دانشگاه هاروارد و زیرمجموعههای آن به کدامسو میروند؟
پژوهشگرهای مردمی یا بازوهای صهیونیستی؟
مایکل مسینگ، تحلیلگر سیاسی - اجتماعی
مترجم: وصال روحانی
چندی پیش دانشکده کندی که مرتبط با دانشگاه هاروارد است، یکبار دیگر کنت روت را که مدیر «بنیاد ناظر بر حقوق بشر» است، به عضویت خود درآورد. این در حالی است که این بنیاد براساس اعتقادات عدهای، برخی مواضع ضد رژیم صهیونیستی دارد اما آیا این نشانه تغییر اساسی رویکردها در دانشگاه کلیدی هاروارد امریکا است؟
پاسخ این سؤال یک «نه» صریح است زیرا نشانهها و مشاهدات به وضوح میگویند که هاروارد و مدارس عالی وابسته به آن همچنان ارتباطی پایدار با مراکز قدرت در امریکا دارند و نه تنها از کاخ سفید خط میگیرند بلکه رجحانهای اقتصادی آنها نیز از والاستریت دیکته میشود. نهاد «پن امریکا» و بولتن وابسته به آن در زمان حذف کنت روت از جمع مدرسان هاروارد این اقدام را نکوهش کرده و متذکر شده بودند این اقدام در تضاد با آرمانهای حقوق بشر است و فقط از این نکته برمیخیزد که روت مواضعی ضد رژیم اشغالگر قدس دارد. اینکه داگلاس المندورف، رئیس ارشد تشکیلات هاروارد، دیگر بار از روت دعوت کرده، لابد «پن امریکا» این را نوعی پیروزی برای تمامی نهادهای حقوق بشری و مخالفان صهیونیسم تلقی خواهد کرد اما به نظر میرسد این فقط یک ظاهرسازی از سوی مدرسه کندی بهطور اخص و دانشگاه هاروارد بهطور اعم باشد و جذب روت تنها یک سرپوش بر استمرار ارتباط این واحدهای تحصیلی با مراکز ایدهپردازیهای سلطهطلبانه در امریکا است.
نشانههای وابستگی
کافی است نگاهی به مکانیسمهای کاری در مدرسه عالی کندی و بافت تشکیلدهنده هاروارد بیندازیم تا متوجه شویم چطور منافع رژیم صهیونیستی و رویکردهای آن در تار و پود این دانشگاه ریشه دوانده است. عدهای از دانشپژوهان در غرب ادعا میکنند که هاروارد همیشه فعالیتهایی در راستای منافع مردم داشته و پویشگرهای اجتماعی را تجهیز اطلاعاتی کرده است، اما آمار و ارقامی که در ارتباط با بافت وجودی هاروارد توسط محققان اجتماعی استخراج شده، این نهاد مشهور و قدیمی علمی را تا حد عملههای قدرت و بازوهای اجرایی کاپیتالیسم و منادیان صهیونیسم کریه تنزل درجه میدهد. به این حقایق آماری توجه کنید:
1- حضور دانشجویان صهیونیست در هاروارد و مدارس زیرمجموعه آن چنان محسوس و زیاد است که قابل کتمان نیست. از اواخر دهه 1980 به اینسو بنیاد صهیونیستی وکسنر هر ساله حداقل 15 دانشجوی صهیونیست را به بدنه هاروارد تزریق کرده و نه تنها بر نحوه اقامت آنها در دانشگاه و خوابگاههای آنان نظارت و مدیریت میکند بلکه پول لازم را برای تحقق هرچه بهتر درسآموزیهای آنان دراختیار سران هاروارد قرار داده است. کار به جایی کشیده که اینک (بهار 2023) از 300 دانشپژوه شاغل در مدرسه عالی کندی حدود 60 درصد ساکنان یهودی سرزمینهای اشغالی هستند و حدود 7 درصد هم عربتبارهایی هستند که بهسود رژیم غاصب صهیونیستی فعالیت میکنند. فقط 25 درصد از دانشجویان این کالج مسیحیهایی هستند که کاری با تلآویو ندارند و اگرچه گرایشهایشان امریکایی و اروپایی است اما با صهیونیستها نشست و برخاست نمیکنند.
2- رشتههای تحصیلی که بسیاری از دانشجویان «مدرسه کندی» در آن مشغولاند، بهجای اینکه به فراخور اهداف و شعارهای کلی هاروارد و در جهت ارتقای جامعه جهانی و اعتلای علم و تخصص باشد، به مواردی مربوط میشود که در نهایت سیاسی و امنیتی است و پایههای ضدحکومت خاصی را در جهان تقویت میکند و بیگمان یکی از آنها دولت کودککش تلآویو است. البته در هاروارد و «مدرسه کندی» رشتهها و واحدهایی همچون سلامتی عمومی، علوم فراگیر و استفادههای دارویی اجرا و تدریس میشوند ولی در کنار آن مواردی از هنر، فعالیتهای اجتماعی و رویکردهای سیاسی به دانشجویان القا و منتقل میشود که قطعاً هیچگونه بهرهدهی عمومی بر آن مترتب نیست و در نهایت ابزاری برای محکمتر کردن پایههای قدرت در کشورها و رژیمهایی است که واشنگتن سالها کوشیده است به قوام آنها در سطح جهان بیفزاید زیرا وجود و عملکردشان منافع کاخ سفید را در اینجا و آنجا حفظ و مخالفان امریکا را دچار انواع محدودیتها در عملکرد خویش میکند.
3- حدود 40 درصد از مدرسان هاروارد و تعلیمدهندگان مدرسه عالی کندی در مقاطع مختلف زندگی خود بهطور آشکار یا نهان با تشکیلات رژیم صهیونیستی همکاری کرده و بهعنوان مثال در وزارت دفاع این رژیم شاغل بودهاند. سه نفر از این افراد عضو رسمی موساد بودهاند که پلیس مخفی بینالملل رژیم صهیونیستی است و پنج نفر از این مدرسان برای شینبت کار میکردند که پلیس امنیتی و اطلاعاتی داخلی آن است. حقایق وقتی تکاندهندهتر میشود که بدانیم دو نفر از مدرسه هاروارد سابقه کار چندساله در دفتر نخستوزیری رژیم صهیونیستی را هم دارند.
4- از همه عجیبتر و افشاکنندهتر این است که براساس دستورالعملهای هاروارد هر دانشجوی معرفی شده توسط بنیاد صهیونیستی وکسنر به مدرسه عالی کندی اگرچه باید تأییدیه سران این مدرسه و رأی عضویت در این نهاد تحصیلی را بگیرد اما نظر نهایی را خود وکسنر میدهد که حق جابهجایی هر قبولشدهای را با فردی دارد که خودش به دلایلی وی را ارجح میشمرد. وکسنر تأمینکننده اصلی بودجه و هزینه کاری کلاسهای «فوق» و «ارشد» مدرسه کندی هم است و کیست که نداند دانشجویان سرند شده برای حضور در این کلاسهای تکمیلی و ارشد را نه سران کندی بلکه مدیران وکسنر تعیین میکنند. بهواقع وکسنر فقط دانشجویانی را به هاروارد گسیل میکند که به بهترین شکل برای تقویت آرمانهای ضدانسانی صهیونیستها در سطح جهان آمادهسازی ذهنی و تجهیز علمی شده باشند. از 2015 به اینسو حدود 250 دانشجوی رشتههای ارشد در زیرمجموعههای هاروارد از سوی وکسنر آموزش پایه داده شدهاند و پس از اخذ مدارک ارشدی خود در نهادهای کلیدی طرفدار رژیم غاصب صهیونیستی بویژه در خاورمیانه بهکار گماشته شدهاند.
همکلاسیهای هولناک
بدیهی است دانشجویانی از این دست در نهایت و در پایان راهی که برشمردیم، به کجا میرسند و به چه کسانی خدمت میکنند. بررسیها نشان میدهد برخی از دانشآموختههای هاروارد که البته از آبشخور وکسنر عبور کردهاند، بعداً سر از کمبریج درآورده و خط و ربطهای فکری خود را در این دانشگاه معروف هم ریشه دواندهاند. همه این مسیرها و راههای ترسیم شده هدف خدمتگزاری به رژیم غاصب صهیونیستی را تعقیب میکنند و در خطوطی آشکار و نهان مشهورترین سیستمهای آموزشی جهان را به یکدیگر پیوند میزند و خط فکری را صاحب گستردگی فزونتری میکند بدون اینکه نشانههای این وابستگی از در و دیوار این دانشگاه ببارد.
یک دانشجوی فلسطینی حاضر در کلاسهای مدرسه عالی کندی بهوضوح از این گفته است که از تک افتادن در میان فوجی از دانشجویان ناشناس که البته بهنظر میرسد تمایلاتی به تلآویو دارند به هراس افتاده اما راه فراری ندارد. او افزوده است: «لازم نیست برخی همکلاسیهای من بهطور آشکار به نفع رژیم صهیونیستی حرف بزنند زیرا در رفتار و حتی اولین اظهارنظرهایشان مشخص میشود که فلسطینیها را مضر میشمارند و مدعیاند که آنها باید تارانده شوند. زندگی و تحصیل در بین این شاگردان جهتدار واقعاً اسباب تأسف است.»
خط قرمز مدیران هاروارد
پس از آنچه برای کنت روت روی داد و حتی بعد از بازگرداندن او به تشکیلات هاروارد گردهماییها و گفتوگوهای فلسطینیها و حتی مسلمانان سایر کشورها در محوطه «مدرسه کندی» سختتر از هر زمانی شده زیرا کاملاً آشکار است مدیران این دانشکده حقایق را لاپوشانی میکنند و میخواهند طبایع صهیونیستی مستتر در هاروارد و بازوهای اجرایی این رژیم را پنهان نگه دارند و ادای نهادهای تحصیلی دموکراتی را درآورند که در آنها به میان کشیدن هر بحثی از جمله حقطلبی فلسطینیها آزاد است و یک خط پنهانی، از منافع صهیونیستها دفاع نمیکند. جوزف لئون یک فارغالتحصیل دانشکده کندی که رویکردی صهیونیستی ندارد، گفته است: «بهنظر میرسد بحث روی مسأله اسرائیل و محکوم کردن تلآویو بابت مظالمش به فلسطینیها خط قرمز مدیران هاروارد است. به محض اینکه وارد این مقولهها شوید، صحبتتان را به شکلهای مختلف متوقف میکنند و مدعی میشوند مباحث مهمتری وجود دارد که هر دانشجوی هارواردی باید به آن توجه کند. من یکبار برای سخنرانی درخصوص مسائل اسرائیل و اتفاقات تلخ نوار غزه تقاضای وقت کردم اما مدتها مرا سر دواندند و سرآخر گفتند فقط مجاز هستم درمورد بافت کلی سیاستهای جاری در خاورمیانه صحبت کنم و مبنای اصلی حرفهایم اسرائیل و فلسطین نباشد. این در حالی است که در برخی دانشگاههای کوچکتر و کماعتبارتر از هاروارد هم صحبت و مناظره پیرامون حملات ناجوانمردانه صهیونیستها به کرانه باختری و کشتار فلسطینیهای مظلوم محدودیتی ندارد و یک خط ضد فلسطینی که بخواهد منافع رژیم منحوس تلآویو را از هر گزندی مصون نگهدارد، مشاهده و احساس نمیشود.»
حرف اصلی و نهایی
سوفیا کابال کویینتو سخنگوی مدرسه عالی کندی با رد اظهارات فوق مدعی شده تریبون اظهارنظرهای سیاسی و اجتماعی برای هر یک از دانشجویان شاغل در هاروارد و دانشکدههای زیرمجموعه آن آزاد و باز است و تریبون فقط زمانی بسته میشود که سخنوران در جهتگیریهای سیاسی خود زیادهروی و اتهامهای بیپایه وارد کنند. شاید حرف اصلی و صحیحتر را آتشان دانشجوی پاکستانیتبار شاغل در مدرسه کندی زده باشد. وی میگوید: «از جای جای قضیه کنت روت حسابگریهای توأم با تزویر صهیونیستها میبارد. آنها وقتی احساس کردند که میتوان روت را دفع کرد تا مواضع ضد صهیونیستیاش سایر دانشجویان هاروارد را بیدار نکند، دست به اخراج وی زدند ولی به محض اینکه دیدند بازگرداندن او این باور را بهوجود میآورد که سرسپرده اسرائیل نیستند، او را دوباره به دانشگاه آوردند. این اتفاق پیش از هر چیزی نشان میدهد که هاروارد تا چه حد سقوط اخلاقی کرده و نه فقط تبلیغگر صهیونیسم، بلکه مستخدم آن است.
❊ منبع: The Nation