گامی جدید در روابط خارجی
انتشار خبر اقدام و گفتوگو برای توافق همکاری 25 ساله با چین نشان داد که مشکل جامعه ایران فقط در بخش رسمی آن نیست، بلکه بخش مدنی نیز مستعد گرفتار شدن در تور گفتارها و رفتارهای عوامفریبانه است. مخالفان چند دسته بودند. برخی از آنان مدعی شدند در اجرای این برنامه پنهانکاری شده است. غافل از اینکه طبق اصل 77 قانون اساسی: عهدنامهها، مقاوله نامهها، قراردادها و موافقتنامههای بینالمللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد. و طبق اصل 153 نیز: هر گونه قرارداد که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شئون کشور گردد ممنوع است.
بنابراین واضح است که اگر این توافق بخواهد قانونی و معتبر شود، مستلزم عبور از مراجع قانونی دو کشور است و این فرآیندی به نسبت پیچیده است و پنهانکاری در آن بیمعنا است. بهعلاوه توافق براساس پنهانکاری در روابط خارجی برای طرف مقابل اعتبار و ضمانت اجرا ندارد و هیچ کشوری آن را نمیپذیرد.
از سوی دیگر برخی از افراد جزئیاتی را برای این توافق برشمردند که اصولاً وجود خارجی ندارد و نمیتوانست وجود داشته باشد. حکومتی که این حد از جناحبندیهای واضح در آن وجود دارد چگونه میتواند بر چنین مفادی توافق کند؟ و از همه مهمتر دولتی که حداکثر یک سال دیگر بر سریر قدرت است، چرا باید توافقی را امضا کند که برای آن دولت جز نیکنامی چیز دیگری را داشته باشد؟
برخی از مخالفان از روی شیفتگی نسبت به غرب و فراموشی بدعهدیهای آنان، علیه چین موضعگیری میکنند. گویی که هنوز نمیدانند برخلاف بدیهیترین اصول بینالمللی، ترامپ برجام را کنار گذاشته و جهان یک صدا او را محکوم میکند، آنگاه این شیفتگان دو آتشه هنوز گمان میکنند که باید جلوی امریکا زانو زد تا کشور گل و بلبل شود. حتی فراموش کردهاند که 50 هزار مستشار امریکایی که در سال 1357 در ایران بودند و تحت سلطه کاپیتولاسیون امنیت داشتند، نتوانستند خیری به جامعه ایران برسانند. اروپاییان نیز که دو سال است با تمام قدرت رفتار ترامپ را در خروج از برجام محکوم میکنند، هنوز نتوانسته اند به خواسته های منطقی ایران ذیل برجام جامه عمل بپوشانند.
البته این توافق یا هر توافق مشابه دیگری به معنای آن نیست که طرفین متحد استراتژیک میشوند و مثل برادر با یکدیگر رفتار خواهند کرد. چنین نخواهد بود. هر کشور در پی منافع خاص خود است و منافع مشترک را به گونهای تعریف میکند که حداکثر باشد. این نوع توافقها دستها را برای انعقاد توافق با کشورهای دیگر بازتر هم میکند.
آیا اینها به معنای آن است که این توافق بدون نقص و بینیاز از نقد است؟ قطعاً پاسخ منفی است. بویژه در سیاست خارجی کشور باید حداکثر مشارکت کارشناسان فراهم باشد تا کمترین زیانها متوجه مردم شود. از اینرو باید هم کلیت این توافق و هم جزئیات آن مورد بحث و گفتوگوی عمومی قرار گیرد. اکنون میتوان با قاطعیت گفت که ورود ایران به این نوع توافقها میتواند گام رو به جلویی تلقی شود. به طور طبیعی چین از هر جهت میتواند گام اول محسوب شود. هم به لحاظ تواناییهای تکنولوژیک آن و هم تواناییهای مهندسی و مالی آن و بهطور مشخص برای ایران روابط تجاری دو جانبه نیز مهم است. ضمن آنکه چین عضو ثابت شورای امنیت است و اهمیت سیاسی بالایی نیز دارد. با وجود این باید اذعان کرد که این توافق یا موارد مشابه به همان اندازه که واجد منافع مهمی است، میتواند زیانهای پیشبینی نشده نیز داشته باشد، از اینرو لازم است که پیش از هر تصمیم و سیاست دیگر نقد و چکشکاری شود. ولی انتشار شایعات و دروغپردازی و شیفتگی در برابر قدرتهای دیگر هیچکدام نقد نیستند، بلکه نوعی خودکمبینی و نیز کینهورزی نسبت به جامعه و مردم هستند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه