نگاهی به رقابت های ژئوپلیتیک در منطقه خاورمیانه
شام جدید
بهادر نوکنده
دانشجوی دکترای روابط بین الملل
ایده اصلی این تروئیکای عربی که از آن بهعنوان پروژه «شام جدید» هم یاد میشود، آن است که عراق یک منبع مهم ثروت نفتی و انرژی و مصر یک منبع مهم ثروت انسانی است و اردن هم با واردکردن خود به این پروژه میخواهد در منافع آن سهیم باشد.البته پروژه «شام جدید» که مصطفی الکاظمی، نخستوزیر سابق عراق ، آن را طرحی مشابه با «اتحادیه اروپا» خواند، طرحی است که در زمان دولت «حیدر العبادی» مقدمات آن چیده شد و مبتنی بر تفاهمات سیاسی و اقتصادی میان عراق و مصر است که اردن نیز وارد آن شده است. این سه کشور ذیل ائتلاف شام جدید بر ضرورت ایجاد نظام اقتصادی جدیدی در منطقه که مبتنی بر امنیت همه کشورها باشد، تأکید دارند. از سوی دیگر اردن و مصر هر دو سیاستی معتدل در منطقه دارند، برای همین عراق دست خود را در زمینه تقویت روابط راهبردی با این دو کشور باز میبیند. ازاینرو دولتهای عادل عبدالمهدی و مصطفی الکاظمی با جدیت در پی پیشبرد این پروژه گام برداشتند. با این تفاسیر دولت تازهنفس السودانی هم در همین مسیر پیش خواهد رفت؛ کمااینکه اولین سفر خارجی نخستوزیر عراق به اردن بود.دراینمیان این ائتلاف عربی به دلیل نزدیکی دیپلماتیک عراق با مصر و اردن که روابط دیپلماتیکی با ایران ندارند، چندان مطلوب و ایده آل تهران نیست؛ بنابراین در یک گزاره تحلیلی برخی این ائتلاف را «تهدیدی» برای ایجاد شکاف و گسل بین تهران و بغداد به واسطه تأثیرگذاری امان و قاهره میدانند.ولی در یک سطح دیگر تحلیل، میتوان گفت که این ائتلاف بهویژه در دولت محمد شیاع السودانی میتواند نه یک تهدید بلکه به فرصتی برای تقویت نفوذ منطقهای ایران بدل شود؛ چراکه از یک سو دولت السودانی که مانند دولت عادل عبدالمهدی نزدیکی بهمراتب بیشتری نسبت به دولت مصطفی الکاظمی با ایران دارد، میتواند از این ائتلاف برای بهبود روابط و حتی احیای مناسبات ایران با اردن و مصر استفاده کند و در آن سو هم در ماههای اخیر، هم کشور مصر و هم اردنیها از خواست خود برای احیای روابط با ایران گفتهاند؛ بنابراین این ائتلاف خواهد توانست در این مسیر گام بردارد و بهعنوان کاتالیزوری در ریلگذاری برای ازسرگیری مناسبات تهران با امان و قاهره عمل کند.در کنار آنچه عنوان شد، باید به این نکته مهم نیز اشاره کرد که اساساً جهان عرب از نگاه پانعربیسمی صرف و تلاش برای خوانش جمال عبدالناصری از مناسبات کشورهای عربی عبور کرده است؛ بنابراین نمیتوان گفت که شکلگیری ائتلافهای عربی مانند تروئیکای «اردن - عراق – مصر» یا همان پروژه «شام جدید» میتواند خطر و تهدیدی در پی داشته باشد. قرائت ناسیونالیستی عربی و نوعی گرایش برای شکاف «عربی – غیرعربی» در سالهای اخیر محلی از اعراب در تحرکات و تحولات دیپلماتیک ندارد. آنچه اکنون تأثیرگذار است، به تلاش برای تقویت مناسبات اقتصادی و تجاری بین کشورهای عربی با همه کشورها در منطقه و نیز کشورهای فرامنطقهای بازمیگردد. به موازات آن کوششهای مشترک در راستای ایجاد، تداوم و گسترش امنیت جمعی و منطقهای با نقشآفرینی همه کشورهای عربی و غیرعربی منطقه خاورمیانه هم به عامل اثرگذار دیگری بدل شده است که اکنون نمیتوان به گزاره «نگاه عربی» تکیه کرد. بهویژه آنکه ایران اکنون به یکی از مهمترین و جدیترین قدرتهای منطقه غرب آسیا بدل شده است.ضمن آنکه نباید این واقعیت را هم نادیده گرفت که چنین اتحادیهای با توجه به ثروتهای طبیعی عراق، ثروت انسانی مصر و موقعیت جغرافیایی اردن در غرب آسیا میتواند به اتحادیهای قدرتمند در سطح منطقه تبدیل شود که خود فرصت مغتنمی را برای پوستاندازی در سیاست خارجی ایران فراهم خواهد کرد. این نکته از آن نظر اهمیت بسزایی دارد که دولت رئیسی اولویت دیپلماسی خود را تقویت مناسبات با همسایگانش قرار داده است.
پیشینه طرح
طرح منطقهای شام جدید ما را به یاد اتحادیه چهارجانبهای می اندازد که صدام حسین رئیس جمهور(معدوم) عراق قبل از جنگ دوم خلیج فارس(اشغال کویت)اعلام کرد و مصر، اردن،یمن و عراق را شامل شد ولی عمرش به دلیل اختلافهای شخصی و سیاسی رؤسای جمهور عراق و مصر و رقابت برای رهبریاش چندان طول نکشید و در گهواره خود مرد. پروژه احداث خط لوله انتقال نفت عراق از بندر بصره به بندر عقبه در جنوب اردن نیز موضوع جدیدی نیست، این پروژه اساساً از دوره حاکمیت حزب بعث عراق همواره مطرح بوده ولی تا الان عملی نشده است.
محورهای طرح شام جدید
همکاری های اقتصادی، ستون اصلی پروژه شام جدید را تشکیل می دهد.این پروژه شامل محورهای زیر است :
• همگرایی اقتصادی گسترده میان سه کشور عراق، مصر و اردن
• ایجاد خط لوله انتقال نفت از بندر بصره در جنوب عراق تا بندر العقبه در اردن و سپس مصر
• فروش نفت عراق به اردن و مصر با تخفیف ۱۶ دلاری قیمت نفت برنت
• انعقاد قراردادهای تجاری مصر با عراق و به دست آوردن سهمی از بازسازی این کشور
• تأمین برق عراق از طریق اردن و مصر
• ایجاد شهرک های صنعتی مشترک و سرمایه گذاری مشترک در حوزههای گردشگری و خدمات
انگیزهها برای طرح شام جدید
۱. عراق : هدف اصلی پروژه شام جدید از نگاه عراق این است که این کشور مانند گذشته به جهان عرب بازگردد.
۲. مصر : مصر میخواهد یک نقش جدید را بعد از افول بزرگی خود که در صحنه عربی منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) داشت ایفا کند.
۳. اردن : انگیزه سیاسی مصر و اردن از مشارکت این است که وابستگی خود را به عربستان کم کنند؛ این امر به ویژه برای اردن بعد از انتشار گزارشهایی که در مورد دخالت سعودی در توطئه اخیر برای بی ثبات کردن اردن و جایگزینی ملک عبدالله با حمزه ولیعهد سابق منتشر شد، مهم است. همچنین اردن به دلیل توافق ابراهام به حاشیه رفت و از طرفی این کشور با کمبود منابع مالی مواجه است.
چالش های پروژه شام جدید
• هر سه کشور از حیث نقدینگی و اجرای پروژه ها در مضیقه هستند و این امر چالش بزرگی بر سر برنامههای آنها است. در سطح ابتدایی کانون اصلی طرح شام جدید بر همکاری اقتصادی، فناوری و سرمایهگذاری میان طرفین متمرکز شده است اما در عمل فقط کافی است که به سطح مبادلات کنونی میان سه کشور توجه شود. قاهره ۱۹ میلیارد دلار به صندوق بین المللی پول بدهکار است. اردن در ابتدای ۲۰۲۱ مبلغ یک و نیم میلیارد دلار از بانک جهانی وام گرفت و بیکاری در این کشور افزایش یافته است.
• پیش بینی می شود برای اجرای خط لوله بصره به بندر عقبه و مصر ۱۸ میلیارد دلار نیاز باشد که با توجه به وضعیت فعلی اقتصاد این کشورها، این مسأله در کوتاه مدت امکان پذیر نیست.
• بر اساس طرح شام جدید کشورهای اردن و مصر خواهان انتقال نفت عراق به کشورهای خود با تخفیف ویژه، آنهم ۱۶ دلار پایینتر از نرخ جهانی نفت برنت هستند. بر اساس هیچ نوع همکاری و قرارداد اقتصادی میان دو یا چند کشور مستقل، این درخواست قاهره و امان منطقی به نظر نمیرسد. حتی در صورت موافقت دولت عراق با چنین درخواستی این پارلمان و افکار عمومی عراقی هستند که به طور حتم اجازه نخواهند داد ثروت ملی کشور با چنین نرخی در اختیار این کشورها قرار بگیرد.
• این طرح منطقهای از نظر امریکا تلاشی خوشایند برای ایجاد تعادل و یا حتی مقابله با نفوذ ایران است لذا بر این اساس احزاب و جریانات نزدیک به ایران این طرح را یک پروژه امریکایی قلمداد می کنند و آن را به نوعی هدایت عراق به سمت عادی سازی روابط با اسرائیل می دانند.
• نحوه رسیدن به یک همگرایی، ایجاد بازار مشترک، هماهنگ کردن ساختارهای سیاسی و کنار زدن رقبا بهخصوص عربستان سعودی از جمله چالشهای موجود بر سر راه پروژه شام جدید است، زیرا عربستان کشوری نیست که در این زمینه ساکت باشد.
راز ارائه طرح شام جدید از سوی الکاظمی بلافاصله پس از بازگشت از امریکا
زلوم میافزاید: سخت است که باور کنم کسانی که سوار بر تانک امریکایی آمدهاند از جانب خودشان طرح وحدت بدهند به ویژه که ارائه دهنده طرح (مصطفی الکاظمی) به محض بازگشت از واشنگتن این طرح را ارائه داده است. من به عراق جدید، سوریه جدید، لبنان جدید، خاورمیانه جدید و طرح شام جدید اعتقادی ندارم زیرا طرح امریکایی و اسرائیلی است و اسرائیل و امریکا دو روی یک سکه هستند که از سوی صهیونیزم بین الملل اداره میشوند. نمیتوان متحد امریکا بود و متحد اسرائیل نبود؛ اگر امکان عادی سازی علنی روابط نیست اما این روابط در خفاست.این نویسنده در ادامه به کتاب جیمی کارتر رئیس جمهوری اسبق امریکا که در آن از روابط پشت پرده اعراب با رژیم صهیونیستی سخن به میان آورده و با اشاره به اشغال فلسطین از سوی صهیونیستها و سپس اشغال اراضی برخی کشورهای عربی همانند جولان سوریه مینویسد: اسرائیل در حال حاضر در آستانه تحقق هدفش یعنی اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات است. ملاحظه کنید که طرح شام جدید از فرات تا نیل است.
تحرکاتی از پیش برنامه ریزی شده
زلوم همچنین تحرکات شیخ نشینان حوزه خلیج فارس برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را از پیش برنامه ریزی شده توصیف کرده و به تلاش برای خروج عراق از محور مقاومت برای تحقق طرح اسرائیل بزرگ، اشاره کرده است.وی مینویسد: در جهانی به سر می بریم که شاهد تغییرات بی سابقه است و تغییرات عمیقی این روزها در حال رخ دادن است. دنیا بسرعت در حال تغییر است. امریکا و رژیم صهیونیستی از مشکلات بی سابقهای رنج میبرند و این چالشها شبیه چالشهایی است که گریبانگیر اتحاد جماهیر شوروی شد و شوروی که ابرقدرت نظامی بود به سبب سوء مدیریت اقتصادی دچار فروپاشی شد.
افول قدرت امریکا و بحرانهای رژیم صهیونیستی
المعلومه گزارش داد: وضعیت ایالات متحده امریکا نیز چنین است که باوجود اینکه ابرقدرت نظامی است اما آثار فروپاشی امپراطوریها را دارد. امریکا دلار بدون پشتوانه چاپ میکند به طوری که ۳ تریلیون دلار بدون پشتوانه چاپ کرده است. در بحران سال ۲۰۰۸ امریکا با تزریق تریلیونها دلار جعلی بدون پشتوانه مانع از فروپاشی اقتصادش شد. رژیم صهیونیستی نیز با بحرانهای اقتصادی و اجتماعی خطرناکی روبرو است و روز به روز وضعیتش بدتر میشود و این بدین دلیل است که جامعهای همگون ندارد و بر پایه اوهام استوار است. همچنین این رژیم با چالشهای نظامی روبرو است که تکنولوژی نظامی پیشرفته هم فایدهای برایش ندارد.
راهی که سازشکاران میروند سرانجامی ندارد
زلوم در پایان آورده است: سازشکاران جدید گمان میکنند که راه کسب دوستی امریکا، فلسطین اشغالی است در حالی که خود رژیم صهیونیستی نیاز به حمایت است و حامی تل آویو هم مشغول به خودش است و قدرت و هیمنه جهانی اش در حال افول است. از این رو همه طرحها توطئه علیه ملتهای منطقه و کشورهای عربی سرنوشتی جز شکست ندارد. این توطئه دردهایی به همراه دارد زیرا نتیجه آن تولد عصر جدید است و جهان و منطقه ما شاهد تغییرات عمیقی است که فروپاشی رژیمها و کشورها را شامل میشود؛ طرحهای توطئه به خوابهای آشفته تبدیل خواهد شد.
آیا هدف ایران است؟
در واقع، پروژه «شام جدید» به طور خاص مسائل مربوط به انرژی، اتصال شبکه برق و افزایش مبادلات تجاری را دنبال میکند. طبیعتاً افزایش تولید نفت عراق و صادرات آن از طریق خط لوله بصره میتواند نیازهای بغداد برای عبور نفت از تنگه هرمز را کم کند. همچنین اتصال شبکه برق عراق به برق اردن و مصر میتواند عراق را از واردات برق ایران به میزان زیادی بینیاز کند. همچنین افزایش مبادلات تجاری منجر به ورود سرمایه به عراق خواهد شد که بغداد برای بازسازی به آن نیاز دارد. این مسأله میتواند به متوازن کردن حضور شرکتهای ایرانی، اماراتی، عربستانی در کنار شرکتهای اردنی و مصری بینجامد.از سوی دیگر پروژه «شام جدید» پروژهای صرفاً اقتصادی نیست و در ورای خود اهداف دیگری را دنبال میکند. در همین ارتباط پایگاه القدس العربی با انتشار مطلبی پیرامون این پروژه تأکید سؤالات و ابهامات زیادی پیرامون پروژه شام جدید وجود دارد که هنوز به آنها پاسخ داده نشده است.این پایگاه عربزبان در ادامه مطلب خود آورده است: «اکنون این سؤال وجود دارد که آیا پروژه شام جدید یک پروژه مستقل عربی است؟ آیا امریکا آن را ارائه نکرده است؟ اساساً هدف از تشکیل ائتلافی تحت عنوان پروژه شام جدید مقابله با ایران است؟ به راستی، موضع کلی ائتلاف پروژه شام جدید در قبال کشورهای محور مقاومت در منطقه چیست؟نکته قابل تأمل در این زمینه ماهیت طرفهای عضو ائتلاف پروژه شام جدید است، چراکه مصر و اردن دارای بیشترین روابط با رژیم صهیونیستی هستند و اکنون ابهام نقشآفرینی رژیم صهیونیستی در ظهور و بروز پروژه مذکور نیز وجود دارد. افزون بر این، رونمایی از این پروژه پس از اعلام علنی عادیسازی روابط امارات با اسرائیل نیز خود به ابهامات درخصوص شام جدید اضافه کرده است.
اهداف عراق، اردن و مصر برای اجرای خط لوله جدید نفت
وی با اشاره به مزایای پروژه برای سه کشور عراق، اردن و مصر گفت: هدف عراق وصول به بازارهای جهانی بدون عبور از هرمز و مخاطرات بابالمندب، اردن با هدف تحصیل روزانه 10 هزار بشکه نفت با نرخ 16 دلار زیر فوب برنت شمال و هدف مصر بهرهگیری از امتیاز انرژی ارزانتر و کاهش هزینههای ترانزیتی بهاتفاق اردن در حیطه توافقات طرح شام جدید است. سفیر سابق ایران در اردن درباره دلیل تأخیر در اجرای پروژه یادشده تصریح کرد: دلیل عمده تأخیر تاریخی اجرای این پروژه به تعاملات دو کشور عراق و کویت در بهرهگیری از جزایر وربه و بوبیان باهدف دسترسی آسانتر عراق به خلیجفارس بازمیگردد که تعرفه ترجیحی وصول به بازارهای جهانی را برای کشور عراق در صادرات 1.5 میلیون بشکه در روز، بویژه در صادرات نفت جنوب عراق از بندر بصره فراهم ساخته است. البته عراق تلاشهای دیگری نیز در این رابطه بهعمل آورده است که از جمله توافق ایجاد خطوط انتقال نفت از طریق بندر ینبع عربستان سعودی در دریای سرخ است که تاکنون اجرایی نشده است، همچنین عملیاتی کردن انتقال از طریق بندر جیهان ترکیه در دریای مدیترانه که بیشتر مختص صادرات اقلیم کردستان عراق است.
طرح شام جدید؛ از حمایتهای امریکا تا صادرات 7 میلیون بشکهای عراق
وی تأکید کرد: بنابراین احداث خطوط انتقال نفت عراق از بندر بصره در جنوب عراق به بندر عقبه در جنوب اردن هاشمی در چهارچوب طرح شام جدید و در پوشش حمایتهای امریکا، در مثلث تعاملات عراق، اردن و مصر پیگیری میشود. چراکه بهدلیل وجود خطوط انتقال میان اردن و مصر با تحقق پروژه در سمت عراق و اردن، نفت عراق به بندر اسکندریه در دریای مدیترانه شرقی بدون عبور از تنگههای هرمز، بابالمندب و کانال سوئز میرسد. بیتردید این موضوع برای افکار بلندپروازانه کشور عراق در حوزه آینده انرژی تا 2025 میلادی باهدف دستیابی به تولید روزانه 7 میلیون بشکه نفت و کسب سهم بیشتر از بازارهای جهانی اهمیت حیاتی دارد.
حذف سوریه از معادلات هاب انرژی با هدف بازیگری اسرائیل
فردوسیپور با اشاره به برنامههای امریکا در راستای پروژه مذکور گفت: مهمترین مؤلفههایی که در فرایند تعاملات انرژی برپایه طرح شام جدید از سوی غرب بویژه ایالات متحده امریکا متصور است، کاستن از اهمیت محور شام قدیم و حذف سوریه از معادلات هاب انرژی منطقهای، زمینهسازی تعاملات آتی کشورهای محور شام جدید با رژیم صهیونیستی بویژه با توجه به وجود قراردادهای 20 سال صادرات گاز مصر به رژیم اسرائیل منعقده در 2005 و خرید و واردات گاز توسط اردن از اسرائیل به مدت 15 سال برپایه قرارداد منعقده به سال2016، است. ضمن اینکه مصر و اردن به ترتیب بر اساس توافقات کمپ دیوید 1979 و وادی عربه در سال 1994 با رژیم اسرائیل دارای روابط عادی و حسنه هستند. علاوه بر آن کاستن از اهمیت ژئوپلیتیک انرژی خلیجفارس و تنگه هرمز نیز مدنظر ایالات متحده است.
تأثیر دزدی دریایی، نرخ بیمههای دریایی و تروریستها بر اجرای پروژه
وی درباره تأثیر پروژه خط انتقال نفت از عراق تا مصر بر بازارهای جهانی انرژی توضیح داد: با توجه به مخاطرات ناشی از حمله به تانکرهای حامل نفت اعم از دزدی دریایی، تا اقدامهای تروریستی و جنگ غیر مستقیم دریایی ایران و رژیم صهیونیستی، هماینک نرخ بیمههای دریایی بشدت افزایش یافته است. از اینرو با وجود پایین بودن قیمت جهانی نفت از یکسو و نزاع رعایت سهمیههای صادراتی میان اوپک و اوپکپلاس از سوی دیگر، عایدی کشورهای صادرکننده را برای عبور از بحرانهای اقتصادی و ناشی از وضعیت پاندمی کووید19 بشدت کاهش داده و چه بسا با تضعیف ائتلافهای حوزه انرژی وضعیت بازارهای جهانی را بیش از پیش متشنج کرده است. براین اساس گرایش به انتقال خطوط لوله در صورت برخورداری از پارامترهای امنیتی میتواند به بهبود روند بحرانی موجود کمک شایان توجهی کند.