همتای زندگی با سکه پیدا نمیشود
مهریههای بی مهر
حمیرا حیدریان
گزارش نویس
«آنهایی که بعد از 20 یا 30 سال زندگی مشترک از ازدواج خود احساس رضایت دارند، محال است که به پسر یا دختر جوانی که از آنها درباره ازدواج مشاوره میخواهد بگویند دور ازدواج را خط بکش و ازدواج نکن.» مریم پرستار بازنشسته بیمارستان امام حسین(ع)، این جمله را که میگوید مکثی میکند و عکس زوج جوان و آراستهای را که پشت طلق کیف پولش گذاشته نشان میدهد و میگوید: «این ما هستیم. من و همسرم 30 سال پیش؛ تازه هر دو از دانشکده پرستاری فارغالتحصیل شده بودیم و همان موقع هم ازدواج کردیم. نمیخوام بگم این 30 سال آسان گذشت. ما هر دو پرستار بودیم و مرخصی به هر دو نفرمان سخت میدادند. شیفت شب هم خیلی داشتیم اما با هم توانستیم سختیها را بگذرانیم و تحمل کنیم. اینطور بگم اگر همسرم نبود سختیهای این 30 سال را نمیتوانستم تحمل کنم! حالا بعد از این همه سال وقتی پسر و دختر دمبختی از آشنا و فامیل از من درباره ازدواج میپرسند، میگویم همسر آیندهات و مرد و زن زندگیات را باید پیدا کنی. باید همتای خود را پیدا کنید و بقیه مسائل حل شدنی است.»
تجربه مریم در 30 سال زندگی مشترک در نتایج بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس هم تأیید شده است. بر اساس این پژوهش که دو روز پیش به نقل از مدیرکل دفتر برنامهریزی و توسعه اجتماعی جوانان مطرح شد، یکی از سه عامل مهم برای ازدواج نکردن جوانان، نداشتن گزینه مناسب است. همچنین طبق پژوهش ایسپا و تحقیق مرکز پژوهش وزارت ورزش و جوانان، ۶۰ درصد کسانی که از آنها سؤال شده چرا ازدواج نمیکنید، معتقد نبودند مشکلات اقتصادی مسأله اولشان است بلکه مسائل فرهنگی مدنظرشان بوده، هرچند قطعاً اشتغال و اقتصاد هم حائزاهمیت است.
پررنگترین وجه اقتصادی ازدواج در تعیین مهریه نمود پیدا میکند. آنجا که خط تراز پول و سکه به «مهر» و «عشق» پیوند میخورد و عاقد از زوجه میپرسد آیا حاضر است با زوج با مهریه فلان قدر زندگی کند؟ با این حال تاکنون هیچ دلیل مستندی ثابت نکرده که مهریه ضامن خوشبختی یک زوج بوده است. علی قاسمی یکی از سردفتران ثبت ازدواج در تهران است. او بالاترین میزان مهریه ثبت شده در دفتر خود را 1364 سکه عنوان میکند و میگوید: کمترین مهریه که در دفتر ما به ثبت رسیده، یک شاخه گل رز است. ضمن اینکه افرادی که مهریه را به میزان حداقل میگیرند تمام شرایط ضمن عقد (خروج از کشور، حق تحصیل، حق طلاق و...) را از داماد میگیرند.
او تعیین مهریه سنگین را دیگر در بین خانوادهها رایج نمیداند و میافزاید: من پیش از هر ثبت عقدی تلاش میکنم با مشاوره دادن به هر دو خانواده و زوجین آنان را نسبت به شرایط ازدواج آگاه کنم. ضمن اینکه دیگر تعیین مهریه سنگین مرسوم نیست و بیشترین مهریه بین 110 تا 114 سکه تعیین میشود. در سالهای گذشته میزان مهریه بسیار سنگین تعیین میشد و همین باعث اختلاف خانوادهها و حتی زندانی شدن داماد بعد از مطالبه همسر میشد. در حالی که تجربه نشان داده مهریه تنها ضامن خوشبختی نمیتواند باشد.
سید محمود احمدی یکی دیگر از سردفترانی است که عقد بسیاری از جوانان را به ثبت رسانده است. او به ماجرای زوج جوانی که سال گذشته خطبه عقد آنان را جاری کرده، اشاره میکند و میگوید: زوج جوان 28 و30 سالهای برای عقد به دفتر مراجعه کرده و برای تعیین زمان عقد وقت گرفته بودند. زمان عقد وقتی که به همراه خانواده آمده بودند همه لبخند به لب داشتند اما وقتی زمان خطبه عقد شد و من میزان مهریه را که 500 سکه بود اعلام کردم، دو خانواده با هم درگیر شدند و گفتند که قرارشان 300 سکه بوده است و ازدواج بهم خورد و عروس ما بین پلههای ساختمان بین دوخانواده کشیده میشد تا حدی که لباس عروس پاره شد. حتی داماد با برادر عروس درگیر شد و نزاع بالا گرفت. بدین ترتیب عروسی هم منتفی شد. در حالی که اگر عصبانیتشان را کنترل میکردند شاید با توافق میتوانستند به نتیجه برسند. همچنین مورد دیگری که خاطرم هست مهریه یک زوج در چندین سال قبل است که عروس مهریه خود را به سال تولدش که 1360 بود، شاخه رز تعیین کرده بود که هر ماه داماد باید یک شاخه گل خریداری میکرد که اتفاقاً چند سال بعد وقتی آنها را دیدم متوجه شدم خیلی خوشبخت هستند.
علی مظفری رئیس سابق کانون سردفترداران ازدواج و طلاق تهران و کارشناس ارشد خانواده هم تغییرات کلان در فرهنگ، اقتصاد و اجتماع و... را ریشه عدم تمایل جوانان به ازدواج عنوان میکند و میگوید: ریشهای بودن معضلات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... در شرایط کنونی باعث شده است جوانان دیگر به ازدواج فکر نکنند و اگر مواردی از ازدواج رخ میدهد یا به اجبار خانواده یا غیرعاقلانه صورت میگیرد که اصولاً ازدواج موفقی هم نخواهد بود.
او به استقلال مالی و فردی جوانان اشاره کرده و اظهار میکند: در گذشته جوانان اگر ازدواج نمیکردند همچنان با خانواده زندگی میکردند اما این موضوع نیز بین جوانان و خانوادهها تا حد زیادی حل شده است و جوانان به محض استقلال مالی و توان تهیه خانه ترجیح میدهند به تنهایی و جدای از خانواده زندگی کنند.
این کارشناس با بیان اینکه مشکلات پیش پای جوانان در خصوص ازدواج بسیار چالش برانگیز و ریشهدار است، عنوان میکند: ازدواج جوانان تنها با تخصیص وامها و تسهیلات اقساطی تهیه جهیزیه حل نخواهد شد. در زمینه ازدواج مؤلفههای فرهنگی بسیار مهم است. اگر یادتان باشد در دوران کرونا آمار ازدواج بالا رفت. دلیلش هم این بود که دیگر بهانهای پیدا شده بود تا چشم و همچشمیها و مانور تجمل در تعیین تالار عروسی و چیدمان سفره عقد و هفت رقم غذا بر سر میز و... کنار گذاشته شود.
او به ازدواج و طلاق صوری هم اشارهای دارد و بیان میکند: بسیار از ازدواجهای صوری برای مهاجرت و خارج شدن از کشور انجام میشود و چندان زیاد نیست اما در مقابل طلاقهای صوری متعدد و زیادی برای تأمین اجتماعی، وراثت، کفالت و... انجام میشود.
او بیشترین مراجعهکنندگان برای ازدواج به دفاتر را متعلق به دهه 70 میداند و تصریح میکند: اکثر مراجعهکنندگان که در کل تعدادشان کم است، متعلق به دهه 70 هستند اما مواردی از این ازدواجها حتی دوام یک هفتهای هم نداشته و با اختلافهای پیش آمده منجر به طلاق شده است. کما اینکه موضوع مهریه طی سالهای اخیر دیگر مانند گذشته خیلی سنگین تعیین نمیشود اما با توجه به نوسانات قیمت همین تعداد کم سکه هم همیشه دامادها را نگران نگه میدارد.
ضرورت استقلال فکری و عاطفی زوج
آزاده سیف روانشناس بالینی هم سن مناسب برای ازدواج جوانان را زمانی میداند که فرد خود را دارای استقلال فکری میبیند و میگوید: از یک سو وقتی فردی از لحاظ بلوغ عاطفی به نقطهای برسد که قدرت کنترل عواطف خود را داشته باشد و از سوی دیگر به این آگاهی رسیده باشد که استقلال همهجانبه خود را میتواند حذف کند، میتوان گفت آن زمانی است که فرد آمادگی برای یک زندگی مشترک را دارد.
این مشاور خانواده تشکیل زندگی مشترک را در درک متقابل طرفین از مقوله ازدواج میداند و میافزاید: زندگی زناشویی وقتی معنا پیدا میکند که طرفین در پیوندشان، احساس امنیت، صلح، رضایت و رشد دوطرفه را تجربه کنند و همچنین هر یک بدانند که ازدواج تنها یک واژه نیست بلکه مجموعهای از خصوصیات و پارامترهایی همچون مسئولیت، تعهد و وفاداری و درک توأم با مهارتاست.
این روانشناس بر شناخت متقابل از یکدیگر پیش از ازدواج تأکید کرده و اظهار میکند: ازدواج باید با شناخت کافی صورت گیرد اگرچه مادامی که زندگی مشترک شکل نگیرد این شناخت کافی و کامل نمیشود، اما لازمه شروع یک زندگی مشترک که هر دو نفر دارای شخصیت و خصوصیات اخلاقی متفاوتی هستند بسیار مهم و حائزاهمیت است چرا که با شروع زندگی مشترک، نوع رفتارها، معاشرت، گفتار و نظرات افراد در کنار هم قالب معناداری پیدا میکند. ضمن آنکه داشتن مهارت برای حل اختلافات در زندگی از جمله نکاتی است که در دوام و بقای کانون خانواده بسیار ضروری است.