قمار، دلالی، گل
مثلث ویرانگر
زهرا علی هاشمی / اعتیاد نوجوانان و جوانان دیگر بالاشهر و پایینشهر ندارد اما کیفیت مواد بالاشهریها با پایینشهریها فرق دارد. محل مصرف و آنجا که جان میبازند نیز متفاوت است.
زیاد دور نشدهایم از روزگارانی که به هر معتادی بر میخوردید علت اعتیادش را فقر، بیکاری و مشکلات خانوادگی و... میدانست. حالا دنیای اعتیاد هم مدرن شده است؛ از مصرف مواد مخدر گرانقیمت داخل خودروی پورشه آن هم وسط خیابان تا گلبازهای خیابانی که وقتی سن و سالشان را میبینی، هزاران افسوس به جانت مینشیند؛ معتادانی که برخلاف چهره متصور در ذهنها، نه ژولیدهاند، نه تکیده و کثیف بلکه معتادانی هستند با لباسهای شیک و حتی موبایل و ساعتهای لاکچری!
به گزارش خبرنگار «ایران»، مشاهده نوجوانان و جوانان معتاد به گل و شیشه در تهران دیگر مشاهده یک تصویر نایاب نیست. مثلاً ماهها است که هر بعدازظهر، بوی گل در فضای کوچه محل کار ما میپیچد. آنقدر بوی تندی دارد که تصور نمیکنی چند نفر در فاصله چهار طبقه فاصله از زمین تا محل نشستن تو در محل کار در حال مصرف مواد مخدر هستند. صحبت از چند جوانی است که هر روز، به محل قرار مواد کشیدن خود میآیند و مصرف میکنند و دقایقی گپ میزنند و میروند...
دورهمی روزانهای که تعداد آنها از چهارنفر کمتر نمیشود اما زیادتر شدهاند. بین 16 تا 22 سال سن دارند. در یکی از روزهای بهاری 1402 نگران از وضعیت مصرف مواد مخدر آنها به سمتشان رفتیم. قصدمان این بود که با ترفندی از ادامه این تصمیم منصرفشان کنیم اما وقتی به گفتوگو با آنها نشستیم، فاجعه بزرگتر شد.
یکی از آنها در پاسخ به اینکه چرا به جای اینکه مواد مخدر مصرف کنند، به سراغ داشتن شغل یا ورزش نمیروند، میگوید: «کار هم میکنیم. ورزش هم میکنیم. درس هم میخوانیم؛ مگر از زندگی چه میخواهیم؟»
حال تو که متخصص برخورد با جوانان گرفتار شده با مواد مخدر نیستی، دیگر نمیدانی چگونه و با چه روشی باید آنها را از وضعیتی که خودشان را گرفتار کردهاند، دور کنی.
یکی دیگر میگوید: «ما قمار میکنیم؛ سر بیلیارد، فیفا و.... در بنگاه معامله املاک هم کار میکنیم.» آن یکی میان حرفش میپرد و میگوید: «من ماهی 9 میلیون از کار در بنگاه معامله املاک و 12 میلیون از قمار درآمد دارم. خیلی هم کم پیش میآید ببازم. هم بدنسازی میکنم و هم دانشگاه میروم؛ ولی میدانم درس خواندن فایدهای ندارد. درس بخوانم که کارمند یک شرکت شوم.»
پسری که از همه ساکتتر بود، در پاسخ به اینکه آیا استعمال مخدر گل را از دوستانش یاد گرفته است یا خیر، میگوید: «من از 15 سالگی سیگار کشیدن را شروع کردم. یک سال بعد هم مصرف گل را شروع کردم. فکر میکنم بقیه دوستانم هم به فاصله یک سال بعد از سیگاری شدن، شروع به گل کشیدن کردهاند. اصلاً همه چیز از سیگار کشیدن شروع شد.»
وقتی ناامید از گفتوگوی مؤثر برای دور کردنشان از مواد مخدر به تحریریه بازگشتیم و ماجرا را برای دیگران تعریف کردیم، آنچه همکاران گفتند، ماجرا را تلختر کرد. یکی از اعتیاد پسرها و دخترهای فامیلشان به مخدر گل و دیگری از تصاویر مشابهی که هرشب در کوچه محل زندگیشان از جوانان محل در حال مصرف مخدر میبیند، گفت؛ آن یکی راز خانوادگیاش را فاش کرد و از اعتیاد برادرش و نامزدش گفت و... اعتیاد به مخدر گل به طبقه اجتماعی خاصی هم مختص نمیشود. میزان سواد هم ندارد. به وضعیت مالی هم برنمیگردد. از پولدار و بیسواد و دانشجو و دکتر و مهندس و طبقه متوسط و پولدار و کمتوان مالی همه درگیر شدهاند و آمار گرفتارهاواقعا بالاست.
سوال اینجاست؛ با چنین جوانانی که هم به مشاغل کاذب روی میآورند و هم به مواد مخدر اعتیاد دارند، از طرفی هم درس میخوانند و هم درآمدی دارند، چگونه باید مواجه شد؟
خانوادهها، مدارس، دانشگاهها، جامعه، دولت، مجلس و... چگونه و از چه راهی میتوانند باب گفتوگو را با این جوانان باز کنند؟ جوانانی که میدانند اقتصاد بسیار مهم است؛ ولی از راههای کاذب به وضعیت اقتصادی خود سامان میبخشند.
حسین حاتمی، دبیر اول کمیسیون اجتماعی مجلس در این خصوص گفت: به نظر من شیوههای نوپدید اعتیاد، برای جوانان خیلی تبیین نشده است. اولین کاری که میتوان انجام داد، آگاهسازی جوانان نسبت به مضرات این مواد مخدری است که صنعتی هستند و در دراز مدت عوارض سوئی برای مصرفکنندگان خواهند داشت.
وی تأکید کرد: هم در بحث پیشگیری و هم آگاهسازی، باید با جوانان در مدارس و دانشگاهها تفاهم کرد، در عین حال که از شیوع این مواد در جامعه تحت عناوین مختلف از جمله قرصهای شادیآور، جلوگیری شود. آثار این نوع مواد، مثل مخدرهای دیگر از جمله شیشه آشکار نیست که جوانان اثر سوء آن را در زندگی مشاهده کنند. با پیشگیری و آگاهسازی به شیوههای نوین و با استفاده از بستر فضای مجازی که جوانان بیشتر به آن دسترسی دارند، میتوان کارهای مثبتی انجام داد.
این نماینده مجلس گفت: به هر حال سطحی از دسترسی به پلتفرمهای خارجی و داخلی وجود دارد و به هر نحوی مردم از فضای مجازی دور نیستند.
او تأکید کرد: الان، پلتفرمهای داخلی موقعیت خوبی پیدا کردهاند و میتوان از ظرفیتهایش استفاده کرد.
وی در پاسخ به اینکه عملکرد بهزیستی، وزارت آموزش و پرورش و پلیس مبارزه با مواد مخدر را در این مسیر آگاهسازی چگونه ارزیابی میکند، گفت: آنها عملکرد فعالانه و پیشگیرانهای که باید داشته باشند، ندارند و باید بیشتر تقویت شوند.
این نماینده مجلس در پایان در پاسخ به اینکه با چه شیوهای باید با این جوانان ارتباط برقرار کرد تا فرایند آگاهسازی نتیجهبخشتر باشد، گفت: وقتی میگویم بستر فضای مجازی باشد، به این دلیل است که مخاطبانش نوجوانان و جوانان هستند و زبان باید هنرمندانه و جذاب باشد، بهطوری که شأن مخاطب نیز در آن رعایت شود.