بودن یا نبودن در شبه خانواده
دکتر فاطمه قاسم زاده
روانشناس کودک و خانواده
خانواده کوچکترین و مهمترین نهاد اجتماعی است که در تربیت فرزندان نقش مؤثری دارد وبه همین علت در تشکیل این نهاد به مسائل مهمی از جمله ضرورت آموزش خانواده، مسئولیتپذیری والدین، آگاهی از شیوههای فرزندپروری، برخورداری از شرایط اقتصادی لازم برای پایداری خانواده و ضرورتهای دیگر تأکید میشود.
از اینرو میتوان گفت یکی از دلایل مهم منع کودک همسری، همین شرایط لازم برای تشکیل خانواده است که بسیار فراتر و مهمتر از رفع نیازهای جنسی افراد است.
متأسفانه همیشه به دلایل مختلف شرایط لازم برای تشکیل خانواده به مفهوم درست آن فراهم نمیشود یا خانواده به دلایل مختلف دچار آسیبهای متعدد میشود و نمیتواند وظایف خود نسبت به فرزندان را بدرستی انجام دهد. درچنین شرایطی خانواده به جای آنکه محیطی امن و سالم برای رشد وپرورش کودکان باشد، نه تنها از انجام وظایف خود نسبت به آنان باز میماند بلکه فراتر از آن، در اشکال مختلف به آزار کودکان میپردازد و محیط خانواده را برای آنان ناامن وآسیبرسان میسازد.
متأسفانه در جامعه ما آمار آزار کودکان در خانواده، به دلایل گوناگون روبه افزایش است. براساس آمار اورژانس اجتماعی کشور، بیشترین آزار و خشونت در خانوادهها نسبت به کودکان و پس از آن در مورد زنان صورت میگیرد. کودک آزاری در همه اشکال خود بویژه زمانی که از طرف خانواده انجام میشود، آسیبهای جسمی وروانی بسیاری برای کودکان به همراه دارد. به همین علت، هم در قانون حمایت از کودکان و نوجوانان وهم در مواد ۱۹، ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۳۵و۳۶ پیماننامه حقوق کودک که جمهوری اسلامی ایران آن را پذیرفته است، همه اشکال کودک آزاری در مورد کودکان منع شده است.
با توجه به این تأکیدات در مورد منع کودک آزاری، اگر در خانوادهای کودکان مورد آزار قرار بگیرند، مداخله دولت از طریق ساختارهای مرتبط ضرورت دارد. براساس مواد ۲۴ و۲۵ پیماننامه حقوق کودک دولتها موظف هستند برای جلوگیری از کودک آزاری در خانواده، اقدامات لازم را انجام دهند اما اگر خانواده به دلایل مختلف به آزار کودکان بپردازد و از نگهداری آنان ناتوان باشد دولت موظف است امکان نگهداری و مراقبت لازم از این کودکان را در مراکز نگهداری خاص خود فراهم سازد.
واقعیت این است که خانواده بهترین مکان برای زندگی کودکان است اما اگر امکان زندگی سالم در آن به دلایل مختلف وجود نداشته باشد وکودکان مورد آزار قرار گیرند، ضروری است این کودکان از حمایت نهادهای دولتی مرتبط برخوردار شوند.
متأسفانه مراکز نگهداری این کودکان نیز به دلایل مختلف، با مشکلات بسیاری روبهروست. مراکز نگهداری کودکان بیسرپرست یا بد سرپرست سازمان بهزیستی، از برخی امکانات بر خوردار است. معمولاً از نظر محل زندگی، تغذیه، بهداشت ودرمان و رفتن به مدرسه باتوجه به امکانات دولتی و کمکهای مردمی، این مراکز کمتر با مشکل روبهرو هستند اما در مورد رفتار و شیوههای آموزشی و تربیتی حاکم براین مراکز، مشکلات زیادی وجود دارد که متأسفانه با آنکه سالهای بسیاری از ایجاد این مراکز میگذرد، هنوز برطرف نشده است به همین علت بارها دیده شده کودکان باوجود آزارهایی که در خانواده تحمل میکنند، تمایلی به زندگی در این مراکز ندارند.
آنچه که زندگی در این مراکز را برای کودکان تحملناپذیر میسازد کمبود شادی، محبت، احساس ارزشمندی، اعتماد و احترام است.
پژوهشهای انجام شده در مورد کودکانی که در این مراکز زندگی میکنند نه تنها در ایران بلکه در سایر کشورها هم نشان میدهد که این کودکان از نظر رشد هیجانی و اجتماعی با مشکلاتی روبهرو میشوند که ناشی از نحوه زندگی در این مراکز است.
یونیسف در ارتباط با زندگی کودکان در خانوادههای بیسرپرست یا بد سرپرست یا در مراکز نگهداری سازمانهای دولتی مانند بهزیستی، راهکار سومی را ارائه میدهد و آن زندگی کودک با خویشاوندان مطمئن و مناسب مانند پدربزرگ و مادربزرگ، عمه، خاله، عمو، دایی و... البته با حضور سازمان بهزیستی از طریق مددکار اجتماعی است.
این روش نه مشکلات بهزیستی را دارد و نه کودک را مجبور به زندگی در خانوادهای میکند که او را مورد آزار قرار میدهد یا از داشتن سرپرست محروم است.
زندگی با افراد مناسب فامیل کودک را از زندگی در «خانواده» حتی اگر خانواده خود نباشد، محروم نمیسازد زندگی در خانواده یکی از آرزوهای کودکان است علاوه بر زندگی کودک با خانوادههای فامیل روشهای دیگری نیز برای کمک به این کودکان وجود دارد و آن سپردن آنان به خانوادههایی است که نسبت فامیلی با کودک ندارند اما بهصورت قانونی میتوانند سرپرستی این کودکان را با نظارت سازمان بهزیستی برعهده گیرند.
اینها روشهایی است که بعد از پیش آمدن مشکل بیسرپرستی یا بدسرپرستی برای کودکان میتوان به کار برد اما آنچه مهم است انجام اقداماتی در حوزه پیشگیری است.
مهمترین راهکارها در حوزه پیشگیری را میتوان در دو زمینه اقتصادی و فرهنگی به شرح زیر انجام داد:
- اجرای برنامههای کاهش فقر برای خانوادههای فقیر و محروم
- استفاده از مشاورههای پیش از ازدواج برای تحکیم بنیاد خانواده
- آموزش روشهای فرزندپروری مطلوب به والدین برای افزایش مسئولیتپذیری آنان
- آموزش حقوق کودک به والدین برای آشنایی به وظایف خود در برابر فرزندان.
واقعیت این است که پدر و مادر خوب بودن آموختنی است و اگر ما امکان آموزش مناسب را برای والدین فراهم نسازیم با افزایش بیشتر کودکآزاری در خانوادهها روبهرو خواهیم بود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه