م. سرشک در تازه‌ترین درسگفتارش از رابطه ادبیات، عرفان و هنر با سیاست گفت

از دیوار توقع شنیدن نداریم


محمدرضا شفیعی کدکنی / نویسنده، پژوهشگر و شاعر: از عارف و زاهد توقع اینکه حتماً باید بیاید وسط میدان و مبارزه کند نمی‌توان داشت. همان‌طور که از یک نقاش و موزیسین و سینماگر و مجسمه‌ساز هنرمند ذاتاً نمی‌توان توقع داشت که حتماً تو باید دارای گرایش سیاسی و مبارزات ایدئولوژیک باشی. ما از کمال‌الملک نقاشی می‌خواهیم البته می‌تواند این نقاشی دارای گرایش‌های اجتماعی باشد و می‌تواند نباشد. شما نمی‌توانید بگویید چون شما عارف شدید باید حتماً فمینیست هم باشید اما مانعی ندارد که کسی بگوید من عارفم و فمینیست هم هستم. مثل این است که بگویی من نقاشم ولی فمینیست نیستم. ملازمه‌ای بین هنرمند بودن با مثلاً فمینیست بودن یا ضد فمینیست بودن وجود ندارد. این‌طوری نگاه نکنید به موضوع.
غرضم این است که اینجا تقابل «عدم و ملکه» است که در منطق می‌گویند. درست مثل دیوار؛ از دیوار ما توقع شنیدن نداریم ولی از این خانم به‌عنوان یک انسان توقع داریم که بشنود. به این می‌گویند تقابل عدم و ملکه. اگر زاهدی مبارز هست مثل ابوذر قربانش می‌رویم و اگر هم مبارز نیست به او به‌عنوان یک مبارز نمره نمی‌دهیم اما به‌عنوان یک عارف به‌عنوان کسی که الهیات را با نگاه هنری و جمال‌شناسانه می‌نگرد به او نمره می‌دهیم و احترام می‌گذاریم. هنر هم چنین است. هنرمند، هنرمند است. این هنرمند می‌تواند طرفدار سرمایه‌داری باشد و می‌تواند طرفدار سوسیالیسم باشد. الزام بر اینکه چون تو هنرمند شدی حتماً باید سوسیالیست باشی یا حتماً باید طرفدار سرمایه‌داری باشی این در واقع نقض غرض مفهوم هنر است. هنر فراتر از این حرف‌هاست... آدم وقتی خودش اجتماعی و دارای گرایش‌های سیاسی می‌شود توقع دارد که همه دارای گرایش‌های سیاسی باشند و عیناً هم گرایش‌های سیاسی او را داشته باشند. اگر کسی گرایش‌های سیاسی مخالف او را داشته باشد گورباباش! نه. اول‌ حرف دموکراسی و آزادی این است که تو می‌خواهی آن‌جوری بمان و من این‌طوری باشم. یادم هست عده‌ای از بچه‌های کانون نویسندگان ایران، زمان شاه رفته بودند خدمت استاد زرین کوب که یک اعلامیه‌ای ما نوشته‌ایم شما امضا کنید. استاد گفته بود من اعلامیه را نمی‌خوانم. شما بگویید که موضوعش چیست؟ گفته بودند راجع به آزادی است. زرین‌کوب گفته بود آیا من این آزادی را دارم که این اعلامیه را امضا بکنم یا نکنم؟ خیلی حرف قشنگی زد. گفت: من این آزادی را دارم که این اعلامیه شما را امضا بکنم یا نکنم. اول کار شما می‌خواهید اولین‌ آزادی مرا از من سلب کنید به این بهانه که شما مدافع آزادی هستید. من نمی‌خواهم این را امضا بکنم. این آزادی را دارم. بنابراین ما نباید از همه افراد توقع داشته باشیم که مثل ما فکر کنند. این توتالیتر بودن است...

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7285/20/536754/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها