بهرام حصیری خواننده موسیقی ایرانی در گفتوگو با «ایران» از فعالیتهایش در عرصه موسیقی و کم لطفی متولیان میگوید
رستورانهای سنتی، صحنه هنرمندان فراموش شده
نداسیجانی
روزنامه نگار
«دیگر انگیزهای برای اجرای کنسرت ندارم» صاحب این سخن بهرام حصیری است.خواننده نام آشنای موسیقی ایران. هنرمندی که همچون یاران و همکاران و هم دورهایهای گذشتهاش؛ عباس بهادری، بیژن خاوری، چنگیز حبیبیان، قاسم افشار و... به فراموشی سپرده شده.هنرمندانی از نسل گذشته موسیقی ایران. صداهای به یاد ماندنی دهه 70 موسیقی پاپ و سنتی ایران که درنگاه نسل امروز، ناآشنا و در صدای موسیقی امروز، گم شدهاند.آنچنان که شرایط کاری و فعالیت آنها نیز تحت تأثیر قرارگرفت و برخی از همین خوانندگان، به جای اجرا روی صحنه موسیقی، سرنوشت ادامه فعالیتهایشان به رستورانهای شهر کشیده شد و صدایشان از دریچهای دیگر به گوش مخاطبان رسید و بهرام حصیری یکی از همین هنرمندان موسیقی ایران است.
آغاز گرایش این خواننده در عرصه موسیقی به سال 1350 برمیگردد. در آن زمان فراگیری آواز را نزد استاد اسماعیل مهرتاش آموخت و در ادامه نزد استاد اسماعیل ادیب خوانساری در رادیو و تلویزیون ملی ایران و پس از آن در کلاسهای استاد محمود کریمی در هنرستان موسیقی ملی، ردیفهای موسیقی ایرانی را آموخت.
صحنه در دست هنرمندان دیگر است
بهرام حصیری درگفتوگو با «ایران» که به بهانه سالروز درگذشت استاد اسدالله ملک(۹ بهمن ۱۳۸۰) نوازنده ویلن، کمانچه و آهنگساز و ملودیپرداز انجام گرفته، درباره روند فعالیتهایش گفت: «حدوداً به مدت دوسال و نیم، فعالیتهای موسیقی بهدلیل شیوع ویروس کرونا نیمه تعطیل بود و این مدت زمان فرصتی شد تا یک تعداد کار بهصورت تک آهنگ ضبط کنم که هنوز منتشر نشده، البته باید بگویم شرایط بازارموسیقی چندان مهیای انتشار آثار موسیقی نیست.»
او در ادامه افزود: «آهنگسازی تعدادی از این کارها برعهده خودم بوده و برخی از این قطعات را پویا پسرم ساخته است. دوتا از این تک آهنگها را هم بهنام خدا رحمی آهنگسازی کرده است که تعدادی از آنها در مرحله میکس و مسترینگ هستند. ناگفته نماند طی دو- سه سال گذشته، کنسرتی هم خارج از ایران برگزار کردم.»
حصیری میگوید: «برای ما هنرمندان قدیمی، شرایط اجرای کنسرت در ایران مهیا نیست و در حال حاضرهنرمندان دیگری صحنه را دردست گرفتهاند و اجرای برنامه دارند.»
نسل ترانهها و ملودیهای شناسنامه دار
آخرین کنسرت بهرام حصیری در ایران به 11 سال قبل برمی گردد، اجرایی که سال ۱۳۹۰ با «ارکستر چکاوک» به سرپرستی رضا شایسته در تالار وحدت تهران برگزار شد. او در این باره اظهار کرد:«آخرین اجرایم با رهبری ارکستر آقای شایسته بود. برنامهای که بسیار مورد استقبال قرار گرفت و بعد از آن هم دیگر انگیزهای برای اجرا نداشتم تا خداوند چه بخواهد.»
بهرام حصیری ازخوانندگان نسل ابتدایی موسیقی بعد از انقلاب است. دورانی که موسیقی به گونهای دیگر تعریف میشد. نسل ترانهها و ملودیهای شناسنامهدار. این خواننده، درباره نسل امروز مخاطبان موسیقی و تغییر ذائقه جامعه که موجب کنارهگیری و فراموشی بسیاری از خوانندههای خوب کشورمان شده است، بیان داشت: «متأسفانه همه چیز فرق کرده و بهتر است بگویم موسیقی ما حال و هوای ناپایداری پیدا کرده و بیربط شده است. خواهش من از نسل جوان کشورمان این است، درمسیری درست و اصولی قدم بردارند تا انتخابهای درستی پیش رویشان قرار گیرد. نکته دیگر اینکه در این چند سال اخیر سطح کیفی برخی از آثار موسیقی کاهش پیدا کرده، بخصوص در بخش شعر و ترانه که بهترین ملودیها را تحتالشعاع خود قرارمیدهند و جای تأسف است که باید بگویم کمتر شعرهای با محتوا شنیده میشود و ملودیهای ارزشمندی تولید میگردد و بخاطر حساسیتم روی این مسأله، بارها تأکید داشته و دارم، شعر یا ترانه باید حامل پیام باشند، البته این دیدگاه و توجه درخصوص آهنگ هم صدق میکند اما متأسفانه برخی از دوستان عزیز چندان اهمیتی بر این موضوع قائل نیستند و براین باورند چون از سوی مردم مورد تشویق قرارمیگیرند، کارشان اصولی است و جالب است برای ساخت این نوع کارها هزینههای هنگفتی هم متحمل میشوند، از آهنگساز و استودیو و.... گرفته تا مراحل آخر انتشار و تمام این تلاشها برای نشان دادن و خودنمایی کردن هنرمند است. البته نباید فراموش کنیم، صدای خوب ذاتی است اگرچه تکنولوژی آنقدر پیشرفت کرده که در برخی موارد بدترین صداها را به گونهای منعکس میکند که تعجب آوراست و در این بین به جز تعدادی از دوستان وهمکاران که در ژانر موسیقی اصیل ایرانی تلاش بسیاری دارند، مابقی دوستان چندان توجهی به کار خود ندارند و در موسیقی پاپ هم هنرمندان خوب انگشتشمار هستند ولی کافی نیست و باید برای آیندگان کارهای ماندگار و دلنشین بیشتری بسازند. بهعنوان مثال اثر مانا و ارزشمند «الهه ناز» با صدای زندهیاد استاد بنان، همچنان شنیدنی و یک اثر شناسنامهدار است.»
آشنایی با دواستاد بزرگ، اسدالله ملک و مشفق کاشانی
بهرام حصیری نخستینبار در سالهای ابتدایی دهه ۱۳۵۰ با اجرای قطعهای از ساختههای «مجتبی میرزاده» در سریال تلویزیونی «سمک عیار»، خوانندگی در تلویزیون را تجربه کرد و پس از انقلاب، نخستین بار در سال ۱۳۷۱ به دعوت استاد اسدالله ملک همکاری خود را با واحد موسیقی صداوسیما آغاز کرد و تصنیفی با عنوان «جان عاشق» با شعری از مشفق کاشانی و بعد از آن آثار متعددی در صدا و سیما اجرا و ضبط کرد.
این خواننده درباره آشنایی خود با این دو استاد میگوید: «آشناییام با استادان مشفق کاشانی و اسدالله ملک به سالها قبل برمیگردد و چه دیدار و دوستی پرافتخاری. همکاری ما مانند سه ضلع مثلث به یکدیگر متصل بود. استاد مشفق اشعار بسیار زیبایی میسرود و استاد اسدالله خان روی آن اشعار و ترانهها، ملودی میساخت و این تلفیق و همکاری بین ما وجود داشت و خوشبختانه کارهای ماندگاری به ثبت رسید؛ آثاری که به روح و جسم انسان انرژی میدهد.
به یاد دارم سال 71 بود و به تازگی از انگلیس به ایران آمده بودم در یکی از همان روزها، به منزل یکی از دوستان مشترکمان با استاد اسدالله خان ملک دعوت شدم. آن روز استادان جهانگیر ملک، پرویز یاحقی و فرهنگ شریف هم در آن میهمانی حضور داشتند و آن دوست عزیز بسیار علاقه و اصرار داشت صدای من در کشورم هم شنیده شود. در آن میهمانی ناهار، آقای یاحقی جویای فعالیت کاریام شد و سؤال کردند نزد چه کسانی آموزش موسیقی را فراگرفتهام و پاسخ دادم سالیان بسیار، درکلاسهای استادان ادیب خوانساری، محمود کریمی و اسماعیل مهرتاش تلمذ کردهام و در ادامه صحبتهایم یکی از ساختههای آقای جهانبخش پازوکی را خواندم که بسیار مورد توجه دوستان بزرگوار قرار گرفت و آن میهمانی و دیدار آغازی شد برای همکاریام با استاد اسدالله خان ملک و چند روز پس از آن دیدار، به کلاس استاد رفتم. آهنگی ساخته بودند اما صداهایی که برای این کار انتخاب کرده بودند، مورد پسندشان قرار نگرفته بود. متن ترانه را به من داد و ملودی کار را با ویلن نواختند و گفتند میتوانی این کار را بخوانی! و من شروع به خواندن کردم که بسیار مورد توجهشان قرار گرفت و گفتند 15 سال بهدنبال چنین صدایی بودم و چند روز بعد از آن کار را ضبط کردیم؛ آهنگ ترانهای به نام «چلچلهها.»
البته باید بگویم آغاز فعالیتم بعد ازانقلاب با همکاری و آهنگسازی آقای جهانبخش پازوکی شکل گرفت و کارهای بسیار زیبا و دلنشینی ساختند. بعد از آن به مدت دوسال در امریکا بودم، بعد از آن به انگلیس رفتم و در آن مدت زمان، برای معرفی بیشتر موسیقی کشورمان برای ایرانیهای ساکن در آنجا که حتی نام برخی از سازها را هم نمیدانستند کنسرت برگزارکردم.»
رنسانسی به نام «جان عاشق»
تصنیف زیبای «جان عاشق» از کارهای ماندگار بهرام حصیری است، اثری که به گفته او شناسنامه کاری این خواننده است. او درباره شهرت این تصنیف بیان داشت: «مدت زمانی که در انگلیس زندگی میکردم، آلبومی منتشر کردم که برخی از اشعار و ترانههای آن در ایران قابل پخش نبود. این کار را به آقای اسدالله ملک دادم تا نظرشان را جویا شوم. چند باری گوش دادند و گفتند فوقالعاده است و کاست را از من گرفتند و ساعت یک شب همان روز تماس گرفتند و گفتند این کار بسیار به دل من نشسته و یک اُورتور(پیشنوا یا مقدمه) برای آن ساختهام و براین اساس تصنیف «جان عاشق» سرنوشت و شناسنامه کاری من در ایران بود که توسط اسدالله خان ملک اسوه نواختن ساز ویلن و هنرمند درویش مسلک، رقم خورد و این اثر به شهرت بسیاری رسید و در آن شرایط روزگار که موسیقی در سکوت به سر میبرد، رنسانسی بهوجود آورد و بسیار مورد استقبال قرار گرفت. البته استاد مشفق کاشانی برخی از اشعار و ترانههای این کار را تغییر داده بودند و بسیار عارفانه و زیبا شده بود.
بعد از آن هم کارهای بسیاری با آهنگسازی آقای اسدالله خان برای صداوسیما تولید کردیم. البته در آن برهه زمانی یک تعداد تک آهنگ هم با دیگر آهنگسازان کشورمان منتشر کردم اما عمده فعالیت و همکاریام با آقای ملک بود و بعد از فوت ایشان دیگر انگیزه و رغبتی برای همکاری با صداوسیما نداشتم و آرام آرام کنارهگیری کردم.»
اغلب حمایتها در موسیقی پاپ هزینه میشود
بهرام حصیری میگوید: «بزرگان موسیقی همه رفتند و تعداد اندکی در قید حیات هستند که اغلب سن و سال بالایی دارند و بازنشسته شدهاند و به نوعی دیگر انگیزهای برای تولید کار ندارند.» او درباره کم کاریاش در این سالها گفت:« کمتر آهنگسازی را میشناسم که به سلیقه کاری من نزدیک باشد، نکته دیگر اینکه تولید چنین کارهایی نیازمند سرمایه و حمایت است که متأسفانه اغلب حمایتها در موسیقی پاپ هزینه میشود و فراخور کار من موزیکهای شش و هشتی نیست، اگرهم کاری با سلیقه خود تولید کنیم به سرعت دانلود میشود و بازگشت مالی ندارد اگرچه شرایط امروز موسیقی در همه جای دنیا تقریباً یکسان است. بنابراین انگیزهای برای کار کردن نمیماند. البته مردم عزیز ما و حتی برخی از همکاران عزیزمان لطف دارند و بسیار استقبال میکنند.» او میگوید:«صدا و سیما از خوانندههایی دعوت به همکاری میکند که چندان صدای خوبی ندارند و ترانههایی پخش میشود که شایسته موسیقی سرزمین ما نیست.»
برش
ماجرای اجرا در رستوران
بهرام حصیری در این سالها، مدت زمانی در یکی از رستورانهای سنتی شهر تهران اجرای برنامه داشت. او دراین باره اظهار کرد:« تا قبل از شیوع کرونا مدتی در یکی از رستورانهای تهران به نام شبستان اجرای برنامه داشتم و بسیار مورد لطف مردم عزیز قرار گرفتم و استقبال کردند. اتفاق خوبی بود در آن مدت کاری هم دیدارم با مردم و مخاطبانم تازه شد و هم تمرینی بود برای کاری که سالها به آن علاقه داشتم و دارم. بعد از آن فقط در شب یلدای امسال اجرای برنامه داشتم. امیدوارم شرایطی فراهم شود تا همه هنرمندان بتوانند فرصت حضور برصحنه موسیقی را داشته باشند و فراموش نشوند.»