گزارش «ایران» از گونههای مورد توجه پلتفرمهای نمایش خانگی
VOD ها در سلیقهسازی به کدام سمت میروند؟
فاطمه ترکاشوند
روزنامهنگار
سینمای تجاری معمولاً در حدس زدن نبض بازار و سلیقه روز عامه مردم موفقتر عمل میکند چرا که مجبور است برای تضمین فروش خود، بیشتر به جامعه نزدیک شود. این قاعده البته نه به شکل نقطهای بلکه به شکل یک طیف عمل میکند. در جریان تجاری فیلمسازی جهان، همواره هم نویسندهها و کارگردانهایی پرورش داده میشوند که به سمت ابتذال حرکت میکنند و هم نویسندهها و کارگردانهایی که تنها شم ژورنالیستیشان را برای پیدا کردن مسائل و سلایق روز به کار میگیرند اما آنها را در نوعی فرایند والایش به سطح یک هنر جدی و قابل تأمل ارتقا میدهند. با آغاز جریان خصوصیسازی سینما بعد از دو دهه پس از انقلاب و تغییر بنیه اجتماعی، این روند امروز بیش از هر زمان دیگری قابل اعتناست و به روشنی میتوان دید که مطالبه ایجاد ژانرهای جدید که یک دهه پیش توسط مخاطبان و روزنامهنگاران سینمایی دنبال میشد، حالا تا حدود زیادی به ثمر نشسته و شاهد تنوع بیشتر موضوعی و ژانری در فیلمسازی کشور هستیم.
اما ماجرای سینمای تجاری با ورود شبکه نمایش خانگی در شکل جدید خود از ابتدای دهه90، اوجگیری جریان سریالسازی در جهان و به تبع آن در ایران در نیمه همین دهه و حالا با ورود و استقبال از VOD ها در پایان آن، شکل دیگری گرفته است.
مهمترین تأمینکننده سبد فرهنگی خانوار تا یک دهه دیگر
حالا میتوان گفت VOD ها اصلیترین تأمینکنندگان سبد فرهنگی خانواده ایرانی در غیاب سرگرمیهای دیگر، افزایش تنشهای اجتماعی و دشواری شرایط اقتصادی برای حضور در سالنهای سینما برای اکثریت جامعه هستند و این روند صعودی، بیتردید دستکم تا یک دهه آینده ادامه خواهد داشت.
بر این اساس باید دید تاکنون شناختهشدهترین و برترین پلتفرمهای نمایش خانگی در کدام ژانرها بیشتر اقدام به تولید و سرمایهگذاری کردهاند. این بررسی نه تنها از جهت به دست آوردن سلیقه سینمایی بخشی از جامعه که مخاطبان این شبکهها هستند، ارزشمند خواهد بود بلکه همزمان نشان میدهد که شرایط اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی، راه را برای تماشا کردن کدام گونهها بیش از پیش باز کرده است. موضوعی که از یک سو برای برنامهریزان و سیاستگذاران فرهنگی کشور، از سوی دیگر برای جامعهشناسان و از دیگر سو برای تولیدکنندگان و نویسندگان و کارگردانهای حوزه سریال و فیلم داستانی بلند، تعیینکننده و مهم خواهد بود و در ادامه به رقابت ویاودیها شکل دیگری خواهد بخشید.
سلیقهسازی و مسأله پول
عمده فعالیت پلتفرمهای نمایش خانگی به استریمینگ یا همان پخش محصولات صوتی-تصویری چه داخلی و چه خارجی اختصاص دارد. اما معمولاً در عرصه توزیع و پخش، جز در موارد خاصی که نیاز به مراودات مالی و گزینشگری باشد، سلیقه مخاطب و در نتیجه سلیقه پلتفرم، دخالت ندارد. در واقع در عرصه استریمینگ، ویاودیها بیشتر رفتار فروشنده را در پیش میگیرند و نه تولیدکننده و از این جهت، بهصرفهتر آن است که هر محصولی را برای جلب مخاطب عرضه کنند.
اما از جایی که پای سرمایهگذاری به میان کشیده شود طبعاً به عنوان تولیدکننده، منطق خرج کردن برای محصولی که باید هزینههای خود را بازگرداند و سودآور هم باشد، اهمیت بالاتری پیدا میکند. از این رو با تمرکز بر سریالهایی که این پلتفرمها در تولیدشان نقش داشتهاند، میتوان ذهنیت آنان را درباره سلیقه مخاطبان خواند. ذهنیتی که به واسطه تعیینکننده بودن مسأله پول و سود، احتمالاً به سلیقه جامعه هم نزدیکتر از سایر رقیبان است. همین رویکرد را میتوان درباره خبرساز شدن ورود نتفلیکس به سرمایهگذاری بر فیلمهای کرهای، انیمهها و مستندها دنبال کرد.اتفاقی که درباره HBO max، اپل تیوی پلاس، دیزنی پلاس، +Discovery، پارامونت پلاس و پیکاک، هر یک به نحو دیگری مصداق دارد.
کمدی، خانوادگی و عاشقانه
این بررسی نشان میدهد ساخت کمدی مثل همیشه و در ادامه جریان کمدیسازی در دهه 80 هنوز بیشترین طرفدار را در میان تولیدکنندگان دارد.همه پلتفرمها افزایش تولیدات کمدی را در دستور کار قرار دادهاند و طبق اطلاع «ایران»، برخی دیگر از طنزنویسان مانند سروش صحت نیز در حال نوشتن سریال برای برخی پلتفرمها هستند. ساخت درامهای خانوادگی و عاشقانه اما برخلاف انتظار که طبق روال ابتدای دهه 90 با افزایش ناگهانی و چشمگیر مواجه شده بود، حالا چندان طرفداری ندارد و جز با تلفیق در ژانرهای دیگر نظیر جنایی و تاریخی، در میان پلتفرمها مورد استقبال قرار نگرفته است.
همانطور که آمارها نشان میدهد به نظر میرسد پلتفرمها بر اساس علایق مخاطبان مایلند زیرساخت خانوادگی و عاشقانه را با ژانرهای دیگر ترکیب کنند تا احتمال استقبال از سریالها بالا برود. در تولیدات فعلی، اثری چون «رهایم کن» تاریخی و خانوادگی را پوشش میدهد، «سرگیجه» در بستر داستانی خانوادگی، ماجرای جنایی را پیگیری میکند و «سیاهچاله» نیز یک کمدی خانوادگی است.
تاریخی
برخلاف پیشبینیها، ژانر تاریخی بهرغم مخارج نسبتاً سنگین مورد توجه پلتفرمها قرار گرفته و خصوصاً فیلیمو و نماوا با تولید دو سریال مهم جیران، خاتون و شبکه مخفی زنان، در این عرصه به رقابت پرداختهاند. مسألهای که باید بخش مهمی از آن را در اقبال کارگردانهای شناختهشده تلویزیونی به این پلتفرمها برای ادامه روند ساخت سریال تاریخی جستوجو کرد. اما با افزایش هزینه تولیدات تاریخی باید دید که VOD ها تا چه اندازه، توان حرکت به سمت آثار تاریخی جدی را خواهند داشت.
کودک و نوجوان
به نظر میرسد که دو دسته ترسناک و خصوصاً کودک و نوجوان در حال تست شدن و ذائقهسنجی توسط پلتفرمها باشند. دو دستهای که بالقوه از ظرفیت بالایی برای جلب مخاطب برخوردارند اما در هر دو هم نویسندگان و کارگردانهای چندانی برای تولید وجود ندارند آن هم در اندازهای که بتوانند ریسک سرمایهگذاری این شبکهها را پاسخگو باشند.
جنایی و معمایی
نمونه متفاوت و قابل تأمل این عرصه را باید گونه جنایی و معمایی دانست. گونهای که از انعطاف بالا برای تلفیق با سینمای اجتماعی و درامهای عاشقانه و خانوادگی برخوردار است اما به رغم دهههای پیشین باید آن را محصول شرایط اجتماعی ابتدای 1400 و افزایش علاقهمندی کارگردانهای جوان به تولید در این عرصه دانست. به علاوه سریالهای جنایی و معمایی، ظرف نیمدهه قبل در شبکه نمایش خانگی با موفقیت آثاری چون «نهنگ آبی» تست شده بودند و پلتفرمها با خیال راحتتری به خصوص با کارگردانهای جوان به سراغ آنها رفتند.
تاکشوها و ریلیتیشوها
تاکشوها و ریلیتیشوها خصوصاً پس از موفقیت مافیا در شبکه سلامت و «شبهای مافیا» در شبکه نمایش خانگی مورد توجه قرار گرفتند. موفقترین آنها بر پایه دعوت از سلبریتیها و هنرمندان با «جوکر» شکل گرفت و «همرفیق» هم موفقیت نسبی یک تاکشوی سنجیده را در این پلتفرمها تضمین کرد. حالا اما با استقبال عمومی از بازی «مافیا» آثار مشابه آن در پلتفرمها تکرار میشوند و برخی آثار متفاوتتر نظیر «تیانتی» و «دستبهمهره» نیز مبتنی بر ایده بازی و مسابقه و تلفیق آن با حضور سلبریتیها، ساخته شدهاند. الگویی که به نظر میرسد تا مدتی این ژانر از تولیدات VOD ها را اشباع کند تا بالاخره استقبال از سوی مخاطبان به شکل محسوس کاهش یابد و ایدههای نو جایگزین شود.