چرا با روش‌های جاری درغلبه بر کرونا موفق نمی‌شویم؟


غلامحسین محمدی
مشاور شهردار تهران
پس از نیمه فروردین ماه شاهد نخستین روزهای کاری در سال 1399 برای بسیاری از اقشار جامعه بودیم. شلوغی نسبی مترو و بزرگراه‌های تهران، در مقایسه با روزهای قبل مجدداً باعث شگفتی برخی تحلیلگران، مردم و رسانه‌ها شد. به تبع آن موجی از انتقادات مجدد روانه مردم و دولت شد. کم کم شنیدن این دو گزاره برایمان تکراری شده است: «مردم چرا رعایت نمی‌کنند؟»؛ «چرا دولت تعطیل نمی‌کند؟»
گویی اگر از بین مردم و دولت اولی به سادگی در خانه بنشیند و دومی کشور را فوراً تعطیل کند، مسأله حل خواهد شد. مسأله اما پیچیده‌تر است. نه فقط برای ما که در همه جای جهان.
کرونا از ما می‌خواهد که برای توقف شیوع بیماری، همه‌چیز را«متوقف» کنیم. توقف همه‌چیز به معنای توقف چرخه‌های اقتصادی نیزهست. چنین توقفی بلافاصله اقشار متعددی را دچار بحران معیشت می‌کند.
بخصوص در ایران که پیشاپیش به دلیل فشار تحریم‌ها و مشکلات ساختاری اقتصاد کشور، از جمله فساد سیستماتیک در بخش‌های مختلف، توان اقتصادی بخش بزرگی از جامعه تا حد زیادی تحلیل رفته است.
برای مقابله با فشار اقتصادی بر مردم، از دولت خواسته می‌شود که به مردم کمک کند. اما واقعیت آن است که دولت حتی در میان مدت توان تأمین معیشت این حجم بزرگ از جامعه را ندارد. نتیجه روشن است: کرونا به توقف گردش در اقتصاد و ایجاد بحران‌های اقتصادی منجر می‌شود. بحران‌های اقتصادی معیشت افراد را دچار مشکل می‌کند و ماندن در خانه برای افراد زیادی ناممکن می‌شود. آنها برای تأمین معیشت از خانه بیرون می‌آیند و کرونا شیوع بیشتری می‌یابد. چرخه تکرار می‌شود. به طور خلاصه کرونا موجب بحران اقتصادی می‌شود و بحران اقتصادی کرونا را گسترش می‌دهد. در نتیجه ما با یک چرخه ایجاد بحران روبه‌رو هستیم که شکستن آن به هیچ‌وجه ساده نیست. از تداوم این چرخه هم صاحبان سرمایه زیان خواهند دید و هم دولت و هم مردم عادی. سرنوشت این سه ،امروز ازهم جدا نیست.  
با وجوداین به نظر می‌رسد دو دسته ساده‌انگارانه با مسأله برخورد می‌کنند:  نخست کسانی که ساده‌انگارانه فکر می‌کنند دولت به تنهایی می‌تواند همه کشور را تعطیل کند، معیشت بخش بزرگی از جامعه را در شرایط تحریم و تعطیلی بخش بزرگی از کسب و کارها تأمین کند و شرایط عبور از بحران را به تنهایی فراهم کنند. به نظر می‌رسد از قضا دولت، تا این لحظه تا حد امکان به میان آمده و تلاش کرده با اختصاص بسته‌های معیشتی، به تعویق انداختن اقساط وام‌ها و درنظر گرفتن تسهیلات برای بنگاه‌های اقتصادی از مشکلات مردم و بنگاه‌ها بکاهد. حد توان اقتصادی دولت کم و بیش همین‌ اندازه است.
 دوم کسانی که فکر می‌کنند اگر مردم  اخلاق خود را تغییر دهند و مسئولیت پذیر باشند و در خانه بنشینند مسأله حل می‌شود. آنها مشکلات مردم را دست کم گرفته‌اند. بخش مهمی از مردم تلاش خود را کرده‌اند. اما بیش از این نمی توانند. وقتی کارفرمایشان از آنها می‌خواهد سر کار حاضر شوند، وقتی پس اندازهای شخصیشان ته کشیده و دیگر نمی‌توانند از پس‌انداز مصرف کنند، مجبور‌ند از خانه بیرون بیایند و ضرورت در خانه ماندن را نقض کنند.   
در چنین شرایطی چه می‌توان کرد؟
به نظر می‌رسد فقط در سایه یک همبستگی و عزم ملی است که ما می‌توانیم از بحران عبور کنیم. اگر در نظر بگیریم که از مجموع حدود 20 میلیون نفر نیروی شاغل کشور، فقط نزدیک به 3 میلیون نفر کارمند دولت‌اند و بقیه یا کارمند بخش خصوصی‌اند(کارخانه‌ها و کارگاه‌ها، کارگران ساختمانی، شرکت‌ها و بانک‌های خصوصی، بنگاه‌های خدماتی و ... ) یا خود، کارفرمای خودشان‌اند(مانند وکلا، پیشه‌وران، رانندگان تاکسی، کشاورزان صاحب زمین و ... ) نقش بخش‌های توانمند‌تر جامعه در مهیا کردن امکان «قرنطینه» و ماندن در خانه بیشتر معلوم می‌شود. به نظر می‌رسد طبقات دارای جامعه ایران - برخلاف پزشکان- تاکنون نقش خود را در این بحران به خوبی ایفا نکرده‌اند. صاحبان حساب‌های بانکی میلیاردی، مالکان خانه‌های متعدد در کلانشهرها، بازاریان و در یک کلام «صاحبان سرمایه» در ایران تاکنون آنگونه که باید به صورت جمعی و رسمی به میان نیامده‌اند و شرایط رفاهی چندانی برای اقشاری که زیر دست آنها کار می‌کنند فراهم نکرده‌اند. آنها حتی اگر فقط به منافع اقتصادی خود فکر کنند، باید برای غلبه هرچه سریع‌تر بر بیماری کرونا هزینه کنند. آنها بی‌تردید می‌توانند به میدان بیایند و در کوتاه مدت برای چند ماه هزینه‌های نیروی کار خود را تقبل کنند تا شرایط اعمال قرنطینه حداکثری فراهم شود و دولت و خیریه‌ها بتواند با آسودگی خیال بیشتری به معیشت بخش‌هایی از جامعه برسند که نیازهای فوری‌تری برای رسیدگی دارند. خانواده‌های بی‌سرپرست و بدسرپرست، کودکان کار، دستفروش‌ها، کارگران فصلی، رانندگان تاکسی و ... از این دست‌اند. بی‌تردید اگر مسأله درآمدهای نیروی کار کشور حل شود، اگر همه مردم ببینند که صاحبان سرمایه، اتاق‌های بازرگانی و صنعت و اصناف و بازارایان و ... درکنار دولت به میدان آمده‌اند و حاضرند از سود خود به طور موقت به نفع منافع عمومی و سود خود در دراز مدت صرف نظر کنند، بی‌تردید افراد بیشتری حاضرند ولو با تحمل سختی و مشقت بیشتری در خانه بمانند، شرایط قرنطینه حداکثری را فراهم کنند و حتی با کمک به خیریه‌ها و همنوعان خود درعبوراز این بحران مشارکت کنند. کسانی که به مصالح دراز مدت کشور فکر می‌کنند می‌دانند انتظاراینکه حاکمیت همه بار مسئولیت را بر دوش بگیرد و با اعمال «قوه قهریه» و اعمال قسمی «دیکتاتوری از بالا» مردم را وادار به خانه‌نشینی کند، به نفع کشور نیست. مردمی که سال هاست برای دموکراسی در کشور مبارزه کرده‌اند، بهتر است این روزها نیز برای حفظ و تداوم دموکراسی بر شکاف میان دولت و ملت غلبه کنند. هر سه ضلع باید به میان بیایند: مردم عادی، صاحبان سرمایه و دولت.   بدون به میان آمدن بخش خصوصی صاحب سرمایه، پذیرش تحمل سختی و مشقت توسط مردم، در نظر گرفتن کمک‌های معیشتی هدفمند برای مردم و آنگاه اقدام قاطع دولت در اعمال قرنطینه حداکثری توان غلبه بر این چرخه بحران را نخواهیم داشت.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7316/1/540141/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها