صفحات
شماره هشت هزار و صد و هفتاد و پنج - ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و صد و هفتاد و پنج - ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ - صفحه ۱۸

با موبایلش حساب‌ها را خالی می‌کرد

پشت پرده ثروت میلیاردی مرد کابینت‌ساز

علی چاهه / حاصل ۱۶ سال از عمر و زندگیم بود و به اساتید بنام انگشترساز سپرده بودم تا برایم رکاب این انگشترها را آماده کنند اما امسال برای پول پیش خانه مجبور شدم تا آنها را که فیروزه، عقیق، جواهر و... بودند برای فروش در یک سایت اینترنتی بارگذاری کنم که همه آنها را کلاهبرداری کردند.
این حرف‌های تراشکاری است که عشق کلکسیون انگشتر باعث شده تا در ۱۶ سال گذشته، انواع و اقسام انگشتر قیمتی را خریداری کند اما به خاطر یک اشتباه و اعتماد به رسید جعلی، نه تنها پول پیش خانه‌اش را به دست نیاورد بلکه عشق خود را نیز از دست داد.
مالباخته‌های دیگر نیز در پایگاه ۱۰ پلیس آگاهی تهران حضور دارند. یکی برنج ارسال کرده است، یکی پیانویی را با کلی چانه زدن از ۹۰ میلیون به ۷۵ میلیون به او فروخته است و دو نفر دیگر سیم و کابل فروخته‌اند و....
سرهنگ وحید ذاکری رئیس پلیس پایگاه ۱۰ پلیس آگاهی تهران درباره دستگیری دزد این پرونده می‌گوید: بعد از شکایت مرد مالباخته‌ای در پلیس آگاهی پرونده در دستور تیمی از مأموران پایگاه ۱۰ قرار گرفت که با انجام کارهای اطلاعاتی مرد شیاد شناسایی و در مخفیگاهش دستگیر شد.
ذاکری ادامه می‌دهد: تاکنون این مرد به ۱۰ مورد دزدی با روش نشان دادن رسید جعلی پول اعتراف کرده است که ارزش اموال ۲ میلیارد تومان برآورد شده است.
گفت وگو با دزد کلاهبردار
سرش را به زیر انداخته است حتی نمی‌خواهد به چشم‌های طعمه‌هایش نگاه کند:
چند ساله هستی؟
۳۹ ساله.
سابقه داری؟
بله یک سابقه مالی دارم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


چرا دست به این کار زدی؟
کابینت‌ساز هستم و قبل از عید به همین روش نشان دادن رسید جعلی ۱۵۰ میلیون کابینت آماده من را با خود بردند. من هم شیشه مصرف می‌کردم که این اتفاق باعث شد تا به فکر جبران این مسأله بیفتم؛ پس از بعد عید شروع به دزدی کردم.
ازدواج کرده ای؟
بله اتفاقاً دوتا دختر دم بخت دارم، حتی درباره این موضوع همسرم خیلی با من دعوا می‌کرد که نباید این کار را بکنم اما گوشم شنیدار نبود و آنقدر تحت تأثیر مواد مخدر بودم که باید جبران می‌کردم، حتی این اموالی را که دزدیدم نیز هیچ کدام را نفروختم.
چرا پس این راه را انتخاب کردی؟ کابینت‌سازی برایت درآمد خوب نداشت؟
اتفاقاً پول خوبی از کابینت کسب می‌کردم. آنقدر خوب که نصف به نصف عملاً برایم سود داشت و نیاز به این کارها نداشتم، ولی وقتی معتاد می‌شوید دیگر هیچ چیز نمی‌فهمید و دست به کارهایی می‌زنید که کلاً با روحیه شما، جور در‌نمی‌آید کمااینکه همین الان اگر دست‌های مرا ببینید بیشتر انگشتان من با تیغ اره بریده شده و من شغل و درآمد خوبی داشتم.
چطور افراد را شناسایی می‌کردی؟
در یکی از فروشگاه‌های اینترنتی افراد را شناسایی و با آنها تماس می‌گرفتم. بعد از کلی چانه زدن بالاخره جنس را از آنها خریداری می‌کردم و به خاطر اینکه مبلغ آن زیاد بود برایشان شبا می‌کردم. اما در اصل شبایی اتفاق نمی‌افتاد بلکه اسم و مشخصات فرد را در گوشی وارد می‌کردم و جعلی بود. او هم که تا پول به حسابش واریز شود یک روزی طول می‌کشید که طبیعتاً آن زمان بار را تحویل گرفته بودم و با جابه‌جایی آن در وانت‌های مختلف بار را به خانه خودم تحویل می‌دادم. حالا هم پشیمان هستم.
پشیمانی چه فایده دارد؟
 درست است فایده‌ای ندارد اما بالاخره حالا که پاک شده‌ام و مصرف نمی‌کنم طبیعتاً می‌فهمم که چه کار اشتباهی کرده‌ام، حتی همسرم نیز به من می‌گفت که خودت را تحویل بده اما می‌ترسیدم که گیر کنم که درنهایت هم دستگیر شدم و همسرم گفته بود که دنبالم نمی‌آید اما باز آمد. حالا به خاطر او و دخترانم هم که شده وقتی رضایت افراد را بگیرم و از اینجا خارج شوم دیگر هیچ کارخلافی نمی‌کنم و فقط کار خودم را می‌کنم؛ حتی مواد هم نمی‌کشم.

جستجو
آرشیو تاریخی