
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

آغاز مهاجرت معکوس به مناطق مرزی
گروه اقتصادی | در هجدهمین هفته از آغاز بهرهبرداری طرحهای مهم ملی کشور، نوبت به استانهای کرمانشاه و ایلام رسید و پنجشنبه گذشته، رئیس جمهوری طرح عظیم توسعه منابع آب و خاک در نواحی مرزی در استانهای کرمانشاه و ایلام را بهرهبرداری کرد. طرحی که بر مبنای آن 23 هزار هکتار از اراضی استانهای کرمانشاه و ایلام برای افزایش سطح زیرکشت تجهیز و آمادهسازی شده است.
بنا بر دادههای دو وزارتخانه نیرو و جهاد کشاورزی که متولی این طرح بودهاند، در این پروژه مهم ملی با یکهزار و 773 میلیارد تومان سرمایهگذاری، برای 9240 نفر اشتغال ایجاد میشود. افتتاح سامانه انتقال آب و شبکههای اصلی و تأمین آب اراضی استانهای ایلام و کرمانشاه با اجرای وزارت نیرو، افتتاح شبکههای فرعی آبیاری و زهکشی و سامانههای نوین آبیاری استان کرمانشاه به مساحت 21 هزار و 590 هکتار و همچنین افتتاح شبکههای فرعی آبیاری و زهکشی و پروژه کنجانچم در استان ایلام به مساحت 1500 هکتار، با اجرای وزارت جهاد کشاورزی از جمله طرحهایی است که زیر ساختهای توسعه کشاورزی را در این دو استان فراهم میکند و روز پنجشنبه با دستور رئیس جمهوری در این استانهای مرزی به بهرهبرداری رسمی رسیدند.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، رئیس جمهوری افتتاح طرحهای عظیم ملی در ایران اسلامی را طی هر پنجشنبه حاوی پیام و علامت بزرگی از قدرت ملت ایران به بدخواهان از جمله امریکا، صهیونیسم و ارتجاع دانست و تأکید کرد که افتتاح این طرحهای عظیم نشان میدهد دشمنان با اعمال تحریمهای سخت نیز قادر نخواهند بود ملت ایران را از مسیر آبادانی و سازندگی کشورشان بازدارند.
آرزوی مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی
حسن روحانی در مراسم بهرهبرداری از این طرحها که از طریق ویدئوکنفرانس انجام شد؛ با اشاره به اقدامات انجام شده در سالهای اخیر بیان کرد: 23 هزار هکتار اراضی کشاورزی با اقدامات مهمی که در طول سالیان گذشته در این زمینه انجام گرفته است، به افتتاح رسید.
رئیس جمهوری افتتاح این طرح را لذت بخشتر از افتتاحهای هفتههای گذشته دانست و توضیح داد: در زمان جنگ تحمیلی و دفاع مقدس از این مناطق عبور میکردیم. از پیرانشهر گرفته تا خرمشهر و به کرات در این مسیر عبور و مرور داشتیم. از غرب تا جنوب کشور و یکی از آرزوها این بود که روزی فرا برسد و بتوانیم این مناطق را آباد کنیم.
وی ادامه داد: این را مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی بارها در سفری که در این مناطق بودیم جزو آرزوهایش بود و تکرار میکرد. لذا در اواخر دولت آقای هاشمی در سال 76 طرحی که امروز افتتاح شده آن روز در شورای عالی امنیت ملی مورد بررسی قرار دادیم و بهعنوان اولین مصوبات مربوط به پایان دولت ایشان و بعد در سال 81 و 82 این طرح را دنبال کردیم و مصوبات فراوانی داشتیم و اقدامات زیادی انجام شد.
رئیس جمهوری تصریح کرد: منتها حجم طرح بسیار عظیم و بزرگ بود. در این مناطق مرزی در طول بعد از انقلاب، تا ابتدای دولت یازدهم 28 سد احداث کردیم. در این دولت در طول 7 سال گذشته، 24 سد جدید را احداث کردیم. تونل بسیار عظیم و مهم نوسود که از شگفتیهای مهندسی در این منطقه بود در دولت یازدهم و قسمت اخیرش در دولت دوازدهم به اتمام رسید.
استفاده از8 میلیارد دلار منابع صندوق توسعه ملی با اذن رهبری
در ادامه روحانی از رهبر معظم انقلاب برای همراهی با اجرای این پروژه تشکر کرد و توضیح داد: در سال 93 وقتی این طرح را برای ایشان شرح دادم و خدمت ایشان گفتم که برای تکمیل این طرح نیاز به کمک صندوق داریم و 8 میلیارد دلار از طرف دولت برای این طرح درخواست کردم ایشان همانجا بلافاصله موافقت کرد و بعد هم که نامه را خدمت ایشان فرستادم ایشان کتباً موافقت کرد. این کار عظیم وبزرگ در سال 93 تحرک اصلی خودش را پیدا کرد و الحمدلله امروز شاهد افتتاح یک بخش بزرگ از این طرح هستیم.
وی با اشاره به اینکه سدها، شبکهها، تونلها و بخش زیادی از این طرح، در سفرهای قبلی و در برنامههای قبلی افتتاح شد، گفت: منتها الان به محصول رسیده است. حالا 23 هزار هکتار را افتتاح کردیم و انشاءالله تا پایان سال امیدواریم 35 هزار هکتار این طرح بزرگ به افتتاح برسد. در سال آینده هم انشاءالله هر مقدار امکانپذیر باشد این طرح را دنبال میکنیم.
رئیس جمهوری با بیان اینکه این طرحها برای ما بسیار مهم است، اذعان کرد: اولاً مسأله امنیت غذایی که روی پای خودمان بایستیم. مواد غذاییمان را خودمان تأمین کنیم. به دیگران نیازمند نباشیم. در این مدتی که با کرونا مواجه بودیم، دیدیم که کشورهای مختلف در مسأله مواد غذایی چه طور حساسیت به خرج میدهند و این جزو افتخارات ملی است که در بخش آب و خاک وکشاورزی، تحول بسیار بزرگی را در این 7 سال و در طول بعد از انقلاب شاهد بودیم.
بهرهبرداری از 24 سد مرزی در دولت تدبیر و امید
روحانی با بیان اینکه از 47 طرح آبی که در کشور و رودخانههای مرزی داریم قبل از انقلاب فقط یک مورد سد در بخش مرزی ساخته شده و آن سد ارس بود، تأکید کرد: بقیه طرحها یعنی 28 سد در دولتهای پیشین و 24 سد در این دولت مربوط به بعد از انقلاب است که ساخته و بهرهبرداری شده است. به آن معناست که انقلاب اسلامی همواره برای امنیت غذایی از یک طرف و آبادانی مرزها از سوی دیگر توجه خاص و ویژه داشته است.
وی تصریح کرد: استانهای کرمانشاه و ایلام که سالها در جنگ تحمیلی آن همه مصائب را شاهد بودند امروز شاهد یک تحول بزرگ در زمینه کشاورزی هستند و این بسیار مهم است که بتوانیم خودکفا شویم و روی پای خودمان بایستیم اینکه با این طرحهای آبیاری در سال 2 تا 3 نوبت میتوانید از زمینها استفاده کنید بسیار مهم است. اینکه مردم زمینی را به محصول برسانند و درو کنند و بتوانند تا 2 ماه بعد محصول دوم را کاشت کنند این خیلی مهم است.
افزایش 4 برابری محصولات کشاورزی
رئیس جمهوری با تأکید بر اینکه باید از اراضیمان بخوبی استفاده کنیم، گفت: در دنیا البته زمین دیم، بخش بزرگی از محصول را تأمین میکند و زمینهای آبی خیلی زیاد نیست. حدود 18 درصد زمینها آبی است و بقیه بهصورت دیم است اما همین 18 درصد 40 درصد مواد غذایی را تأمین میکند.
روحانی در خصوص تأثیر این پروژهها اذعان کرد: الان با این طرحهایی که اجرا میکنیم، محصول در این منطقه به
4 برابر میرسد. این توانمندی است که امروز الحمدلله به آن رسیدیم. این طرح را باید ادامه دهیم و با حساسیت تکمیل این طرح را تا پایان امسال و تا پایان دولت دنبال میکنیم.
وی ادامه داد: تا لحظه و ساعت آخر تمام دولت، کارگزاران، استانداران، مهندسان و پیمانکاران، در این دولت و دولت بعد هم همه طرحها و فعالیتها ادامه پیدا میکند، در این حدی که مسئولیت ما برای سرپرستی این طرحها است.
رئیس جمهوری از 200 شرکت پیمانکاری که در این پروژه عظیم و بزرگ کار و تلاش کردند، تشکر کرد و گفت: یکی از شرکتهای مهم قرارگاه خاتم الانبیاء بوده است. از همه آنها تشکر میکنم همه 41 شرکت مهندسین مشاور که آنها هم تلاش کردند، سرپرستی کردند و مشاوره دادند و از همه مدیران و استانداران تشکر میکنم. میدانم این کار چقدر بزرگ و عظیم بوده و همه در آن حضور داشتند و همه فعالیت و تلاش کردند، امروز الحمدلله بخش بزرگ آن به ثمر رسیده و انشاءالله بخش دیگر آن تا پایان سال در مقاطع مختلف به ثمر میرسد.
مهاجرت معکوس کلید خورد
روحانی با اشاره به آغاز مهاجرت معکوس در کشور تصریح کرد: اینکه در این طرحها شاهد مهاجرت معکوس باشیم؛ خبر بسیار خوشحالکنندهای برای مردم، برای تعادل جمعیتی و برای آبادانی نقاط مرزی است. یعنی مردمی که از این مناطق و از روستاها ناچار بودند برای زندگیشان به شهرها بروند. امروز این مهاجرت معکوس آغاز شده است.
وی ادامه داد: امروز طرحهای مختلفی برای 12 استانی که با خشکی همسایه هستند، انجام میشود. البته برای استانهای جنوبی هم تلاش خواهد شد. طرحهایی که برای آبشیرینکن برای منطقه جنوب داریم، اینجاها سد است آنجا آبشیرینکن. در استانهای مرزی و در مناطق خوزستان، بوشهر، هرمزگان، سیستان و بلوچستان هم باید طرحهای متعدد اجرا و پیاده شود و مورد استفاده و بهرهبرداری قرار بگیرد.
رئیس جمهوری با بیان اینکه آب و رودخانهها یک نعمت خدادادی است که باید از آن استفاده کنیم، گفت: زمینها و خاک و حفظ خاک بسیار مهم است. همه این طرحها یک محصول دیگر هم دارد که کمتر به آن توجه میکنیم و آن محیط زیست است. وقتی زمینها آباد میشود، وقتی رودخانهها مهار میشود و سدها زده میشود و دریاچه این سدها زده میشود، محیط زیست تأمین میشود، گرد و غبار کمتر میشود و هوا سالمتر میشود. سدهایی که زده میشود یک مانع بزرگ برای سیل و سیلاب است. بنابراین برای امنیت جان مردم هم اهمیت فوقالعاده و مهمی دارد.
رئیس جمهوری در پایان با اشاره به دوران جنگ تحمیلی اظهار کرد: امیدوارم همه بتوانیم پاسداشت خوبی از خون همه شهیدان عزیز داشته باشیم و کشورمان را آباد کنیم، خودمان را خودکفا کنیم و در این شرایط سخت تحریم که دشمنان فکر میکردند ما به زانو در میآییم ببینند که هر هفته و این هفته طرح عظیم و بزرگ آب و خاک و توسعه آب و خاک را در غرب کشور اجرا و پیاده کردیم. این علامت بزرگی است به امریکا، صهیونیسم و ارتجاع که ملت بزرگ ما همیشه پیروز است و در برابر همه مشکلات ایستادگی میکند و سرزمینمان هر روز انشاءالله آبادتر خواهد شد.
افزایش 300 هزار تُنی عملکرد بخش کشاورزی
وزیر جهاد کشاورزی میگوید: بخش کشاورزی برای بهرهبرداری از ۲۳ هزار هکتار توسعه منابع آب و خاک نواحی مرزی، ۵۰۸ میلیارد تومان سرمایهگذاری کرده است و ۳۰۰ هزار تن افزایش عملکرد خواهیم داشت.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی وزارت جهاد کشاورزی، کاظم خاوازی در مراسم بهرهبرداری از طرح عظیم توسعه منابع آب و خاک در نواحی مرزی در استانهای کرمانشاه و ایلام بیان کرد: با پیشنهاد و پیگیری مستمر رئیس جمهوری و با عنایت و موافقت مقام معظم رهبری، عملیات اجرایی طرح توسعه آب و خاک کشور در مناطق غرب و شمال غرب کشور در سطح ۲۲۷ هزار هکتار از اراضی مستعد توسعه کشاورزی استانهای مرزی کشور، با اعتباری معادل ۸ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۴ توسط وزارتخانههای نیرو و جهاد کشاورزی آغاز شد. خاوازی ادامه داد: این طرح در سه بخش غرب کشور شامل استانهای ایلام، کرمانشاه، کردستان و بخشی از استان آذربایجان غربی با وسعت ۱۱۲۰۰۰ هکتار و حوضه ارس در استانهای اردبیل و آذربایجان شرقی و غربی به وسعت ۱۱۱۰۰۰ هکتار و در حوضه اترک در استانهای گلستان و خراسانهای رضوی، شمالی و جنوبی به وسعت ۴۲۰۰ هکتار عملیات آن در دست اجراست. وزیر جهاد کشاورزی گفت: با تلاش همکاران ما در جهاد کشاورزی استانها و کشاورزان عزیز، تا پایان سال گذشته ۵۴ هزار هکتار از اراضی این طرح تحت کشت و بهرهبرداری قرار گرفته و اکنون ۲۳ هزار هکتار دیگر در استانهای کرمانشاه و ایلام به بهرهبرداری خواهد رسید که ۲۱ هزار و ۵۰۰ هکتار از اراضی آن مربوط به استان کرمانشاه و ۱۵۰۰ هکتار از اراضی دیگر مربوط به استان ایلام است. خاوازی یادآور شد: با احتساب ۵۴ هزار هکتار قبلی و ۲۳ هزار هکتار فعلی، ۷۷ هزار هکتار از ۲۲۷ هزار هکتار طرح توسعه منابع آب و خاک نواحی مرزی تاکنون اجرا شده است و در حال حاضر، بخش کشاورزی آمادگی دارد در صورت تأمین آب از سوی وزارت نیرو، ۶ هزار هکتار دیگر از این طرح را نیز افتتاح کند. ضمن آنکه تاکنون نزدیک به ۵۰۰۰ هکتار بیش از تعهدات اعلام شده برای اجرای طرح، توسط وزارت جهاد کشاورزی انجام شده است.
برش
ایران پنجمین کشور جهان از نظر سطح زیر کشت آبی است
وزیر نیرو با اشاره به اینکه در دولت تدبیر و امید در بخش رودخانههای مرزی 24 سد با تنظیم دو و نیم میلیارد متر مکعب به ثمر رسیده، عنوان کرد: ایران پنجمین کشور جهان از نظر سطح زیر کشت آبی پس از چین، هند، امریکا و پاکستان است و سطح قابل ملاحظهای کشت آبی داریم. بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی وزارت نیرو، «رضا اردکانیان» در هفته پانزدهم پویش #هرهفته_الف_ب_ایران و در جریان بهرهبرداری از طرح عظیم توسعه منابع آب و خاک در نواحی مرزی در استانهای کرمانشاه و ایلام افزود: شاید به جرأت بشود گفت که ایران در روی نقشه جغرافیا از حیث تنوع مسائل آبهای مرزی و حوضههای آبریز مشترک مزیت منحصر به فردی دارد. وی ادامه داد: ما 12 استان مرزی دارای مرز خشکی و 48 رودخانه مرزی داریم که حدود ۴۰ رودخانه منشأ داخلی دارند و از داخل کشور سرچشمه میگیرند و برای همه این آب ها موافقتنامه و مقاوله نامههای دوجانبه و بینالمللی معتبر موجود است. اردکانیان اهداف اصلی و مهم طرحهای افتتاح شده در روز پنجشنبه را در ابتدا تأمین آب شرب مردم، تثبیت جمعیت و رفاه و آسایش مردم دانست و بیان کرد: آب شرب 46 شهر و 1036 روستا از محل طرحهایی که تاکنون به ثمر رسیده تأمین شده است. وزیر نیرو همچنین گفت: در دنیا به ازای هر هزار نفر حدوداً ۴۰ هکتار زمین تحت کشت آبی هست و این نسبت در کشور ما حدود ۱۰۰ هکتار است. اگر الگوهای صحیح کشت را رعایت کنیم و از روشهای صحیح آبیاری و فناوریهای روز استفاده کنیم، موضوع امنیت غذایی در کشور ما دغدغه نخواهد بود. اردکانیان گفت: در اجرای طرحهای مرزی تعداد زیادی از شرکتها، کارخانه ها، تولیدکنندگان و طراحان کشور مشغول شدند.

گوهری بود که زمین از دست داد
محمدرضا درویشی
آهنگساز و پژوهشگرموسیقی نواحی ایران
زنده یاد استاد سهراب محمدی ازقدیمیترین بخشــــــیهای کُـــــــــرد شمال خراسان است ودرواقع آخرین نسل از دوتارنوازان و خوانندگان بـــزرگ و کهـــن ایـــن منطقه که به غیرازتبحر بســیار و خارقالعــاده دردوتارنــوازی، شـــیوه خاصی هم درآوازخوانی داشـــت و مقامهــــای آوازی«لــو» و «هَــرای» را به زیبایی میخواند و ناله حزنانگیزی درصدای او بود، خصوصاً وقتی مقام «هرای» را اجرا میکرد. «هرای» ازمهمترین مقامهای کردهای شمال خراسان است.
به یاد دارم سالها پیش با همراهی آقای کلیم الله توحدی وآقای سیدرضا معطریان عکاس و فیلمبردار 20سال سفرهای من، به منزل سهراب محمدی رفتیم. مزرعه پنبهزاری داشت و درحال چیدن پنبه بود که به ناگه درمیان همان دشت زیبا و سفید، شروع به آواز خوانی کرد و چه زیبا و دلانگیز درمقام هرای آواز خواند. موسیقی که سینه به سینه از پدر به او منتقل شده و سهراب محمدی میراث دار بزرگ این هنر اجدای بود.... تصاویر و خاطراتی را که آن روز سهراب محمدی از نسلهای قبلترازخود تعریف کرد روی نوارکاستی ضبط کرده و آن میراث ماندگار را محفوظ نگاه داشتهام. به عقیده من، سهراب محمدی گوهری بود که زمین از دست داد و نمیدانم آیا نسل کرمانجهای بعد او این مسیر و شیوه خوانندگی و نوازندگی زنده یاد سهراب محمدی را ادامه خواهند داد یا خیر!
سبک موسیقی بخشیهای شمال خراسان، متأثراز بخشیهای ترکمن است، درواقع موسیقی ترکمن آنقدر پیچیده و نافذ بوده که بخشیهای شمال خراسان هم تحت تأثیرآن قرارگرفتهاند و مرحوم حاج قربان سلیمانی هم به این موضوع تأکید بسیارداشت. بخشیهای شمال خراسان به سه زبان تاتی، ترکی و کردی موسیقی اجرا میکنند. اما اکثریت بخشیهای شمال خراسان ترک زبان هستند و تعداد اندکی کُرد زبان بودهاند که سهراب محمدی ازآن دسته است. به گفته آقای کلیمالله توحدی (پژوهشگر برجسته کرمانج شمال خراسان)، هنرمندی که بتواند مقام «لو» را بخواند، کُرد کرمانج است. کرمانجها هم به زبان کُردی و هم فارسی آواز میخوانند که با درگذشت استاد محمدی نمیدانم آیا بخشی کُرد زبانی وجود دارد یا خیر؟ هرچند درنسل جوان میتوان امیدوار بود اما اینکه چقدرتوانا و کاربلد باشند بی اطلاع هستم.
بخشیها خصوصیات هنری بسیار و متفاوتی دارند که البته به مصداق قدیم، امروزه دیگر بخشی وجود ندارد. بخشی خواننده، نوازنده و سازنده دوتار، داستان گو و بداهه پرداز درموسیقی و شعر است.اشعار بخشیها درونمایههای متفاوتی دارند که یک بخش آن روایت داستانهایی همچون «کوراوغلو»، «ابراهیم ادهم» و منظومههایی چون «یوسف و زلیخا»است که بخشی باید به ذهن خود بسپارد و آن منظومهها را دریک مقام بخواند البته یک تعداد آهنگ متداول هم برای خوشایند مردم اجرا میکنند.
لازم به ذکراست لقب بخشی از سوی مردم به شخص اطلاق میشود نه خود فرد، بنابراین هر نوازنده دوتار و خواننده الزاماً بخشی نیست که البته با پیدایش وسایل ارتباط جمعی مانند رادیو، تلویزیون، ماهواره و... بخشی گری دیگرفراموش شده است چرا که تقاضایی برای بخشی گری نبوده تا عرضهای باشد و سال های بسیاراست که ریشه بخشی گری این هنرگرانمایه خشکیده است. زنده یاد حاج قربان تعریف میکرد، «در روستای ما مردم بخوبی من را نمیشناسند اما درجشنواره «اوینیون» پاریس از من بسیار استقبال کردند.» در بین ترکمنها هم بخشیها زندگی میکنند که درآنجا «باغشی» گفته میشوند که نسل آنها هم رو به فراموشی است مانند عاشیقهای آذربایجان که در قدیم منظومههای بسیار زیبایی اجرا میکردند؛ اما درحال حاضر تنها یک تعداد تک آهنگ به گوش میرسد و دیگر مردم حوصله شنیدن منظومههایی چون «کوراوغلو» را ندارند به هر حال چرخ دوران است و این گونه در حال گردش است...

معامله حقیر
-گروههای فلسطینی، ایران و ترکیه عادیسازی روابط امارات و اسرائیل را به شدت محکوم کردند
- وزارت خارجه ایران: این خنجری است که به ناحق از سوی امارات بر پشت مردم فلسطین و بلکه کلیه مسلمانان وارد آمد
زهره صفاری
خبرنگار
نخستین پیام توئیتری پنجشنبه «دونالد ترامپ» و در فاصله سه ماه مانده تا انتخابات ریاست جمهوریاش خبر از دستاوردی داد که نه تنها فلسطین و جامعه عرب که احزاب داخلی رژیم صهیونیستی را به شوک واداشت؛ «توافق دیپلماتیک اسرائیل و امارات.»
اسرائیل پیش از این در سالهای 1979 و 1994 با میانجیگری رؤسای وقت امریکا توسط مصر و اردن به رسمیت شناخته شده و معاهدات صلحی را با دو کشور عرب منطقه به امضا رسانده بود. از همین رو اینکه توافق عادیسازی روابط با امارات که با نام «پیمان ابراهیم» روز پنجشنبه در تماس 16 دقیقهای «دونالد ترامپ» با «بن زاید» و «نتانیاهو» به ثبت رسید و قرار است تا سه هفته دیگر در کاخ سفید نهایی شود، هرچند نخستین گام علنی به سوی عادیسازی روابط با کشورهای عرب خلیج فارس است، از اهمیت زیادی برخوردار نیست. بویژه که امارات و اسرائیل در سالهای گذشته روابط نزدیکی در خفا داشتند. به گزارش «نیویورک تایمز»، رئیس جمهوری امریکا که برای عقب کشاندن رقیب انتخاباتیاش تنها سه ماه فرصت دارد و با این توافق رضایت لابی صهیونیستی را خریده است، خرسند از این توافق به خبرنگاران حاضر در نشست کاخ سفید گفت: «این توافق همکاریهای گردشگری، امنیتی، سرمایهگذاری و انرژی را شامل میشود و از این پس برای نخستین بار امکان پرواز مستقیم بین امارات و اسرائیل و تبادل سفارتخانه و سفرای تجاری برای طرفین امکانپذیر خواهد شد. اما در مقابل این عادیسازی، اسرائیل نیز تا اطلاع ثانوی طرح الحاق کرانه باختری را به حال تعلیق درمیآورد.» در همین حال «محمد بن زاید»، ولیعهد امارات که پیش از این مدعی دفاع سرسخت از حقوق فلسطینیها بود، همانطور که «سیبیاس نیوز» نوشته، در پیام توئیتریاش این توافق را در جهت حفظ منافع فلسطین قلمداد کرد: «این توافق برای متوقف کردن تلاشهای اسرائیل برای الحاق اراضی فلسطین به مرزهای خود بود.» «بنیامین نتانیاهو» نیز که چند وقتی است تلاش خود را مصروف اجرای طرح الحاق کرده، توقف اجرای این طرح در ازای توافق با امارات را به خواست امریکا موقتی اعلام کرد. او به «کانال12» اسرائیل گفت: «این لحظه بسیار هیجانانگیز و به واقع لحظهای در مسیر صلح خاورمیانه است.»
واکنش های خارجی
توافق عادی سازی روابط بین امارات و اسرائیل با واکنش های متفاوت خارجی مواجه شد. وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز با صدور بیانیهای ضمن محکومیت شدید برقراری روابط دیپلماتیک میان امارات عربی متحده و رژیم صهیونیستی، این اقدام را یک حماقت راهبردی از سوی ابوظبی و تل آویو دانست که بدون تردید حاصل آن تقویت محور مقاومت در منطقه خواهد بود.
در سایه این اعتراضات، توافق اسرائیل با امارات در حالی که با چراغ سبز دبیرکل سازمان ملل و بسیاری از احزاب داخلی امریکا همراه شد، مورد استقبال کشورهای عربی مانند مصر و بحرین و همچنین بوریس جانسون، نخست وزیر انگلیس قرار گرفت و فرانسه نیز با این موضع که این توافق، طرح الحاق را متوقف کرده از آن حمایت کرد. اما ترکیه در صف مخالفان این توافق قرار گرفت و وزیرخارجه آن اعلام کرد تاریخ این لحظه را فراموش نخواهد کرد. «لیزا گلدمن»، مؤسس مگ 972 که بر اسرائیل و فلسطین تمرکز دارد در توئیتی نوشت: گرچه نتانیاهو هرگز قادر به اجرای الحاق نبود اما امارات از آن به عنوان یک پیروزی دیپلماتیک استفاده کرد. پیروزی به اسم حمایت از فلسطین اما به سود اسرائیل.»
شانس نجات ترامپ و نتانیاهو
توافق روز پنجشنبه که به گفته «نتانیاهو» به شکلی محرمانه انجام شد، با واکنشهای مثبتی برای «دونالد ترامپ» در داخل امریکا همراه بود. به طوری که به نوشته نیویورک تایمز حتی «جو بایدن»، نامزد پیشتاز دموکراتها در انتخابات 2020 نیز در حالی که هیچ نامی از «ترامپ» نیاورد، با اشاره به تلاشهای خود در دوران باراک اوباما برای برقراری این روابط صلحآمیز نسبت به این رخداد ابراز خرسندی کرد. در عین حال «ان بی سی» نوشت: «جرد کوشنر» داماد ترامپ و مشاور او در امور اسرائیل و فلسطین که در این مذاکرات نقش کلیدی داشته گفت: «این توافق نشان از تغییر افکار در منطقه خاورمیانه دارد و امیدواریم کشورهای عرب دیگر نیز برای ورود به این مسیر ترغیب شوند.» کارشناسان معتقدند در این راه بحرین و عمان دو گزینه محتمل هستند اما هنوز با توجه به مواضع داخلی عربستان سعودی، نمیتوان درباره تصمیم این کشور برای ارتباط با اسرائیل پیشبینی داشت.
از طرفی رئیس جمهوری امریکا با تیر توافق، برگ برنده را به دست نتانیاهو داده است. به باور تحلیلگران «تایمز اسرائیل»، توافق محرمانه نتانیاهو با ترامپ برای عادیسازی روابط با امارات که به گفته نخست وزیر به خواست امریکا، حتی بدون اطلاع «بنی گانتس» و وزرای آبی و سفید انجام شده است، خشم بسیاری از راستهای افراطی اسرائیل را بخاطر توقف طرح الحاق کرانه باختری و شهرکسازی برانگیخته است. اما در روزهایی که «نتانیاهو» به خاطر ناکارآمدی در مدیریت کرونا و پرونده فساد و رشوه سیبل انتقادات و اعتراضات بود، با ثبت توافق با یک کشور عربی رزومه دیپلماتیکش را ارتقا بخشید و او به رده مقامات پیشین اسرائیل «بگین» و «رابین» در این حوزه رسید. این شرایط حتی به اعتقاد بسیاری از کارشناسان میتواند شانس از دست رفته او برای انتخابات احتمالی اسرائیل را نیز بار دیگر بازگرداند.
برش
شوک فلسطین
توافق روز پنجشنبه با واکنش شدیداللحن فلسطینیها همراه بود. محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در واکنش به این توافق که عصر پنجشنبه اعلام شد خواهان نشست فوق العاده اتحادیه عرب و همچنین نشست فوری رهبران و گروه های فلسطینی برای بررسی پیامدهای این توافق شد. وی و اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تماس تلفنی تأکید کردند: این توافق برای فلسطینیها الزامآور نیست و هرگز به آن احترام گذاشته نخواهد شد. مردم ما در مخالفت با عادیسازی روابط یا به رسمیت شناختن اشغالگران متحد هستند. ما اجازه نمیدهیم کسی از فلسطین، قدس، مسجدالاقصی و شهدای آن به عنوان پلی برای عادیسازی روابط با اسرائیل استفاده کند. در همین حال هنیه با زیاد نخاله، دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین برای تقویت وحدت موضع ملی مشترک توافق کرد.
صائب عریقات، دبیرکل کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین هم اعلام کرد، احمد ابوالغیط، دبیرکل اتحادیه عرب باید بیانیهای در راستای محکومیت عادی سازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی صادر کند اگر قادر به این کار نیست باید کنار بکشد. نبیل ابوردینه، سخنگوی ریاست تشکیلات خودگردان فلسطین نیز در بیانیه ای توافق صلح میان رژیم صهیونیستی و امارات را نابودی ابتکارعمل صلح عرب، خیانت به قدس، مسجد الاقصی و تصمیمات نشست های عربی اسلامی، قوانین بینالمللی و تجاوز به ملت فلسطین خواند . به گزارش «سیانان»، سخنگوی دفتر حکومت خودگردان فلسطین اقدام امارات را خیانت به بیتالمقدس، مسجدالاقصی و منافع فلسطینیها عنوان کرد و به نشانه اعتراض، سفیر خود را از امارات فرا خواند. «حنان اشراوی» از اعضای کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین در پاسخ به توئیت «بن زاید» و موضع ولیعهد امارات درباره این توافق نوشت: «شاید هرگز رنج غارت کشورتان را تجربه نکرده باشید، شاید هرگز درد زندگی در زیر سلطه یک اشغالگر را نچشیدهاید و مرگ عزیزانتان را در برابر دیدگانتان ندیده و هرگز توسط دوستانتان فروخته نشده باشید.»
سخنگوی حماس نیز این توافق را محکوم کرد و آن را خنجر امارات بر پشت فلسطینیها تعبیر کرد. عطا الله حنا، اسقف اعظم کلیسای ارتدکس در قدس شریف نیز این ادعا را که توافق عادی سازی روابط با تل آویو به تعلیق طرح الحاق منجر شد، دروغ بزرگ خواند و تأکید کرد، این توافق در چارچوب طرح های نابودی مسأله فلسطین بوده و هدف از آن، بقای ترامپ و نتانیاهو در قدرت است. مطانس شحاده، عضو عرب کنست هم طرح الحاق را یک دروغ و صرفاً بهانه ای برای عادی سازی روابط بین ابوظبی و تل آویو توصیف کرد.
خبرنگار
نخستین پیام توئیتری پنجشنبه «دونالد ترامپ» و در فاصله سه ماه مانده تا انتخابات ریاست جمهوریاش خبر از دستاوردی داد که نه تنها فلسطین و جامعه عرب که احزاب داخلی رژیم صهیونیستی را به شوک واداشت؛ «توافق دیپلماتیک اسرائیل و امارات.»
اسرائیل پیش از این در سالهای 1979 و 1994 با میانجیگری رؤسای وقت امریکا توسط مصر و اردن به رسمیت شناخته شده و معاهدات صلحی را با دو کشور عرب منطقه به امضا رسانده بود. از همین رو اینکه توافق عادیسازی روابط با امارات که با نام «پیمان ابراهیم» روز پنجشنبه در تماس 16 دقیقهای «دونالد ترامپ» با «بن زاید» و «نتانیاهو» به ثبت رسید و قرار است تا سه هفته دیگر در کاخ سفید نهایی شود، هرچند نخستین گام علنی به سوی عادیسازی روابط با کشورهای عرب خلیج فارس است، از اهمیت زیادی برخوردار نیست. بویژه که امارات و اسرائیل در سالهای گذشته روابط نزدیکی در خفا داشتند. به گزارش «نیویورک تایمز»، رئیس جمهوری امریکا که برای عقب کشاندن رقیب انتخاباتیاش تنها سه ماه فرصت دارد و با این توافق رضایت لابی صهیونیستی را خریده است، خرسند از این توافق به خبرنگاران حاضر در نشست کاخ سفید گفت: «این توافق همکاریهای گردشگری، امنیتی، سرمایهگذاری و انرژی را شامل میشود و از این پس برای نخستین بار امکان پرواز مستقیم بین امارات و اسرائیل و تبادل سفارتخانه و سفرای تجاری برای طرفین امکانپذیر خواهد شد. اما در مقابل این عادیسازی، اسرائیل نیز تا اطلاع ثانوی طرح الحاق کرانه باختری را به حال تعلیق درمیآورد.» در همین حال «محمد بن زاید»، ولیعهد امارات که پیش از این مدعی دفاع سرسخت از حقوق فلسطینیها بود، همانطور که «سیبیاس نیوز» نوشته، در پیام توئیتریاش این توافق را در جهت حفظ منافع فلسطین قلمداد کرد: «این توافق برای متوقف کردن تلاشهای اسرائیل برای الحاق اراضی فلسطین به مرزهای خود بود.» «بنیامین نتانیاهو» نیز که چند وقتی است تلاش خود را مصروف اجرای طرح الحاق کرده، توقف اجرای این طرح در ازای توافق با امارات را به خواست امریکا موقتی اعلام کرد. او به «کانال12» اسرائیل گفت: «این لحظه بسیار هیجانانگیز و به واقع لحظهای در مسیر صلح خاورمیانه است.»
واکنش های خارجی
توافق عادی سازی روابط بین امارات و اسرائیل با واکنش های متفاوت خارجی مواجه شد. وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز با صدور بیانیهای ضمن محکومیت شدید برقراری روابط دیپلماتیک میان امارات عربی متحده و رژیم صهیونیستی، این اقدام را یک حماقت راهبردی از سوی ابوظبی و تل آویو دانست که بدون تردید حاصل آن تقویت محور مقاومت در منطقه خواهد بود.
در سایه این اعتراضات، توافق اسرائیل با امارات در حالی که با چراغ سبز دبیرکل سازمان ملل و بسیاری از احزاب داخلی امریکا همراه شد، مورد استقبال کشورهای عربی مانند مصر و بحرین و همچنین بوریس جانسون، نخست وزیر انگلیس قرار گرفت و فرانسه نیز با این موضع که این توافق، طرح الحاق را متوقف کرده از آن حمایت کرد. اما ترکیه در صف مخالفان این توافق قرار گرفت و وزیرخارجه آن اعلام کرد تاریخ این لحظه را فراموش نخواهد کرد. «لیزا گلدمن»، مؤسس مگ 972 که بر اسرائیل و فلسطین تمرکز دارد در توئیتی نوشت: گرچه نتانیاهو هرگز قادر به اجرای الحاق نبود اما امارات از آن به عنوان یک پیروزی دیپلماتیک استفاده کرد. پیروزی به اسم حمایت از فلسطین اما به سود اسرائیل.»
شانس نجات ترامپ و نتانیاهو
توافق روز پنجشنبه که به گفته «نتانیاهو» به شکلی محرمانه انجام شد، با واکنشهای مثبتی برای «دونالد ترامپ» در داخل امریکا همراه بود. به طوری که به نوشته نیویورک تایمز حتی «جو بایدن»، نامزد پیشتاز دموکراتها در انتخابات 2020 نیز در حالی که هیچ نامی از «ترامپ» نیاورد، با اشاره به تلاشهای خود در دوران باراک اوباما برای برقراری این روابط صلحآمیز نسبت به این رخداد ابراز خرسندی کرد. در عین حال «ان بی سی» نوشت: «جرد کوشنر» داماد ترامپ و مشاور او در امور اسرائیل و فلسطین که در این مذاکرات نقش کلیدی داشته گفت: «این توافق نشان از تغییر افکار در منطقه خاورمیانه دارد و امیدواریم کشورهای عرب دیگر نیز برای ورود به این مسیر ترغیب شوند.» کارشناسان معتقدند در این راه بحرین و عمان دو گزینه محتمل هستند اما هنوز با توجه به مواضع داخلی عربستان سعودی، نمیتوان درباره تصمیم این کشور برای ارتباط با اسرائیل پیشبینی داشت.
از طرفی رئیس جمهوری امریکا با تیر توافق، برگ برنده را به دست نتانیاهو داده است. به باور تحلیلگران «تایمز اسرائیل»، توافق محرمانه نتانیاهو با ترامپ برای عادیسازی روابط با امارات که به گفته نخست وزیر به خواست امریکا، حتی بدون اطلاع «بنی گانتس» و وزرای آبی و سفید انجام شده است، خشم بسیاری از راستهای افراطی اسرائیل را بخاطر توقف طرح الحاق کرانه باختری و شهرکسازی برانگیخته است. اما در روزهایی که «نتانیاهو» به خاطر ناکارآمدی در مدیریت کرونا و پرونده فساد و رشوه سیبل انتقادات و اعتراضات بود، با ثبت توافق با یک کشور عربی رزومه دیپلماتیکش را ارتقا بخشید و او به رده مقامات پیشین اسرائیل «بگین» و «رابین» در این حوزه رسید. این شرایط حتی به اعتقاد بسیاری از کارشناسان میتواند شانس از دست رفته او برای انتخابات احتمالی اسرائیل را نیز بار دیگر بازگرداند.
برش
شوک فلسطین
توافق روز پنجشنبه با واکنش شدیداللحن فلسطینیها همراه بود. محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در واکنش به این توافق که عصر پنجشنبه اعلام شد خواهان نشست فوق العاده اتحادیه عرب و همچنین نشست فوری رهبران و گروه های فلسطینی برای بررسی پیامدهای این توافق شد. وی و اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تماس تلفنی تأکید کردند: این توافق برای فلسطینیها الزامآور نیست و هرگز به آن احترام گذاشته نخواهد شد. مردم ما در مخالفت با عادیسازی روابط یا به رسمیت شناختن اشغالگران متحد هستند. ما اجازه نمیدهیم کسی از فلسطین، قدس، مسجدالاقصی و شهدای آن به عنوان پلی برای عادیسازی روابط با اسرائیل استفاده کند. در همین حال هنیه با زیاد نخاله، دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین برای تقویت وحدت موضع ملی مشترک توافق کرد.
صائب عریقات، دبیرکل کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین هم اعلام کرد، احمد ابوالغیط، دبیرکل اتحادیه عرب باید بیانیهای در راستای محکومیت عادی سازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی صادر کند اگر قادر به این کار نیست باید کنار بکشد. نبیل ابوردینه، سخنگوی ریاست تشکیلات خودگردان فلسطین نیز در بیانیه ای توافق صلح میان رژیم صهیونیستی و امارات را نابودی ابتکارعمل صلح عرب، خیانت به قدس، مسجد الاقصی و تصمیمات نشست های عربی اسلامی، قوانین بینالمللی و تجاوز به ملت فلسطین خواند . به گزارش «سیانان»، سخنگوی دفتر حکومت خودگردان فلسطین اقدام امارات را خیانت به بیتالمقدس، مسجدالاقصی و منافع فلسطینیها عنوان کرد و به نشانه اعتراض، سفیر خود را از امارات فرا خواند. «حنان اشراوی» از اعضای کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین در پاسخ به توئیت «بن زاید» و موضع ولیعهد امارات درباره این توافق نوشت: «شاید هرگز رنج غارت کشورتان را تجربه نکرده باشید، شاید هرگز درد زندگی در زیر سلطه یک اشغالگر را نچشیدهاید و مرگ عزیزانتان را در برابر دیدگانتان ندیده و هرگز توسط دوستانتان فروخته نشده باشید.»
سخنگوی حماس نیز این توافق را محکوم کرد و آن را خنجر امارات بر پشت فلسطینیها تعبیر کرد. عطا الله حنا، اسقف اعظم کلیسای ارتدکس در قدس شریف نیز این ادعا را که توافق عادی سازی روابط با تل آویو به تعلیق طرح الحاق منجر شد، دروغ بزرگ خواند و تأکید کرد، این توافق در چارچوب طرح های نابودی مسأله فلسطین بوده و هدف از آن، بقای ترامپ و نتانیاهو در قدرت است. مطانس شحاده، عضو عرب کنست هم طرح الحاق را یک دروغ و صرفاً بهانه ای برای عادی سازی روابط بین ابوظبی و تل آویو توصیف کرد.

اقتصاد در حال پوست اندازی است
اشتباه است روش دور زدن تحریم ها را بگوییم دولت بدون نفت اداره می شود
باوجود تحریم ها بیش از 120 کشور در سال 98 هدف صادرات ایران و بیش از 110 کشور
مبدأ واردات ایران بوده اند
مریم سالاری
خبرنگار دیپلماسی
پیشبینیهای مختلفی درباره وضعیت اقتصادی کشور در شرایطی که درآمد نفتی زیر سایه تحریمهای سنگین امریکا به کمترین میزان خود رسیده است، مطرح میشود. گمانههایی که اغلب فضای مطلوبی را تصویر نمیکنند و موجد این نگرانی هستند که آلترناتیوهای موجود، متناسب با تحولات پرفراز و فرود سیاست خارجی نیست؛ اما غلامرضا انصاری، معاون اقتصادی وزارت خارجه نگاه دیگری دارد و معتقد است راهبرد اقتصادی توسعه صادرات و اتکا به سیاست صادرات غیرنفتی و افزایش سهم آن در تجارت جهانی برای رهایی از وابستگی اقتصاد کشور به نفت تنها راه قابل اعتنا برای عبور از وضعیت موجود است. راهبردی که گرچه بواسطه فشار حداکثری امریکا در دستور کاردولت قرار گرفته است اما به باور او پیگیری این سیاست همواره یکی از اهداف مهم اقتصادی برای تصمیمگیران نظام در چندین دهه گذشته به شمار میرفته است که حالا اجرای آن ضرورت یافته است. ذیل همین نگاه است که نگاه به شرق و توسعه روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهای این حوزه و منطقه خاورمیانه بیش از هر زمان دیگری مورد بحث قرار دارد.
انصاری در گفتوگوی پیش رو به نحو بارزی به فشارهای اقتصادی سنگین حاصل از پیگیری این سیاست در بازه زمانی چند ساله بر سبد معیشتی مردم اشاره میکند و در عین حال میگوید که نتایج چنین رویکردی در بلند مدت به گشوده شدن روزنههای جدیدی برای تأمین منافع اقتصادی مردم خواهد انجامید. این گفتوگو را با هم میخوانیم.
بهنظر میرسد شیب سیاست فشار حداکثری امریکا به کمک تحریمهایی که با هدف به بنبست رساندن اجرای توافق هستهای علیه ایران به تصویب رسانده است، در بالاترین سطح ممکن قرار گرفته است. بفرمایید این سیاست تا چه اندازه بر روند صادرات نفتی و تبادلات اقتصادی ایران با کشورهای دیگر تأثیرگذار بوده است؟ به عبارت دیگر در شرایط کنونی هدف امریکا در ایجاد تنگنای اقتصادی ایران تا چه اندازه تحقق پیدا کرده است؟
ما قطعاً دوران سختی را سپری میکنیم که تحت تأثیر وقوع سه رویداد مهم حاصل شده است. هر چند که ما در بخش عمدهای از این سختی در دنیا تنها نیستیم و این وضعیت فقط برای کشور ما عارض نشده است اما بهدلیل تحریمهای امریکا فشارهای وارده بر ایران دوچندان است. دولت امریکا در مقطع کنونی از همه توان و امکانات اقتصادی و سیاسی خود برای فشار علیه ایران بهره گرفته است. امریکاییها حتی پرستِیژ انسانی و بحثهای حقوق بشری که گاهی ژست حمایت از آن را میگرفتند، به وضوح کنار زدند و از هرروشی برای به سختی انداختن ایران استفاده میکنند. به همین دلیل بحث دارو و غذا که انسانیترین موضوع در همه بحرانها به شمار میآید، از دایره فشارهای امریکا مستثنی نشده، این در حالی است که بحث کرونا هم خیلی جدی است که نه تنها ایران را تحت تأثیر قرار داد بلکه تجارت و اقتصاد جهانی و روابط اجتماعی بین ملتها را بشدت تحت تأثیر قرار داد؛ بهطور مثال بحث گردشگری که یک بعد اقتصادی بسیار مهمی برای همه کشورها و بویژه برای اقشار متنوع جوامع بود کاملاً در دنیا متوقف شده است و روابط اقتصادی کشورها و حملونقل و گمرکات را تحت تأثیر قرار داده و ایران هم از این وضعیت فشار مستثنی نبود.
از طرف دیگر تحولی که در ایران در حال وقوع است و طبیعتاً فشارهای اقتصادی زیادی را به مردم وارد میکند، جدی شدن تغییر سیاست حذف نفت از بودجه است. این سیاستی بوده که از ابتدای انقلاب و از سوی همه دولت هایی که روی کار آمدند، مطرح شده اما هرگز به اندازه سالهای اخیر مورد توجه قرار نگرفته است. اجرای این سیاست در سال 98 و 99 و در دولت آقای روحانی بهطور کامل در دستور کار قرارگرفت و اجرایی شد؛ یعنی برای اولین بار از زمان کشف نفت در ایران، دولت، بودجه بدون نفت را به مجلس عرضه کرد. طبیعتاً این اقدام بزرگ فشارهایی را به مردم وارد میکند، چرا که بر پایه این سیاست، کشور از یک جامعه واردکننده که براساس پول نفت اداره میشد به کشوری تبدیل میشود که باید دنبال جایگزین و صادرات تولیدات خود باشد.
ما تحت تأثیر این سه عامل دوران سخت و بحرانی را سپری میکنیم، بویژه آنکه وقوع کرونا این بحران را تشدید کرده است. بیش از 95 درصد درآمد بسیاری از کشورهای منطقه که طرف تجاری ما بودند و درآمد اصلی آنها صادرات نفت بوده است بهدلیل شیوع کرونا با بحران رو به رو شده است. بنابراین ایران هم آسیب میبیند. اینها مجموعه عواملی است که در کشور جمعاً موجب گرفتاریها و نارضایتی شده و ما را مجبور میکند با فکر نو به کارهای اقتصادی و برنامههای جدید نگاه کنیم تا فشارها را به حداقل برسانیم.
ما در کنار جدال همه جانبه با امریکا دعوای بزرگی هم با اروپا بر سر برجام داریم. دیگر مشخص شده که اروپا عملاً توان اجرای اقدامات مقابلهای با تحریمهای امریکا را نداشته و در اجرای سازوکار مالی خود با تهران شکست خورده است. بنابراین در این شرایط میتوان گفت که سیاست حفظ برجام فارغ از وجه اقتصادی آن همچنان در دستور کار ایران قرار دارد؟
شرایط اقتصادی جدید، ما را متوجه مشکلات جدی ساختاری اقتصادی ایران کرد و یکی از مشکلات این بود که ما برای رفع نیازهای خود بویژه در حوزههای صنعتی همه تخم مرغهای خود را در سبد تجارت با اروپا گذاشته بودیم. خب تحریمهای امریکا ادامه این روند را مشکل کرد و وقتی بحث تحریمها و خروج امریکا از برجام پیش آمد، این مشکلات کاملاً تشدید شد.
ما بویژه در 3 الی 4 سال اخیر بر تغییر ساختار تجارت خارجی متمرکز شدیم و بخش عمدهای از تجارت خود را متوجه کشورهای حوزه شرق نمودیم. امروز بیش از 47 درصد تجارت خارجی ما با کشورهای همسایه است. ما در هیچ جای دنیا به بنبست نرسیدیم تحریمها هزینههای ما را بالا برده است.
روند تجارت با اروپا بویژه تحت تأثیر مشکلاتی که برای اجرای برجام به وجود آمده است، در چه سطحی است؟
ما با اروپا به رغم همه تحریمها و فشارهای امریکا تجارت رسمی داریم البته رقم این تجارت در مقایسه با گذشته قابل ملاحظه نیست؛ اما ما هنوز محصولات کشاورزی خود را تا رقم 400 الی 500 میلیون دلار به اروپا صادر میکنیم و صادرات صنعتی اروپا هم از طریق کانالهای غیر مستقیم به ایران میرسد. بنابراین بحث بنبست مطرح نیست بلکه مسأله اراده ماست که تغییر کرده و تجارتی که پیشتر فقط متکی به واردات از غرب بوده، متنوع شده است. به همین دلیل امروز حوزه شرق برای ما یک طرف تجاری بزرگ محسوب میشود و بیش از 85 درصد تجارت ما به شرق و همسایگان گرایش یافته است و بیش از 47 درصد تجارت ما با منطقه انجام میشود. به رغم تحریمها بیش از 120 کشور در سال 98 هدف صادرات ایران و بیش از 110 کشور مبدأ واردات ایران بودند. این روند نشان میدهد ما منفعل نبودیم و تحت فشارهای جاری اقداماتی جدی انجام دادیم.
می فرمایید روند تجارت ما با اروپا همچنان ادامه دارد هرچند که به پایینترین سطح رسیده است اما مشکل اصلی ما با این کشورها فقدان یک سازوکار مالی مؤثر برای تبادل کالاهایی فراتر از محصولات کشاورزی و ایجاد یک کانال تسهیلکننده برای مبادلات بانکی است؛ یعنی منافعی که ما در چارچوب برجام بهدنبال آن بودیم، محقق نشده است.
اولاً که برنامه ما در حوزه تجارت خارجی ایجاد تنوع در بازارهای خودمان است بنابراین ما هیچ کشوری را از هدف بازار خود و تنوع تأمین نیازهای خود حذف نکردیم و نمیکنیم و با هر جایی که بتوانیم و طرف مقابل هم تمایل داشته باشد ارتباط برقرار میکنیم و بویژه بهدنبال تأمین نیازهای علمی، تکنولوژیک و صنعتی هستیم که به همین منظور اروپا هم بهعنوان مبدأ واردات و صادرات یکی از نقاط هدف تجارت ماست؛ اما ما چند مشکل اساسی در صادرات تجارت خارجی خود داریم؛ یک مشکل به تسلط بسیار قوی، غیرمنطقی و غیرانسانی امریکا بر سیستم بانکی جهانی بازمیگردد که ما را از استفاده از مسیرهای رسمی بانکی تا حد زیادی محروم کرده است این یکی از مشکلات بسیار جدی است که ما تحت تحریمها با آن رو به رو شدیم. به همین دلیل ما به شیوههای متنوعی متوسل شدیم تا بتوانیم از طریق دور زدن سیستم بانکی بینالمللی، تجارت خود را ادامه دهیم. ما برای دور زدن سیستمهای بانکی با همه کشورها به تفاهماتی میرسیم و وارد عمل میشویم و تا الان موفق شدیم بخش عمدهای از نیازهای خود را بدون عبور از کانالهای مالی رسمی انجام دهیم. ما این روش را ادامه خواهیم داد و قطعاً روشهای جدیدتری را هم پیدا خواهیم کرد.
اما ما با هدف حرکت میکنیم و تنوع صادرات و منابع وارداتی و دسترسی به علم و تکنولوژی جزئی از برنامههاست. «اینستکس» سازوکاری پیشنهادی براساس تعهدات طرف اروپایی بود تا ما در برجام بمانیم و به تعهدات خود عمل کنیم. قرار بود ما بتوانیم از مزایای اقتصادی برجام برخوردار شویم؛ اما متأسفانه اروپاییها نتوانستند به تعهدات خود چه به علت فشارهای شدید امریکا چه به علت فقدان یک اراده بسیار قوی برای مقابله با فشارهای امریکا عمل کنند. با وجود این «اینستکس» فعال شد اگرچه با دو تبادل کوچک مالی همراه بود اما بهطور محدود فعال شد. ما الان هم علاقهمند هستیم که این کانال را فعالتر کنیم مشروط بر اینکه منابع مالی برای آن درست شود اگر قرار به ادامه تجارت باشد، منابع مالی و برقراری سیستم بانکی مورد نیاز است و ما امیدواریم اروپاییها با توجه به اینکه ایران پایبندی جدی به تعهدات خود در برجام را نشان داده است، به تعهدات خود پایبند باشند و برای فعالتر کردن این کانال کار کند.
اشاره کردید که سیاست حذف نفت از بودجه تحت تأثیر فشارهای امریکا در دولت آقای روحانی بهطور جدی در دستور کار قرار گرفته است. این در شرایطی است که در واقعیت، بیشترین اتکای بودجه ما تاکنون به صادرات نفت بوده است. بههمین دلیل امریکا ایجاد فشار اقتصادی بر ایران را از طریق به صفر رساندن فروش نفت ایران دنبال کرده است. سؤال من این است که سیاست اقتصاد غیرنفتی و گسترش مراودات اقتصادی با کشورهای حوزه شرق و همسایگان در مقطع جاری که بحران اقتصادی داخل کشور به بالاترین سطح خود رسیده است تا چه اندازه پاسخگوی نیازهای فعلی ماست؟ بههر حال ما برای اجرای این سیاست در کوتاه مدت آماده نیستیم و هنوز بسترهای لازم برای عملیاتی شدن آن شکل نگرفته است.
نفت برای ایران درآمد بسیار مهمی بوده است. امریکا در درجه اول همه فشارهای خود را برای محروم کردن ایران از درآمد نفتی اش گذاشت. نفت محصولی است که کد و تابلو دارد؛ یعنی اگر شما امروز بخواهید یک بشکه نفت را به بازارهای جهانی ارائه دهید مشخص است که این میزان نفت حتی از چه چاهی بیرون آمده است. بهعلت کد دار بودن این کالا و کالایی نیست که بتوان با شیوههایی خرید و فروش آن را خیلی پنهان کرد، امریکاییها از طریق تهدید مشتریان ایران برای کاهش بسیار شدید صادرات رسمی نفت ما خیلی متمرکز هستند. این یک واقعیت است اما این اتفاق به معنای پایان تلاش ما نبوده است. هنوز هم کشورهایی هستند که از ما بهصورت رسمی نفت دریافت می کنند و همچنین ما بهصورت غیررسمی بخشی از نفت خود را میفروشیم.
اما دیگر روشهای فروش ما پاسخگوی نیازهای بودجه ما نیست. کشوری که زمانی به طور روزانه 2.8میلیون بشکه صادر میکرده است امروز با شیوهها و فشارهای شدیدی روبهرو شده است. امریکاییها همه بنادر دنیا و همه دولتها، شرکتها و بانکها را تهدید کرده و فشار میآورند و بسیار سختگیرانه برخورد میکنند تا تأمین منابع مالی ایران به حداقل برسد. ما تحت این فشارها مجبور شدیم در تجارت خارجی خود بهدنبال جایگزین باشیم و همین تغییر رویکرد میتواند زمینه موفقیت ما در اصلاح ساختار اقتصادی کشورمان باشد. با نگاهی واقع بینانه این تغییرات به نفع کشور است اگرچه فشار شدیدی بر مردم و اقشار آسیب پذیر وارد میشود. اما واقعیت این است که صادرات نفت ما بشدت کاهش یافته و آثار فشار اقتصادی آن در ایران بسیار شدید است و ما امروز نمیتوانیم به درآمد نفت بهعنوان یک درآمد روشن و ثابت حساب باز کنیم. از اینرو چارهای جز روی آوردن به تغییر رویکرد در تجارت خارجی بویژه صادرات غیر نفتی خود نداریم.
این سیاستی که تحت اضطرار دچار تغییر شده و گسترش تجارت با کشورهای منطقه و حوزه شرق در کانون آن قرار گرفته است بر اساس چه مؤلفههایی طراحی میشود؟
ظرفیت دارای دو وجه است؛ یکی ظرفیت ما و دیگری ظرفیت پذیرنده. ایران در منطقهای قرار دارد که قریب به 500 میلیون جمعیت در اطراف بلافصل آن قرار دارد و تنوع خوبی در این بازار وجود دارد و ظرفیت بازار و پذیرش بسیار بالاست. کمی که از کشورهای مرزی دورتر میرویم فرصتها افزایش پیدا میکند. بازار هند با یک فاصله کشتیرانی چندساعته در دسترس است، بازار چین مورد توجه ماست و چینیها امروز شرایط خوبی را در بازارهای داخلی خود برای کالای با کیفیت ایرانی فراهم کردند. بازار روسیه و عراق بسیار ثروتمند و مصرفکننده است و درهای آن به روی ما باز است. بازارهای کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس مصرفکنندگان بالایی دارد و تا حدودی درهای آن باز است و اگر ما کیفیت تولید خود را بالا ببریم قطعاً فرصتهای بهتری خواهیم داشت.
ما خوشبختانه تنوع خوبی در صادرات داریم و در سال 98 هم تنوع صادراتی داشتیم که ویژگی یک کشور در حال توسعه است اما بحث داخل و ظرفیتهای داخلی را باید جدی بگیریم؛ زیرا سازوکارهای اقتصادی کشور ما برای واردات درست شده است. تفکر مردم همچنان براساس واردات سودآور است و این طرز فکر قریب به چهل سال بر کشور حاکم است. ما به مدت 40 سال از محل نفت به تولیدکننده خارجی یارانه دادیم تا به کشور ما جنس صادر کنند. خب این ساختار باید تغییر کند. ما همیشه فکر میکردیم هرکسی که تولیدکننده است، میتواند صادرکننده هم باشد؛ اما امروز شاهد هستیم که صادرات به سازوکار ویژه و نهادهایی نیاز دارد که در صادرات و بازاریابی متخصص باشند. برای صادرات به وجود قوانین و مقررات حمایتی نیاز است تا صادرکننده خیالش راحت باشد که پول حاصل از صادرات محصولش به دست میرسد. به همین دلیل وجود بانک توسعه صادرات قوی، صندوق ضمانت صادرات و صندوق توسعه ملی قوی مورد نیاز است که روند صادرات را زیر نظر داشته باشد و حمایت کند. یعنی سازوکاری باید وجود داشته باشد که با قاطعیت از صادرات دفاع کنیم حتی اگر در نتیجه این رویکرد، در داخل کمبودهایی هم ایجاد شود نباید بازار را از دست بدهیم. بهعنوان مثال امروز محصولات کشاورزی ما با کیفیت خوبی تولید و صادر میشود اما در مواردی یکباره صادرات آن ممنوع اعلام میشود؛ زیرا قیمت آن در داخل کشور بالا رفته است. بهدلیل چنین سیاست های کج دار و مریزی روند صادرات بخوبی صورت نمیگیرد. دولت باید با همراهی مردم سیاستی را در پیش گیرد که بتوان سیاست تجاری جایگزین فروش نفت را در دستور کار قرار داد.
همراهی مردم از این منظر مهم است و باید فرهنگ مصرف در کشور تغییر کند. امروز از بخشی از کالاها مانند گاز، سوخت، برق و میوه در داخل کشور بهصورت افراطی استفاده میشود. درکجای دنیا به شکلی که در ایران میوه مصرف میکنیم، میوه مصرف میکنند. 40 سال گذشته که بلیت مسافرتهای خارجی مردم مجانی بوده و هر کسی در این 40 سال به خارج از کشور رفته پول خود را از محل یارانه ارز گرفته است. چنین مقررات و فرهنگی به این دلیل رواج دارد که صادرات برای ما مهم نیست و هنوز هم تمرکز اصلی ما بر بازار داخل خودمان است. ولی اگر زمانی صادرات برای کشور جدی شود هم اقتصاد بزرگ خواهد شد و هم نان این صادرات در سفرهها پیدا خواهد شد اما این کار نیاز به تحمل و صبر و حوصله، زمان و برنامهریزی دارد بنابراین باید ظرفیتهای داخل را از طریق توجیه افکار عمومی بالا ببریم که زمان نیاز دارد.
در فرآیند تغییراتی که ما در زمینه رویکرد اقتصادی خود داریم قطعاً روزها و سالهای سختی پیش رو است؛ سال 98، 99 و 1400 سالهای بسیار سختی خواهند بود زیرا اقتصاد ایران در حال پوستاندازی است و دارد از یک اقتصاد واردکننده و نفتی به یک اقتصاد غیر نفتی بر پایه تولید تغییر میکند. برای چنین تحولی دولت باید سازوکار مختص آن را ایجاد کند و به موازات فرهنگ آن در مردم شکل گیرد و همه متفقالنظر باشند. یعنی مجلس، دولت، قوه قضائیه و همه نهادهای کشور در جهت نیاز اصلی کشور و کمک به ایجاد آرامش در بازار و تقویت تجارت خارجی حرکت کنند تا بتوان بازارهای تضمین شدهای در منطقه پیدا کرد و روحیه صادرات در کشور را ایجاد نمود. چه اشکالی دارد برخی از کالاها فقط برای صادرات تولید شود؟ اگر گیلاس ما در همه جای دنیا با بهترین و گرمترین استقبال رو به رو میشود چرا ما نباید این محصول را عمدتاً برای صادرات تولید کنیم؟ برنج ایرانی با این کیفیت در هیچ جا مانند کشورمان تولید نمیشود؛ ولی ما امروز هر چه تولید میکنیم خودمان مصرف میکنیم. اگر ما نیازمند درآمد ارزی هستیم خب تولید و صادرات این کالاها درآمد ارزی برای تولیدکننده بهدنبال دارد. صادرات تنها راهی است که تولیدکننده میتواند درآمد حاصل از تولید خود را به سر سفرهها بکشاند.البته تولید در سال گذشته و امسال خیلی خوب بوده است و در صادرات هم موفق بودیم ولی ظرفیتها خیلی بیشتر است.
بهنظر میرسد دولت در پیگیری این سیاست روی دو کشور بزرگ حوزه شرق یعنی روسیه و چین حساب ویژهای باز کرده است. اگرچه منتقدان این تحرکات را در قالب یک سیاست نمایشی که در فقدان مناسبات معمول با غرب پیگیری شده، ارزیابی میکنند و مدعی هستند دولت برای جبران مافات حاصل از مخدوش شدن اجرای برجام و از روی ناچاری به حوزه شرق بیش از گذشته نزدیک شده است. چه پاسخی به این ادعا دارید؟ روسیه و چین قرار است درتغییر رویکرد اقتصادی ایران چه جایگاهی داشته باشند؟
ما ابتدا در تجارت خارجی چه بهعنوان مبدأ و چه مقصد بهدنبال تنوع هستیم. شاخص دومی که آن را دنبال میکنیم یکی پذیرش و دوم ظرفیت است. کشوری که هم پذیرش و هم ظرفیت ما را داشته باشد اینجاست که ما دست به مقایسه میزنیم. چین و روسیه از منظر ظرفیت و پذیرش ایران در جایگاه خوبی برای ما قرار دارند. وقتی ما ظرفیت کشوری مانند چین را با کشوری چون ویتنام مقایسه کنیم متوجه تفاوت فاحش آن از منظر ظرفیت بالقوه میشویم. ظرفیت و پذیرش در چین برای کالای ایرانی بالاست و ما الان یک تنوع صادراتی و پذیرش خوب به چین داریم.
ما انواع فلزات، کالاهای کشاورزی، شیلات و میوه را به چین صادر میکنیم. همچنین گردشگری ما بهصورت دو طرفه با این کشور بسیار فعال بوده بنابراین ما با چین بهدلیل پذیرش وظرفیت، تنوع روابط اقتصادی داریم، بخصوص که روابط سیاسی ایران با چین هم فعال و مثبت است؛ اما ما نمیتوانیم این ظرفیت را در کشور کوچکی آسیایی پیدا کنیم. ما مشابه این وضعیت را با روسیه داریم. این کشور بازار بسیار پرظرفیتی است ولی دارای جمعیت 140 میلیونی است؛ یعنی در حالی که پذیرش خوبی برای ما دارد ولی در مقایسه با چین ظرفیت کمتری دارد. تنوع کالا در روند تجارت ایران با روسیه خیلی کمتر است؛ زیرا ما و روسیه دو اقتصاد مشابه و هر دو صادرکننده بزرگ نفت، گاز و فلزات هستیم. لذا این کار ما را محدود میکند در حالی که این محدودیتها درباره چین خیلی کمتر است اگر ما فلزات را تولید کنیم میتوانیم مشتری آن را در بازار چین پیدا کنیم هر چه صنعت پتروشیمی ما کودهای شیمیایی تولید کند یک جمعیت یک میلیارد و چهارصد میلیونی در چین مایل به دریافت این کالاست، این در حالی است که ما موانع جدی نداریم.
فارغ از چین و روسیه، ظرفیت این بده بستان اقتصادی در سایر کشورهای آسیایی چگونه دیده میشود؟
ما باید دنبال بازارهای بزرگ باشیم مانند بازار هند که یک بازار بیش از یک میلیارد و دویست میلیون نفری است. البته مسأله تعرفهها مطرح است که یکی از کارهای وزارت امور خارجه این است که به تجارت خارجی ثبات دهد. ایجاد این ثبات از طریق موافقتنامهها انجام میشود. یکی از برنامههای وزارت خارجه تمرکز در موافقتنامههای تجارت ترجیحی است. اما لازمه دستیابی به چنین موافقتنامههایی، شکلگیری فرهنگ آن است؛ یعنی وقتی ما به کشوری پیشنهاد میدهیم که قصد داریم از بازار آن برای صادرات خود استفاده کنیم و درخواست میکنیم آن کشور تعرفههای خود را کم کند تا ما بهتر در بازار آن کشور حاضر شویم آن کشور هم درخواست دارد و به بازار ما علاقهمند است و ما هم باید بخشی از تعرفههای خود را پایین بیاوریم حالا محاسبه ما این است که آیا برای ما صرف میکند که با این کشور موافقتنامه داشته باشیم که بخشی از بازار خود را به آن واگذار کنیم و بخشی از بازار آن را بگیریم یا نه.
ما الان با کشورهای مختلف بهدنبال این موافقتنامههای تجاری هستیم و صرفاً به یک کشور خاص فکر نمیکنیم. ما امروز در حوزه فلزات، پتروشیمی، صنایع پایین دستی نفت، انواع فرآوردههای نفتی و حوزه کشاورزی صادرات بسیار متنوعی داریم؛ اما لازمه آن این است که با ایجاد ساختار، بهرهوری را بیشتر کنیم. طبیعی است که تحریمها هزینه ما را در صادرات بالا برده و باید سعی کنیم با مقررات و پشتیبانی هزینههای صادرکننده را پایین بیاوریم. ما در جهت بسیار درستی حرکت میکنیم و فکر نمیکنیم تنها کشورهای مشخصی امید ما هستند. البته برخی کشورها مانند روسیه، چین، هند و همسایگان روابط بهتری با ما دارند و بازارهایشان را بهتر برای ما باز کردند و به تجارت ما کمک میکنند. بنابراین طبیعی است توجه بیشتری به آنها داشته باشید ولی یکی از ویژگیهای خوب روند تجارت خارجی ما تنوع است.
عراق یکی از کشورهای همسایه و شرکای راهبردی ایران است طبیعتاً انتظار میرود در تحولات جاری یکی از کشورهایی باشد که همه ظرفیتهای ممکن را برای توسعه تجارت با ایران فعال کند. اما انتقاداتی پیرامون رویکرد این کشور درباره ایران مطرح است از جمله قوانین دست و پاگیر و سختگیرانه و تعرفههای گمرکی که بهعنوان مانعی جدی برای توسعه تجارت میان دو کشور مطرح شده است.
ما اولین یا دومین صادرکننده و طرف تجاری عراق هستیم و در عراق موفق بودهایم. در عراق پذیرش خوبی نسبت به کالاهای ایرانی بوده است. ما 12 تا 13 میلیارد دلار به عراق صادر میکنیم و در این کشور رقبایی مانند چین و ترکیه داشتیم که آنها را پشت سر گذاشتیم. این نزدیکی هم به این علت است که جغرافیای ایران و عراق برای هر دو طرف دارای مزیت است. همه شهرهای اصلی عراق در فاصله زمانی یک ساعت و نیمه در دسترس شهرهای بزرگ ایران است. هر کشور دیگری که بخواهد با شهرهای بزرگ عراق تجارت کند باید چندین ساعت فاصله را طی کند. راه های گمرکات و دسترسی ما به عراق بسیار متنوع و مثبت است. دو طرف در حال استفاده از این مزیت هستیم. ارتباطات فرهنگی هم در این تجارت بسیار مؤثر بوده است.
اما ما باید این رابطه تجاری را توسعه داده و برای آن ثبات ایجاد کنیم. این کار از طریق افزایش کیفیت محصولات ممکن است. دوم اینکه ما باید بهدنبال رسیدن به یک تراز معقول در تجارت با عراق باشیم و به عراقیها کمک کرده تا جنس تولید کرده و به ایران صادر کنند و به این ترتیب خودشان هم وارد صحنه تولید و تجارت شوند. این کار در حقیقت کمک به خودمان است. ما باید به ثبات تجاری با عراق برسیم. ما در راه رسیدن به موافقتنامههای تجاری میتوانیم به تجارت خودمان با کشورها ثبات بدهیم. ما الان دنبال این کار هستیم که بتوانیم موافقتنامههای گمرکی، ترانزیت و موافقتنامههای تجارت ترجیحی را کسب کنیم که البته به بخشی از آن رسیدهایم و به بخشهای دیگری هم باید برسیم، تا تجارت مطمئن تری با این کشور داشته باشیم. در حال حاضر بخش بزرگی از نیازهای عراق به برق و گاز و فرآوردههای نفتی را ما تأمین میکنیم. ولی باید بهدنبال موفقیتها و ثبات بیشتری در تجارت خودمان با این کشور باشیم.
این مناسبات تجاری در رابطه با سایر شرکا و همسایگان مهم ایران در سطحی پایینتر برقرار است. چرا؟ بهعنوان مثال موانع توسعه تجارت ما با کشورهایی همچون ترکیه و افغانستان چیست؟
در حال حاضر حدود 40 درصد کل تجارت خارجی افغانستان با ایران است. همچنین ما موفقیتهای خوبی با ترکیه داشتیم؛ اما متأسفانه در حوزه ثبات تجاری با این کشور کم تلاش کردیم. موافقتنامه تجارت ترجیحی بین ایران و ترکیه فعال نیست که باید فعال شود. ما باید این موافقتنامه تجاری را روز به روز گسترش میدادیم تا امروز بعد از 40 سال در تجارت با ترکیه به موافقتنامه تجارت آزاد میرسیدیم، نه اینکه عقبگرد کنیم. خب این امر به روحیه تجاری و سیاستهای تجاری ایران برمی گردد. ما در افغانستان تجارت موفقی داشتیم. ولی باید برای موفقیت بیشتر به سمت ثبات و بهبود برویم. ما باید ضمن بهبود کیفیت کالا و تسهیلات بیشتر، به تجار افغانی برای صادرات به ایران کمک کنیم. ما باید آنقدر تسهیلات به تاجر افغانستانی بدهیم که اگر بخواهد کالای خود را صادر کند این کار را از کانال ایران انجام دهد. ما همچنین هیچ محدودیتی برای صادرات با روسیه نداریم. محدودیت آن زمانی ایجاد میشود که ما بهعلت نداشتن کیفیت لازم، امکان حضور در بازارهای آن کشور را نداشته باشیم. این مسأله دیگر نه ربطی به سیاست خارجی دارد و نه وزارت امور خارجه بلکه به خودمان برمی گردد. ما باید کیفیت تولیدات داخلی کشور را بالا ببریم و سازوکارهای صادراتی درست کنیم.
ما سال گذشته در یکی از استانها تصمیم گرفتیم که سیب این استان را به هند برسانیم. خریدار در هند نشسته بود و برای خرید سیب جدی بود؛ اما ما در این طرف دنبال ایجاد سازوکار صادراتی بودیم. به ما گفتند در این استان صدها صادرکننده سیب وجود دارد. صدها صادرکننده سیب! که یکی یک کانتینر دارد، یکی سه تا و دیگری تعداد بیشتری دارد. مگر میتوان در این وضعیت محصولی را صادر کرد؟ راه درست این است که ما بگوییم آن استان چند صادرکننده بزرگ سیب دارد که آنها در کیفیت و بازاریابی با هم رقابت میکنند و میتوانند برای چند سال صادرات سیب ایران به هند تضمین بدهند؛ این کار یعنی صادرات. بنابراین ما نیازهای بسیار زیادی برای اصلاح ساختار داخلی خودمان داریم. ما در صادرات خودمان در سالهای 97، 98 و 99 موفق بودهایم و در سال آینده هم قطعاً موفقیم؛ اما این روند پایدار نیست. علت آن هم این است که شرایط اقتصادی منطقه تغییر کرده است. کشورهایی که وابسته به نفت بودهاند آسیب دیدهاند. کرونا هم سبب شده که اقتصاد بسیاری از کشورها آسیبهای شدیدی به خود ببیند. اقتصاد این کشورها بشدت کوچک شدهاند. راهش این است که ما بهدنبال بازارهای بزرگ و پایدارتری هم مانند بازار چین، هند، بازار آسیای جنوب شرقی، ویتنام، تایلند و کشورهایی باشیم که امروز پذیرای کالای ما و تجارت با ما هستند.
با این اوصاف به نظر میرسد کشورهای حوزه شرق در مقایسه با کشورهای منطقه خاورمیانه زمینه بهتری برای توسعه تجاری ایران دارند.
ما باید تخم مرغها را در هیچ سبدی به تنهایی جمع نکنیم. هرچه بیشتر این تخم مرغها تقسیم بشوند، امنیت تجاری بیشتری دارد. ما باید بهدنبال بازارهای نو و تثبیت خودمان در بازارها برویم؛ مثلاً یکی از ایرادهایی که در کشور ما وجود دارد، تصمیم گیریهای لحظهای است. مثلاً یکی از معادن ما رفته در کشوری برای تولیدات خود بازار پیدا کرده و دو سال هم برای آن کشور مواد خام فرستاده است؛ اما ما یکدفعه اعلام کردیم که صادرات فلان ماده خام ممنوع است. خب این فرصت بازار از دست میرود. پیشنهاد من این نیست که وقتی کارخانههای خود ما نیاز دارند، همه مواد خام را صادر کنیم بلکه منظورم این است که باید سیاستی را تحت عنوان صادرات و واردات هوشمند انتخاب کنیم. ممنوعیت، راهکار نیست. ما میتوانیم به صادرکنندهای که به وارداتش نیاز داریم بگوییم شما فقط میتوانید درصدی از کالای خود را صادر کنید و ما به بخش دیگر آن نیاز داریم. به این ترتیب رابطه او با بازارش را قطع نمیکنیم. او سه سال زحمت کشیده تا بازار خود را پیدا کرده و بازار به او اعتماد کند. امروز به دست آوردن بازار صادراتی بزرگترین هنر تجارت خارجی کشورها است؛ ولی ما به سادگی بازار را از دست صادرکننده آن میگیریم. الان مواردی وجود دارد که کشوری بهطور مثال میآید از خاک ما سیب زمینی به عراق صادر میکند و عراق جلوی ورود سیب زمینی ما را بهدلیل کیفیت نامناسب میگیرد. این جای تأسف دارد. چرا ما اجازه دادیم که سیب زمینی بیکیفیت به مرز برسد چرا گمرک ما اجازه داده که این کالا برود؟ چرا سازمانهای موظف ما در دوران قرنطینه اجازه داده که این کالا بهنام ایران وارد خاک کشور دیگری شود. حالا این خاک یا عراق است یا ترکیه، یا هر جای دیگر. ما باید مواظبت کنیم. هیچ تولیدکنندهای حق ندارد بازار را خراب کند. آنهم به خاطر اینکه میخواسته یک محموله بفرستد که پولی به دست آورد. این موارد به کنترل نیاز دارد. سال 98 که سال رونق تولید بوده و سال 99 که سال جهش تولید است و صادرات راه تحقق این دو شعار است. صادرات سالم تضمینکننده آوردن پول روی سفره مردم است. طول میکشد ولی زیربنایی است.
سیاست توسعه تجارت ایران با کشورهای آسیایی و منطقه در حالی ابعاد تازهای به خود گرفته که مشکلات ما بهدلیل تعهدات ارزی و مسائل نقل و انتقالات بانکی، کار را خیلی سخت کرده است. چه راهکاری برای بازگشت ارز حاصل از صادرات در دستور کار قرار گرفته است؟ رابطه تجاری تهاتری به چه طرقی در حال اجراست؟
سیستم بانکی و اقتصاد بینالملل اسیر دلار امریکاست. بنابراین ما باید طوری سیاست خود را تنظیم کنیم که از اسارت بیرون بیاییم و بتوانیم این سیستم را دور بزنیم. ما داریم این کار را میکنیم. دنیا هم در تلاش است تا این کار را بکند. بیش از چندین سال است که ایران در این زمینه بسیار متبحر شده است. امروز برای ما تحریم ممنوعیت نیست بلکه هزینه است. ما داریم از فرصتهای دنیا استفاده میکنیم. امروز هیچ کالایی در دنیا نیست که برای ما قابل دسترس نباشد. حتی اگر در امریکا و کانادا تولید شود. وقتی پول داشته باشید میتوانید کالا را به داخل کشور برسانید. اما هزینه بالا میرود. پس باید تمام تلاشمان این باشد که هزینههای خودمان را پایین بیاوریم.
نقل و انتقالات بانکی بهصورت رسمی خیلی مشکل است ولی ما این کار را از طریق غیررسمی انجام میدهیم. روش کالا به کالا هم امروز در کشور اجرا میشود. تقریباً میتوان گفت که همه کشورهای طرف تجاری ما از آن استقبال میکنند. کشورهایی که ما به آنها مراجعه میکنیم قبلاً به ما کالایی را میفروختند اگر امروز از آنها نخریم بشدت ضرر میکنند. ما میگوییم که اگر میخواهید این کالا را به ما بفروشید و همچنان ما بازار شما باشیم راه آن این است که جنس مورد نیازتان را ما تأمین کنیم. ما از طریق تهاتر میتوانیم در چرخههای تولید هم قرار گیریم.
چرا با توجه به ضرورت جاری و نیازهای کنونی کشور رویکرد تهاتری چنان که باید مورد توجه قرار نمیگیرد و بعضاً یک نگاه منفی در داخل نسبت به آن وجود دارد؟
تمایل به تهاتر کم و سازوکار و اراده لازم در سازمانهای دولتی برای تهاتر ضعیف است. حالا من دلایل آن را نمیگویم؛ چون مطلوب نیست و نمیخواهم وارد آن مباحث شوم. دولت باید واحدهای صادرکننده و واردکننده را وادار کند تا به سازوکار تهاتر بهصورت جدی توجه کنند. اگر این کار انجام شود هم صادرات ما بسرعت افزایش پیدا خواهد کرد، هم به نیازهای وارداتی ما بهتر پاسخ داده خواهد شد. بههر حال ما کشوری هستیم که بخش عمدهای از تولیداتمان متکی به واردات مواد اولیه و ماشینآلات است. ما باید پاسخگوی نیاز واردکنندهها باشیم.
مصداقی میفرمایید که این تهاتر به چه طرقی انجام میگیرد؟
من قطعاً وارد مصداق نمیشوم. چون امریکاییها به طرفهای تجاری ما فشار میآورند و آنها را تحت فشار قرار میدهند. ولی ما به هر کشور طرف تجاری خود پیشنهاد تهاتر دادیم که امکان تأمین کالای مورد نیازشان را داشتهایم مورد استقبال واقع شد.
حتی اروپا؟
بله. اروپا هم جزو همین مصداق است. واردات ماشینآلات از اروپا به ایران هرگز قطع نشد ولی با روش هایی که تجربه کردیم هیچ جای دنیا برای ما محدودیت نیست. حتی کشورهای انگلوساکسون که دشمنان اصلی ما هستند هم در این حلقه قرار میگیرند و ما محدودیتی برای تأمین کالا از این کشورها نداریم. ولی باز هم بگویم که بحث هزینه و انتخاب ما مطرح است؛ یعنی باید انتخاب کنیم که برویم کالایی را که چندین برابر قیمت در یکی از کشورهای انگلوساکسون تولید میشود، بگیریم یا همان کالا را از شرکتی که در یک کشور دیگر تولید میشود، تهیه کنیم.
تغییر رویکرد سیاست اقتصادی ایران که در روند مناسبات دیپلماتیک ایران بازتاب چشمگیری یافته است با انتقاداتی جدی در داخل کشور همراه بوده است. خصوصاً موضوع موافقتنامه راهبردی ایران و چین که هنوز به مرحله نهایی نرسیده است و به تعبیر مخالفان در نتیجه تنگنا و اضطرار کشور در دستور کار قرار گرفته است.
این سند همکاری یک شاهکار سیاسی – اقتصادی است. چرا؟ ببینید واکنش دشمنان ما مانند امریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی در برابر این سند چه بود؟ خیلی ساده است. منویات و ذهنیتشان هم روشن شد. غربیها به سرکردگی انگلوساکسونها بهدنبال فشار بر ایران برای: 1) عدم پیشرفت و 2) افتادن به روزمرگی هستند. این دو خطر جدی برای ایران است. مبتلا شدن به روزمرگی و ندیدن تحولات منطقه و جهان و دچار روزمرگی شدن، نتیجهاش عدم توسعه است. این سند همکاری درست ضد این دو اتفاق است و عصبانیت آنها هم دقیقاً به همین دلیل بود. آنها به این دلیل که ایران تحت فشارهای بینهایت و حداکثری در مدیریت امور اقتصادی خود به یکباره با یک طرف تجاری خویش به چنین چارچوب همکاری اقتصادی رسید، دچار نارضایتی عمیق شدند. به نظر من این کار یکی از موفقیتهای بزرگ دولت آقای روحانی است.
برخی میگویند امتیازاتی که ایران به موجب این توافقنامه به چین واگذار میکند، نامتوازن است.
اولاً حتماً کسانی که این مطلب را گفتند نمیدانند که ماهیت این سند همکاری چیست. اصلاً چنین مواردی در این سند وجود ندارد. این یک سند و چارچوب همکاریهای بسیار متوازنی است که دو طرف در همه بندهای آن جهت تصمیمگیری بر اجرا یا عدم اجرا اراده کامل دارند بررسی شرایط در هر زمان برای دو طرف بسیار مهم است و جزو روح این سند و چارچوب همکاری محسوب میشود. فکر میکنم کسانی که با روح این سند همکاری آشنا نیستند قضاوت هایی میکنند –البته منظورم دوستان ما هستند، یکسری دشمنان همیشه هستند که تکلیفشان معلوم است شما هر کاری کنید ایراد میگیرند- ولی الان خطابم به دوستان است. کسانی که دلشان برای توسعه ایران میتپد بدانند که این یک سند بسیار متوازنی است ضمن اینکه فعلاً در حال آماده و نهایی شدن در طرف ماست. این سند همکاری در طول مذاکرات ممکن است خیلی تغییر شکل پیدا کند که باید منتظر باشیم تا مذاکرات آن آغاز شود.
آیا انعقاد چنین موافقتنامههایی با سایر کشورها از جمله روسیه هم در دستور کار است؟
من وارد مصداق نمیشوم. کشورهای دیگر هم هستند. ما درباره هر کشوری که احساس کنیم روابط تجاری و سیاسی و فرهنگی ما با آن به یک بلوغ جدی و لازم رسیده باشد، حتماً سند همکاری از این نوع را امضا میکنیم. ایران کشوری است که در مورد سیاست خارجی و اقتصاد خود بهصورت مستقل تصمیم میگیرد و این سند هم از تصمیمات بسیار درست بود و امیدواریم بندهایی که در سند همکاری ایران و چین آمده و برای توسعه اقتصادی کشورمان بسیار مهم است، به نتیجه عملیاتی برسد. چین رقیب بسیار جدی قدرتهای مطرح دنیا از جمله امریکاست و در حوزه تجارت و صنعت در همه دنیا حضور دارد و در خود امریکا پروژههای بسیار عظیمی توسط شرکتهای چینی اجرا میشود.
آیا از مجموع صحبتهای شما پیرامون پیگیری سیاست اقتصادی بدون اتکا به درآمد نفتی، تنوع بخشی به بازارهای هدف صادرات ایران و دور زدن تحریمها میتوان این گونه برداشت کرد که اقتصاد ما میتواند بدون آسیب جدی از این سال بحرانی و سخت عبور کند؟ بویژه آنکه افزون بر فشارهایی که امریکا تاکنون وارد کرده چه بسا دور جدیدی هم از تحریم های جدید علیه ایران در راه است تا ایران را بیش از هر زمان دیگری در تنگنا قرار دهد.
من اصلاً خوشبینانه صحبت نکردم بلکه براساس واقعیات حرف زدم. ما ظرفیتهای زیادی در حوزه معدن، صنعت، کشاورزی و از همه مهمتر نیروی انسانی قوی داریم. ما در حوزه دانشهای بنیادی با توجه به مشکلات و موانع در حد معجزه کار میکنیم. چند کشور در زمان کرونا توانستند که در تولیدات و ابتکارات به پای ما برسند؟ اگر الان راه صادرات باز شود خواهید دید که کارهای ما در دنیا نمایش داده میشود. بنابراین اگر ما با همین ظرفیت که درحال کار هستیم، کار کنیم براحتی میتوانیم امسال را بگذرانیم. ولی ما همیشه نباید بهدنبال روزمرگی باشیم. ما امسال را میگذرانیم؛ اما برنامهریزی ما باید برای سال های آینده باشد. اگر ما از همین ظرفیت های کم خود هم استفاده کنیم از امسال عبور میکنیم و باید ببینیم که چه برنامهای برای سال 1400 به بعد داریم. ما به تغییرات ساختاری جدی، تمرکز و هماهنگی بیشتر مجلس و دولت نیاز داریم.
اما بهنظر نمیرسد که مجلس یازدهم چندان با دولت آقای روحانی همراهی داشته باشد.
من به اصل وجود انتقاد اعتقاد دارم و معتقدم بدون نقد، شاهد توسعه و رشد نخواهیم بود. کشورهای توسعه یافته با همین اساس رشد کردند. مجلس هم در کنار سایر نهادها و رسانهها باید نقدهای خود را مطرح کند ما نیز در وزارت امور خارجه باید خود را اصلاح و تقویت کنیم اما در کنار آن، منتقدان باید راهکار هم بدهند و مسئولیت این کار را هم بپذیرند. اگر میگویند که دولت باید این کار را انجام دهد همه باید پاسخگو باشند که اگر روزی مشکلی پیش آمد، پای آن بایستند. من امروز میگویم که باید کمک کنیم راه صادرات باز شود. اگر صادرات افزایش یابد، قیمت کالا در کشور هم تا ایجاد تعادل بالا میرود ولی ارز مورد نیاز کشور برای ادامه توسعه و تولید تأمین میشود. تولید که اضافه شد اشتغال ایجاد میشود و مردم درآمد بیشتری دارند. بنابراین اگر شما صادرات و بازار خوب میخواهید باید تحمل کنید. صداوسیما باید از رویکرد صادرات دولت حمایت کند. ما باید مردم خود را از طریق تلویزیون و مطبوعات روشن کنیم و به آنها بگوییم مشکلات کجاست و تاکنون چه کردیم. کسی نمیتواند معجزه کند. آقای ظریف در رابطه با مجلس تصمیم گرفتهاند که ارتباط فعالی با این نهاد داشته باشیم و هر سؤالی که از سوی مجلس مطرح شود، ما آماده پاسخگویی هستیم و از همه مهمتر آماده تبادل نظر.
اخیراً از سوی مجلس پیشنهادی برای تغییر عنوان وزارت خارجه به وزارت خارجه و تجارت بینالملل مطرح شده است، نظر شما چیست؟
من شخصاً اعتقاد دارم که تجارت خارجی از سیاست خارجی جدا نیست. شما نمیتوانید یک سیاست خارجی و یک تجارت خارجی متفاوت داشته باشید. نمیتوانید با یک کشور در سیاست خارجی دعوا کنید و از طرف دیگر به آن کشور صادرات داشته باشید. شما نمیتوانید در منطقهای رفتار نامأنوسی داشته باشید و بخواهید به آنجا صادرات هم داشته باشید. تجارت خارجی و سیاست خارجی در یک جهت هستند.
امروز دنیا نه تنها ازنظر عملکرد اینها را همسو کرده حتی کشورهای انگلوساکسون، بخش توسعه خارجی خود را به جزئی از وزارت خارجه تبدیل کرده است. تجارت خارجی ما باید منسجم و متمرکز شود. من اگر تصمیم گیر بودم میگفتم که تجارت خارجی باید زیر نظر وزارت امور خارجه بیاید. همه سازمانها موظف هستند که در تجارت خارجی به توصیههای وزارت امور خارجه توجه کنند. البته از نظر سازوکار، ستاد هماهنگی روابط اقتصادی خارجی در وزارت امور خارجه وجود دارد که از سال 1360 براساس مصوبه هیأت دولت تأسیس و آیین نامه آن در سال 1372 برای بار دیگر مورد بازبینی قرار گرفته است. بر این اساس و طبق قانون موجود بایستی کلیه فعالیتهای اقتصادی در خارج از کشور در این ستاد بررسی و مورد تأیید قرار گیرد. این موارد باید اجرایی شود و دولت و مجلس آن را حمایت کنند. باید از ستاد بپرسند که چه اقداماتی انجام داده است و اگر سازمانی خود را با ستاد هماهنگ نکرد باید پاسخگو باشد. امروز همه سازمان ها نشسته اند و دارند برای وزارت امور خارجه دستورالعمل مینویسند. اما این دستورالعملها را با چه ابزاری باید اجرا کنند؟ ما خیلی مشتاقیم که همه مأموریتها برای وزارت خارجه تعریف شود ولی باید ابزار اجرای آن وجود داشته باشد. ما در 143 کشور دنیا نمایندگی داریم. هیچ سازمانی ظرفیت ما را در خارج از کشور ندارد. نمایندگیهای ما به بهترین و به روزترین اطلاعات دسترسی دارند و براحتی میتوانند با رؤسای جمهوری، معاونان رئیس جمهوری و وزرا ملاقات کنند. بهترین کانال برای استفاده از تجربیات صنعتی و اقتصادی کشورهای دیگر وزارت امور خارجه است. امیدواریم به جای انتقاد از وزارت خارجه ابزار کار در اختیار ما بگذارند. مجلس و دولت باید این موضوع را جدی بگیرند. ما اگر میخواهیم وزارت خارجه موفق داشته باشیم باید برنامهریزی و حمایت هم داشته باشیم. دنیا هم به این سمت میرود. شما ژاپن و کره را در نظر بگیرید. تجارت خارجیشان تحت کنترل است. اگر رفتار سیاسی شما با آن کشور درست نباشد، تجارت خارجی آن کشور با شما وضعیت دیگری خواهد داشت. امروز بخش عظیمی از قدرت امریکا در سیاست تجاری این کشور متمرکز شده است. اروپا متحد امریکاست و ببینید در روابط تجاری چقدر با آنها تحقیرآمیز رفتار میشود؛ زیرا سیاست خارجی امریکا در اختیار سیاست اقتصادی آن است. ما در مواردی توصیه کردیم که از یک کشور مشخصی جنس نخرند، اما به ما پاسخ دادند که بازار ما نیاز دارد. یا زمانی که توصیه میکنیم تهاتر باید در تجارت خارجی ما محور باشد نباید هیچ کسی بیتوجه باشد و خارج از این سیاست عمل کند. رسانهها روی تمرکز در تجارت خارجی کار کنند. من احساس میکنم کسی که وزارت خارجه را اداره میکند باید در تجارت خارجی هم دخالت داشته باشد. البته ما برای این کار ابزارهای قوی میخواهیم. اگر زمانی قرار باشد که وزارت خارجه مسئول تجارت خارجی هم باشد باید بتوانیم نیروهای خیلی خوبی را گزینش کنیم. خوشبختانه ما در یکی دو سال اخیر نیروهای بسیار خوبی را در بخش اقتصادی توانستهایم جذب کنیم. اما تا آنها به نیروهای حرفهای ودنیا دیده تبدیل شوند، زمان میبرد.
در مورد عملکرد معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه بفرمایید. از زمان تشکیل این معاونت انتقاداتی درباره عملکرد آن و رایزنان اقتصادی و تجاری مستقر در کشورهای مختلف مطرح شده است از جمله اینکه گفته میشود وزارت خارجه در راستای توسعه صادرات غیرنفتی ضعیف عمل کرده است و دیگر اینکه وزارت خارجه به شرایط امروز همانند زمان صلح مینگرد. پاسخ شما به این انتقادات چیست؟
من فکر میکنم کسانی که کتاب هایی که در مورد تحریمها نوشته شده را خوانده باشند، میدانند بخش عمدهای از سازوکاری که امریکاییها برای فشار به ایران بهکار گرفتهاند، براساس اطلاعاتی است که از داخل کشور ایران جمعآوری میشود. اینکه من مصاحبه کنم و هر روز بگویم که ما داریم چکار میکنیم و چگونه تحریمها را دور میزنیم یک اشتباه است. ما نمیتوانیم درباره خیلی از کارها توضیح دهیم و نخواهیم گفت. ما الان در معاونت دیپلماسی اقتصادی و چه در سایر بخشهای وزارت خارجه حرکت دشمن را در رابطه با تحریم تحت نظر داریم و به تناسب فشارهایی که آنها ایجاد میکنند، بهدنبال راهکار میگردیم. ما اولاً سعی میکنیم این راهکارها را از طریق مکاتبات منتقل کنیم و ثانیاً در طول جلسات بتوانیم هم گزارش بدهیم و هم راهکار پیشنهاد بدهیم.
گرچه عمر معاونت دیپلماسی اقتصادی کوتاه است ولی موفقیتهای خیلی خوبی در جهت دادن به ضرورت های تجارت خارجی کشورمان وجود داشته است. ما به طور مرتب از مرزها بازدید داریم. گمرگات ما با توجه به نیازهایی که برای تجارت با همسایگان خود داریم در مانیتورینگ ما هستند. نمایندگان وزارت امور خارجه در تمام استانها حضور دارند. یکی از وظایف این نمایندگان، رصد وضعیت اقتصادی استان، بازدید از نقاط مرزی، گمرکات، ظرفیتها و مشکلات و موانع تجاری استانها بویژه استانهای مرزی است. ما در سراسر دنیا و در بیش از 140 کشور نمایندگی و حضور فعال داریم. همه این نمایندگیها بسیج هستند تا ظرفیتهای تجاری ایران را معرفی و ظرفیتهای تجاری آن کشور را به داخل منتقل کنند. بنابراین ما یک شبکه گستردهای در حوزه اقتصادی هستیم و سعی کردیم در این سالها فعال بوده و نیازهای کشور را تحت نظر داشته باشیم و به تغییر ساختار، رفع نواقص و برطرف کردن نیازها کمک کنیم. نمایندگیهای ما تلاش میکنند که با بخش خصوصی در ارتباط فعال باشند. البته روحیه وزارت خارجه در سالهای گذشته یک روحیه عمدتاً سیاسی بوده است. کار سختی است که ما بتوانیم این سازوکار را به یک نگاه اقتصادی تبدیل کنیم. نمایندگیهای ما در کشورهایی که طرف جدی ما هستند از جمله در چین، هند، روسیه، عراق، افغانستان خواب شبانه روز ندارند. اگر میبینید که در اوج بحران کرونا مرزهای کشور باز شده و مشکل تردد کامیونهای ما رفع میشود و وارد کشور میشوند و همه ایرانیهایی که در سایر کشورها دچار مشکل بوده به ایران بر میگردند، همه در نتیجه اقدامات وزارت خارجه بود. وزارت خارجه توانست در یک مقطع کوتاه همه مرزها را باز کند که با وجود فشارهای زیاد کار بسیار بزرگی بود. ما در همین ماه های اخیر توانستیم ضعف ها و کمبودها را با آموزش و ارسال دستورالعملها پوشش دهیم.
یکی از مشکلات موجود در تجارت خارجی که باید به آن توجه جدی شود تمرکز در این زمینه است. ما الان دچار پراکنده کاری در مرزها و تجارت خارجی هستیم. گاهی صادرکنندگان ما رقابتهایی را انجام میدهند که نباید در خارج از کشور انجام شود. باید بهدنبال تمرکز در بازارهای صادراتی خود بوده و در صادرات به کشورهای میزبان وحدت رویه باشد.
این یکی از نیازهای تجارت خارجی ایران است که وزارت خارجه بشدت روی آن کار میکند. بحث همسایگان در اولویت مطلق ماست. اگر اصلاح ساختار اقتصادی اتفاق افتاده و تمرکز بر همسایهها و شرق انجام شده، نقش وزارت خارجه بسیار بارز بوده است. کسی در خارج از کشور جز ما حضور ندارد. وزارت خارجه یک سازمان بیبدیل است. اگر شما هر موفقیتی را در خارج از کشور ببینید قطعاً بخش عمدهای از آن مدیون تلاش وزارت امور خارجه است. اگر ما شاهد رشد تجارت و بازاریابی هستیم ناشی از اقدامات وزارت خارجه است. برنامههایی که ما برای تجارت خارجی داریم، موافقتنامهها است. ما موافقتنامه تجارت ترجیحی را با اوراسیا امضا کردیم. این موفقیت بزرگی برای دولت بود. ببینید که زمینه ساز موافقتنامه چه نهادی است؟ چه کسی با آن کشورها برای امضای موافقتنامه زمینهسازی میکند. چه کسی اصرار دارد بازارهای صادراتی ما باید ثبات داشته باشد. باید از بعضی از نیازهای خودمان در داخل کشور بگذریم تا بازارهای صادراتی خود را حفظ کنیم. باید دید چه کسی پیشتاز این اقدامات است. ما برای این کار حقوق میگیریم، تعهد داریم و من فکر میکنم که دستاوردهای وزارت خارجه در این دو سال و نیم قابل قبول بوده است. مردم میبینند که سفارتخانههای ما چگونه بهدنبال کارهای اقتصادی هستند و بهدنبال پیدا کردن بازار برای صادرکنندگان هستند و با عشق و علاقه کار خود را انجام میدهند. امیدواریم بجای اینکه در محافل مختلف همواره مورد انتقاد قرار بگیریم، این خستگی را برای سفارتخانههای ما باقی نگذارند بویژه با انتقاداتی که مستندی ندارد. ما خیلی فراتر از دیپلماسی اقتصادی فعالیت میکنیم و به اصلاح ساختار کمک میکنیم در حالی که این اقدامات جزو وظایف ما نبوده اما احساس ملی ماست که باید در این شرایط کمک کنیم تا این دوران را بگذرانیم. امیدواریم با آموزشهای تخصصی بیشتر و سازمان یافتهتر بتوانیم کیفیت کار را در نمایندگیها بالاتر ببریم.
نیم نگاه
سند همکاری ایران و چین یک شاهکار سیاسی – اقتصادی است. واکنش دشمنان ما مانند امریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی در برابر این سند چه بود؟ خیلی ساده است. منویات و ذهنیتشان هم روشن شد. غربیها به سرکردگی انگلوساکسونها بهدنبال فشار بر ایران برای: 1) عدم پیشرفت و 2) افتادن به روزمرگی هستند. این دو خطر جدی برای ایران است. مبتلا شدن به روزمرگی و ندیدن تحولات منطقه و جهان و دچار روزمرگی شدن، نتیجهاش عدم توسعه است. این سند همکاری درست ضد این دو اتفاق است و عصبانیت آنها هم دقیقاً به همین دلیل بود. آنها به این دلیل که ایران تحت فشارهای بینهایت و حداکثری در مدیریت امور اقتصادی خود به یکباره با یک طرف تجاری خویش به چنین چارچوب همکاری اقتصادی رسید، دچار نارضایتی عمیق شدند. به نظر من این کار یکی از موفقیتهای بزرگ دولت آقای روحانی است
گرچه عمر معاونت دیپلماسی اقتصادی کوتاه است ولی موفقیتهای خیلی خوبی در جهت دادن به ضرورت های تجارت خارجی کشورمان وجود داشته است. ما به طور مرتب از مرزها بازدید داریم. گمرگات ما با توجه به نیازهایی که برای تجارت با همسایگان خود داریم در مانیتورینگ ما هستند. نمایندگان وزارت امور خارجه در تمام استانها حضور دارند. یکی از وظایف این نمایندگان، رصد وضعیت اقتصادی استان، بازدید از نقاط مرزی، گمرکات، ظرفیتها و مشکلات و موانع تجاری استانها بویژه استانهای مرزی است. ما در سراسر دنیا و در بیش از 140 کشور نمایندگی و حضور فعال داریم. همه این نمایندگیها بسیج هستند تا ظرفیتهای تجاری ایران را معرفی و ظرفیتهای تجاری آن کشور را به داخل منتقل کنند
اعتقاد دارم که تجارت خارجی از سیاست خارجی جدا نیست. شما نمیتوانید یک سیاست خارجی و یک تجارت خارجی متفاوت داشته باشید. نمیتوانید با یک کشور در سیاست خارجی دعوا کنید و از طرف دیگر به آن کشور صادرات داشته باشید. شما نمیتوانید در منطقهای رفتار نامأنوسی داشته باشید و بخواهید به آنجا صادرات هم داشته باشید. تجارت خارجی و سیاست خارجی در یک جهت هستند. تجارت خارجی ما باید منسجم و متمرکز شود. من اگر تصمیم گیر بودم میگفتم که تجارت خارجی باید زیر نظر وزارت امور خارجه بیاید. همه سازمانها موظف هستند که در تجارت خارجی به توصیههای وزارت امور خارجه توجه کنند
امروز برای ما تحریم ممنوعیت نیست بلکه هزینه است. ما داریم از فرصتهای دنیا استفاده میکنیم. امروز هیچ کالایی در دنیا نیست که برای ما قابل دسترس نباشد. حتی اگر در امریکا و کانادا تولید شود. وقتی پول داشته باشید میتوانید کالا را به داخل کشور برسانید. اما هزینه بالا میرود. پس باید تمام تلاشمان این باشد که هزینههای خودمان را پایین بیاوریم
خبرنگار دیپلماسی
پیشبینیهای مختلفی درباره وضعیت اقتصادی کشور در شرایطی که درآمد نفتی زیر سایه تحریمهای سنگین امریکا به کمترین میزان خود رسیده است، مطرح میشود. گمانههایی که اغلب فضای مطلوبی را تصویر نمیکنند و موجد این نگرانی هستند که آلترناتیوهای موجود، متناسب با تحولات پرفراز و فرود سیاست خارجی نیست؛ اما غلامرضا انصاری، معاون اقتصادی وزارت خارجه نگاه دیگری دارد و معتقد است راهبرد اقتصادی توسعه صادرات و اتکا به سیاست صادرات غیرنفتی و افزایش سهم آن در تجارت جهانی برای رهایی از وابستگی اقتصاد کشور به نفت تنها راه قابل اعتنا برای عبور از وضعیت موجود است. راهبردی که گرچه بواسطه فشار حداکثری امریکا در دستور کاردولت قرار گرفته است اما به باور او پیگیری این سیاست همواره یکی از اهداف مهم اقتصادی برای تصمیمگیران نظام در چندین دهه گذشته به شمار میرفته است که حالا اجرای آن ضرورت یافته است. ذیل همین نگاه است که نگاه به شرق و توسعه روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهای این حوزه و منطقه خاورمیانه بیش از هر زمان دیگری مورد بحث قرار دارد.
انصاری در گفتوگوی پیش رو به نحو بارزی به فشارهای اقتصادی سنگین حاصل از پیگیری این سیاست در بازه زمانی چند ساله بر سبد معیشتی مردم اشاره میکند و در عین حال میگوید که نتایج چنین رویکردی در بلند مدت به گشوده شدن روزنههای جدیدی برای تأمین منافع اقتصادی مردم خواهد انجامید. این گفتوگو را با هم میخوانیم.
بهنظر میرسد شیب سیاست فشار حداکثری امریکا به کمک تحریمهایی که با هدف به بنبست رساندن اجرای توافق هستهای علیه ایران به تصویب رسانده است، در بالاترین سطح ممکن قرار گرفته است. بفرمایید این سیاست تا چه اندازه بر روند صادرات نفتی و تبادلات اقتصادی ایران با کشورهای دیگر تأثیرگذار بوده است؟ به عبارت دیگر در شرایط کنونی هدف امریکا در ایجاد تنگنای اقتصادی ایران تا چه اندازه تحقق پیدا کرده است؟
ما قطعاً دوران سختی را سپری میکنیم که تحت تأثیر وقوع سه رویداد مهم حاصل شده است. هر چند که ما در بخش عمدهای از این سختی در دنیا تنها نیستیم و این وضعیت فقط برای کشور ما عارض نشده است اما بهدلیل تحریمهای امریکا فشارهای وارده بر ایران دوچندان است. دولت امریکا در مقطع کنونی از همه توان و امکانات اقتصادی و سیاسی خود برای فشار علیه ایران بهره گرفته است. امریکاییها حتی پرستِیژ انسانی و بحثهای حقوق بشری که گاهی ژست حمایت از آن را میگرفتند، به وضوح کنار زدند و از هرروشی برای به سختی انداختن ایران استفاده میکنند. به همین دلیل بحث دارو و غذا که انسانیترین موضوع در همه بحرانها به شمار میآید، از دایره فشارهای امریکا مستثنی نشده، این در حالی است که بحث کرونا هم خیلی جدی است که نه تنها ایران را تحت تأثیر قرار داد بلکه تجارت و اقتصاد جهانی و روابط اجتماعی بین ملتها را بشدت تحت تأثیر قرار داد؛ بهطور مثال بحث گردشگری که یک بعد اقتصادی بسیار مهمی برای همه کشورها و بویژه برای اقشار متنوع جوامع بود کاملاً در دنیا متوقف شده است و روابط اقتصادی کشورها و حملونقل و گمرکات را تحت تأثیر قرار داده و ایران هم از این وضعیت فشار مستثنی نبود.
از طرف دیگر تحولی که در ایران در حال وقوع است و طبیعتاً فشارهای اقتصادی زیادی را به مردم وارد میکند، جدی شدن تغییر سیاست حذف نفت از بودجه است. این سیاستی بوده که از ابتدای انقلاب و از سوی همه دولت هایی که روی کار آمدند، مطرح شده اما هرگز به اندازه سالهای اخیر مورد توجه قرار نگرفته است. اجرای این سیاست در سال 98 و 99 و در دولت آقای روحانی بهطور کامل در دستور کار قرارگرفت و اجرایی شد؛ یعنی برای اولین بار از زمان کشف نفت در ایران، دولت، بودجه بدون نفت را به مجلس عرضه کرد. طبیعتاً این اقدام بزرگ فشارهایی را به مردم وارد میکند، چرا که بر پایه این سیاست، کشور از یک جامعه واردکننده که براساس پول نفت اداره میشد به کشوری تبدیل میشود که باید دنبال جایگزین و صادرات تولیدات خود باشد.
ما تحت تأثیر این سه عامل دوران سخت و بحرانی را سپری میکنیم، بویژه آنکه وقوع کرونا این بحران را تشدید کرده است. بیش از 95 درصد درآمد بسیاری از کشورهای منطقه که طرف تجاری ما بودند و درآمد اصلی آنها صادرات نفت بوده است بهدلیل شیوع کرونا با بحران رو به رو شده است. بنابراین ایران هم آسیب میبیند. اینها مجموعه عواملی است که در کشور جمعاً موجب گرفتاریها و نارضایتی شده و ما را مجبور میکند با فکر نو به کارهای اقتصادی و برنامههای جدید نگاه کنیم تا فشارها را به حداقل برسانیم.
ما در کنار جدال همه جانبه با امریکا دعوای بزرگی هم با اروپا بر سر برجام داریم. دیگر مشخص شده که اروپا عملاً توان اجرای اقدامات مقابلهای با تحریمهای امریکا را نداشته و در اجرای سازوکار مالی خود با تهران شکست خورده است. بنابراین در این شرایط میتوان گفت که سیاست حفظ برجام فارغ از وجه اقتصادی آن همچنان در دستور کار ایران قرار دارد؟
شرایط اقتصادی جدید، ما را متوجه مشکلات جدی ساختاری اقتصادی ایران کرد و یکی از مشکلات این بود که ما برای رفع نیازهای خود بویژه در حوزههای صنعتی همه تخم مرغهای خود را در سبد تجارت با اروپا گذاشته بودیم. خب تحریمهای امریکا ادامه این روند را مشکل کرد و وقتی بحث تحریمها و خروج امریکا از برجام پیش آمد، این مشکلات کاملاً تشدید شد.
ما بویژه در 3 الی 4 سال اخیر بر تغییر ساختار تجارت خارجی متمرکز شدیم و بخش عمدهای از تجارت خود را متوجه کشورهای حوزه شرق نمودیم. امروز بیش از 47 درصد تجارت خارجی ما با کشورهای همسایه است. ما در هیچ جای دنیا به بنبست نرسیدیم تحریمها هزینههای ما را بالا برده است.
روند تجارت با اروپا بویژه تحت تأثیر مشکلاتی که برای اجرای برجام به وجود آمده است، در چه سطحی است؟
ما با اروپا به رغم همه تحریمها و فشارهای امریکا تجارت رسمی داریم البته رقم این تجارت در مقایسه با گذشته قابل ملاحظه نیست؛ اما ما هنوز محصولات کشاورزی خود را تا رقم 400 الی 500 میلیون دلار به اروپا صادر میکنیم و صادرات صنعتی اروپا هم از طریق کانالهای غیر مستقیم به ایران میرسد. بنابراین بحث بنبست مطرح نیست بلکه مسأله اراده ماست که تغییر کرده و تجارتی که پیشتر فقط متکی به واردات از غرب بوده، متنوع شده است. به همین دلیل امروز حوزه شرق برای ما یک طرف تجاری بزرگ محسوب میشود و بیش از 85 درصد تجارت ما به شرق و همسایگان گرایش یافته است و بیش از 47 درصد تجارت ما با منطقه انجام میشود. به رغم تحریمها بیش از 120 کشور در سال 98 هدف صادرات ایران و بیش از 110 کشور مبدأ واردات ایران بودند. این روند نشان میدهد ما منفعل نبودیم و تحت فشارهای جاری اقداماتی جدی انجام دادیم.
می فرمایید روند تجارت ما با اروپا همچنان ادامه دارد هرچند که به پایینترین سطح رسیده است اما مشکل اصلی ما با این کشورها فقدان یک سازوکار مالی مؤثر برای تبادل کالاهایی فراتر از محصولات کشاورزی و ایجاد یک کانال تسهیلکننده برای مبادلات بانکی است؛ یعنی منافعی که ما در چارچوب برجام بهدنبال آن بودیم، محقق نشده است.
اولاً که برنامه ما در حوزه تجارت خارجی ایجاد تنوع در بازارهای خودمان است بنابراین ما هیچ کشوری را از هدف بازار خود و تنوع تأمین نیازهای خود حذف نکردیم و نمیکنیم و با هر جایی که بتوانیم و طرف مقابل هم تمایل داشته باشد ارتباط برقرار میکنیم و بویژه بهدنبال تأمین نیازهای علمی، تکنولوژیک و صنعتی هستیم که به همین منظور اروپا هم بهعنوان مبدأ واردات و صادرات یکی از نقاط هدف تجارت ماست؛ اما ما چند مشکل اساسی در صادرات تجارت خارجی خود داریم؛ یک مشکل به تسلط بسیار قوی، غیرمنطقی و غیرانسانی امریکا بر سیستم بانکی جهانی بازمیگردد که ما را از استفاده از مسیرهای رسمی بانکی تا حد زیادی محروم کرده است این یکی از مشکلات بسیار جدی است که ما تحت تحریمها با آن رو به رو شدیم. به همین دلیل ما به شیوههای متنوعی متوسل شدیم تا بتوانیم از طریق دور زدن سیستم بانکی بینالمللی، تجارت خود را ادامه دهیم. ما برای دور زدن سیستمهای بانکی با همه کشورها به تفاهماتی میرسیم و وارد عمل میشویم و تا الان موفق شدیم بخش عمدهای از نیازهای خود را بدون عبور از کانالهای مالی رسمی انجام دهیم. ما این روش را ادامه خواهیم داد و قطعاً روشهای جدیدتری را هم پیدا خواهیم کرد.
اما ما با هدف حرکت میکنیم و تنوع صادرات و منابع وارداتی و دسترسی به علم و تکنولوژی جزئی از برنامههاست. «اینستکس» سازوکاری پیشنهادی براساس تعهدات طرف اروپایی بود تا ما در برجام بمانیم و به تعهدات خود عمل کنیم. قرار بود ما بتوانیم از مزایای اقتصادی برجام برخوردار شویم؛ اما متأسفانه اروپاییها نتوانستند به تعهدات خود چه به علت فشارهای شدید امریکا چه به علت فقدان یک اراده بسیار قوی برای مقابله با فشارهای امریکا عمل کنند. با وجود این «اینستکس» فعال شد اگرچه با دو تبادل کوچک مالی همراه بود اما بهطور محدود فعال شد. ما الان هم علاقهمند هستیم که این کانال را فعالتر کنیم مشروط بر اینکه منابع مالی برای آن درست شود اگر قرار به ادامه تجارت باشد، منابع مالی و برقراری سیستم بانکی مورد نیاز است و ما امیدواریم اروپاییها با توجه به اینکه ایران پایبندی جدی به تعهدات خود در برجام را نشان داده است، به تعهدات خود پایبند باشند و برای فعالتر کردن این کانال کار کند.
اشاره کردید که سیاست حذف نفت از بودجه تحت تأثیر فشارهای امریکا در دولت آقای روحانی بهطور جدی در دستور کار قرار گرفته است. این در شرایطی است که در واقعیت، بیشترین اتکای بودجه ما تاکنون به صادرات نفت بوده است. بههمین دلیل امریکا ایجاد فشار اقتصادی بر ایران را از طریق به صفر رساندن فروش نفت ایران دنبال کرده است. سؤال من این است که سیاست اقتصاد غیرنفتی و گسترش مراودات اقتصادی با کشورهای حوزه شرق و همسایگان در مقطع جاری که بحران اقتصادی داخل کشور به بالاترین سطح خود رسیده است تا چه اندازه پاسخگوی نیازهای فعلی ماست؟ بههر حال ما برای اجرای این سیاست در کوتاه مدت آماده نیستیم و هنوز بسترهای لازم برای عملیاتی شدن آن شکل نگرفته است.
نفت برای ایران درآمد بسیار مهمی بوده است. امریکا در درجه اول همه فشارهای خود را برای محروم کردن ایران از درآمد نفتی اش گذاشت. نفت محصولی است که کد و تابلو دارد؛ یعنی اگر شما امروز بخواهید یک بشکه نفت را به بازارهای جهانی ارائه دهید مشخص است که این میزان نفت حتی از چه چاهی بیرون آمده است. بهعلت کد دار بودن این کالا و کالایی نیست که بتوان با شیوههایی خرید و فروش آن را خیلی پنهان کرد، امریکاییها از طریق تهدید مشتریان ایران برای کاهش بسیار شدید صادرات رسمی نفت ما خیلی متمرکز هستند. این یک واقعیت است اما این اتفاق به معنای پایان تلاش ما نبوده است. هنوز هم کشورهایی هستند که از ما بهصورت رسمی نفت دریافت می کنند و همچنین ما بهصورت غیررسمی بخشی از نفت خود را میفروشیم.
اما دیگر روشهای فروش ما پاسخگوی نیازهای بودجه ما نیست. کشوری که زمانی به طور روزانه 2.8میلیون بشکه صادر میکرده است امروز با شیوهها و فشارهای شدیدی روبهرو شده است. امریکاییها همه بنادر دنیا و همه دولتها، شرکتها و بانکها را تهدید کرده و فشار میآورند و بسیار سختگیرانه برخورد میکنند تا تأمین منابع مالی ایران به حداقل برسد. ما تحت این فشارها مجبور شدیم در تجارت خارجی خود بهدنبال جایگزین باشیم و همین تغییر رویکرد میتواند زمینه موفقیت ما در اصلاح ساختار اقتصادی کشورمان باشد. با نگاهی واقع بینانه این تغییرات به نفع کشور است اگرچه فشار شدیدی بر مردم و اقشار آسیب پذیر وارد میشود. اما واقعیت این است که صادرات نفت ما بشدت کاهش یافته و آثار فشار اقتصادی آن در ایران بسیار شدید است و ما امروز نمیتوانیم به درآمد نفت بهعنوان یک درآمد روشن و ثابت حساب باز کنیم. از اینرو چارهای جز روی آوردن به تغییر رویکرد در تجارت خارجی بویژه صادرات غیر نفتی خود نداریم.
این سیاستی که تحت اضطرار دچار تغییر شده و گسترش تجارت با کشورهای منطقه و حوزه شرق در کانون آن قرار گرفته است بر اساس چه مؤلفههایی طراحی میشود؟
ظرفیت دارای دو وجه است؛ یکی ظرفیت ما و دیگری ظرفیت پذیرنده. ایران در منطقهای قرار دارد که قریب به 500 میلیون جمعیت در اطراف بلافصل آن قرار دارد و تنوع خوبی در این بازار وجود دارد و ظرفیت بازار و پذیرش بسیار بالاست. کمی که از کشورهای مرزی دورتر میرویم فرصتها افزایش پیدا میکند. بازار هند با یک فاصله کشتیرانی چندساعته در دسترس است، بازار چین مورد توجه ماست و چینیها امروز شرایط خوبی را در بازارهای داخلی خود برای کالای با کیفیت ایرانی فراهم کردند. بازار روسیه و عراق بسیار ثروتمند و مصرفکننده است و درهای آن به روی ما باز است. بازارهای کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس مصرفکنندگان بالایی دارد و تا حدودی درهای آن باز است و اگر ما کیفیت تولید خود را بالا ببریم قطعاً فرصتهای بهتری خواهیم داشت.
ما خوشبختانه تنوع خوبی در صادرات داریم و در سال 98 هم تنوع صادراتی داشتیم که ویژگی یک کشور در حال توسعه است اما بحث داخل و ظرفیتهای داخلی را باید جدی بگیریم؛ زیرا سازوکارهای اقتصادی کشور ما برای واردات درست شده است. تفکر مردم همچنان براساس واردات سودآور است و این طرز فکر قریب به چهل سال بر کشور حاکم است. ما به مدت 40 سال از محل نفت به تولیدکننده خارجی یارانه دادیم تا به کشور ما جنس صادر کنند. خب این ساختار باید تغییر کند. ما همیشه فکر میکردیم هرکسی که تولیدکننده است، میتواند صادرکننده هم باشد؛ اما امروز شاهد هستیم که صادرات به سازوکار ویژه و نهادهایی نیاز دارد که در صادرات و بازاریابی متخصص باشند. برای صادرات به وجود قوانین و مقررات حمایتی نیاز است تا صادرکننده خیالش راحت باشد که پول حاصل از صادرات محصولش به دست میرسد. به همین دلیل وجود بانک توسعه صادرات قوی، صندوق ضمانت صادرات و صندوق توسعه ملی قوی مورد نیاز است که روند صادرات را زیر نظر داشته باشد و حمایت کند. یعنی سازوکاری باید وجود داشته باشد که با قاطعیت از صادرات دفاع کنیم حتی اگر در نتیجه این رویکرد، در داخل کمبودهایی هم ایجاد شود نباید بازار را از دست بدهیم. بهعنوان مثال امروز محصولات کشاورزی ما با کیفیت خوبی تولید و صادر میشود اما در مواردی یکباره صادرات آن ممنوع اعلام میشود؛ زیرا قیمت آن در داخل کشور بالا رفته است. بهدلیل چنین سیاست های کج دار و مریزی روند صادرات بخوبی صورت نمیگیرد. دولت باید با همراهی مردم سیاستی را در پیش گیرد که بتوان سیاست تجاری جایگزین فروش نفت را در دستور کار قرار داد.
همراهی مردم از این منظر مهم است و باید فرهنگ مصرف در کشور تغییر کند. امروز از بخشی از کالاها مانند گاز، سوخت، برق و میوه در داخل کشور بهصورت افراطی استفاده میشود. درکجای دنیا به شکلی که در ایران میوه مصرف میکنیم، میوه مصرف میکنند. 40 سال گذشته که بلیت مسافرتهای خارجی مردم مجانی بوده و هر کسی در این 40 سال به خارج از کشور رفته پول خود را از محل یارانه ارز گرفته است. چنین مقررات و فرهنگی به این دلیل رواج دارد که صادرات برای ما مهم نیست و هنوز هم تمرکز اصلی ما بر بازار داخل خودمان است. ولی اگر زمانی صادرات برای کشور جدی شود هم اقتصاد بزرگ خواهد شد و هم نان این صادرات در سفرهها پیدا خواهد شد اما این کار نیاز به تحمل و صبر و حوصله، زمان و برنامهریزی دارد بنابراین باید ظرفیتهای داخل را از طریق توجیه افکار عمومی بالا ببریم که زمان نیاز دارد.
در فرآیند تغییراتی که ما در زمینه رویکرد اقتصادی خود داریم قطعاً روزها و سالهای سختی پیش رو است؛ سال 98، 99 و 1400 سالهای بسیار سختی خواهند بود زیرا اقتصاد ایران در حال پوستاندازی است و دارد از یک اقتصاد واردکننده و نفتی به یک اقتصاد غیر نفتی بر پایه تولید تغییر میکند. برای چنین تحولی دولت باید سازوکار مختص آن را ایجاد کند و به موازات فرهنگ آن در مردم شکل گیرد و همه متفقالنظر باشند. یعنی مجلس، دولت، قوه قضائیه و همه نهادهای کشور در جهت نیاز اصلی کشور و کمک به ایجاد آرامش در بازار و تقویت تجارت خارجی حرکت کنند تا بتوان بازارهای تضمین شدهای در منطقه پیدا کرد و روحیه صادرات در کشور را ایجاد نمود. چه اشکالی دارد برخی از کالاها فقط برای صادرات تولید شود؟ اگر گیلاس ما در همه جای دنیا با بهترین و گرمترین استقبال رو به رو میشود چرا ما نباید این محصول را عمدتاً برای صادرات تولید کنیم؟ برنج ایرانی با این کیفیت در هیچ جا مانند کشورمان تولید نمیشود؛ ولی ما امروز هر چه تولید میکنیم خودمان مصرف میکنیم. اگر ما نیازمند درآمد ارزی هستیم خب تولید و صادرات این کالاها درآمد ارزی برای تولیدکننده بهدنبال دارد. صادرات تنها راهی است که تولیدکننده میتواند درآمد حاصل از تولید خود را به سر سفرهها بکشاند.البته تولید در سال گذشته و امسال خیلی خوب بوده است و در صادرات هم موفق بودیم ولی ظرفیتها خیلی بیشتر است.
بهنظر میرسد دولت در پیگیری این سیاست روی دو کشور بزرگ حوزه شرق یعنی روسیه و چین حساب ویژهای باز کرده است. اگرچه منتقدان این تحرکات را در قالب یک سیاست نمایشی که در فقدان مناسبات معمول با غرب پیگیری شده، ارزیابی میکنند و مدعی هستند دولت برای جبران مافات حاصل از مخدوش شدن اجرای برجام و از روی ناچاری به حوزه شرق بیش از گذشته نزدیک شده است. چه پاسخی به این ادعا دارید؟ روسیه و چین قرار است درتغییر رویکرد اقتصادی ایران چه جایگاهی داشته باشند؟
ما ابتدا در تجارت خارجی چه بهعنوان مبدأ و چه مقصد بهدنبال تنوع هستیم. شاخص دومی که آن را دنبال میکنیم یکی پذیرش و دوم ظرفیت است. کشوری که هم پذیرش و هم ظرفیت ما را داشته باشد اینجاست که ما دست به مقایسه میزنیم. چین و روسیه از منظر ظرفیت و پذیرش ایران در جایگاه خوبی برای ما قرار دارند. وقتی ما ظرفیت کشوری مانند چین را با کشوری چون ویتنام مقایسه کنیم متوجه تفاوت فاحش آن از منظر ظرفیت بالقوه میشویم. ظرفیت و پذیرش در چین برای کالای ایرانی بالاست و ما الان یک تنوع صادراتی و پذیرش خوب به چین داریم.
ما انواع فلزات، کالاهای کشاورزی، شیلات و میوه را به چین صادر میکنیم. همچنین گردشگری ما بهصورت دو طرفه با این کشور بسیار فعال بوده بنابراین ما با چین بهدلیل پذیرش وظرفیت، تنوع روابط اقتصادی داریم، بخصوص که روابط سیاسی ایران با چین هم فعال و مثبت است؛ اما ما نمیتوانیم این ظرفیت را در کشور کوچکی آسیایی پیدا کنیم. ما مشابه این وضعیت را با روسیه داریم. این کشور بازار بسیار پرظرفیتی است ولی دارای جمعیت 140 میلیونی است؛ یعنی در حالی که پذیرش خوبی برای ما دارد ولی در مقایسه با چین ظرفیت کمتری دارد. تنوع کالا در روند تجارت ایران با روسیه خیلی کمتر است؛ زیرا ما و روسیه دو اقتصاد مشابه و هر دو صادرکننده بزرگ نفت، گاز و فلزات هستیم. لذا این کار ما را محدود میکند در حالی که این محدودیتها درباره چین خیلی کمتر است اگر ما فلزات را تولید کنیم میتوانیم مشتری آن را در بازار چین پیدا کنیم هر چه صنعت پتروشیمی ما کودهای شیمیایی تولید کند یک جمعیت یک میلیارد و چهارصد میلیونی در چین مایل به دریافت این کالاست، این در حالی است که ما موانع جدی نداریم.
فارغ از چین و روسیه، ظرفیت این بده بستان اقتصادی در سایر کشورهای آسیایی چگونه دیده میشود؟
ما باید دنبال بازارهای بزرگ باشیم مانند بازار هند که یک بازار بیش از یک میلیارد و دویست میلیون نفری است. البته مسأله تعرفهها مطرح است که یکی از کارهای وزارت امور خارجه این است که به تجارت خارجی ثبات دهد. ایجاد این ثبات از طریق موافقتنامهها انجام میشود. یکی از برنامههای وزارت خارجه تمرکز در موافقتنامههای تجارت ترجیحی است. اما لازمه دستیابی به چنین موافقتنامههایی، شکلگیری فرهنگ آن است؛ یعنی وقتی ما به کشوری پیشنهاد میدهیم که قصد داریم از بازار آن برای صادرات خود استفاده کنیم و درخواست میکنیم آن کشور تعرفههای خود را کم کند تا ما بهتر در بازار آن کشور حاضر شویم آن کشور هم درخواست دارد و به بازار ما علاقهمند است و ما هم باید بخشی از تعرفههای خود را پایین بیاوریم حالا محاسبه ما این است که آیا برای ما صرف میکند که با این کشور موافقتنامه داشته باشیم که بخشی از بازار خود را به آن واگذار کنیم و بخشی از بازار آن را بگیریم یا نه.
ما الان با کشورهای مختلف بهدنبال این موافقتنامههای تجاری هستیم و صرفاً به یک کشور خاص فکر نمیکنیم. ما امروز در حوزه فلزات، پتروشیمی، صنایع پایین دستی نفت، انواع فرآوردههای نفتی و حوزه کشاورزی صادرات بسیار متنوعی داریم؛ اما لازمه آن این است که با ایجاد ساختار، بهرهوری را بیشتر کنیم. طبیعی است که تحریمها هزینه ما را در صادرات بالا برده و باید سعی کنیم با مقررات و پشتیبانی هزینههای صادرکننده را پایین بیاوریم. ما در جهت بسیار درستی حرکت میکنیم و فکر نمیکنیم تنها کشورهای مشخصی امید ما هستند. البته برخی کشورها مانند روسیه، چین، هند و همسایگان روابط بهتری با ما دارند و بازارهایشان را بهتر برای ما باز کردند و به تجارت ما کمک میکنند. بنابراین طبیعی است توجه بیشتری به آنها داشته باشید ولی یکی از ویژگیهای خوب روند تجارت خارجی ما تنوع است.
عراق یکی از کشورهای همسایه و شرکای راهبردی ایران است طبیعتاً انتظار میرود در تحولات جاری یکی از کشورهایی باشد که همه ظرفیتهای ممکن را برای توسعه تجارت با ایران فعال کند. اما انتقاداتی پیرامون رویکرد این کشور درباره ایران مطرح است از جمله قوانین دست و پاگیر و سختگیرانه و تعرفههای گمرکی که بهعنوان مانعی جدی برای توسعه تجارت میان دو کشور مطرح شده است.
ما اولین یا دومین صادرکننده و طرف تجاری عراق هستیم و در عراق موفق بودهایم. در عراق پذیرش خوبی نسبت به کالاهای ایرانی بوده است. ما 12 تا 13 میلیارد دلار به عراق صادر میکنیم و در این کشور رقبایی مانند چین و ترکیه داشتیم که آنها را پشت سر گذاشتیم. این نزدیکی هم به این علت است که جغرافیای ایران و عراق برای هر دو طرف دارای مزیت است. همه شهرهای اصلی عراق در فاصله زمانی یک ساعت و نیمه در دسترس شهرهای بزرگ ایران است. هر کشور دیگری که بخواهد با شهرهای بزرگ عراق تجارت کند باید چندین ساعت فاصله را طی کند. راه های گمرکات و دسترسی ما به عراق بسیار متنوع و مثبت است. دو طرف در حال استفاده از این مزیت هستیم. ارتباطات فرهنگی هم در این تجارت بسیار مؤثر بوده است.
اما ما باید این رابطه تجاری را توسعه داده و برای آن ثبات ایجاد کنیم. این کار از طریق افزایش کیفیت محصولات ممکن است. دوم اینکه ما باید بهدنبال رسیدن به یک تراز معقول در تجارت با عراق باشیم و به عراقیها کمک کرده تا جنس تولید کرده و به ایران صادر کنند و به این ترتیب خودشان هم وارد صحنه تولید و تجارت شوند. این کار در حقیقت کمک به خودمان است. ما باید به ثبات تجاری با عراق برسیم. ما در راه رسیدن به موافقتنامههای تجاری میتوانیم به تجارت خودمان با کشورها ثبات بدهیم. ما الان دنبال این کار هستیم که بتوانیم موافقتنامههای گمرکی، ترانزیت و موافقتنامههای تجارت ترجیحی را کسب کنیم که البته به بخشی از آن رسیدهایم و به بخشهای دیگری هم باید برسیم، تا تجارت مطمئن تری با این کشور داشته باشیم. در حال حاضر بخش بزرگی از نیازهای عراق به برق و گاز و فرآوردههای نفتی را ما تأمین میکنیم. ولی باید بهدنبال موفقیتها و ثبات بیشتری در تجارت خودمان با این کشور باشیم.
این مناسبات تجاری در رابطه با سایر شرکا و همسایگان مهم ایران در سطحی پایینتر برقرار است. چرا؟ بهعنوان مثال موانع توسعه تجارت ما با کشورهایی همچون ترکیه و افغانستان چیست؟
در حال حاضر حدود 40 درصد کل تجارت خارجی افغانستان با ایران است. همچنین ما موفقیتهای خوبی با ترکیه داشتیم؛ اما متأسفانه در حوزه ثبات تجاری با این کشور کم تلاش کردیم. موافقتنامه تجارت ترجیحی بین ایران و ترکیه فعال نیست که باید فعال شود. ما باید این موافقتنامه تجاری را روز به روز گسترش میدادیم تا امروز بعد از 40 سال در تجارت با ترکیه به موافقتنامه تجارت آزاد میرسیدیم، نه اینکه عقبگرد کنیم. خب این امر به روحیه تجاری و سیاستهای تجاری ایران برمی گردد. ما در افغانستان تجارت موفقی داشتیم. ولی باید برای موفقیت بیشتر به سمت ثبات و بهبود برویم. ما باید ضمن بهبود کیفیت کالا و تسهیلات بیشتر، به تجار افغانی برای صادرات به ایران کمک کنیم. ما باید آنقدر تسهیلات به تاجر افغانستانی بدهیم که اگر بخواهد کالای خود را صادر کند این کار را از کانال ایران انجام دهد. ما همچنین هیچ محدودیتی برای صادرات با روسیه نداریم. محدودیت آن زمانی ایجاد میشود که ما بهعلت نداشتن کیفیت لازم، امکان حضور در بازارهای آن کشور را نداشته باشیم. این مسأله دیگر نه ربطی به سیاست خارجی دارد و نه وزارت امور خارجه بلکه به خودمان برمی گردد. ما باید کیفیت تولیدات داخلی کشور را بالا ببریم و سازوکارهای صادراتی درست کنیم.
ما سال گذشته در یکی از استانها تصمیم گرفتیم که سیب این استان را به هند برسانیم. خریدار در هند نشسته بود و برای خرید سیب جدی بود؛ اما ما در این طرف دنبال ایجاد سازوکار صادراتی بودیم. به ما گفتند در این استان صدها صادرکننده سیب وجود دارد. صدها صادرکننده سیب! که یکی یک کانتینر دارد، یکی سه تا و دیگری تعداد بیشتری دارد. مگر میتوان در این وضعیت محصولی را صادر کرد؟ راه درست این است که ما بگوییم آن استان چند صادرکننده بزرگ سیب دارد که آنها در کیفیت و بازاریابی با هم رقابت میکنند و میتوانند برای چند سال صادرات سیب ایران به هند تضمین بدهند؛ این کار یعنی صادرات. بنابراین ما نیازهای بسیار زیادی برای اصلاح ساختار داخلی خودمان داریم. ما در صادرات خودمان در سالهای 97، 98 و 99 موفق بودهایم و در سال آینده هم قطعاً موفقیم؛ اما این روند پایدار نیست. علت آن هم این است که شرایط اقتصادی منطقه تغییر کرده است. کشورهایی که وابسته به نفت بودهاند آسیب دیدهاند. کرونا هم سبب شده که اقتصاد بسیاری از کشورها آسیبهای شدیدی به خود ببیند. اقتصاد این کشورها بشدت کوچک شدهاند. راهش این است که ما بهدنبال بازارهای بزرگ و پایدارتری هم مانند بازار چین، هند، بازار آسیای جنوب شرقی، ویتنام، تایلند و کشورهایی باشیم که امروز پذیرای کالای ما و تجارت با ما هستند.
با این اوصاف به نظر میرسد کشورهای حوزه شرق در مقایسه با کشورهای منطقه خاورمیانه زمینه بهتری برای توسعه تجاری ایران دارند.
ما باید تخم مرغها را در هیچ سبدی به تنهایی جمع نکنیم. هرچه بیشتر این تخم مرغها تقسیم بشوند، امنیت تجاری بیشتری دارد. ما باید بهدنبال بازارهای نو و تثبیت خودمان در بازارها برویم؛ مثلاً یکی از ایرادهایی که در کشور ما وجود دارد، تصمیم گیریهای لحظهای است. مثلاً یکی از معادن ما رفته در کشوری برای تولیدات خود بازار پیدا کرده و دو سال هم برای آن کشور مواد خام فرستاده است؛ اما ما یکدفعه اعلام کردیم که صادرات فلان ماده خام ممنوع است. خب این فرصت بازار از دست میرود. پیشنهاد من این نیست که وقتی کارخانههای خود ما نیاز دارند، همه مواد خام را صادر کنیم بلکه منظورم این است که باید سیاستی را تحت عنوان صادرات و واردات هوشمند انتخاب کنیم. ممنوعیت، راهکار نیست. ما میتوانیم به صادرکنندهای که به وارداتش نیاز داریم بگوییم شما فقط میتوانید درصدی از کالای خود را صادر کنید و ما به بخش دیگر آن نیاز داریم. به این ترتیب رابطه او با بازارش را قطع نمیکنیم. او سه سال زحمت کشیده تا بازار خود را پیدا کرده و بازار به او اعتماد کند. امروز به دست آوردن بازار صادراتی بزرگترین هنر تجارت خارجی کشورها است؛ ولی ما به سادگی بازار را از دست صادرکننده آن میگیریم. الان مواردی وجود دارد که کشوری بهطور مثال میآید از خاک ما سیب زمینی به عراق صادر میکند و عراق جلوی ورود سیب زمینی ما را بهدلیل کیفیت نامناسب میگیرد. این جای تأسف دارد. چرا ما اجازه دادیم که سیب زمینی بیکیفیت به مرز برسد چرا گمرک ما اجازه داده که این کالا برود؟ چرا سازمانهای موظف ما در دوران قرنطینه اجازه داده که این کالا بهنام ایران وارد خاک کشور دیگری شود. حالا این خاک یا عراق است یا ترکیه، یا هر جای دیگر. ما باید مواظبت کنیم. هیچ تولیدکنندهای حق ندارد بازار را خراب کند. آنهم به خاطر اینکه میخواسته یک محموله بفرستد که پولی به دست آورد. این موارد به کنترل نیاز دارد. سال 98 که سال رونق تولید بوده و سال 99 که سال جهش تولید است و صادرات راه تحقق این دو شعار است. صادرات سالم تضمینکننده آوردن پول روی سفره مردم است. طول میکشد ولی زیربنایی است.
سیاست توسعه تجارت ایران با کشورهای آسیایی و منطقه در حالی ابعاد تازهای به خود گرفته که مشکلات ما بهدلیل تعهدات ارزی و مسائل نقل و انتقالات بانکی، کار را خیلی سخت کرده است. چه راهکاری برای بازگشت ارز حاصل از صادرات در دستور کار قرار گرفته است؟ رابطه تجاری تهاتری به چه طرقی در حال اجراست؟
سیستم بانکی و اقتصاد بینالملل اسیر دلار امریکاست. بنابراین ما باید طوری سیاست خود را تنظیم کنیم که از اسارت بیرون بیاییم و بتوانیم این سیستم را دور بزنیم. ما داریم این کار را میکنیم. دنیا هم در تلاش است تا این کار را بکند. بیش از چندین سال است که ایران در این زمینه بسیار متبحر شده است. امروز برای ما تحریم ممنوعیت نیست بلکه هزینه است. ما داریم از فرصتهای دنیا استفاده میکنیم. امروز هیچ کالایی در دنیا نیست که برای ما قابل دسترس نباشد. حتی اگر در امریکا و کانادا تولید شود. وقتی پول داشته باشید میتوانید کالا را به داخل کشور برسانید. اما هزینه بالا میرود. پس باید تمام تلاشمان این باشد که هزینههای خودمان را پایین بیاوریم.
نقل و انتقالات بانکی بهصورت رسمی خیلی مشکل است ولی ما این کار را از طریق غیررسمی انجام میدهیم. روش کالا به کالا هم امروز در کشور اجرا میشود. تقریباً میتوان گفت که همه کشورهای طرف تجاری ما از آن استقبال میکنند. کشورهایی که ما به آنها مراجعه میکنیم قبلاً به ما کالایی را میفروختند اگر امروز از آنها نخریم بشدت ضرر میکنند. ما میگوییم که اگر میخواهید این کالا را به ما بفروشید و همچنان ما بازار شما باشیم راه آن این است که جنس مورد نیازتان را ما تأمین کنیم. ما از طریق تهاتر میتوانیم در چرخههای تولید هم قرار گیریم.
چرا با توجه به ضرورت جاری و نیازهای کنونی کشور رویکرد تهاتری چنان که باید مورد توجه قرار نمیگیرد و بعضاً یک نگاه منفی در داخل نسبت به آن وجود دارد؟
تمایل به تهاتر کم و سازوکار و اراده لازم در سازمانهای دولتی برای تهاتر ضعیف است. حالا من دلایل آن را نمیگویم؛ چون مطلوب نیست و نمیخواهم وارد آن مباحث شوم. دولت باید واحدهای صادرکننده و واردکننده را وادار کند تا به سازوکار تهاتر بهصورت جدی توجه کنند. اگر این کار انجام شود هم صادرات ما بسرعت افزایش پیدا خواهد کرد، هم به نیازهای وارداتی ما بهتر پاسخ داده خواهد شد. بههر حال ما کشوری هستیم که بخش عمدهای از تولیداتمان متکی به واردات مواد اولیه و ماشینآلات است. ما باید پاسخگوی نیاز واردکنندهها باشیم.
مصداقی میفرمایید که این تهاتر به چه طرقی انجام میگیرد؟
من قطعاً وارد مصداق نمیشوم. چون امریکاییها به طرفهای تجاری ما فشار میآورند و آنها را تحت فشار قرار میدهند. ولی ما به هر کشور طرف تجاری خود پیشنهاد تهاتر دادیم که امکان تأمین کالای مورد نیازشان را داشتهایم مورد استقبال واقع شد.
حتی اروپا؟
بله. اروپا هم جزو همین مصداق است. واردات ماشینآلات از اروپا به ایران هرگز قطع نشد ولی با روش هایی که تجربه کردیم هیچ جای دنیا برای ما محدودیت نیست. حتی کشورهای انگلوساکسون که دشمنان اصلی ما هستند هم در این حلقه قرار میگیرند و ما محدودیتی برای تأمین کالا از این کشورها نداریم. ولی باز هم بگویم که بحث هزینه و انتخاب ما مطرح است؛ یعنی باید انتخاب کنیم که برویم کالایی را که چندین برابر قیمت در یکی از کشورهای انگلوساکسون تولید میشود، بگیریم یا همان کالا را از شرکتی که در یک کشور دیگر تولید میشود، تهیه کنیم.
تغییر رویکرد سیاست اقتصادی ایران که در روند مناسبات دیپلماتیک ایران بازتاب چشمگیری یافته است با انتقاداتی جدی در داخل کشور همراه بوده است. خصوصاً موضوع موافقتنامه راهبردی ایران و چین که هنوز به مرحله نهایی نرسیده است و به تعبیر مخالفان در نتیجه تنگنا و اضطرار کشور در دستور کار قرار گرفته است.
این سند همکاری یک شاهکار سیاسی – اقتصادی است. چرا؟ ببینید واکنش دشمنان ما مانند امریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی در برابر این سند چه بود؟ خیلی ساده است. منویات و ذهنیتشان هم روشن شد. غربیها به سرکردگی انگلوساکسونها بهدنبال فشار بر ایران برای: 1) عدم پیشرفت و 2) افتادن به روزمرگی هستند. این دو خطر جدی برای ایران است. مبتلا شدن به روزمرگی و ندیدن تحولات منطقه و جهان و دچار روزمرگی شدن، نتیجهاش عدم توسعه است. این سند همکاری درست ضد این دو اتفاق است و عصبانیت آنها هم دقیقاً به همین دلیل بود. آنها به این دلیل که ایران تحت فشارهای بینهایت و حداکثری در مدیریت امور اقتصادی خود به یکباره با یک طرف تجاری خویش به چنین چارچوب همکاری اقتصادی رسید، دچار نارضایتی عمیق شدند. به نظر من این کار یکی از موفقیتهای بزرگ دولت آقای روحانی است.
برخی میگویند امتیازاتی که ایران به موجب این توافقنامه به چین واگذار میکند، نامتوازن است.
اولاً حتماً کسانی که این مطلب را گفتند نمیدانند که ماهیت این سند همکاری چیست. اصلاً چنین مواردی در این سند وجود ندارد. این یک سند و چارچوب همکاریهای بسیار متوازنی است که دو طرف در همه بندهای آن جهت تصمیمگیری بر اجرا یا عدم اجرا اراده کامل دارند بررسی شرایط در هر زمان برای دو طرف بسیار مهم است و جزو روح این سند و چارچوب همکاری محسوب میشود. فکر میکنم کسانی که با روح این سند همکاری آشنا نیستند قضاوت هایی میکنند –البته منظورم دوستان ما هستند، یکسری دشمنان همیشه هستند که تکلیفشان معلوم است شما هر کاری کنید ایراد میگیرند- ولی الان خطابم به دوستان است. کسانی که دلشان برای توسعه ایران میتپد بدانند که این یک سند بسیار متوازنی است ضمن اینکه فعلاً در حال آماده و نهایی شدن در طرف ماست. این سند همکاری در طول مذاکرات ممکن است خیلی تغییر شکل پیدا کند که باید منتظر باشیم تا مذاکرات آن آغاز شود.
آیا انعقاد چنین موافقتنامههایی با سایر کشورها از جمله روسیه هم در دستور کار است؟
من وارد مصداق نمیشوم. کشورهای دیگر هم هستند. ما درباره هر کشوری که احساس کنیم روابط تجاری و سیاسی و فرهنگی ما با آن به یک بلوغ جدی و لازم رسیده باشد، حتماً سند همکاری از این نوع را امضا میکنیم. ایران کشوری است که در مورد سیاست خارجی و اقتصاد خود بهصورت مستقل تصمیم میگیرد و این سند هم از تصمیمات بسیار درست بود و امیدواریم بندهایی که در سند همکاری ایران و چین آمده و برای توسعه اقتصادی کشورمان بسیار مهم است، به نتیجه عملیاتی برسد. چین رقیب بسیار جدی قدرتهای مطرح دنیا از جمله امریکاست و در حوزه تجارت و صنعت در همه دنیا حضور دارد و در خود امریکا پروژههای بسیار عظیمی توسط شرکتهای چینی اجرا میشود.
آیا از مجموع صحبتهای شما پیرامون پیگیری سیاست اقتصادی بدون اتکا به درآمد نفتی، تنوع بخشی به بازارهای هدف صادرات ایران و دور زدن تحریمها میتوان این گونه برداشت کرد که اقتصاد ما میتواند بدون آسیب جدی از این سال بحرانی و سخت عبور کند؟ بویژه آنکه افزون بر فشارهایی که امریکا تاکنون وارد کرده چه بسا دور جدیدی هم از تحریم های جدید علیه ایران در راه است تا ایران را بیش از هر زمان دیگری در تنگنا قرار دهد.
من اصلاً خوشبینانه صحبت نکردم بلکه براساس واقعیات حرف زدم. ما ظرفیتهای زیادی در حوزه معدن، صنعت، کشاورزی و از همه مهمتر نیروی انسانی قوی داریم. ما در حوزه دانشهای بنیادی با توجه به مشکلات و موانع در حد معجزه کار میکنیم. چند کشور در زمان کرونا توانستند که در تولیدات و ابتکارات به پای ما برسند؟ اگر الان راه صادرات باز شود خواهید دید که کارهای ما در دنیا نمایش داده میشود. بنابراین اگر ما با همین ظرفیت که درحال کار هستیم، کار کنیم براحتی میتوانیم امسال را بگذرانیم. ولی ما همیشه نباید بهدنبال روزمرگی باشیم. ما امسال را میگذرانیم؛ اما برنامهریزی ما باید برای سال های آینده باشد. اگر ما از همین ظرفیت های کم خود هم استفاده کنیم از امسال عبور میکنیم و باید ببینیم که چه برنامهای برای سال 1400 به بعد داریم. ما به تغییرات ساختاری جدی، تمرکز و هماهنگی بیشتر مجلس و دولت نیاز داریم.
اما بهنظر نمیرسد که مجلس یازدهم چندان با دولت آقای روحانی همراهی داشته باشد.
من به اصل وجود انتقاد اعتقاد دارم و معتقدم بدون نقد، شاهد توسعه و رشد نخواهیم بود. کشورهای توسعه یافته با همین اساس رشد کردند. مجلس هم در کنار سایر نهادها و رسانهها باید نقدهای خود را مطرح کند ما نیز در وزارت امور خارجه باید خود را اصلاح و تقویت کنیم اما در کنار آن، منتقدان باید راهکار هم بدهند و مسئولیت این کار را هم بپذیرند. اگر میگویند که دولت باید این کار را انجام دهد همه باید پاسخگو باشند که اگر روزی مشکلی پیش آمد، پای آن بایستند. من امروز میگویم که باید کمک کنیم راه صادرات باز شود. اگر صادرات افزایش یابد، قیمت کالا در کشور هم تا ایجاد تعادل بالا میرود ولی ارز مورد نیاز کشور برای ادامه توسعه و تولید تأمین میشود. تولید که اضافه شد اشتغال ایجاد میشود و مردم درآمد بیشتری دارند. بنابراین اگر شما صادرات و بازار خوب میخواهید باید تحمل کنید. صداوسیما باید از رویکرد صادرات دولت حمایت کند. ما باید مردم خود را از طریق تلویزیون و مطبوعات روشن کنیم و به آنها بگوییم مشکلات کجاست و تاکنون چه کردیم. کسی نمیتواند معجزه کند. آقای ظریف در رابطه با مجلس تصمیم گرفتهاند که ارتباط فعالی با این نهاد داشته باشیم و هر سؤالی که از سوی مجلس مطرح شود، ما آماده پاسخگویی هستیم و از همه مهمتر آماده تبادل نظر.
اخیراً از سوی مجلس پیشنهادی برای تغییر عنوان وزارت خارجه به وزارت خارجه و تجارت بینالملل مطرح شده است، نظر شما چیست؟
من شخصاً اعتقاد دارم که تجارت خارجی از سیاست خارجی جدا نیست. شما نمیتوانید یک سیاست خارجی و یک تجارت خارجی متفاوت داشته باشید. نمیتوانید با یک کشور در سیاست خارجی دعوا کنید و از طرف دیگر به آن کشور صادرات داشته باشید. شما نمیتوانید در منطقهای رفتار نامأنوسی داشته باشید و بخواهید به آنجا صادرات هم داشته باشید. تجارت خارجی و سیاست خارجی در یک جهت هستند.
امروز دنیا نه تنها ازنظر عملکرد اینها را همسو کرده حتی کشورهای انگلوساکسون، بخش توسعه خارجی خود را به جزئی از وزارت خارجه تبدیل کرده است. تجارت خارجی ما باید منسجم و متمرکز شود. من اگر تصمیم گیر بودم میگفتم که تجارت خارجی باید زیر نظر وزارت امور خارجه بیاید. همه سازمانها موظف هستند که در تجارت خارجی به توصیههای وزارت امور خارجه توجه کنند. البته از نظر سازوکار، ستاد هماهنگی روابط اقتصادی خارجی در وزارت امور خارجه وجود دارد که از سال 1360 براساس مصوبه هیأت دولت تأسیس و آیین نامه آن در سال 1372 برای بار دیگر مورد بازبینی قرار گرفته است. بر این اساس و طبق قانون موجود بایستی کلیه فعالیتهای اقتصادی در خارج از کشور در این ستاد بررسی و مورد تأیید قرار گیرد. این موارد باید اجرایی شود و دولت و مجلس آن را حمایت کنند. باید از ستاد بپرسند که چه اقداماتی انجام داده است و اگر سازمانی خود را با ستاد هماهنگ نکرد باید پاسخگو باشد. امروز همه سازمان ها نشسته اند و دارند برای وزارت امور خارجه دستورالعمل مینویسند. اما این دستورالعملها را با چه ابزاری باید اجرا کنند؟ ما خیلی مشتاقیم که همه مأموریتها برای وزارت خارجه تعریف شود ولی باید ابزار اجرای آن وجود داشته باشد. ما در 143 کشور دنیا نمایندگی داریم. هیچ سازمانی ظرفیت ما را در خارج از کشور ندارد. نمایندگیهای ما به بهترین و به روزترین اطلاعات دسترسی دارند و براحتی میتوانند با رؤسای جمهوری، معاونان رئیس جمهوری و وزرا ملاقات کنند. بهترین کانال برای استفاده از تجربیات صنعتی و اقتصادی کشورهای دیگر وزارت امور خارجه است. امیدواریم به جای انتقاد از وزارت خارجه ابزار کار در اختیار ما بگذارند. مجلس و دولت باید این موضوع را جدی بگیرند. ما اگر میخواهیم وزارت خارجه موفق داشته باشیم باید برنامهریزی و حمایت هم داشته باشیم. دنیا هم به این سمت میرود. شما ژاپن و کره را در نظر بگیرید. تجارت خارجیشان تحت کنترل است. اگر رفتار سیاسی شما با آن کشور درست نباشد، تجارت خارجی آن کشور با شما وضعیت دیگری خواهد داشت. امروز بخش عظیمی از قدرت امریکا در سیاست تجاری این کشور متمرکز شده است. اروپا متحد امریکاست و ببینید در روابط تجاری چقدر با آنها تحقیرآمیز رفتار میشود؛ زیرا سیاست خارجی امریکا در اختیار سیاست اقتصادی آن است. ما در مواردی توصیه کردیم که از یک کشور مشخصی جنس نخرند، اما به ما پاسخ دادند که بازار ما نیاز دارد. یا زمانی که توصیه میکنیم تهاتر باید در تجارت خارجی ما محور باشد نباید هیچ کسی بیتوجه باشد و خارج از این سیاست عمل کند. رسانهها روی تمرکز در تجارت خارجی کار کنند. من احساس میکنم کسی که وزارت خارجه را اداره میکند باید در تجارت خارجی هم دخالت داشته باشد. البته ما برای این کار ابزارهای قوی میخواهیم. اگر زمانی قرار باشد که وزارت خارجه مسئول تجارت خارجی هم باشد باید بتوانیم نیروهای خیلی خوبی را گزینش کنیم. خوشبختانه ما در یکی دو سال اخیر نیروهای بسیار خوبی را در بخش اقتصادی توانستهایم جذب کنیم. اما تا آنها به نیروهای حرفهای ودنیا دیده تبدیل شوند، زمان میبرد.
در مورد عملکرد معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه بفرمایید. از زمان تشکیل این معاونت انتقاداتی درباره عملکرد آن و رایزنان اقتصادی و تجاری مستقر در کشورهای مختلف مطرح شده است از جمله اینکه گفته میشود وزارت خارجه در راستای توسعه صادرات غیرنفتی ضعیف عمل کرده است و دیگر اینکه وزارت خارجه به شرایط امروز همانند زمان صلح مینگرد. پاسخ شما به این انتقادات چیست؟
من فکر میکنم کسانی که کتاب هایی که در مورد تحریمها نوشته شده را خوانده باشند، میدانند بخش عمدهای از سازوکاری که امریکاییها برای فشار به ایران بهکار گرفتهاند، براساس اطلاعاتی است که از داخل کشور ایران جمعآوری میشود. اینکه من مصاحبه کنم و هر روز بگویم که ما داریم چکار میکنیم و چگونه تحریمها را دور میزنیم یک اشتباه است. ما نمیتوانیم درباره خیلی از کارها توضیح دهیم و نخواهیم گفت. ما الان در معاونت دیپلماسی اقتصادی و چه در سایر بخشهای وزارت خارجه حرکت دشمن را در رابطه با تحریم تحت نظر داریم و به تناسب فشارهایی که آنها ایجاد میکنند، بهدنبال راهکار میگردیم. ما اولاً سعی میکنیم این راهکارها را از طریق مکاتبات منتقل کنیم و ثانیاً در طول جلسات بتوانیم هم گزارش بدهیم و هم راهکار پیشنهاد بدهیم.
گرچه عمر معاونت دیپلماسی اقتصادی کوتاه است ولی موفقیتهای خیلی خوبی در جهت دادن به ضرورت های تجارت خارجی کشورمان وجود داشته است. ما به طور مرتب از مرزها بازدید داریم. گمرگات ما با توجه به نیازهایی که برای تجارت با همسایگان خود داریم در مانیتورینگ ما هستند. نمایندگان وزارت امور خارجه در تمام استانها حضور دارند. یکی از وظایف این نمایندگان، رصد وضعیت اقتصادی استان، بازدید از نقاط مرزی، گمرکات، ظرفیتها و مشکلات و موانع تجاری استانها بویژه استانهای مرزی است. ما در سراسر دنیا و در بیش از 140 کشور نمایندگی و حضور فعال داریم. همه این نمایندگیها بسیج هستند تا ظرفیتهای تجاری ایران را معرفی و ظرفیتهای تجاری آن کشور را به داخل منتقل کنند. بنابراین ما یک شبکه گستردهای در حوزه اقتصادی هستیم و سعی کردیم در این سالها فعال بوده و نیازهای کشور را تحت نظر داشته باشیم و به تغییر ساختار، رفع نواقص و برطرف کردن نیازها کمک کنیم. نمایندگیهای ما تلاش میکنند که با بخش خصوصی در ارتباط فعال باشند. البته روحیه وزارت خارجه در سالهای گذشته یک روحیه عمدتاً سیاسی بوده است. کار سختی است که ما بتوانیم این سازوکار را به یک نگاه اقتصادی تبدیل کنیم. نمایندگیهای ما در کشورهایی که طرف جدی ما هستند از جمله در چین، هند، روسیه، عراق، افغانستان خواب شبانه روز ندارند. اگر میبینید که در اوج بحران کرونا مرزهای کشور باز شده و مشکل تردد کامیونهای ما رفع میشود و وارد کشور میشوند و همه ایرانیهایی که در سایر کشورها دچار مشکل بوده به ایران بر میگردند، همه در نتیجه اقدامات وزارت خارجه بود. وزارت خارجه توانست در یک مقطع کوتاه همه مرزها را باز کند که با وجود فشارهای زیاد کار بسیار بزرگی بود. ما در همین ماه های اخیر توانستیم ضعف ها و کمبودها را با آموزش و ارسال دستورالعملها پوشش دهیم.
یکی از مشکلات موجود در تجارت خارجی که باید به آن توجه جدی شود تمرکز در این زمینه است. ما الان دچار پراکنده کاری در مرزها و تجارت خارجی هستیم. گاهی صادرکنندگان ما رقابتهایی را انجام میدهند که نباید در خارج از کشور انجام شود. باید بهدنبال تمرکز در بازارهای صادراتی خود بوده و در صادرات به کشورهای میزبان وحدت رویه باشد.
این یکی از نیازهای تجارت خارجی ایران است که وزارت خارجه بشدت روی آن کار میکند. بحث همسایگان در اولویت مطلق ماست. اگر اصلاح ساختار اقتصادی اتفاق افتاده و تمرکز بر همسایهها و شرق انجام شده، نقش وزارت خارجه بسیار بارز بوده است. کسی در خارج از کشور جز ما حضور ندارد. وزارت خارجه یک سازمان بیبدیل است. اگر شما هر موفقیتی را در خارج از کشور ببینید قطعاً بخش عمدهای از آن مدیون تلاش وزارت امور خارجه است. اگر ما شاهد رشد تجارت و بازاریابی هستیم ناشی از اقدامات وزارت خارجه است. برنامههایی که ما برای تجارت خارجی داریم، موافقتنامهها است. ما موافقتنامه تجارت ترجیحی را با اوراسیا امضا کردیم. این موفقیت بزرگی برای دولت بود. ببینید که زمینه ساز موافقتنامه چه نهادی است؟ چه کسی با آن کشورها برای امضای موافقتنامه زمینهسازی میکند. چه کسی اصرار دارد بازارهای صادراتی ما باید ثبات داشته باشد. باید از بعضی از نیازهای خودمان در داخل کشور بگذریم تا بازارهای صادراتی خود را حفظ کنیم. باید دید چه کسی پیشتاز این اقدامات است. ما برای این کار حقوق میگیریم، تعهد داریم و من فکر میکنم که دستاوردهای وزارت خارجه در این دو سال و نیم قابل قبول بوده است. مردم میبینند که سفارتخانههای ما چگونه بهدنبال کارهای اقتصادی هستند و بهدنبال پیدا کردن بازار برای صادرکنندگان هستند و با عشق و علاقه کار خود را انجام میدهند. امیدواریم بجای اینکه در محافل مختلف همواره مورد انتقاد قرار بگیریم، این خستگی را برای سفارتخانههای ما باقی نگذارند بویژه با انتقاداتی که مستندی ندارد. ما خیلی فراتر از دیپلماسی اقتصادی فعالیت میکنیم و به اصلاح ساختار کمک میکنیم در حالی که این اقدامات جزو وظایف ما نبوده اما احساس ملی ماست که باید در این شرایط کمک کنیم تا این دوران را بگذرانیم. امیدواریم با آموزشهای تخصصی بیشتر و سازمان یافتهتر بتوانیم کیفیت کار را در نمایندگیها بالاتر ببریم.
نیم نگاه
سند همکاری ایران و چین یک شاهکار سیاسی – اقتصادی است. واکنش دشمنان ما مانند امریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی در برابر این سند چه بود؟ خیلی ساده است. منویات و ذهنیتشان هم روشن شد. غربیها به سرکردگی انگلوساکسونها بهدنبال فشار بر ایران برای: 1) عدم پیشرفت و 2) افتادن به روزمرگی هستند. این دو خطر جدی برای ایران است. مبتلا شدن به روزمرگی و ندیدن تحولات منطقه و جهان و دچار روزمرگی شدن، نتیجهاش عدم توسعه است. این سند همکاری درست ضد این دو اتفاق است و عصبانیت آنها هم دقیقاً به همین دلیل بود. آنها به این دلیل که ایران تحت فشارهای بینهایت و حداکثری در مدیریت امور اقتصادی خود به یکباره با یک طرف تجاری خویش به چنین چارچوب همکاری اقتصادی رسید، دچار نارضایتی عمیق شدند. به نظر من این کار یکی از موفقیتهای بزرگ دولت آقای روحانی است
گرچه عمر معاونت دیپلماسی اقتصادی کوتاه است ولی موفقیتهای خیلی خوبی در جهت دادن به ضرورت های تجارت خارجی کشورمان وجود داشته است. ما به طور مرتب از مرزها بازدید داریم. گمرگات ما با توجه به نیازهایی که برای تجارت با همسایگان خود داریم در مانیتورینگ ما هستند. نمایندگان وزارت امور خارجه در تمام استانها حضور دارند. یکی از وظایف این نمایندگان، رصد وضعیت اقتصادی استان، بازدید از نقاط مرزی، گمرکات، ظرفیتها و مشکلات و موانع تجاری استانها بویژه استانهای مرزی است. ما در سراسر دنیا و در بیش از 140 کشور نمایندگی و حضور فعال داریم. همه این نمایندگیها بسیج هستند تا ظرفیتهای تجاری ایران را معرفی و ظرفیتهای تجاری آن کشور را به داخل منتقل کنند
اعتقاد دارم که تجارت خارجی از سیاست خارجی جدا نیست. شما نمیتوانید یک سیاست خارجی و یک تجارت خارجی متفاوت داشته باشید. نمیتوانید با یک کشور در سیاست خارجی دعوا کنید و از طرف دیگر به آن کشور صادرات داشته باشید. شما نمیتوانید در منطقهای رفتار نامأنوسی داشته باشید و بخواهید به آنجا صادرات هم داشته باشید. تجارت خارجی و سیاست خارجی در یک جهت هستند. تجارت خارجی ما باید منسجم و متمرکز شود. من اگر تصمیم گیر بودم میگفتم که تجارت خارجی باید زیر نظر وزارت امور خارجه بیاید. همه سازمانها موظف هستند که در تجارت خارجی به توصیههای وزارت امور خارجه توجه کنند
امروز برای ما تحریم ممنوعیت نیست بلکه هزینه است. ما داریم از فرصتهای دنیا استفاده میکنیم. امروز هیچ کالایی در دنیا نیست که برای ما قابل دسترس نباشد. حتی اگر در امریکا و کانادا تولید شود. وقتی پول داشته باشید میتوانید کالا را به داخل کشور برسانید. اما هزینه بالا میرود. پس باید تمام تلاشمان این باشد که هزینههای خودمان را پایین بیاوریم

مراکز اقامتی و هتلها از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده معاف شدند
زهرا کشوری
خبرنگار
شورای نگهبان با معافیت پرداخت مالیات بر ارزش افزوده موافقت کرد و مراکز اقامتی گردشگری کشور از پرداخت این مالیات معاف شدند. «ولیالله تیموری» معاون گردشگری وزیر میراث فرهنگی در گفتوگو با «ایران» میگوید: «به محضی که این موافقت از سوی مجلس شورای اسلامی به جمهوری ابلاغ شود، این قانون اجرایی می شود.» این خبر با واکنش مثبت فعالان صنعت گردشگری روبهرو شده است اما محمدعلی فرخمهر، رئیس هیأت مدیره اتحادیه هتلها و هتلآپارتمانهای استان تهران در گفتوگو با «ایران» احتمال میدهد این قانون سال آینده اجرایی شود. این پیشبینی او به دلنگرانی صاحبان مراکز اقامتی دامن میزند. آنها با توجه به تعطیلی مراکز اقامتی به دنبال همهگیری ویروس کرونا انتظار دارند معافیت ارزش افزوده در سال جاری اجرایی شود. برخلاف تردید جامعه فعالان گردشگری، ولیالله تیموری پیشبینی میکند این معافیت در سال جاری اجرایی میشود و صاحبان هتلهای یک تا سه ستاره، میهمانپذیرها، اقامتگاههای سنتی، بومگردیها و دفاتر خدمات مسافرتی که پذیرای گردشگر خارجی هستند از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده معاف میشوند.
ولیالله تیموری میگوید:«موضوع معافیت مالیات بر ارزش افزوده چند سالی است که به عنوان یک مطالبه توسط سازمان وقت میراث فرهنگی و وزارت گردشگری به طور مستمر پیگیری شده، نشستهایی در سطح وزرا و مقامات عالیرتبه دو دستگاه حتی با حضور نمایندگان بخش خصوصی برگزار شده و نهایتاً پس از رایزنیهای طولانی در مجلس محقق شده است.» به گفته او، این معافیت تنها محدود به هتلها نمیشود و کلیه مراکز اقامتی دارای مجوز از وزارت گردشگری به غیر از هتلهای چهار و پنج ستاره و نیز دفاتر خدمات مسافرتی فعال در حوزه تورهای ورودی را شامل میشود.»
او درباره دفاتر خدمات مسافرتی فعال در حوزه تورهای ورودی هم میگوید:« این دفاتر از قدیم از مالیات بر عملکرد هم معاف بودند و معافیت جدید میتواند به این مراکز بویژه مراکزی که به لحاظ اقتصادی ضعیف هستند کمک کند. » تیموری یادآوری میکند که وزارتخانه میراث فرهنگی در تلاش است بتواند معافیت بر ارزش افزوده را برای هتلهای چهار و پنج ستاره هم بگیرد. به گفته جمشید حمزهزاده رئیس جامعه هتلداران کشور، تعداد هتلهای چهار و پنج ستاره، کمتر از ۲۰۰ واحد است. تهران بیشترین تعداد هتلهای چهار و پنج ستاره را در کشور دارد. هتل و هتلآپارتمانهای کشور شامل ۲ هزار واحد میشود. رئیس جامعه هتلداران کشور در گفتوگو با فارس، این معافیت را خبر خوشی برای جامعه هتلداران میداند و میگوید:«از طریق کمیسیون اقتصادی مجلس نیز پیگیر هستیم تا هتلهای چهار و پنج ستاره نیز از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده معاف شوند.»
بسته جدید حمایتی دولت از صنعت کرونازده گردشگری
بسیاری پیشبینی میکردند که کرونا در مرداد پایان میپذیرد و گردشگری و رزرو هتلها دوباره از سرگرفته میشود. بسته حمایتی وزارت میراث فرهنگی هم برای همین محدوده زمانی نوشته شد اما موج دوم کرونا همه برنامهریزیها را به هم زد. حالا همه میدانند که گردشگری در سال ۹۹ منزوی و بدون مسافر خواهد بود. هر چند بسیاری از شهروندان به دنبال برداشتن محدودیتها راهی سفرهای داخلی شدهاند اما آنها هم روی خوشی به آژانسهای گردشگری و مراکز اقامتی نشان ندادهاند. محمدعلی فرخمهر رئیس هیأت مدیره اتحادیه هتلها و هتلآپارتمانها از تعدیل نیروهای شاغل در این مراکز خبر میدهد. او به «ایران» میگوید: «این مراکز اقامتی برای جلوگیری از ورشکستی مجبور به تعدیل نیرو شدهاند.» به گفته فرخمهر، به رغم شرایط سخت اقامتی هنوز خوشبختانه نمیتوان از ورشکستی هتلها خبر داد. علیاصغر مونسان وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به تازگی از وضعیت صنعت گردشگری به دنبال شیوع کووید ۱۹ اعلام نگرانی کرده است. به دنبال این نگرانی، ولیالله تیموری معاون گردشگری کشور از بسته حمایتی جدید خبر میدهد. پیشتر دولت تسهیلاتی مالی و پرداخت وام به مراکز گردشگری بر اساس تعداد نیروهای کار آن را تصویب کرد. البته فعالان این حوزه، بسته حمایتی اول دولت را که شامل تنفس چندماهه پرداخت اقساط مالی هم میشد ناکافی دانستند. ولیالله تیموری احتمال میدهد بسته حمایتی جدید در چهارشنبه هفته جاری به تصویب برسد. این مجموعه شامل مالیات و تنفس بیشتر اقساط بانکی میشود. آن طور که تیموری میگوید، وزارتخانه به دنبال آن است تا بتواند برای صنعت گردشگری تا پایان سال ۹۹ حق تنفس بازپرداخت اقساط و کاهش مالیات را بگیرد.
آزمون جامع گردشگری برگزار شد
کرونا آزمون جامع گردشگری را هم دو بار به تعویق انداخت. این آزمون به گفته تیموری قرار بود در ابتدا به روال مرسوم هرساله در اسفندماه برگزار شود اما همزمان شد با شیوع ویروس کرونا. به دنبال محدودیتهای کرونایی، این آزمون هم به تعویق افتاد. برگزاری این آزمون هم مانند کنکور سراسری مخالفانی داشت اما در نهایت برگزار شد. ولیالله تیموری میگوید:«درباره برگزاری این آزمون با دو گروه مخالف و موافق روبهرو بودیم و در نهایت با مجوز ستاد ملی مقابله با کرونا برگزار کردیم.» او میگوید: «برخلاف آزمونهای سال گذشته که در یک مکان واحد برگزار میشد، در آزمون امسال حوزههای امتحانی افزایش یافت. شرکتکنندگان با رعایت فاصله ایمنی بر اساس پروتکل راهنمای برگزاری آزمون ستاد ملی مقابله با کرونا در حوزه امتحانی حضور یافتند. در این آزمون شش هزار داوطلب شرکت داشتند.»
خبرنگار
شورای نگهبان با معافیت پرداخت مالیات بر ارزش افزوده موافقت کرد و مراکز اقامتی گردشگری کشور از پرداخت این مالیات معاف شدند. «ولیالله تیموری» معاون گردشگری وزیر میراث فرهنگی در گفتوگو با «ایران» میگوید: «به محضی که این موافقت از سوی مجلس شورای اسلامی به جمهوری ابلاغ شود، این قانون اجرایی می شود.» این خبر با واکنش مثبت فعالان صنعت گردشگری روبهرو شده است اما محمدعلی فرخمهر، رئیس هیأت مدیره اتحادیه هتلها و هتلآپارتمانهای استان تهران در گفتوگو با «ایران» احتمال میدهد این قانون سال آینده اجرایی شود. این پیشبینی او به دلنگرانی صاحبان مراکز اقامتی دامن میزند. آنها با توجه به تعطیلی مراکز اقامتی به دنبال همهگیری ویروس کرونا انتظار دارند معافیت ارزش افزوده در سال جاری اجرایی شود. برخلاف تردید جامعه فعالان گردشگری، ولیالله تیموری پیشبینی میکند این معافیت در سال جاری اجرایی میشود و صاحبان هتلهای یک تا سه ستاره، میهمانپذیرها، اقامتگاههای سنتی، بومگردیها و دفاتر خدمات مسافرتی که پذیرای گردشگر خارجی هستند از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده معاف میشوند.
ولیالله تیموری میگوید:«موضوع معافیت مالیات بر ارزش افزوده چند سالی است که به عنوان یک مطالبه توسط سازمان وقت میراث فرهنگی و وزارت گردشگری به طور مستمر پیگیری شده، نشستهایی در سطح وزرا و مقامات عالیرتبه دو دستگاه حتی با حضور نمایندگان بخش خصوصی برگزار شده و نهایتاً پس از رایزنیهای طولانی در مجلس محقق شده است.» به گفته او، این معافیت تنها محدود به هتلها نمیشود و کلیه مراکز اقامتی دارای مجوز از وزارت گردشگری به غیر از هتلهای چهار و پنج ستاره و نیز دفاتر خدمات مسافرتی فعال در حوزه تورهای ورودی را شامل میشود.»
او درباره دفاتر خدمات مسافرتی فعال در حوزه تورهای ورودی هم میگوید:« این دفاتر از قدیم از مالیات بر عملکرد هم معاف بودند و معافیت جدید میتواند به این مراکز بویژه مراکزی که به لحاظ اقتصادی ضعیف هستند کمک کند. » تیموری یادآوری میکند که وزارتخانه میراث فرهنگی در تلاش است بتواند معافیت بر ارزش افزوده را برای هتلهای چهار و پنج ستاره هم بگیرد. به گفته جمشید حمزهزاده رئیس جامعه هتلداران کشور، تعداد هتلهای چهار و پنج ستاره، کمتر از ۲۰۰ واحد است. تهران بیشترین تعداد هتلهای چهار و پنج ستاره را در کشور دارد. هتل و هتلآپارتمانهای کشور شامل ۲ هزار واحد میشود. رئیس جامعه هتلداران کشور در گفتوگو با فارس، این معافیت را خبر خوشی برای جامعه هتلداران میداند و میگوید:«از طریق کمیسیون اقتصادی مجلس نیز پیگیر هستیم تا هتلهای چهار و پنج ستاره نیز از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده معاف شوند.»
بسته جدید حمایتی دولت از صنعت کرونازده گردشگری
بسیاری پیشبینی میکردند که کرونا در مرداد پایان میپذیرد و گردشگری و رزرو هتلها دوباره از سرگرفته میشود. بسته حمایتی وزارت میراث فرهنگی هم برای همین محدوده زمانی نوشته شد اما موج دوم کرونا همه برنامهریزیها را به هم زد. حالا همه میدانند که گردشگری در سال ۹۹ منزوی و بدون مسافر خواهد بود. هر چند بسیاری از شهروندان به دنبال برداشتن محدودیتها راهی سفرهای داخلی شدهاند اما آنها هم روی خوشی به آژانسهای گردشگری و مراکز اقامتی نشان ندادهاند. محمدعلی فرخمهر رئیس هیأت مدیره اتحادیه هتلها و هتلآپارتمانها از تعدیل نیروهای شاغل در این مراکز خبر میدهد. او به «ایران» میگوید: «این مراکز اقامتی برای جلوگیری از ورشکستی مجبور به تعدیل نیرو شدهاند.» به گفته فرخمهر، به رغم شرایط سخت اقامتی هنوز خوشبختانه نمیتوان از ورشکستی هتلها خبر داد. علیاصغر مونسان وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به تازگی از وضعیت صنعت گردشگری به دنبال شیوع کووید ۱۹ اعلام نگرانی کرده است. به دنبال این نگرانی، ولیالله تیموری معاون گردشگری کشور از بسته حمایتی جدید خبر میدهد. پیشتر دولت تسهیلاتی مالی و پرداخت وام به مراکز گردشگری بر اساس تعداد نیروهای کار آن را تصویب کرد. البته فعالان این حوزه، بسته حمایتی اول دولت را که شامل تنفس چندماهه پرداخت اقساط مالی هم میشد ناکافی دانستند. ولیالله تیموری احتمال میدهد بسته حمایتی جدید در چهارشنبه هفته جاری به تصویب برسد. این مجموعه شامل مالیات و تنفس بیشتر اقساط بانکی میشود. آن طور که تیموری میگوید، وزارتخانه به دنبال آن است تا بتواند برای صنعت گردشگری تا پایان سال ۹۹ حق تنفس بازپرداخت اقساط و کاهش مالیات را بگیرد.
آزمون جامع گردشگری برگزار شد
کرونا آزمون جامع گردشگری را هم دو بار به تعویق انداخت. این آزمون به گفته تیموری قرار بود در ابتدا به روال مرسوم هرساله در اسفندماه برگزار شود اما همزمان شد با شیوع ویروس کرونا. به دنبال محدودیتهای کرونایی، این آزمون هم به تعویق افتاد. برگزاری این آزمون هم مانند کنکور سراسری مخالفانی داشت اما در نهایت برگزار شد. ولیالله تیموری میگوید:«درباره برگزاری این آزمون با دو گروه مخالف و موافق روبهرو بودیم و در نهایت با مجوز ستاد ملی مقابله با کرونا برگزار کردیم.» او میگوید: «برخلاف آزمونهای سال گذشته که در یک مکان واحد برگزار میشد، در آزمون امسال حوزههای امتحانی افزایش یافت. شرکتکنندگان با رعایت فاصله ایمنی بر اساس پروتکل راهنمای برگزاری آزمون ستاد ملی مقابله با کرونا در حوزه امتحانی حضور یافتند. در این آزمون شش هزار داوطلب شرکت داشتند.»

امریکا در مسیر ناکامی
گروه سیاسی/ قطعنامه امریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران در حالی به صورت مجازی به رأی گذاشته شد که کاسه صبر نماینده امریکا به دلیل عدم پشتیبانی کشورهای بزرگ و کوچک از این طرح ضد ایرانی لبریز شد و اعتراف کرد که کشورهای اروپایی کوچکترین همراهی از خود نشان ندادهاند. چه به گزارش رسانههای امریکایی از جمله «فایننشال تایمز» قطعنامه پیشنهادی امریکا به اندازهای غیر قابل اعتنا بود که تونس و استونی که هر دو روابط دوستانهای با امریکا دارند، درخواست این کشور برای معرفی این قطعنامه از طرف امریکا را رد کردهاند.
روز گذشته کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل به مرحله تصمیمگیری درباره پیشنویسی رسیدند که امریکا در ساعات پایانی روز سهشنبه با هدف ممانعت از لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران توزیع کرده و خواستار تصویب آن شده بود. به گزارش ایرنا، رأیگیری شورای امنیت در عصر پنجشنبه و به صورت ایمیلی آغاز شد و کشورها 24 ساعت فرصت داشتند تا نظر نهایی خود را پیرامون این قطعنامه اعلام کنند.
قطعنامه پیشنهادی امریکا ابتدا بندهای پرشماری را با هدف جلوگیری از خرید تسلیحات نظامی از سوی ایران و اعمال مقررات تنبیهی مانند مصادره داراییها و منع سفر برای افراد و نهادهای ایرانی از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شامل میشد که به دلیل پیشبینی واشنگتن از بی اعتنایی سایر کشورها تغییر کرد و مقامهای امریکایی در متن پیشنهادی خود تنها به چند پاراگراف اکتفا کرده و خواستار تمدید تحریم تسلیحاتی علیه ایران تا زمان تصمیمگیری نهایی شورای امنیت شدند.
این تحریمها به موجب توافق هستهای قرار است در ۱۸ اکتبر سالجاری میلادی (27 مهرماه) به پایان برسد و دولت امریکا به رغم خروج یکجانبه از این توافق میکوشد از لغو این تحریمها ممانعت به عمل آورد. امریکا برای تصویب این قطعنامه در شورای امنیت نیازمند موافقت دستکم ۹ عضو، بدون وتو از سوی هر یک از ۵ عضو دائم شورای امنیت (امریکا، روسیه، چین، فرانسه و انگلیس) است و این در حالی است که پیشتر شماری از رسانههای امریکایی از جمله «فارینپالیسی» تأکید کردهاند که امریکا برای تصویب این قطعنامه کار دشواری پیش رو دارد و این کشور آرای لازم را برای تحقق هدف خود کسب نخواهد کرد. در حالی که امریکا برای تصویب این قطعنامه امید بیشتری به شرکای اروپایی برجام دارد، «کلی کرافت» نماینده این کشور در سازمان ملل میگوید که فرانسه، انگلیس و آلمان، سه کشور اروپایی که عضو شورای امنیت و از امضاکنندگان توافق هستهای برجام هستند، به او گفتهاند پیشنهاداتی درباره قطعنامه ضد ایرانی امریکا دارند، اما هنوز پیشنهادی به صورت مکتوب به وی ارائه نکردهاند.
«کرافت» در گفتوگو با نشریه انگلیسی فایننشال تایمز درباره عدم دریافت پیشنهاد اروپاییها ابراز تأسف کرد و گفت که دریافت نقطه نظری از سوی این کشورها میتوانست مسیر تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را آسانتر کند. «ریچارد گوان»، مدیر بخش سازمان ملل در گروه بینالمللی بحران با اعلام اینکه کشورهای اروپایی چندین طرح را درخصوص قطعنامه امریکا مطرح کردهاند، گفته است که یکی از این پیشنهادات رفع بخشی از تحریمهای تسلیحاتی و صدور مجوز خریداری برخی از سامانههای تسلیحاتی نظیر موشکهای ضدکشتی برای ایران بوده است.
تهدید به استفاده از مکانیسم ماشه
پیشتر مسکو و پکن مخالفت صریح خود را با قطعنامه پیشنهادی امریکا ابراز کرده و اعلام کردهاند که امریکا در تحقق این هدف موفق نخواهد شد. در جدیدترین موضعگیری مقامهای این دو کشور، «میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در این شورا تلاش امریکا برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران را مصداق نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل دانست و گفت: «تنها روش قانونی برای تمدید این تحریمها و سایر بندهای زوالپذیر برجام اتخاذ تصمیم مرتبط از سوی کمیسیون مشترک برجام است که باید به اتفاق آرا حاصل شود.» اولیانوف افزود: «جلسه بعدی کمیسیون برجام را میتوان بزودی تشکیل داد. کشورهای شرکتکننده در این نشست با توجه به تهدیدهای امریکا برای کلید زدن مکانیسم بازگشت خودکار تحریمها و احیای تحریمهای قبلی سازمان ملل علیه ایران موضوعات زیادی برای بحث خواهند داشت.»
اشاره این مقام روسی به مکانیسم ماشه به تهدید اخیر امریکا در صورت ناکامی در تصویب قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران باز میگردد. کاخ سفید ادعا کرده چنانچه در راه تصویب قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران شکست بخورد، از سازوکار حل اختلاف برجام موسوم به «مکانیسم ماشه» برای بازگرداندن همه تحریمها علیه ایران استفاده خواهد کرد.
امریکا برای بهرهگیری از این مکانیسم تفسیر جدیدی را بدون توجه به خروج یکجانبه خود از برجام و قطعنامه 2231 مطرح کرده و مدعی شده که میتواند از سازوکارهای مطرح در این توافق از جمله «مکانیسم ماشه» برای بازگشت تحریمهای ایران بهره ببرد. این ادعایی است که پیشتر قریب به اتفاق صاحبنظران سیاسی و حقوقی آن را رد و تأکید کردهاند که واشنگتن بهدلیل خروج یکجانبه از برجام جزو طرفهای مشارکتکننده در برجام نیست و نمیتواند از بندهای این توافق برای تمدید تحریمها علیه ایران استفاده کند. این در حالی است که به ادعای نشریه «فایننشال تایمز» امریکا روز پنجشنبه یک سند حقوقی ۶ صفحهای را میان اعضای شورای امنیت توزیع کرده و استدلالهای خودش را درباره اینکه چرا میتواند از مفاد برجام برای بازگرداندن تحریمها علیه ایران استفاده کند، توضیح داده است. واشنگتن بر اساس این سند ادعا کرده از حق آشکار برای استفاده از مکانیسم بازگشت خودکار تحریمها در برجام برخوردار است.
هشدار ایران
نمایندگی ایران در سازمان ملل پیش از رأیگیری درباره قطعنامه پیشنهادی امریکا در بیانیهای هشدار داد که اعضای شورای امنیت دربرابر این اقدام امریکا ایستادگی کنند. این بیانیه ایران هدف از صدور پیشنویس قطعنامه امریکا را نقض فاحش قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت دانسته که تحتالشعاع قرار دادن مسائل داخلی امریکا انجام شده و ارتباطی با حفظ صلح و امنیت بینالمللی ندارد. بیانیه ایران ضمن اشاره به اینکه این قطعنامه، تمامیت و مرجعیت و اعتبار شورای امنیت -و در سطحی فراتر از آن، سازمان ملل متحد را- و همچنین چندجانبهگرایی، حاکمیت قانون و دیپلماسی را نشانه گرفته است، از کشورهای عضو شورای امنیت خواست که در برابر اقدام غیرقانونی و شرورانه ایالات متحده بایستند.
همچنین محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران در گفتوگو با فارس ضمن اشاره به اینکه اگر تحریم تسلیحاتی ایران تمدید شود، یکی از مهمترین مفاد برجام از بین رفته است، گفت: «مطمئن هستیم که این اتفاق نخواهد افتاد.» علاوه بر این ظریف در یادداشتی که در روزنامه معروف اسپانیایی «لاراسون» و نیز نشریه «دیپلمات» این کشور در آستانه رأیگیری امریکا منتشر کرد، هشدار داد: «شیوهای که امریکا در اقدام جهت فروپاشی قطعنامه ۲۲۳۱ به کار گرفته است، سوء استفاده از ساز و کار خود سازمان ملل برای نابودی این نهاد بینالمللی است.» او همچنین افزود: «این اقدام امریکا پس از گذشت ۲ سال از تحمیل
بی رحمانهترین فشار حداکثری علیه یک ملت مقاوم آن هم در شرایط سخت کرونایی بود که محکوم به شکست خواهد بود.» وزیر خارجه ایران دو روز پیش اعلام کرده بود که قطعنامه پیشنهادی امریکا قطعاً با شکست مواجه خواهد شد.
براساس اخبار اعلام شده نتیجه رأی گیری در شورای امنیت قرار بود ساعت 30/17 به وقت محلی و بامداد امروز به وقت تهران اعلام شود. لذا تا زمان تنظیم این گزارش نتیجه آرا اعلام نشده است.
با این حال خبرگزاری رویترز پیش بینی کرده که در صورت نیاز چین و روسیه قطعنامه امریکا را وتو
می کنند.
برش
پوتین خواستار نشست آنلاین شورای امنیت با مشارکت ایران و آلمان شد
«ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهور روسیه روز جمعه خواستار برگزاری یک نشست آنلاین با حضور ۵ عضو دائم شورای امنیت و همچنین آلمان و ایران شد.
به گزارش فارس، کاخ کرملین در بیانیهای اعلام کرده پوتین خواستار برگزاری این نشست برای بحث و تبادل نظر درباره مسأله تحریمهای تسلیحاتی ایران شده است.
رئیسجمهور روسیه اضافه کرده که مسکو کاملاً به «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام یا توافق هستهای ایران) پایبند است. «میخائیل اولیانوف»، نماینده دائم روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین در همین خصوص در توئیتر نوشت: «رئیسجمهور ولادیمیر پوتین، درخواست برگزاری یک نشست آنلاین با حضور سران ۵ عضو دائمی شورای امنیت و همچنین سران آلمان و ایران را مطرح کرد. هدف این نشست جلوگیری از تقابلهای غیرضرور در شورای امنیت و حمایت جمعی از قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل است.»

انتظار بود رئیس مجلس نمایندگان را آگاه و مدیریت میکرد
رئیس دفتر رئیسجمهوری در پاسخ به بحثها درباره علت حضور نیافتن رئیس جمهوری در جلسه رأی اعتماد به وزیر پیشنهادی صمت، گفت که شیوهنامه ابلاغی ستاد مقابله با کرونا رئیس جمهوری را از رفتن به مجلس منع کرد و این تصمیم کتباً به اطلاع رئیس مجلس رسیده بود.
به گزارش ایسنا، محمود واعظی، با بیان اینکه حضور مقامات ارشد در جلسات عمومی و اماکن اینچنینی تابع نظرات ستاد ملی مبارزه با کروناست، به نامهنگاری خود با رئیس مجلس شورای اسلامی در روزهای پیش از برگزاری جلسه رأی اعتماد اشاره کرد و افزود: تصمیم کمیته بهداشتی ستاد ملی مبارزه با کرونا کتباً از سوی من به اطلاع رئیس محترم مجلس رسیده و انتظار این بود که ایشان نمایندگان مجلس را از این مسأله آگاه و جلسه را مدیریت کنند، متأسفانه این اطلاعرسانی به نمایندگان محترم انجام نشد و صرفاً پس از دریافت یادداشت معاون پارلمانی رئیسجمهوری و آن هم پس از رأیگیری اطلاع داده شد.
رئیس دفتر رئیسجمهوری با تأکید بر لازمالاتباع بودن مصوبات و تصمیمات ستاد ملی مبارزه با کرونا، افزود: نمونه همین مسأله در اواخر مجلس پیشین هم اتفاق افتاد، در جلسه رأی اعتماد به آقای دکتر خاوازی وزیر جهاد کشاورزی، آقای دکتر روحانی به تصمیم ستاد ملی مبارزه با کرونا در جلسه شرکت نکرد و معاون اول رئیسجمهوری در آن جلسه حضور یافت و به نمایندگی از رئیسجمهوری از وزیر پیشنهادی دفاع کرد و هیچ مشکلی هم پیش نیامد. واعظی با ابراز تعجب از ممانعت از سخنرانی معاون اول رئیسجمهوری در جلسه رأی اعتماد به وزیر پیشنهادی صمت، اظهار کرد: چنانکه عرض کردم، هم در مجلس قبل و هم در دولتهای قبل مواردی وجود داشته که معاون اول رئیسجمهوری به نیابت از رئیسجمهوری در جلسه رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی شرکت و در دفاع از وزیر سخنرانی کرده است. با این حال با استناد به آییننامه داخلی از سخنرانی معاون اول رئیسجمهوری ممانعت شد.
آمریکا موفق نمی شود
رئیس دفتر رئیس جمهوری همچنین در رابطه با تلاش امریکا برای نقض قطعنامه 2231 و واکنش دولت گفت: ترامپ فکر می کرد اگر از برجام خارج شود بهتر میتواند علیه برجام و برای نابودی این توافق هسته ای کار کند. رئیس جمهوری امریکا از اردیبهشت 97 تا به امروز هر کاری توانست انجام داد چه در بعد اقتصادی، چه در بعد امنیتی، چه در بعد اجتماعی و طبقاتی و جنگ روانی و خوشبختانه موفق هم نبود و دنیا هم با او، همکاری نکرد.به گزارش ایرنا واعظی ادامه داد: قطعنامه هفته گذشته که به آن خیلی امید داشتند و افراد خود را به کشورهای مختلف برای حمایت فرستادند اصلاً رأی نیاورد و طبق گفته خودشان، دو نفر از 15 نفر به آن پیوستند و در روز سه شنبه بیست و یکم مرداد ماه، قطعنامه قبلی را پس گرفته و قطعنامه دیگری را پیشنهاد دادند. وی افزود: اکنون که امریکا با تحریم نتوانسته به اهداف خود برسد و تحریم ها کارایی لازم را از دست داده و آنها هم اهداف خود را از دست دادند، دست به کارهای دیگری می زنند که صحنه بازی را عوض کنند. قطعا امریکا در قطعنامه جدید هم موفق نخواهد بود به این علت که برخی از کشورها مثل روسیه و چین که برای برجام زحمت کشیدند حاضر نیستند، برجام به راحتی توسط رویکرد خصمانه امریکا از بین برود.واعظی در پایان افزود: وزارت خارجه خوب کار میکند، البته تلاش هم میکند و هماهنگیاش با 1+4 خوب است. امیدواریم همانند گذشته امریکا با شکست مواجه شود.
توافق با اسرائیل ننگی است که تاریخ فراموش نخواهد کرد
محمود واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهوری همچنین در حساب کاربری خود در توئیتر با اشاره به اقدام دولت امارات متحده عربی در خصوص آغاز روابط رسمی میان تل آویو و ابوظبی و همچنین توقف طرح الحاق اراضی فلسطینی نوشت:«دولت امارات چگونه میتواند پاسخگوی تبعات خطای خیانتبار، تفرقهافکنانه و راهبردی خود به آرمان فلسطین، اعراب و از همه مهمتر به جهان اسلام باشد؟ تکرار تجربه شکستخورده و مفتضحانه توافق با اسرائیل ننگی است که تاریخ فراموش نخواهد کرد.»

جزئیات همسان سازی حقوق بازنشستگان
مهسا قوی قلب
خبرنگار
امروز ۲۵ ذیالحجه، بهعنوان روز خانواده و تکریم بازنشستگان نامگذاری شده است. هرسال در چنین روزی از بازنشستگان نمونه کشوری تقدیر بهعمل میآید اما امسال کرونا اجازه نداد این مراسم برگزار شود تا بازنشستگان بتوانند مسائل و مشکلات خودشان را از تریبون این مراسم و رو در روی مسئولان بیان کنند به هرحال میتوان از مهمترین مسائل و مطالباتی که برای بازنشستگان اهمیت ویژه دارد، به بحث همسانسازی حقوق اشاره کرد. البته از ابتدای سال تاکنون جلسات متعددی بین رؤسای کانونهای بازنشستگی و محمد باقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور درباره همسانسازی حقوق برپا شده که در نهایت این وعده به بازنشستگان داده شد که از مهرماه سالجاری بازنشستگان بر اساس قانون همسانسازی حقوق دریافت کنند. در این میان برخی از بازنشستگان معتقدند علاوه بر بحث معیشت، موضوع درمان و بیمه تکمیلی و برخورداری از تسهیلات رفاهی هم از جمله مسائل مهمی است که باید به آن پرداخته شود. البته بهکارگیری فرزندان آنها در دستگاههای اجرایی نیز از دیگر مطالبات این قشر از جامعه بهشمار میرود. در کنار این مسائل عزت و کرامت اجتماعی بازنشستگان نیز مهم است آنها میگویند پس از 30 سال خدمت انتظار داریم بهمنزلت و جایگاه اجتماعی بازنشستگان در جامعه بیشتراز گذشته توجه شود و ازتجارب و اطلاعات آنها بهعنوان مشاوران اتاق های فکر در دستگاههای اجرایی استفاده گردد.
فرامرز میرزاخانی مقدم، رئیس هیأت مدیره بازنشستگان استان تهران، با اشاره به اهمیت تکریم بازنشستگان بهعنوان سرمایههای جامعه به «ایران» میگوید: هرساله روز ۲۵ ذیالحجه برای تکریم بازنشستگان، نشستی برگزار میشد و در آن عده کثیری از بازنشستگان دعوت میشدند و با حضور مسئولان این حوزه در خصوص مشکلات و مسائل این قشر جامعه صحبت میشد، اما امسال بهخاطر شرایط کرونا و پروتکلهای ستاد مقابله با کرونا این برنامه برگزار نشد، با این همه، امیدواریم که با ارائه پیامهای خود در رسانهها بتوانیم مشکلات و مطالبات بازنشستگان را به حداقل ممکن برسانیم. بهگفته او، در حوزه بازنشستگان سه دغدغه اصلی وجود دارد. دغدغه اول، حقوق و معیشت آنان است، دغدغه بعدی، بحث بهداشت و درمان است و سومین دغدغه بازنشستگان، مباحث اجتماعی و فرهنگی است. وی در ادامه توضیح میدهد: متأسفانه تا امسال آن چنان که باید و شاید افزایش حقوق بازنشستگان اعمال نشد، تا آنجایی که به میزان ۶۷.۴ درصد قدرت خرید بازنشستگان و توانایی آنها در حوزه معیشت افت کرده بود و شکاف عمیقی بین شاغلین و بازنشستگان بهوجود آمده بود؛ شاید به این دلیل که دولت دقت کافی نداشت، این اتفاق ایجاد شد و اختلافی به میزان ۲ تا ۳ برابر بین بازنشستگان و شاغلین پدید آمد اما خوشبختانه قانون مدیریت خدمات کشوری در سال گذشته تصویب شد. این قانون بمدت ۱۰ سال بهصورت آزمایشی بود و امکان تصویب اصلاحات در آن وجود نداشت اما در حال حاضر این قانون تصویب شده و منتظر هستیم تا اصلاحات نهایی آن در مجلس تصویب شود.
رئیس هیأت مدیره کانون بازنشستگان استان تهران با بیان اینکه بر اساس برآوردهای انجام شده، چیزی در حدود ۳۰ تا ۴۰ هزار میلیارد تومان برای همترازی حقوق بازنشستگان نیاز است، میگوید در فروردین سال ۹۹ جلساتی با حضور دکتر نوبخت برگزار شد و کمیسیون حقوق و معیشت، بهداشت و درمان و خدمات رفاهی برای رسیدگی به مشکلات بازنشستگان تشکیل شد. بر این اساس، قرار شد که کمیسیونهای مربوطه راهکارهای افزایش حقوق را بررسی کنند و در نهایت مدلی نهایی به آقای نوبخت ارائه شد و این مدل در کمیسیون نهایی و پذیرفته شد و بنا شد که از منابع موجود رقمی معادل ۳۸ هزار میلیارد تومان فراهم شود و تا آخر شهریور ماه سالجاری، احکام بازنشستگان بر اساس این مدل جدید اجرا و اصلاح شود، یعنی در مهر ماه سالجاری، افزایش حقوق بازنشستگان کشوری و لشکری اعمال خواهد شد. البته ممکن است که منابع تأمینی نتوانند این رقم را بهصورت کامل پوشش دهند و احتمال این وجود دارد که تا حدود ۵۰ درصد میزان افزایشها در مهر ماه اعمال شده و بقیه در سال ۱۴۰۰ در جهت همسانسازی حقوق ارائه شود. بهگفته مقدم، حداقل میزان افزایش حقوق یک بازنشسته یک میلیون تومان است، البته عددی که به آن رسیدیم، خیلی بیشتر از این میزان بود.
ارائه خدمات دندانپزشکی به بازنشستگان
سید محمد سیدی، رئیس مجمع بازنشستگان استان مازندران نیز با اشاره به اینکه در سال ۹۸ پیگیریهای متعددی در خصوص حل مشکلات بازنشستگان با نمایندگان مجلس و دولت انجام شد و نتایج خوبی نیز به دست آمد، به «ایران» میگوید: دولت با برگزاری جلسات متعدد سعی کرد تا مشکلات بازنشستگان را در حوزههای مختلف مرتفع کند.
بهگفته او، بر اساس تصمیمات گرفته شده، در رسانهها اعلام شد که در اول مهرماه سال ۹۹ بحث همسانسازی حقوق بازنشستگان اجرا میشود، البته تلاش ما بر این است که این اتفاق در یک مرحله صورت بگیرد و به دو مرحله نرسد. با توجه به تورم بازار با مبلغی که اضافه میشود، مشکلات معیشتی بازنشستگان کمرنگتر میشود. در جلسه روز چهارشنبه جمعی از بازنشستگان با رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور که در ساری برگزار شد، اعلام شد که احکام بازنشستگان تا اول مهرماه صادر میشود و بحث همسانسازی حقوق به مرحله اجرا میرسد. او در زمینه بیمه بازنشستگان نیز توضیح میدهد: بر اساس تصمیمات جدید، مقرر شد، دولت نیز به میزان ماهی ۸۰ هزار تومان برای بیمه درمانی بازنشستگان واریزی داشته باشد، از آنجایی که بازنشستگان با توجه به کهولت سن نیازهای درمانی، جراحی و امور دندانپزشکی عدیدهای دارند با سقف جدید، گام مؤثری در این حوزه برداشته خواهد شد. او در زمینه سفرهای بازنشستگان نیز توضیح میدهد: در قانون قبلی هر بازنشسته در طول دوران بازنشستگی خود، تنها سه سفر میتوانست داشته باشد، اما بر اساس تصمیمات جدید گرفته شده این میزان بزودی افزایش خواهد یافت. در زمینه وام قرضالحسنه که معادل ۷ میلیون تومان بود و هر سه سال یکبار یک بازنشسته میتوانست این وام را دریافت کند، در سالجاری این رقم به ۱۰ میلیون تومان رسیده است و از تیر ماه امسال بازنشستگان در حال بهرهمندی از آن هستند.
افزایش تسهیلات و خدمات اجتماعی برای بازنشستگان
مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری نیز با گرامیداشت 25ذیالحجه روز خانواده و تکریم از بازنشستگان با تأکید بر اینکه بازنشستگان، ذینفعان اصلی و اولین و آخرین دارندگان داراییها و منافع صندوق بازنشستگی کشوری هستند، درباره حقوق و معیشت بازنشستگان میگوید : عمده فعالیتهای ما در این مدت بر دو حوزه اصلی اجتماعی و اقتصادی متمرکز بوده که در چارچوب هدف اصلی و راهبردی یعنی «ارتقای کیفیت زندگی بازنشستگان» قابل بیان است. در این بخش، «همسانسازی» را با جدیت و با کمک خود بازنشستگان پیگیری کردیم که در نهایت با مساعدتهای وزیرتعاون، کار و رفاه اجتماعی و تلاشهای مجدانه رئیس سازمان برنامه و بودجه اقدامات مؤثری در سالجاری انجام شد. اکبر افتخاری تأمین 6500 میلیارد تومان اعتبارات برای همسانسازی حقوق بازنشستگان کشوری در ابتدای سال99 و صدور احکام آن در فروردینماه را بخشی از این تلاشها میداند و میافزاید باوجود اینکه بودجه ما 3500میلیارد تومان بود، ولی به افزایش 6500میلیارد تومانی رسید و توانستیم افزایش به نسبت مناسبی را امسال علاوه بر 15 درصد افزایش سنواتی انجام دهیم. همسانسازی همچنان در حال پیگیری است و ان شاءالله از ابتدای مهرماه خبرهای خوشی برای همسانسازی کاملتر و متناسبتر با حقوق شاغلین همطراز اعلام میشود و ما در حال نهایی کردن احکام هستیم.
وی با اشاره به اینکه بیمه تکمیلی درمان از مطالبه های بحق بازنشستگان است میگوید: خوشبختانه در این حوزه هم، اتفاق خوبی رخ داد و از خردادماه امسال، سرانه بازنشستگان از
60 هزار تومان در ماه به 140 هزار تومان در ماه افزایش پیدا کرد. این افزایش سرانه، باعث میشود تا خدمات بهتری هم انجام شود و این درحالی است که سهم بازنشستگان همانند سال قبل همان 30 هزار تومان باقی مانده، ولی با افزایش سرانه از سوی دولت و خود صندوق، هم سرانه افزایش یافت، هم پوششهای بیمه تکمیلی درمان به دو برابر و بعضاً بیشتر افزایش داده شد و هم برخی پوششها و خدمات جدید به قرارداد اضافه شد.
او، با بیان اینکه در حوزه طرحهای رفاهی و معیشتی و توسعه قدرت خرید و سبد خرید، هم اقدامات متنوعی انجام شده است، می افزاید: از طرح یاری که الان دور دوم آن از ابتدای مردادماه آغاز شده، تا طرح ارائه خدمات متنوع شرکتهای زیرمجموعه در این حوزه اجرا شده است. البته، هیچیک از طرحهای رفاهی صندوق اجباری نیست و مبلغ آن را هم خود بازنشستگان میتوانند تعیین کنند. همچنین برای آنکه هم سبد خرید بازنشستگان توسعه پیدا کند و هم قدرت خرید آنان افزایش یابد تا بتوانند با امکانات بیشتر، مناسبتر و وسیعتری، خریدهای خود را انجام دهند این طرحها توسعه مییابند. همچنین بهزودی برای خرید قسطی لوازم خانگی در اقساط پنج ساله طرحی اجرا خواهد شد.

مالیات خرید بالای 10 سکه حداقل 200 و حداکثر650 هزار تومان
رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور در بخشنامهای نحوه اخذ مالیات مقطوع از خریداران سکه در سال ۹۸ را اعلام کرد.
بهگزارش خبرگزاریها، بر اساس بخشنامه امید علی پارسا، رئیس سازمان امور مالیاتی که اخیراً به ادارات کل امور مالیاتی سراسر کشور ابلاغ شده است، تمامی اشخاص حقیقی خریدار سکه از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران که در سال 1398 به دریافت حداکثر (185) قطعه سکه اقدام کرده مشمول مالیات مقطوع موضوع این دستورالعمل خواهند بود.
میزان مالیات مقطوع قابل پرداخت اشخاص حقیقی دریافتکننده سکه:
1- تا 10 سکه مشمول مالیات نمیشود.
2- نسبت به مازاد 10 سکه تا 30 که به ازای هر قطعه سکه 2.000.000 ریال مالیات مقطوع.
3- نسبت به مازاد 30 سکه تا 50 عدد سکه به ازای هر قطعه سکه 5.200.000 ریال مالیات مقطوع.
4- نسبت به مازاد 50 قطعه سکه تا 185 عدد سکه به ازای هر قطعه سکه 6.500.000 ریال مالیات مقطوع.
مهلت پرداخت مالیات موضوع این دستورالعمل تا پایان مرداد 1399 خواهد بود.
امکان تقسیط مالیات مقطوع تا 4 ماه بهصورت مساوی وجود دارد.
پرداخت مالیات پس از سررسید موجب تعلق جریمه دیرکرد خواهد بود.
در صورت عدم تسلیم اظهارنامه مالیاتی تا پایان مرداد 99 الزاماً مشمول مالیات مقطوع سکه موضوع دستورالعمل خواهند بود.
پرداخت مالیات طبق قانون
در همین حال محمد کشتی آرای، رئیس کمیسیون تخصصی طلا و جواهر اتاق اصناف کشور در گفتوگو با «ایران» در خصوص این بخشنامه اظهار کرد که در مبحث مالیات، موضوعی تحت عنوان درآمد اتفاقی وجود دارد. این امر به معنای آن است که اگر فرد یا مجموعهای در معاملات یا حتی بهصورت بلاعوض به درآمد نقدی یا غیرنقدی دست یافت، بایستی به دولت، مالیات پرداخت کند.
وی گفت: با توجه به چنین موضوعی سازمان امور مالیاتی میتواند برای اشخاص حقیقی و حقوقی که به درآمدهای یکباره دست پیدا میکنند، مالیات مشخص کند و بهطور قطع فردی که به درآمدهای اتفاقی دست یافته است به قانون تمکین و گلهمندی نکند. شرایط کشور به گونهای است که در برخی از موارد احتمال درآمدهای اتفاقی وجود دارد. از اینرو دولت باید دقت کند که در زمان بروز چنین اتفاقی قانون مصوب کشور را عملیاتی کند.
سالهای گذشته و حتی قبل از انقلاب هم چنین فرآیندی وجود داشت. کسانی که قبل از انقلاب بلیت بخت آزمایی ملی میخریدند در صورت برنده شدن، موظف به پرداخت مالیات بودند. در اکثر کشورها نیز این رویه دنبال میشود.
به گفته کشتی آرای، محاسبه مالیات بر درآمد اتفاقی، وجه نقد، بهای روز و ارزش معاملاتی است که فرد بایستی به دولت پرداخت کند؛ هر چند که سازمان امور مالیاتی سطح همکاریهای خود را بالا برده و امکان تقسیط سکههای تحویلی را به خریداران که اکثراً مردم عادی هستند، داده است.23 مردادماه سازمان امور مالیاتی اعلام کرد که دریافتکنندگان سکه تمام بهار آزادی از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در سال 98 باید نسبت به پرداخت مالیات اقدام کنند و البته افرادی که کمتر از 10 سکه خریداری کردند، از پرداخت مالیات معاف شدند. بخشنامه سازمان امور مالیاتی موضوعی عجیب و غریب نیست که بخواهیم بگویم برای اولین بار اتفاق افتاده یا تصمیم دولت غیرقانونی است. همه موظف هستند طبق قانون عمل کنند. در قانون تجارت هم به این مهم پرداخته شده است.
رئیس کمیسیون تخصصی طلا و جواهر اتاق اصناف کشور در ادامه گفت: با توجه به این توضیحات اخذ مالیات از افرادی که سکه از بانک مرکزی خریداری کردند، در چارچوب قوانین کشور درست است و قانون را نمیتوان دستکاری کرد. به هرترتیب این افراد در زمانیکه بازار با حباب قیمتی مواجه بود از بانک مرکزی سکه دولتی خرید کردند و اکنون که سکههای خود را تحویل میگیرند، فاصله قیمتی با بازار آزاد بسیار زیاد است. موضوع دیگری که در مورد مالیات عنوان میشود، تغییر قیمت سکه در بازار است. تجربه ما بیانگر آن است که مالیات نمیتواند تغییری بر قیمت سکه در بازار بگذارد. لذا نگرانی که در این بخش در بین مردم ایجاد شده است و برخیها اعتقاد دارند که قیمت سکه با پرداخت مالیات سیر صعودی به خود میگیرد بههیچ عنوان درست نیست، چرا که اکنون قیمت طلا با قیمتهای جهانی است.
وی در پایان گفت: اتحادیههای طلا و جواهر در مباحث اخذ مالیات از خریداران سکه هیچ نقشی ندارند و هر آن چیزی که قانون تکلیف کرده است بایستی اجرا شود. اگر فردی به هر دلیلی نمیتواند مالیات پرداخت کند یا با این موضوع مشکل دارد میتواند به سازمان امور مالیاتی برود که البته اعلام شده افرادی که اعتراض دارند میتوانند به هیأت حل اختلاف مالیاتی بروند.

آمادگی ایران برای مشارکت در تحقیقات انفجار بیروت
وزیر خارجه کشورمان که برای اعلام همبستگی با مردم لبنان و دیدار با مقامهای این کشور به بیروت سفر کرده است، نسبت به هرگونه سوءاستفاده سیاسی از وضعیت فعلی لبنان و بیثباتی در این کشور هشدار داد. محمدجواد ظریف این هشدارها را هم در دیدار با مقامهای عالی رتبه این کشور و هم در نشست خبری با خبرنگاران اعلام کرد. او همچنین در دیدار با نبیه بری، رئیس مجلس این کشور، گفت درصورت درخواست از ایران، آمادگی دارد در تحقیقات درباره انفجار بیروت مشارکت کند. او در این سفر ضمن بررسی ابعاد حادثه انفجار بندرگاه بیروت، آمادگی ایران برای کمک به این کشور در زمینههای مختلف، از انرژی تا دارویی را اعلام کرد.
هشـــــدارهای وزیرخـــــــــــــارجه کشورمان را میتوان در راستای فشارهای برخی کشورهای غربی، یا تداوم تحریمهای امریکا با وجود نابودی زیرساختهای لبنان ارزیابی کرد؛ فشارهایی که تلاش دارد در این لحظات سرنوشت ساز برای لبنان، زمینه ساز ایجاد تغییرات راهبردی سیاسی در این کشور شود.
به گزارش رسانهها، ظریف در ابتدای ورود به بیروت، از سوی «شربل وهبه» وزیر امور خارجه دولت پیشبرد امور لبنان مورد استقبال قرار گرفت.
او سپس در دیدار «حسان دیاب» نخستوزیر دولت پیشبرد امور لبنان، گفت: سوءاستفاده کنندگان از انفجار بندر بیروت بهدنبال بیثباتی لبنان هستند. او ضمن تأکید بر حمایت ایران از آسیب دیدگان حادثه بندرگاه بیروت، افزود: کسانی که از انفجار بندرگاه بیروت سوءاستفاده میکنند، همان کسانی هستند که خواهان ثبات و وحدت لبنان نیستند.
ظریف همچنین آمادگی ایران برای همیاری در بازسازی خرابیهای ناشی از انفجار در بیروت را اعلام کرد.حسان دیاب هم در این دیدار، ضمن تشکر از اعلام آمادگی کشورمان، نیازهای ضروری بویژه در حوزههای درمان و اقلام مورد نیاز برای بازسازی واحدهای مسکونی شهر بیروت را تشریح و تأکید کرد که دولت و ملت ایران در کنار آسیب دیدگان انفجار بیروت خواهند ایستاد.
بهگزارش ایسنا، ظریف در دیدار نبیه بری، رئیس پارلمان لبنان هم گفت که بر آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای همکاری با لبنان به منظور رفع نیازهای این کشور در وقت کنونی تأکید داریم. او با بیان اینکه بر اساس نگاه جمهوری لبنان، جمهوری اسلامی ایران آماده حمایت از این کشور در تمامی زمینههای حیاتی است، افزود: تمام کشورهای جهان باید بدون هیچ پیش شرطی در کنار ملت لبنان بایستند. ظریف، دولت امریکا را عاجز از فهم وقایع سیاسی منطقه توصیف کرد و گفت: اگر از ما درخواست شود در روند تحقیق در رابطه با مسأله انفجار بندر بیروت مشارکت خواهیم کرد.
ظریف در نشست خبــــــری مشترک با همتای لبنانی خود نیز با بیان اینکه معتقدیم انسانی نیست که از شرایط مردم لبنان برای اهداف سیاسی استفاده شود، تأکید کرد: در این شرایط مردم و حکومت لبنان باید برای آینده و پیشبرد امور خود تصمیم بگیرند، دیگران نباید در این شرایط اضطراری کمکهای خود را مشروط به هر تحولی در لبنان کنند. زیرا بهنظر ما انسانی نیست که از شرایط مردم برای اهداف سیاسی استفاده شود.
وزیر خارجه کشورمان گفت: جمهوری اسلامی ایران در کنار حکومت و مردم لبنان خواهد بود و ما به هر تصمیمی که دولت و ملت لبنان انتخاب کنند، کمک میکنیم.
ظریف در این نشست نیز بار دیگر آمادگی ایران برای کمک به بازسازی خرابیهای ناشی از انفجار در بندر بیروت در حوزههای مختلف و با توجه به توانمندی طرفهای ایرانی در حوزههای مربوط به تأمین برق، ساخت و ساز، دارو و درمان را اعلام کرد.
شربل وهبه نیز از اعلام همبستگی و همدردی جمهوری اسلامی ایران با مردم و دولت لبنان در لحظات اولیه پس از انفجار قدردانی کرد و در خصوص نیازهای فوری لبنان در شرایط حاضر با ظریف به تبادل نظر پرداخت.
آخرین دیدار محمد جوادظریف در سفر به لبنان، عصر روز گذشته در قصر«بعبدا» و با «میشل عون» رئیس جمهوری لبنان انجام شد که طی آن، ظریف بر آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای ادامه کمکها به لبنان تأکید و ابراز امیدواری کرد با همکاری همه طرفهای سیاسی در صحنه داخلی و انسجام لبنان، شرایط پایداری در فضای سیاسی این کشور شکل گیرد. میشل عون هم از اعلام همبستگی رئیس جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با انفجار در بندر بیروت قدردانی کرد. پیشتر قرار بود اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری از ایران به بیروت سفر کند که بهدلیل استعفای نخستوزیر لبنان، این سفر لغو شد.
تبریک سالگرد پیروزی حزبالله
در همین حال، همزمان با چهاردهمین سالروز پیروزی مقامت لبنان و حزبالله در جنگ 33 روزه با رژیم صهیونیستی، ظریف در پیامهایی جداگانه خطاب به همتای لبنانی خود و سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، فرارسیدن این روز را تبریک گفت. وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز در بیانیهای، ضمن تبریک این شکست تاریخی رژیم اشغالگر، بهملت، دولت، ارتش و مقاومت لبنان و بویژه دبیرکل حزب الله، تأکید کرد که این پیروزی بزرگ که در سایه انسجام داخلی میان طوایف مختلف و همدلی لبنانیها بهدست آمد، ثبات، امنیت و عزت را برای لبنان و منطقه به ارمغان آورد. در این بیانیه آمده است: جمهوری اسلامی ایران معتقد است ایستادگی در مقابل دشمن صهیونیستی، آنان را به شکست حتمی میکشاند و ایران همواره در کنار ملت و دولت لبنان بوده، هست و خواهد ماند.

منشأ افت 5 درصدی شاخص بورس
گروه اقتصادی / بورس تهران هفته دشوار و پرنوسانی را پشت سرگذاشت و در هفته پیش رو و پس از پایان ابهامات درخصوص عرضه صندوق ETF دوم با نماد دارا دوم، امید میرود که بتدریج افت قابل توجهی که بازار در هفته گذشته تجربه کرد، جبران شود. درحالی که از اواخر نیمه اول مرداد ماه، شاخص بورس تهران وارد فاز اصلاح شده بود، پیشبینی میشد که این اصلاح بتدریج از اوایل هفته گذشته به پایان برسد و دوباره شاخص به روند صعودی خود ادامه دهد، اما دو اتفاق در هفته گذشته موجب عدم تحقق این پیشبینی و عقبگرد شاخصهای بورس شد.
دراین هفته اعلام خبر منتفی شدن عرضه دارا دوم که در صبح روز 20 مرداد ماه از سوی سازمان خصوصیسازی منتشر شد، روی تمام شاخصهای بورس تأثیر منفی گذاشت، اتفاقی که با افزایش عرضه و فروش سهام عدالت و رقابت برخی کارگزاریها برای عرضه بیشتر سهام عدالت، کسانی که خواستار فروش سهام خود بودند، تقویت شد و درنهایت باعث شد تا تنها در سه روز پایانی هفته گذشته شاخص کل بورس تهران با افت نزدیک به 5 درصد و عقبگرد بیش از 103 هزار واحدی آن مواجه شود. علاوه براین کارشناسان اعتقاد دارند که اختلافاتی که درخصوص عرضه صندوق دارا دوم وجود داشت، ضمن اینکه موجب افت قابل توجه بازار شد، اعتماد سهامداران را نیز با خدشه مواجه کرده است. این در شرایطی است که با افزایش استقبال از بازار سرمایه و آزادسازی سهام عدالت برخلاف سالهای قبل هماکنون حدود 50 میلیون کد سهامداری صادر شده است که اگر 10 درصد از آن نیز فعال باشد، حساسیتهای این بازار را افزایش داده است. برهمین اساس هرگونه تصمیمی که بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر بازار سرمایه تأثیر میگذارد باید با دقت نظر بسیار زیادی بررسی و درخصوص آن اطلاعرسانی شود.
تقویم هفتگی بورس تهران
پس از فتح کانال تاریخی 2 میلیون واحد در روز 12 مرداد ماه، در روز
13 مرداد دوباره شاخص به کانال یک میلیون واحدی بازگشت، اما افزایش ورود نقدینگی به بازار شاخص را از روز 14 همین ماه دوباره به مدار صعودی بازگرداند بهطوری که در روز 15 مرداد شاخص توانست یک بار دیگر کانال 2 میلیون واحد را بازپس گیرد. این روند همچنان ادامه داشت تا اینکه در روز 19 مرداد شاخص رکورد 2 میلیون و 78 هزار واحد را زد. درحالی که در نخستین دقایق آغاز به کار بازار در روز 20 مرداد اکثر شاخصهای بورس تهران به رنگ سبز درآمده بود، ولی انتشار تکذیبیه سازمان خصوصیسازی درخصوص پذیرهنویسی صندوق دارا دوم در شهریور ماه و اعلام اینکه عرضه دومین صندوق ETF بهطور کامل بهدلیل عدم همکاری وزارت نفت منتفی شده است، شرایط را در بازار تغییر داد.
با تجربههایی که سهامداران از نخستین صندوق ETF یا دارا اول که سهام بانکیها و بیمه ایها را درخود جای داده بود داشتند، طی هفتههای اخیر پول زیادی وارد سهمهای پالایشی که قرار بود در ترکیب دارا دوم قرار بگیرد، شده بود. سهامداران اعتقاد داشتند بهدلیل حمایت دولت از این سهمها بهعنوان عرضهکننده بخشی از سهام آنها، در آستانه عرضه و پس از آن شاهد رشد قابل توجه ارزش سهام این پالایشگاهها خواهند بود، ولی وقتی خبر منتفی شدن آن در ابتدا از سوی سازمان خصوصیسازی اعلام شد و پس از آن وزیر اقتصاد نیز بر آن صحه گذاشت و مصوبه هفته قبل هیأت عالی واگذاری درخصوص عرضه بلوکی سهام دولت دراین پالایشگاهها مطرح شد، به یک باره سهام چهار پالایشگاهی که در لیست دارا دوم بود منفی شد. درابتدا شاخص گروه فرآوردههای نفتی و بهدلیل بزرگی این شرکتها، شاخص کل نیز منفی شد.
بدین ترتیب در نخستین روز اعلام منتفی شدن صندوق دارا دوم شاخص کل بورس با افت نزدیک به 13 هزار و 500 واحدی 64 صدم درصد منفی شد که در روز بعد یعنی 21 مرداد ماه این روند منفی پررنگتر شد به طوری که دراین روز شاخص کل بورس تهران بیش از 65 هزار واحد عقبگرد کرد و معادل 3.16 درصد منفی شد.
اما دراین روز تصمیم مسئولان ذیربط با عرضه صندوقهای ETF یعنی وزارت نفت و اقتصاد تغییر کرد و اعلام شد که هر دو وزارتخانه آمادگی عرضه این صندوق را در نخستین هفته شهریور ماه دارند. این درحالی است که سایر اعضای هیأت دولت همانند معاون اول رئیس جمهوری و سخنگوی دولت نیز بر اجرای وعده دولت برای عرضه دو صندوق قابل معامله دیگر تأکید کردند.
اما با توجه به اینکه این تصمیم در پایان فعالیت بازار اعلام شد، تأثیر مثبتی بر بازار نداشت، کما اینکه ترکشهای لغو اولیه عرضه دارا دوم حتی در روز بعد (22 مرداد) و در آخرین روز کاری هفته همچنان با دخیل بودن عوامل دیگری ادامه داشت. در روز 22 مرداد ماه هرچند از شدت ریزش شاخص کاسته شد، ولی در نهایت شاخص کل با افت بیش از 24 هزار واحدی برابر با 1.2 درصد روبهرو شد.
البته درکنار تکذیب و تأییدهای عرضه صندوق دارا دوم که بیشترین سهم و نقش را در منفی شدن بازار و برهم خوردن جو روانی آن داشت، بخصوص در روزهای پایانی هفته افزایش عرضه و فروش سهام عدالت از سوی برخی از کارگزاریها باعث شد تا روند منفی بازار شدیدتر شود. درهمین زمینه برخی از کارگزاریها اقدام به فروش سهام سفارش داده شده توسط برخی از مردم کردند که تا حدودی موجب افت بیشتر بازار شد.
کاهش 387 هزارمیلیارد تومانی ارزش بازار
بنابراین درمجموع درکل هفته گذشته (19 تا 22 مرداد ماه) شاهد افت بیش از 58 هزار واحدی شاخص کل بودیم که باعث عقبگرد 2.8 درصدی بازار شد. اما زمانی که تنها بازه زمانی منتفی شدن صندوق دارا دوم تا پایان هفته را بررسی کنیم میزان افت شاخص به 4.9 درصد میرسد. براین اساس درمقایسه با شاخص 2 میلیون و 78 هزار واحدی روز 19 مرداد ماه در روز 22 مرداد ماه شاخص کل به یک میلیون و 975 هزار واحد رسید. با رخدادهای هفته گذشته بازار بورس تهران 387 هزار میلیارد تومان از ارزش خود را نیز از دست داد که این رقم معادل 17.5 میلیارد دلار میشود.
تغییر زمانبندی معاملات در بورس
سومین رخداد مهم بازار در هفته گذشته که بهصورت رسمی در روز چهارشنبه جزئیات آن اعلام شد، تغییر موقت زمانبندی معاملات در بورس تهران است که از روز 27 مرداد با تقسیمبندی برخی از صنایع در دو نوبت صبح و عصر انجام خواهد شد.
طبق اعلام معاونت بازار بورس تهران، با توجه به اطلاعات ارائه شده توسط شرکت مدیریت فناوری بورس تهران مبنی بر پر تراکنش بودن معاملات شرکتهای برخی صنایع، به استناد مواد 2 و 3 دستورالعمل اجرایی نحوه انجام معاملات در بورس اوراق بهادار تهران و در راستای بهبود کارکرد سامانه معاملاتی، زمانبندی جدید جلسات معاملاتی صنایع در بورس تهران بهصورت موقت از مورخ 27 مرداد جاری تغییر میکند.
براساس این گزارش در جلسه معاملاتی اول زمان پیش گشایش از ساعت 30: 8 الی 45: 8 و زمان انجام معاملات از ساعت 45: 8 الی 45: 11 است. در این جلسه معاملاتی کلیه صنایع، به غیر از صنعت فلزات اساسی، صنعت شرکتهای چند رشتهای صنعتی و صنعت فرآوردههای نفتی، کک و سوخت هستهای به همراه مشتقات مربوطه اعم از اختیار معامله و اختیار فروش تبعی قابل معامله هستند.
در جلسه معاملاتی دوم زمان پیش گشایش از ساعت 00: 12 الی 15: 12 و زمان انجام معاملات از ساعت 15: 12 الی 15: 15 خواهد بود. گفتنی است در جلسه معاملاتی دوم صنایع فلزات اساسی، شرکتهای چند رشتهای صنعتی و فرآوردههای نفتی، کک و سوخت هستهای به همراه مشتقات مربوطه اعم از اختیار معامله و اختیار فروش تبعی قابل معامله هستند گفتنی است، که کلیه صندوق های قابل معامله (ETF)، اوراق بهادار با درآمد ثابت و نیز معاملات تمامی نمادهای آتی سبد سهام در جلسه دوم معاملاتی قابل معامله خواهند بود.
هرچند شرکت بورس تهران بهدلیل فشار بیش از حد به هسته معاملات و اختلال آن مجبور به این تغییر شده است، اما برخی از کارشناسان اعتقاد دارند که عدم یکپارچگی زمان معاملات به نفع بازار نخواهد بود. با وجود این درحالی که تحریم مانع اصلی تقویت هسته معاملات در کوتاه مدت شده است، استفاده از توان داحلی برای این کار نیز زمانبر خواهد بود و برهمین اساس در شرایط فعلی دو شیفته شدن بازار راهکاری است که برای برطرف کردن اختلالات مکرر هسته معاملات پیشنهاد و عملیاتی شده است.
دراین هفته اعلام خبر منتفی شدن عرضه دارا دوم که در صبح روز 20 مرداد ماه از سوی سازمان خصوصیسازی منتشر شد، روی تمام شاخصهای بورس تأثیر منفی گذاشت، اتفاقی که با افزایش عرضه و فروش سهام عدالت و رقابت برخی کارگزاریها برای عرضه بیشتر سهام عدالت، کسانی که خواستار فروش سهام خود بودند، تقویت شد و درنهایت باعث شد تا تنها در سه روز پایانی هفته گذشته شاخص کل بورس تهران با افت نزدیک به 5 درصد و عقبگرد بیش از 103 هزار واحدی آن مواجه شود. علاوه براین کارشناسان اعتقاد دارند که اختلافاتی که درخصوص عرضه صندوق دارا دوم وجود داشت، ضمن اینکه موجب افت قابل توجه بازار شد، اعتماد سهامداران را نیز با خدشه مواجه کرده است. این در شرایطی است که با افزایش استقبال از بازار سرمایه و آزادسازی سهام عدالت برخلاف سالهای قبل هماکنون حدود 50 میلیون کد سهامداری صادر شده است که اگر 10 درصد از آن نیز فعال باشد، حساسیتهای این بازار را افزایش داده است. برهمین اساس هرگونه تصمیمی که بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر بازار سرمایه تأثیر میگذارد باید با دقت نظر بسیار زیادی بررسی و درخصوص آن اطلاعرسانی شود.
تقویم هفتگی بورس تهران
پس از فتح کانال تاریخی 2 میلیون واحد در روز 12 مرداد ماه، در روز
13 مرداد دوباره شاخص به کانال یک میلیون واحدی بازگشت، اما افزایش ورود نقدینگی به بازار شاخص را از روز 14 همین ماه دوباره به مدار صعودی بازگرداند بهطوری که در روز 15 مرداد شاخص توانست یک بار دیگر کانال 2 میلیون واحد را بازپس گیرد. این روند همچنان ادامه داشت تا اینکه در روز 19 مرداد شاخص رکورد 2 میلیون و 78 هزار واحد را زد. درحالی که در نخستین دقایق آغاز به کار بازار در روز 20 مرداد اکثر شاخصهای بورس تهران به رنگ سبز درآمده بود، ولی انتشار تکذیبیه سازمان خصوصیسازی درخصوص پذیرهنویسی صندوق دارا دوم در شهریور ماه و اعلام اینکه عرضه دومین صندوق ETF بهطور کامل بهدلیل عدم همکاری وزارت نفت منتفی شده است، شرایط را در بازار تغییر داد.
با تجربههایی که سهامداران از نخستین صندوق ETF یا دارا اول که سهام بانکیها و بیمه ایها را درخود جای داده بود داشتند، طی هفتههای اخیر پول زیادی وارد سهمهای پالایشی که قرار بود در ترکیب دارا دوم قرار بگیرد، شده بود. سهامداران اعتقاد داشتند بهدلیل حمایت دولت از این سهمها بهعنوان عرضهکننده بخشی از سهام آنها، در آستانه عرضه و پس از آن شاهد رشد قابل توجه ارزش سهام این پالایشگاهها خواهند بود، ولی وقتی خبر منتفی شدن آن در ابتدا از سوی سازمان خصوصیسازی اعلام شد و پس از آن وزیر اقتصاد نیز بر آن صحه گذاشت و مصوبه هفته قبل هیأت عالی واگذاری درخصوص عرضه بلوکی سهام دولت دراین پالایشگاهها مطرح شد، به یک باره سهام چهار پالایشگاهی که در لیست دارا دوم بود منفی شد. درابتدا شاخص گروه فرآوردههای نفتی و بهدلیل بزرگی این شرکتها، شاخص کل نیز منفی شد.
بدین ترتیب در نخستین روز اعلام منتفی شدن صندوق دارا دوم شاخص کل بورس با افت نزدیک به 13 هزار و 500 واحدی 64 صدم درصد منفی شد که در روز بعد یعنی 21 مرداد ماه این روند منفی پررنگتر شد به طوری که دراین روز شاخص کل بورس تهران بیش از 65 هزار واحد عقبگرد کرد و معادل 3.16 درصد منفی شد.
اما دراین روز تصمیم مسئولان ذیربط با عرضه صندوقهای ETF یعنی وزارت نفت و اقتصاد تغییر کرد و اعلام شد که هر دو وزارتخانه آمادگی عرضه این صندوق را در نخستین هفته شهریور ماه دارند. این درحالی است که سایر اعضای هیأت دولت همانند معاون اول رئیس جمهوری و سخنگوی دولت نیز بر اجرای وعده دولت برای عرضه دو صندوق قابل معامله دیگر تأکید کردند.
اما با توجه به اینکه این تصمیم در پایان فعالیت بازار اعلام شد، تأثیر مثبتی بر بازار نداشت، کما اینکه ترکشهای لغو اولیه عرضه دارا دوم حتی در روز بعد (22 مرداد) و در آخرین روز کاری هفته همچنان با دخیل بودن عوامل دیگری ادامه داشت. در روز 22 مرداد ماه هرچند از شدت ریزش شاخص کاسته شد، ولی در نهایت شاخص کل با افت بیش از 24 هزار واحدی برابر با 1.2 درصد روبهرو شد.
البته درکنار تکذیب و تأییدهای عرضه صندوق دارا دوم که بیشترین سهم و نقش را در منفی شدن بازار و برهم خوردن جو روانی آن داشت، بخصوص در روزهای پایانی هفته افزایش عرضه و فروش سهام عدالت از سوی برخی از کارگزاریها باعث شد تا روند منفی بازار شدیدتر شود. درهمین زمینه برخی از کارگزاریها اقدام به فروش سهام سفارش داده شده توسط برخی از مردم کردند که تا حدودی موجب افت بیشتر بازار شد.
کاهش 387 هزارمیلیارد تومانی ارزش بازار
بنابراین درمجموع درکل هفته گذشته (19 تا 22 مرداد ماه) شاهد افت بیش از 58 هزار واحدی شاخص کل بودیم که باعث عقبگرد 2.8 درصدی بازار شد. اما زمانی که تنها بازه زمانی منتفی شدن صندوق دارا دوم تا پایان هفته را بررسی کنیم میزان افت شاخص به 4.9 درصد میرسد. براین اساس درمقایسه با شاخص 2 میلیون و 78 هزار واحدی روز 19 مرداد ماه در روز 22 مرداد ماه شاخص کل به یک میلیون و 975 هزار واحد رسید. با رخدادهای هفته گذشته بازار بورس تهران 387 هزار میلیارد تومان از ارزش خود را نیز از دست داد که این رقم معادل 17.5 میلیارد دلار میشود.
تغییر زمانبندی معاملات در بورس
سومین رخداد مهم بازار در هفته گذشته که بهصورت رسمی در روز چهارشنبه جزئیات آن اعلام شد، تغییر موقت زمانبندی معاملات در بورس تهران است که از روز 27 مرداد با تقسیمبندی برخی از صنایع در دو نوبت صبح و عصر انجام خواهد شد.
طبق اعلام معاونت بازار بورس تهران، با توجه به اطلاعات ارائه شده توسط شرکت مدیریت فناوری بورس تهران مبنی بر پر تراکنش بودن معاملات شرکتهای برخی صنایع، به استناد مواد 2 و 3 دستورالعمل اجرایی نحوه انجام معاملات در بورس اوراق بهادار تهران و در راستای بهبود کارکرد سامانه معاملاتی، زمانبندی جدید جلسات معاملاتی صنایع در بورس تهران بهصورت موقت از مورخ 27 مرداد جاری تغییر میکند.
براساس این گزارش در جلسه معاملاتی اول زمان پیش گشایش از ساعت 30: 8 الی 45: 8 و زمان انجام معاملات از ساعت 45: 8 الی 45: 11 است. در این جلسه معاملاتی کلیه صنایع، به غیر از صنعت فلزات اساسی، صنعت شرکتهای چند رشتهای صنعتی و صنعت فرآوردههای نفتی، کک و سوخت هستهای به همراه مشتقات مربوطه اعم از اختیار معامله و اختیار فروش تبعی قابل معامله هستند.
در جلسه معاملاتی دوم زمان پیش گشایش از ساعت 00: 12 الی 15: 12 و زمان انجام معاملات از ساعت 15: 12 الی 15: 15 خواهد بود. گفتنی است در جلسه معاملاتی دوم صنایع فلزات اساسی، شرکتهای چند رشتهای صنعتی و فرآوردههای نفتی، کک و سوخت هستهای به همراه مشتقات مربوطه اعم از اختیار معامله و اختیار فروش تبعی قابل معامله هستند گفتنی است، که کلیه صندوق های قابل معامله (ETF)، اوراق بهادار با درآمد ثابت و نیز معاملات تمامی نمادهای آتی سبد سهام در جلسه دوم معاملاتی قابل معامله خواهند بود.
هرچند شرکت بورس تهران بهدلیل فشار بیش از حد به هسته معاملات و اختلال آن مجبور به این تغییر شده است، اما برخی از کارشناسان اعتقاد دارند که عدم یکپارچگی زمان معاملات به نفع بازار نخواهد بود. با وجود این درحالی که تحریم مانع اصلی تقویت هسته معاملات در کوتاه مدت شده است، استفاده از توان داحلی برای این کار نیز زمانبر خواهد بود و برهمین اساس در شرایط فعلی دو شیفته شدن بازار راهکاری است که برای برطرف کردن اختلالات مکرر هسته معاملات پیشنهاد و عملیاتی شده است.

حضور 51 درصد جمعیت جهان در شبکه های اجتماعی
میترا جلیلی
خبرنگار
شیوع کرونا و افزایش تعداد افرادی که مجبورشدند برای مدتی طولانی در قرنطینه بمانند زمینه ساز ایجاد یک نقطه عطف برای شبکههای اجتماعی شده است. گزارشها نشان میدهند بهدنبال شیوع کووید ۱۹حالا دیگر بیش از نیمی از کل جمعیت جهان در شبکههای اجتماعی حضور دارند و از امکانات آن استفاده میکنند.
هر ثانیه ۱۲کاربر جدید شبکه اجتماعی
تازهترین گزارش Digital 2020 که هرسال با همکاری مؤسسات پژوهشی Hootsuite و We Are Social ارائه میشود نشان میدهد در ژوئیه 2020 (تا اوایل مرداد امسال) برای نخستین بار، بیش از نیمی از کل جمعیت جهان به شبکههای اجتماعی راه یافتهاند. همچنین گزارش تحلیلگران کمپانی پژوهشیDataReportal نشان میدهد که امروزه 3.96 میلیارد نفر از شبکه اجتماعی استفاده میکنند که نشان از رشد ۱۰درصدی نسبت به سال گذشته دارد و معادل 51درصد کل جمعیت دنیاست. به بیان دیگر اکنون ضریب نفوذ کاربران فعال شبکههای اجتماعی در جهان به 51 درصد رسیده است که اگر کووید ۱۹ در جهان گسترش نمییافت به این زودیها انتظار نمیرفت ضریب نفوذ به این رقم برسد.
این نقطه عطف وقتی جالبتر میشود که بدانیم بیشتر شبکههای اجتماعی استفاده از پلتفرم هایشان را برای افراد زیر 13سال محدود کردهاند، پس این ارقام نشان میدهد حدود 65 درصد یعنی دوسوم از جمعیت واجد شرایط جهان درحال حاضر از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. موضوع دیگری که در گزارش Digital 2020 به آن اشاره شده، این است که در 12ماه گذشته شمار کاربران شبکههای اجتماعی جهان با میانگین روزانه یک میلیون نفر نسبت به مدت مشابه سال قبل، افزایشی 10درصدی داشته است. اضافه شدن بیش از 376 میلیون کاربر تازه از ژوئیه 2019 تاکنون نشان از این دارد که هر ثانیه حدود 12 کاربر جدید به عضویت شبکههای اجتماعی در میآیند. اما وقتی نوبت به مناطق جغرافیایی مختلف میرسد داستان کمی متفاوت میشود. بهعنوان مثال امروزه حدود 70درصد از کل جمعیت امریکای شمالی به شبکههای اجتماعی دسترسی دارند درحالی که وقتی نوبت به آفریقای مرکزی میرسد این رقم تنها 7 درصد است. در این منطقه که شامل کشورهایی ازجمله آنگولا، کامرون، چاد، کنگو، گینه و گابون میشود بیشترمردم در فقر شدید به سر میبرند و عملاً به اینترنت، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دسترسی بسیار کمی دارند. البته وقتی جمعیت بالای 13سال را درنظر بگیریم وضعیت کمی تغییر میکند و این رقم به 12درصد میرسد اما بازهم بدین معناست که از هر 8 فرد بالای 13 سال تنها یک نفر کاربر شبکه اجتماعی است.
کرونا و کاهش شکاف جنسیتی آنلاین
یکی دیگر از مواردی که در گزارش Digital 2020 مورد توجه قرار گرفته، عدم توازن جنسیتی کاربران شبکه اجتماعی در برخی نقاط جهان است. بهطور میانگین در جهان 1.2 کاربر مرد شبکه اجتماعی نسبت به هر یک کاربر زن وجود دارد اما بازهم در مناطق و نواحی جغرافیایی مختلف ارقامی متفاوت دیده میشد بهعنوان مثال در امریکای شمالی بیش از نیمی از کاربران شبکههای اجتماعی یعنی 55درصد آنها زن هستند اما در جنوب آسیا این رقم به 25 درصد میرسد که بسیار کمتر از امریکای شمالی است. در آفریقا هم به ازای هر 5 کاربر مرد شبکههای اجتماعی کمتر از 2 زن دیده میشود اما جالب است بدانید بهدنبال کرونا و آغاز قرنطینه، این شکاف جنسیتی در حال کمتر شدن است چراکه نسبت کاربران شبکههای اجتماعی در جهان از 45:55(زن به مرد) به نسبت 46:54 در 2020 رسیده است.
عضویت هر کاربر در ۹ شبکه اجتماعی
یکی دیگر از مواردی که در این گزارش به آن اشاره شده، این است که در سالجاری و بهدنبال شیوع کرونا کاربران به تعداد بیشتری از شبکههای اجتماعی روی خوش نشان دادهاند و بهطور متوسط هر کاربر شبکه اجتماعی در جهان اکنون در 9 پلتفرم حضور دارد. در دوران کرونا تعداد زیادی از مردم بیشتر وقتشان را در اینترنت گذراندند و به همین دلیل به اپلیکیشنهای جدید هم روی خوش نشان دادند.اگر هم بخواهیم نگاهی به محبوبیت شبکههای اجتماعی داشته باشیم باید گفت فیسبوک همچنان محبوبترین پلتفرم جهان است و در ژوئیه 2020 بیش از 2.6میلیارد کاربر فعال ماهانه داشته است درحالی که 2 میلیارد نفر هم از پیام رسان محبوب آن یعنی واتساپ استفاده میکنند.
اینستاگرام هم به نقطه عطف جدیدی از نظر تعداد مخاطب دست یافته و اکنون 854.5 میلیون کاربر فعال ماهانه دارد درحالی که این رقم در ۲۰۱۹ حدود 766.4 میلیون کاربر بود. با اینکه اینستاگرام از نظر تعداد کاربر فعال ماهانه همچنان از تیک تاک در جهان پیشی گرفته اما رشد سریع اپلیکیشن ویدئوهای کوتاه کمپانی چینی ByteDance شاید این معادله را به هم بزند. از سوی دیگر با اینکه تیک تاک اکنون ۸۰۰ میلیون کاربر فعال ماهانه دارد ولی برخی موانع ازجمله تنشهای امریکا و چین و ممنوعیت آن در این کشور و همچنین هندوستان میتواند پیشتازی تیک تاک را در هالهای از ابهام قرار دهد. هندوستان یک چهارم کل کاربران جهانی تیک تاک را در دل خود جای داده و ممنوعیت آن، احتمالاً این پلتفرم را با مشکلات جدی مواجه خواهد کرد. از دیگر پلتفرمهای ویدئوهای کوتاه موفق بجز تیک تاک میتوان به Douyin و همچنین Kuaishou نمونههای چینی آن اشاره کرد که اکنون حداقل 400 میلیون کاربر فعال ماهانه دارند. Sina Weibo هم یکی دیگر از پلتفرمهای ویژه ویدئوی کوتاه است که رشدی سریع داشته و با 550 میلیون کاربر فعال ماهانه، رشدی 18درصدی نسبت به ژوئیه 2019 نشان میدهد.
هر ثانیه ۱۱کاربر جدید آنلاین
همچنین این گزارش نشان میدهد که در یک سال گذشته 346 میلیون نفر برای نخستین بار آنلاین شدهاند که نشان از رشد سالانه 8.2 درصدی تعداد کاربران جهانی اینترنت دارد. این آمار نشان میدهد به طور متوسط برای نخستین بار از ژوئیه 2019 تاکنون هر ثانیه 11 کاربر جدید در جهان آنلاین شدهاند. ازسوی دیگر هرچند محدودیتهای قرنطینه در برخی کشورهای جهان برداشته شده ولی گزارشها نشان میدهد بسیاری از رفتارهای دیجیتال جدید مردم تغییر نکرده است و به طور میانگین هر کاربر روزانه 6 ساعت و 42 دقیقه از اینترنت بهره میگیرد. بیش از 40 درصد کاربران اینترنت هم زمان بیشتری را در شبکههای اجتماعی میگذرانند که این رقم در برخی کشورها مثل فیلیپین به 60 درصد میرسد.
کاربران شبکههای اجتماعی به طور متوسط 2 ساعت و 20 دقیقه از زمان آنلاین بودن خود را در شبکههای اجتماعی حضور دارند. 4 نفر از هر 10کاربر اینترنت هنوز زمان بیشتری را در شبکههای اجتماعی میگذرانند و یکی از هر 7 کاربر هنوز هم چون دوران قرنطینه به تولید و آپلود محتواهای ویدئویی میپردازند. طبق این گزارش، بیش از4.5 میلیارد نفر کاربر اینترنت هستند و از هر 10 کاربر اینترنت همچنان 7 نفر نسبت به قبل از دوران کرونا زمان بیشتری را در گوشی هوشمند خود سپری میکنند(70درصد) و حدود نیمی از کاربران(47 درصد) هم زمان بیشتری به لپ تاپ خود چسبیدهاند. 33 درصد کاربران نسبت به قبل از کرونا همچنان زمان بیشتری را در کامپیوترهای شخصی خود سپری میکنند و این رقم برای تبلت به 23 درصد و برای تلویزیونهای هوشمند به 32 درصد میرسد. در کنسولهای بازی همچنان شاهد افزایش 18 درصدی زمان استفاده کاربران هستیم و این رقم برای اسپیکرهای هوشمند به 14درصد و برای ساعتهای هوشمند هم به 9.1 درصد تعداد کاربران میرسد.
گوشیهای هوشمند محبوب کاربران
تحقیقات کمپانی اریکسون هم نشان میدهد تعداد کاربران شبکههای اجتماعی که از طریق تلفن هوشمند به این پلتفرمها دسترسی پیدا میکنند، 3.91 میلیارد نفر است پس 99 درصد کاربران از گوشیهای هوشمند برای سر زدن به پلتفرمهای محبوبشان استفاده میکنند که این موضوع در دوران کرونا نمود ویژهای داشت. از هر 10 کاربر تلفن همراه بیش از 8 کاربر عنوان کردند تکنولوژی به آنها کمک کرد تا دوران قرنطینه را راحتتر بگذرانند و 74 درصد عنوان کردند موفق به برقراری تماس با خانواده و دوستان خود شدهاند. تحصیل دانشآموزان و دانشجویان، بهبود کیفیت زندگی سالمندان، خرید آنلاین و... همگی از مزیتهای زندگی دیجیتال امروز بوده است. بنابراین با اینکه بسیاری نگران استفاده زیاد کاربران از اینترنت و حضور در فضای مجازی هستند اما کرونا یک بار دیگر یادآوری کرد که تکنولوژی پدیده ای در جهت رفاه مردم است فقط باید از آن به درستی استفاده کرد.اگر از اپلیکیشنهای ویدئوکنفرانس بخواهیم یاد کنیم هم باید گفت روزانه 300 میلیون نفر از زوم برای حضور در کنفرانسها و نشستهای کاری خود بهره گرفتند که این رقم برای Google Meet به روزانه 100میلیون نفر، برای مایکروسافت تیمز به روزانه 75میلیون نفر، برای اسکایپ به روزانه 40 میلیون نفر و برای Cisco Webex به ماهانه 500 میلیون نفر رسید.

جدال برای دومی جنگ برای بقا
حامد جیرودی
خبرنگار
هفته بیست و نهم لیگ برتر امشب با انجام 8 دیدار همزمان از ساعت 20:45 آغاز میشود؛ مسابقاتی که در آن، دوباره شاهد جدال تیمهای بالای جدولی برای کسب سهمیه آسیایی و جنگ قعرنشینان برای بقا هستیم. تراکتور و ماشینسازی در حالی دربی حساس تبریز را در ورزشگاه یادگار امام(ره) این شهر برگزار میکنند که پیروزی در این مسابقه برایشان اهمیت زیادی دارد. شاگردان ساکت الهامی که در بازی قبل خود برابر شاهین به تساوی بدون گل رسیدند، با 47 امتیاز در رده سوم جدول قرار دارند و میخواهند پس از 3 مساوی پیاپی، در این بازی به پیروزی برسند تا به نایب قهرمانی و کسب سهمیه آسیایی امیدوار بمانند. از سوی دیگر ماشینسازی هم در 3 بازی اخیر خود رنگ پیروزی را ندیده است. این تیم در بازی قبل خود مقابل پارس جنوبی به تساوی 1-1 رسید و با 28 امتیاز در رده سیزدهم است و در خطر سقوط قرار دارد و حالا باید بدون هومن افاضلی سرمربی خود که در بازی قبل اخراج شد و محروم است، به میدان برود. مالک هر دو تیم محمدرضا زنوزی است ولی بازی رفت را ماشینسازی 2-0 برد تا خط بطلانی بر همه شایعهها و شائبهها کشیده شود و حالا هم انتظار بازی جوانمردانه از سوی دو تیم وجود دارد. بازی نساجی و ذوب آهن در ورزشگاه شهید وطنی قائمشهر را میتوان نبرد غول کشها نامید. چرا که شاگردان محمود فکری در بازی قبل خود با شوت دیدنی سید محمد میری توانستند 1-0 سپاهان را در اصفهان شکست دهند و شاگردان لوکا بوناچیچ هم پرسپولیس قهرمان زودهنگام لیگ را در ورزشگاه آزادی تهران 1-0 از پیش رو برداشتند. نساجی که با حضور فکری 9 بازی بدون باخت را سپری کرده با 36 امتیاز در رده هشتم جدول است. ذوب آهن هم 29 امتیاز دهم است، از منطقه خطر فرار کرده ولی میخواهد پیروزی 2-0 بازی رفت تکرار کرده و جایگاه خود را تثبیت کند. سایپا در شرایطی در ورزشگاه شهید دستگردی تهران میزبان نفت مسجدسلیمان است که در بازی قبل خود مقابل فولاد به تساوی بدون گل رسید تا با 28 امتیاز در رده دوازدهم قرار بگیرد. با این حال، شاگردان ابراهیم صادقی هنوز از بقای خود مطمئن نیستند. در سمت مقابل، نفت مسجدسلیمان با وجود اینکه در 5 بازی اخیر خود به پیروزی نرسیده و در بازی قبل خود هم 3-2 مغلوب گلگهر شد ولی با 34 امتیاز در رده نهم قرار دارد و استرسی برای سقوط ندارد و امیدوار است برد 2-1 بازی رفت را تکرار کند. صنعت نفت در شرایطی در ورزشگاه تختی آبادان برابر شاهین به میدان میرود که دغدغهای برای بقا ندارد. نفتیها که بهنام سراج سرمربیشان ظاهراً رابطه خیلی خوبی با باشگاه ندارد و هفته گذشته حتی همراه تیم به تهران نیامده بود، در بازی قبل خود 1-0 به پیکان باختند تا 6 هفته بدون برد را سپری کنند ولی با 38 امتیاز در رده هشتم جدول قرار دارند. اما در مقابل، شاهین با 22 امتیاز تیم آخر جدول است و اگر بازنده شود، سقوطش به لیگ یک قطعی خواهد شد. بازی رفت دو تیم 1-1 به پایان رسید.
استارت سپاهان بدون قلعهنویی
یکی از بازیهای حساس این هفته دیدار سپاهان و شهرخودرو است که در ورزشگاه نقش جهان اصفهان برگزار میشود. زردپوشان اصفهانی در شرایطی در بازی قبل خود در مرحله یک چهارم نهایی جام حذفی، برابر استقلال 2-0 بازنده شده و از دور این رقابتها کنار رفتند که امیر قلعهنویی از هدایت این تیم استعفا داد تا یکی از اتفاقهای بزرگ فوتبال ایران رقم بخورد. سپاهانیها که حالا به کسب سهمیه از طریق لیگ دل بستهاند، امیدوارند با هدایت میگوئل تکسیرا به هدف خود برسند. شهر خودرو هم که در بازی قبل خود مقابل استقلال به تساوی 2-2 رسید، 5 هفته است رنگ برد ندیده، هم امتیاز با سپاهان 45 امتیازی است و با تفاضل کمتر در رده ششم قرار دارد و شاگردان سهراب بختیاریزاده امیدوارند بتوانند به پیروزی برسند تا به کسب سهمیه امیدوار بمانند. بازی رفت دو تیم 1-1 به پایان رسید. در ورزشگاه تختی جم، هر 2 تیم پارس جنوبی و فولاد، نیاز شدیدی به برد دارند. شاگردان سید سیروس پورموسوی با 26 امتیاز پانزدهم هستند و خطر سقوط را بشدت حس میکنند. یاران جواد نکونام هم با 47 امتیاز چهارم هستند و برای کسب سهمیه آسیایی تلاش میکنند و بهدنبال تکرار برد 1-0 بازی رفت هستند.
قهرمان بیدار میشود؟
گلگهر در شرایطی در ورزشگاه امام علی(ع) سیرجان پذیرای پرسپولیس است که این مسابقه یک بازی خاص برای هر 2 تیم به شمار میرود. کویرنشینها از زمان اضافه شدن مجتبی سرآسیایی سرمربی سابق شهرخودرو به نیمکت این تیم بهعنوان دستیار مجید جلالی، سیر صعودی خوبی را طی کردهاند و در 4 مسابقه اخیر خود 3 پیروزی و یک تساوی کسب کردهاند تا با 29 امتیاز در رده یازدهم قرار بگیرند. با این حال، سیرجانیها میخواهند برابر پرسپولیس هم به موفقیت برسند تا بقای خود در لیگ برتر را قطعی کنند. این در شرایطی است که هفته گذشته شوک بدی به سرخپوشان پایتخت با شکست این تیم مقابل ذوب آهن وارد شد تا آنها از حال و هوای قهرمانی خارج شوند. شاگردان یحیی گلمحمدی حالا دربی مرحله نیمه نهایی جام حذفی که 5 شهریور برگزار میشود را هم در پیش دارند و میخواهند ثابت کنند که انگیزهشان کم نشده است. بخصوص اینکه پیروزی در 2 بازی آخر میتواند نام پرسپولیس را بهعنوان قهرمانی که بیشترین امتیاز را کسب کرده، به ثبت برساند. قرمزها در این مسابقه وحید امیری را بهدلیل محرومیت در اختیار ندارند و بشار رسن نیز در تمرین پنجشنبه این تیم از ناحیه زانوی خود احساس درد کرد و نتوانست به تمرین ادامه دهد و شاید در این بازی غایب باشد. در سمت مقابل، گادوین منشا مقابل تیم سابقش قرار میگیرد و این به جذابیتهای بازی میافزاید. مسابقه رفت دو تیم که اولین جدال لیگ برتریشان بود، 2-1 به سود پرسپولیس به پایان رسید. مهدی سیدعلی به همراه محمد هاشمی نسب و یوسف مغروری قضاوت این بازی را بر عهده دارد.
استقلال بهدنبال نایب قهرمانی
استقلال در شرایطی در ورزشگاه آزادی مقابل پیکان قرار میگیرد که با پیروزی در جام حذفی مقابل سپاهان، انگیزه زیادی پیدا کرده. آبی پوشان پایتخت که با 49 امتیاز در رده دوم جدول قرار دارند، میخواهند در این بازی هم برنده شوند تا شانس خود را برای نایب قهرمانی افزایش دهند. البته شاگردان فرهاد مجیدی حریف راحتی پیش رو ندارند. پیکان که در بازی رفت استقلال بدون آندره آ استراماچونی و بیسرمربی را 2-2 متوقف کرده بود، در 6 بازی اخیر خود باختی نداشته و 3 پیروزی و 3 تساوی کسب کرده است. البته شاگردان عبدالله ویسی که سرمربیشان را هم بهدلیل رأی انضباطی در اختیار ندارند، با 27 امتیاز در رده چهاردهم هستند و خطر سقوط را همچنان حس میکنند و به پیروزی در این بازی هم نیاز مبرم دارند. نکتهای که در خصوص استقلال وجود دارد این است که امیر ارسلان مطهری، شیخ دیاباته و فرشید اسماعیلی که در بازی با سپاهان بهدلیل مصدومیت غایب بودند، در تمرین پنجشنبه این تیم حضور داشتند و تمرینات اختصاصی را پشت سر گذاشتند تا رفته رفته برای بازی با پیکان آماده شوند. اگر دیاباته در این بازی به میدان برود، تقابل او بهعنوان صدرنشین گلزنان لیگ برتر با 13 گل زده با شهریار مغانلو مهاجم پیکان که با 12 گل در رده دوم گلزنان است، دیدنی خواهد بود.پیام حیدری بههمراه محمدرضا ابوالفضلی و جلیل شعرانی قضاوت این مسابقه را بر عهده خواهند داشت.
بــــرش
نامجومطلق: هیچکس حق ندارد از حالا به دربی فکر کند
مجید نامجومطلق، مربی استقلال در نشست خبری پیش از دیدار با پیکان اظهار داشت: «قبل از هر چیز باید بگویم فرهاد مجیدی حضور در نشست خبری را به من محول کرد و انشاءالله بعد از بازیها با یک مصاحبه مفصل در خدمت رسانهها است. ما گول شرایط و جایگاه پیکان در جدول را نمیخوریم ولی به دنبال قطعی کردن کسب سهمیه آسیا هستیم. ما بازی به بازی برنامهریزی میکنیم و تمام فکر و ذکرمان بازی با پیکان است تا سهمیه آسیا را کسب کنیم. ما 2 هفته سرنوشت ساز را داریم، قطعاً همه هم و غم ما روی مسابقه با پیکان است و هیچ بازیکنی حق ندارد از الان برای دربی برنامهریزی کند.»

سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را میشنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــــر مـــــردم
بوی بد کارخانه روغن نباتی مارگارین در شهر ری/ محمد سرحدی: ساکن شهرری میدان مادر خیابان شهید غیبی هستیم. در این خیابان شهید غیبی یک کارخانه روغن نباتی مارگارین است که 90 سال قدمت دارد و 20 سال است که قرار است این کارخانه جابجا شود اما تغییری نکرده است. این منطقه کاملاً مسکونی است . به ارگانهای مختلف اعم از شهرداری و فرمانداری مراجعه کردیم اما نتیجهای حاصل نشد. بوی بد این کارخانه مردم را بیمار کرده . خواهش میکنم مسئولین مربوطه رسیدگی کنند.
کنتور آب مجزا برای هر واحد آپارتمان/ محمد شریفی نیا: از آقای دکتر قالیباف رئیس محترم مجلس شورای اسلامی خواهشمندم طرحی در مجلس تصویب شود که وزیر نیرو موظف باشد هر واحد از آپارتمان دارای یک کنتور آب باشد . چون آپارتمانهای قدیمی کنتور آب ندارند و به مشکل خوردهاند. لطفاً رسیدگی شود.
10 سال بیمه 670 هزار تومان حقوق/ یک شهروند: بنده یک مستمری بگیر هستم با 10 سال پرداخت بیمه و مستمری دریافتی 670هزارتومان درصورتی که 35سال سفالگر بودم و با 67 سال سن و مستأجر. آیا سازمان تأمین اجتماعی برای من و امثال من میتواند در جداول اضافه حقوق اقدامی کند.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــــر مـــــردم
بوی بد کارخانه روغن نباتی مارگارین در شهر ری/ محمد سرحدی: ساکن شهرری میدان مادر خیابان شهید غیبی هستیم. در این خیابان شهید غیبی یک کارخانه روغن نباتی مارگارین است که 90 سال قدمت دارد و 20 سال است که قرار است این کارخانه جابجا شود اما تغییری نکرده است. این منطقه کاملاً مسکونی است . به ارگانهای مختلف اعم از شهرداری و فرمانداری مراجعه کردیم اما نتیجهای حاصل نشد. بوی بد این کارخانه مردم را بیمار کرده . خواهش میکنم مسئولین مربوطه رسیدگی کنند.
کنتور آب مجزا برای هر واحد آپارتمان/ محمد شریفی نیا: از آقای دکتر قالیباف رئیس محترم مجلس شورای اسلامی خواهشمندم طرحی در مجلس تصویب شود که وزیر نیرو موظف باشد هر واحد از آپارتمان دارای یک کنتور آب باشد . چون آپارتمانهای قدیمی کنتور آب ندارند و به مشکل خوردهاند. لطفاً رسیدگی شود.
10 سال بیمه 670 هزار تومان حقوق/ یک شهروند: بنده یک مستمری بگیر هستم با 10 سال پرداخت بیمه و مستمری دریافتی 670هزارتومان درصورتی که 35سال سفالگر بودم و با 67 سال سن و مستأجر. آیا سازمان تأمین اجتماعی برای من و امثال من میتواند در جداول اضافه حقوق اقدامی کند.

اشغالگری در قلمرو ذهن و ضمیر
علی ربیعی
دستیارارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری و سخنگوی دولت
سرانجام کوه خیانت که «معامله قرن» نام گرفته بود، موش زایید و امیری بیدرایت در آن سوی خلیج فارس ترجیح داد مهرهای ناچیز شود در ماشین «عادیسازی» جنگ و جنایت و اشغالگری قدس شریف. این یک هدیه انتخاباتی بود برای ترامپ و یک هدیه وقیحانه به نتانیاهو که عجز او برای «طبیعیسازی» و به قول عربها «تطبیع» اشغال را پوشش دهد. در واقع این نخستین باری نیست که امیری، حاکمی و یا خانی در گوشهای از حوزه تمدن اسلامی خیانت به قدس را توجیه میکند.
ابن اثیر مورخ شهیر قرن هفتم هجری قمری با اشاره به یکی از همین قدس فروشان بدنام تاریخ نوشت تسلیم بیتالمقدس به (صلیبیون) فرنگی موجب یک وهن بزرگ برای مسلمین است و چنان دردبار است که نمیتوان آن را وصف کرد. او دعا میکرد که خدا راه فتح قدس و بازگشت آن به مسلمین را بگشاید: «وتسلّم الفرنج البیتالمقدس، واستعظم المسلمون ذلک وأکبروه، ووجدوا له من الوهن والتألم ما لا یمکن وصفه؛ یسر الله فتحه وعوده إلى المسلمین.» (نقل از سایت «الجزیره»)
آن خائنین جز ردی از ننگ در تاریخ برجای نگذاشتند اما نام صلاحالدین ایوبی فاتح قدس شریف بر تارک تاریخ میدرخشد. میگویند نجاری در آن ایام در شهر حلب منبری ساخته بود برای مسجدالاقصی. از او پرسیدند حال که قدس در اشغال صلیبیون قرار دارد منبر تو به چه درد میخورد؟ گفت من نجار هستم کار خودم را انجام دادم. روزی کسی خواهد آمد و آن منبر را به مسجدالاقصی خواهد برد.
اشغالگران میکوشند قلمرو ذهن و ضمیر ما را چنان به اشغال خود درآورند که نتوانیم رؤیای رهایی و آزادی را در سر بپرورانیم.
آنها که همین چند روز پیش پس از ۸۶ سال ممنوعیت، نخستین نماز جمعه و نخستین نماز عید قربان را در ایاصوفیه اقامه کردند در پیامد بلافصل این مراسم عبادی-سیاسی یک امکان بزرگ را به نمایش گذاشتند. بازگشایی ایاصوفیه به روی عبادت مؤمنان یک گشایش بزرگ به روی تاریخ و تمدن اسلام بود. در طول سه قرن اخیر شرقشناسی استعماری تلاش کرده تا ضمن برجسته کردن وجوه اختلاف ملیتی، مذهبی و فرهنگی اقوام خویشاوند، همه مشترکات ما را به قلمرو تاریک توجه نخبگان و تودهها براند. اکنون در رؤیت تابلوی آن نمازجمعه باشکوه میتوان همه مشترکات تمدنی امت محمدی را به تماشا نشست.
اکنون در طنین ملکوتی بانگ اذان آن چهار مناره مسجد ایاصوفیه میتوان صدای آزادی قدس را شنید. از اصفهان تا استانبول، از بلخ و بخارا تا بغداد و قاهره و حجاز، راه قدس از آن وحدتی میگذرد که پارههای پیکر امت محمدی را در ترکیببندی میان اسلام و دموکراسی به یکدیگر و به جهان مربوط میکند. همه دنیا در تابلوی زیبای آن نمازجمعه باشکوه ایاصوفیه دید که گشودن یک مسجد به روی نمازگزاران به مفهوم بسته شدن آن به روی پیروان ادیان ابراهیمی و به روی بشریت معاصر نیست. در آن مسجد هم عطر حضرت مریم(س) پراکنده شد وهم در زیر آن الواح زیبای اصحاب پیامبر(ص) و دو نور چشم حسنی و حسینی حضرت محمد(ص) ندای وحدت مسلمین خوانده شد. در یک مدار تاریخی بالاتر، این تجربه را میتوان با شکوه و خلاقیتی بیشتر در قدس شریف تکرار کرد.
از ایاصوفیه تا قدس راهی نیست. فلسطینیهایی که به تعبیر رئیسجمهوری در همایش بینالمللی حمایت از انتفاضه «در متن آوارگیها و گسستها از سرزمین مادری، خاطرهای از منزلگاه اندوه و آجری از خانه پدری با خود بردند و به کودکان خود آموختند که روزی باید به خانه برگردند.» جلوه دیگری از همین مقاومت یعنی مقاومت حافظه تاریخی در مقابل عادیسازی اشغالگری را به نمایش گذاشتند. مهم این است که اجازه ندهیم اشغالگران و یا تحریمگران تمامیت ذهن و ضمیر ما را به اشغال درآورند و ما را بدانجا بکشانند که اشغال را تقدیر خود بدانیم و در معرض عادیسازی قرار دهیم. فراموش نکنیم که ترامپ و نتانیاهو پس از اینکه یونسکو ماهیت اسلامی تاریخ قدس را رسماً مورد بازشناسی و تصدیق خود قرار داد چه جیغ و داد کشیدند و چگونه سعی کردند خروج از برجام را با خروج برضد سازمان ملل و شورای حقوق بشر و یونسکو ترکیببندی کنند. بنابراین آنجا دشمنان ایران عملیات تحریم و عملیات اشغالگری را در یک ردیف گروهبندی میکنند، باید دانست که مقاومت در مقابل تحریم یک مقاومت ضد اشغالگرانه نیز هست.
دستیارارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری و سخنگوی دولت
سرانجام کوه خیانت که «معامله قرن» نام گرفته بود، موش زایید و امیری بیدرایت در آن سوی خلیج فارس ترجیح داد مهرهای ناچیز شود در ماشین «عادیسازی» جنگ و جنایت و اشغالگری قدس شریف. این یک هدیه انتخاباتی بود برای ترامپ و یک هدیه وقیحانه به نتانیاهو که عجز او برای «طبیعیسازی» و به قول عربها «تطبیع» اشغال را پوشش دهد. در واقع این نخستین باری نیست که امیری، حاکمی و یا خانی در گوشهای از حوزه تمدن اسلامی خیانت به قدس را توجیه میکند.
ابن اثیر مورخ شهیر قرن هفتم هجری قمری با اشاره به یکی از همین قدس فروشان بدنام تاریخ نوشت تسلیم بیتالمقدس به (صلیبیون) فرنگی موجب یک وهن بزرگ برای مسلمین است و چنان دردبار است که نمیتوان آن را وصف کرد. او دعا میکرد که خدا راه فتح قدس و بازگشت آن به مسلمین را بگشاید: «وتسلّم الفرنج البیتالمقدس، واستعظم المسلمون ذلک وأکبروه، ووجدوا له من الوهن والتألم ما لا یمکن وصفه؛ یسر الله فتحه وعوده إلى المسلمین.» (نقل از سایت «الجزیره»)
آن خائنین جز ردی از ننگ در تاریخ برجای نگذاشتند اما نام صلاحالدین ایوبی فاتح قدس شریف بر تارک تاریخ میدرخشد. میگویند نجاری در آن ایام در شهر حلب منبری ساخته بود برای مسجدالاقصی. از او پرسیدند حال که قدس در اشغال صلیبیون قرار دارد منبر تو به چه درد میخورد؟ گفت من نجار هستم کار خودم را انجام دادم. روزی کسی خواهد آمد و آن منبر را به مسجدالاقصی خواهد برد.
اشغالگران میکوشند قلمرو ذهن و ضمیر ما را چنان به اشغال خود درآورند که نتوانیم رؤیای رهایی و آزادی را در سر بپرورانیم.
آنها که همین چند روز پیش پس از ۸۶ سال ممنوعیت، نخستین نماز جمعه و نخستین نماز عید قربان را در ایاصوفیه اقامه کردند در پیامد بلافصل این مراسم عبادی-سیاسی یک امکان بزرگ را به نمایش گذاشتند. بازگشایی ایاصوفیه به روی عبادت مؤمنان یک گشایش بزرگ به روی تاریخ و تمدن اسلام بود. در طول سه قرن اخیر شرقشناسی استعماری تلاش کرده تا ضمن برجسته کردن وجوه اختلاف ملیتی، مذهبی و فرهنگی اقوام خویشاوند، همه مشترکات ما را به قلمرو تاریک توجه نخبگان و تودهها براند. اکنون در رؤیت تابلوی آن نمازجمعه باشکوه میتوان همه مشترکات تمدنی امت محمدی را به تماشا نشست.
اکنون در طنین ملکوتی بانگ اذان آن چهار مناره مسجد ایاصوفیه میتوان صدای آزادی قدس را شنید. از اصفهان تا استانبول، از بلخ و بخارا تا بغداد و قاهره و حجاز، راه قدس از آن وحدتی میگذرد که پارههای پیکر امت محمدی را در ترکیببندی میان اسلام و دموکراسی به یکدیگر و به جهان مربوط میکند. همه دنیا در تابلوی زیبای آن نمازجمعه باشکوه ایاصوفیه دید که گشودن یک مسجد به روی نمازگزاران به مفهوم بسته شدن آن به روی پیروان ادیان ابراهیمی و به روی بشریت معاصر نیست. در آن مسجد هم عطر حضرت مریم(س) پراکنده شد وهم در زیر آن الواح زیبای اصحاب پیامبر(ص) و دو نور چشم حسنی و حسینی حضرت محمد(ص) ندای وحدت مسلمین خوانده شد. در یک مدار تاریخی بالاتر، این تجربه را میتوان با شکوه و خلاقیتی بیشتر در قدس شریف تکرار کرد.
از ایاصوفیه تا قدس راهی نیست. فلسطینیهایی که به تعبیر رئیسجمهوری در همایش بینالمللی حمایت از انتفاضه «در متن آوارگیها و گسستها از سرزمین مادری، خاطرهای از منزلگاه اندوه و آجری از خانه پدری با خود بردند و به کودکان خود آموختند که روزی باید به خانه برگردند.» جلوه دیگری از همین مقاومت یعنی مقاومت حافظه تاریخی در مقابل عادیسازی اشغالگری را به نمایش گذاشتند. مهم این است که اجازه ندهیم اشغالگران و یا تحریمگران تمامیت ذهن و ضمیر ما را به اشغال درآورند و ما را بدانجا بکشانند که اشغال را تقدیر خود بدانیم و در معرض عادیسازی قرار دهیم. فراموش نکنیم که ترامپ و نتانیاهو پس از اینکه یونسکو ماهیت اسلامی تاریخ قدس را رسماً مورد بازشناسی و تصدیق خود قرار داد چه جیغ و داد کشیدند و چگونه سعی کردند خروج از برجام را با خروج برضد سازمان ملل و شورای حقوق بشر و یونسکو ترکیببندی کنند. بنابراین آنجا دشمنان ایران عملیات تحریم و عملیات اشغالگری را در یک ردیف گروهبندی میکنند، باید دانست که مقاومت در مقابل تحریم یک مقاومت ضد اشغالگرانه نیز هست.

روز ملی خانواده
معصومه ابتکار
معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده
در ایران، روز ملی خانواده مبتنی بر نزول سوره هل اتی بر پیامبر(ص) است؛ پس از آنکه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بیمار شدند و ایشان به حضرت علی(ع) توصیه کردند که برای شفای فرزندان خود نذر کنید. امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س) و فضّه خادمه آنها نذر روزه کرده و پس از شفا آن را ادا کردند. اما هر روز هنگام افطار فقیر، یتیم و اسیری به در خانه آمد و این خانواده افطار خود را به آنها دادند. پیامبر هنگامی روز سوم به خانه فاطمه(س) رفت که دخترش در محراب عبادت از شدت گرسنگی بیحال بود. جبرئیل نازل شد و گفت: ای محمد! این سوره را بگیر. خداوند با چنین خاندانی به تو تهنیت میگوید، سپس سورة «هلْ اَتَی» را بر او خواند.
یک روز قبل از آن نیز روز مباهله است که پیامبر(ص) برای اثبات حقانیت دعوت الهیاش، با خانواده به میدان میرود و انکارکنندگان در مواجهه با چنین صحنهای از هماوردی کوتاه آمده و با او صلح میکنند. این دو واقعه درکنار هم نشانگر عزت، فداکاری و قدرت در خانواده پیامبر است که الگوی مسلمانی و اخلاق به حساب میآیند.
روز ملی خانواده در کشور اما برای دولت باید محل سیاستگذاری و عمل باشد. دولت یازدهم و دوازدهم، برنامهریزی و سیاستگذاری در سطح کلان و اجرایی خانواده ایرانی را مهم دانسته و به رغم شرایط سخت ناشی از تحریمها و اکنون کرونا، در این حوزه تلاشی بیوقفه داشته است.
توجه به سیاستهای کلی ابلاغی رهبر انقلاب، اجرایی کردن ماده 102 قانون ششم توسعه و سیاستهای اختصاصی رئیسجمهوری در این زمینه از طریق موارد متعدد صورت گرفته است. ستاد ملی زن و خانواده و معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده نقش هماهنگی و سیاستگذاری داشته و از جمله در سال 96 با مصوبه ستاد، آموزشهای قبل، حین و بعد از ازدواج را ارتقا کمی و کیفی داده و معاونت بر اجرای این آموزشها نظارت داشته است.
تصویب شاخصهای عدالت جنسیتی در سال 97 و ابلاغ آن به دستگاههای اجرایی، تدوین 31 سند ارتقای وضعیت زنان و خانواده که هر استان را صاحب برنامهای بومی برای بهبود وضعیت خانوادهها در سطح استان و حتی شهرستانها کرده و تصویب آن در شورای برنامهریزی استانها، همچنین تدوین و تصویب شاخصهای خانواده در ستاد ملی در سال 98 و ابلاغ آن که برای اولین بار وضعیت خانواده در کشور را صاحب شاخص تعریف شده و امکان رصد و پایش کرده است، از جمله دیگر اقدامات انجام شده است.
در کنار این سیاستگذاریها و برنامهریزیها، اقدامات عملی دولت از جمله در افزایش و تأمین وام ازدواج برای جوانان و در اولویت قرار دادن زوجهای جوان برای وام ودیعه مسکن است. همینطور توجه به مهارتهای ارتباطی اعضای خانواده در قالب طرح گفتوگوی ملی خانواده که تاکنون در 68 نقطه کشور، الگوسازی و اجرا شده و حتی در دوران کرونا و قرنطینه خانگی از طریق پادکستهای خانمان، موضوع مورد توجه بوده است. پادکستهای رادیو نسل نیز برای تشویق به گفتوگوی بین نسلی در خانوادهها، تولید و منتشر شده است. همچنین الگوسازی و اجرای توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار سراسر کشور در همکاری چندجانبه معاونت، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، وزارت کشور، سازمان جهاد دانشگاهی و تشکلهای مردم نهاد حوزه زنان و خانواده از جمله اقدامات اجرایی بوده است. در حوزه قانونگذاری نیز اقدامات و پیگیریهای مستمری صورت گرفته؛ مانند نهایی کردن لایحه تأمین امنیت زنان در برابر خشونت که میتواند نقش مهمی در مقابله با آسیبهای خانواده داشته باشد و اینک مراحل نهایی را در کمیسیون لوایح دولت سپری می کند. تقویت و حمایت از اورژانس اجتماعی (شماره تماس 123) و توسعه اطلاعرسانی سراسری در کشور برای پیشگیری از خشونت در خانوادهها، پیگیری و حمایت از شناسنامهدار شدن فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی، لایحه ممنوعیت ازدواج دختران زیر 13 سال، پیگیری بخشنامه الزام محضرها به ایجاد امکان امضای شروط ضمن عقد هنگام عقد ازدواج و موارد دیگری از این دست، که همگی از جمله تلاشهای دولت بوده است.
معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده
در ایران، روز ملی خانواده مبتنی بر نزول سوره هل اتی بر پیامبر(ص) است؛ پس از آنکه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بیمار شدند و ایشان به حضرت علی(ع) توصیه کردند که برای شفای فرزندان خود نذر کنید. امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س) و فضّه خادمه آنها نذر روزه کرده و پس از شفا آن را ادا کردند. اما هر روز هنگام افطار فقیر، یتیم و اسیری به در خانه آمد و این خانواده افطار خود را به آنها دادند. پیامبر هنگامی روز سوم به خانه فاطمه(س) رفت که دخترش در محراب عبادت از شدت گرسنگی بیحال بود. جبرئیل نازل شد و گفت: ای محمد! این سوره را بگیر. خداوند با چنین خاندانی به تو تهنیت میگوید، سپس سورة «هلْ اَتَی» را بر او خواند.
یک روز قبل از آن نیز روز مباهله است که پیامبر(ص) برای اثبات حقانیت دعوت الهیاش، با خانواده به میدان میرود و انکارکنندگان در مواجهه با چنین صحنهای از هماوردی کوتاه آمده و با او صلح میکنند. این دو واقعه درکنار هم نشانگر عزت، فداکاری و قدرت در خانواده پیامبر است که الگوی مسلمانی و اخلاق به حساب میآیند.
روز ملی خانواده در کشور اما برای دولت باید محل سیاستگذاری و عمل باشد. دولت یازدهم و دوازدهم، برنامهریزی و سیاستگذاری در سطح کلان و اجرایی خانواده ایرانی را مهم دانسته و به رغم شرایط سخت ناشی از تحریمها و اکنون کرونا، در این حوزه تلاشی بیوقفه داشته است.
توجه به سیاستهای کلی ابلاغی رهبر انقلاب، اجرایی کردن ماده 102 قانون ششم توسعه و سیاستهای اختصاصی رئیسجمهوری در این زمینه از طریق موارد متعدد صورت گرفته است. ستاد ملی زن و خانواده و معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده نقش هماهنگی و سیاستگذاری داشته و از جمله در سال 96 با مصوبه ستاد، آموزشهای قبل، حین و بعد از ازدواج را ارتقا کمی و کیفی داده و معاونت بر اجرای این آموزشها نظارت داشته است.
تصویب شاخصهای عدالت جنسیتی در سال 97 و ابلاغ آن به دستگاههای اجرایی، تدوین 31 سند ارتقای وضعیت زنان و خانواده که هر استان را صاحب برنامهای بومی برای بهبود وضعیت خانوادهها در سطح استان و حتی شهرستانها کرده و تصویب آن در شورای برنامهریزی استانها، همچنین تدوین و تصویب شاخصهای خانواده در ستاد ملی در سال 98 و ابلاغ آن که برای اولین بار وضعیت خانواده در کشور را صاحب شاخص تعریف شده و امکان رصد و پایش کرده است، از جمله دیگر اقدامات انجام شده است.
در کنار این سیاستگذاریها و برنامهریزیها، اقدامات عملی دولت از جمله در افزایش و تأمین وام ازدواج برای جوانان و در اولویت قرار دادن زوجهای جوان برای وام ودیعه مسکن است. همینطور توجه به مهارتهای ارتباطی اعضای خانواده در قالب طرح گفتوگوی ملی خانواده که تاکنون در 68 نقطه کشور، الگوسازی و اجرا شده و حتی در دوران کرونا و قرنطینه خانگی از طریق پادکستهای خانمان، موضوع مورد توجه بوده است. پادکستهای رادیو نسل نیز برای تشویق به گفتوگوی بین نسلی در خانوادهها، تولید و منتشر شده است. همچنین الگوسازی و اجرای توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار سراسر کشور در همکاری چندجانبه معاونت، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، وزارت کشور، سازمان جهاد دانشگاهی و تشکلهای مردم نهاد حوزه زنان و خانواده از جمله اقدامات اجرایی بوده است. در حوزه قانونگذاری نیز اقدامات و پیگیریهای مستمری صورت گرفته؛ مانند نهایی کردن لایحه تأمین امنیت زنان در برابر خشونت که میتواند نقش مهمی در مقابله با آسیبهای خانواده داشته باشد و اینک مراحل نهایی را در کمیسیون لوایح دولت سپری می کند. تقویت و حمایت از اورژانس اجتماعی (شماره تماس 123) و توسعه اطلاعرسانی سراسری در کشور برای پیشگیری از خشونت در خانوادهها، پیگیری و حمایت از شناسنامهدار شدن فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی، لایحه ممنوعیت ازدواج دختران زیر 13 سال، پیگیری بخشنامه الزام محضرها به ایجاد امکان امضای شروط ضمن عقد هنگام عقد ازدواج و موارد دیگری از این دست، که همگی از جمله تلاشهای دولت بوده است.

تبعات برقراری روابط رژیم صهیونیستی و امارات
جعفر قنادباشی
کارشناس خاورمیانه
توافق «عـــادیسازی کامل روابط» امارات و رژیم صهیونیستی که با نقشآفرینی دونالد ترامپ به دست آمده است، درواقع آخـــرین تلاشهـــای بنـــیامین نتـــانیاهـــو برای بهرهبرداری از فرصتهای باقیمانده در هفتههای پایانی دور نخست ریاست جمهوری ترامپ است. این اقدام از پیش اعلام نشده، در واقع اقدام شتابزدهای است که نیاز مبرم اسرائیلیها را لااقل به یک موفقیت صوری و پرسرو صدا آشکار میکند.
اگرچه برخی از رسانههای وابسته به ارتجاع منطقه میکوشند، تا این توافق را کمپ دیوید دوم لقب دهند، اما چنین توافقی هرگز نمیتواند اقدامی همسو با تلاشهای گذشته برای حل و فصل مناقشات موسوم به اعراب و اسرئیل محسوب شود. زیرا مقامات مصری هنگام امضای پیمان کمپ دیوید، سابقه چندین جنگ مختلف با رژیم صهیونیستی را در کارنامه خود داشتند. این درحالی است که امارات نه تنها از ابتدای تأسیس خود تاکنون هیچگاه در جناح مخالف رژیم صهیونیستی نبوده بلکه در خفا نیز روابط بسیار نزدیکی با این رژیم برقرار کرده و در بسیاری از مسائل منطقهای و بینالمللی مواضع یکسانی با تلآویو داشته است. البته انتخاب امارات به عنوان کشوری که در این مقطع زمانی و بهصورت شتابزده، توافق عادیسازی روابط با اسرائیل را امضا کند، کاملاً حسابگرانه بود. زیرا این کشور کوچک چندپاره با توجه به اداره فدرالی آن و فقدان هویت ملی، با خطر اعتراضات میلیونی و مخالفتهای احتمالی که یک ملت میتواند به روابط خارجی کشور خود داشته باشد، مواجه نیست. و این درحالی است که میدانیم، مسأله فلسطین همواره مسأله مورد علاقه ملتهای منطقه بوده است تا دولتها؛ آنهم دولتهایی که به سبب انواع وابستگیها به غرب، در اغلب صحنهها در مواجهه با مسأله فلسطین، راه مماشات در پیش میگرفتند. به هرحال باید به خاطر داشت که امارات در طول چند دهه گذشته، هرگز کشوری که در مناقشات اعراب و اسرائیل نقش مؤثری داشته باشد، نبوده است. بنابراین حصول این توافق رویداد مهمی در مناقشات فلسطین نیز، تلقی نمیشود. نکته قابل تأمل و بسیار کلیدی در این توافق، نیاز مبرم اسرائیلیها به آن بود. آنها از سال 2000 که ناگزیر شدند از جنوب لبنان خارج شوند و بعد از شکست سختی که در سال 2006 در خلال جنگ 33 روزه متحمل شدند، همواره به دنبال کسب یک پیروزی برای توانمند نشان دادن خود در منطقه بودند. حال آنکه در هشت جنگ تمامعیاری که در دو دهه گذشته و با همین هدف علیه غزه کوچک و فلسطینی نشین راه انداختند نیز شکستهای فضاحتباری را متحمل شدند و در همه این جنگها خود پیشگام آتشبس شدند.
به هرحال زمانی که دونالد ترامپ در انتخابات چهارسال پیش به پیروزی رسید، اسرائیلیها تصور کردند با حمایتهای او بتوانند معامله قرن را محقق کنند و با امضا گرفتن از سران همه کشورهای عربی به مسأله فلسطین پایان دهند. اما اقدامات دولت ترامپ در طول سه سال و هفت ماه گذشته نتوانست به نتیجه مطلوب اسرائیلیها ختم شود. آنگونه که در نشست رونمایی طرح معامله قرن دیدیم که سران کشورهای عربی از بیم مخالفت ملتهایشان حضور پیدا نکردند و تنها سه سفیر امارات، کویت و بحرین شرکت داشتند. همین کافی بود تا اسرائیلیها متوجه شوند از این مسیر نمیتوانند به نتایج دلخواه خود دست یابند. بنابراین مسأله الحاق کرانه باختری و برخی دیگر از اراضی اشغالی را مطرح کردند که این طرح نیز به دلیل مغایرت با قوانین بینالمللی، با واکنش منفی جهانی مواجه شد. از همینرو این توافق جهت عادیسازی روابط با امارات، برای اسرائیل که در عرصه سیاسی و نظامی همواره متحمل باخت شده بود، نیازی مبرم بهشمار میآمد. همانطورکه دونالد ترامپ نیز در واپسین روزهای حضور در کاخ سفید برای دستیابی به آرای لابی صهیونیستها در انتخابات نوامبر نیاز به این توافق دارد.
اما نکته جالب در این ماجرا آن است که امارات و حامیان آن بازنده بزرگ این توافق شتابزده هستند. امارات در حالی چهره سازشکارانه و روابط پنهانی خود با رژیم صهیونیستی را برملا کرد که بهصورت پنهانی در حال پیاده کردن طرحها و ایدههای امریکا و انگلیس در منطقه بود و پیشقراول حرکتهای سیاسی و نظامی غرب در یمن، سودان و لیبی محسوب میشد. روشن است که افشای نزدیکی روابط امارات با اسرائیل سبب میشود؛ در سودان موقعیت کسانی که با پشتیبانی امارات بعد از سقوط عمر البشیر به قدرت دست یافتند، متزلزل شود، در لیبی موقعیت خلیفه حفتر که مدعی حمایت یک کشور عربی از خود بود، بهخاطر آمدن نام اسرائیل به عنوان متحد امارات، تغییر کند و در یمن نیز نیروهای دستنشانده امارات در فرمانبرداری از کسانی که شراکت آشکار و نزدیکی با اسرائیل دارد، به تردید افتند.
کارشناس خاورمیانه
توافق «عـــادیسازی کامل روابط» امارات و رژیم صهیونیستی که با نقشآفرینی دونالد ترامپ به دست آمده است، درواقع آخـــرین تلاشهـــای بنـــیامین نتـــانیاهـــو برای بهرهبرداری از فرصتهای باقیمانده در هفتههای پایانی دور نخست ریاست جمهوری ترامپ است. این اقدام از پیش اعلام نشده، در واقع اقدام شتابزدهای است که نیاز مبرم اسرائیلیها را لااقل به یک موفقیت صوری و پرسرو صدا آشکار میکند.
اگرچه برخی از رسانههای وابسته به ارتجاع منطقه میکوشند، تا این توافق را کمپ دیوید دوم لقب دهند، اما چنین توافقی هرگز نمیتواند اقدامی همسو با تلاشهای گذشته برای حل و فصل مناقشات موسوم به اعراب و اسرئیل محسوب شود. زیرا مقامات مصری هنگام امضای پیمان کمپ دیوید، سابقه چندین جنگ مختلف با رژیم صهیونیستی را در کارنامه خود داشتند. این درحالی است که امارات نه تنها از ابتدای تأسیس خود تاکنون هیچگاه در جناح مخالف رژیم صهیونیستی نبوده بلکه در خفا نیز روابط بسیار نزدیکی با این رژیم برقرار کرده و در بسیاری از مسائل منطقهای و بینالمللی مواضع یکسانی با تلآویو داشته است. البته انتخاب امارات به عنوان کشوری که در این مقطع زمانی و بهصورت شتابزده، توافق عادیسازی روابط با اسرائیل را امضا کند، کاملاً حسابگرانه بود. زیرا این کشور کوچک چندپاره با توجه به اداره فدرالی آن و فقدان هویت ملی، با خطر اعتراضات میلیونی و مخالفتهای احتمالی که یک ملت میتواند به روابط خارجی کشور خود داشته باشد، مواجه نیست. و این درحالی است که میدانیم، مسأله فلسطین همواره مسأله مورد علاقه ملتهای منطقه بوده است تا دولتها؛ آنهم دولتهایی که به سبب انواع وابستگیها به غرب، در اغلب صحنهها در مواجهه با مسأله فلسطین، راه مماشات در پیش میگرفتند. به هرحال باید به خاطر داشت که امارات در طول چند دهه گذشته، هرگز کشوری که در مناقشات اعراب و اسرائیل نقش مؤثری داشته باشد، نبوده است. بنابراین حصول این توافق رویداد مهمی در مناقشات فلسطین نیز، تلقی نمیشود. نکته قابل تأمل و بسیار کلیدی در این توافق، نیاز مبرم اسرائیلیها به آن بود. آنها از سال 2000 که ناگزیر شدند از جنوب لبنان خارج شوند و بعد از شکست سختی که در سال 2006 در خلال جنگ 33 روزه متحمل شدند، همواره به دنبال کسب یک پیروزی برای توانمند نشان دادن خود در منطقه بودند. حال آنکه در هشت جنگ تمامعیاری که در دو دهه گذشته و با همین هدف علیه غزه کوچک و فلسطینی نشین راه انداختند نیز شکستهای فضاحتباری را متحمل شدند و در همه این جنگها خود پیشگام آتشبس شدند.
به هرحال زمانی که دونالد ترامپ در انتخابات چهارسال پیش به پیروزی رسید، اسرائیلیها تصور کردند با حمایتهای او بتوانند معامله قرن را محقق کنند و با امضا گرفتن از سران همه کشورهای عربی به مسأله فلسطین پایان دهند. اما اقدامات دولت ترامپ در طول سه سال و هفت ماه گذشته نتوانست به نتیجه مطلوب اسرائیلیها ختم شود. آنگونه که در نشست رونمایی طرح معامله قرن دیدیم که سران کشورهای عربی از بیم مخالفت ملتهایشان حضور پیدا نکردند و تنها سه سفیر امارات، کویت و بحرین شرکت داشتند. همین کافی بود تا اسرائیلیها متوجه شوند از این مسیر نمیتوانند به نتایج دلخواه خود دست یابند. بنابراین مسأله الحاق کرانه باختری و برخی دیگر از اراضی اشغالی را مطرح کردند که این طرح نیز به دلیل مغایرت با قوانین بینالمللی، با واکنش منفی جهانی مواجه شد. از همینرو این توافق جهت عادیسازی روابط با امارات، برای اسرائیل که در عرصه سیاسی و نظامی همواره متحمل باخت شده بود، نیازی مبرم بهشمار میآمد. همانطورکه دونالد ترامپ نیز در واپسین روزهای حضور در کاخ سفید برای دستیابی به آرای لابی صهیونیستها در انتخابات نوامبر نیاز به این توافق دارد.
اما نکته جالب در این ماجرا آن است که امارات و حامیان آن بازنده بزرگ این توافق شتابزده هستند. امارات در حالی چهره سازشکارانه و روابط پنهانی خود با رژیم صهیونیستی را برملا کرد که بهصورت پنهانی در حال پیاده کردن طرحها و ایدههای امریکا و انگلیس در منطقه بود و پیشقراول حرکتهای سیاسی و نظامی غرب در یمن، سودان و لیبی محسوب میشد. روشن است که افشای نزدیکی روابط امارات با اسرائیل سبب میشود؛ در سودان موقعیت کسانی که با پشتیبانی امارات بعد از سقوط عمر البشیر به قدرت دست یافتند، متزلزل شود، در لیبی موقعیت خلیفه حفتر که مدعی حمایت یک کشور عربی از خود بود، بهخاطر آمدن نام اسرائیل به عنوان متحد امارات، تغییر کند و در یمن نیز نیروهای دستنشانده امارات در فرمانبرداری از کسانی که شراکت آشکار و نزدیکی با اسرائیل دارد، به تردید افتند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
آغاز مهاجرت معکوس به مناطق مرزی
-
گوهری بود که زمین از دست داد
-
معامله حقیر
-
اقتصاد در حال پوست اندازی است
-
مراکز اقامتی و هتلها از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده معاف شدند
-
امریکا در مسیر ناکامی
-
انتظار بود رئیس مجلس نمایندگان را آگاه و مدیریت میکرد
-
جزئیات همسان سازی حقوق بازنشستگان
-
مالیات خرید بالای 10 سکه حداقل 200 و حداکثر650 هزار تومان
-
آمادگی ایران برای مشارکت در تحقیقات انفجار بیروت
-
منشأ افت 5 درصدی شاخص بورس
-
حضور 51 درصد جمعیت جهان در شبکه های اجتماعی
-
جدال برای دومی جنگ برای بقا
-
سلام ایران
-
اشغالگری در قلمرو ذهن و ضمیر
-
روز ملی خانواده
-
تبعات برقراری روابط رژیم صهیونیستی و امارات

اخبارایران آنلاین