تلاش بیفرجام امریکا در تحولات منطقه
یک هیأت بلندپایه از امریکا به سرپرستی «رابرت مالی» نماینده ویژه این کشور در امور ایران به عربستان سفر کرده است
ایالات متحده برای اجرای راهبرد خود علیه ایران و آنچه تحت لوای اجماعسازی در میان متحدان منطقهای خود و پیشبرد استراتژی موسوم به «بازدارندگی یکپارچه» در قبال جمهوری اسلامی مطرح میکند، بار دیگر پس از سفر ناکام بایدن به منطقه، حالا نماینده دولت خود را به غرب آسیا فرستاده است. سفر اخیر «رابرت مالی»، نماینده ویژه امریکا در امور ایران به منطقه و حضور در اجلاس امنیتی ریاض را باید در همین راستا ارزیابی کرد. یک هیأت بلندپایه از ایالات متحده به سرپرستی «مالی» در شرایطی دوشنبه گذشته به عربستان سفر کرد تا مأموریت سهروزهای را با گروه کاری از شورای همکاری خلیج فارس برگزار کند که موضوع ایران یکی از اصلیترین محورهای نشست هیأت امریکایی با مقامات سعودی و دیگر مقامات شورای همکاری خلیج فارس به شمار میآید. «مالی» پیش از حضور در ریاض نیز با وزرای خارجه قطر و عراق پیرامون جدیدترین تحولات گفتوگوهای رفع تحریمها دیدار کرده بود.
توضیحات پرایس درباره سفر
«ند پرایس»، سخنگوی وزارت خارجه امریکا موضوع دفاع یکپارچه هوایی، موشکی و دریایی را یکی از اهداف اصلی نشست دانسته و دستور کار یکی از کارگروههای این مذاکرات را تمرکز بر چالشهای ایران اعلام کرده است.
سفر «مالی» ناظر بر پیگیری هدفی صورت گرفته است که دولت «جو بایدن» برای مواجهه با تهدیدات اصلی و در حال وقوع علیه امریکا در منطقه خلیج فارس، تحقق آن را در دستور کار قرار داده است. تهدیداتی که وجه مهم آن در قدرت رو به افزایش میدانی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران ذیل تقویت همپیمانیهای منطقهایاش در خاورمیانه و آسیا تعریف شده است. این امر در کنار افزوده شدن بر تردیدهای شرکای عربی واشنگتن نسبت به تعهدات این کشور در مقابله با تهدیدات بالقوه منطقهای سبب شده تا دولتمردان امریکایی بار دیگر بخت خود را برای اجماعسازی میان کشورهای عربی با سمتوسوی ضدایرانی برای پیشبرد آنچه استراتژی بازدارندگی یکپارچه مینامند، بیازمایند؛ آزمونی که پیش از این رئیس دولت امریکا در آن مردود شده بود.
تجربه ناموفق اجماعسازی علیه ایران
پیشتر سیاست اجماعسازی در میان کشورهای عربی در دوره ریاست جمهوری «جورج بوش»، «باراک اوباما» و «دونالد ترامپ» نیز تجربه شده بود. پس از آنکه امریکا در دوره بوش با شکست مفتضحانه طرح «خاورمیانه جدید» مواجه شد، اوباما کوشید کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را متقاعد کند که قابلیتهای دفاع موشکی خود را یکپارچه کنند و ترامپ هم سعی کرد با شکلگیری ناتوی عربی اهداف خود در کاستن از نقش منطقهای ایران را دنبال کند. اما شکست واشنگتن در به سرانجام رساندن این رویکرد زیر سایه مسابقه خرید تسلیحاتی کشورهای عربی و در پی آن به اجرا درآمدن راهبرد خروج تدریجی امریکا از منطقه، تحولات جدیدی را در مناسبات منطقهای به وجود آورد. این امر در پی پدیدار شدن نشانههای افزایش قدرت دفاعی و منطقهای ایران بهرغم سناریوی فشار و تحریمهای بیسابقه غرب به رهبری ایالات متحده سبب شد کشورهایی مانند عربستان سعودی و امارات در جستوجوی ترمیم و تقویت رابطه با تهران برآیند. چنانکه مقامهای بغداد به عنوان میانجیگران مذاکرات دوجانبه سطح بالای تهران و ریاض از برگزاری قریبالوقوع جدیدترین دور خبر دادهاند و احتمال میرود این مذاکرات به بازگشایی سفارتخانههای دو کشور بینجامد.
گفتوگوهای منطقهای علیه دخالت فرامنطقهای
در همین چهارچوب رایزنیها پیرامون پرونده یمن به عنوان اصلیترین سوژه اختلاف ایران و عربستان سعودی نیز افزایش یافته است، چنانکه هفته گذشته مسقط، میزبان رایزنیها برای حلوفصل بحران یمن بود و علیاصغر خاجی، مشاور وزیر امورخارجه ایران دو روز پس از رایزنیهای وزیر خارجه سعودی در عمان به این کشور سفر کرد. این چنین است که میزبانی ریاض از نماینده ویژه امریکا برای پیگیری سیستم دفاعی یکپارچه را میتوان ذیل نیمنگاه حاکمان سعودی به بهرهمندی از چتر حمایتی واشنگتن به عنوان یک مؤلفه تقویتکننده بالقوه در مواجهه با تهدیدات منطقهای ارزیابی کرد و نه یک اتحاد تمامعیار.
جبران شکست مذاکراتی
دور جدید تلاش مقامهای امریکایی برای ایجاد اجماع در میان شرکای عربی خود علیه جمهوری اسلامی در حالی به جریان افتاده است که واشنگتن همزمان برای احیای توافق هستهای در حال تبادل پیام با تهران است. توافقی که دولتمردان امریکایی در مذاکراتی که بویژه در ماههای اخیر با دولت سیزدهم به جریان انداختند، در گنجاندن موضوعات غیرهستهای از جمله فعالیتهای منطقهای و موشکی ایران با ناکامی مواجه شدند و حالا به نظر میرسد که درصدد هستند این موضوعات را از طریق شکل دادن به ائتلافی جدید مطابق با اهداف تعریف شده در سند راهبرد امنیت ملی امریکا در قبال جمهوری اسلامی دنبال کنند. به نظر میرسد مسئولان امریکایی پیگیری این دستور کار را مغایر با مذاکرات احیای توافق هستهای نمیبینند و آن را عاملی برای ترغیب بازیگران منطقه جهت حمایت از این مذاکرات و از میان رفتن ملاحظات ادعایی اعراب از قبال توافق احتمالی ارزیابی میکنند.
امنیت منطقه با همکاری منطقهای
در مجموع به نظر میرسد، آنچه امریکا در پیگیری هدفی که روی میز کشورهای عربی منطقه خاورمیانه گذاشته دنبال میکند، نمیتواند با روندی که این کشورها برای ترمیم رابطه با تهران جستوجو میکنند، نسبتی داشته باشد. اگرچه سفر «مالی» به منطقه به برگزاری نشستی با کشورهای عربی برای به اجرا درآوردن استراتژی بازدارندگی یکپارچه منتهی شده است، اما نمیتواند آغاز روند فاصله گرفتن بازیگران منطقه از ایران تعبیر شود. اگرچه تمایل حاکمان سعودی به حفظ همپیمانی با امریکا زیر سایه سیاست سنتی تکیه به قدرتهای فرامنطقهای قابل درک است، اما در مجموع نمیتوان از محرز شدن شکست و ناکامی سیاستهای پیشین که سبب تحولات فاحش در مناسبات منطقهای شده است، غفلت کرد. تحولاتی که در زمین با این پیام و نشانهها از سوی جمهوری اسلامی همراه شده که ایستادن بر مواضع اصولی در سیاست خارجی اگر همراه با تفوق عقلانیت، واقعگرایی و در عین حال جلوگیری از تأثیر دیدگاههای هیجانی و تعصبآلود باشد میتواند به تأمین امنیت دستهجمعی بدون اتکا و مداخله قدرتهای فرامنطقهای بینجامد و مناسبات سیاسی را از گذرگاههای خطیر به سلامت عبور دهد.