نگاهی به کتاب «تکاپوی جوشش انقلابی» «خاطرات سیاسی و مدیریتی سیدعباس نبوی»
ایستادن در سمت درست تاریخ
«انتشارات ایران» بهتازگی کتابی را در مجموعه کتابهای تاریخ شفاهی خود منتشر کرده به نام «تکاپوی جوشش انقلابی» که دربردارنده خاطرات سیاسی و مدیریتی سیدعباس نبوی است که حاصل 80 ساعت گفتوگو با این چهره سیاسی فرهنگی است. سیدعباس نبوی از استادان حوزه و دانشگاه و از اعضای هیأت مؤسس دفتر تحکیم وحدت به شمار میرود. وی تحصیلات دانشگاهی را در سال 1357 در رشته مهندسی مکانیک ارشد پیوسته دانشکده فنی دانشگاه تهران آغاز کرد. در ادامه نیز وارد حوزه علمیه قم شد و تحصیلات خود را در رشته فقه و اصول و کلام و فلسفه ادامه داد. سیدعباس نبوی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، دارای مسئولیتهای اجرایی مختلفی نظیر معاونت پژوهشی و آموزشی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، معاون فرهنگی و پژوهشی نهاد نمایندگی رهبری، عضویت در شورای فرهنگ عمومی کشور، مسئول نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه تربیت مدرس و رئیس مؤسسه پژوهشی تمدن و توسعه اسلامی بوده است. سیدعباس نبوی در این کتاب ضمن بازگویی خاطرات خود در دورههای گوناگون، صریح و بیپرده به بیان فرازها و فرودهای انقلاب اسلامی در مقاطع مختلف، از جمله شکلگیری جنبش دانشجویی انقلابی، تسخیر لانه جاسوسی، حرکت انقلاب فرهنگی و ساماندهی و مدیریت نهادهای فرهنگی پرداخته است. این کتاب شرح فعالیتهای سیاسی و فرهنگی سیدعباس نبوی تا سال 1382 را شامل میشود.
او در بخشی از کتاب خاطرات خود را از دوران تحصیل و بحث با مارکسیستهای ایرانی بازگو میکند و از مشی و منش این گروه حرف میزند و تجربیات خود از این ماجراها را اینطور روی کاغذ میآورد: «یکی از مسائلی که در قضیه زیست فرهنگ و زندگی بین بچهها مطرح میشد و بسیار شنیع و زننده بود، همین ماجرایی بود که منهای چیزهایی که امروز بهعنوان مفاسد لیبرالی میبینیم، چپیها به صورت فرهنگی به آن معنا داده بودند؛ مثلاً دختران دانشجو آماده بودند که موردی و نوبتی بین پسرها تقسیم شوند. حتی بعضی از بچهها به خود من گفتند که ما وقتی از اینگونه خواستهها داریم با بعضی از آنها در میان میگذاریم و آنها هم هماهنگ میکنند و این مسائل را دنبال میکنیم. از میان دختران مارکسیست کسی را نشان دادند که میگفتند قابلیت این را دارد که پذیرای تمام پسرهای چپی باشد. بعد کتاب «منشأ خانواده» را که در آن خانواده و زیست اشتراکی و مشترک مطرح شده بود، منتشر و آن را بهصورت جزوه بین بچهها پخش کردند. هر قدر بچهمذهبیها تلاش میکردند از فضای لیبرال رژیم پهلوی فاصله بگیرند و متدینتر بشوند، چپیها تلاش میکردند در این زیست فرهنگی خودشان جلو بروند. انقلاب تقریباً داشت پیروز میشد که به جمعبندی عجیبی رسیدم. براین اساس که کل و جزء این قضیه مارکسیستی و مذهبی بودن در اذهان و افکار مجموعه دانشجویی، حتی به خواندن و فهمیدن سه چهار تا کتاب هم متکی نیست و فقط هایوهوی است. در همان سن، بخشهایی از روش رئالیسم علامه طباطبایی و پاورقیهای شهید مطهری را خوانده بودم و گاهگاه در خوابگاه این مطالعات را مرور میکردم. هر وقت با مارکسیستها وارد بحث میشدم، چون کمی فلسفه بلد بودم، استدلال میکردم، اما اینها هیچی بلد نبودند، نه از مارکس چیزی میدانستند، نه از لنین. فقط فضای تیتری و گفتاری شلوغ و شعار و گاهی هم تراکت پخش کردن. به این ترتیب بهتدریج برای من خیلی چیزهای عجیبی اتفاق افتاد و دیدم که اینها چقدر تهی و کم اطلاع هستند.» سیدعباس نبوی در این کتاب، ضمن آنکه نشان میدهد راوی بسیار صادقی در تعریف تاریخ است، قدرت تحلیل خود از وضعیتهای موجود درگذار تاریخ معاصر امروز از دهه چهل تا به امروز را هم نشان میدهد و خواننده متوجه میشود که او توانسته با زاویه و فاصلهای مناسب از وقایع و اظهارنظرهای گوناگون، با تیزبینی جامعهشناسانه و فلسفی که در بستر آموزههای دینی جامعیت پیدا میکند، خوب و بد روایتها و صحت و سقم آنها را از هم تمیز دهد و با مخاطب به اشتراک بگذارد. گذشته از اینها ما با مطالعه این کتاب به بخش مهمی از تاریخ ایران نزدیک میشویم و از زاویه دید یک شاهد عینی این فصول مختلف و مهم را با چشم کلمات میبینیم. کتاب «تکاپوی جوشش انقلابی» که میتوان آن را کتابی در حوزه انقلاب اسلامی دانست در بخش پایانی خود، تاریخ را به شکل مصور برای درک بهتر آنچه در کتاب آمده پیش روی مخاطب میگذارد و این پایان میتواند برای مخاطبان و علاقهمندان این حوزه، پایانی خوش در گذر از دل تاریخ معاصر ایران باشد.