
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

بهبود سیستم ایمنی با سفره امن غذایی
فریبا خان احمدی
خبرنگار
ایرانیها پنج برابر مردم دنیا شکر مصرف میکنند، چهار برابر مردم جهان نوشابههای قندی می خورند، سه برابر استاندارد جهانی نمک مصرف میکنند، همچنین سرانه مصرف روغن هم در ایران از سرانه مردم جهان سبقت گرفته است. از طرفی، مصرف برخی از مواد غذایی مضر در میان ایرانیان شایع است و از طرف دیگر، سرانه مصرف غذاهای مفید در ایران مثل تخم مرغ و لبنیات و گوشت قرمز و ماهی نیز بسیار کمتر از متوسط مصرف سایر کشورهای جهان است. بررسی قیمت تورم خوراکیهای مفید بیانگر این واقعیت است که برنامه غذایی ما به جز فرهنگ و عادات غذایی، با قیمت غذاهم ارتباط دارد. میانگین جهانی مصرف تخم مرغ بهعنوان یکی از مهمترین منبع دریافت پروتئین در سال 250 عدد تخم مرغ است و ایرانیها سالانه 60 تخم مرغ کمتر از میانگین جهانی میخورند. آمار سرانه مصرف لبنیات نیز در ایران نگران کننده است. ایرانیها یک چهارم میانگین جهانی شیر، ماست، پنیر و دوغ میخورند. همچنین بر اساس اعلام معاونت امور دام وزارت کشاورزی در سال ٩٨ سرانه مصرف گوشت قرمز در ایران به 10 تا 12 کیلوگرم در سال میرسد؛ این در حالی است که میانگین مصرف گوشت قرمز در جهان تا ٢١کیلوگرم گزارش شده است. البته این ماجرا بنا به گفته مدیر کل دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ارتباط مستقیم با قیمت غذا در ایران و شیوع ناامنی غذایی دارد. در این شرایط سؤال این است که برای بهبود وضع کنونی امنیت غذایی بویژه در استانهای کم برخوردار و حاشیه شهرها چه باید کرد؟ این سؤال را شاید بتوان یکی از مهمترین دغدغههای این روزهایمان به شمار آورد اینکه چه خوراکی بخوریم تا سیستم دفاعی بدنمان تقویت شده و احتمال ابتلای ما به ویروس کرونا و آنفلوانزای فصلی را کاهش دهد.
اکنون بعد از گذشت چند ماه از شیوع بیماری کووید19 در کشور، تأثیر کمبود مواد مغذی و برخی ویتامینها بر ابتلا به ویروس کرونا برای بسیاری از متخصصان حوزه تغذیه مسجل شده است. آنطور که مدیر کل دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت میگوید: «اپیدمی ویروس کرونا در همه کشورهای جهان تبعات اقتصادی فراوانی بهدنبال داشته که مهم ترینش افزایش ناامنی غذایی است». پژوهشهای جهانی میگوید ممکن است بیش از نیمی از مردم جهان بهدلیل تأثیرات ویروس کرونا فقیر شوند. آخرین گزارش آکسفام (نهاد جهانی مبارزه با فقر و نابرابری) نشان میدهد؛ ویروس کرونا بیش از آنکه افراد را بیمار کند، آنها را گرسنه میکند. برای مثال مشاغلی که فاقد دستمزد ثابت هستند، در شرایط همهگیری ویروس با مشکلات اساسی در تداوم معاش خویش روبهرو میشوند.
مؤسسه پژوهشی سیاستهای بینالمللی تغذیه هشدار داده است که همهگیری کووید19 بر تغذیه جهانی آثار خطرناکی دارد: «این بحران موقعیت تغذیهای گروههای آسیبپذیر را از طریق چند سازوکار ویران خواهد کرد؛ میتوان انتظار داشت که کیفیت رژیم غذایی کشورهای با درآمد متوسط و پایین با کاهش خطرناکی روبهرو شود.» سازمان بهداشت جهانی و فائو (سازمان خواروبار و کشاورزی) نیز پیشبینی کرده اند پیامدهای اقتصادی کرونا عدد 820 میلیون آدم گرسنه در جهان را بهطور چشمگیری افزایش خواهد داد. متخصصان تأکید دارند بهدلیل تبعات اقتصادی کرونا احتمال بالا رفتن
سوء تغذیه در کودکان و مادران باردار، تولد نوزادان نارس و کم وزن و کمبود ریز مغذیها و ویتامینهای آ، سی و روی بیشتر میشود.
به گفته دکتر زهرا عبداللهی؛یکی از مداخلاتی که توجه محققان مختلف را در روزهای همهگیری ویروس کرونا به خود جلب کرده است اثر دریافت آنتی اکسیدانهای مختلف بویژه ویتامین سی و ویتامین آ در مدیریت و کاهش علائم کرونا ویروس است. نشان دادهشده است که ویتامین C اثرات ضدویروسی در مراحل اولیه عفونتهای ویروسی دارد و در دفاع علیه عوامل عفونی به سیستم ایمنی کمک میکند.
افزایش شانس ابتلا به کرونا با چاقی و سوءتغذیه
دکتر عبداللهی با بیان اینکه در شرایط فعلی کرونا سوء تغذیه از نوع کم خوری و کمبود دریافت مواد مغذی منجر به تضعیف سیستم ایمنی بدن میشود و شانس ابتلا به کووید19 را افزایش می دهد، عنوان میکند: سوءتغذیه ناشی از کمبود دریافت و سوءتغذیه ناشی از چاقی میتواند شانس ابتلا به کووید19 را زیاد کند. همچنین شانس ابتلا و مرگ و میر ناشی از ابتلا به کرونا در افراد چاق بیشتر است.
تعریف علمی تغذیه مناسب به این معناست که باید در رژیم غذایی تعادل و تنوع وجود داشته باشد.تعادل یعنی نیازمندی تغذیه مردم به اندازه توصیه شده تأمین شود. تنوع مواد غذایی هم یعنی انواع گروههای غذایی شامل سبزیها، میوهها، لبنیات، گوشت و تخم مرغ در برنامه غذایی هر فردی باید وجود داشته باشد. سؤالی که پیش میآید این است اگر سطح درآمد افراد کم باشد یا جزو دهکهای درآمدی پایین جامعه باشند آیا میتوانند تغذیه سالم و مناسب داشته باشند یا نه؟
پاسخ مدیر کل دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت به این سؤال مثبت است: «علم تغذیه میگوید؛ اگر افراد از جایگزین مناسب مواد غذایی که در هر گروه غذایی قرار گرفته استفاده کنند و دانش و فرهنگ تغذیه را بدانند میتوانند با منابع موجود و در اختیار، نیازهای تغذیهایشان را تأمین کنند. برای مثال در شرایطی که منابع پروتئین حیوانی گوشت و مرغ و ماهی جزو اقلام گران قیمت است و دهکهای درآمدی پایین قدرت خرید این منابع غذایی را ندارند متخصصان تغذیه توصیه میکنند حبوبات بهعنوان منبع پروتئین ارزان جایگزینی برای تأمین منبع پروتئین حیوانی است. اگرچه در حال حاضر قیمت اقلام غذایی گران است ولی وقتی قیمت یک کیلو حبوبات را با یک کیلو گوشت مقایسه میکنیم میبینیم حبوبات بهعنوان منبع پروتئینی ارزانتر در دسترس است.» او با تأکید بر اینکه ارتقای دانش و فرهنگ تغذیهای مردم این امکان را فراهم میکند از منابع موجود و در دسترس درست استفاده کنند، میافزاید: مردم پیش از افزایش قیمت شیر و لبنیات، بهدلیل عادات و فرهنگ غذایی غلط کمتر از این گروه غذایی استفاده میکردند. الان هم که قیمتشان بالاتررفته بازهم مصرفشان کمتر از قبل شده است معنی اش این است که مصرف شیر حذف یا خیلی کمتر میشود در حالی که طبق توصیه متخصصان تغذیه هر فردی باید روزانه دو واحد در روز از گروه شیر و لبنیات استفاده کند. هر واحد شیر به اندازه یک لیوان است. البته برخی گروهها از جمله مادران باردار بهدلیل جنینشان حداقل باید 3 واحد شیر و لبنیات مصرف کنند. کودکان در سنین بلوغ دستکم 3 واحد در روز باید شیر و لبنیات بخورند. اینکه کسی بهدلیل عادات غذایی و بالا رفتن قیمت شیر و لبنیات نتواند در طولانی مدت این گروه مواد غذایی را مصرف کند با پیامدهایی همچون کمبود کلسیم مواجه میشود که موجب افزایش پوکی و شکستگی خود بخودی استخوان میشود.»
دکتر عبداللهی میگوید: «وقتی افزایش قیمت اتفاق میافتد دهکهای درآمدی پایین سریعتر از بقیه مردم متأثر میشوند یعنی امنیت غذایی در این خانوادهها به خطر میافتد به این معنی که کودکان زیر 5 سال و مادران باردار با کمبود انواع ریز مغذی مثل کمبود آهن و روی مواجه میشوند که منابع غنی دریافت این ویتامینها پروتئین حیوانی است.
متخصصان توصیه میکنند؛ هر فردی باید روزانه حداقل دو تا چهار واحد در روز میوه مصرف کند. میوهها منبع غنی و مهمی از تأمین ویتامینهای آ و سی هستند. کمبود هر دو این ویتامین افراد را در معرض ابتلا به بیماریهای فصلی و ضعف سیستم دفاعی بدن قرار میدهد.بهگفته مدیر کل دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت؛ در شش ماهه دوم سال همزمان با بیماریهای تنفسی و ویروسی از جمله کرونا درگیر خواهیم بود. طبق برخی نظریه ها؛ کمبود ویتامینهای آ و سی منجربه تضعیف سیستم ایمنی بدن شده و احتمال ابتلا به کرونا را بیشتر میکند.
او با اشاره به اینکه بحران کرونا بهدلیل تبعات اقتصادی امنیت غذایی را نیز به خطر میاندازد، عنوان میکند: «از جمله تبعات اقتصادی کرونا بیکاری و کاهش درآمد عدهای از مردم است که البته در همه جای دنیا اتفاق میافتد به هر حال در این بحران کارخانهها و کارگاهها بهدلیل کاهش تولید و افزایش قیمت مواد اولیه و کاهش واردات و صادرات تحت تأثیر قرار میگیرند و همه اینها تبعاتی را بهدنبال دارد که مهم ترینش افزایش
نا امنی غذایی است برای همین هم امنیت غذایی در دهک درآمدی پایین و اقشار ضعیف جامعه به خطر میافتد. افزایش نا امنی غذایی معنایش این است کشورها و دولتها در شرایط کرونا باید تمهیداتی بیندیشند تا بحث ناامنی غذایی بیشتر نشود. در کشور ما نیز این خطر بهدلیل کرونا یحتمل است اینکه در اقشار ضعیف و کم درآمد یا برخی مناطق کم برخوردار که وضعیت امنیت غذاییشان مطلوب نیست گروههای آسیب پذیر در تغذیهشان دچار مشکل نشوند.
وزارت بهداشت برای مقابله با این پیامدهای ناشی از تبعات اقتصادی کرونا چه اقداماتی برای مناطق محروم و مادران باردار انجام میدهد؟ دکتر عبداللهی پاسخ این سؤال را اینگونه بیان میکند: «یکسری اقدامات حمایتی با کمک سازمانها در حال انجام است یکی از برنامههای ما بهعنوان بخش بهداشت این است که از طریق خانههای بهداشت و مراقبین سلامت و بهورزهای فعال در شبکه بهداشت کودکان زیر 5 سال و زنان باردار دچار سوء تغذیه را بواسطه داشتن پرونده الکترونیک سلامت شناسایی میکنیم و سبد غذایی متناسب با نیازمندی انرژی و پروتئین دریافتی در اختیارشان قرار میدهیم. البته در برخی موارد برای این افراد کارت هوشمند در نظر گرفته شده است که از طریق فروشگاههای خاصی اقلام غذایی تعریف شده را با کارت هوشمندشان خریداری کنند.»
واریز کمک معیشت خانوار برای کودکان دچار سو تغذیه
بهگفته دکتر عبداللهی؛ تاکنون 38 هزار کودک زیر 5 سال دچار سوءتغذیه با کمک کمیته امداد امام خمینی(ره) شناسایی شده است بدین ترتیب که طبق برنامه کمک معیشت خانوار ماهانه پولی را به حساب سرپرست خانوار واریز میکنند برای مثال برای هر فرد به ازای 5 ماه یک تا 2 میلیون تومان در نظر گرفته شده است. در دو ماه گذشته حدود 40 هزار مادر باردار دچار سوءتغذیه نیز شناسایی شدند و در حال حاضر میزان پوشش دهی بهدلیل شیوع کرونا بیشتر شده است. علاوه بر این از طریق خانههای بهداشت و مراکز جامع خدمات سلامت توزیع مکملها و ریز مغذیهای رایگان در مناطق کم برخوردار، حاشیه شهرها و مناطق روستایی شروع شده است. همچنین خیرین از طریق معاونتهای بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی سبد غذایی در اختیار کودکان نیازمند قرار میدهند. سبدغذایی هر منطقه بسته به نیاز غذایی آن منطقه تعریف شده است و بهورزها به خانوادهها روش مصرف بهینه مواد غذایی را آموزش میدهند. او در پایان تأکید کرد که استانهای سیستان و بلوچستان، خوزستان و هرمزگان طبق آخرین بررسی ملی «وضعیت ریزمغذیها» جزو استانهای ناامن غذایی به حساب میآیند اما اینکه مطالعات ثابت کند ناامنی غذایی در شیوع کرونا تأثیر دارد هنوز انجام نشده ولی کاملاً مسجل است وقتی ناامنی غذایی وجود دارد ابتلا به کرونا در آن مناطق هم بیشتر است چون سیستم ایمنی عملکرد خیلی ضعیفی دارد و شدت بیماری بیشتر خواهد شد.

سند برادری و خونشریکی
کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» کتاب احترامبرانگیزی است. هم به سبب موضوعش و هم به سبب شیوه نگارش آن. خاطرات رزمندگان افغانستانی دفاع مقدس موضوع اصلی این کتاب ۵۲۸ صفحهای است؛ کتابی که محمدسرور رجایی در مقدمه این گونه معرفیاش کرده: «این اثر حاصل چهارده سال پژوهش است؛ سالهایی که تلخیها و شیرینیهای بسیاری برایم داشته است. از برکت همین گفتوگوها تقریباً با تمام محورهای عملیاتی آشنا شدهام. میدانم که زاغه شهید رستمپور کجاست و چگونه با رشادت مبارزان هموطنم و با اهدا کردن چند شهید دوباره احیا شده است. میدانم که آقای عزیزجعفری اگرچه امروز بهدنبال آهنقراضه، کوچههای جنوب تهران را درمینوردد؛ روزگاری در فتح حاجعمران، آرپیجیزن قهاری بوده است. میدانم حاجی نصرت، پیرمرد خوشبرخورد روزگار ما، چگونه غرور سرد و پربرف ارتفاعات کوه ریجاب را با همرزمانش آب میکرده است. این کتاب میخواهد روایتگری کند تا همه بدانند دو ملت ایران و افغانستان یگانه هستند. هم خونشریکاند و هم غمشریک.» کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» مجموعهای از ۱۹ مصاحبه است که از این ۱۹ نفر ۲ نفر ایرانی و مابقی رزمندگان افغانستانی حاضر در جبهههای جنگ ایران و عراق هستند. شیوه محمدسرور رجایی برای روایت خاطرات هریک از رزمندگان افغانستانی گرم و صمیمانه است. هرکدام از مصاحبهها یک دیباچه دارند که در آن محمدسرور رجایی شیوه یافتن آن رزمنده و پشت صحنه مصاحبه با او و مهمترین بخشهای مصاحبه را در سه یا چهار صفحه از زبان خودش روایت میکند. در این روایتها با مشکلات متعددی که برای جمعآوری مصاحبهها وجود داشته است آشنا میشویم.
مهاجران افغانستانی چرا و چگونه به جبهههای جنگ ایران و عراق میرفتند؟
عشق به یادگیری و فعالیت در ایران، آرمانهای امام خمینی(ره) و اسلام، جو جامعه ایران در آن روزها و کارآموزی برای حضور در جبهههای جنگ افغانستان با شوروی اصلیترین انگیزههای حضور مهاجران افغانستانی در جبهههای جنگ ایران و عراق بوده است. در خاطرات
۲ نفر از رزمندگان افغانستانی (امانالله امینی و غلامقادر ناصری) میخوانیم که آنها عشق تحصیل در ایران را داشتند؛ اما بهدلیل فراهم نشدن شرایط تحصیل، رهسپار دورههای آموزشی نظامی شدند:
«هر چند هم من و هم پدرم به تحصیل علاقه داشتیم، ولی بهخاطر اینکه مقطع بالاتری برای تحصیل در روستای ما نبود، پدرم از من خواست تا در رسیدگی به فعالیت اقتصادی خانواده و مشکلات مردم منطقه به او یاری برسانم... در سال ۱۳۶۲ به ایران آمدم و ساکن شهر قم شدم، بیآنکه بدانم اینجا هم برای یادگیری مشکلات دیگری بر سر راهم است. چون مدرک شناسایی معتبری نداشتم نتوانستم در ایران شامل مدرسه شوم. بنابراین راه دیگری را رفتم. آن زمان من و امثال من میتوانستیم در سپاه آموزش ببینیم...» البته در بین رزمندگان بودند کسانی که دورههای بهیاری و پزشکی دیدند و کسانی که پس از پایان جنگ توانستند در دانشگاهها و حوزههای علمیه ایران به عطششان برای تحصیل پاسخ بگویند.
«مهاجران افغانستان، برخی بهدلیل ناامنی و جنگ، خانه و کاشانهشان را رها کرده بودند. برخی هم برای تحصیل و امرار معاش و عدهای نیز صرفاً با هدف آموزش نظامی از پایگاههای جهادیشان رهسپار ایران شدند. ورود مهاجران افغانستانی به ایران همزمان شده بود با هجوم رژیم بعثی عراق به شهرهای جنوبی ایران. در روزگاری که ایران درگیر جنگی نابرابر با نیروهای متجاوز بعثی بود دست از حمایت مجاهدان افغانستانی برنداشت. طرح حمایت و آموزش مجاهدان افغانستانی که تا پیش از تجاوز عراق در افغانستان اجرا میشد این بار در خاک ایران و زیر نظر مرکز آموزش نهضتهای اسلامی به مرحله اجرا درآمد. در آن زمان اطلاعات سپاه، مسئولیت این مرکز را به عهده داشت...» شیوه اعزام مهاجران افغانستانی به جبهههای جنگ ایران و عراق یکسان بوده است و بدون تأیید و معرفی دفاتر نهضتهای اسلامی افغانستان هیچ فردی برای دورههای آموزشی پذیرفته نمیشد. حضور در جبهههای ایران و عراق پس از دوره آموزشی نیز امری کاملاً اختیاری بوده است. برخی از رزمندگان به چشم دوره عملی آموزشیشان، برخی بهدلیل عشق به آرمانهای امام خمینی(ره) و برخی برای تشکر از مربیان ایرانیشان رهسپار جبهههای جنگ ایران و عراق میشدند. در بین آنان تعداد زیادی پس از چند ماه جنگ در جبهههای ایران و عراق رهسپار افغانستان شدند.
رزمندگان افغانستانی در جبهههای جنگ ایران و عراق به چه کارهایی مشغول میشدند؟
«بسیاری از آنها در کارهای تدارکاتی و پشتیبانی، از پادگانهای تهران گرفته تا پشت جبههها خدمت کردهاند. از سنگرسازی گرفته تا آشپزی، تا رانندگی کامیونهای سنگین تا حضور در بخش بهداری و امداد جبهه، تا فعالیت در بیمارستان شهید بقایی تا تعمیرات تانک تا آرپیجیزنی و تا هرچه نمیدانیم حضور داشتهاند.»اما حضور این رزمندگان خیلی مؤثرتر و متنوعتر از این حرفها بوده است. رزمندگان تیپ ابوذر در ارتفاعات کردستان هم مسئولیت مبارزه با سربازان عراقی را داشتند و هم مسئولیت مبارزه با افراد حزب کومله را: «تا زمانی که آنجا بودیم، هیچگاه نیروهای کومله نتوانستند وارد منطقه شوند، چون جنگ چریکی بود و بچههای افغانستان با تجربهای که در کوههای افغانستان داشتند بخوبی از پسشان برمیآمدند.»
رزمندگان افغانستانی بعد از جنگ چه شدند؟
سرنوشت رزمندگان افغانستانی حاضر در جنگ ایران و عراق یکی از موارد قابل توجه در مجموعه خاطرات کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» است. بسیاری از این رزمندگان بهدلیل اینکه انگیزهشان از حضور در جبههها مادی نبود، با وجود جانباز و شیمیایی شدن به سراغ نهادهای ایرانی نرفتند و همچون یک مهاجر عادی به زندگیشان در ایران ادامه دادند: «ذهنم درگیر شغل مردی رزمنده بود که در روزهای جنگ، تانکهای دشمنان بعثی را با گلولههای آرپیجی تبدیل به آهنقراضه میکرد؛ اما حالا با جمع کردن آهنقراضههای ضایعاتی، مخارج زندگی خود و فرزندانش را درمیآورد و روزگار میگذراند.»
یا محمدعلی حسنی که کارگری میکند تا برای خانوادهاش در افغانستان پول بفرستد یا ناصر حسنی که در یک کارگاه نجاری کارگر است یا اسدالله توکلی که در میدان آزادی تهران دستفروشی میکند یا... برخی نیز تحت پوشش کمکهای بنیاد شهید و ایثارگران قرار گرفتند. برخی پس از دو دهه توانستند پرونده جانبازی تشکیل بدهند و تحت پوشش قرار بگیرند.
افرادی همچون سید محمد حسینی و محمدابراهیم جلالی نیز پس از سالها میل به جهاد و جنگ را از دست ندادند و با شروع جنگ سوریه با داعش رهسپار این کشور شدند.
در این میان بیمهریهایی نیز دیدند: «با اینکه داوطلبانه به جبهه ایران رفته بودم، ماهیانه ۱۲۰ تومان حقوق جیبخرجی به ما میدادند؛ اگرچه برای پول به جبهه نرفته بودم و انگیزهام فقط اطاعت امر امام خمینی(ره) بود. در سال ۱۳۶۶ که گرفتار مشکلات اقتصادی شدید شدم، یک بار پیش آقای کروبی رئیس وقت بنیاد شهید رفتم. از من پرسید: کجایی هستی؟ گفتم: افغانستانی. در جوابم گفتند: در این شرایط ما نمیتوانیم به خارجیها کمک کنیم. دولت بودجه ندارد. فرض کن چند هزار افغانستانی به جبهه رفته باشند؛ ما که نمیتوانیم به همه آنها کمک کنیم!»
تیپ ابوذر
یکی از موضوعات بسیار مهم کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» تیپ ابوذر است؛ تیپی که بهصورت کامل از مجاهدان افغانستانی تشکیل شده بود و طی دو نوبت ۶۰۰ نیروی آموزشدیده افغانستانی را راهی جبهههای ایران و عراق کرد. بخش سوم این کتاب به مصاحبه با محمدرضا حکیم جوادی، فرمانده ایرانی این تیپ اختصاص دارد. حکیمجوادی در این مصاحبه کوتاه از تاریخچه شکلگیری این تیپ و رشادتها و سرنوشت این تیپ صحبت میکند.
در جای جای کتاب نیز سایر رزمندگان که گاه خود از اعضای تیپ ابوذر بودهاند رشادتها و توانمندیهای این تیپ را بخوبی توصیف میکنند؛ تیپی که حکیمجوادی در توصیفشان میگوید:
«حزبالله و عراقیها مجاهدند و ما خاک کفششان را سرمه چشممان میکنیم اما این برادران افغانستانی چیز دیگرند.»

اخبـــار
واعظی: وزرای کشور و بهداشت
از افزایش آمار مبتلایان و فوتیهای کرونا نگران هستند
رئیس دفتر رئیسجمهوری درباره افزایش آمار مبتلایان و فوتیهای کرونا، گفت: اگر لازم باشد برای اعمال محدودیتها برای موارد خاص بهصورت مقطعی تصمیم میگیریم.
به گزارش ایسنا، محمود واعظی در حاشیه جلسه هیأت دولت در پاسخ به احتمال اعمال محدودیتهای جدید برای مقابله با کرونا، گفت: با توجه به تجربهای که در دو موج اول و دوم کرونا داشتیم، کمیتههای زیرمجموعه ستاد مقابله با کرونا این مهارت و آمادگی را پیدا کردهاند که سریع عکسالعمل نشان دهند ولی در برخی فعالیتها به دقت بیشتری در رعایت دستورالعملها نیاز دارد و برای برخی فعالیتها در شرایط سخت باید تصمیماتی بگیریم که در گذشته هم همین کار را کردیم.
وی ادامه داد: سه یا چهار هفته قبل سفرهایی انجام شده و تعداد مبتلایان و بستریها و فوتیها زیاد شده است و باید از اول فکر یک ماه دیگر را کنیم. افزایش تعداد مبتلایان بهدلیل اقدامات یک ماه قبل است. در ستاد ملی مبارزه با کرونا وزیر بهداشت و وزیر کشور گزارش دادند و نگران بودند که مبتلایان زیاد شدهاند. بنا بر رصد شرایط داریم و اگر لازم باشد برای موارد خاص بهصورت مقطعی تصمیم میگیریم چون سلامت مردم برای ما از همه چیز دیگری مهمتر است.
وی افزود: امروز جلسه رؤسای کمیتههای ستاد مرکزی کرونا و همچنین روز شنبه جلسه ستاد کرونا برگزارخواهد شد و برای اعمال محدودیتها تصمیمگیری میشود.
واعظی همچنین خبر داد که پروژههایی در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری و وزارت ورزش افتتاح میشود.
معاون معماری شهردار تهران:
تهران در حال دوقطبی شدن است
معاون معماری و شهرسازی شهرداری تهران گفت: تهران در حال حرکت به سمت دوقطبی شدن است، در نتیجه محلات فقرا، در یکسو و محلات داراها در سوی دیگر در حال پیش روی است.
به گزارش ایرنا، عبدالرضا گلپایگانی دیروز در نشست خبری آنلاین با خبرنگاران، در اینباره افزود: این روند ناخوشایند دوقطبی شدن شهر تهران، به دلیل نگاه صرف اقتصادی، سوداگری زمین و تجمع خدمات در بخشهایی از شهر و گرانی مسکن رخ داده و در حال پررنگ شدن است.
وی با بیان اینکه عمر سکونت در محلات تهران زیر سه سال است، گفت: این به معنی کاهش احساس تعلق به محله و شهر است که یکی از دلایل آن گرانی مسکن است و به نوبه خود تلاش کردیم از طریق ارتقای کیفیت محلات، آن را جبران کنیم و در این راستا پروژههای کوچک مقیاس برای تأمین خدمات و کمک به زندگی بهتر مردم در دستور قرار گرفت.
معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران گفت: شعار «شهری برای همه» و پروژههای مناسبسازی در این راستا مورد هدف قرار گرفتند و تلاش میکنیم تا شهر را برای همه از معلولان گرفته تا سالمندان مناسبسازی کنیم.
325 میلیون تومان برای 5 آمپول رمدسیویر تقلبی
رئیس انجمن داروسازان تهران گفت: بستر گستردهای از شبکههای قاچاق ایجاد شده است که داروهای کرونایی را با قیمت چند ده میلیون تومان بدون اینکه آن داروها اصیل باشند، به فروش میرسانند.
آقای سیدحمید خویی در حاشیه جلسه کمیته تأمین داروی ستاد کرونا تهران در مصاحبه اختصاصی با خبرگزاری صدا و سیما افزود: متأسفانه موضوع قاچاق دارو در اولویت ستاد مبارزه با قاچاق کالا قرار ندارد و بستر گستردهای از شبکههای قاچاق ایجاد شده است که داروهای کرونایی را با قیمت چند ده میلیون تومان بدون اینکه آن داروها اصیل باشند، به فروش میرسانند.
وی گفت: متأسفانه برخی پزشکان بهجای نسخه نویسی، شماره تلفن قاچاقچی دارو را به همراه بیمار میدهند و اخیراً شاهد بودم که یکی از همراهان بیماران 325 میلیون تومان بابت 5 آمپول رمدسیویر تقلبی پرداخت کرده بود.
وی افزود: شاهدیم که برخی نیازهای دارویی که ضروری نیستند تجویز میشوند، بیمارستانهای دانشگاهی باید بر روند تجویز و مصرف داروها کنترل داشته باشند و درمانهای دارویی کرونا باید سیاست ملی روشن داشته باشد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
بهبود سیستم ایمنی با سفره امن غذایی
-
سند برادری و خونشریکی
-
اخبـــار

اخبارایران آنلاین