پیچیدگیهای روابط انسانی؛ سوژه اغلب تئاترهایی که این روزها روی صحنه هستند
سهم کم نمایشهای کاملاً ایرانی
سالنهای نمایشی تهران در این روزهای منتهی به سال 1401، از خصوصیها گرفته تا غیرخصوصیها، با ترافیک اجرا روبهرو هستند و تقریباً میشود گفت تمام سانسهای برنامههای اجرا در اکثر تماشاخانههای تهران پر است و آنطور که مدیران تماشاخانهها میگویند تا شش ماه آینده هم لیست پروپیمانی از نوبتهای اجرا وجود دارد. مثلاً اگر نگاهی به برنامه اجراهای مجموعه تئاتر شهر داشته باشیم متوجه میشویم به جز تالار اصلی مجموعه تئاترشهر که به دلیل تعمیرات پذیرای هیچ نمایشی نیست، تالار «چهارسو» در همین مجموعه میزبان اجرای نمایش «در و گبر و یک قرص نان» به نویسندگی و کارگردانی داوود فتحعلی بیگی است. نکته قابل توجهی که باعث شد این نمایش را در لیست اولیه و شاهد مثال اجراها بیاوریم آن است که این نمایش، جزو آثار صحنهای است که نویسندهای ایرانی دارد و به موضوعی کاملاً ایرانی و برآمده از فرهنگ مردم پرداخته است. نگاهی به شناسنامه آثاری که روی صحنه هستند نشان میدهد (که بیآنکه بخواهیم نگاهی سلبی یا ایجابی داشته باشیم) متنها اصولاً آثاری اقتباس شده از نمایشنامههای غیرایرانی هستند یا آنکه کمتر میتوان در آنها نشانههای یک اندیشه ایرانی و برگرفته از مناسبات فرهنگی ایرانی دید. یکی از بهترین نمونههایی که میتوان آن را الگویی برای این نگاه دانست همین اثر درخشان «آقای تئاتر ایرانی» داوود فتحعلی بیگی است. نمایش فتحعلی بیگی از سه بخش تشکیل شده که به عنوان نمونه بخش اول این نمایشنامه تحت تأثیر چند روایت از حرم رضوی و کرامات امام رضا (ع) نوشته شده و روایت اول که مربوط به دوران صفوی است، مربوط به طراحی صحن و سرای امام رضا (ع) است که توسط شیخ بهایی طراحی و انجام شد. به هر روی، با نگاهی به دیگر آثاری که در تالارهای نمایشی تهران روی صحنه میرود میتوان آثاری با رویکردهای اجتماعی و خانوادگی را شاهد بود که پیچیدگیهای زندگی انسان امروزی را به تصویر میکشد. اگر چه نمایشنامهنویسهای جوان و پیشکسوت این روزها سهم بالایی از اجراهای صحنهای را به خود اختصاص دادهاند اما میشود امیدوار بود که این آمار، روزبهروز بیشتر شود.
چرمشیر در کنار جوانهای نویسنده
از جمله نمایشهایی که نویسندگی و کارگردانی آن را هنرمندان ایرانی بهعهده داشته و این شبها روی صحنه میرود میشود به نمایش «آلاء» به نویسندگی و کارگردانی محمد کاظم تبار اشاره کرد که هر شب ساعت ۲۰ در این تالار قشقایی روی صحنه میرود. محمد چرمشیر هم یکی دیگر از نویسندگان صاحبنامی است که یکی از متنهایش به نام «همه چیز میگذره، تو نمیگذری» این شبها به کارگردانی غلامرضا عربی در تالار سایه روی صحنه میرود و کارگاه نمایش تئاتر شهر هم این روزها کار خود را با اجرای نمایش «هایکوی پارو زن یک دست» به نویسندگی و کارگردانی ماندانا عبقری ادامه میدهد که این اثر نمایشی هم حاصل متنیاست از یک نویسنده و کارگردان ایرانی. در تالار مولوی هم که اسفند ماه خود را با اجرای دو نمایش سپری میکند دو نمایش «ژیمناستیک تکه پارهها » به نویسندگی و کارگردانی میثم مظفری در تالار اصلی این مرکز تئاتری به صحنه میرود و در تالار کوچک مولوی هم نمایش «یک ساعت در سن پیر» به کارگردانی شاهرخ دریانورد اجرا میشود. متن این نمایش را اگر چه فیروزه اصفهانیزاده به رشته تحریر درآورده اما در واقع اقتباسی است از نمایشنامهای معروف از مارتین مک دونا.
کهبد تاراج و «تاناکورا»
در تماشاخانههای خصوصی مثل تماشاخانه «ایرانشهر» که در روزهای پایانی سال میزبان دو نمایش است یک اثر با متنی غیرایرانی و یک اثر نمایشی به نویسندگی کهبد تاراج روی صحنه میرود. به این ترتیب تالار دکتر ناظرزاده این تماشاخانه پذیرای نمایش «میخواهم میوسوف را ببینم» نوشته تامارا دالمات است که محمد جواد حبیبی آن را کارگردانی میکند و نمایشنامهای که کهبد تاراج نوشته به نام «تاناکورا» به کارگردانی رضا بهرامی در تالار استاد سمندریان روی صحنه میرود. در سویی دیگر از شهر و در پردیس تئاتر «شهرزاد» چند نمایش روی صحنه هستند که از جمله آنها «پرده خانه» گلاب آدینه است که نمایشنامهای است به قلم بهرام بیضایی و در سالن دیگر این تماشاخانه هم «اتاق شماره ۶» به کارگردانی فرزاد سهرابی که نمایشنامهایست از آنتوان چخوف به کارگردانی یک ایرانی. «مسخ» هم نمایش دیگری است که در این تماشاخانه روی صحنه میرود که نویسندهاش یک ایرانی به نام علیرضا روزبهانی است و نجمه اکبرزاده روی صندلی کارگردانی آن نشسته است. «موش مرگی» به نویسندگی و کارگردانی مهدی محبعلی هم دیگر نمایشی است که در سالن شماره ۳ شهرزاد به صحنه می رود، اجرای این نمایش ساعت ۱۹ انجام می شود. «شایعات» هم نمایشنامهایست از نیل سایمون که مهسا عزیزی آن را در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه میبرد. «کافه عاشقی» هم اثریاست به نویسندگی و کارگردانی یک ایرانی بهنام سید جلالالدین دری که قرار است تا پایان اسفندماه در سالن ۲ شهرزاد اجرا داشته باشد و بیشتر باید از آن بهعنوان کنسرت نمایش یاد کرد که اتفاقاً استقبال بسیار خوبی هم از آن شده است. سیروس همتی که در تئاتر و تلویزیون چهرهای آشناست این روزها در «فیش آباد» بازی میکند که خودش آن را نوشته و اشکان درویشی آن را کارگردانی میکند و در همین تئاتر شهرزاد روی صحنه میرود.
عرفان اصغرپور و «پلاک هفت»
در بوتیک تئاتر ایران هم حامی علیزاده نمایش «مرگ» را روی صحنه میبرد که این نمایش هم اثریاست اقتباسی از نمایشنامه وودی آلن و در سالن سه این مجموعه هم نمایش «پلاک هفت» به کارگردانی مهدی پسرعلی روی صحنه میرود که این نمایش نویسندهای ایرانی دارد به نام عرفان اصغرپور. نمایش «قضات» هم که در همین سالن روی صحنه میرود اثری است به نویسندگی و کارگردانی یک ایرانی بهنام سجاد حسینپور که به عنوان اثری محیطی در بوتیک تئاتر ایران اجرا میشود. این نمایش ساعت ۱۹ اجرا دارد. در همین سالن نمایش دیگری با نام «شقه خون» به کارگردانی مهدی محمدی اجرا میشود که نویسنده آن هم جوانی ایرانی به نام شهرام احمدزاده است.
نوشتن در «انتظار در برزخ»
خانه نمایش «دا» هم این روزها سخت درگیر اجراهای تازه است. در این خانه، نمایش «انتظار در برزخ» نوشته محمد صادق اسدی روی صحنه میرود که کارگردانیاش را الهه تنهایی به عهده دارد و نمایش «کاش چشم نمیدید» متن درخشانیاست از مهدی صفارینژاد به کارگردانی مهدی ملکی که هفتههای پایانی سال در این تماشاخانه اجرا دارد. در عمارت ارغوان هم هفتههای پایانی سال چند اجرای جدید روی صحنه میرود و سالن شماره یک این مجموعه، میزبان نمایش «تلقین» به کارگردانی نیما مظاهری است که روزهای پایانی اجرای خود را سپری میکند. «روباه شکاری» هم یک متن غیرایرانی از مارتین مک دوناست که جواد ویژگی کارگردانی آن را به عهده دارد و در سالن دو تماشاخانه ارغوان اجرا میشود. البته این تماشاخانه میزبان نمایش «لیبرو» هم هست که احسان نگهبان و میلاد ظهوریان آن را نوشتهاند و وظیفه کارگردانی آن هم به عهده احسان نگهبان است.