نگاهی به بهانه‌های طرح افسانه کشتار یهودیان

صنعت هولوکاست!

تاریخ بشریت از آغاز دوران تجدد تا به امروز جنگ‌ها و کشتارهای زیادی به خود دیده است، اما تنها یک واقعه است که به‌دلیل نبود مستندات از یک‌سو و بیان مطالب شگفت‌انگیز از سوی دیگر، به افسانه‌ای ساختگی بیشتر شباهت دارد.
بشر قرن‌ها است که شاهد حکمرانی مستبدانی است که برای رسیدن به ولع‌های سیاسی خود مردم را به خاک و خون کشیده اند؛ در مورد تمام این وقایع اسناد، مدارک و تصاویری هست که حقیقت ماجرا را فاش می‌کند. اما یک واقعه آن هم در تاریخ معاصر وجود دارد که تا به امروز هیچ پژوهشگر و محققی اجازه ورود به آن و کنکاش در اسناد احتمالی آن را نداشته و ندارد و هرگونه اظهارنظری خلاف گفته‌های مدعیان آن می‌تواند با واکنش‌هایی به شدت خشن مواجه شود. این واقعه مربوط به کشته‌هایی است که در جنگ جهانی دوم توسط طرفین درگیر، جان خود را از دست داده‌اند اما نه تمام میلیون‌ها نفری که جان باختند، بلکه حساسیت و تمرکز امپراطوری رسانه‌ای روی کشته‌های یهودی تبار در طول این جنگ جهانی است؛ اتفاقی که بی‌هیچ سند و مدرک مستدلی که حقیقت ماجرا را نشان دهد، سال‌ها است دستمایه صهیونیست‌ها برای مظلوم نمایی و تحقق سیاست‌های ضدبشری خود در دنیا و در غرب آسیا ازجمله آواره‌سازی و قتل عام فلسطینیان، ترور رهبران مقاومت، هویت زدایی از قدس شریف و گسترش شهرک‌سازی در مناطق اشغالی شده است.
رژیم صهیونیستی سال‌ها است با ایجاد یک منطقه ممنوعه حول موضوع ادعایی هولوکاست و داستان سرایی با محوریت مدعای «کشتار شش میلیون یهودی در جنگ جهانی دوم»، هر وحشی‌گری در سرزمین‌های اشغالی و سایر نقاط جهان را توجیه می‌کند. سران این رژیم دهه‌هاست که می‌گویند در جریان جنگ جهانی دوم، شش میلیون یهودی بر اثر اعدام در اتاق‌های گاز و سوزانده شدن در کوره‌های آدم‌سوزی در اردوگاه‌های کار اجباری نازی‌ها کشته و تبدیل به صابون و نوشابه و مواد آرایشی و بهداشتی شده‌اند! اتفاقی که حتی یک سند معتبر در طول این سال‌ها برای آن رو نکرده‌اند  یا حتی استدلال‌هایی معقول برایش نیاورده‌اند.
موضوع جالب در این بحث اما در اینجا است که در اوایل دهه هشتاد میلادی، تعدادی از اعضای آژانس بین‌المللی صهیونیسم به رهبری فردی به نام رنه ساموئل سپرات، خاخام معروف فرانسوی، قانونی را به تصویب رساندند که به موجب آن هر گونه تردید و ایجاد شک و شبهه در مورد کشتار ادعایی یهودیان در جنگ جهانی دوم و وجود اتاق‌های گاز و کوره‌های آدم سوزی جرم تلقی شده و خلاف قانون است و فرد خاطی باید مجازات شود.
بعدها با حمایت‌های همه‌جانبه امریکا، انگلیس و فرانسه این قانون در تمام کشورهای اروپایی به تصویب رسید و امروز هر گونه تردیدی در مورد این داستان ساختگی با مجازات و جریمه‌های سنگین همراه است.
لابی‌های امریکایی و صهیونیستی هم بعدها با تلاش زیاد توانستند در سازمان ملل متحد سالگرد این روز را به ثبت برسانند و از این‌رو 27 ژانویه به‌عنوان روز یادبود هولوکاست نامگذاری شد.
 
جعل روایت برای کشتار و غارت
حالا می‌خواهیم به چرایی طرح چنین افسانه‌ای از سوی رژیم صهیونیستی بپردازیم؛ به این پرسش که چرا و چگونه صهیونیسم به این نتیجه رسید که می‌تواند با داستان‌پردازی حول محور هولوکاست به اهداف خود برسد؟ بی‌شک در این داستان، انگیزه‌های سیاسی این رژیم جعلی، نقشی تعیین کننده دارد. از نگاه صهیونیست‌ها، برپایی دولتی با عنوان دولت اسرائیل، نتیجه آشکار ظلمی است که در طول سال‌ها به یهودیان تحمیل شده و کشتارهایی که آنها در طول جنگ جهانی دوم متحمل آن شده‌اند. آنها این داستان را دستمایه قرار دادند تا به سرزمین‌های اشغالی حمله کنند و با قتل عام و ترور فلسطینیان برای خود دولت-ملتی جعلی بسازند.
پیش از پرداختن به چرایی طرح ادعای هولوکاست، بهتر است به تبیین این پرسش بپردازیم که چرا اساساً این رژیم تصمیم گرفت وارد سرزمین فلسطین شده و در آنجا برای خود حکومتی برپا کند. صهیونیست‌ها جنگ جهانی دوم را عرصه‌ای مناسب برای مظلوم نمایی دیدند و تصمیم گرفتند از آن برای دستیابی به اهداف سیاسی خود استفاده کنند. آنها با این بهانه که در جنگ جهانی دوم مورد ظلم از سوی فاشیسم مسیحی قرار گرفته و تعداد زیادی از ایشان به طرز فجیعی کشته شده‌اند، طبیعتاً بایستی سرزمین‌های متعلق به مسیحیان را ترک می‌کردند و چه جایی بهتر از غرب آسیا برای جعل هویت و تأسیس حکومت؟ جایی که با اروپا در داشتن منابع غنی طبیعی و نزدیکی به مراکز راهبردی و شاهراه‌های آبی قابل مقایسه نیست؛ پس حضور در این منطقه می‌تواند از هر لحاظ به نفع رژیمی باشد که با دروغ بنیان حکومت خود را پایه‌ریزی می‌کند. صرف نظر از دلایل سیاسی، باید به رکن مهم توجه صهیونیست‌ها به غرب آسیا و سرزمین فلسطین اشاره کرد و آن زمینه گفتمانی و ایدئولوژیک است. یهودیان از طریق طرح انگاره‌های مذهبی مانند «ارض موعود» و اطلاق آن به غرب آسیا (از نیل تا فرات) سعی کردند این حضور را به لحاظ تاریخی و هویتی موجه جلوه بدهند و دلایل سیاسی و راهبردی را در ذیل دست افزارهایی مانند انگاره مظلومیت یهودیان از یک سو و گفتمان‌سازی هویتی و جعل تاریخ از سوی دیگر، مطرح کنند.
 
صنعتی پرسود برای قوم دنیا پرست
این مظلوم‌نمایی البته فقط جنبه سیاسی و ایدئولوژیک ندارد، صهیونیست‌ها سال‌ها منافع اقتصادی زیادی را از این داستان به جیب زده‌اند. جریمه‌های سنگینی که آلمان باید تا سال 2030 به‌دلیل این کشتارها به این رژیم پرداخت کند، تنها بخشی از این ماجراست. رژیم صهیونیستی دهه‌ها است به بهانه یهودی کشی در جریان جنگ جهانی دوم، از کشورهای اروپایی و امریکا کمک‌های مالی و حمایت‌های نظامی هنگفتی دریافت کرده است. علاوه بر منفعت اقتصادی، این رژیم سال‌ها حمایت‌های دیپلماتیک زیادی از سوی امریکا و برخی از کشورهای اروپایی و حتی برخی دولت‌های مرتجع عربی در جهان اسلام دریافت و از طریق همین حمایت‌های سیاسی و رسانه‌ای، موجودیت خود را در مجامع بین‌المللی توجیه کرده است.
صهیونیست‌ها سال‌ها است هولوکاست را به صنعتی پرسود برای خود تبدیل کرده‌اند و از طریق روایت‌های افسانه‌ای که حول آن بافته‌اند، به بدوی‌ترین و ضدبشری‌ترین شکل ممکن به کشتار و جنایت علیه فلسطینیان دست می‌زنند، بی‌آنکه به هیچ شخص یا نهاد حقوق بشری در عالم پاسخگو باشند. نه صهیونیست‌ها پاسخگو بوده‌اند و نه دولت‌های حامی اسرائیل، از این رژیم - ولو به نحو نمایشی - توضیحی خواسته‌اند. اینکه چرا امروز فلسطینیان باید تاوان کشتار فرضی یهودیان را بدهند، پرسشی بنیادی است که پاسخ آن را وجدان بیدار گروه‌های مقاومت و مردم آزاده در سراسر دنیا می‌دانند، حتی اگر چند دولت وابسته و استبدادی و سازمان‌های حقوق بشری بی‌خاصیت نخواهند به آن پاسخ دهند. ناگفته نماند همان طور که نظام سلطه، دهه‌ها است از صنعت پرسود هالیوود بهره‌های کلان اقتصادی و فرهنگی برده و طرح‌های سیاسی خود را در پس پرده نمایش پنهان کرده، صنعت هولوکاست هم از یک‌سو، ابزاری بوده برای تحقق و تحکیم سلطه بر سرزمین تاریخی فلسطین و غارت منابع جهان اسلام و از سوی دیگر، مهر سکوتی بوده بر دهان افراد و گروه‌های حامی مظلومان.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و یکصد و شانزده
 - شماره هشت هزار و یکصد و شانزده - ۰۹ بهمن ۱۴۰۱