تعداد زیادی از قراردادهای دوجانبه ذیل توافق جامع در حال انجام است. تمام پروژههایی که در حال اجرا است با فاینانسهای چین بوده است. چرا آمار صادرات پتروشیمی ما این اندازه افزایش یافته است؟ برای اینکه این پروژهها با روش فاینانسهای مختلف اجرا شده است. حالا هم کار دارد به جلو میرود.
سفر چندی پیش آقای رئیسی به پکن تا چه اندازه اهداف کشور را در چهارچوب این توافق جامع محقق کرده است؟
دستاوردهای این سفر در بخش انرژی و سرمایهگذاری بسیار درخشان بوده است. فقط در حوزه صنعت، معدن و تجارت 19 سند، قرارداد و موافقتنامه غیر از 20 سند اصلی به امضا رسیده است که برخی از آنها قرارداد و برخی موافقتنامه بود. ضمن آنکه دو طرف در زمینه همکاریهای توریستی، بانکی و مالی به توافقات خوبی رسیدند که همگی در چهارچوب توافق جامع محقق شد. من در گذشته و در چند سفر برخی مقامها حضور داشتم و میتوانم بگویم که سفر آقای رئیسی به چین بسیار موفقیتآمیز بود.
ایران در رابطه با روسیه نیز درصدد دستیابی به توافقی مشابه توافق با چین است. این توافق در چه مرحلهای است؟
تقریبا آماده امضاست.
زمان دقیقی هم برای آن تعیین شده است؟
احتمالاً تا یکی دو ماه آینده امضا میشود. این یک توافقنامه جامع است که همکاری در همه زمینهها در آن دیده شده است. ما قبلاً هم با روسها قراردادهایی داشتهایم و الان داریم آنها را تکمیل میکنیم. مدت زمان توافقهای پیشین 15 ساله بود اما الان 20 ساله شده است.
با توجه به وقوع جنگ اوکراین و تحریمهایی که علیه روسیه اعمال شده است، این کشور تا چه اندازه میتواند در مراودات دوجانبه با کشورمان آورده اقتصادی داشته باشد؟
روسیه در جنگ است و تحریم هم شده اما اولاً با سیاستهایی «روبل» خود را تقویت کرده و ثانیاً کشوری است که روزی 12 میلیون بشکه نفت صادر میکند و گاز هم دارد. پتانسیلهای هوافضا و کریدور هم دارد. دو کشور مخصوصاً برای سرمایهگذاری در انرژی، در زیرساختها، در نیروگاهها، همچنین خرید کالاهای اساسی و کالاهای غیرنفتی، مصالح ساختمانی و حتی صیفیجات و... ظرفیت و همکاری خوبی دارند. ما امیدواریم امسال حجم تجارت و صادراتمان به این کشور افزایش چشمگیری داشته باشد.
با تحریمهای روسیه، ظرفیت صادراتی ما تغییر کرده است؟
تبعاً فضای خوبی در زمینه صادرات برای ما ایجاد شده است. حالا اگر ما ظرفیت این را نداریم که به عنوان مثال 5 میلیارد دلار مصالح ساختمانی به روسیه صادر کنیم، مشکل از این کشور نیست. صدور خدمات مهندسی هم از این دست است. ما 500 دستگاه تراکتور صادر کردهایم. صادرات ماشین و قطعات اتومبیل هم در حال انجام است. امکان صادرات قطعات به روسیه تا حجم 5 میلیارد دلار وجود دارد اما ما به دلیل محدودیت خودمان 700 میلیون دلار قرارداد میبندیم.
فضای سرمایهگذاری در عرصه نفت و گاز هم به همین شکل است. ما فناوری روسها را دست کم میگیریم. یکسری پمپهای درون چاهی توسط غربیها و روسها تولید شده که نوع ساخت آنها با یکدیگر فرق دارد. پمپهای ساخت غرب را که مبلغ آن یک و نیم میلیون یورو است، باید بعد از 6 ماه مصرف دربیاورید اما روسها مشابه این پمپ را میسازند که البته بخش عمده آن هم به امریکا صادر میشود. مزیت آن این است که بعد از دو سال از داخل چاه درمیآید و قیمت آن هم 200 هزار یورو است. الان کارخانه تولید آن را در ایران راه انداختهاند. روسها در تکنولوژی نفت و گاز و توسعه میادین بسیار قوی هستند. کشوری که بتواند روزی 12 میلیون بشکه نفت صادر کند در این زمینه از توانایی زیادی برخوردار است؛ فقط یک شرکت روسی روزی 7 میلیون بشکه تولید میکند.
بنابراین برای ما این فناوری کافی است. روزی میگفتند تکنولوژی غرب برای امریکاست. ما میگفتیم که چین هم فناوری دارد و میتواند مشکل ما را حل میکند. بنده نمیگویم که روسها میتوانند برای ما پالایشگاه مدرن بسازند اما میتوانند خیلی از قطعات لازم را تأمین کنند. این منطقه مثل اقیانوس پر از مروارید است. منتهی مرواریدشناس باید آن را بیرون بیاورد. برخی از ما گنجشک روزی هستیم؛ تا میبینیم که سالی دو میلیون دلار درآمد داریم، میگوییم کافی است! چرا نباید دویست میلیون دلار درآمد داشته باشیم؟
من خودم به 17 استان سفر کردهام. به استانداران گفتم که صادرات را جدی بگیرید. به همه گفتم آجر و سنگ ساختمانی و مصالح ساختمانی و سرامیک صادر کنند. البته بوروکراسیهای داخلی ما زیاد است؛ قبلاً ارتباط بانک مرکزی ما با روسیه به راحتی صورت نمیگرفت اما با انجام کنش و واکنشهایی، الان این کار به راحتی انجام میشود.
برخی معتقدند به اندازهای که ایران سطح رابطه خود با چین و روسیه را نزدیک و راهبردی میخواند، این دو کشور چنین نگاهی به ما ندارند. نظر شما چیست؟
نوع نگاه روسیه بویژه در دورههای اخیر راهبردی است اما این مسأله درباره چین صدق نمیکند. وقتی چین به ایران میگوید که رابطهاش با کشورمان استراتژیک است، برای ما کافیست. چینیها برای اولین بار به ما گفتهاند که رابطهشان با ایران استراتژیک است. روسها هم قبلاً میگفتند که ما با ایران منافع استراتژیک داریم. اما اخیراً گفتهاند که رابطه ما با شما استراتژیک است. چینیها حدود 7 سال پیش در ملاقات آقای روحانی و «شی جین پینگ» گفته بودند که روابط ما با شما استراتژیک است که یک عده باور نکرده بودند. چینیها به من گفته بودند که اگر شما خواستار رابطه استراتژیک باشید که گفتم ما خواستار هستیم. مگر ماهیت روابط استراتژیک چیست؟
به هر حال نوعی انگاره منفی نسبت به تقویت رابطه با چین در اذهان عمومی شکل گرفته است.
برخی همه مشکلات را به گردن چین میاندازند. مدام از کالای چینی انتقاد میکنند. اما الان ماشینهای چینی بد جواب داده است؟ چین سالی 20 میلیون ماشین میفروشد. ماشینها کجا میرود؟ چین سالی 700 میلیارد دلار به امریکا و حدود 550 میلیارد یورو به اروپا صادرات دارد. خب اگر کیفیت کالاهای چینی پایین بود، چرا آنها وارد میکنند؟ این یک ذهنیت منفی است که در داخل کشور نسبت به کالاهای چینی ایجاد شده است.
این بدبینی را ناشی از چه میدانید؟
به دلیل این است که در ایران اطلاعات بسیار کمی درباره علم و هنر بلوک شرق وجود دارد. کتابها در ایران از کجا ترجمه شده است؟ همه آنها غربی است. آیا روسها را در ریاضیات قبول داریم؟ آیا آنها را در فیزیک و شیمی قبول داریم؟ چند تا کتاب فیزیک و شیمی ما از روسیه آمده و ترجمه شده است؟ اگر کشوری در ریاضیات قوی نباشد آیا میتواند به فضا ماهواره بفرستد؟ چرا که عمدتاً تحصیلکردههایی که در خارج از کشور درس خواندند، در غرب و کشورهایی مانند انگلیس، فرانسه و امریکا درس خواندهاند و کمتر در کشورهایی مثل چین و روسیه بودهاند.
البته برخی از سوابق چین و روسیه در زمینه تنشهای هستهای با جمهوری اسلامی هم به این ذهنیت منفی دامن زده است. آنها سالها پیش سر مسأله تحریمها با غرب همراهی کردند.
برای اینکه ما اعتمادسازی نکردیم؛ مهم اعتمادسازی است. ما باید با آنها و البته بقیه مثل هند و پاکستان اعتمادسازی کنیم. من در دانشگاه «جرج واشنگتن» درس خواندم و اصلاً شرق را ندیدم. اما میگویم باید با شرق هم مثل غرب کار کنیم.
درست است اما منتقدان میگویند دولت سیزدهم همه توان خود را روی مناسبات با این دو کشور قرار داده و از حوزههای دیگر همچون اروپا غفلت کرده است، علت چیست؟
نگاه دولت سیزدهم به اروپا باز است اما مسأله اینجاست که هیچ نوع پایداری در رویکرد این کشورها در روند مراودات اقتصادی با ایران دیده نمیشود؛ بهعنوان مثال یک کمپانی اروپایی به ایران سفر میکند و نسبت به همکاری اقتصادی ابراز تمایل میکند اما وقتی با پیگیری ما رو به رو میشود، میگوید که دولتش اجازه این کار را نداده است. از اینرو وقتی رویکرد کشورهای اروپایی و آسیایی در قبال همکاری تجاری و اقتصادی با ایران مقایسه میشود، استمرار و پایداری در رویکرد شرکای آسیایی ایران نیز بیشتر دیده میشود. از آنجایی که اولویت دولت آقای رئیسی اقتصادی تعریف شده است، دیپلماسی اقتصادی ناظر به تحقق منافع حداکثری کشور ترسیم کننده نقشه راه روابط ما با دیگر کشورهاست.
به دلیل همین مشکلاتی که اشاره کردید در رابطه ایران و غرب وجود دارد، میگویند دولت بیش از حد به چین و روسیه متکی شده است.
برخی تفکرات و تحلیلها در سیاست خارجی بهصورت کلیشهای مطرح میشود. این تفکر هنوز درباره نوع نگاه دولت به رابطه با کشورهای غرب و کشورهای بزرگ آسیایی تکرار میشود. این در حالی است که با توجه به پیشینهای که ایران در سالهای اخیر درباره توافق هستهای و بازگرداندن تحریمها از سوی ایالات متحده از سر گذرانده، طبیعی است متناسب با منافع اقتصادی و نه سیاسی، رابطه خود با کشورها را تعریف کند. اولویت روسیه و چین در سیاست خارجی ما هم بنابر تحقق منافع اقتصادی بوده است.
یکی از مهمترین موضوعاتی که در دولت سیزدهم در روند محقق کردن اهداف دیپلماسی اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است، پیوستن به کریدورهای بینالمللی است که ایران نیز موقعیت بسیار خوبی در این زمینه دارد، در این راستا دو دسته کریدور اصلی شمال-جنوب و شرق-غرب مورد توجه و پیگیری است. کریدور شمال-جنوب هنوز به بهرهبرداری کامل نرسیده است.چرا؟
ترانزیت کالا یک ظرفیت فوقالعاده برای کشور به حساب میآید که متأسفانه توجه لازم و کافی به این موضوع در سالهای متمادی صورت نگرفته است. کریدور بینالمللی شمال - جنوب امکان ترانزیت ریلی کالا از هند و کشورهای خلیج فارس به جمهوری آذربایجان، روسیه و شرق و شمال اروپا را فراهم میکند. زمانی که من در روسیه سفیر بودم، توافقنامه این کریدور بین ایران، روسیه و هند امضا شد و بعد عمان هم اضافه شد. اما در دولتهای پیشین به این توافق توجهی نشد و آنها هم شرایط مد نظر را داشتند. اگر این مسیر انجام شود، مسیر رفت و آمد ۱۷ روز کوتاهتر میشود. کریدور شمال- جنوب فقط به روسیه نیست، بلکه به قفقاز - دریای سیاه و سپس اروپا است و مدتی است در این مسیر از طریق چابهار-پاکستان-جمهوری آذربایجان- ارمنستان-گرجستان- ترمینالهای دریای سیاه و بلوک شرق اروپا ارتباط کاری برقرار شده است.
یک وجه این خط ترانزیتی کریدور رشت – آستاراست که حلقه مفقوده کریدور شمال-جنوب را در غرب دریای خزر تکمیل میکند. این کریدور چه زمانی تکمیل میشود؟ دولت برای تکمیل آن چه برنامهای دارد؟
دولت سیزدهم در مورد کریدور شمال- جنوب تمرکز خود را بر تکمیل راه آهن رشت- آستارا قرار داده است. این راه در قسمت رشت به آستارا نقصی دارد؛ اما ما از طریق مسیر دریای خزر و اتصال ترکیبی آستاراخان به انزلی و از آنجا به بندرعباس، از طریق اینچه برون و سرخس و از طریق باکو، این اتصال را برقرار کرده ایم.
چرا تکمیل کریدور رشت – آستارا طول کشیده است؟
تا پیش از این در حد حرف و مذاکره پیگیری شده است و کسی قبلاً به توافقات عمل نمیکرد. اما در طول یک سالی که در دولت سیزدهم پیگیری صورت گرفته است و در تماسهایی که دو رئیس جمهور با هم و وزرای مربوطه و وزرای خارجه داشتهاند، بزودی یعنی در یکی دو ماه آینده هم قرارداد فنی آن و هم توافقنامه آن امضا میشود و میتوانیم کریدور رشت- آستارا را با روسها تکمیل کنیم. البته در این میان جمهوری آذربایجان هم مطرح هست که باید یک توافق میان ایران، آنها و روسیه امضا شود.
با توجه به تنشهای دیپلماتیک میان تهران و باکو از همین حالا میتوان پیشبینی کرد موانعی در تکمیل این کریدور به وجود بیاید.
رابطه ما با جمهوری آذربایجان تاریخی است؛ حوادثی اتفاق میافتد اما گذرا است. در همین شرایط حساسی که داشتهایم روزی 270 کامیون ایرانی از آنجا رد میشد و 230 کامیون آذربایجانی هم از ایران عبور میکند.
پس دلیل صف طولانی کامیونها در گمرک آستارا و بیله سوار در سمت ایران چیست؟
در این محدوده پلی وجود دارد که برای جنگ جهانی دوم است و در حال آمادهسازی است. از این پل که پوسیده است، فقط حدود 200 تا 250 کامیون میتواند رد شود. در مواقعی که روند صادرات صیفی جات و محصولات کشاورزی افزایش مییابد، ممکن است حدود 1000 کامیون در یک زمان بخواهد عبور کند. خب معلوم است که صف ایجاد شود. دلیل دیگر اینکه با زمانبندی درست مانع از ایجاد این ترافیک میتوان شد. در این محدوده ارتباطی میبایست پل دوم 50 سال پیش ساخته میشد؛ ولی ما در عرض یک سال توانستهایم آن را بسازیم. پیمانکار آن هم ایرانی بوده است. الان داریم محوطهسازی میکنیم. اگر این کار تمام شود روزی هزار ماشین میتواند از آن رد شود. بنابراین ممکن است میان ایران و جمهوری آذربایجان تنش اتفاق بیفتد اما رابطه دو طرف بویژه در بخش اقتصادی پایدار بوده است. البته ما تنوع بخشی در ترانزیت را هم در دستور کار داریم. همچنین پروژه ریلی کاسپین - بندر انزلی تا 2 ماه دیگر آماده و واگن آن به قطار وصل میشود و میتواند به بندرعباس برسد. بندر امیرآباد هم میتواند کامیونی و هم ریلی باشد. بعد از آن سرخس، لطف آباد و اینچه برون هم در دستور کار است. مسیر ارمنستان و ترکیه هم هست. این تنوع نشان میدهد انحصار وجود ندارد و ما در این مدت تنوعسازی کرده ایم. تمرکز بر توسعه راههای ترانزیت یکی از اقدامات بسیار مهمی است که ظرفیت تجاری ما را بالا میبرد.
چرا با وجود تلاشهایی که اشاره داشتید هنوز برخی از پروژههای مهم مانند پروژه چابهار پیشرفتی نداشته است؟
ما 7 سال است که با هندیها قرارداد بسته ایم. اخیراً تلاش مضاعفی داشتیم. چابهار برای ما بسیار اهمیت دارد. الان کشورهای آسیای مرکزی آمدهاند و در بندرعباس دنبال محل کار میگردند. کشورهای حوزه خلیج فارس نیز میخواهند سرمایهگذاری کنند. 6 ماه دیگر میتوان گفت چه تعداد از این کشورها در چه جاهایی سرمایهگذاری کردهاند. ما پیش از این در دریای خزر کالای اساسی حمل نمیکردیم؛ یعنی ظرفیت حمل و نقل کالا در این حوزه کم بود. اما با اقداماتی که انجام دادیم سال گذشته حدود 8 و نیم میلیون تن کالای اساسی منتقل کردیم. شرکت کشتیرانی تعداد زیادی کانتینر خریداری کرده است با این حال یک تا یک سال و نیم طول میکشد ظرفیت حمل و نقل در این حوزه افزایش یابد.
پروژه احداث خط ریلی شلمچه - بصره در چه مرحلهای است؟ چون هرچند رقبا با فعال کردن کریدورهای موازی در کشورهای حوزه CIS (مشترکالمنافع) و ترکیه تلاش میکنند بیشتر مبادلات را از آن خود کنند ولی میتوان با برطرف کردن مشکلات و نیز احداث خط شلمچه-بصره، مانع از دست دادن بازارهای مهم کشورهای شرق و غرب ایران بویژه بازار چین شد.
ما سال گذشته درباره راهاندازی خط ریلی شلمچه - بصره به تفاهم رسیدیم و با وجود برخی مخالفتها از طرف مقابل خوشبختانه یک ماه پیش این پروژه را امضا کردیم و تکلیف مشخص شد که چه مقدار را هر یک از دو طرف بسازد. ما باید پل بزنیم و آنها هم باید زمین تملک کنند. آنها گفتند که مسافری باشد و ما هم قبول کردیم. اما وقتی ریلگذاری شود همه چیز درست میشود. مورد دیگر خط خسروی-بغداد است که اتوبان آن در حال ساخت است. این خط ارتباطی در کنار مهران برای ما از اهمیت زیادی برخوردار است. ما دنبال راهآهن آن طرف هم هستیم. روی کریدورها و سوآپ نفت و گاز هم فعال هستیم. گاز ترکمنستان را سوآپ میکنیم و حق خودمان را هم بر میداریم. اگر زمانی گاز اضافی داشته باشیم صادر هم میکنیم. از هیچ کسی هم انتقاد نمیکنیم اما اگر صرفهجویی کوچکی در گاز داخلی کنیم بهتر خواهد بود. اگر ما در این زمینه، بهره وری خود را بالا ببریم میتوانیم بیش از 30 میلیارد دلار صرفهجویی دلاری داشته باشیم. ما برای سوآپ نفت و گاز و خط لوله به پاکستان هم اقدامات زیادی انجام داده ایم. درست است که تحریم وجود دارد اما ما هم کار خود را به جلو میبریم. با همه اینها امسال فضای بهتری برای کار شکل میگیرد. اگر چند ماه دیگر بیایید نتایجی را به شما خواهم گفت که اجرایی شده است.