سفر به ایران برای انتقام عشق نافرجام

گروه حوادث/ مرد افغانستانی که برای انتقام خونین از هم‌ولایتی خود غیرقانونی به ایران آمده بود یک هفته پس از ارتکاب جنایت دستگیر شد.

​​​​​​​به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، جمعه 9 دی‌ماه، رهگذران در حال عبور از خیابانی در باقرشهر شهرری بودند که با بدن نیمه‌جان مرد جوانی مواجه شدند. به‌دنبال تماس آنها با اورژانس، مرد جوان به بیمارستان منتقل اما با توجه به جراحات عمیقی که داشت، تسلیم مرگ شد.گزارش این جنایت مرموز از سوی کادر درمانی بیمارستان به بازپرس کشیک قتل و تیم جنایی اعلام شد. پلیس در بازرسی از جیب‌های مقتول، مدارک شناسایی او را به‌دست آورد و مشخص شد گل‌محمد، حدود یک سال قبل از افغانستان برای کار به ایران آمده است.
در حالی که تحقیقات برای شناسایی خانواده گل‌محمد و عاملان قتل ادامه داشت، مرد جوانی به اداره آگاهی رفت و با معرفی خود به عنوان برادر مقتول گفت: سال گذشته، برادرم با مردی به نام حفیظ اختلاف پیدا کرد و برای پایان دادن به این اختلاف‌ها و نجات جانش مجبور به ترک کشور شد.
 او مخفیانه و قاچاقی به ایران آمد و در اینجا مشغول به کار شد. در این مدت با ما در تماس بود اما یک دفعه تماس‌هایش قطع شد، وقتی با همکارانش تماس گرفتیم آنها خبر قتل برادرم را دادند و برای پیگیری پرونده راهی ایران شدم. احتمال می‌دهم عامل این جنایت حفیظ است و برای انتقام از برادرم چنین کاری کرده باشد.
وقتی تیم جنایی دوربین‌های مداربسته اطراف محل جنایت را مورد بازبینی قرار دادند مشخص شد مرد جوان در حال تردد در خیابان بوده که ناگهان سه نفر راه را بر او سد کرده و یکی از آنها با ضربه چاقو، او را نقش زمین کرده و متواری شدند.تصاویر مردان جنایتکار از دوربین‌های مداربسته به‌دست آمد و زمانی که به برادر مقتول نشان داده شد، او قاتل را شناسایی کرد و گفت: عامل اصلی جنایت حفیظ است، او همان مردی است که با برادرم مشکل داشت و گل محمد برای فرار از دست او به ایران آمد.
تحقیقات برای دستگیری عامل این جنایت ادامه داشت تا اینکه برادر گل‌محمد بار دیگر به پلیس مراجعه کرد و سرنخ اصلی را دست مأموران داد: ساعاتی قبل یکی از هم‌ولایتی‌هایم که حفیظ را دیده است به من تلفن زد و گفت وقتی برای خرید بیرون رفته بود در سوپرمارکت حفیظ را دیده و او را تعقیب کرده و متوجه شده که در یک ساختمان نیمه‌ساز نگهبان است.
با اطلاعاتی که برادر مقتول در اختیار تیم جنایی قرار داد، مأموران راهی محل شده و حفیظ را بازداشت کردند. مرد جوان در تحقیقات اولیه به قتل با همدستی دو نفر از دوستانش اعتراف کرد. با اعتراف او، بازپرس جنایی دستور بازداشت دو همدستش را نیز صادر کرد و متهم در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد.
گفت‌و‌گو با متهم
چرا مرتکب قتل شدی؟
من عاشق دختری از طایفه مقتول شده بودم. او هم به من علاقه‌مند بود و می‌خواستیم با هم ازدواج کنیم. اما زمانی که گل‌محمد از ماجرا با‌خبر شد، از آنجا که خانواده دختر را می‌شناخت، کاری کرد که با این ازدواج مخالفت کنند. وقتی ازدواجم به‌هم خورد، کینه گل‌محمد را به دل گرفتم و مصمم شدم از او انتقام بگیرم.
چرا گل‌محمد این ازدواج را به‌هم زد؟
برای اینکه او هم قبلاً عاشق دختری از طایفه ما بود اما به خاطر مخالفت خانواده‌اش، نتوانست با آن دختر ازدواج کند به همین خاطر کاری کرد ازدواج من هم به‌هم بخورد.
چرا به ایران آمدی؟
وقتی فهمیدم او ازدواجم را به‌هم زده در کشورمان سراغش رفتم و درگیری به‌وجود آمد. حتی چند نفر از دو طایفه مجروح شدند اما گل‌محمد فرار کرد و مخفیانه از کشور خارج شد. می‌دانستم یا به ایران می‌رود یا به ترکیه، در جست‌و‌جو و تحقیقی که داشتم فهمیدم به ایران آمده است. من هم به ایران آمدم، چند ماهی طول کشید تا محل کارش را پیدا کردم و سراغش رفتم.
شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟
با همان دوستم که مخفیگاه گل‌محمد را لو داده بود و یکی دیگر از هم‌ولایتی‌هایم، راهی محل کارش شدیم. ساختمان را زیر نظر گرفتیم و زمانی که گل‌محمد برای خرید از ساختمان بیرون آمد او را تعقیب کرده و در محلی خلوت جلویش را گرفتیم و من انتقام عشق نافرجامم را از او گرفتم.
بعد از جنایت چه کردی؟
محل کار قبلی‌ام را تغییر دادم و در ساختمان دیگری مشغول کار شدم.
صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و نود و هفت
 - شماره هشت هزار و نود و هفت - ۱۷ دی ۱۴۰۱