بی پروا، بیتکرار
فرشاد محمدپور- عضو هیأت عامل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
خبر کوتاه بود و ساده. «دکتر عباس هشی درگذشت» ولی باور این فقدان به سادگی خبر نبود. در شرایطی که روزانه با خبرهای غافلگیر کننده مواجه هستیم، غافلگیری ناشی از این ضایعه برای من، مدتی همه اخبار را در نظرم به حاشیه راند. حدود ۱۳ سال ارتباط من با این استاد یکتا در سپهر حسابداری و حسابرسی بمانند فیلمهای صامت، با سرعت همان فیلمها از نظرم گذر کرد. سریع، سیاه و سفید و بیصدا…
شناخت من از این استاد دانشگاه و حرفه به ۱۳ سال قبل برمیگردد. از آن زمان که افتخار شاگردی در مکتب ایشان نصیب من شد؛ حدود ۶ سال همکاری مستقیم و ۷ سال رابطه بعد از دوران همکاری که به این ارتباط عمق بخشید، شناخت من را از منش و نگرش ایشان تکمیلتر و چهارچوب فکریام را در حرفه تشکیل داد.
پایبندی به اصول و چهارچوبهای حرفهای، دغدغهمند بودن در خصوص موضوعات حرفه که منازعات بیپایان حرفهای را پدید آورد و جدیت در به کرسی نشاندن باورها و اصول حرفهای، ویژگیهایی هستند که در طول این مدت ایشان را در ذهن من تصویر میکند؛ ویژگیهایی که شاخصه آدمهای بیتکرار است.
با همان روحیه منتقد، بیماری خود را نیز تا آخرین لحظات به رسمیت نشناخت و با بیپروایی تمام بیماری خود را به سخره گرفت. البته نه! آن بیماری منحوس گستاختر بود که اگر نبود باید میدانست که اکنون که حرفه در یک نقطه عطف تاریخی قرار دارد، زمان مناسب این وقاحت نیست.
شیوایی و شیرینی لهجه و بیپروایی در کلام مختص آدمهای یکتا است و در مسیر این یکتایی هر هزینهای بسان سرمایهای است که منافع آن سرمایه در بلند مدت و عموماً بعد از مرگ پدیدار میشود. عمیقاً باور دارم منافع حاصل از این سرمایه که ایشان با هزینه کردن جان خویش پدید آورد تا سالها و دههها نصیب حرفه خواهد شد.
یک استاد دانشگاه صاحب سبک و نظر و توأماً یک فرد حرفهای با بالغ بر ۶۰ سال خدمت حرفهای بیوقفه، از ایشان ترکیبی بوجود آورد که نه تنها توانست منشأ اثرات و تحولات مهم در تاریخ حسابداری و حسابرسی ایران باشد، بلکه نام خود را در تاریخ این حرفه در ایران ماندگار کند.
بیش از این ویژگیهای حرفهای، ایشان معلمی دلسوز و آشنا به مفاهیم کیفی زندگی بود، جهان پیرامون خود را میشناخت و برای حرفه خود ارزشی بیش از شغل قائل بود. میدانست که حسابدار فقط شمارنده اعداد نیست که دانا به تفسیر اعدادی است که باید فهم ریاضی زندگی را ساده و جهانشمول کند.
ایشان با درک نقش علم حسابداری در جهان بینالملل که ادبیات واحدی در حوزههای مالی و اقتصادی و تجارت، تعریف کرده و به آن متعهدند؛ نه فقط به عنوان یک علم معاشر با کمیتها که منتهی به بیان کیفیتها، «حسابداری را به عنوان زبان تجارت
(Accounting: The Language of Business)» بیان میکند.
مرحوم دکتر عباس هشی هم از نظر من«خود زبان گویای حسابداری و حسابرسی و تراز معیار بود.» اثرات ایشان در چهارچوب دهی و
نظم دهی به این حرفه به واقع مثالی و ماندگار است.از طرف خودم و صنعت بانکداری ایران، فقدان این معلم زنده نام را به همه شاگردان، همکاران حرفهای و دانشگاهی و بطور خاص به همسر و فرزندان محترم ایشان تسلیت عرض کرده و از خداوند متعال برای آن مرحوم رحمت و غفران الهی را مسألت مینمایم.