتهای برجامی وآزادی زندانیان، اغتشاشات پایان خواهد یافت.
پس از ایام اغتشاشات هم در برخی دیدارهای دیپلماتیک، ادعاهای مشابهی به خصوص از سوی کشورهای اروپایی مطرح و تلاش شده این پیام به جمهوری اسلامی ایران منتقل شود که گشایشهای اقتصادی، توسعه تعاملات بینالمللی، عدم حمایت و میداندهی به ضدانقلاب معاند و اپوزیسیون خارجی از سوی این کشورها و برقراری ثبات در داخل کشور منوط به تغییر رفتار از سوی ایران، پذیرفتن روندهای جهانی در موضوعات فرهنگی-اجتماعی و بازگشت از پیشرفتهای هستهای و... است.
به هر حال بروز اغتشاشات و بیثباتی در کشور باعث میشود خصوصاً کشورهای غربی در تعاملات خود با ایران، از مشکلات داخلی ما به سود منافع خود بهره برند، اما در مجموع جمهوری اسلامی ایران تلاش کرده است از موفقیت این کشورها در پیوند زدن موضوعات متعدد مذاکراتی یا سایر موضوعات با مشکلات داخلی خود جلوگیری کند و برگ برنده را از دشمن سلب کند.
از ظواهر امر اینگونه بر میآمد که شبکه مرتبط با سلطنتطلبان و منافقین هم در ایجاد بلوای اخیر سهیم بودهاند.
با توجه به تنفر تاریخی مردم ایران از گروهکهای تروریستی، بویژه منافقین و سلطنتطلبان، هیچموقع اینها توان تولید موج و رخداد امنیتی اجتماعی در داخل کشور را نداشتهاند و همواره مترصد فرصتی جهت موجسواری و تولید ناامنی و اغتشاش در آن بستر بودهاند. البته پشتیبانی و هدایت آنها توسط سرویسهای جاسوسی افزایش داشته و طی سالهای اخیر تلاش کردند با فعالسازی و انسجامبخشی به گروهها و جریانهای تروریستی، بالاخص در حوزه جنگ روانی درحوادث اخیر نیز از آنها در این محورها بهرهبرداری کنند: از حفظ خط آشوب و القای گسترش دامنه اعتراضات از طریق فراخوان زدن وهشتگسازی تا کشتهسازیها در داخل و اهرمسازی برای فشار حقوق بشری و انجام اقدامات ایذایی علیه مردم و زیرساختهای کشور و تداوم اقدامات تبلیغاتی و تطهیر گروهکها در جامعه با سبکهای ابتکاری به منظور اثرگذاری بیشتر بر نسل جوان.
در این راستا در نشست سه جانبهای با حضور نمایندگانی از امریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی در یکی از کشورهای منطقه پیرامون وضعیت ایران بر چند نکته تأکید میشود؛ «اول اینکه توسط ناوگان پنجم نیروی دریایی امریکا، تسلیحاتی در اختیار ضد انقلاب کردی قرار گیرد و دوم پشتیبانی اطلاعاتی از گروهک نفاق برای شناسایی اماکن مهم و سوم فعال کردن گروههای ضد انقلاب برای انجام اقدامات سری در داخل ایران.»
با توجه به اشراف دستگاههای اطلاعاتی کشور روی سرشبکههای عملیاتی و رسانهای این گروهکها در داخل؛ در اوج اغتشاشات، ۳۵ نفر از لیدرهای نفاق و ۲۰ نفر از لیدرهای جریان سلطنتطلب شناسایی و دستگیر شدند. در این بین شبکه ادعایی جوانان محلات نیز در برخی استانها مورد رهگیری و اشراف اطلاعاتی قرار گرفت و با آن برخورد شد.
همچنین در ارزیابیای که سرویس دیا (اطلاعات نظامی امریکا) در مهرماه داشته، میگویند: «این گروهها ثابت کردند در حمله به مرزهای ایران ناتوان هستند و ادعاهای قبلی آنان در خصوص عملیات خرید و انبار تسلیحات در داخل ایران کذب بوده است. ضمن آنکه شهرهای کردستان عملکرد بهتری نسبت به شهرهایی داشتند که هواداران سازمان مجاهدین در آن حضور داشتند.»
در مسائل امنیتی بسیاری از مسائل در ناگفتهها و اتفاقاتی است که با تمهیدات امنیتی از وقوع آنها جلوگیری شده است. بعضی از مصادیق این موفقیتها را تشریح نمایید.
یک نمونه از دفع خطرات و رخدادهایی که دشمنان در جریان این اغتشاشات برنامهریزی کرده بود؛ پیشگیری از ترور امام جمعه یکی از استانها و حمله به استانداری آن بود. اقدامات متعدد دیگری هم انجام شد که باز به عنوان نمونه برخورد با بعضی جریانات صنفی که سعی در منحرف کردن مطالبات و اعتراضات اقشار جامعه داشتند، دستگیری عناصر مرتبط با گروهکهای چپ، نفاق و سلطنتطلب قبل از اقدامات آشوبطلبانه آنان، ممانعت از برگزاری نشستهای هماهنگی و فرماندهی سران چند گروهک، اجرای چندین مورد کیس اطلاعاتی علیه شبکههای فعال قاچاق سلاح در اغتشاشات و کشف و شناسایی مقادیر زیادی از سلاحهایی که عناصر گروهکی به منظور بهکارگیری در اغتشاشات در حال قاچاق به داخل کشور بودند را میتوانم اشاره کنم.
تقابل امنیتی و نظامی ایران و رژیم صهیونیستی از جمله مهمترین محورهای پرونده امنیتی کشور است. موضوعی که در سالهای اخیر با افزایش قدرت و نفوذ ایران در منطقه از سوی صهیونیستها با حساسیت بیشتری هم دنبال میشود و با تلاشهایی برای ضربه زدن به منافع منطقهای ایران همراه بوده است. درباره اقدامات متقابل ما در این زمینه چه مواردی را میتوان مطرح کرد؟
جمهوری اسلامی ایران در چهارچوب سیاست اصولی خود مبنی بر «پاسخ متقابل به تهدیدات»، تولید بازدارندگی اطلاعاتی با دو ویژگی اقدام پنهان و ضربه متقارن علیه رژیم صهیونیستی را در دستور کار دارد.
البته که در سطح مواجهه، تهدیدات جمهوری اسلامی ایران برای رژیم موجودیتی و ضربات راهبردی است اما تحرکات صهیونیستها تاکتیکی و مقطعی است. لذا با بهرهگیری از جنگ رسانهای سعی دارند اقدامات کوچک خود را رسانهای کرده و بهزعم خود خلق اعتبار کنند. در مقابل، بسترها و ظرفیتهای مورد استفاده سرویس جاسوسی رژیم در این اقدامات، شناسایی و کشف شدهاند. نمونهای از مواجهه برتریساز جمهوری اسلامی ایران با رژیم را در قضیه کشتیها مشاهده کردید. همچنین در حوزهها و عرصههای مختلف مناطق اشغالی، نوار غزه، فضای سایبر، ایستگاههای رژیم در منطقه و... ضرباتی به آنها وارد میشود و تقویت توان برای وارد ساختن ضربات اساسی همچنان در دستور کار است. البته به دلیل حفاظت از اهداف، روشها و ابزارها و همچنین صیانت از شبکههای همکار و جریانهای همسو در عمق خاک فلسطین اشغالی و نیز تولید رعب و ابهام از منشأ ضربات در طرف صهیونیست؛ فعلاً تصمیمی برای بازگویی و رسانهای کردن این اقدامات مؤثر وجود ندارد.
اخباری درباره دخالت سرویسهای اطلاعاتی بیش از بیست کشور در اغتشاشات پاییز مطرح شد. ابعاد این مسأله را تشریح نمایید.
بررسیهای اطلاعاتی در سازمان اطلاعات سپاه بیانگر نقشآفرینی و مشارکت سرویسهای اطلاعاتی نزدیک به بیست کشور در اغتشاشات ۱۴۰۱ میباشد که بعضاً در برخی از این کشورها چند سرویس اطلاعاتیشان مداخله داشتهاند. قابل اشاره است که طی سالهای اخیر تلاشی برای ایجاد ائتلاف و تقسیم کار میان گروههای معارض جمهوری اسلامی ایران و سرویسهای اطلاعاتی کشورهای متخاصم در جریان بوده که در وقایع اخیر خود را به منصه ظهور رسانده است.
البته مداخله سرویسهای اطلاعاتی و سفارتخانههای این کشورها به صورت مستقیم و غیرمستقیم یا با همکاری عوامل نیابتی در عرصههای مختلف سیاسی، امنیتی، دیپلماتیک، حقوقی و سایبری بوده است. به طور مثال: ۱. جمعآوری اطلاعات از وضعیت میدانی اغتشاشات و مطالبات اغتشاشگران، ۲.شناسایی مسیرها و گروههای فعال در قاچاق سلاح و مهمات، ۳.هماهنگسازی گروهکهای تروریستی، ۴.حمایت مالی و رسانهای از اغتشاشگران، ۵. اعمال فشار بر نهادهای حقوقی و بینالمللی با هدف انزوا و اخراج ایران، ۶. تشدید فشارهای دیپلماتیک بر جمهوری اسلامی ایران، ۷.تلاش برای متحدسازی و تقویت عناصر اپوزیسیون و معاند، ۸.زمینهسازی و حمایت از برگزاری تجمعات ضدانقلاب در خارج کشور، ۹.تشدید فشار تحریمی و موجسازی رسانهای در حوزه معیشت و گرانی، ۱۰. طراحی اقدامات ایذایی و خرابکاری سایبری، از جمله مواردی است که میتوانم به آن اشاره کنم.
از کشورهایی که در این زمینهها فعال بودهاند، میتوان به امریکا، انگلیس، امارات، عربستان، فرانسه، آلمان، کانادا، بلژیک، اتریش، آلبانی، استرالیا، ایسلند، ایتالیا، کوزوو، نروژ، بحرین، نیوزلند و رژیم اشغالگر صهیونیستی اشاره کرد.
در این زمینه برخی تحرکات این سرویسها و عوامل آنها به شرح زیر است:
۱. تحرکات دیپلماتهای سفارت فرانسه در تهران برای جمعآوری اطلاعات میدانی از اغتشاشات و وضعیت نیروهای امنیتی و انتظامی در مهرماه و تبادل اطلاعات با افسر اطلاعاتی سفارت یکی از کشورهای اروپایی.
۲. تلاش رژیم صهیونیستی برای توجیه ایجاد صندوق حمایت از اعتصابکنندگان و معترضان به ابتکار و تأمین مالی امریکا و دیگر کشورها.
۳. جلسه سفرای ۲۸ کشور اروپایی در سفارت یک کشور اروپایی در نیمه مهرماه ۱۴۰۱ برای بررسی پیشنهاد فراخوان سفرای کشورهای عضو اتحادیه اروپا و بستن سفارتخانههای اروپایی در ایران با محوریت آلمان.
۴. استفاده از اتباع غیراروپایی (افغانستانی، پاکستانی، عراقی) و حضور اتباع اروپایی برای جمعآوری اطلاعات و مستندسازی وضعیت اغتشاشات که منجر به بازداشت ۴۰ نفر از اتباع یکی از کشورهای همسایه، یک نفر تبعه فرانسوی-ایرلندی در استان خراسان رضوی و یک تبعه آلمانی در استان اردبیل شده بود.
۵. تشدید فعالیتها و پشتیبانی سازمان سیا در جهت ایجاد بسترهای سایبری لازمِ مخابره اخبار اغتشاشات از جمله تلاش برای ارسال تجهیزات فنی، ابزارهای گریز و لغو تحریم وسایل مرتبط با ارتباطات موبایلی به بهانه جریان آزاد اطلاعات و آزادی اینترنت در بحبوحه اغتشاشات.
۶. درخواست سیا مبنی بر تشکیل تیم مشترک با موساد و امآی6 برای فعالسازی مجدد پروژه ترور دانشمندان بویژه در حوزه هستهای و فضایی و نظامی در اواخر اغتشاشات.
۷. نشست دورهای مشترک سازمان اطلاعاتی امارات و رژیم صهیونیستی در یک کشور عربی با موضوع حمایت از اغتشاشات در ایران.
جدا از طراحی دشمنان بیرونی و عوامل داخلیشان، نقش افراد فریبخورده یا بیاطلاع داخلی در دامن زدن به این حوادث چه بود؟
رهبر معظم انقلاب در بیاناتشان در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح فرمودند که این حوادث فقط به بهانه فوت آن خانم روی داد وگرنه این اغتشاشات توسط دشمن برنامهریزی شده بود.
در حالی که در همان ساعات اولیه، نهادهای مسئول در بخشهای مختلف در حال رسیدگی به ماجرای فوت ایشان بودند، متأسفانه برخی افراد در داخل به جای روشنگری، مطالبهگری بحق و تزریق آرامش به جامعه، صرفاً بر اساس برخی شنیدهها و بدون تحقیق در اصل ماجرا، همزمان با جنگ روانی پرحجم رسانههای معاند؛ با مواضع دوپهلو یا مهیج نظام را محکوم کردند و در واقع موجب تشدید ابهام و در نتیجه خشم جامعه شدند. این افراد بیآنکه بتوانند تحلیل کنند که این اغتشاشات در بستر جنگ ترکیبی رخ داده است، صرفاً سبب تهییج و تحریک برخی جوانان و نوجوانان فریبخورده شدند تا نقش عمله سرویسهای جاسوسی بیگانه و گروهکهای معاند را بازی کنند.
فعالیت برخی جریانات داخلی و انفعال برخی دیگر به مثابه ایام فتنه ۸۸ نشان داد، همواره بصیرت داشتن و درک درست موقعیت و فضا لازمه پیشگیری یا عبور از بحرانهاست. تخریب ارکان، اصول، وجهه و ساختارهای نظام اسلامی و عوض کردن جای دشمن و دوست از جمله رفتارهایی بود که از آنان سر زد و باعث پوشانیدهتر شدن حقیقت و غبارآلوده شدن فضا شد. هرچند اصلاح دیرهنگام برخی موضعگیریها به نوبه خود به شفافتر شدن فضا کمک کرد، اما سکوت و مواضع دوپهلوی نخبگان، برخی علمای بلاد و عمل دیرهنگام برخی نمایندگان مجلس، معالأسف باز هم هزینه زیادی را به نظام جمهوری اسلامی ایران تحمیل کرد.
ایجاد بدگمانی، شک و تردید، بیتفاوتی، کینه و نفرت در مردم نسبت به حاکمیت با اتخاذ مواضع غیراصولی و غیرمسئولانه که بعضاً از سر ناآگاهی و بعضاً با منشأ عناد با نظام اسلامی شکل میگیرد، باعث تبدیل یک جامعه منسجم به جمعیت غیرهمسو، متشتت و معارض نظام اسلامی میشود که باید همه افراد و جریانهای داخلی دلسوز مراقب باشند، از این فضا دوری کنند.
دشمن در اغتشاشات اخیر با حضور مردم در راهپیمایی سیزده آبان و ۲۲ بهمن در مقابل اتحاد ملت ایران شکست خورد، اما همانطور که رهبر انقلاب در سخنرانی ۱۴ خرداد امسال هم هشدار دادند این آخرین تلاش دشمن نبود و در آینده هم کارهایی خواهند داشت. ارزیابی شما از تحرکات آینده دشمن و جریانات معاند چیست؟
با حضور آگاهانه و باانگیزه جوانان و خانوادهها در این مناسک دینی- سیاسی و اعلام شکست نقشه ۱۰۰ روزه دشمنان، مقاومت ملت ایران تأثیر خودش را در وضعیت داخلی و خارجی کشور گذاشت.
تأثیر اول را روی امریکاییها گذاشت که بعد از گرفتار شدن در اشتباه محاسباتی از اغتشاشات و فکر کردن به اجرای به اصطلاح خودشان نقشه دوم با حمایت علنی از تروریستهای خبیث و حامیان بدنام دیکتاتوری پهلوی، چرخش کردند و امروز به دنبال بازسازی چهره و مواضع خود هستند.
تأثیر دوم را روی اروپاییها گذاشت که با عقبنشینی از تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توسط اتحادیه اروپا و دولتهای اروپایی، به دنبال احیای مسیرهای تعامل دیپلماتیک با ایران هستند که در ادامه آن شاهد حضور مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تهران بودیم.
تأثیر سوم را در سفر تاریخی جناب آقای دکتر رئیسی رئیس جمهور محترم کشورمان به چین و توافقات راهبردی تهران- پکن بویژه در حوزه اقتصادی گذاشت.
تأثیر چهارم نیز در اعلام توافق جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی و استقبال دیگر دولتهای عربی برای توسعه روابط با ایران پیداست.
در محیط داخلی نیز در پی فرمان تاریخی رهبری معظم انقلاب اسلامی مبنی بر عفو و تخفیف مجازات جمع قابل توجهی از متهمان و محکومان حوادث اخیر، همچنین همت مضاعف مجموعههای اجرایی، تقنینی و قضایی کشور برای مهار تورم و آرامشبخشی به بازار و نیز سرریز گشایشهای خارجی به داخل کشور، الحمدلله شاهد ارتقای امید، انسجام و اعتماد به نفس عمومی در بین اقشار مختلف مردم و شروع پروژههای بزرگ اقتصادی در ابتدای سال ۱۴۰۲ هستیم.
البته در فضای جنگ روانی دشمن باید مراقبت کنیم که دچار خطای شناختی نشویم این تحولات اخیر حاصل مقاومت مردم و کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران است که در طول این سالهای پیروزی انقلاب علیرغم این حجم از برنامهریزی و اقدامات شرورانه دشمنان، کشور ممکن است دچار یک وقفه بشود اما مسیر اعتلای پیشرفت و عزت ایران اسلامی تداوم داشته است.
بــــرش
سرمایهگذاری روی موضوعاتی که بتواند در جامعه تولید تفرقه کند و انسجام کشور را هدف بگیرد، همواره جزو راهبردهای قدیمی ولی پراستفاده دشمن بهخصوص انگلیس خبیث، نهتنها در کشور ما بلکه در هر جامعهای که چنین ظرفیتی داشته باشد؛ بوده است. اگر بخواهم شفافتر توضیح بدهم این سرمایهگذاری در سه حوزه بوده است:
۱. در حوزه زنان یک روند جهانی جریان دارد. نشانههای فراوان پنهان و آشکار مبنی بر تمرکز و سرمایهگذاری دشمن در این موضوع در کشور ما هم وجود دارد. قبلتر در مورد جمعبندی سرویسهای جاسوسی در مقوله حجاب نکتهای را گفتم. اعلام رسمی بایدن به اینکه «اعتراضات به رهبری زنان در ایران بیدار شده و امریکا در کنار زنان ایران ایستاده است» و همچنین اختصاص بودجههای کلان وزارت خارجه و سیا به پروژه کشف حجاب یک مثال دیگر از این موضوع است. در اوج اغتشاشات در مهرماه، وزیرخارجه امریکا در جلسهای با چند نفر از فعالان ضد انقلاب ایرانی حوزه زنان و حقوق بشر عنوان کرد که دولت امریکا حمایتهای مالی لازم را در جهت حمایت از فعالان حقوق بشر و بویژه حقوق زن و ایجاد اجماع جهانی علیه دولت ایران از طریق دفتر توسعه و ترویج دموکراسی و حقوق بشر وزارت خارجه امریکا (DRL) در خصوص وضعیت زنان ادامه خواهد داد.
۲. در حوزه قومی و مذهبی، یکی از این سرویسها اخیراً در راهبردهای خود، ایجاد بحران و دامن زدن به شکافهای موجود در استانهایی با تنوع قومیتی در کشورمان را یکی از مهمترین راههای تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران عنوان کرده و بزرگنمایی برخی نارساییها، دامنزدن به تفرقه مذهبی و تنش قومی، تحریک مردم بواسطه بحران آب، ایجاد بدبینی نسبت به رهبری و سپاه و... را به عنوان راهکنش آن برشماری کرده بود.
در پروژهای دیگر مبلغ ۵۵۰ هزار دلار کمک رسانهای برای تحریک اقلیتهای قومی و مذهبی در مناطق مرزی ایران و پوشش اخبار اغتشاشات در داخل کشور اختصاص داده شد.
۳. در حوزه جوانان، بر اساس اطلاعات واصله به ما اخیراً در موردی دیگر واگرا نمودن قشر جوان و اطلاق اصطلاح «انقلاب دانشجویی» به اغتشاشات پاییز، بازتولید و برجستهسازی تنشهای سیاسی و تقسیم جریانها به تندرو و میانهرو را به عنوان راهکنش تغییر استراتژی امریکا در مواجهه با ایران برشماری کرده بودند.