استیضاحی که زوال سیاسی امریکا را رقم زد


علی بیگدلی
کارشناس مسائل امریکا
به‌طور معمول استیضاح‌ها در تاریخ امریکا که استیضاح «دونالد ترامپ» چهارمین آنها بود، بیشتر بار سیاسی دارند تا حقوقی. این استیضاح نیز از این قاعده مستثنی نبود. اما آنچه از این رویداد و حواشی آن برای جهان به جا ماند، برملا شدن زوال سیاسی امریکاست.
از روز نخست آغاز تحقیقات درباره استیضاح رئیس‎جمهوری امریکا مشخص بود این استیضاح منجر به برکناری «ترامپ» نمی‎شود. همان‎طور که تا پیش از این هیچ‎کدام از پرونده‎های استیضاح قبلی در تاریخ امریکا منجر به چنین نتیجه‎ای نشده‎ بود. بنابراین برخلاف آنچه دموکرات‌ها انتظار داشتند استیضاح نه تنها نتوانست به نتیجه مطلوب آنان منجر شود، که باعث افزایش نسبی محبوبیت آقای ترامپ شد. زیرا جمهوریخواهان به طور معمول و ثابت، آرایی حدود 35 تا 40 درصد از مجموع آرای به صندوق انداخته شده را به‌دست می‎آورند که اکثریت آن را سفیدپوستان سنتی تشکیل می‎دهند که خاستگاه آنان بیشتر در ایالات شمال شرقی امریکا است. این سفیدپوستان که اغلب بسیار ثروتمند و از نظر مذهبی بسیار متعصب هستند، با لابی یهودی ارتباط نزدیکی دارند و بنابراین بسیاری از سخنان و اقدامات افراطی ترامپ را نه تنها نفی نمی‎کنند که آنها را یک نوع سربلندی و افتخار برای هر رئیس‎جمهوری از جمله ترامپ قلمداد می‎کنند. بنابراین نمی‎توان انتظار داشت، آرای انتخاباتی رئیس‎جمهوری کنونی امریکا در انتخابات 2020 ریزش کند. حتی چه بسا با توجه به رفتارهای ناپسندی که بین ترامپ و نانسی پلوسی به طور متقابل به وجود آمد، افزایش هم پیدا کند و باعث توجه شمار بیشتری از آنان به رئیس‎جمهوری کنونی امریکا شود. بویژه که سفیدپوست‎های متعصب امریکا ارزشی برای رنگین پوست‎ها و مهاجران قائل نیستند و به افرادی مثل نانسی پلوسی که اصالتی ایتالیایی دارد، به چشم یک بیگانه نگاه می‌کنند.
در این بین رویداد برخورد دو مقام عالیرتبه امریکایی، رویدادی است که نباید در وقایع مربوط به استیضاح دونالد ترامپ از نظر دور بماند. این رویداد، نشاندهنده عمق یک نوع زوال سیاسی در جامعه امریکا است. البته پیش از این نیز نمادهایی از زوال سیاسی امریکا مشاهده می‎شد اما این نمادها در این دوره بیشتر نمایان است. برخورد ترامپ و پلوسی ضربه شدیدی به پرستیژ امریکایی زد و ارزش‎هایی که ترامپ بر آنها اصرار دارد را زیر پا گذاشت. این کاهش پرستیژ اجتماعی و رقم خوردن زوال سیاسی امریکا، این کشور را به سمت یک نوع فنای اخلاقی می‌برد و باعث می‎شود، جامعه امریکا که یک جامعه دو حزبی است، به سمت یک دوقطبی کامل حرکت کند. چون دو حزبی بودن، لزوماً به معنای دوقطبی بودن نیست. شاید طیفی از مردم امریکا و بویژه جمهوریخواهان به زوال حیثیتی خود باور نداشته باشند. اما در بین دموکرات‎ها این فکر کاملاً وجود دارد و باعث نوعی سرخوردگی بین آنها شده ‎است. البته زوال سیاسی امریکا مسأله‎ای نیست که فقط برای جمهوریخواهان و دموکرات‎ها اهمیت داشته باشد. در واقع باید لایه سوم این نگرش را، در لایه‎های بیرون از امریکا جست‎و‎جو کرد. زوال سیاسی و اخلاقی امریکا چه برای متحدان آن، چه برای رقبایش و چه برای دشمنان این کشور مهم است. همه این کشورها از ژاپن و متحدان خاورمیانه‎ای امریکا گرفته تا روسیه به‌عنوان رقیب قدرتمند آن و کره شمالی که دشمنی چند دهه‎ای بین آن و امریکا جاری است، امریکای جدید را امریکایی می‎بینند که دیگر عملاً حیثیت و جبروت دهه‌های 60 و 70 را ندارد و در مسیر سقوط و زوال اخلاقی قرار گرفته ‎است.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7274/1/535398/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها