پسر جوان کمرهمت بست تا حیات وحش سوادکوه را نجات دهد
شکارچیهای مهربان
آیدین رزاقی/ همت بلند یک دوستدار محیط زیست در طول یک دهه در روستای سنگسرک سوادکوه مازندران، شکارچیهای روستا را به محافظان محیط زیست تبدیل کرد.
به گزارش «ایران»، داریوش احمدیپور، فعال محیط زیست و یک فعال اجتماعی، در روستای سنگسرک در منطقه سوادکوه مازندران به طور شجاعانه و بدون ترس و وحشت، فعالیتهای محیط زیستی خود را آغاز کرد. او از 10 سال پیش بتدریج توانست با تفکر خلاقانهاش و با استفاده از دستاوردهای علمی و اجتماعی که بعداً در دانشگاه و در رشته تخصصی محیط زیست به دست آورد همه روستاییان، حتی شکارچیها را به سوی حفاظت از محیط زیست بسیج کند.
او با انگیزه و انرژی برای ما تعریف کرد که چگونه ایده تبدیل کردن شکارچیها به محافظان محیط زیست در ذهن وی شکل گرفت. او به تمرکز خود بر تغییر نگرش افراد از نگاه کوتاهمدت و تمرکز بر تصاحب منافع فردی به نگاه بلندمدت و حفظ منافع جامعه پرداخته است. احمدیپور گفت: من در ابتدا حتی تصور نمیکردم که بتوان اهالی روستا را قانع کرد که شکار نکنند و در ابتدا حتی بارها توسط برخی از اهالی روستا که شکار را بهصورت تفریحی انجام میدادند مورد تهدید قرار گرفته بودم.
وی عنوان کرد: اما من این کار را ادامه دادم چون عمیقاً معتقد بودم که اگر این روند ادامه پیدا کند ما تا چند سال آینده هیچ اثری از مرال یا کل و بز و حتی برخی از گربهسانها در منطقه نخواهیم داشت به همین دلیل در کار خودم عمیقتر شدم.
احمدیپور به تأثیر تحصیل در رشته محیط زیست و تجربیات میدانی خود در عرصههای طبیعی منطقه سوادکوه اشاره کرد و گفت: همزمان بودن این دو اتفاق با تصمیم من برای حفاظت از محیط زیست زادگاهم باعث شد تا به روشهای دیگری از جمله گفتوگوی رودررو با افراد و توضیح در مورد واقعیتهای محیط زیستی منطقه بپردازم.
او میگوید: برخی از اهالی روستا بهدلیل اینکه پدربزرگ من از ریش سفیدان روستا بود با من کاری نداشتند اما چندین بار بهدلیل گزارش شکار از طرف برخی از هم روستاییها بهصورت جدی مورد تهدید قرار گرفتم.
وی گفت: من در ایام و مناسبتهای مذهبی مختلف در سالهای گذشته بعد از اتمام نماز در مسجد روستا جسورانه به سمت سخنران میرفتم و از او اجازه میگرفتم تا دقایقی از اهمیت حفاظت از گونههای وحشی این منطقه برای آنها تعریف کنم.
من آنقدر این کار را ادامه دادم تا بعد از مدتی معروف شده بودم به فضول روستا و همه به من به چشم یک فضول نگاه میکردند اما من اصلاً از این مسأله ناخرسند نبودم چون فضولی برای حفاظت از حیاتوحش هم حتی برای من یک کار ارزشمند محسوب میشد.
این فعال محیط زیست افزود: با همکاری با افرادی که کمی با من همراه بودند و با ارائه آموزشهای متنوع و آگاهسازیهای مداوم، به روستاییان، بویژه شکارچیها، آموزشهای علمی و عملی درباره اهمیت حفاظت از محیط زیست، تأثیرات منفی شکار غیرقانونی و صنعتی بر بومشناسی و بیولوژی مناطق محیط زیستی و روشهای بهینه شکار قانونی و مطابق با مقررات محیط زیست، توانستم بخش بزرگی از افرادی را که در نقطه روبهروی من قرار داشتند، قانع کنم که این کار را نکنند.
وی تشریح میکند: این آموزشها با استفاده از روشهای تعاملی و آموزش مبتنی بر تجربه، برای روستاییان جذابیت بیشتری داشت و توانست از آنها حمایت و همراهی بیشتری را در پیشگیری از تخریب محیط زیست و حفظ طبیعت بهدست آورد.
یکی از فعالیتهای برجسته داریوش احمدیپور برای تبدیل کردن شکارچیها به محافظان محیط زیست، احداث چادرهای گاوبانگی در مناطق مختلف جنگل بود. او میگوید: با همکاری برخی از روستاییها و سازمان محیط زیست و باقی مراجع ذیصلاح توانستم جایگاههایی را ایجاد کنم که امکان مشاهده حیات وحش بومی در منطقه را برای شکارچیها فراهم کرده و آنها با دیدن این مناظر و زیباییهای آن نه تنها سلاح خود را به نفع محیط زیست منطقه زمین گذاشتند بلکه اکنون هر گونه تخلف احتمالی را که عمدتاً توسط افراد غیربومی انجام میگیرد به محیطبانها گزارش میکنند و حتی ماشینهای شاسیدار شخصی خود را برای دستگیری متخلفان در اختیار محیط زیست میگذارند.
احمدیپور تمامی این اقدامات را بدون همراهی مردم و خانواده خود غیرممکن میداند و میافزاید: مردم روستای ما عمدتاً به دلایل اقتصادی و گاهی اوقات به دلایل تفریحی اقدام به این کار میکردند اما اکنون آنها محافظان اصلی حیات وحش در این منطقه هستند.پ