معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه در گفت وگو با «ایران» از پیشرفتهای این حوزه خبر داد
خروج سیاست خارجی از انجماد برجامی
مریم سالاری
روزنامه نگار
معاونت دیپلماسی اقتصادی را تا همین دو سال پیش یک بخش حاشیهای در وزارت امور خارجه میدانستند و مسئول آن هم خیلی در دید رسانهها و افکار عمومی نبود؛ اما مهدی صفری که سوابق متعددی در کارنامه دیپلماتیک خود دارد، این تصور از معاونت دیپلماسی اقتصادی را به شکل ملموسی تغییر داده است. با اینکه دانش آموخته دکترای برق و مخابرات از دانشگاه «جرج واشنگتن» امریکاست و همه ادوار تحصیلی خود را در غرب از سر گذرانده اما در مقام یک دیپلمات، مدافع روابط با همسایگان است و چین و روسیه را شرکای قابل اطمینانی در روند تحقق منافع ملی کشور میداند. صفری منکر تأثیر تحریمها بر همکاریهای مالی و بانکی ایران با دیگر کشورها نیست اما عمده انتقادات خود را متوجه کاستیها و بیتوجهی دولتهای گذشته به ظرفیتهای اقتصادی مغفول در کشورهای همسایه و منطقه میداند و البته معتقد است برای جبران مافات، اقدامات اثرگذاری برای به کارگیری این ظرفیتها در دولت سیزدهم در دستور کار قرار گرفته و به نتایج ثمربخشی هم در حوزه اقتصادی از جمله افزایش بیسابقه تبادلات غیرنفتی انجامیده است. او همچنین در مقام مسئول پیگیری امور چین، در خلال این گفتوگو به تشریح ابعاد توافقنامه جامع ایران و چین میپردازد و پاسخگوی انتقادات مطرح شده پیرامون این توافق میشود. در این گپ و گفت کوشیدیم انتقادات و شبهات مطرح حول سیاست خارجی دولت سیزدهم را نیز با او در میان بگذاریم و پاسخ بگیریم. گفتوگوی مهدی صفری با «ایران» را میخوانید:
دولت سیزدهم با تمرکز سیاست خارجی خود در حوزه منطقه، دیپلماسی فعالی را در آسیا و بویژه در رابطه با قدرتهای بزرگ این حوزه در پیش گرفته است که در مقدمه بحث، این پرسش را مطرح میکند رویکرد نزدیکی به قدرتهای بزرگ آسیا بویژه چین و روسیه متعاقب چه ضروریاتی مورد توجه ویژه قرار گرفت و در این شرایط چه اهدافی را دنبال میکند؟ و سؤال مهمتر اینکه اساساً رویکرد نزدیکی به شرق در دولت آقای رئیسی چه تفاوتی با شرقگرایی دولتهای پیشین دارد؟
رویکرد اجرایی سیاست خارجی به موازات تغییر دولتها دستخوش تغییر میشود و این امر در طراحی سیاست کشور نسبت به دو کشور چین و روسیه هم مصداق پیدا کرده است. در رفتار سیاست خارجی در سالهای گذشته در قبال چین و روسیه یک حرکت زیگزاگی را پشت سر گذاشت و اعتمادسازی برای تقویت روابط صورت نگرفت، بویژه دولت پیشین در هشت سال گذشته کاملاً به سمت و سوی غربی گام برداشت که همیشه از آن ضربه خورده بود؛ امری که مصداق بارها گزیده شدن از یک سوراخ بود. اما دوره جدیدی از اعتمادسازی به تدریج زیر سایه رویکرد دولت سیزدهم مبنی بر تقویت مناسبات خود با کشورهای حوزه آسیا شکل گرفته است. تعاملی که با هدف تأمین منافع اقتصادی میان ایران و این کشورها به جریان افتاده است، سطحی از یک رابطه استراتژیک را پایهگذاری کرده و در نهایت به اعتمادسازی انجامیده است.
این رویکرد متأثر از چه مؤلفهها و ضرورتهایی تعریف شده است؟
برخی کشورهای بزرگ حوزه آسیا در حوزههای متعدد قدرت بویژه اقتصادی در جایگاه نخست صحنه جهانی قرار گرفتهاند. چین قدرت اول اقتصادی را به خود اختصاص داده است. بر خلاف امریکا که پشتوانه دلارش صنعت است، پشتوانه اسکناس چین طلای ذخیره و ذخایر بانک مرکزی است. بنابراین، این کشور علاوه بر تجارت، قدرت اول اقتصادی است اما عدهای نمیخواهند این حقیقت را بپذیرند. هند نیز در عرصه اقتصادی رشد چشمگیری را تجربه کرده که در کنار روسیه به عنوان یک قدرت نظامی برتر در اولویت همکاری همهجانبه ایران با این کشورها قرار گرفته است. بنابراین اولویت همکاری ما با همسایگان و البته با روسیه، چین و هند است.
این اولویت همکاری در شرایط تحریمهای اقتصادی و نفتی در زمینه تبادلات نفتی چه آوردهای برای کشور داشته است؟ آمارها میگوید چین در یک سال گذشته اصلیترین مشتری نفتی ایران بوده. این آمارها تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟
ما نفت خود را فقط به چین نمیفروشیم. ما داریم نفت خود را به کشورهای مختلف با عدد خوبی میفروشیم. زمانی که دولت آقای رئیسی مسئولیت را تحویل گرفت، حجم فروش نفت 500 الی 600 هزار بشکه بود اما عدد الان بسیار خوب است.
پول فروش نفت را چطور دریافت میکنیم؟ از طریق «تهاتر»؟
نه؛ نفت هیچ وقت تهاتر نبوده است.
حتی در رابطه با چین؟
برای دریافت پول نفت از چین، مسیرهایی را دنبال میکنیم که نمیتوانیم درباره آنها صحبت کنیم اما پول حاصل از فروش نفت به چین برایمان قابل دسترس است. من نمیتوانم بگویم که همه نفت خود را به چین میفروشیم. چین یکی از مشتریهای ما به شمار میآید.
وجود مشکلات حاصل از تحریمها روند تبادلات بانکی ایران با بانکهای خارجی را با مشکل روبهرو کرده است. اگر پول نفت را «تهاتر» نمیکنیم پس راهحل جایگزین آن چیست؟
ما برای دریافت پول مسیرهای مختلفی داریم که نمیتوانیم بگوییم؛ ولی پول ما در دسترس است؛ یعنی پول حاصل از فروش نفت بلوکه نشده و میتوانیم از این پول استفاده کنیم.
خب چطور به این پول دسترسی داریم؟
بر اساس سیاستهایی که از سوی بانک مرکزی، ما الان در کشور ثبت سفارش داریم. به صورتی که میتوانیم به راحتی کالا را با «یوان» از چین بخریم و به ایران بیاوریم. این سیاست اخیراً تغییر کرده است. قبلاً اینطور بود که طرف از چین کالا سفارش میداد اما پول آن را با «درهم» ثبت میکرد در صورتی که میتوانستیم به راحتی کالا را با «یوان» خریداری کنیم. در جریان سفر آقای رئیسی به چین مذاکرات مفصلی درباره مبادله بسیاری از کالاها از جمله قطعات اتومبیل که تحت تحریم جهانی است، صورت گرفت و الان این کار در حال اجراست.
مشابه این اقدام در رابطه با کشورهای آفریقایی هم در حال انجام است. ما الان پول را به آفریقا میبریم و از آنجا پنبه با کیفیت مطلوب مورد نظر خود وارد میکنیم. در حالی که قبلاً فرآوردههای نفتی خود را به کشور A صادر و پول خود را خفه میکردیم و سپس میرفتیم از کشور B پنبه میخریدیم و بعد متوجه میشدیم نمیتوانیم پولشان را پرداخت کنیم. بنابراین راهحل پیدا کردیم. به شیوههای مختلف با اغلب کشورها در حوزههای مختلف همکاری اقتصادی داریم.
این هم نوعی «تهاتر» محسوب می شود؟
این روش به نوعی به حذف مبادلات پولی و مالی میانجامد. ما سعی کردهایم زمینههایی فراهم کنیم تا دیپلماتها همه ظرفیتهای اقصادی کشور را در عرصههای نفت، پتروشیمی، دانش بنیان و... به درستی شناسایی کرده و در ادامه کشورهای هدف صادرات و واردات را نیز مشخص کنند؛ یعنی متوجه شوند چه کالاهایی را میتوانند از برخی کشورها وارد کنند و امکان صادرات چه کالاهایی را دارند. در حالی که ما قبلاً از کشوری کالایی میخریدیم که هیچ کالایی از ما نمیخرید، بنابراین مجبور بودیم پول حاصل از فروش کالا به کشور دیگر را با سختی به کشوری که قصد خرید کالا از آن داشتیم، بفرستیم. اما در شرایط جدید و بر اساس راهکارهای تازه و امکانهایی که با شناسایی ظرفیت کشورها به دست آوردهایم کشورهایی را یافتهایم که هم کالای خود را به آن بفروشیم و هم کالای مورد نیاز خود را از آن بخریم و به این ترتیب مشکل انتقال مالی حل شده است؛ یعنی با این روش یک میانبر زدیم.
اما این راهکار برای همه کالاها قابل اجرا نیست .
بله، این روش شامل همه کالاها نمیشود اما برای کالاهای مهم واساسی و مورد نیازمان انجام شدنی است اما ممکن است مثلاً در برخی از حوزهها نتوان این کار را کرد. میتوان برای حدود 90 درصد نیازها این روش را به کار برد و ما تلاش میکنیم که این 90 درصد حتماً انجام شود.
در کنار این روش، حذف دلار و انجام تبادلات مالی با ارزهای ملی تا چه اندازه قابل اجراست؟
ما میتوانیم با هر کشوری که تمایل به حذف دلار از معاملات خود داشته باشد، یک سیستم در نظر بگیریم. چنانکه به عنوان مثال ما و روسیه یک سیستم مالی متقابل پیشنهاد کردهایم و تقریباً به یک توافق خوب رسیدهایم که از ترکیب این دو پیشنهاد استفاده کنیم و کار معاملات ارزی خود را از این طریق انجام دهیم. میتوان سیستم تسویه حساب دوجانبه جدید را گسترش داد تا ارزهای دیگر شرکای تجاری کلیدی را از جمله لیر ترکیه، روپیه هند و درهم امارات متحده عربی شامل شود.
شما در موارد متعدد تأکید کردهاید که ما تحریمها را دور نمیزنیم بلکه برای مشکلات کشور راهحل پیدا میکنیم. درباره این راهحلهای جایگزین توضیح دهید.
بله، ما در کنار فروش نفت تلاش کردیم فروش کالاهای غیر نفتی را توسعه دهیم و برای این منظور بهترین هدف، همسایگان بودهاند. درست است که الان شریک اول غیر نفتی ما چین است اما شریک دوم، عراق و شریک سوم، ترکیه و چهارم، هند است. البته موقعیت روسیه رشد داشته ولی در مقایسه با هند نیست. این آمارها غیر رسمی است؛ مثلاً ما با پاکستان شاید بیش از 7 میلیارد تجارت داریم اما عددی که در آمار مطرح میشود حداکثر 2 میلیارد است.
از طرف دیگر روی منابعی ویژه به خصوص کالاهای اساسی و کشاورزی خود متمرکز شدهایم. تا قبل از این، صادرات محصولات کشاورزی مان منحصر به چند کشور بود و یکی از کارهایی که در این زمینه انجام دادیم این بود که در حوزه واردات، تنوعبخشی داشته باشیم. تا پیش از این، کالاهایی مثل برنج، گندم، جو، ذرت، کالاهای اساسی یا تجهیزات نفتی را از یک کشور میخریدیم که در انحصار آن قرار داشت و به هر صورت که میخواست میتوانست ما را بازی دهد؛ بنابراین واردات را چند منبعی کردیم؛ یعنی به جای اینکه از یک کشور خاص خرید کنیم با همان کیفیت از چند کشورخرید میکنیم. وقتی چند منبعی شد، قیمت هم ارزانتر میشود و خود یک نوع ارزآوری برای کشور است. همچنین منابع واردات را بیشتر کردیم که هم در حمل و نقل ارزانتر و هم راهکاری برای جبران تحریمها باشد. البته این تجربه جدید بود؛ بنابراین در حوزه حمل و نقل در دریای خزر با مشکلاتی مواجه شدیم که با ورود کشتیهای جدید، این مشکلات در حال رفع شدن است. به این ترتیب درآمد کشور در این حوزه افزایش یافته است. اگر شما آمار جدید را با آمار سال گذشته مقایسه کنید متوجه میشوید که مثلاً ما در سال 1400 حدود 12 میلیارد دلار کالای کشاورزی وارد میکردیم اما این مبلغ در 1401 به حدود 17 میلیارد دلار رسید. بنابراین رشد قابل ملاحظهای اتفاق افتاده است. ما همچنین در زمینه تجارت توجه خود را در آینده نزدیک معطوف آفریقا کردهایم. کشور ما در این زمینه کم کاری و اشتباهات زیادی داشته و توجهی نکرده که دیگر کشورها همچون ترکیه، چین و روسیه با چه ارقام بالایی با کشورهای آفریقایی تجارت میکنند.
سهم تحریمها را در بروز مشکلاتی که برای کشور در زمینه تجارت و مراودات بانکی با کشورهای دیگر از جمله چین به وجود آورده چه اندازه میدانید؟
زمانی که تحت تحریم هستیم نباید در سایه بایستیم و منتظر باشیم مسأله حل شود. ما زیر آفتاب رفتیم و شروع به کار کردیم و برای هر مشکلی هم راهحل پیدا کرده ایم. من یک سؤالی از شما میکنم؛ زمانی که تحریمها برداشته شد شما چند تا «ال سی» باز کردید؟
اما زمان کوتاه این دوره را هم باید در نظر گرفت.
4 سال زمان بود؛ کم نیست. هیچکسی مخالف حل و فصل موضوع برجام نیست. اما وقتی طرف عقب مینشیند شما که نمیتوانید متوقف شوید. بلکه باید راهحلهای خودتان را پیدا کنید؛ مثلاً عضویت ما در شانگهای یک پیروزی بزرگ برای جمهوری اسلامی است.
درباره همین «شانگهای» بفرمایید. دستاوردهای عضویت در آن چه اثرات ملموسی برای اقتصاد کشور به دنبال داشته است؟ برخی معتقدند تحریمها و عدم پیوستن به «اف ای تی اف» مانع از تحقق اهداف اقتصادی کشور در چهارچوب این سازمان منطقهای شده است.
«اف ای تی اف» برای ما چه مشکلی ایجاد کرده است؟ من نمیتوانم این مسأله را باز کنم. ما الان داریم با بسیاری از کشورها از جمله بعضی از کشورهای اروپایی کار میکنیم اما نمیتوانیم جزئیات آن را مطرح کنیم؛ زیرا امریکاییها ورود کرده و این روند را تخریب میکنند. کار دارد انجام میشود. چرا الان مسأله برجام حل نشده است؟ خب امریکاییها جلو نیامدند. میگویند مشتاقیم ولی جلو نمیآیند.
اما درباره اثرات اقتصادی اقداماتی که در عرصه اقتصادی انجام شده باید به این اشاره کنم که روند صادرات کشور در دوره اخیر رضایتبخش بوده و کشاورزان از صادرات راضی هستند. بسیاری از صنایع در حوزه تجارت خارجی موفق بودند. ظرفیتهای صادرات نیز بهبود پیدا کرده است. هدف امسال ما دستیابی به عدد 110 میلیارد دلار است. باید جذب سرمایه کنیم. یکی از مسائلی که وجود دارد این است که وزارتخانهها سرعت مذاکرات تجاری در صادرات و واردات را باید بالا ببرند. بوروکراسی باید مرتفع شود و جهت سرمایهگذاری در کشور باید تشویقیتر باشد.
به توافق جامع ایران و چین بپردازیم. شما علاوه بر معاونت دیپلماسی اقتصادی مسئولیت اجرایی پیگیری این توافق را نیز عهده دار هستید. چرا این توافق این همه سروصدا به پا کرد؟
توافق 25 ساله از زمانی که امضا و اجرایی شد یک چهارچوب دارد. کاش میتوانستید آن را بخوانید، البته کاری کردند تا محتویات آن را افشا کنند. آنهایی که شیطنت به خرج دادند مدعی شدند که مثلاً ایران با این توافق جزایر کیش و قشم را به چینیها داده است که خلاف واقع است.
به نظر میرسد محرمانه ماندن مفاد این توافق به این حواشی دامن زد.
همیشه قراردادهای بین کشورها محرمانه است.
درست است اما میشد رئوس این توافق را تشریح کرد تا به دروغ پردازیهایی که در این زمینه صورت گرفت، پاسخ داده شود. برخی مدعی هستند محرمانه ماندن این توافق بیشتر ناظر به ملاحظات طرف چینی بوده است.
اصلاً اینگونه نیست. ما با روسها و پاکستانیها هم قراردادهایی داریم که همه آنها نیز محرمانه است. در چهارچوب این توافق، همکاریهای ایران و چین در زمینه انرژی، سرمایهگذاری، همکاریهای مالی و گمرکی و مهمتر از همه گسترش صادرات ایران به چین در اقلامی مانند زعفران، مرکبات، لبنیات و... آغاز شده است. این فضا که در تجارت دو کشور و به طور ویژه در صادرات کالا از ایران به چین باز شده، قابل توجه است؛ چنانکه در حوزه شیلات، 80 درصد از افزایش 67 درصدی صادرات، حاصل افزایش صادرات به چین بوده است و برخلاف نظر برخی دوستان، کارهای بسیاری میان دو کشور در حال انجام است. پس از سفر آقای رئیس جمهور به چین همکاری دو کشور در صنعت گردشگری به جریان افتاده و قرار است وزیر گردشگری چین اواسط تابستان سالجاری با آژانسهای متعدد برای اقدامات توریستی به ایران بیاید.
در مورد ترانزیت باید بگویم که در این توافق آمده که ایران یکی از مسیرهای رسیدن به اروپا است اما تا پیش از این، آنقدر بد عمل کرده بودیم که دیگر کشورها رفته و مسیر خود را از جای دیگر تعیین کرده بودند. پیش از این، هیچ کشوری ترانزیت خود را از ایران انجام نمیداد. با آمدن دولت سیزدهم در مسأله ترانزیت اجازه داده نشد تا تحریمها سایه بیندازد و ما بدون نگرانی از تحریمها با کشورهای آسیایی صحبت کرده و مشکل را حل کردیم. پس هیچ چیز منجمد نیست و الان کار در حال انجام است.
ادامه در صفحه 6