برای ملتی که فتح خرمشهر را تجربه کرده روایت اشتباه از تاریخ ندهید
کمیل خجسته
عباس میرزا اگر عباس میرزاست به این خاطر نیست که در ترکمنچای ایستادگی کرد که حتماً آن هم هست. عباس میرزا کسی بود که تلاش کرد از دل شکست ترکمنچای عقبماندگی کشور را جبران کند. قشون نظامی را بازسازی کند. توپریزی را به ارتش بیاورد و... عباس میرزا کنار خود قائممقام فراهانی را داشت که با مدیریتش امید بود که مسیر ایران شکستخورده را بازسازی کند. عباس میرزا شکست خورد چون دربار پشتوانه ضعیفی برای او بود. دربار ضعیفی که حتی مذاکرهکننده ارشدش با روس میرزاابوالحسن ایلچی میشود.
اما چرا مردم ایران میرزا ابوالحسنخان ایلچی را نه میشناسند و نه او را پاس میدارند؟! چون او برخلاف عباس میرزا خود را متعلق به ایران نمیدانست. او عضو لژ فراموسونری در انگلستان بود و تا ۳۵ سال یعنی تا پایان عمرش مستمراً از کمپانی هند شرقی انگلستان مواجب دریافت میکرد. نکته نمادین ماجرا اینکه دایی این جناب ایلچی، حاج ابراهیم خان کلانتر بود. همانی که به لطفعلی خان زند خیانت کرد و دروازههای شیراز را به روی سپاه زندیه بست و باعث شد لطفعلی کشته شود و ایل قاجار بر کرسی حکومت بنشیند.
واقعاً ندانستن فرق بین این دو برای کسی که سالها وزیر خارجه مملکت بوده خیلی عجیب و نگران کننده است.
آقای ظریف نکته ناراحتکنندهتر ماجرا میدانید چیست؟ رفیق شفیق همین ایشان جناب حاجمیرزا آقاسی چنان طرحی بر میاندازد و اسباب قتل قائممقام فراهانی را فراهم میکند. با کشته شدن قائممقام، حاج میرزا آقاسی به صدارت میرسد و همین جناب ایلچی به پشتوانه آقاسی به مقام وزارت خارجه قاجار میرسد.
اولین موج اصلاحی و نوسازی در ایران اینگونه غمبار از بین رفت تا نوبت به ظهور امیرکبیر رسید و آن شد که شد و سه سال بیشتر او نتوانست مسیر اصلاح کشور را پیش ببرد. از آن به بعد بود که صدارت و وزارت در دستان ایلچیها قرار گرفت و تاریخ ایران از قراردادهای استعماری پر شد.
آقای ظریف آنها اگر چه به قدرت رسیدند اما هیچوقت در تاریخ ایران به نیکی از آنها یاد نشد.
واقعاً تأسف برانگیز است از اینکه عمق دانش تاریخی خود را اینگونه به نمایش گذاشتید. تاریخ به ما نشان داده که هزینه سازش به مراتب بیشتر از مقاومت هوشمندانه واقعبینانه است. بعد از تخمین چندی پیش اشتباهتان درباره قدرت روز نظامی ایران، یادداشت اخیرتان درباره تاریخ ایران تأسف برانگیز بود.
آقای ظریف حیف است برای ملتی که فتح خرمشهر را تجربه کرده، تاریخ را به اشتباه روایت کنید.
محمدجواد ظریف، وزیر خارجه دولت روحانی اخیراً طی یادداشتی که در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد ضمن تلاش برای قباحت زدایی از مفهوم سازشکاری و متهم کردن مردم به ستایش افرادی که به دنبال آرزوها هستند و نه واقعیت ها و امکانات! در عباراتی چالش برانگیز، قرارداد ترکمانچای را ستود و آن را سقف توانمندی های ملت ایران معرفی کرد!طبق قرارداد ترکمانچای، ایالت های ایروان و نخجوان و بخشهایی از تالش (۳۰ هزار کیلومتر مربع)، از خاک ایران جدا شد. ضمناً ایران، حق قضاوت کنسولی (کاپیتولاسیون) را به روسیه واگذار کرد و ده کرور تومان به عنوان غرامت جنگی پرداخت.
واکنش برخی فعالان سیاسی به این اظهارات را در این صفحه می خوانید؛
واکنش
محمد شیروانی
آقای ظریف! به قول شهید طهرانیمقدم فقط آدمهای ضعیف به اندازه امکاناتشان کار میکنند.
این همان چیزی است که شما و دولت متبوعتان هیچوقت نفهمیدید!
سیدنظامالدین موسوی
آقای دکتر ظریف!
تا جایی که به یاد دارم حتی وابستهترین و وادادهترین سیاسیون و مورخین عهد قجری و عصر پهلوی هم جرأت نداشتهاند صراحتــــــــاً از قرارداد ننگین «ترکمانچای» دفاع کنـــند.
در روزگاری که به خود، حاج قاسم و همت و صیاد و باکری دیده، شما به ترکمانچای میآویزی؟
به کجا چنین شتابان؟
محمدرضا شهبازی
ظریف واقعاً آدم عجیبیه.
فکر کن چیزهایی مثل امضای کری تضمین است، در برجام کلمه تعلیق نیامده، ترامپ نمیتونه با یه امضا از برجام خارج بشه، حالا اگر شد کی توی دنیا بهش عمل میکنه و... رو در کارنامه داشته باشی و بعد بهعنوان نماینده واقعگرایی به بقیه کنایه بزنی که شما دنبال آرزوهاتون هستید و واقعیات رو نمیبینید!
بابا تو همونی هستی که در حد یه سرچ توی فایل ورد و پیدیاف برجام به واقعیات اهمیت نمیدادی که ببینی توش تعلیق هست یا نه!
بر اساس آرزوهای کودکانه ات درباره خوشعهدی امریکا و اخلاقی بودن نظامات بینالمللی قرارداد امضا کردی. بعد الان اینطور؟ حیا کن مرد...
سیدمصطفی موسوینژاد
مشخص شد چرا ظریف در برجام راحت امتیاز میداد؛
دید او محدود در ۲ گزینه بود:
۱- عهدنامه گلستان که طی آن بخشهایی از مملکت بر باد رفت.
۲- عهدنامه ترکمانچای که طی آن بخشهایی از مملکت داده و بخشهایی حفظ شد.
او عملاً خود را شکستخوردهای میبیند که چارهای جز اعطای بخشی از مملکت را ندارد.
کبری آسوپار
حتی اگر قرار باشد مدیران یک کشور فقط قدر امکاناتشان کار کنند، نیاز است که برآورد درستی از این امکانات داشته باشند. مثلاً فکر نکنند که امریکا با یک بمب میتواند تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیندازد.
میبینید آقای ظریف، مشکل فقط در تئوری شما نیست!
محسن مقصودی
این متن دکتر ظریف را چندبار بخوانید. کاملش را بخوانید. بعد با این جمله شهیدحسن طهرانیمقدم مقایسه کنید: «فقط انسانهای ضعیف به اندازه امکاناتشان کار میکنند».
حالا خوشبختانه کارنامه هر دو تفکر پیش روی ماست. اگر قرار بود طهرانیمقدم ها به اندازه امکاناتشان کار کنند، ایران بارها توسط دشمن اشغال شده بود. نه موشکی داشتیم و نه صنعت فضایی...
اگر حاج قاسمها به اندازه امکاناتشان کار میکردند الان داعش تا وسط ایران آمده بود. اگر همتها و باباییها به اندازه امکاناتشان کار میکردند، صدام تا...
خدای من این متن، متن وزیر خارجه سابق ایران است؟
چگونه دکتر ظریف در این متن، حتی سازش را تئوریزه میکند؟ باور نمیکنم.
من با همه اختلافنظرها، سعی کردم همیشه او را دلسوز ایران تصور کنم اما این تفکرات او خطرناک است برای ایران، مثل دلبستن به برجامش، مثل اعتماد به امضای جان کری، مثل توافقی که اگر شکایت کنی تحریمهای ما برمیگردد.
آقای ظریف! کدام کشور پیشرفته دنیا از ابتدا اینگونه بوده است؟ همه کشورها با آرزو و آرمانهایشان و با تلاش، پیشرفت کردهاند. کشتن آرمان و آرزو در یک ملت به بهانه واقعبینی، یعنی شما همیشه باید پیرو ابرقدرتها باشید. امام خمینی آمد که آرمانهای ما بزرگ شود و تلاشمان به اندازه آرمانها.