صفحات
شماره هشت هزار و صد و هفتاد و هشت - ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و صد و هفتاد و هشت - ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ - صفحه ۱۴

فصلی برای رونق هندی فروش‌ها

مسافری از دهلی

مریم طالشی
گزارش نویس

کمی مانده تا تموز دهلی، تا اولین ماه تابستان که فصل باران‌های موسمی شروع می‌شود. حالا آنجا گرما دارد به سرعت اوج می‌گیرد تا به بالای 40 درجه برسد و بعد خودش را به دست مانسون بسپارد. مانسون یا همان جریان فصلی اقیانوسی که در تابستان از سومالی تا خلیج بنگال گسترده می‌شود و فصل باران‌های موسمی شبه قاره را پدید می‌آورد. بارش‌های موسمی هند شبیه باران‌هایی که می‌شناسیم، نیست. انگار که دوش آب گرم را چله تابستان روی سرت باز کرده باشند. قطره‌های درشت با عرق تن آدم‌ها ترکیب می‌شود و رطوبت آنقدر بالاست که هیچ کجا نمی‌شود تجربه‌ای مشابه با آن را داشت. باران که قطع می‌شود، گرما هجوم می‌آورد. لابد برای همین است که هندی‌ها لباس‌های نخی و به اصلاح خنک می‌پوشند؛ پوشاکی دوخته از پارچه‌هایی که از الیاف طبیعی بافته شده و با رنگ‌های شاد رنگ‌آمیزی شده‌اند.
از دهلی تا تهران راه زیادی است. هوایشان هم شباهت چندانی ندارد مگر در روزهای گرم تابستان که البته در تهران گرم و خشک است و در دهلی گرم و مرطوب، با این حال می‌شود لباس‌های نخی و خنک هندی را در روزهای گرم تهران پوشید و اندکی با گرما دست و پنجه نرم کرد. هندی فروش‌های جمهوری هم این را خوب می‌دانند؛ این که تابستان فصل رخ‌نمایی متاع آنهاست.
بعدازظهر بهاری نسبتاً گرمی است. کولرها چند روزی است روشن شده‌اند. طبقه زیرین پاساژ قدیمی خیابان جمهوری، بوی پوشال کولر و نم تابستان می‌‎دهد. با این حال هوا آنقدر گرم نشده که نشود بدون کولر سر کرد. پاساژ خلوت است و معدود آدم‌هایی که در دو راهروی اطراف میدانگاهی خالی پرسه می‌زنند، یا خریدارانی هستند که اینجا را خوب می‌شناسند و دنبال کالای مورد نظرشان آمده‌اند یا رهگذرانی که از سر کنجکاوی راهشان را به پایین پله‌های اندک پاساژ کج کرده و قدم به سرای هندی فروش‌ها گذاشته‌اند. اینجا خبری از بوی ادویه و عطرهای تند نیست که ترکیبش با ساری‌های رنگارنگ و سراسر کار شده، نمایی بی کم و کاست از هند می‌دهد. هرچه هست، در چند مغازه کوچک جمع شده که نمایی مختصر و مفید است از آن بازارهای بزرگ و عطرآگین.
یک دسته مانکن پلاستیکی با پیراهن‌های بلند گلدار کنار هم ردیف شده‌اند، هر کدام یک رنگ و طرح. دست‌ها را جوری شکل داده‌اند تا مدل آستین‌ها و گشادی‌شان معلوم شود. خود پیراهن‌ها گشاد و چیندار هستند و بهترین گزینه برای فرار از گرما. یک پیراهن بنفش با گل‌های ریز زرد چشم دختری جوان را گرفته. بین انتخاب این یکی و یک پیراهن آبی کاربنی مردد است. قیمت هر دو پیراهن یکی است؛ 500 هزار تومان. دختر در نهایت نمی‌تواند به نتیجه برسد و می‌رود یک دوری بزند و تصمیم بگیرد.
فروشنده که مرد جوانی است، دارد درباره دامن‌هایی که تازه رسیده به یک زن دیگر اطلاعات می‌دهد. دامن‌های بلند چین‌دار که به گفته او مثل بقیه لباس‌ها از دهلی آمده و پارچه‌اش شسته شده است و نه رنگ می‌دهد و نه آب می‌رود. روی دامن‌های پرچین گلدوزی شده و نخ‌هایی که از بعضی جاهای آن آویزان است، نشان می‌دهد دوزنده دستش پر بوده و برای اتمام کار عجله داشته است. با این حال چیزی از زیبایی لباس کم نشده است و این دیگر بسته به مشتری دارد که اگر حساس باشد، می‌تواند با یک قیچی کوچک نخ‌های اضافه را ببرد.
«دوزنده‌های هندی اخلاق جالبی دارند. از یک تکه پارچه هم نمی‌گذرند و به اصطلاح ما حرامش نمی‌کنند. به طرز ماهرانه‌ای هر تکه پارچه کوچک را جایی از لباس استفاده می‌کنند و این کار را طوری انجام می‌دهند که نه توی ذوق می‌زند و نه اصلاً کسی متوجه‌اش می‌شود مثلاً یک دوخت خاص روی تکه وصله شده می‌زنند یا آن را به شکل مدلی جدید درمی‌آورند. این کارشان را دوست دارم.»
این را یکی از فروشنده‌ها می‌گوید و یک پیراهن زیبا را نشان می‌دهد که پایین دامنش به همین شیوه تکه‌دوزی شده است. قیمت لباس‌های نخی هندی مناسب است و این به خاطر پارچه‌هایی است که گران‌قیمت نیست اما خاص و دوست داشتنی است. پارچه‌های گران‌تر هم هستند که برای دوخت پیراهن‌های مجلل‌تر یا همان ساری‌های هندی کاربرد دارد.
بیرون مغازه به تن یک مانکن بی‌سر، ساری زرد با سوزن دوزی طلایی پوشانده‌اند که در کنار ساری قهوه‌ای ساده کنارش خیلی به چشم می‌آید. توی ویترین مغازه هم یک ساری قرمز سنگ‌دوزی شده دیده می‌شود که زیر پایش زیورآلات متناسب با آن چیده شده، از گوشواره‌ها و سربندهای طلایی گرفته تا النگوهای پهن چوبی نقاشی شده که کار زنان هنرمند هندی است و کسانی که در هندوستان سراغ خرید سوغات رفته‌اند، حتماً نمونه‌هایی مشابه آن نظرشان را جلب کرده است. النگوهای استیل با طرح فیل هم هستند. اصلاً هرچه طرح فیل دارد، آدم را یاد هندوستان می‌اندازد.
ساری‌ها هم از دهلی می‌آیند و شبیه‌شان را در زاهدان و چابهار هم می‌شود پیدا کرد اما فروشنده می‌گوید که هر کس جنس خود را مستقیم از هند می‌آورد و برای همین هم مدل‌ها لزوماً یکی نیست.
«کسی در تهران ساری هندی می‌خرد؟» این سؤالی است که ممکن است برای شما هم پیش بیاید. ساری هندی چند تکه شامل پیراهن و دامن و شال که لباس محلی کشوری دیگر است، چه کاربردی دارد؟ فروشنده در حالی که ساری ارغوانی را که یک میلیون و نیم قیمت دارد نشان می‌دهد، می‌گوید: «این جدا از اینکه لباس محلی مردم یک کشور است و از این جهت می‌تواند جذاب باشد، لباسی جدید برای خانم‌هاست. خیلی‌ها از اینکه در مجالس میهمانی و عروسی مدام همان لباس‌های تکراری را بپوشند، خسته می‌شوند و برای همین دوست دارند لباس‌های جدید را امتحان کنند. لباس هندی هم خیلی زیبا و به قولی مجلسی است و برای همین مشتریانی داریم که دوست دارند در مجالس خاص و متفاوت باشند و سراغ خرید این ساری‌ها می‌آیند.»
یک دامن بلند تماماً سنگ‌دوزی شده هم هست که برای پوشیدن در مجالس معمول‌تر است و به گفته فروشنده، اتفاقاً مشتری هم زیاد دارد و می‌شود با بلوزهای متفاوت آن را در میهمانی‌های مختلف پوشید و هربار انگار یک دست لباس تازه پوشیده‌اید. دامن هم 750 هزار تومان قیمت دارد و برای خودش یک لباس مجلسی تمام عیار محسوب می‌شود.
حالا شاید دوره فیلم‌های هندی و عاشقان دلخسته آن گذشته باشد که کسی کاری نداشت به اینکه چطوری می‌شود 20 تا گلوله خورد و زخم برداشت و چجوری است که یک نفر با دست خالی حریف 30 نفر مسلح می‌شود، مهم این بود که آنها عاشق تماشای فیلم‌هایی بودند که گرچه خالی‌بندی‌شان زیاد بود اما پر از رنگ و زندگی بودند؛ درست شبیه بازارهای رنگارنگ و عطرآگین دهلی.

 

 

بــــرش

قیمت لباس‌های نخی هندی مناسب است و این به خاطر پارچه‌هایی است که گران قیمت نیست اما خاص و دوست داشتنی است. پارچه‌های گران‌تر هم هستند که برای دوخت پیراهن‌های مجلل‌تر یا همان ساری‌های هندی کاربرد دارد

جستجو
آرشیو تاریخی