روایت حماسه‌سازانی که جاودانه شدند

به صلابت «سهند» و استقامت «جوشن»

منطقه را ترک کنید درخلیج فارس سه رزم ناو غول پیکر امریکایی مسیر ما را سد کردند. فرمانده یکی از آنها به ما اخطار داد و می‌خواست تا منطقه را ترک کنیم. شهید زارع نعمتی فرمانده دوم و عباس ملک فرمانده ناو به آنها گفتند شما در آب های ما هستید و ما را تهدید می‌کنید. هرچه سریعتر منطقه را ترک کنید. ناوهای امریکایی تصور نمی‌کردند ما جلوی آنها بایستیم

یوسف حیدری
گزارش نویس

جمع شده بودند تا خاطرات‌شان را مرور کنند. همه مو سپید کرده‌اند اما وقتی پای دفاع از وطن به میان می‌آید، با صدای رسا می‌گویند امروز هم حاضرند با افتخار لباس سفید نیروی دریای به تن کنند و از مرزهای آبی وطن دفاع کنند. جای خالی دوستان و همرزمان‌شان که در 29 فروردین سال 67 در نبرد مستقیم با ناوهای امریکا به شهادت رسیدند، خالی است. وقتی نام هر کدام از آنها به میان می‌آید، اشک از چشمان‌شان سرازیر می‌شود. اولین روز از ماه مبارک رمضان سال 67 خیلی از آنها با زبان روزه به شهادت رسیدند. بعد از چند سال این بار به بهانه تجلیل از حماسه‌آفرینی ناوشکن‌های جوشن، سهند و سبلان در کنار فرمانده نیروی دریایی ارتش جمع شده بودند و از خاطرات نبرد شجاعانه با ناوهای امریکایی می‌گفتند. نبردی نابرابر که با وجود اخطارهای رزم‌ناوهای امریکایی، نیروهای ناوچه جوشن حاضر نشدند آن را ترک کنند .
کاظم ملک‌زاده با همسر و فرزندانش آمده است. می‌گوید با دیدن همرزمانم در ناوچه سهند همه لحظه‌هایی که 29 فروردین بر ما گذشت، دوباره زنده می‌شود. «پرسنل اتاق عملیات ناو سهند بودم. اتاق عملیات در پاشنه ناو قرار دارد. کنار شهید پرور بودم که دو هواپیمای امریکایی به ما حمله کردند. اولین روز ماه مبارک رمضان بود. یک سالی بود ازدواج کرده بودم و با همسرم در بندرعباس زندگی می‌کردیم. آن روز خیلی از بچه‌ها بعد از 15 روز دریانوردی در مرخصی بودند. بعد از درگیری ناوچه جوشن با ناوهای امریکایی بلافاصله به ما اعلام دریانوردی کردند. یک ساعت وقت دادند تا با خانواده‌ها خداحافظی کرده و روی عرشه کشتی آماده باشیم. با توجه به اینکه همان روزهای اول جنگ، نیروی دریایی ما توانست نیروی دریایی عراق را منهدم کند، می‌دانستیم این بار قرار نیست با عراقی‌ها وارد جنگ شویم. ما برای کمک به ناوچه جوشن و تحویل گرفتن دریا از ناو سبلان حرکت کردیم. در نزدیک تنگه هرمز دو هواپیمای جنگنده امریکایی به ما نزدیک شدند و به طرف ناو شیرجه می‌رفتند. آنها می‌دانستند که در نبرد تن به تن و از فاصله نزدیک کار آسانی با ما نخواهند داشت. به همین دلیل از فاصله 300 مایلی هواپیماهایشان با موشک‌های لیزری ما را هدف قرار دادند. فاصله آنقدر زیاد بود که رادار ما هنگام ردگیری موشک‌های لیزری فقط یک شیء پرنده‌ای را نشان می‌داد که در حال نزدیک شدن به ناو است. موشک‌های آنها از دو طرف به ناو اصابت کرد. موج انفجار، مرا پرت کرد. 80 نفر از پرسنل ناو مجروح و 45 نفر به شهادت رسیدند. خیلی از بچه‌ها که داخل موتورخانه بودند، با ناو غرق شدند و تنها پیکر 7 نفر از آنها پیدا شد. یکی از بچه‌ها که زخمی ‌شده بود را از موتورخانه بیرون کشیدم و با خودم داخل قایق نجات بردم اما با اصابت موشک دوم به ناو، ترکش به سر او اصابت کرد و در آغوش من به شهادت رسید. ناوچه سهند مورد اصابت 9 موشک و 20 راکت قرار گرفت. 4 ساعت در آب بودیم که توسط یدک‌کش‌ها نجات پیدا کردیم.» صحبت که به اینجا می‌رسد، اشک از چشمانش سرازیر می‌شود. همسرش ادامه حرف را می‌گیرد و از کابوس‌های شبانه او و دلتنگی‌هایش برای همرزمانش می‌گوید: «آن روز در بندرعباس آژیر خطر زدند و همه خانواده‌ها وحشت‌زده کنار دریا رفتیم. نمی‌دانستیم چه اتفاقی برای همسران ما افتاده است. چند ساعت بعد خبر دادند ناوهای جوشن و سهند مورد اصابت موشک قرار گرفته‌اند. همه با نگرانی چشم به دریا دوخته بودیم. همسرم بعد از نجات از دریا و انتقال به بیمارستان، شب‌ها کابوس می‌دید و گریه می‌کرد. می‌گفت خیلی از بچه‌ها در اتاق‌های ناو حبس شدند و پیکرشان زیر آب است. آن روز قبل از رفتن به عملیات برای شهید سید مسعود عباسچی که دوست صمیمی و همرزم همسرم بود و علاقه زیادی به آش داشت، آش درست کرده بودم تا کنار همسرم افطار کند. او با زبان روزه به شهادت رسید.»
عباس صادقی از یادگاران ناوچه جوشن است. خیلی‌ها به او شهید زنده جوشن می‌گویند. نبرد تن به تن ناو جوشن با سه رزم‌ناو امریکایی هنوز هم در نیروی دریایی زبانزد است. او با اشاره به اینکه با وجود تهدید و خواهش و وعده فرمانده رزم‌ناو امریکایی کسی حاضر نشد ناو جوشن را ترک کند، می‌گوید: در قسمت فایر کنترل ناو بودم. بعداز اینکه ناوهای امریکایی دو سکوی نفتی ما را هدف قرار دادند، ما در مسیر بازگشت به بندرعباس بودیم. بعد از اسکورت یکی از نفتکش‌ها، قرار بود برای تعمیر ایراد الکترونیکی به کیش برویم. به ما مأموریت دادند موضوع حمله به سکوهای نفتی را بررسی کنیم. در خلیج فارس سه رزم‌ناو غول‌پیکر امریکایی مسیر ما را سد کردند. فرمانده یکی از آنها به ما اخطار داد و ‌خواست تا منطقه را ترک کنیم. شهید زارع نعمتی فرمانده دوم و عباسی ملکی فرمانده ناو به آنها گفتند شما در آب‌های ما هستید و ما را تهدید می‌کنید. هرچه سریع‌تر منطقه را ترک کنید. ناوهای امریکایی تصور نمی‌کردند ما جلوی آنها بایستیم. فرمانده رزم‌ناو امریکایی با خواهش و التماس از ما می‌خواست که ناو را ترک کنیم و سوار قایق‌های نجات شویم. می‌گفتند باید ناو راغرق کنند. هلیکوپترهای آنها بالای سر ما می‌چرخید و تهدید می‌کردند. در آن لحظه کسی به خارج شدن از ناو فکر نمی‌کرد. ناو جوشن بخشی از وطن ما بود و نمی‌خواستیم آن را دو دستی تقدیم دشمن کنیم. با دستور فرمانده توپ 40 میلیمتری ما به طرف هلیکوپتر امریکایی شلیک کرد. بعد از آن رزم‌ناوهای امریکایی با موشک ما را هدف قرار دادند. درگیری شروع شد. جنگ نابرابر با سه‌رزم ناو امریکایی. چند موشک آنها به ناو برخورد کرد و تعدادی از بچه‌ها همان لحظه اول شهید شدند. توپخانه آنها دائم شلیک می‌کرد و آنقدر موشک به ما زدند که ناو آتش گرفت و غرق شد. طبق قوانین بین‌الملل وقتی کشتی غرق می‌شود، باید سرنشینان آن که داخل آب افتاده‌اند را نجات بدهند اما هلیکوپتر امریکایی بالای سر ما چرخ می‌زد و فیلمبرداری می‌کردند. 6 ساعت در آب بودیم و امیدی به زنده ماندن نداشتیم. تلخ‌ترین لحظه عمر ما دیدن غرق شدن ناوچه جوشن بود. بعد از 6 ساعت یکی از هلیکوپترهای کشورمان ما را پیدا کرد و با کمک ‌هاور کرافت نجات پیدا کردیم. 11 نفر از بچه‌های جوشن شهید شدند. نیروهای امریکایی بعد از جوشن، ناو سهند را غرق کردند و ناو سبلان هم آسیب دید. متأسفانه در این سال‌ها کمتر شجاعت و دلاوری نیروهای ناو جوشن به تصویر کشیده شده است. امریکا با ساخت صدها فیلم سعی می‌کند قهرمانان پوشالی‌شان را در نگاه مردم به عنوان قهرمان واقعی نشان بدهد. ناو جوشن اولین نیروی رزمی بود که مستقیم با نیروی نظامی ‌امریکا جنگ کرد و از ابهت و تجهیزات رزم‌ناوهای امریکایی نترسید.»
امیر دریادار شهرام ایرانی فرمانده نیروی ارتش در حاشیه تقدیر از خانواده شهدا و جانبازان ناوچه‌های جوشن، سهند و سبلان از رشادت‌های رزمندگان نیروی دریایی ارتش در مقابله با امریکا گفت: «نیروی دریایی ارتش تنها نیرویی بود که مستقیماً با امریکا درگیر شد و 56 شهید تقدیم انقلاب کرد که افتخار بزرگی است ولی متأسفانه از این افتخار کم گفته شده است. اگر بخواهیم مقایسه کنیم، باید بگوییم که ما آن سال‌ها در جایی قرار داشتیم که حتی کشورهای خارجی سیم خاردار هم به ما نمی‌دادند و در جنگ دریایی که کاملاً تجهیزات‌محور است موشک و تجهیزات در اختیار ما قرار نمی‌دادند. در آن شرایط ناو جوشن ما مقابل رزم‌ناو امریکایی ایستاد و با وجود تهدید آنها مبنی بر ترک ناو، پاسخ فرمانده جوشن به گونه‌ای بود که آنها جرأت نکردند که در برد توپخانه وارد جنگ شوند و از فاصله خیلی دور با موشک و هواپیما ناجوانمردانه ناو ما را هدف قرار دادند. حتی آنها جرأت نکردند با ناو سهند مستقیماً وارد جنگ شوند و از فاصله خیلی دور با موشک هدف قرار دادند. نیروهای دلیر نیروی دریایی با عشق به مردم و ولایت مقابل امریکایی‌ها ایستادند. همین ایستادگی به نسل امروز منتقل شده است و امروز امریکایی‌ها هستند که از ما می ترسند.»

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و هفتاد و دو
 - شماره هشت هزار و صد و هفتاد و دو - ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲