
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

برنج با «زهکشی زیرزمینی» خودکفا می شود؟
زیستبوم: 200 نفر از استادان دانشگاه، کارشناسان و تشکلهای محیط زیستی و منابع طبیعی کشور در نامهای به رئیسجمهور با دلیل علمی و فنی، مخالفت خود را با طرح بدون مطالعه و مشارکت ذینفعان در تصمیمگیری «احداث و ساماندهی زیرساختهای منابع آب و خاک شمال کشور» اعلام کردند و نسبت به عواقب زیست محیطی، آلودگیهای آبی و خاکی، از بین رفتن منابع آبی در شمال و کاهش تولید برنج هشدار دادند.
آنها در این نامه، طرح 102 میلیون هکتاری زهکشی و بهسازی اراضی کشاورزی را در 3 استان شمالی، طرحی فاقد مطالعات فنی، اقتصادی، محیط زیستی و اجتماعی دانستهاند که به تصویب و مرحله تأمین اعتبار و اجرا رسیده است. کارشناسان، تخصیص همزمان بودجه برای «مطالعه» و «اجرا» را غیرقانونی و فسادزا دانسته و مینویسند: «لازم بوده تصمیمگیری برای صورت گرفتن طرح با مشارکت کامل ذینفعان و کارشناسان صورت گیرد که این امر کاملاً نادیده گرفته شده است. ذینفعان و کارشناسان امر حتی از وجود چنین طرحی نیز مطلع نبودهاند. این مناطق نظامهای بهرهبرداری و اقلیم بسیار متنوعی دارند که خصوصیات آنها کاملاً نادیده گرفته شده است. همچنین مطالعات عمیق اجتماعی صورت نگرفته است.»
امضاکنندگان این نامه همچنین هشدار میدهند: «صورت گرفتن 3 کشت در اراضی شالیزاری، هدفی غیرعملی و غیرمنطقی است. به منظور ارتقای تولید برنج، فرصتهای تجربهشده و کمهزینهتری وجود دارد و زهکشی زیرزمینی اراضی شالیزاری در سطح وسیع در شرایط فعلی، نه تنها در اولویت نیست بلکه پایداری تولید در این اراضی را بشدت مختل خواهد کرد. همچنین در نبود امکان زهکشی کنترل شده، امکان کشت زمستانه با بازدهی مناسب وجود ندارد. این طرح، منابع آبی مناطق شمالی کشور را تحت فشار بیشتری قرار خواهد داد. بهعلاوه، زهکشی اراضی شالیزاری در سطح کلان، آلودگیهای منابع آب سطحی و زیرزمینی، محیط زیست و تالابهای منطقه را نسبت به شرایط فعلی تشدید خواهد کرد. بنابراین، لازم است قبل از تکمیل مطالعات فنی، اقتصادی-اجتماعی و محیط زیستی مورد تأیید و حصول استانداردهای فنی در مزارع آزمایشی، و مشارکت کامل ذینفعان در تصمیمگیری، از هرگونه توسعه زهکشی زیرزمینی در اراضی شالیزاری در مقیاس وسیع، اکیداً پرهیز شود.»
آنها واردات حدود یک میلیون تن برنج در سال برای تأمین غذای دوم مردم کشور را سبب خروج میزان قابل توجهی ارز از کشور و فشار مضاعف بر اقتصاد ملی در شرایط سخت تحریم میدانند و یک راهکار مطمئن میدهند: «علیرغم چالشهای متعدد محیط زیستی، پتانسیلهای نسبتاً مناسبی برای افزایش تولید برنج در دو استان اصلی تولیدکننده این محصول (مازندران و گیلان) بدون تغییرات ساختاری قابل توجه و با روشهای ترویجی و مدیریتی وجود دارد.»
به گفته آنها طرحی با مقیاس اجرایی 1.2 میلیون هکتار و با اعتبار 3 میلیارد دلار (۷۳ هزار میلیارد تومان)، بدون انجام مطالعات فنی، اقتصادی، محیط زیستی و اجتماعی، به تصویب و مرحله تأمین اعتبار و اجرا رسیده و 700 میلیارد تومان از این اعتبار هم تخصیص یافته است.
آنها میگویند این تخصیص اعتبار در حالی اتفاق افتاده که کارشناسان و ذینفعان، حتی از وجود چنین طرحی مطلع نبوده و تنها بعد از مذاکرات تأمین اعتبار این طرح بزرگ و از طریق مصاحبه وزیر جهاد کشاورزی، از آن مطلع شدهاند.
برای آنها مشخص نیست چگونه برای طرحی که حتی نیاز به انجام آن و کلیات آن مورد سؤال است، مذاکرات تأمین اعتبار صورت گرفته است! «فرزین فرهادی» مدیر آب و خاک جهاد کشاورزی در پاسخ به این انتقاد میگوید: «بخشی از بودجه طرح به مطالعات اختصاص خواهد یافت.» اما این پاسخ که در شبکههای اجتماعی داده شد نتوانست کارشناسان منتقد طرح را متقاعد کند. آنها همزمان بودن مطالعات و اجرا را بر خلاف هر نوع رویه قانونی و منطقی دانسته و فسادزا میدانند. چنین رویه ناصوابی در تصویب و تأمین اعتبار طرحها بدون انجام مطالعات لازم یا همزمان با شروع مطالعات صوری، تنها منجر به اتلاف شدید منابع مالی کشور شده و عوارض جبرانناپذیری برای تولید کشاورزی و معیشت و زیست مردم خواهد داشت.
کارشناسان در این نامه خواستار مطالعات عمیق در مقیاس کوچک قبل از انجام هرگونه عملیات اجرایی در مقیاس بزرگتر- زهکشی اراضی شالیزاری شده - و نوشتهاند: «زهکشی زیرزمینی اراضی شالیزاری، تنها در شرایط بسیار خاص و دقیق مطالعاتی و تنها در مقیاس بسیار کوچک، بررسی شده است. براساس نظر متخصصین، قبل از توسعه زهکشی در سطح بزرگتر، ابتدا لازم است در طول چند سال با احداث چند مزرعه آزمایشی در سطوح محدود در حد کمتر از 10 هکتار، اثرات و ابعاد متعدد طرح ارزیابی شده و استانداردها و معیارهای طراحی تدوین شود.»
افزایش سطح تحت پوشش زهکشی زیرزمینی، تنها در صورت کسب عملکرد رضایتبخش در مزارع آزمایشی و به صورتی کاملاً تدریجی امکانپذیر خواهد بود. در کل، زهکشی سطحی برای بسیاری از شالیزارها کافی است و شاید در موارد جزئی به زهکشی زیرزمینی نیاز باشد. همچنین از نظر فنی، اجرایی و مدیریتی، زهکشی زیرزمینی اراضی شالیزاری امری بسیار پیچیده بوده و امکان عدم موفقیت و آسیبزایی آن زیاد است. آنها انجام 3 کشت در سال را هم از نظر علمی منطقی نمیدانند و مینویسند: «از اهداف اصلی طرح، انجام 3 کشت در اراضی شالیزاری به صورت کشت اول و کشت مجدد برنج و کشت زمستانه سایر محصولات است، اما سه کشت متوالی به دلایل زیر امکانپذیر نیست: 1) از نظر تقویم کشت، تنها امکان کشت مجدد برنج «یا» کشت زمستانه وجود دارد و سه کشت متوالی حتی با استفاده از ارقام زودرس مقدور نیست. 2) در راستای حفظ پایداری خاک و سیستم تولید، لازم است در برخی فصول، مزرعه به صورت آیش رها شود که این امر مورد توجه قرار نگرفته است. 3) تناوب برنج - کلزا، نیازمند رعایت ملاحظات مدیریتی و زراعی خاص، از جمله رعایت زمان کاشت و برداشت آنها به منظور کنترل بهتر آفات است؛ این امر نیز عامل محدودکنندهای برای 3 کشت در سال است.
آنها با توجه به نبود امکان زهکشی زیرزمینی «کنترلشده»، موفقیت کشت زمستانه (از جمله کلزا) را کاملاً زیر سؤال میبرند و مینویسند: «از اهداف اصلی این طرح، انجام کشت زمستانه کلزا و محصولات دیگر در اراضی شالیزاری است. دستیابی به عملکرد قابل انتظار در کشت زمستانه، مستلزم فراهم کردن شرایط زهکشی زیرزمینی «کنترلشده» است. برای کشت زمستانه، لازم است در دورههای ابتدایی و انتهایی کشت متناوب برنج که عموماً مقدار بارندگی کم است، با استفاده از زهکشی کنترلشده، عمق سطح ایستابی را کنترل کرد تا استفاده بهتری از رطوبت خاک به عمل آید. این فرایند نیازمند نصب سازههای کنترل و مدیریت پیچیده آنها است که در حال حاضر غیرقابل اجرا است. با این شرایط، کشت دوم بسیار کمبازده خواهد بود و این هدف تولیدی نیز به صورت مطلوب محقق نخواهد شد.
همچنین در شرایط فعلی، هزینه مستقیم احداث زهکشی زیرزمینی در اراضی شالیزاری، بیش از 100 میلیون تومان در هکتار است و با توجه به مدت قرارداد و تورم، هزینههای این طرح بسیار فراتر از رقم فعلی نیز خواهد شد که ضربه سنگینی بر بیتالمال وارد میکند. بیتردید، با احتساب هزینههای تخریب محیط زیستی و اجتماعی، هزینه این طرح بسیار بیشتر خواهد بود. با توجه به آسیبهای متعدد مذکور، لازم است به جای صرف مبالغ هنگفت در فعالیتهای عمرانی مطالعهنشده و فاقد توجیه مانند زهکشی در مقیاس وسیع، از روشهای کمهزینهتر و پربازدهتر که ذکر شد، برای امنیت غذایی استفاده کرد.
جهاد کشاورزی زهکشی را طرحی «پر محبت» خواند!
کارشناسان و فعالان حوزه محیط زیست و منابع طبیعی که برای جلوگیری از انجام عملیات زهکشی بدون پشتوانه کارشناسی در تمام اراضی قابل کشت سه استان شمالی به رئیس جمهور نامه نوشتند از فضای مجازی هم استفاده کردند تا سؤالات خود را از «فرزین فرهادی» مدیر آب و خاک سازمان جهاد کشاورزی مازندران بهعنوان یکی از استانهای محل اجرای طرح بپرسند. هیچ یک از سؤالات آنها پاسخی از سوی فرهادی نیافت و هیچ جوابی نیز برای این سؤال که آیا کشاورزان سه استان شمالی از این طرح خبر دارند یا با آن موافق هستند، نگرفتند. عجیبترین پاسخ او به سؤال کارشناسان مبنی بر اینکه چرا اعتباری سه میلیارد دلاری به یک طرح مطالعه نشده اختصاص یافته است بود. او گفت: «همزمان با اجرای طرح، مطالعات طرح هم انجام خواهد گرفت.» او اوضاع کشاورزی در استانهای شمالی را نامساعد دانست و گفت: «ما دچار یک مشکل به اسم «ماندابی» در اراضی هستیم. حجم عظیمی از نزولات جوی سهم این دو استان است. 75 درصد از بارشها و نزولات ما در فصولی میبارد که قابلیت استفاده ندارد و آسیبزا است.» او طرح زهکشی اراضی سه استان شمالی را جامع خواند و گفت: «این طرح مدتی است که مطرح است. بحث فقط احداث زهکشهای زیرزمینی در اراضی کشاورزی نیست. من خودم کارشناس کشاورزی هستم و در زمینهای کشاورزی استان رشد و نمو کردم. کشاورزی نیاز به توسعه دارد. استان نیاز به تجهیزات و زهکشی دارد. اعتبارات هرساله دولت هم قطره چکانی است، برای همین برنامه نوسازی و تجهیز زهکشی استان که از سال 70 شروع شده در نهایت به تجهیز یک سوم اراضی منجر شده است» او گفت:«بخشی از اراضی کشاورزی استان قابلیت زهکشی دارد که باید روی آنها مطالعه و کار کرد.»
فرهادی بحث را به سمت آب بندانهای استان برد و گفت: «با توجه به کندی ساخت سد در استان مازندران اگر ما بتوانیم دو نوبت آب مطمئن در اوایل خرداد و اوایل تیرماه را با استفاده از آب بندانها تأمین کنیم میتوانیم 340 میلیون متر مکعب آب ذخیرهسازی کنیم.» فرهادی سیستم آبیاری کشور را سنتی و زهکشی و باعث افزایش راندمان آب دانست و گفت: «ان شاءالله این طرح با هزار و یک محبت دیگر بتواند به ما کمک کند.» او در واکنش به کارشناسان معترض که گفتهاند طرح بدون حضور صاحبنظران و کارشناسان به تصویب رسیده گفت: «برای مطالعات بیشتر از نقطه نظر همه استادان فن و مراکز توسعه و تحقیق برنج استفاده میکنیم.»
او زهکشی را راهی دانست که اجازه میدهد بدون جایگزینی یک کشت، در اراضی کشاورزی شمالی در پاییز، کلزا تولید شود. فرهادی گفت که پس از 30 سال کار در اراضی شمالی به عینه شاهد افزایش محصول برنج در کشت اول با اجرای زهکشی بوده است، چون خصوصیات فیزیکی شیمیایی خاک بهبود پیدا میکند. او گفت: «حتی درختان 10 تا 20 سال باغهای مرکبات سیاه بیشه که باروری بسیار حداقلی داشتند با زهکشی تولید محصول بیشتری پیدا کردند.» او این حرفها را در پاسخ به نگرانی کارشناسانی زد که زهکشی در اراضی شمالی را باعث آلودگی آب و خاک، از بین رفتن مواد مغذی در خاک، کاهش تولید گندم و از دست رفتن اراضی میدانند تا آنطور که کارشناسان به «ایران»میگویند دست خالیتر و دلنگرانتر از قبل بهدنبال راهی برای جلوگیری از اجرای یک طرح مطالعه نشده باشند. نامهنگاری به رئیس جمهور نتیجه همین دلنگرانی است.
آنها در این نامه، طرح 102 میلیون هکتاری زهکشی و بهسازی اراضی کشاورزی را در 3 استان شمالی، طرحی فاقد مطالعات فنی، اقتصادی، محیط زیستی و اجتماعی دانستهاند که به تصویب و مرحله تأمین اعتبار و اجرا رسیده است. کارشناسان، تخصیص همزمان بودجه برای «مطالعه» و «اجرا» را غیرقانونی و فسادزا دانسته و مینویسند: «لازم بوده تصمیمگیری برای صورت گرفتن طرح با مشارکت کامل ذینفعان و کارشناسان صورت گیرد که این امر کاملاً نادیده گرفته شده است. ذینفعان و کارشناسان امر حتی از وجود چنین طرحی نیز مطلع نبودهاند. این مناطق نظامهای بهرهبرداری و اقلیم بسیار متنوعی دارند که خصوصیات آنها کاملاً نادیده گرفته شده است. همچنین مطالعات عمیق اجتماعی صورت نگرفته است.»
امضاکنندگان این نامه همچنین هشدار میدهند: «صورت گرفتن 3 کشت در اراضی شالیزاری، هدفی غیرعملی و غیرمنطقی است. به منظور ارتقای تولید برنج، فرصتهای تجربهشده و کمهزینهتری وجود دارد و زهکشی زیرزمینی اراضی شالیزاری در سطح وسیع در شرایط فعلی، نه تنها در اولویت نیست بلکه پایداری تولید در این اراضی را بشدت مختل خواهد کرد. همچنین در نبود امکان زهکشی کنترل شده، امکان کشت زمستانه با بازدهی مناسب وجود ندارد. این طرح، منابع آبی مناطق شمالی کشور را تحت فشار بیشتری قرار خواهد داد. بهعلاوه، زهکشی اراضی شالیزاری در سطح کلان، آلودگیهای منابع آب سطحی و زیرزمینی، محیط زیست و تالابهای منطقه را نسبت به شرایط فعلی تشدید خواهد کرد. بنابراین، لازم است قبل از تکمیل مطالعات فنی، اقتصادی-اجتماعی و محیط زیستی مورد تأیید و حصول استانداردهای فنی در مزارع آزمایشی، و مشارکت کامل ذینفعان در تصمیمگیری، از هرگونه توسعه زهکشی زیرزمینی در اراضی شالیزاری در مقیاس وسیع، اکیداً پرهیز شود.»
آنها واردات حدود یک میلیون تن برنج در سال برای تأمین غذای دوم مردم کشور را سبب خروج میزان قابل توجهی ارز از کشور و فشار مضاعف بر اقتصاد ملی در شرایط سخت تحریم میدانند و یک راهکار مطمئن میدهند: «علیرغم چالشهای متعدد محیط زیستی، پتانسیلهای نسبتاً مناسبی برای افزایش تولید برنج در دو استان اصلی تولیدکننده این محصول (مازندران و گیلان) بدون تغییرات ساختاری قابل توجه و با روشهای ترویجی و مدیریتی وجود دارد.»
به گفته آنها طرحی با مقیاس اجرایی 1.2 میلیون هکتار و با اعتبار 3 میلیارد دلار (۷۳ هزار میلیارد تومان)، بدون انجام مطالعات فنی، اقتصادی، محیط زیستی و اجتماعی، به تصویب و مرحله تأمین اعتبار و اجرا رسیده و 700 میلیارد تومان از این اعتبار هم تخصیص یافته است.
آنها میگویند این تخصیص اعتبار در حالی اتفاق افتاده که کارشناسان و ذینفعان، حتی از وجود چنین طرحی مطلع نبوده و تنها بعد از مذاکرات تأمین اعتبار این طرح بزرگ و از طریق مصاحبه وزیر جهاد کشاورزی، از آن مطلع شدهاند.
برای آنها مشخص نیست چگونه برای طرحی که حتی نیاز به انجام آن و کلیات آن مورد سؤال است، مذاکرات تأمین اعتبار صورت گرفته است! «فرزین فرهادی» مدیر آب و خاک جهاد کشاورزی در پاسخ به این انتقاد میگوید: «بخشی از بودجه طرح به مطالعات اختصاص خواهد یافت.» اما این پاسخ که در شبکههای اجتماعی داده شد نتوانست کارشناسان منتقد طرح را متقاعد کند. آنها همزمان بودن مطالعات و اجرا را بر خلاف هر نوع رویه قانونی و منطقی دانسته و فسادزا میدانند. چنین رویه ناصوابی در تصویب و تأمین اعتبار طرحها بدون انجام مطالعات لازم یا همزمان با شروع مطالعات صوری، تنها منجر به اتلاف شدید منابع مالی کشور شده و عوارض جبرانناپذیری برای تولید کشاورزی و معیشت و زیست مردم خواهد داشت.
کارشناسان در این نامه خواستار مطالعات عمیق در مقیاس کوچک قبل از انجام هرگونه عملیات اجرایی در مقیاس بزرگتر- زهکشی اراضی شالیزاری شده - و نوشتهاند: «زهکشی زیرزمینی اراضی شالیزاری، تنها در شرایط بسیار خاص و دقیق مطالعاتی و تنها در مقیاس بسیار کوچک، بررسی شده است. براساس نظر متخصصین، قبل از توسعه زهکشی در سطح بزرگتر، ابتدا لازم است در طول چند سال با احداث چند مزرعه آزمایشی در سطوح محدود در حد کمتر از 10 هکتار، اثرات و ابعاد متعدد طرح ارزیابی شده و استانداردها و معیارهای طراحی تدوین شود.»
افزایش سطح تحت پوشش زهکشی زیرزمینی، تنها در صورت کسب عملکرد رضایتبخش در مزارع آزمایشی و به صورتی کاملاً تدریجی امکانپذیر خواهد بود. در کل، زهکشی سطحی برای بسیاری از شالیزارها کافی است و شاید در موارد جزئی به زهکشی زیرزمینی نیاز باشد. همچنین از نظر فنی، اجرایی و مدیریتی، زهکشی زیرزمینی اراضی شالیزاری امری بسیار پیچیده بوده و امکان عدم موفقیت و آسیبزایی آن زیاد است. آنها انجام 3 کشت در سال را هم از نظر علمی منطقی نمیدانند و مینویسند: «از اهداف اصلی طرح، انجام 3 کشت در اراضی شالیزاری به صورت کشت اول و کشت مجدد برنج و کشت زمستانه سایر محصولات است، اما سه کشت متوالی به دلایل زیر امکانپذیر نیست: 1) از نظر تقویم کشت، تنها امکان کشت مجدد برنج «یا» کشت زمستانه وجود دارد و سه کشت متوالی حتی با استفاده از ارقام زودرس مقدور نیست. 2) در راستای حفظ پایداری خاک و سیستم تولید، لازم است در برخی فصول، مزرعه به صورت آیش رها شود که این امر مورد توجه قرار نگرفته است. 3) تناوب برنج - کلزا، نیازمند رعایت ملاحظات مدیریتی و زراعی خاص، از جمله رعایت زمان کاشت و برداشت آنها به منظور کنترل بهتر آفات است؛ این امر نیز عامل محدودکنندهای برای 3 کشت در سال است.
آنها با توجه به نبود امکان زهکشی زیرزمینی «کنترلشده»، موفقیت کشت زمستانه (از جمله کلزا) را کاملاً زیر سؤال میبرند و مینویسند: «از اهداف اصلی این طرح، انجام کشت زمستانه کلزا و محصولات دیگر در اراضی شالیزاری است. دستیابی به عملکرد قابل انتظار در کشت زمستانه، مستلزم فراهم کردن شرایط زهکشی زیرزمینی «کنترلشده» است. برای کشت زمستانه، لازم است در دورههای ابتدایی و انتهایی کشت متناوب برنج که عموماً مقدار بارندگی کم است، با استفاده از زهکشی کنترلشده، عمق سطح ایستابی را کنترل کرد تا استفاده بهتری از رطوبت خاک به عمل آید. این فرایند نیازمند نصب سازههای کنترل و مدیریت پیچیده آنها است که در حال حاضر غیرقابل اجرا است. با این شرایط، کشت دوم بسیار کمبازده خواهد بود و این هدف تولیدی نیز به صورت مطلوب محقق نخواهد شد.
همچنین در شرایط فعلی، هزینه مستقیم احداث زهکشی زیرزمینی در اراضی شالیزاری، بیش از 100 میلیون تومان در هکتار است و با توجه به مدت قرارداد و تورم، هزینههای این طرح بسیار فراتر از رقم فعلی نیز خواهد شد که ضربه سنگینی بر بیتالمال وارد میکند. بیتردید، با احتساب هزینههای تخریب محیط زیستی و اجتماعی، هزینه این طرح بسیار بیشتر خواهد بود. با توجه به آسیبهای متعدد مذکور، لازم است به جای صرف مبالغ هنگفت در فعالیتهای عمرانی مطالعهنشده و فاقد توجیه مانند زهکشی در مقیاس وسیع، از روشهای کمهزینهتر و پربازدهتر که ذکر شد، برای امنیت غذایی استفاده کرد.
جهاد کشاورزی زهکشی را طرحی «پر محبت» خواند!
کارشناسان و فعالان حوزه محیط زیست و منابع طبیعی که برای جلوگیری از انجام عملیات زهکشی بدون پشتوانه کارشناسی در تمام اراضی قابل کشت سه استان شمالی به رئیس جمهور نامه نوشتند از فضای مجازی هم استفاده کردند تا سؤالات خود را از «فرزین فرهادی» مدیر آب و خاک سازمان جهاد کشاورزی مازندران بهعنوان یکی از استانهای محل اجرای طرح بپرسند. هیچ یک از سؤالات آنها پاسخی از سوی فرهادی نیافت و هیچ جوابی نیز برای این سؤال که آیا کشاورزان سه استان شمالی از این طرح خبر دارند یا با آن موافق هستند، نگرفتند. عجیبترین پاسخ او به سؤال کارشناسان مبنی بر اینکه چرا اعتباری سه میلیارد دلاری به یک طرح مطالعه نشده اختصاص یافته است بود. او گفت: «همزمان با اجرای طرح، مطالعات طرح هم انجام خواهد گرفت.» او اوضاع کشاورزی در استانهای شمالی را نامساعد دانست و گفت: «ما دچار یک مشکل به اسم «ماندابی» در اراضی هستیم. حجم عظیمی از نزولات جوی سهم این دو استان است. 75 درصد از بارشها و نزولات ما در فصولی میبارد که قابلیت استفاده ندارد و آسیبزا است.» او طرح زهکشی اراضی سه استان شمالی را جامع خواند و گفت: «این طرح مدتی است که مطرح است. بحث فقط احداث زهکشهای زیرزمینی در اراضی کشاورزی نیست. من خودم کارشناس کشاورزی هستم و در زمینهای کشاورزی استان رشد و نمو کردم. کشاورزی نیاز به توسعه دارد. استان نیاز به تجهیزات و زهکشی دارد. اعتبارات هرساله دولت هم قطره چکانی است، برای همین برنامه نوسازی و تجهیز زهکشی استان که از سال 70 شروع شده در نهایت به تجهیز یک سوم اراضی منجر شده است» او گفت:«بخشی از اراضی کشاورزی استان قابلیت زهکشی دارد که باید روی آنها مطالعه و کار کرد.»
فرهادی بحث را به سمت آب بندانهای استان برد و گفت: «با توجه به کندی ساخت سد در استان مازندران اگر ما بتوانیم دو نوبت آب مطمئن در اوایل خرداد و اوایل تیرماه را با استفاده از آب بندانها تأمین کنیم میتوانیم 340 میلیون متر مکعب آب ذخیرهسازی کنیم.» فرهادی سیستم آبیاری کشور را سنتی و زهکشی و باعث افزایش راندمان آب دانست و گفت: «ان شاءالله این طرح با هزار و یک محبت دیگر بتواند به ما کمک کند.» او در واکنش به کارشناسان معترض که گفتهاند طرح بدون حضور صاحبنظران و کارشناسان به تصویب رسیده گفت: «برای مطالعات بیشتر از نقطه نظر همه استادان فن و مراکز توسعه و تحقیق برنج استفاده میکنیم.»
او زهکشی را راهی دانست که اجازه میدهد بدون جایگزینی یک کشت، در اراضی کشاورزی شمالی در پاییز، کلزا تولید شود. فرهادی گفت که پس از 30 سال کار در اراضی شمالی به عینه شاهد افزایش محصول برنج در کشت اول با اجرای زهکشی بوده است، چون خصوصیات فیزیکی شیمیایی خاک بهبود پیدا میکند. او گفت: «حتی درختان 10 تا 20 سال باغهای مرکبات سیاه بیشه که باروری بسیار حداقلی داشتند با زهکشی تولید محصول بیشتری پیدا کردند.» او این حرفها را در پاسخ به نگرانی کارشناسانی زد که زهکشی در اراضی شمالی را باعث آلودگی آب و خاک، از بین رفتن مواد مغذی در خاک، کاهش تولید گندم و از دست رفتن اراضی میدانند تا آنطور که کارشناسان به «ایران»میگویند دست خالیتر و دلنگرانتر از قبل بهدنبال راهی برای جلوگیری از اجرای یک طرح مطالعه نشده باشند. نامهنگاری به رئیس جمهور نتیجه همین دلنگرانی است.

زهکشی کم آبی شمال را تشدید می کند
مخالفان زهکشی زیرزمینی در تمام اراضی شمال کشور و کشت مجدد برنج یا کشت زمستانه را باعث تشدید کمآبی استانهای شمالی کشور میدانند و میگویند: «با اجرای زهکشی زیرزمینی و فراهمآوردن شرایط برای کشت مجدد برنج یا کشت زمستانه، حداقل 50 درصد بارندگیها که در شرایط موجود در سفرههای آبزیرزمینی یا آببندانها برای مصارف فعلی ذخیره میشود، مصرف خواهد شد. استفاده مجدد از زهآبهای خروجی از مزارع دارای زهکشی زیرزمینی نیز از نظر کیفی با محدودیتهایی مواجه است. جمیع این شرایط، سبب تشدید مشکلات کمآبی در استانهای شمالی خواهد شد.
این کارشناسان بر اساس مطالعات هشدار میدهند زهکشی زیرزمینی در اراضی شالیزاری باعث عوارضی جدی در خاک میشود. زهکشی زیرزمینی با ایجاد مسیرهای جریان ترجیحی و بهبود هدایت هیدرولیکی خاک، سبب تغییر ساختمان خاک شالیزار میشود. همچنین با زهکشی طولانی مدت، لایه هاردپن (نفوذ ناپذیر) در زیر لایه شخم، آسیب خواهد دید که این امر همانند مورد اول، سبب افزایش تلفات آب و مواد غذایی در دورههای آبیاری فصل کشت برنج میشود. بهره وری مصرف آب و مواد غذایی در مزارع برنج عموماً کم است و مدیریت نامناسب زهکشی، سبب کاهش بیشتر آنها و افزایش هزینههای محیط زیستی و اقتصادی در تولید پایدار برنج میشود.
با توجه به اثرات محیط زیستی متعدد زهکشی، از جمله افزایش آلودگی منابع آب پذیرنده زهآب، حتی زهکشی اراضی خشکهکاری مورد تردید است. آنها هشدار میدهند از آنجا که وضعیت سه استان شمالی کشور از نظر آلودگی آب و خاک به سم و کود، در شرایط فعلی نیز بسیار نامناسب است، لازم است زهکشی در شالیزارها به دلیل امکان تلفات بیشتر سموم و مواد غذایی، با تردید بیشتری پیگیری شود. همچنین، بخشی از اراضی شالیزاری غرقاب، زیستگاه انواع گونهها منجمله دوزیستان است که نسبت به آلودگی بسیار حساس هستند. این اراضی محل زمستانگذرانی انواع پرندگان آبزی و کنارآبزی نیز هستند که با زهکشی شالیزارها برای کشت دوم، این زیستگاهها از بین میروند.
به علاوه، با توجه به مصرف کنترل نشده کود و سموم، سیستم تککشتی برنج در شمال کشور، سبب آلودگی گسترده منابع آب و خاک شده است. کشت مجدد برنج با توجه به لزوم مصرف بیشتر این مواد، شرایط موجود را به مراتب وخیمتر مینماید. همچنین کشت مجدد برنج، مشکلات کمآبی در شمال کشور را به میزان زیادی افزایش خواهد داد.
این کارشناسان بر اساس مطالعات هشدار میدهند زهکشی زیرزمینی در اراضی شالیزاری باعث عوارضی جدی در خاک میشود. زهکشی زیرزمینی با ایجاد مسیرهای جریان ترجیحی و بهبود هدایت هیدرولیکی خاک، سبب تغییر ساختمان خاک شالیزار میشود. همچنین با زهکشی طولانی مدت، لایه هاردپن (نفوذ ناپذیر) در زیر لایه شخم، آسیب خواهد دید که این امر همانند مورد اول، سبب افزایش تلفات آب و مواد غذایی در دورههای آبیاری فصل کشت برنج میشود. بهره وری مصرف آب و مواد غذایی در مزارع برنج عموماً کم است و مدیریت نامناسب زهکشی، سبب کاهش بیشتر آنها و افزایش هزینههای محیط زیستی و اقتصادی در تولید پایدار برنج میشود.
با توجه به اثرات محیط زیستی متعدد زهکشی، از جمله افزایش آلودگی منابع آب پذیرنده زهآب، حتی زهکشی اراضی خشکهکاری مورد تردید است. آنها هشدار میدهند از آنجا که وضعیت سه استان شمالی کشور از نظر آلودگی آب و خاک به سم و کود، در شرایط فعلی نیز بسیار نامناسب است، لازم است زهکشی در شالیزارها به دلیل امکان تلفات بیشتر سموم و مواد غذایی، با تردید بیشتری پیگیری شود. همچنین، بخشی از اراضی شالیزاری غرقاب، زیستگاه انواع گونهها منجمله دوزیستان است که نسبت به آلودگی بسیار حساس هستند. این اراضی محل زمستانگذرانی انواع پرندگان آبزی و کنارآبزی نیز هستند که با زهکشی شالیزارها برای کشت دوم، این زیستگاهها از بین میروند.
به علاوه، با توجه به مصرف کنترل نشده کود و سموم، سیستم تککشتی برنج در شمال کشور، سبب آلودگی گسترده منابع آب و خاک شده است. کشت مجدد برنج با توجه به لزوم مصرف بیشتر این مواد، شرایط موجود را به مراتب وخیمتر مینماید. همچنین کشت مجدد برنج، مشکلات کمآبی در شمال کشور را به میزان زیادی افزایش خواهد داد.

زهکشی سه استان شمالی و سؤالات بیپاسخ!
محسن موسویخوانساری
دکترای تأسیسات آبیاری و فعال آب و محیط زیست
17بهمنماه سالجاری بود که وزیر جهاد کشاورزی در جمع خبرنگاران، از اجرای طرح 1/2 میلیون هکتاری زهکشی و بهسازی اراضی کشاورزی در سه استان شمالی کشور سخن گفت. او پیمانکار طرح را قرارگاه خاتمالانبیا معرفی و اعلام کرد: «تأمین هزینههای این طرح عظیم از طریق تهاتر نفت انجام میشود.» براساس اظهارات مجریان طرح، این طرح که با نام «طرح جامع احداث و ساماندهی زیرساختهای منابع آب و خاک» اعلام شده، قرار است با هزینه حدود 3میلیارد دلاری درنهایت به افزایش 20درصدی در کشت فعلی برنج، شروع کشت دوم برنج در نیمی از اراضی شالیزاری استانهای شمالی و کشت کلزا در قسمتی از اراضی بهسازی شده بهعنوان کشت سوم، اهداف اصلی خود را دنبال کند. گفته شده که در این طرح، اقدامات زیربنایی چون شبکههای زهکشی، شبکههای فرعی آبیاری، تجهیز و نوسازی اراضی و بهسازی آب بندانها انجام خواهد شد و در انتها بهرهبرداری از این اقدامات به شرکتهای تعاون روستایی محول میشود. در این طرح زیربنایی مقرر شده است که1/2میلیارد مترمکعب از آبهای جاری شده به سمت دریا برای جبران کمبود آب تأمین شود، از زهدار و ماندابی شدن اراضی جلوگیری به عمل آید و هرگونه تغییر کاربری اراضی کشاورزی و خرد شدن زمینهای اراضی متوقف شود. طرح براساس دادههای جهاد کشاورزی قرار است در کمتر از سه سال به برگشت سرمایه، خودکفا شدن برنج و تولید روغن کلزا منجر شود، اما شواهد موجود نشان میدهد این موفقیتها تنها روی کاغذ است. اینجا چند سؤال مهم مطرح میشود. با توجه به ابعاد وسیع و متنوع اقتصادی،اجتماعی چنین طرحی، آیا مطالعات جامع و کامل آن انجام شده است؟ آیا موضوع مشارکت ذینفعان و کشاورزان که از جمله نکات مغفول مانده پروژههای سالهای اخیر بوده، ملاحظه شده است؟ و آیا به استناد به طرح امنیت غذایی کشور چنین اقدامی در دستور کار مدیران بخش کشاورزی قرار گرفته است؟ برای مشخص شدن ابعاد سه سؤال فوق و اینکه پاسخ به آنها تاکنون مبهم است، پیشنهاداتی را بهعنوان اقدامات اولیه قبل از شروع عملیات اجرایی متذکر میشود.
الف) در این طرح از تجارب گذشته در وزارت جهاد کشاورزی و پتانسیلهای فعلی این وزارتخانه استفاده نشده است. توجه به کاهش خلأ عملکرد، یکی از این موارد است. خلأ عملکرد به اختلاف بین عملکرد واقعی کشاورزان و عملکردی که میتوان با مدیریت مطلوب بیشترین محصول را برداشت نمود، تعریف میشود. در طرح خلأ عملکرد و توان تولید محصولات زراعی در شرایط اقلیمی حال و آینده که در سالیان اخیر مطالعه شده، خلأ عملکرد حدود 50درصدی محصولات زراعی کشور و خصوصاً برنج در سه استان شمالی بهخوبی نشان میدهد که با رفع این خلأ از طریق بهبود مدیریت تولید در شالیزارهای فعلی، کنترل آفات، بیماریها و علفهای هرز، مدیریت آبیاری و کوددهی در زمان مناسب، پرورش نشای مناسب و کشت مکانیزه میتوان بین 1 تا 2تن در هکتار افزایش تولید در کشت برنج را شاهد بود.
ب) یکی از ظرفیتهای مهم وزارت جهاد کشاورزی، مرکز ترویج و توسعه تکنولوژی هراز وابسته به سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی است که در اهداف آن قید شده باید از طریق فناوری مربوط به مهندسی شالیزار، یکپارچهسازی اراضی، مکانیزاسیون و توانمندسازی جامعه محلی، به سمت افزایش بهرهوری محصولات زراعی حرکت نمود. در این خصوص بین سالهای 1363 تا 1383 مطالعات توسعه کشاورزی و طرح جامع دشت هراز در محدوده آمل و محمودآباد در سطح 100هزار هکتار با همکاری مؤسسه جایکا از کشور ژاپن انجام شد و تجارب خوبی در این خصوص حاصل شد. شاید با تقویت و گسترش اینگونه مراکز در سایر مناطق استانهای شمالی و در قالب اقدامات آموزشی، ترویجی و مشارکت با جامعه محلی، به نتایج خوبی برای افزایش بهرهوری دست یافت. مراکز علمی و تحقیقاتی متعدد در سه استان شمالی طی چند دهه اخیر، پژوهشهای متنوعی درخصوص افزایش بهرهوری برنج و کلزا داشتهاند که لازم است ابتدا نتایج این مطالعات گردآوری و به کار گرفته شود و سپس اقدامات اجرایی در سطوح اراضی شالیزاری را در گام دوم بهکار گرفت. نتایج یکی از این تحقیقات نشان میدهد که یکپارچهسازی اراضی شالیزاری، تولید برنج را حدود 25درصد افزایش و هزینههای تولید را حدود 25درصد کاهش میدهد.
ج) پروژه مدیریت جامع آبوخاک البرز در مناطق قائمشهر، بابل و بابلسر در سطح حدود 80هزار هکتار از اراضی شالیزاری بین سالهای 1383 تا 1390 با هدف تبدیل کشت سنتی به مکانیزه، کاهش هزینه تولید، افزایش بهرهوری از آب و در قالب استفاده از تشکلهای مردمی، انجام شد. در این طرح مقرر بود که با استفاده از وام حدود 140میلیون دلاری بانک جهانی و در اراضی آبخور سد البرز اقدامات فوق انجام شود که متأسفانه در میانه راه ناتمام ماند؛ لذا شاید بتوان گفت ادامه اجرای طرح مذکور که مشارکت جدی وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی و تشکلهای مردمی را شامل میشود، بر اجرای یک طرح جدید ارجح باشد.
لازم به ذکر است که در شرایط فعلی استانهای شمالی که قسمت مهمی از درآمد خانوار را تولیدات کشاورزی تشکیل میدهد، باید دقت نمود که خطاهایی حتی جزئی در پلان کلی طرح، میتواند آسیبهای جبرانناپذیری را به کشاورزی منطقه تحمیل نماید و خصوصاً اینکه تبعات زهکشی اراضی شالیزاری شاید به تخریب اراضی منجر شود، لذا پیشنهاد اول آن است که ابتدا مطالعات فنی و مدیریتی در پایلوتهای کوچک، همچنین مطالعات اجتماعی گسترده تکمیل شده و تجارب چند دهه گذشته جمعبندی شود و تنها در صورت نتایج مثبت مطالعات در پایلوتها و با تدوین استانداردهای فنی، مدیریتی و اجتماعی، مقیاس طرح به صورت کاملاً تدریجی و با سنجش مداوم اثرات، افزایش یابد. پیشنهاد دوم آن است که از همکاری کشورهای صاحب تجربه در زهکشی اراضی شالیزاری در این زمینه مانند کرهجنوبی، ژاپن و هلند استفاده شود و از ابتدای عملیات اجرایی همکاریهای بینالمللی فراموش نشود. پیشنهاد سوم اینکه از فعالیتهای جزیرهای بشدت اجتناب شده و نگاه مدیریت حوزهای بر موضوع داشته و تمام دستگاههای دولتی مستقر در سه استان شمالی مانند وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت صمت و سازمان محیط زیست بهطور مشترک چنین طرح بزرگی را شروع نمایند و فراموش نشود که هدف آبادی و پایداری سرزمین با تکیه بر توان زیستبوم هر منطقه و تولید ثروت برای مردم سه استان شمالی با استفاده کامل از مشارکت مردم بوده و بهطور جدی از اجرای هرگونه طرح فرمایشی بالا به پایین ممانعت به عمل آید.
دکترای تأسیسات آبیاری و فعال آب و محیط زیست
17بهمنماه سالجاری بود که وزیر جهاد کشاورزی در جمع خبرنگاران، از اجرای طرح 1/2 میلیون هکتاری زهکشی و بهسازی اراضی کشاورزی در سه استان شمالی کشور سخن گفت. او پیمانکار طرح را قرارگاه خاتمالانبیا معرفی و اعلام کرد: «تأمین هزینههای این طرح عظیم از طریق تهاتر نفت انجام میشود.» براساس اظهارات مجریان طرح، این طرح که با نام «طرح جامع احداث و ساماندهی زیرساختهای منابع آب و خاک» اعلام شده، قرار است با هزینه حدود 3میلیارد دلاری درنهایت به افزایش 20درصدی در کشت فعلی برنج، شروع کشت دوم برنج در نیمی از اراضی شالیزاری استانهای شمالی و کشت کلزا در قسمتی از اراضی بهسازی شده بهعنوان کشت سوم، اهداف اصلی خود را دنبال کند. گفته شده که در این طرح، اقدامات زیربنایی چون شبکههای زهکشی، شبکههای فرعی آبیاری، تجهیز و نوسازی اراضی و بهسازی آب بندانها انجام خواهد شد و در انتها بهرهبرداری از این اقدامات به شرکتهای تعاون روستایی محول میشود. در این طرح زیربنایی مقرر شده است که1/2میلیارد مترمکعب از آبهای جاری شده به سمت دریا برای جبران کمبود آب تأمین شود، از زهدار و ماندابی شدن اراضی جلوگیری به عمل آید و هرگونه تغییر کاربری اراضی کشاورزی و خرد شدن زمینهای اراضی متوقف شود. طرح براساس دادههای جهاد کشاورزی قرار است در کمتر از سه سال به برگشت سرمایه، خودکفا شدن برنج و تولید روغن کلزا منجر شود، اما شواهد موجود نشان میدهد این موفقیتها تنها روی کاغذ است. اینجا چند سؤال مهم مطرح میشود. با توجه به ابعاد وسیع و متنوع اقتصادی،اجتماعی چنین طرحی، آیا مطالعات جامع و کامل آن انجام شده است؟ آیا موضوع مشارکت ذینفعان و کشاورزان که از جمله نکات مغفول مانده پروژههای سالهای اخیر بوده، ملاحظه شده است؟ و آیا به استناد به طرح امنیت غذایی کشور چنین اقدامی در دستور کار مدیران بخش کشاورزی قرار گرفته است؟ برای مشخص شدن ابعاد سه سؤال فوق و اینکه پاسخ به آنها تاکنون مبهم است، پیشنهاداتی را بهعنوان اقدامات اولیه قبل از شروع عملیات اجرایی متذکر میشود.
الف) در این طرح از تجارب گذشته در وزارت جهاد کشاورزی و پتانسیلهای فعلی این وزارتخانه استفاده نشده است. توجه به کاهش خلأ عملکرد، یکی از این موارد است. خلأ عملکرد به اختلاف بین عملکرد واقعی کشاورزان و عملکردی که میتوان با مدیریت مطلوب بیشترین محصول را برداشت نمود، تعریف میشود. در طرح خلأ عملکرد و توان تولید محصولات زراعی در شرایط اقلیمی حال و آینده که در سالیان اخیر مطالعه شده، خلأ عملکرد حدود 50درصدی محصولات زراعی کشور و خصوصاً برنج در سه استان شمالی بهخوبی نشان میدهد که با رفع این خلأ از طریق بهبود مدیریت تولید در شالیزارهای فعلی، کنترل آفات، بیماریها و علفهای هرز، مدیریت آبیاری و کوددهی در زمان مناسب، پرورش نشای مناسب و کشت مکانیزه میتوان بین 1 تا 2تن در هکتار افزایش تولید در کشت برنج را شاهد بود.
ب) یکی از ظرفیتهای مهم وزارت جهاد کشاورزی، مرکز ترویج و توسعه تکنولوژی هراز وابسته به سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی است که در اهداف آن قید شده باید از طریق فناوری مربوط به مهندسی شالیزار، یکپارچهسازی اراضی، مکانیزاسیون و توانمندسازی جامعه محلی، به سمت افزایش بهرهوری محصولات زراعی حرکت نمود. در این خصوص بین سالهای 1363 تا 1383 مطالعات توسعه کشاورزی و طرح جامع دشت هراز در محدوده آمل و محمودآباد در سطح 100هزار هکتار با همکاری مؤسسه جایکا از کشور ژاپن انجام شد و تجارب خوبی در این خصوص حاصل شد. شاید با تقویت و گسترش اینگونه مراکز در سایر مناطق استانهای شمالی و در قالب اقدامات آموزشی، ترویجی و مشارکت با جامعه محلی، به نتایج خوبی برای افزایش بهرهوری دست یافت. مراکز علمی و تحقیقاتی متعدد در سه استان شمالی طی چند دهه اخیر، پژوهشهای متنوعی درخصوص افزایش بهرهوری برنج و کلزا داشتهاند که لازم است ابتدا نتایج این مطالعات گردآوری و به کار گرفته شود و سپس اقدامات اجرایی در سطوح اراضی شالیزاری را در گام دوم بهکار گرفت. نتایج یکی از این تحقیقات نشان میدهد که یکپارچهسازی اراضی شالیزاری، تولید برنج را حدود 25درصد افزایش و هزینههای تولید را حدود 25درصد کاهش میدهد.
ج) پروژه مدیریت جامع آبوخاک البرز در مناطق قائمشهر، بابل و بابلسر در سطح حدود 80هزار هکتار از اراضی شالیزاری بین سالهای 1383 تا 1390 با هدف تبدیل کشت سنتی به مکانیزه، کاهش هزینه تولید، افزایش بهرهوری از آب و در قالب استفاده از تشکلهای مردمی، انجام شد. در این طرح مقرر بود که با استفاده از وام حدود 140میلیون دلاری بانک جهانی و در اراضی آبخور سد البرز اقدامات فوق انجام شود که متأسفانه در میانه راه ناتمام ماند؛ لذا شاید بتوان گفت ادامه اجرای طرح مذکور که مشارکت جدی وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی و تشکلهای مردمی را شامل میشود، بر اجرای یک طرح جدید ارجح باشد.
لازم به ذکر است که در شرایط فعلی استانهای شمالی که قسمت مهمی از درآمد خانوار را تولیدات کشاورزی تشکیل میدهد، باید دقت نمود که خطاهایی حتی جزئی در پلان کلی طرح، میتواند آسیبهای جبرانناپذیری را به کشاورزی منطقه تحمیل نماید و خصوصاً اینکه تبعات زهکشی اراضی شالیزاری شاید به تخریب اراضی منجر شود، لذا پیشنهاد اول آن است که ابتدا مطالعات فنی و مدیریتی در پایلوتهای کوچک، همچنین مطالعات اجتماعی گسترده تکمیل شده و تجارب چند دهه گذشته جمعبندی شود و تنها در صورت نتایج مثبت مطالعات در پایلوتها و با تدوین استانداردهای فنی، مدیریتی و اجتماعی، مقیاس طرح به صورت کاملاً تدریجی و با سنجش مداوم اثرات، افزایش یابد. پیشنهاد دوم آن است که از همکاری کشورهای صاحب تجربه در زهکشی اراضی شالیزاری در این زمینه مانند کرهجنوبی، ژاپن و هلند استفاده شود و از ابتدای عملیات اجرایی همکاریهای بینالمللی فراموش نشود. پیشنهاد سوم اینکه از فعالیتهای جزیرهای بشدت اجتناب شده و نگاه مدیریت حوزهای بر موضوع داشته و تمام دستگاههای دولتی مستقر در سه استان شمالی مانند وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت صمت و سازمان محیط زیست بهطور مشترک چنین طرح بزرگی را شروع نمایند و فراموش نشود که هدف آبادی و پایداری سرزمین با تکیه بر توان زیستبوم هر منطقه و تولید ثروت برای مردم سه استان شمالی با استفاده کامل از مشارکت مردم بوده و بهطور جدی از اجرای هرگونه طرح فرمایشی بالا به پایین ممانعت به عمل آید.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
برنج با «زهکشی زیرزمینی» خودکفا می شود؟
-
زهکشی کم آبی شمال را تشدید می کند
-
زهکشی سه استان شمالی و سؤالات بیپاسخ!

اخبارایران آنلاین