سرنوشت مرد بازنشسته در گرو نظر پزشکی قانونی
گروه حوادث/ تصمیم گیری درباره سرنوشت مرد میانسالی که متهم است به خاطر باز گذاشتن آب داغ در حمام باعث مرگ همسر بیمارش شده به اعلام نظر کارشناسان پزشکی قانونی گره خورده است.
به گزارش «ایران»، روز دهم دی سال ۹۵ مردی ۶۰ ساله به نام عطا با پلیس تماس گرفت و از مرگ همسر 55ساله اش به نام جمیله در خانه اش در شهرری خبر داد. وقتی مأموران پلیس وارد خانه این زوج شدند جسد جمیله را در حالی مشاهده کردند که بدنش سوخته و تاول زده بود. با اعلام موضوع به بازپرس جنایی جسد به پزشکی قانونی فرستاده شد . مردمیانسال در تشریح ماجرا به پلیس گفت: همسرم پیوند کلیه کرده بود اما حال خوبی نداشت. چون مدتی قبل تصادف کرده و پایش شکسته بود نمی توانست راه برود. یک روز من او را به حمام بردم و شیر آب داغ را باز گذاشتم تا شاید درد پایش بهتر شود .اما 10 دقیقه بعد صدای فریادهای همسرم را شنیدم با عجله به حمام رفتم و دیدم داخل وان افتاده و سوخته است. خواستم او را به بیمارستان برسانم ولی قبول نکرد. خودش در خانه به سوختگی ها پماد می زد تا اینکه روز حادثه که سر کار بودم پسرم تماس گرفت و گفت حال مادرش بد شده است. وقتی به خانه رسیدم همسرم جان سپرده بود.
این اظهارات درحالی بود که پزشکی قانونی علت فوت زن میانسال را سوختگی درجه 3 و ضربه به سرش اعلام کرد. بنابراین عطا بازداشت شد و پس از صدور کیفرخواست پرونده اش به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در نخستین جلسه محاکمه که در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد نماینده دادستان به جرم قتل عمدی برای عطا اشد مجازات خواست. سپس متهم به دفاع پرداخت و گفت: جمیله همسر دوم من بود. ما 29 سال با هم زندگی خوبی داشتیم اما سال ها صاحب فرزند نمی شدیم. تا اینکه با نذر و نیاز و کمک پزشکان صاحب پسری شدیم که حالا 12سال دارد.رضا همه زندگی من و همسرم بود. البته جمیله هم از همسر اولش چند ۴فرزند دارد . من بازنشسته بودم اما حقوقم کفاف مخارج زندگی را نمی داد. به همین خاطر از صبح تا شب کنار خیابان با ترازوی وزن کشی کار می کردم. پسرم می گفت باید به مدرسه غیرانتفاعی بروم، من هم چون عاشق پسرم بودم به خواسته هایش نه نمی گفتم اما خیلی به سختی کار می کردم و فشار زیادی بردوشم بود. مجبور بودم تا نیمه شب در حوالی حرم شاه عبدالعظیم کار کنم تا هزینه های مدرسه غیرانتفاعی پسرم را بپردازم. ولی از این وضعیت شکایتی نداشتم. تنها مشکلم با همسرم این بود که همیشه بدون اجازه از جیبم پول برمی داشت. البته از مدتی قبل هم به من مشکوک شده بود و مدام دعوا می کردیم. تا اینکه یک روز 800 هزار تومان که پول شهریه پسرم بود را بی اجازه برداشت به او اعتراض کردم .
عطا ادامه داد: مدتی بود به جمیله مشکوک شده بودم چون برادرش معتاد بود فکر می کردم او را هم معتاد کرده و به همین خاطر هم پول های مرا مخفیانه بر می دارد. اما وقتی به او گفتم عصبانی شد. دعوایمان شد و من لگدی به پایش زدم از آنجا که پایش در تصادف شکسته بود و مدتی قبل هم پیوند کلیه شده بود خیلی اذیت شد و بی تابی کرد، دلم برایش سوخت. به همین خاطر او را به داخل حمام بردم و داخل وان گذاشتم. همان موقع آبگرمکن را روشن کردم. فکر می کردم آب داغ باعث بهبود دردش می شود اما دچار سوختگی شد و چند روز بعد هم جان باخت. باور کنید من قصد کشتن همسرم را نداشتم و مرگ او یک اتفاق بود. در مدتی که در زندان هستم پسرم را به خواهرم سپرده بودم تا از او مراقبت کند اما خواهرم او را به بهزیستی سپرد. من یک خانه دارم که می توانم آن را به جای دیه به فرزندان همسرم بدهم. حتی اگر آنها تقاضای قصاص داشته باشند حاضرم اعدام شوم ولی از قضات دادگاه تقاضا دارم اجازه دهند یک روز دیگر کنار پسرم باشم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و عطا را برای بررسی سلامت روان به پزشکی قانونی معرفی کردند. همچنین قرار شد قیمی برای پسر 12ساله قربانی تعیین شود و خواسته اش را درباره مرگ مادرش پیگیری کنند. با اظهارنظر کمیسیون پزشکی قانونی و تعیین قیم برای فرزند متهم و مقتول، قضات برای عطا حکم صادر خواهند کرد.
هشدار پلیس:
توزیع مواد مخدر با ناخالصی های مرگبار
گروه حوادث/ این روزها با توجه به شیوع بیماری کرونا و تبعات آن در کشور قاچاقچیان مواد مخدر با افزودن ناخالصی های زیان بار به مواد مخدر سلامت مصرف کنندگان را به خطر انداخته اند. به همین منظور رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا دراین باره هشدار داد.سردار محمد مسعود زاهدیان دراین باره به ایرنا گفت: شیوع کرونا باعث شده قیمت موادمخدرافزایش یابد. همچنین محدودیت ترددها در شهر و برخوردهای پلیس، سبب شده تا فروشندگان موادمخدر برای فروش مواد، ناخالصیهایی را به آن اضافه کرده که بسیار خطرناک بوده و سلامت مصرفکنندگان را به خطر میاندازد.وی ادامه داد: قیمت مواد مخدر به خاطر سخت گیری های رفت و آمد بین شهرها و کنترل بیشتر پلیس گران شده و انتقال مواد مخدر به نقاط مختلف کشور را سختتر کرده است. کشفیات مواد مخدر نیز از ابتدای امسال تاکنون نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۵۰ درصد بیشتر شده است چرا که برخورد پلیس و محدودیت در ترددها سبب شده تا مواد مخدر به دست توزیع کنندگان نرسد.
وی ادامه داد: فروشندگان برای حفظ بازار خود قیمت مواد مخدر را به گونه ای نگه داشته اند تا مصرف کنندگان، مواد مخدر مورد نیاز خود را تأمین کنند براین اساس از ناخالصی هایی در تولید مواد مخدر استفاده می کنند که برای سلامت افراد بسیار خطرناک است. زاهدیان اضافه کرد: بهترین راه این است که مصرف کنندگان مواد مخدر در شرایط فعلی به مراکز درمانی مراجعه کرده و با استفاده از درمان، اعتیاد خود را کنار گذاشته تا سلامتی خود را حفظ کنند.
۹۰ نفر قربانی الکل در فارس
گروه حوادث / مصرف الکل های تقلبی در کشور با وجود هشدارهای جدی همچنان قربانی می گیرد و هر روز شمار قربانیان
و مسمومان الکل های تقلبی و متانول در حال افزایش است و حالا خبرها حاکی از آن است که در استان فارس تا صبح دوشنبه ۱۸ فروردین ۹۰ نفر جانشان را از دست داده اند.محمدجواد مرادیان رئیس اورژانس استان فارس در این باره به ایسنا گفت: آمار مسمومیت با الکل صنعتی در این استان در حال افزایش است و تا صبح دوشنبه ۱۸ فروردین، ۷۱۸ نفر به علت مسمومیت با الکل صنعتی به مراکز درمانی استان مراجعه کردهاند که از این تعداد ۶۲۸ نفر بستری هستند.
جنایت به خاطر سوء ظن به همسر
گروه حوادث/ زن جوان که به شوهرش سوء ظن داشت در جریان یک درگیری به دست او کشته شد.
به گزارش خبرنگار«ایران»، سومین روز فروردین امسال به دنبال تماس با مرکز فوریت های 110 مأموران گشت کلانتری ساوجبلاغ در جریان درگیری خونینی در یک خانه قرار گرفتند بلافاصله مأموران در محل حادثه حضور یافتند و با جسد خونین زن جوانی که دراثراصابت چاقو جان باخته و دراتاق پذیرایی افتاده بود روبه رو شدند. به دستور بازپرس کشیک قتل جسد زن جوان به پزشکی قانونی انتقال یافت. در نخستین تحقیقات مأموران پلیس دریافتند عامل قتل شوهر این زن است طولی نکشید که به دنبال اعتراف نعیم 34ساله، او بازداشت شد. در تحقیقات بعدی وبازجویی از متهم مشخص شد مقتول به خاطر سوء ظنی که به شوهرش داشته با او درگیر شده و به قتل رسیده است. متهم در اظهاراتش مدعی شد: من کارگر ساختمان هستم همسرم بی دلیل به من سوءظن داشت وروز حادثه آنقدر سراین موضوع با من بحث کرد که عصبانی شدم وبا چاقو ضربه ای به او زدم اصلاً قصد کشتن او را نداشتم فقط می خواستم اورا بترسانم تا دیگر این بحث را رها کنداما نمی دانم چرا کشته شد. من به شدت از این اتفاقی که رخ داده است پشیمان هستم وخودم را مستحق مرگ می دانم. پس از اعتراف های نعیم به قتلی که مرتکب شده بود او به اتهام قتل عمد بازداشت شد وپرونده وی برای رسیدگی بیشتر دراختیار مراجع قضایی قرار گرفت.
زندان مجازات خواستگار خشن
گروه حوادث- مرجان همایونی/ زن جوان که از سوی خواستگار سابقش تا پای مرگ پیش رفته بود، وقتی از حکم مجازات متهم باخبر شد به آن اعتراض کرد.
این زن جوان که با اطلاع از صدور حکم خفیف برای متهم ابراز تعجب کرده بود به خبرنگار «ایران» گفت: من 15 سال قبل با مرد میانسالی که ۱۲ سال از خودم بزرگتر بود ازدواج کردم. اما این زندگی ۶ ماه بیشتر طول نکشید و به خاطر اخلاق بد همسرم از او جدا شدم. به خانه پدری ام آمدم و ۱۲ سال آنجا زندگی کردم. در این مدت به عنوان منشی کار می کردم و خرج خودم را تأمین می کردم اما بعد از مدتی توانستم خانه ای برای خودم بگیرم.
مریم گفت: دی سال ۹۴ به خانه برادرم رفته بودم که زمان برگشت، مرد جوانی مرا به عنوان مسافر سوار کرد. در راه سر صحبت را باز کرد و از علاقه اش به من گفت. فهمیدم مسافرکش نیست بلکه از مدتی قبل مرا زیر نظر داشته است. او درنهایت شماره تلفن همراهش را به من داد و گفت قصد ازدواج دارد. مدتی با سیروس در ارتباط بودم اما بعد از مدتی متوجه شدم تصمیمش ازدواج نیست و به پول و درآمد من چشم دارد به همین خاطر رابطه ام را قطع کردم، اما سیروس همچنان خواهان این رابطه بود . گه گاهی او را می دیدم تا اینکه برای عروسی خواهرم مجبور شدم از او مقداری پول قرض بگیرم و به او گفتم که این پول را پس می دهم . اما ای کاش زنگ نزده بودم از همان موقع تهدیدات سیروس شروع شد. می گفت اگر با من نباشی ماجرا را به برادرت می گویم. درگیری ها و تهدیدها ادامه داشت تا اینکه یک هفته بعد دوست سیروس با من تماس گرفت و گفت او می خواهد خودکشی کند. بعد راضی ام کرد تا به دیدار سیروس بروم، وقتی سوار خودرواش شدم مرا به بیابان های اطراف آزادگان برد. ترسیده بودم با فریاد های من خودرو را نگه داشت می خواستم فرار کنم که اسپری به صورتم پاشید. با این حال شروع به دویدن کردم از دور مردی را دیدم و کمک خواستم اما سیروس از پشت مرا گرفت و با چاقو زد آن قدر که بیهوش شدم و او هم سوار خودرواش شد و از محل فرار کرد.
مریم ادامه داد: مرا به بیمارستان بردند مدتی در آنجا بستری بودم. یک کلیه ام را از دست دادم بخشی از صورتم فلج شده و آسیب شدیدی دیده ام که تا آخر عمر با من است. او می خواست مرا بکشد. اگر آن روز آن کارگر افغانستانی من را نمی دید و به کمکم نمی آمد الان زنده نبودم. با شکایت من سه ماه بعد سیروس بازداشت شد. در مدتی که فراری بود خانواده اش چندین بار به سراغم آمدند تا رضایت بگیرند اما رضایت ندادم. دادسرای جنایی تهران برای سیروس اتهام آدم ربایی، شروع به قتل و ضرب و جرح گرفت. اما دادگاه کیفری تمام اتهامات را رد کرد و تنها به خاطر ضرب و جرح او را به ۵ سال حبس و پرداخت دیه محکوم کرد. در حالی که مجازات آدم ربایی و شروع به قتل به ترتیب ۱۵ و ۱۰ سال حبس است . من چندین بار به این حکم اعتراض کردم اما بی فایده بود. الان پرونده ام برای اجرای حکم به دادسرا آمده است ولی من باز هم به حکم اعتراض زده ام.