معجزه کلاسها و کتابها
حسن نمکدوست
استاد علوم ارتباطات
من عضو کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بودم و کتابهای زیادی میخواندم اما «کنت مونت کریستو» نوشته الکساندر دوما را هیچ وقت از یادم نمیبرم. برای یک کودک 10 ساله شخصیت فوقالعاده شگفت انگیز ادموند دانتس که مصایب زیادی را به ناحق تحمل کرد ولی توانست بر این روحیه که انتقام دنیا را زیبا میکند غلبه کند، بسیار جذاب بود. ادموند دانتس به توانایی تلافی رسید اما ترجیح داد از کنش تلافی جویانه دست بردارد. مانند تعبیری که ماندلا به کار میبرد؛ «می بخشم اما فراموش نمیکنم.» داستان «کنت مونت کریستو» برای من چنین معنایی داشت و این داستان در آن سن و سال بسیار دراماتیک و پر کشش و تأثیرگذار بود.
اما نقطه عطف داستان خوانی من کلاسهای شیوه نگارش و فارسی امروز استاد فرجالله صبا در دانشکده علوم ارتباطات بود و مفهوم کتاب خواندن را برای من در سال 1355 و وقتی دانشجوی او شدم معنا کرد. استاد صبا کتاب «شازده کوچولو» را برای کلاس شیوه نگارش و «سووشون» را برای کلاس فارسی مشخص کرد و در طول کلاس کتابها را میخواندیم و دربارهاش بحث میکردیم. او سطر به سطر این داستانها را میخواند و دربارهاش توضیح میداد و علاوه بر این فهرست بلندبالایی از کتابهای داستان و شعر در اختیار ما گذاشت و به نوعی ما را تشویق و تا حدودی ملزم کرد که آنها را بخوانیم و سر کلاسها درباره این کتابها بحث میکردیم. اینکه با فرد مسلطی مانند استاد صبا کتاب بخوانی و چم و خم و لایههای مختلف آن را کشف کنی معجزهای بود.
فقط هم درباره داستان نبود. او شعر نو را روی تخته مینوشت و سطر به سطر دربارهاش توضیح میداد و به این ترتیب جهان ادبیات را بهصورت مأنوس از نگاه روزنامه نگار برایمان مطرح کرد. آنچه در این کلاسها به ما آموخت پیوند میان ادبیات و زندگی بود. ما میشنیدیم که ادبیات آیینه زندگی، اندیشهها و کنش هاست اما استاد صبا تلاش کرد به ما بیاموزد ادبیات چگونه جهان را برای ما معنا و بازسازی میکند. اینکه ادبیات یعنی زندگی ما.
نام نویسندگانی مانند آلبر کامو، گابریل گارسیا مارکز و کریستوفر مارلو را برای اولین بار در این کلاس شنیدم و آنقدر این مطالعه اثرگذار بود که در پایان سال فکر میکردیم شاعر و داستان نویس شدهایم.
البته تنها در زمینه ادبیات این اتفاق نیفتاد. دکتر عبدالحمید ابوالحمد که استاد علوم سیاسی بود و در دانشکده ما هم تدریس میکرد ابتدای سال فهرستی از کتابهای روزآمد عالم سیاست را که زبانی نسبتاً عمومی داشت در اختیار بچهها قرار میداد تا آنها را مطالعه کنیم. مجموعه کتابهای سیاست امروز که به مسائل مشخصی که در جهان بود میپرداخت و در کلاس درباره کتابها صحبت میکردیم و پنجرهای به سوی موضوعات مختلف به روی ما گشوده میشد.
کتابخوانی با استاد پروژه مهمی در دانشگاه است که به نظر من مغفول مانده است. دانشجویان اکنون در دانشگاه همزمان با استاد کتاب نمیخوانند در صورتی که وقتی با یک استاد مسلط همزمان کتاب میخوانید شروع به کشف جهان میکنید. معتقدم یکی از مواردی که در نظام دانشگاهی از دست دادیم همین است و مبنا قرار دادن کتاب بهعنوان یکی از مهمترین پایههای پیشرفت کلاس در نظام دانشگاهی ما گم شده است. کتاب رکن بیبرو برگرد مدرسه و دانشگاه است و باید جزء لاینفک زندگی دانشجو و دانشآموز باشد اما این مفهوم کمرنگ شده است.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه