۴ دلیل روانشناسی که یک فرد را قاتل می‌کند

دکتر مریم سامانی
استاد دانشگاه و روانشناس بالینی

نادر دوست دوران کودکی امید در زندان است. امید نمی‌تواند باور کند او و نادر چقدر متفاوت هستند؛ در جایی که حتی وقتی او یک دروغ می‌گوید احساس گناه می‌کند، نادر می‌تواند تمام روز دروغ بگوید و ذره‌ای شرم و خجالت نداشته باشد؛ در حالی که امید آرام است، نادر تمایل دارد در هر چیزی وارد شود، دخالت کند و بسیار خشن باشد. امید تعجب می‌کند چگونه این قدر متفاوت هستند.
جرم شناسی
جرم شناسی مطالعه جرم و مجازات است. جرم شناسان سعی می‌کنند به این سؤال پاسخ دهند که چرا برخی از افراد مرتکب جرم می‌شوند و چه چیزی مجرمان را از بقیه افراد متفاوت می‌کند؟
هیچ پاسخ آسانی برای اینکه چرا نادر تصمیم به زندگی جنایتکارانه گرفت، یا اینکه چرا او و امید با یکدیگر تفاوت داشتند، وجود ندارد، اما چند نظریه وجود دارد. در این بخش نگاه دقیق‌تری به نظریه‌های روانشناختی جرم و برخی از ویژگی‌های کلیدی آن‌ خواهیم داشت.
نظریه‌های روانشناسی
وقتی امید به ملاقات نادر می‌رود، تمام تفاوت‌های بین‌شان را به یاد می‌آورد. نادر به خاطر یک جنایت خشونت‌آمیز در زندان است و حتی احساس پشیمانی نمی‌کند. انگار واقعاً نمی‌فهمد کاری که کرده اشتباه بوده است.
نظریه‌های روانشناختی جرم می‌گویند رفتار مجرمانه نتیجه تفاوت‌های فردی در فرایندهای تفکر است. اگرچه نظریه‌های روانشناختی مختلفی وجود دارد، اما همه آنها معتقدند این افکار و احساسات فرد است که اعمال او را دیکته می‌کند. به این ترتیب، مشکل در تفکر منجر به رفتار مجرمانه می‌شود. به عنوان مثال نادر را در نظر بگیرید، او باور ندارد کاری که انجام داده اشتباه بوده است.
 وقتی صحبت از نظریه‌های روانشناختی جرم می‌شود، چهار نکته اساسی وجود دارد که جرم ناشی از آن است:
 شکست در رشد روانی
برخی از افراد به این دلیل به مشکل برمی‌خورند که به طور معمول رشد نکرده‌اند برای مثال نادر وجدان توسعه یافته‌ای ندارد؛ در حالی که امید صدای کوچکی را در درون خود می‌شنود که به او یادآوری می‌کند چه چیزی درست است و چه چیزی غلط است. نادر فقط آنچه را که می‌خواهد انجام می‌دهد و به درست یا غلط آن فکر نمی‌کند. این نمونه‌ای از اتفاقی است که وقتی فردی با رشد روانی مشکل دارد اتفاق می‌افتد.
 رفتارهای آموخته شده پرخاشگری و خشونت
اگر فردی با خشونت و پرخاشگری احاطه شود و در محیطی سرشار از خشونت بزرگ شود، به احتمال زیاد خشن و پرخاشگر می‌شود، زیرا آموخته است که این رفتارها خوب است؛ برای مثال خانواده‌ نادر بسیار بدرفتار است و والدین خشن او به او یاد دادند که طبیعی است با خشونت علیه دیگران، ناامیدی‌های خود را برطرف کند.
 ویژگی‌های شخصیتی ذاتی
مجرمان تمایل دارند برخی از ویژگی‌ها‌یشان را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. روانشناسان معتقدند ویژگی‌های شخصیتی خاصی وجود دارد که فرد را مستعد رفتار مجرمانه می‌کند برای مثال حتی در کودکی، نادر دوست داشت به دنبال فعالیت‌های خطرناک و هیجان‌انگیز باشد. امید خوشحال بود که در خانه کتاب بخواند. همین هیجان برای او کافی بود، اما، نادر خطر را دوست دارد که می‌تواند او را به رفتار بی‌پروا و به روش‌های جنایتکارانه سوق دهد.
 رابطه بزهکاری با بیماری روانی
برخی از افراد مبتلا به اختلالات روانی در نهایت مرتکب جرم می‌شوند؛ در حالی که این مورد برای همه افراد مبتلا به بیماری روانی صادق نیست، درصد مجرمان مبتلا به بیماری روانی بالاتر از حد معمول است به عنوان مثال نادر مبتلا به اختلال شخصیت تشخیص داده شده است به این معنی که او نسبت به سایر افراد کمتر احساس همدلی می‌کند.
همه این عوامل روانشناختی می‌تواند روی فردی مانند نادرتأثیر بگذارد که در نهایت او را به یک جنایتکار تبدیل می‌کند.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و هفتاد و هفت
 - شماره هشت هزار و صد و هفتاد و هفت - ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲