رابطه ایران و ونزوئلا چه اهمیتی دارد؟
حسین مهدیتبار
تحلیلگر امور بینالملل
ارتقای روابط ایران و ونزوئلا به همکاریهای راهبردی، تداوم نگاه ویژه دو کشور به یکدیگر در سالهای اخیر است. ایران و ونزوئلا که از بنیانگذاران اولیه اوپک در دهه شصت قرن بیستم میلادی محسوب میشوند، بعد انقلاب اسلامی نیز روابط خود را ادامه دادهاند. با وجود فراز و نشیب بسیار، در دولتهای نهم و دهم، نگرش جدیدی به امریکای لاتین و بویژه ونزوئلا ایجاد شد که روابط دو کشور را به سطح بالایی ارتقا داد.
با وجود یک دوره تعلل در توسعه روابط با امریکای لاتین، نگاه دولت جدید ایران که تلاش میکند سیاست خارجی را بدون تمرکز بر دولتهای اروپایی و نزدیک به ایالات متحده دنبال کند، رابطه با ونزوئلا را بیش از پیش برای ایران حائز اهمیت کرده است اما ایران از رابطه با ونزوئلا چه منافعی کسب خواهد کرد؟
منافع ملی چیست و شامل چه مواردی میشود؟
منافع ملی بالاترین ارزشهای مورد تعقیب یک ملت در سیاست خارجی است و به عقیده کارشناسان روابط بینالملل به چهار دسته منافع «امنیتی و دفاعی»، «اقتصادی و رفاهی»، «ایدئولوژیک» و «معطوف به نظم جهانی» تقسیمبندی میشود. رابطه ایران و ونزوئلا از معدود روابط خارجی در تاریخ ایران معاصر است که به شکلی متوازن، هر چهار نوع از منافع ملی را تأمین میکند. در ادامه تلاش میشود اهمیت رابطه با ونزوئلا برای هر کدام از انواع منافع ملی به طور خلاصه تشریح شود.
رابطه ایران و ونزوئلا از معدود روابط خارجی در تاریخ ایران معاصر است که به شکلی متوازن، هر چهار نوع از منافع ملی را تأمین میکندمنافع اقتصادی ایران از رابطه با ونزوئلا چیست؟
جای تردید نیست که امریکای لاتین و بویژه ونزوئلا فرصتهای اقتصادی زیادی برای ایران ایجاد کرده است. اقتصاد بحرانزده و توسعه نیافته ونزوئلا از یک سو و مدیریت دولتی بر اقتصاد این کشور از سوی دیگر زمینه فعالیتهای اقتصادی ایران را فراهم میکند.
دلیل توسعهنیافتن قابل توجه روابط تجاری ایران و کشورهای اروپایی بعد از برجام، تسلط شرکتهای خصوصی در اقتصاد این کشورها بود. ترس از تحریمهای امریکا، شرکتهای خصوصی این کشورها را با وجود نظر مخالف دولتهای اروپایی، به خودداری از رابطه با ایران وادار میکرد؛ در حالی که، با وجود اقتصاد سوسیالیستی و سیطره شرکتهای دولتی در ونزوئلا، رابطه تجاری حتی با وجود تحریمهای ایالات متحده متوقف نشده است.
بر اساس آنچه «میدل ایست آی» گزارش کرده، در سالهای اخیر، همکاری ایران در بخش ساخت مسکن دولتی، ساخت کارخانههای مختلف مونتاژ خودرو و تراکتور و توسعه کارخانه سیمان در ونزوئلا، روابط اقتصادی دو کشور را گسترش داده است.
خاصیت مهم روابط اقتصادی با ونزوئلا فعالشدن بخشهایی از اقتصاد ایران است که به دلیل وجود تحریمها مشکلاتی در زمینه توسعه آن وجود دارد. از جمله صادرات نفتکش ایرانی که دو واحد آن با نام «افراماکس» برای ونزوئلا تولید شده است.
افتتاح فروشگاههای ایرانی _ مانند مگاسیس _ با فروش محصولات ایرانی در کاراکاس گویای فرصتهای پیش روی شرکتهای ایرانی در ونزوئلاست. وابستگی کامل پالایشگاههای ونزوئلا به خدمات شرکتهای چند ملیتی غربی موجب شده تا بعد از تحریمهای امریکا علیه ونزوئلا، پالایشگاههای این کشور با مشکلات جدی مواجه شوند. این مسأله فرصتی برای ایران ایجاد کرد تا با صادرات خدمات فنی و مهندسی در حوزه انرژی، با رفع مشکلات ونزوئلا ارزآوری کند.
همچنین ساخت پالایشگاههای مشترک یا فراسرزمینی که با تهیه نفت ونزوئلا، محصولات پالایشگاهی برای ایران تولید کند، از جمله طرحهایی است که دنبال شده. نخستین پالایشگاه فراسرزمینی ایران با نام «ال پالیتو» در مهرماه ۱۴۰۱ در ونزوئلا ساخته شد. علاوه بر پالایشگاه فراسرزمینی، گزارشها در سال گذشته از در اختیار گرفتن یک میلیون هکتار زمین کشاورزی ونزوئلا توسط ایران برای کشت فراسرزمینی خبر دادهاند.
خاصیت مهم روابط اقتصادی با ونزوئلا فعالشدن بخشهایی از اقتصاد ایران است که به دلیل وجود تحریمها مشکلاتی در زمینه توسعه آن وجود داردبا وجود منابع غنی طلا، نفت و دیگر منابع معدنی در ونزوئلا، امکان تسویه غیر دلاری تجارت با این کشور برای ایران فراهم است که میتواند به دور زدن تحریمها کمک کند. برای مثال، قرارداد صادرات میعانات گازی ایران به ونزوئلا به صورت سوآپ با نفت سنگین این کشور طراحی شده، این در حالی است که پیش از قرارداد صادرات میعانات گازی به ونزوئلا، ایران با مشکل مازاد این میعانات مواجه بود.
با این حال، چنانچه گفته شد منافع ملی منحصر در آوردههای اقتصادی نیست. رابطه راهبردی ایران و ونزوئلا فقط به منافع اقتصادی محدود نمیشود و باید به جنبههای دیگر آن توجه کرد.
رابطه با ونزوئلا چه تأثیری بر جایگاه ایران در جهان دارد؟
تحریمهای امریکا، مسأله مهمی است که پیوند ایران و ونزوئلا را تقویت کرده است. شاید هنگامی که حاکمان ایالات متحده در قرن ۱۹، دکترین مونروئه را طراحی میکردند، تصور روزهایی که در آن ایران از نفوذ سیاسی قابل توجه در ونزوئلا برخوردار شود غیرممکن بود.
دکترین مونروئه طراحی شده بود تا از نفوذ قدرتهای اروپایی در قاره امریکا جلوگیری کند. بحران موشکی کوبا که شوروی و ایالات متحده را در آستانه جنگ اتمی قرار داد، به دلیل تلاش امریکا برای جلوگیری از تسلط یک قدرت اروپایی در کوبا بود.
با این حال به نظر میرسد این دکترین در قرن ۲۱ توسط قدرتهای آسیایی نقض شده است. مقامهای ایالات متحده، بارها نسبت به تناقض توسعه روابط ایران با ونزوئلا با سیاستهای واشنگتن در قاره امریکا هشدار دادهاند. قانون مقابله با نفوذ ایران در نیمکره غربی که در سال ۲۰۱۲ تصویب شد ادامه دکترین مونروئه محسوب میشد. در همین راستا تهدید نظامی برای جلوگیری از ارسال نفتکشهای ایرانی به ونزوئلا در راستای جلوگیری از زیرسؤال رفتن تسلط ایالات متحده بر قاره امریکا بود.
برای چند دهه، بیشتر رخدادهای مهم سیاسی در ونزوئلا با سیاستهای ایالات متحده همخوانی داشت. اعمال تحریم بر ونزوئلا نیز به دلیل تلاش برای بازگرداندن ونزوئلا در مسیر خواستههای امریکا بود؛ با این حال، به گزارش نشریه امریکایی «فارین پالیسی»، ایران، راه تداوم حیاتِ بدونِ امریکا را به ونزوئلا آموزش داده است.
نشریه امریکایی «فارین پالیسی»: ایران، راه تداوم حیاتِ بدونِ امریکا را به ونزوئلا آموزش داده است.
این مسأله با خواسته اساسی ایران یعنی تشکیل جبهه ضد یکجانبهگرایی، از کشورهایی که خواهان تغییر نظام تک قطبی جهان به رهبری امریکا باشند تطابق دارد. هرچه کشورهای غیر وابسته به ایالات متحده، توان بیشتری برای توسعه بدون جلب نظر ایالات متحده داشته باشند، رؤیای ایجاد نظم نوین جهانی به واقعیت نزدیکتر خواهد شد.ایستادن ونزوئلا در برهههای حساس تاریخی در کنار ایران، از جمله در اعزام کشتیهای حامل بنزین بعد از تحریم بنزین ایران توسط امریکا و رأی منفی به قطعنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد ایران، در همین راستا تعریف میشود.در توضیح اینکه ایجاد نظمی چندجانبه و چند قطبی، چه اهمیتی برای ایران دارد باید گفت، جهانی که در آن ایالات متحده فقط تصمیمگیر و قدرت اصلی نباشد، برای منافع اقتصادی و امنیتی ایران هم ضروری است؛ در واقع تقلا برای تغییر نظم، تلاش برای کسب جایگاه بهتر برای ایران است که در آن دسترسی به منافع امنیتی، اقتصادی و ایدئولوژیک سادهتر باشد. بیشتر توسعه نیافتگی ایران در دو دهه اخیر، تحت تأثیر شرایط بینالمللی است که با رهبری بدون چالش ایالات متحده در جهان ایجاد شده است.
ونزوئلا چه کمکی به امنیت ملی ایران میکند؟
برگزاری مانور مشترک ایران، روسیه و چین در آبهای ونزوئلا، نمایانگر یکی از جنبههای نفوذ ایران در ونزوئلا بود. توسعه و گسترش روابط ایران و ونزوئلا در بلندمدت به شروع مبادلات گسترده نظامی بین دو کشور هم منتهی خواهد شد.
گزارشهای تأیید نشدهای از ارسال تسلیحات دفاعی ایرانی به ونزوئلا وجود دارد. یکی از مقامهای دفاعی ایالات متحده در سال ۲۰۱۲ از کمک ایران به ونزوئلا برای ساخت پهپادهای جاسوسی گزارش کرده بود. سال گذشته «نیویورک تایمز» نیز از صادرات پهپادهای تهاجمی مهاجر _۶ ایران به ونزوئلا خبر داد که قابلیت حمل سلاح با برد ۲۰۰۰ کیلومتر را دارند.
با این حال، حتی اگر نفوذ سیاسی در ونزوئلا به صادرات تسلیحات ایرانی منجر نشود، وجود یک کشور متحد با ایران در نزدیکی ایالات متحده، به معنی انتقال تهدیدهای امنیتی به نزدیکی مرزهای امریکاست. این مسأله مشابه روی کار آمدن دولتی نزدیک به امریکا و در اتحاد نظامی با این کشور، در مرزهای ایران است که در محاسبات دولت امریکا در مواجهه امنیتی با ایران اثرگذار خواهد بود.
دلیل تلاش ایالات متحده برای کودتا علیه مادورو، جلوگیری از همین مسأله، یعنی تبدیل ونزوئلا به یک تهدید امنیتی برای امریکا بود. بدیهی است، هر چه میزان نفوذ امنیتی ایران در نزدیکی مرزهای ایالات متحده و توان ایجاد تهدید امنیتی برای این کشور افزایش یابد، احتمال درگیری نظامی ایالات متحده با ایران کاهش خواهد یافت.
در بعد ارزشی، تطابق قابل توجهی میان هنجارهای مورد نظر ایران و ونزوئلا وجود دارد.کدام ارزشهای مشترک در رابطه با ونزوئلا دنبال میشود؟
در اثر چند دهه سلطه و سودجویی ایالات متحده و پیش از آن اسپانیا در امریکای لاتین، گرایشهای چپگرایانه، ناسیونالیستی و ضد امپریالیستی در بیشتر کشورهای این منطقه نقش پررنگی دارد به طوری که حتی در زمان روی کار آمدن دولتهای راستگرا، جامعه سیاسی در این کشورها از گرایشهای ضد امریکایی استقبال میکند. در نتیجه این احساسات در امریکای لاتین و بویژه در ونزوئلای بعد از روی کار آمدن چاوز، مسألهای قابل اتکاست.
بنابراین در بُعد ارزشی، تطابق قابل توجهی میان هنجارهای مورد نظر ایران و ونزوئلا وجود دارد. از جمله این هنجارها میتوان به هنجارهای «مبارزه با استعمار»، «توسعه روابط با جهان سوم»، «مقابله با سرمایهداری شرکتهای غربی و توسعه درونزا»، «مخالفت با نظم بینالمللی تک قطبی» و همچنین «تجربه تاریخی مشترک» اشاره کرد.
در مورد اهمیت پیگیری ارزشهای مشترک در سیاست خارجی دو بُعد قابل توضیح است:
۱. بُعد اول داخلی بوده و تأمینکننده نیازهای ارزشی مردم یک کشور است. برای مثال برای ایرانیها با وجود خاطره چند قرن استعمار خارجی، بیگانهگریزی یک هنجار محسوب میشود. جامعه ایرانی نسبت به نفوذ خارجی در کشور حساس بوده و بهدنبال رابطهای است که فاقد نفوذ خارجی باشد.
۲. بُعد دوم، مسألهای بینالمللی است. به طور خلاصه گسترش هنجارهای ضد امپریالیستی و ضد امریکایی به نفع تغییر جایگاه کشورها در جهان بوده و طبیعی است وقتی ایران، افزایش منافع خود را در تغییر سطح قدرت ایالات متحده شناسایی کرده، از گستره هنجارهای ضد امریکایی استقبال کند. در نتیجه، رابطه با ونزوئلا به دلیل اشتراکهای هنجاری، تأمینکننده دو بُعد منافع مربوط به ارزشهاست و از سوی ایران دنبال میشود.
منابع: