عصرهای شاهنامهخوانی در ارگ تاریخی بم
سیاوش دوباره از آتش گذشت
محمد جواد رحیمنژاد
گزارش نویس
شاهنامهخوانی در ارگ بم لذت دیگری دارد. فکر کنید تاریخ و داستان و افسانه را جایی بخوانی که از همین جنس است؛ از جنس تاریخ و افسانه. حالا عصرهای شاهنامهخوانی از شهریور امسال پنجشنبه هرهفته بی توقف در ارگ تاریخی بم برگزار میشود. 18 سال از زلزله بم گذشته و هرچند که بازسازی کالبدی آن به سرانجام رسیده اما هنوز روند بازسازی هویتی و فرهنگی بم به کندی پیش میرود. در این میان شاهنامهخوانی میتواند گام بزرگی باشد. همچنان که خود ارگ بم به عنوان هفتمین اثر ثبت شده جهانی نیز همین کارکرد را دارد. میگویند ارگ بم را یکی از اسطورههای شاهنامه یعنی بهمن پسر اسفندیار بنا نهاده و حالا این روزها شاهنامهخوانی در ارگ طرفداران پر و پا قرص خود را دارد. همان ارگ بمی که یکی دیگر از اسطورههای محلی بم در شاهنامه به نام هفتواد پس از اقبالی که به واسطه دخترش به او رو کرد در جنگ با اردشیر بابکان پیروز شد: «به شهر کجاران به دریای پارس/ چه گوید ز بالا و پهنای پارس/ بدان شهر بیچیز و خرم نهاد/ یکی مرد بُد نام او هفتواد» حالا برپایی این محفل فرهنگی و ادبی در این مکان که برخی از نمادها و عناصر آن در زلزله بم از بین رفت یا دچار آسیب شد میخواهد به آن جانی دوباره بدهد. این محفل با حضور محمدعلی علومی، چهره شناخته شده حوزه ادبیات داستانی، اسطوره، فرهنگ عامه و طنز برگزار میشود. علومی خود اهل بم است و بیش از 25 کتاب شاخص داستانی و پژوهشی و صدها مقاله در موضوعات طنز و اسطوره نوشته است. کتابهای آذرستان، شاهنشاه در کوچه دلگشا، پریباد، قصه اساطیر، جناب آقای دیو و... از جمله آثار او هستند.
او درباره این محفل میگوید: «شاهنامه این کتاب کهن در کنار مثنوی مولانا مکمل یکدیگر هستند. شاهنامه شرح و توصیف هنرمندانهای از جدال نیک و بد در قالب داستان است؛ شخصیتهایی همچون رستم و سهراب، سیاوش و اسفندیار، کاوه و ضحاک و مانند اینها که اتفاقاً از منظر تأویل و تفسیر متن، چند وجهیاند. از سوی دیگر مثنوی نیز شرح و توضیح حماسه درونی یعنی جدال با نفسانیات است: «نفس اژدرهاست او کی مرده است» در هر صورت شاهنامه دوشادوش اشعار حافظ و سعدی و مولانا، پنجگانه نظامی، آثار عطار و خیام و چند تن دیگر بیهیچ تردیدی اثری کلاسیک، جهانی و جاودانه است و افسوس که فردوسی از زمان خود تاکنون مظلوم مانده است.»
علومی درباره برنامه شاهنامهخوانی در بم میگوید: «چند ماهی است در خدمت جمعی از فرهنگدوستان و شاهنامه دوستان شهرم هستم و داستانهای شاهنامه را به قدر وسعم برای آنها میخوانم و شرح میدهم. این محفل ادبی چند ویژگی خاص دارد که موجب غنای آن شده است؛ اول اینکه در این جلسات من به اصطلاح متکلم وحده نیستم و میان حاضران گفتوگو در جریان است و هر یک از شرکتکنندگان میتوانند درک و دریافت خود را از درونمایه داستانها، رفتار و کنشها و شخصیتهای داستانهای شاهنامه بیان کند و همین امر بر توجه و دقت حاضران میافزاید. دوم آنکه خوشبختانه تمامی کسانی که در این برنامه حضور پیدا میکنند، افرادی پیگیر، علاقهمند و دارای بینشی فرهنگی هستند که این نیز تأثیر زیادی بر کیفیت برگزاری این محفل میگذارد.»
عصرهای شاهنامه در مکانهای مختلف ارگ بم برگزار میشود و علومی انتخاب ارگ را برای برگزاری این رویداد هوشمندی و خوشسلیقگی برگزارکنندگان میداند و معتقد است که سومین ویژگی منحصر به فرد این برنامه که آن را از دیگر جلسات شاهنامهخوانی متمایز کرده، تناسب فرم و محتوا است: «خواندن شاهنامه در فضایی تاریخی که هم اسطوره هفتواد در آن اتفاق افتاده و هم بنای آن را به دیگر شخصیت شاهنامه یعنی بهمن نسبت میدهند و هم اینکه به لحاظ معماری و شهرسازی نیز ریشهای اسطورهای و حکایت از طبقات مختلف یک جامعه در عهد اشکانیان و ساسانیان دارد، لذتی دارد که در هیچ کجای دیگری اتفاق نمیافتد و امیدوارم که این رویداد بیش از پیش رونق بگیرد و معرفی شود.» برگزارکنندگان این محفل ادبی تعدادی از داوطلبان و فعالان فرهنگی و رسانهای بم هستند که فرمانداری، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرداری و پایگاه میراث جهانی بم نیز در این زمینه حمایت و همکاری میکنند. بهنام خداشناس، یکی از برگزارکنندگان میگوید: «یکی از مؤلفههای مهم توسعه یک جامعه، توسعه فرهنگی و هنری آن است. موضوعی که نه تنها میتواند همبستگی اجتماعی را افزایش دهد بلکه باعث خواهد شد شهروندانی مسئولیتپذیر و اخلاقگرا شکل بگیرند و شاهنامه به عنوان یکی از سرمایههای مهم توسعه یعنی سرمایه نمادین، سالهاست که به شکلی ساده اما تحلیلی و عمیق و با ارائه الگوهای حسنه، تربیت انسانها را به عهده گرفته تا بتوانند با وطندوستی، بزرگاندیشی، خردورزی و اخلاقِ جوانمردی، دلسوزانه در خدمت جمع و جامعه خود باشند. آیا همین دلایل انسانی، اخلاقی و دینی کافی نیست که شاهنامه بخوانیم؟»
او با اشاره به حضور افرادی از همه اقشار و سنین در این محفل ادبی میگوید: «مخاطب این برنامه عموم شهروندان بم هستند اما این برنامه رویکرد محتوایی و علمی خود را در کنار مرور یکی از شاهکارهای ادبی و تاریخی جهان، توجه به ضرورتهای فرهنگی و اجتماعی میداند. به گونهای که در کنار سایر برنامهها و رویدادها و پس از گذشت 18 سال از زلزله، بتواند گامی در جهت بازیابی هویت فرهنگی و احیای این شهر آسیبدیده بردارد.»
از او میپرسم چرا اولین فصل از برنامه شاهنامهخوانی بم با سرگذشت گشتاسب آغاز شد؟ میگوید: «نکتههای مهم روانشناختی، جذابیت، کلیشهای نبودن و تازه بودن برای ذهن مخاطب از دلایل اصلی برگزارکنندگان و آقای علومی برای انتخاب داستان گشتاسب بود. همچنین این داستان پیشزمینهای برای رخدادهای بعدی بخصوص داستان رزم رستم و اسفندیار و خونخواهیهای بعد از آن است. مثلاً خونخواهی بهمن و جنگ با فرامرز که بیارتباط با داستان شکلگیری ارگ بم نیست. امیدواریم که بتوانیم با مشارکت اعضای این محفل حداقل یک دوره کامل همه بخشهای اساطیری، تاریخی و حماسی شاهنامه را در بم بخوانیم.
رویا رمضانینژاد یکی از اعضای این محفل هم معتقد است: «عصرهای شاهنامه بم فرصتی مغتنم در جهت بازاندیشی و تأمل در باب ارزشهای فرهنگی گذشتگان و پاسداشت شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی است که در کشورمان به عنوان مهد آفرینش این اثر تا حد زیادی از آن غفلت شده است. شاهنامه پر از حکمتهای ناب برای رشد اخلاق فردی و اجتماعی است و مایه مباهات ماست که در چنین محفلی شرکت کنیم و امیدواریم بتوانیم تأثیرگذار هم باشیم.»
مطهره ترکپور به همراه دختر و خواهر و خواهرزادهاش در این برنامه شرکت میکند. به قول خودش هر جلسه پربار و دلنشین شاهنامهخوانی که تمام میشود، برای آغاز جلسه بعدی لحظهشماری میکند: «این برنامه از نظر من یکی از تأثیرگذارترین محافل ادبی است و با فضای گفتوگومحوری که دارد، هنجارها و ارزشهای شخصیتها و داستانهای شاهنامه را استخراج و مخاطب امروزی را از زشتیها و ضد ارزشها آگاه میکند.» عوامل برگزاری این برنامه در کنار تمرکز اصلی روی خوانش و شرح شاهنامه، برگزاری ویژه برنامههایی را هم که موجب نشاط و اشتیاق بیشتر اعضای این محفل میشود در دستور کار دارند. مثلاً اجرای زنده موسیقی اصیل، بازدیدها و اردوهای فرهنگی و نشستهای مشترک با دیگر رویدادهای فرهنگی شهر، برگزاری جشن تولد یا بزرگداشتهای مختصر برای فعالان مردمی بم، نقالی و ارائه مقاله، موجب هرچه جذابتر و لذتبخشتر شدن این رویداد ادبی شده است. به طوری که از آغاز این برنامه تاکنون در هر جلسه پیوسته علاقهمندان بیشتری به آن اضافه شده است.
پس از گذشت 18 سال از زلزله بم و دو سال از شیوع بیماری کرونا، عصرهای شاهنامهخوانی حالا در دل ارگ بم خون تازهای به شاهرگ فرهنگی شهر تزریق کرده است. این روزها باغشهر بم میزبان نوجوانان، جوانان و بزرگسالان زیادی است که پای حکمتهای شاهنامه مینشینند، میآموزند و تلاش میکنند کیفیت زندگی خود و شهرشان را بالاتر ببرند.
گزارش نویس
شاهنامهخوانی در ارگ بم لذت دیگری دارد. فکر کنید تاریخ و داستان و افسانه را جایی بخوانی که از همین جنس است؛ از جنس تاریخ و افسانه. حالا عصرهای شاهنامهخوانی از شهریور امسال پنجشنبه هرهفته بی توقف در ارگ تاریخی بم برگزار میشود. 18 سال از زلزله بم گذشته و هرچند که بازسازی کالبدی آن به سرانجام رسیده اما هنوز روند بازسازی هویتی و فرهنگی بم به کندی پیش میرود. در این میان شاهنامهخوانی میتواند گام بزرگی باشد. همچنان که خود ارگ بم به عنوان هفتمین اثر ثبت شده جهانی نیز همین کارکرد را دارد. میگویند ارگ بم را یکی از اسطورههای شاهنامه یعنی بهمن پسر اسفندیار بنا نهاده و حالا این روزها شاهنامهخوانی در ارگ طرفداران پر و پا قرص خود را دارد. همان ارگ بمی که یکی دیگر از اسطورههای محلی بم در شاهنامه به نام هفتواد پس از اقبالی که به واسطه دخترش به او رو کرد در جنگ با اردشیر بابکان پیروز شد: «به شهر کجاران به دریای پارس/ چه گوید ز بالا و پهنای پارس/ بدان شهر بیچیز و خرم نهاد/ یکی مرد بُد نام او هفتواد» حالا برپایی این محفل فرهنگی و ادبی در این مکان که برخی از نمادها و عناصر آن در زلزله بم از بین رفت یا دچار آسیب شد میخواهد به آن جانی دوباره بدهد. این محفل با حضور محمدعلی علومی، چهره شناخته شده حوزه ادبیات داستانی، اسطوره، فرهنگ عامه و طنز برگزار میشود. علومی خود اهل بم است و بیش از 25 کتاب شاخص داستانی و پژوهشی و صدها مقاله در موضوعات طنز و اسطوره نوشته است. کتابهای آذرستان، شاهنشاه در کوچه دلگشا، پریباد، قصه اساطیر، جناب آقای دیو و... از جمله آثار او هستند.
او درباره این محفل میگوید: «شاهنامه این کتاب کهن در کنار مثنوی مولانا مکمل یکدیگر هستند. شاهنامه شرح و توصیف هنرمندانهای از جدال نیک و بد در قالب داستان است؛ شخصیتهایی همچون رستم و سهراب، سیاوش و اسفندیار، کاوه و ضحاک و مانند اینها که اتفاقاً از منظر تأویل و تفسیر متن، چند وجهیاند. از سوی دیگر مثنوی نیز شرح و توضیح حماسه درونی یعنی جدال با نفسانیات است: «نفس اژدرهاست او کی مرده است» در هر صورت شاهنامه دوشادوش اشعار حافظ و سعدی و مولانا، پنجگانه نظامی، آثار عطار و خیام و چند تن دیگر بیهیچ تردیدی اثری کلاسیک، جهانی و جاودانه است و افسوس که فردوسی از زمان خود تاکنون مظلوم مانده است.»
علومی درباره برنامه شاهنامهخوانی در بم میگوید: «چند ماهی است در خدمت جمعی از فرهنگدوستان و شاهنامه دوستان شهرم هستم و داستانهای شاهنامه را به قدر وسعم برای آنها میخوانم و شرح میدهم. این محفل ادبی چند ویژگی خاص دارد که موجب غنای آن شده است؛ اول اینکه در این جلسات من به اصطلاح متکلم وحده نیستم و میان حاضران گفتوگو در جریان است و هر یک از شرکتکنندگان میتوانند درک و دریافت خود را از درونمایه داستانها، رفتار و کنشها و شخصیتهای داستانهای شاهنامه بیان کند و همین امر بر توجه و دقت حاضران میافزاید. دوم آنکه خوشبختانه تمامی کسانی که در این برنامه حضور پیدا میکنند، افرادی پیگیر، علاقهمند و دارای بینشی فرهنگی هستند که این نیز تأثیر زیادی بر کیفیت برگزاری این محفل میگذارد.»
عصرهای شاهنامه در مکانهای مختلف ارگ بم برگزار میشود و علومی انتخاب ارگ را برای برگزاری این رویداد هوشمندی و خوشسلیقگی برگزارکنندگان میداند و معتقد است که سومین ویژگی منحصر به فرد این برنامه که آن را از دیگر جلسات شاهنامهخوانی متمایز کرده، تناسب فرم و محتوا است: «خواندن شاهنامه در فضایی تاریخی که هم اسطوره هفتواد در آن اتفاق افتاده و هم بنای آن را به دیگر شخصیت شاهنامه یعنی بهمن نسبت میدهند و هم اینکه به لحاظ معماری و شهرسازی نیز ریشهای اسطورهای و حکایت از طبقات مختلف یک جامعه در عهد اشکانیان و ساسانیان دارد، لذتی دارد که در هیچ کجای دیگری اتفاق نمیافتد و امیدوارم که این رویداد بیش از پیش رونق بگیرد و معرفی شود.» برگزارکنندگان این محفل ادبی تعدادی از داوطلبان و فعالان فرهنگی و رسانهای بم هستند که فرمانداری، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرداری و پایگاه میراث جهانی بم نیز در این زمینه حمایت و همکاری میکنند. بهنام خداشناس، یکی از برگزارکنندگان میگوید: «یکی از مؤلفههای مهم توسعه یک جامعه، توسعه فرهنگی و هنری آن است. موضوعی که نه تنها میتواند همبستگی اجتماعی را افزایش دهد بلکه باعث خواهد شد شهروندانی مسئولیتپذیر و اخلاقگرا شکل بگیرند و شاهنامه به عنوان یکی از سرمایههای مهم توسعه یعنی سرمایه نمادین، سالهاست که به شکلی ساده اما تحلیلی و عمیق و با ارائه الگوهای حسنه، تربیت انسانها را به عهده گرفته تا بتوانند با وطندوستی، بزرگاندیشی، خردورزی و اخلاقِ جوانمردی، دلسوزانه در خدمت جمع و جامعه خود باشند. آیا همین دلایل انسانی، اخلاقی و دینی کافی نیست که شاهنامه بخوانیم؟»
او با اشاره به حضور افرادی از همه اقشار و سنین در این محفل ادبی میگوید: «مخاطب این برنامه عموم شهروندان بم هستند اما این برنامه رویکرد محتوایی و علمی خود را در کنار مرور یکی از شاهکارهای ادبی و تاریخی جهان، توجه به ضرورتهای فرهنگی و اجتماعی میداند. به گونهای که در کنار سایر برنامهها و رویدادها و پس از گذشت 18 سال از زلزله، بتواند گامی در جهت بازیابی هویت فرهنگی و احیای این شهر آسیبدیده بردارد.»
از او میپرسم چرا اولین فصل از برنامه شاهنامهخوانی بم با سرگذشت گشتاسب آغاز شد؟ میگوید: «نکتههای مهم روانشناختی، جذابیت، کلیشهای نبودن و تازه بودن برای ذهن مخاطب از دلایل اصلی برگزارکنندگان و آقای علومی برای انتخاب داستان گشتاسب بود. همچنین این داستان پیشزمینهای برای رخدادهای بعدی بخصوص داستان رزم رستم و اسفندیار و خونخواهیهای بعد از آن است. مثلاً خونخواهی بهمن و جنگ با فرامرز که بیارتباط با داستان شکلگیری ارگ بم نیست. امیدواریم که بتوانیم با مشارکت اعضای این محفل حداقل یک دوره کامل همه بخشهای اساطیری، تاریخی و حماسی شاهنامه را در بم بخوانیم.
رویا رمضانینژاد یکی از اعضای این محفل هم معتقد است: «عصرهای شاهنامه بم فرصتی مغتنم در جهت بازاندیشی و تأمل در باب ارزشهای فرهنگی گذشتگان و پاسداشت شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی است که در کشورمان به عنوان مهد آفرینش این اثر تا حد زیادی از آن غفلت شده است. شاهنامه پر از حکمتهای ناب برای رشد اخلاق فردی و اجتماعی است و مایه مباهات ماست که در چنین محفلی شرکت کنیم و امیدواریم بتوانیم تأثیرگذار هم باشیم.»
مطهره ترکپور به همراه دختر و خواهر و خواهرزادهاش در این برنامه شرکت میکند. به قول خودش هر جلسه پربار و دلنشین شاهنامهخوانی که تمام میشود، برای آغاز جلسه بعدی لحظهشماری میکند: «این برنامه از نظر من یکی از تأثیرگذارترین محافل ادبی است و با فضای گفتوگومحوری که دارد، هنجارها و ارزشهای شخصیتها و داستانهای شاهنامه را استخراج و مخاطب امروزی را از زشتیها و ضد ارزشها آگاه میکند.» عوامل برگزاری این برنامه در کنار تمرکز اصلی روی خوانش و شرح شاهنامه، برگزاری ویژه برنامههایی را هم که موجب نشاط و اشتیاق بیشتر اعضای این محفل میشود در دستور کار دارند. مثلاً اجرای زنده موسیقی اصیل، بازدیدها و اردوهای فرهنگی و نشستهای مشترک با دیگر رویدادهای فرهنگی شهر، برگزاری جشن تولد یا بزرگداشتهای مختصر برای فعالان مردمی بم، نقالی و ارائه مقاله، موجب هرچه جذابتر و لذتبخشتر شدن این رویداد ادبی شده است. به طوری که از آغاز این برنامه تاکنون در هر جلسه پیوسته علاقهمندان بیشتری به آن اضافه شده است.
پس از گذشت 18 سال از زلزله بم و دو سال از شیوع بیماری کرونا، عصرهای شاهنامهخوانی حالا در دل ارگ بم خون تازهای به شاهرگ فرهنگی شهر تزریق کرده است. این روزها باغشهر بم میزبان نوجوانان، جوانان و بزرگسالان زیادی است که پای حکمتهای شاهنامه مینشینند، میآموزند و تلاش میکنند کیفیت زندگی خود و شهرشان را بالاتر ببرند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه