وقتی از استرسهای روزانه رها نمیشویم
علیه نگرانی
حمیرا حیدریان
گزارش نویس
در حال حاضر چه احساسی دارید؟ نگران بموقع رسیدن به محل کار نبودید؟ قسطهای عقبافتاده ندارید؟ نگران انتخاب مهد کودک برای فرزندتان نیستید؟ راستی آیا دیشب خواب خوب و بموقعی داشتید؟ شام چطور؟ نگران تهیه شام امشب نیستید؟ و شغل؟ آیا از حقوقتان راضی هستید؟ آیا نگران ارتباطات کاری خود با همکاران و رئیستان نیستید؟ آیا ماشینتان را جای نامناسبی پارک کردهاید؟ و.... «استرس و نگرانی لحظهای نیست که به سراغ هریک از ما نیاید. همیشه برای نگران بودن بهانه و دلیلی هست. ما با سطحی از استرس هر روز صبح از خواب برمیخیزیم و با نگرانیهای بزرگ و کوچک هر شب میخوابیم. زندگی شهری البته آنقدر پیچیدگی دارد که بر فهرست نگرانیهایمان اضافه کند. اما چه موقع باید نگران استرسهایمان هم باشیم؟» رامین برای رفع مشکل خود از مشاوره تلفنی کمک گرفته است. او فشار مالی را مهمترین عامل بیماری خود طی دو ماه اخیر ذکر میکند و میگوید: دوماه قبل با درد کمر به دکتر مراجعه کردم و بعد از آزمایشهای مختلف دکتر تشخیص داد که دیسک کمر دارم و هر بار که عصبی میشوم دردم تشدید میشود و به توصیه پزشکم از روانشناس برای رفع استرس کمک خواستم که در حال حاضر مدت یک ماه است که تحت درمان برای رفع اضطرابم هستم.
این جوان که معمار ساختمان است، میگوید: از صبح که پا از خانه بیرون میگذارم تا نیمههای شب حجم زیادی از افکار مختلف را در مغزم مرور میکنم و گاهی از شدت ناراحتی و اضطراب فشارم بالا میرود و درد کمرم بیشتر میشود و حتی دکتر هشدار داده است که این حجم فشار عصبی و استرس امکان حمله قلبی و مغزی در پی دارد.
کارشناسان بهداشت روان معتقدند: انبوهی از چراغها، بیلبوردهای گردان، خودروها، مردمی که عجله دارند و سریع حرف میزنند، در شهرها میتوانند بیش از حد استرسزا باشند. زندگی شلوغ و پراسترس شهری موجب شده تا امروز شاهد جای خالی حس ارزشمند آرامش در جامعه باشیم، حسی که میتواند در موضوعات مختلف از برخوردهای سطحی مردم در جامعه تا اتفاقات بزرگتر تأثیرگذار باشد.
از استرس به عنوان بیماری شایع قرن یاد میشود که در زندگی افراد تأثیر مثبت و منفی دارد، به عبارت دیگر وجود استرس برای انسان لازم و مفید است اما میزان آن از اهمیت بالایی برخوردار است بهطوری که استرس شدید یا طولانی میتواند بار سنگینی بر بهداشت روانی انسان وارد کند و او را در برابر اختلالهای مرتبط با استرس از قبیل اختلالهای گوارشی و بیماریهای آلرژی، قلبی و افسردگی و... آسیبپذیر کند. استرس میتواند شما را به دوردستها ببرد و ساعتها ذهنتان را مشغول کند و رهایتان نکند. به گونهای که نتوانید روی سایر امور زندگیتان تمرکز کنید.
تحقیقات نشان میدهد بین ۵۵ تا ۷۰ درصد سلامت روان یک فرد میتواند تحت تأثیر عوامل اجتماعی قرار بگیرد. سال گذشته انجمن روانشناسی ایران دستورالعملی با عنوان «مشاوره روانشناختی تلفنی یا برخط با افراد تحتتأثیر استرس و تروما» منتشر کرد. که بر اساس آن، از آنجایی که افراد در سالهای اخیر تحت فشارهای روحی ناشی از شرایط موجود جامعه قرار داشته و هر روز بیشتر از قبل با هیجانهای منفی و استرسهای بیشتری مواجه شدهاند؛ میتوانند از مشاوره تلفنی با مشاورانی که بهطور داوطلبانه حاضر به همکاری هستند، بهره گیرند.
ماندانا امیری هم چند سالی است که دچار وسواس فکری شده است. او میگوید: دوسال است که از دانشگاه فارغالتحصیل شدهام و تمام مدت به دنبال کار هستم و تا پیدا کردن یک کار مناسب مجبور به دستفروشی در مترو هستم و ماجراهای مترو و تنشهایش از یک طرف و سرخوردگی نداشتن موقعیت مناسب با تحصیل از طرف دیگر باعث شده فشار عصبی زیادی را تحمل کنم و همین باعث شده تا دچار این بیماری بشوم. بیماری که دست از سرم برنمیدارد و به حالت مزمن درآمده و هر چند وقت یکبار به روانشناس برای مشاوره و کنترل و کاهش بیماریم مراجعه میکنم.
دکتر ترانه مؤذنی مشاور و روانشناس بیشترین نگرانی شهروندان تهرانی را از «آینده فردی و خانوادگی»، «آینده مالی و اقتصادی» و «گرانی مایحتاج اولیه» ذکر کرده و میگوید: طبق تحقیقاتی که چند سال قبل انجام گرفته است، شایعترین نگرانیها در میان زنان به ترتیب «نگرانی در مورد سلامت یکی از اعضای خانواده»، «نگرانی از آینده فردی و خانوادگی»، «نگرانی از بیماری، مصدومیت و معلولیت» و «نگرانی از آینده مالی و اقتصادی» است.
او همچنین، شایعترین نگرانیها در میان مردان را به ترتیب، «نگرانی از آینده مالی و اقتصادی»، «نگرانی از بیکاری» و «نگرانی از مسائل عاطفی» عنوان میکند و میافزاید: براساس بررسیهای انجام شده، کاهش در میزان خواب، کم شدن روابط اجتماعی، ورزش، کماشتهایی، کاهش تعاملات خانوادگی، مطالعه، رفتارهای دینی و معنوی، تمرکز و تفکر مفید، کارکرد روزانه مانند تمیز کردن محیط زندگی و کار، رابطه با همکاران یا همکلاسیها، پرخاشگری، قرمز شدن صورت و... از پیامدهای نگرانیها و استرس است.
به اعتقاد او زندگی شهری معایب و مزایای خودش را دارد، او بیان میکند: شهرها بهطور معمول جمعیت بیشتری را نسبت به روستاها در خود جا داده است؛ اما شهرنشینی تنها محدود به عامل جمعیتی نیست؛ بلکه شامل تغییرات و تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و روانشناسی است که همه آنها در مجموع تحول جمعیتی را شکل میدهند. همچنین از مزایای زندگی شهری میتوان از رشد اقتصادی خانوادهها، تغییرات گسترده در سازمانها و نهادهای اجتماعی، تغییر سبکهای زندگی خانوادگی و دسترسی به امکانات بیشتر یاد کرد. از سوی دیگر، شهرنشینی، به دلیل تأثیر افزایش عوامل استرسزا و عواملی مانند محیطهای پرسروصدا و آلوده، میزان زیاد خشونت، افزایش خطر آتشسوزیهای گسترده، فروریختن ساختمانهای بلند در اثر زلزله و محیطهای کاری ناامن، سلامت روانی شهرنیشنان را تهدید میکند.
به عقیده این متخصص زندگی ماشینی، حدود انتظارات نامعقولی که در خانوادهها است، اصل شدن فرعیات و فراموش شدن اصول و اساسها، هزینه کردهای زیاد، چشم و همچشمیها، هزینههای بالای زندگی، نابسامانی اقتصادی در جامعه که مدیریت آن سخت باشد از جمله عوامل ایجاد اضطراب در فرد است و عنوان میکند: آلودگی صوتی و آلودگی هوا، امواجی که از وسایل ارتباطی و رسانهای منعکس میشود، نیازمندیهای کاذبی که در زندگی شهری مطرح میشود و فرد برای برآورد آن جستوجو بیش از اندازه میکند و... همه از دیگر عوامل ایجاد استرس در افراد است.
او عنوان میکند: اغلب آشفتگی هیجانی یا استرس به واسطه تجربههای ناراحتکننده یا بسیار استرسآور زندگی آغاز میشوند. این رویدادها گاهی آنقدر مهم هستند که وارد دورههایی از درد و رنج روانی میشویم و مدت زمان طولانی دوام دارند و انرژی روانی فراوانی هدر میدهند. طی این زمان ذهن ما گرایش دارد موضوع واحدی را بارها و بارها تکرار کند. نمیتوانیم فکر کردن به آن تجربه منفی را متوقف کنیم، مدام به آن اتفاق، اثراتش یا اینکه آیا زندگیمان دیگر مانند گذشته خواهد شد یا نه فکر میکنیم. در چرخههای بیپایانی گرفتار میشویم، سعی میکنیم دیگر به آن فکر نکنیم، به دنبال مقصر اتفاقی که افتاده میگردیم یا نمیدانیم پس از این رویداد وحشتناک چگونه به زندگی ادامه دهیم.
بــــرش
از صبح که پا از خانه بیرون می گذارم تا نیمه های شب حجم زیادی از افکار مختلف را در مغزم مرور می کنم و گاهی از شدت ناراحتی و اضطراب فشارم بالا میرود و درد کمرم بیشتر می شود و حتی دکتر هشدار داده است که این حجم فشار عصبی و استرس امکان حمله قلبی و مغزی را در پی دارد