این پسر ثانیه‌ای سرقت می‌کرد

پایان جولان پنجه طلا

پنجه طلا، لقب این پسر گوشی‌قاپ است که در جنوب تهران جولان می‌داد؛ هر گوشی را می‌خواست در چشم بر هم زدنی آن را بین پنجه‌های خود می‌دید.
سرهنگ «علی زنگنه» فرمانده انتظامی شهرستان رباط کریم درباره این پرونده به خبرنگار روزنامه ایران گفت: در جریان افزایش سرقت موبایل‌قاپی در هفته‌های اخیر در محله «نصیرشهر» رسیدگی به موضوع و دستگیری سارق در دستور کار تیم عملیات کلانتری 12 این فرماندهی قرار گرفت و گشت‌زنی‌های هدفمند افزایش یافت.
در گشت‌زنی‌های هدفمند در ساعات پیک جرایم در نقاط جرم‌خیز، روز جمعه مأموران به یک موتورسیکلت مشکوک می‌شوند. با تحت نظر قرار دادن موتورسوار، مأموران متهم را هنگام گوشی‌قاپی از شهروندی مشاهده کرده و در حالی که قصد داشت با سرعت متواری شود در یک تعقیب و گریز کوتاه، او را زمینگیر و دستگیر کردند.
 در بررسی اولیه 3 تلفن همراه هوشمند و 5 سیم‌کارت مسروقه از وی کشف و به همراه متهم به کلانتری انتقال داده شد.
سرهنگ زنگنه در پایان خاطرنشان کرد: در تحقیقات انجام شده متهم تاکنون به 11 سرقت گوشی‌قاپی اعتراف کرده است که تحقیقات برای دیگر سرقت‌های احتمالی با هماهنگی مقام قضایی همچنان ادامه دارد.
گفت‌و‌گو با قاپزن موبایل
چند سال داری؟
۲۳سال.
با این سن و لقب پنجه طلا؟!
نمی‌دانم چرا اصلاً از لقب پنجه طلا خوشم نمی‌آید!
سابقه کیفری هم داری؟
بله.
قبلاً چه اتهامی داشتی؟
به خاطر سرقت موبایل بازداشت شده بودم.
بازهم که به همین خاطر بازداشت شدی؟ چرا؟
از روی تنگدستی و دوستان ناباب.
قبل از دستگیری چند گوشی سرقت کردی؟
قبلاً 13 موبایل دزدیده بودم الان 11 موبایل.
چطوری گوشی‌ها را سرقت می‌کردی؟
از حواس‌پرتی خودشان سوءاستفاده می‌کردم.
بیشتر توضیح می‌دهی؟
افرادی را که در مکان‌های خلوت گوشی به دست در حال صحبت بودند زیر نظر می‌گرفتم و سوار بر ترک موتور سراغ‌شان می‌رفتم و در یک چشم به هم زدن گوشی‌هایشان را می‌قاپیدم.
از این تعداد گوشی که دزدیدی چقدر گیرت آمد؟
خود گوشی را که ما نمی‌توانیم بفروشیم چون خیلی زود با اولین سیم کارت رد‌یابی می‌شوند اما با اوراق کردن گوشی از وسایلش استفاده می‌کردیم وبه موبایل فروشی‌ها می‌فروختیم.
از این همه سرقت گوشی چقدر پول به دست آوردی؟
راستش را بخواهید کمتر از 5 میلیون بیشتر گیرم نیامد.
الان که بازداشت شدی چه احساسی داری؟
بشدت پشیمانم، این سرقت‌ها ارزش نداشت تا بار دیگر به زندان بروم.
قبلاً هم که سابقه داشتی پس چرا دوباره مرتکب شدی؟
نمی‌دانم دوستان ناباب مرا اغفال کردند و فریب خوردم.
صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و چهار
 - شماره هشت هزار و دویست و چهار - ۲۱ خرداد ۱۴۰۲