ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بحثی در نگرش موجود فلسفه
فایزه مشایخی
خبرنگار
انتشارات علمی چاپ سوم «درآمدی تازه بر فلسفه زبان» اثر ویلیام ج.لایکان با ترجمه کورش صفوی را بتازگی روانه بازار کرده است. این کتاب «درآمدی تازه بر فلسفه زبان» یکی از پرمخاطبترین نوشتههایی است که تاکنون در حوزه فلسفه زبان و برای دانشجویان رشتههای فلسفه و زبانشناسی تدوین شده است.لایکان در کتابش به مهمترین آرای فیلسوفانی اشاره میکند که در شکلگیری آنچه امروزه «نگرش موجود» در فلسفه زبان نامیده میشود، نقش داشتهاند. او پس از معرفی هر نظریه به طرح ایرادهایی میپردازد که بر این نگرشهای رایج واردند و سعی دارد با نگاهی بیطرفانه به ارائه گزارشی جامع از شکلبندی امروزی مطالعه زبان از منظر فلسفه بسنده کند. صفوی زبانشناس، مترجم و نایبرئیس انجمن زبانشناسی ایران و استاد دانشگاه علامه طباطبایی است. پژوهشهای او در زمینه معناشناسی، نشانهشناسی، رابطه زبانشناسی و ادبیات و تاریخ زبانشناسی است. آشنایی با تاریخ زبانشناسی، معنیشناسی کاربردی، هفت گفتار درباره ترجمه از جمله تألیفهای کوروش صفوی و زبان و اندیشه نوام چامسکی، بوطیقای ساختگرای کالر و سه رساله درباره حافظ، اثر بورگل از جمله ترجمه اوست.
درآمدی تازه بر فلسفه زبان
نویسنده: ویلیام ج.لایکان
مترجم: کوروش صفوی
ناشر:علمی
چاپ سوم: 1398
واقعگرایی علمی و مخالفانش
سایر محمدی
خبرنگار
یاسمن هوشیار مخالفت با واقعگرایی علمی را که از سه جنبه صورت میگیرد یعنی جنبه هستی شناسی، معرفت شناسی و معناشناسی مورد کنکاش و بررسی قرار میدهد. وی کتاب «واقعگرایی در علم» را در دو بخش تألیف و تنظیم کرده است: بخش تاریخی و بخش فلسفی.
بخش تاریخی شامل سه فصل است که به بررسی برخی شواهد تاریخی مهم و مورد استناد ضد واقعگرایان پرداخته است. در هر فصل به یک نظریه از مهمترین و موفقترین نظریهها توجه میشود که با وجود موفقیتهای چشمگیرشان سرانجام حکم به نادرستی آنها داده شد و از صحنه رقابت علمی کنار گذاشته شدند.
بخش دوم یعنی بخش فلسفی از پنج فصل تشکیل شده است. اولین فصل مربوط به بخش فلسفی به سابقه تاریخی بحث واقعگرایی و ضد واقعگرایی و ریشههای فلسفی آن تا ابتدای قرن بیستم توجه شده است. این فصل نگاهی کلی به مؤلفههای هر یک از دو رویکرد و پیشینه تاریخی این مؤلفهها دارد. پس از جمعبندی این مؤلفهها رد پای آنها را در آرای فیلسوفان علم نیمه دوم قرن نوزدهم که فلسفه علم بهعنوان یک رشته علمی مستقل شروع به فعالیت کرد، نشان میدهد.
واقعگرایی در علم
(تحقیقی درشأن معرفتی نظریههای علمی)
نویسنده: یاسمن هوشیار
چاپ اول 1398
ناشر:نشر نی
خبرنگار
یاسمن هوشیار مخالفت با واقعگرایی علمی را که از سه جنبه صورت میگیرد یعنی جنبه هستی شناسی، معرفت شناسی و معناشناسی مورد کنکاش و بررسی قرار میدهد. وی کتاب «واقعگرایی در علم» را در دو بخش تألیف و تنظیم کرده است: بخش تاریخی و بخش فلسفی.
بخش تاریخی شامل سه فصل است که به بررسی برخی شواهد تاریخی مهم و مورد استناد ضد واقعگرایان پرداخته است. در هر فصل به یک نظریه از مهمترین و موفقترین نظریهها توجه میشود که با وجود موفقیتهای چشمگیرشان سرانجام حکم به نادرستی آنها داده شد و از صحنه رقابت علمی کنار گذاشته شدند.
بخش دوم یعنی بخش فلسفی از پنج فصل تشکیل شده است. اولین فصل مربوط به بخش فلسفی به سابقه تاریخی بحث واقعگرایی و ضد واقعگرایی و ریشههای فلسفی آن تا ابتدای قرن بیستم توجه شده است. این فصل نگاهی کلی به مؤلفههای هر یک از دو رویکرد و پیشینه تاریخی این مؤلفهها دارد. پس از جمعبندی این مؤلفهها رد پای آنها را در آرای فیلسوفان علم نیمه دوم قرن نوزدهم که فلسفه علم بهعنوان یک رشته علمی مستقل شروع به فعالیت کرد، نشان میدهد.
واقعگرایی در علم
(تحقیقی درشأن معرفتی نظریههای علمی)
نویسنده: یاسمن هوشیار
چاپ اول 1398
ناشر:نشر نی
جشنواره تئاتر اکبر رادی دومین روز خود را پشت سر میگذارد
صدا و صحنههایی سرشار از رادی
«ایران»: دومین دوره از جشنواره تئاتر اکبر رادی که پیشتر قرار بود ۲۵ دی ماه برگزار شود و بهدلیل رخدادن اتفاقات تلخ برگزاریاش به زمان دیگری موکول شده بود بالاخره از دیروز کار خود را آغاز کرد. این جشنواره چهار روزه به دبیری بهزاد صدیقی و با همکاری اداره کل هنرهای نمایشی و مشارکت شورای اسلامی شهر تهران و معاونت فرهنگی اجتماعی شهرداری تهران و با حمایت فرهنگسرای سرو، اداره کل هنرهای نمایشی رادیو (رادیو نمایش) برگزار میشود و در اولین قدم با اعلام شورای شهر قرار شد یکی از خیابانهای اطراف خانه هنرمندان ایران بهنام اکبر رادی نامگذاری شود که این مسأله در نشست خبری این جشنواره اعلام شد. این دوره از جشنواره در چهار بخش
برگزار میشود.
در بخش صحنهای که البته بهصورت غیر رقابتی برگزار میشود از ۵ نمایشنامهنویس و کارگردان دعوت شده تا ۳ اثر را روی صحنه ببرند. در بخشی دیگر، بخش رادیو رادی به دبیری ایوب آقاخانی برای اولین بار در این دوره تجربه خواهد شد که شامل دو بخش رادیو تئاتر و نمایشهای رادی است. به گفته صدیقی دبیر این جشنواره حضور نمایشنامهنویسان مطرح و شناخته شده یکی از دغدغههای اصلی این جشنواره بوده و به همین دلیل هم برخی از نویسندگانی که ۲ اثرشان چاپ یا اجرا شده بود، در این بخش شرکت کردند و تازهترین اثر خود را برای جشنواره آوردند. برگزیدگان این دوره از جشنواره در روز اختتامیه معرفی خواهند شد و هر بخش یک برگزیده دارد که شامل نشان و مدال اکبر رادی خواهد بود. دبیر جشنواره در نشست خبری اعلام کرده بود که مشکلات اقتصادی، گریبان این جشنواره را هم گرفته و بهدلیل کمبود بودجه این جشنواره، قید اهدای جوایز نقدی به برگزیدگان خود را زده است.
از آنجا که در بخش نمایشنامهنویسی طرح نویی وجود نداشت و تمامی آثار رادی به شکلهای مختلف نمایشنامه خوانی شده بود در این دوره طرح تازهای اندیشیده شده و قرار است بخش رادیو رادی که در سطرهای بالا به آن اشاره شد برگزار شود. در بخش نمایشنامهنویسی هم ۵۳ اثر از ۱۴ شهرستان شرکت کردهاند که ۲۸ مرد و ۷ زن که ۱۸ نفر با دو اثر و ۱۷ نفر با یک اثر حضور دارند؛ در نهایت ۳ نمایشنامه به مرحله نهایی میرسند. آنطور که دبیر بخش رادیو رادی و همایش رادیشناسی میگوید در بخش رادیو رادی ۷ چکیده مقاله پذیرفته شده و قرار است این مقالهها بهصورت کامل ارائه شود تا در نهایت ۳ اثر برای ارائه در همایش رادی شناسی انتخاب خواهند شد و در پایان این مقالات در کتاب رادی شناسی منتشر خواهند شد که هدف از برگزاری این بخش احیای سرمایه ملی و اجتماعی است. در بخش مونولوگ که بهصورت غیررقابتی برگزار میشود ۳ اثر در عمارت نوفل لوشاتو اجرا و به گفته برگزارکنندگان جشنواره قرار است فضای لازم برای اجرای عمومی این ۳ اثر در نظر گرفته شود. سه کتاب که حاصل مکتوب این دوره از جشنواره خواهد بود توسط دو انتشارات قطره و نویا منتشر شده و کتابی دیگر هم توسط نشر خاموش منتشر خواهد کرد. یکی دیگر از اتفاقات مثبتی که قرار است بالاخره بعد از سه سال جامه عمل به خود بپوشاند تأسیس خانه موزه اکبر رادی است که طبق قولهای داده شده این اتفاق قرار است ابتدای سال آینده عملی شود.
برنامهها
دیروز نمایش «محاق» به کارگردانی رضا داداشی از قزوین اجرا شد و امروز نمایش «شب به خیر جناب کنت» بهکارگردانی مرتضی صادقیان از آمل و فردا نمایش «آهسته با گل سرخ» به کارگردانی شیرین سپه راد از تهران اجرا خواهند شد. در بخش صحنهای (مونولوگ) هم، دومین جشنواره تئاتر اکبر رادی میزبان سه اثر به اسامی «صدای غمگین یک پرنده» نوشته محمد چرمشیر و کارگردانی عباس غفاری، «گلهای پژمرده» نوشته مهدی میرباقری و کارگردانی فریدون محرابی و «رود رادی» نوشته و کار ابراهیم پشتکوهی در عمارت نوفل لوشاتو روی صحنه میروند. در بخش همایش و مقالات رادیشناسی هم دیروز در تالار مشاهیر تئاتر ایران مجموعه تئاتر شهر آغاز شد. بررسی انتقادی نمایشنامههای اکبر رادی با رویکرد تقلیل پدیدارشناسانه، جامعه و جامعهپذیری در جهان نمایشی اکبر رادی عناوین مقالات و سخنرانیهای ارائه شده در همایش بودند که در نهایت این همایش با اعلام جمعبندی و نتیجهگیری مدیر و اعضای گروه داوری خاتمه پیدا کرد. گفتنی است آیین پایانی جشنواره هم از ساعت 18 روز شنبه سوم اسفند ماه در تالار ناظرزاده تماشاخانه ایرانشهر برگزار میشود.
آغاز جشنواره بینالمللی فیلم «برلین 2020» با تازهنفسها
یک سال سالینجری در سینما
وصال روحانی
خبرنگار
هفتادمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم برلین در حالی از امشب آغاز میشود که فیلمهایی با مضامین تیره و تار و مفاهیم سیاسی بر سایر آثار پرشمار این جشنواره سایه انداختهاند. بسیاری از نگاهها به زوج جدید کاری کارلو چاتریان و مارییت ریسنبیک است که جانشین دیتر کاسلیک مدیر توانمند قبلی این جشنواره شدهاند که از 2001 تا 2019 بر این جشنواره که همراه با کن و ونیز یکی از سهجشنواره اول سینمای جهان به حساب میآید حکومت میکرد. ریسنبیک که هلندی است، همچون چاتریان ایتالیایی مدعی شده که کارشناسان جشنواره ماهها با بررسی 6800 فیلم متقاضی شرکت در برلیناله در نهایت حدود 450 فیلم را برای بخشهای مختلف جشنواره برگزیدهاند و از جمع آنها 18 فیلم در بخش مسابقه بهدنبال جایزه نخست موسوم به خرس طلایی هستند. در شب پایانی جشنواره که یکشنبه شب 11 اسفند خواهد بود مشخص خواهد شد هیأت داوران هفت نفره جشنواره به ریاست جرهمی آیرونز بریتانیایی کدام فیلم را در صدر مینشاند و جوایز خرس نقره بهترین کارگردان و بازیگران و سناریستها را به چه کسانی خواهند داد اما تصمیم آنها هرچه باشد، نسخه 2020 جشنواره برلین نیز مثل بسیاری از ادوار دیگر این جشنواره با گزینشها و رویکردهایی کاملاً واضع آثار هنری برخی سینماگران کمنام و نشان را بر فیلمهای پرطمطراق نامداران سینما ارجح شمردهاست. با اینکه در دوره حکومت طولانی کلاسیک «اغلب مقتدر و گاه جنجالی» نیز همین رویکردها در برلیناله قابل حس و مشاهده بود اما جشنواره امسال در نهایت تستی بر میزان کارایی دو جانشین وی نیز به حساب میآید. چاتریان که اینک مدیر هنری جشنواره برلین به حساب میآید پیشینه مدیریت جشنواره لوکارنوی سوئیس را هم دارد و یک تاریخ نگار سینما است. ریسنبیک هم که کارهای مدیریتی و اجرایی برلیناله را عهده دار شده سالها در «سازمان سینمایی آلمان» بالاترین نهاد اجرایی این کشور در هنر سینما کار و تجربه اندوزی
کرده است.
کنکاش در احوال یک هنرمند مشهور عزلتگرا
فیلم افتتاحیه جشنواره امسال که امشب (پنجشنبه شب) برای حاضران به نمایش در میآید و عملاً آغازی بر هیاهوهای این جشنواره محسوب میشود، کاری است مشترک از سینمای کانادا و ایرلند جنوبی بهنام «سال سالینجری من» که گفته میشود سیگورنی ویور هنرپیشه مسن زن امریکایی در آن بازی پرشکوهی را ارائه کرده است. این فیلم که بر اساس کتاب خاطرات جووانا راکوف و با کارگردانی فیلیپ فالاردو ساخته شده، داستان نویسنده جوانی را شرح میدهد که دستیاری یک کارپرداز ادبی (با بازی ویور) را برعهده دارد و در همین راستا به او وظیفه داده میشود سیل نامههایی را که هر روزه برای جی.دی. سالینجر نویسنده مشهور و عزلتگرای امریکایی ارسال میشود، جمعآوری و پاسخگویی کند و این وسیله و مقدمهای است بر کنکاشهای البته کم حاصل او در احوالات سالینجر که همواره از مردم دوری میجست و در افکار حرفهای و ادبی خود غرق بود. این فیلم بهرغم تحسین مضمون آن توسط مدیران و قاضیان جشنواره جزء بخش مسابقه نیست ولی سیگورنی ویور دیروز (چهارشنبه) وارد برلین شد تا امشب در مراسم پخش فیلم شرکت داشته باشد و جواب سؤالات رسانهها را بدهد.
سهم فیلمسازان مستقل
البته سؤالات اصلیتر را باید جرهمی ایرونز رئیس هیأت داوران جشنواره و شش عضو دیگر این هیأت که در میانشان کلهبر مندونزا فیلمساز برزیلی و تبینا بروکمپر تهیهکننده آلمانی هم مشاهده میشوند پاسخ گویند و آنها با فیلمهایی در بخش مسابقه طرف هستند که 16 تای آنها در برلین اولین مرتبه پخش خود را تجربه میکنند. دو فیلمساز امریکایی هم در این قسمت حاضرند اما از تأثیرگذاری شگرف مدیران برلیناله و انتخابهای غیر معمول آنها همین بس که فیلمهای این دو هنرمند بهجای اینکه از آثار پرهزینه و سرگرمکننده هالیوودی باشند، شبیه به کارهای سینمای تجربی هستند و پیشینه هر دوی آنها هم در عرصه فیلمهای مستقل است. یکی کلی رایکارد است فیلم «اولین گاو» را به مدیران برلیناله ارائه کرده و دیگری الیزا هیتمن که کاری با نام عجیب و طولانی «Never rarely Sametimes Always» را به بخش مسابقه برلیناله تقدیم کرده است.
ژرمنها در پی سهم خود
فیلمسازان زبده کشور میزبان هم در صحنه حاضرند تا برای یکی از معدود دفعات در دهههای اخیر جایزه خرس طلایی بهترین فیلم را بهدست بیاورند. یکی کریستین پتزوله است که فیلم «Undine» با بازی پائولا بییر و فرانز روگوفسکی را به برلیناله آورده است و دیگری برهان قربانی که اصلیت افغانستانی دارد اما تبعه آلمان است و فیلم «برلین الکساندر پلاتز» را که بر اساس رمان سال 1929 آلفرد دوبلین ساخته و درواقع بازسازی شده، وارد جشنواره امسال کرده است. کلاً 5 فیلم از 18 فیلم بخش مسابقه با داشتن سرمایهگذارانی از چند کشور از جمله آلمان در عین اینکه محصولات مشترک به حساب میآیند در صورت پیروزی در برلیناله بر افتخارات آلمانها خواهند افزود. این در حالی است که فیلم «DAU» با کارگردانی ایلیا کرژانوفسکی و یکاترینا اوئرتل اوکرانی به زندگی لو داویدوویچ میپردازد که یک پزشک روسی بود و اضافه بر ژرمنها، بریتانیا، روسیه و البته اوکراین هم در تأمین بودجه ساخت آن سهیم بودهاند. با چنین اوصافی «برلیناله 2020» بیشتر در تسخیر فیلمهایی است که دغدغههای جهانی دارند و بهسبب «محصول مشترک بودن» فقط متمرکز بر یک کشور و یک ملت نیستند.
چرا باید در انتخابات شرکت کنیم
همپوشانی هنر و سیاست در تبیین انتخابات
احمد شاکری
نویسنده
ضرورت شرکت در انتخابات را از منظرهای گوناگونی میتوان مورد بررسی قرار داد و پیش از این نیز بارها از بعد شرعی و فقهی توسط اهل حوزه و از بعد سیاسی توسط اهل سیاست مورد بررسی و تبیین قرار گرفته است. از سوی دیگر هم عقل آن را امری ضروری میداند و نتیجهای که روشن میکند آن است که در تعریف کلی سیاست، این انتخاب، میتواند اصلیترین حضور در انتخاب قدرت حاکم و قاهر در سرنوشت مملکت باشد و در بحث انتخابات مجلس نیز میتواند تعیینکننده شناخت برتر در کشور باشد. این شناخت برتر نیاز به توضیح بیشتری دارد که در ادامه میآید. اهل هنر و نزدیکان به هنر و هنرمندان معتقدند که هنرمندان دارای شناخت برتر و بیشتری نسبت به دیگران هستند و همین افراد هستند که دردها و آلام جامعه را میشناسند و به نوعی آن را در آثارشان منعکس میکنند. در واقع قدرت تمیز و شناخت دارند و این شناخت اتفاقاً همان چیزی است که میتواند ما را در بحث دیگری مثل انتخابات یاری کند. در واقع وظیفه قوه مقننه نیز دستیابی به شناخت بهتر و راه حلی برای برطرف کردن مشکلات کشور در جامه قانونگذار است و هنرمند نیز بخشی از این کار را، در واقع پله اول آن را انجام میدهد اما برای عملی و طی کردن پله و مسیر دوم نیاز به راهکاری برای حل آن دردی را دارد که در کارش انعکاس داده است. ظهور و بروز این راه حل در قانون است و شناخت درد و مشکل، به راهکاری منتهی میشود برای تسکین و درمان درد یا پیشنهادی برای قانونگذاری در جهت بهتر شدن شرایط جامعه. روح هنر و هنرمند که چشم سوم جامعه است آیندهنگری دارد و قانونگذار هم باید این وجه را درون خود داشته باشد و دردهای جامعه را نه تنها مثل هنرمندان عمیقتر حس کند بلکه در مقام یک قانونگذار بواسطه این شناخت راهی برای آن بیندیشد که تأثیر آن نه فقط در ارائه باشد بلکه در درمان و حل صورت بپذیرد.
هنرمندان در هر حوزهای اگر نتوانند برای آنچه در آثارشان منعکس میکنند و در بسیاری موارد برآمده از مشکلات اجتماعی است راه حلی ارائه کنند بدون تردید به تعمیق آن درد بیشتر کمک میکنند تا درمان و رفع آن. این رابطه دوسویهای است بین هنر و سیاست.
نویسنده
ضرورت شرکت در انتخابات را از منظرهای گوناگونی میتوان مورد بررسی قرار داد و پیش از این نیز بارها از بعد شرعی و فقهی توسط اهل حوزه و از بعد سیاسی توسط اهل سیاست مورد بررسی و تبیین قرار گرفته است. از سوی دیگر هم عقل آن را امری ضروری میداند و نتیجهای که روشن میکند آن است که در تعریف کلی سیاست، این انتخاب، میتواند اصلیترین حضور در انتخاب قدرت حاکم و قاهر در سرنوشت مملکت باشد و در بحث انتخابات مجلس نیز میتواند تعیینکننده شناخت برتر در کشور باشد. این شناخت برتر نیاز به توضیح بیشتری دارد که در ادامه میآید. اهل هنر و نزدیکان به هنر و هنرمندان معتقدند که هنرمندان دارای شناخت برتر و بیشتری نسبت به دیگران هستند و همین افراد هستند که دردها و آلام جامعه را میشناسند و به نوعی آن را در آثارشان منعکس میکنند. در واقع قدرت تمیز و شناخت دارند و این شناخت اتفاقاً همان چیزی است که میتواند ما را در بحث دیگری مثل انتخابات یاری کند. در واقع وظیفه قوه مقننه نیز دستیابی به شناخت بهتر و راه حلی برای برطرف کردن مشکلات کشور در جامه قانونگذار است و هنرمند نیز بخشی از این کار را، در واقع پله اول آن را انجام میدهد اما برای عملی و طی کردن پله و مسیر دوم نیاز به راهکاری برای حل آن دردی را دارد که در کارش انعکاس داده است. ظهور و بروز این راه حل در قانون است و شناخت درد و مشکل، به راهکاری منتهی میشود برای تسکین و درمان درد یا پیشنهادی برای قانونگذاری در جهت بهتر شدن شرایط جامعه. روح هنر و هنرمند که چشم سوم جامعه است آیندهنگری دارد و قانونگذار هم باید این وجه را درون خود داشته باشد و دردهای جامعه را نه تنها مثل هنرمندان عمیقتر حس کند بلکه در مقام یک قانونگذار بواسطه این شناخت راهی برای آن بیندیشد که تأثیر آن نه فقط در ارائه باشد بلکه در درمان و حل صورت بپذیرد.
هنرمندان در هر حوزهای اگر نتوانند برای آنچه در آثارشان منعکس میکنند و در بسیاری موارد برآمده از مشکلات اجتماعی است راه حلی ارائه کنند بدون تردید به تعمیق آن درد بیشتر کمک میکنند تا درمان و رفع آن. این رابطه دوسویهای است بین هنر و سیاست.
نکاتی درباره نمایش «ملکه زیبایی لینین»
انسان یعنی موقعیت
مجتبی حدیدی
منتقد تئاتر
مارتین مک دونا نمایشنامهنویسی ایرلندی است که نمایشنامههایش بارها در ایران روی صحنه رفته است. یکی از مشخصات نمایشنامههای او نوشتن درباره مدرنیته و حال و هوای آن است. او درام را بهعنوان میانجی برای اعلام نتیجه تفکر به کار میگیرد. احتمالاً شکست انسان در رخداد مدرنیسم او را از مرزهای کشورش عبور داده و در جهان نمایش تکثیر کرده است. اکنون «ملکه زیبایی لینین» او با ترجمه روان حمید احیا و به کارگردانی عرفان اشرفی در آستانه اجرای نمایشنامه خوانی است. پاسخ به این سؤالها را که چه همسوییهایی با مک دونا در جامعه امروز احساس میشود و چرا ایدههای مدرنیستی و تأمل و بازاندیشی بر اخلاق و جامعه همیشه وظیفه نمایش بوده است تا پس از اجرای نمایش کنارمی گذاریم. متن، روایتی از زندگی یک زن چهل ساله است که احتمالاً اولین و آخرین مواجهه عاشقانهاش بواسطه دخالت مادرش به خطر میافتد. مورین فولن دختر مگ فولن پیر دختری است که شخصیت چند تکه و چند بعدی دارد و سالیان سال خودش را در درون خانه حبس کرده است؛ خانهای که گویا شکنجه گاه او محسوب میشود. در همین راستا دختر، مادرش را شکنجه میدهد و حتی گاهی هم به یک مجنون تبدیل میشود. وی دچار عقده سرکوبی شده است. مک دونا با روایت نگهداری از مادر، نقش فرزند فداکار را به چالش میکشد. در این نمایش گنگی وضعیت یا تلاش برای پیروزی و تصمیم به شکست معنا ندارد و تلاش برای فهم موقعیت، شاکله این نمایش است. منحنی روابط مدرنیستی، سرخوردگی و سرکوب انسان در تنهایی و امتداد ناکامی، مؤلفههای همیشگی مارتین مک دوناست. مختصات این نمایش هرچند کمدی نیز محسوب میشود اما خندهای که در آن دیده میشود نه هیستریک است نه تراژدی؛ بلکه گروتسک است. وحشت، خنده و آشفتگی ذهنی را که ازمخاطب به جا میماند گروتسک میگویند. درواقع، یک بخش آن حضورخنده است اما بخش دیگرآن را موضوعاتی متناقض باعنصرخنده تشکیل میدهند. آشتی دادن دوعنصر احساسی متناقض درشاکله ادبیات نمایشی واقعاً کاری شگرف محسوب میشود. جمجمهای در کنه مارا، غرب غم زده، مرد بالشی، مراسم قطع دست در اسپوکن و یک ماجرای خیلی خیلی ساده از دیگر آثار این درام نویس معاصر است. سحر دستخوش، هنگامه رضایی، امیر حسین ادیم و عرفان اشرفی بازیگران این نمایش هستند. خانه نمایش مهرگان از تاریخ سوم اسفند میزبان این اجرا خواهد بود.
تلگراف خبــــــر
نسخه ترمیمشده فیلم «در حال و هوای عشق» ساخته «وونگ کاروای» پس از ۲۰ سال در بخش کلاسیک جشنواره کن به روی پرده میرود.
نخستین نمایش جهانی فیلم «سوهانک» با ایفای نقش عباس کیارستمی که به جای پرسوناژهای فیلم «طعم گیلاس» بازی کرده است، ساعت ۱۶ روز جمعه دوم اسفندماه جاری، در جشنواره فیلم تصویر بهنمایش در میآید.
مقامات چین اعلام کردند، مجوز فعالیت سه خبرنگار نشریه «وال استریت ژورنال» را به دلیل انتشار یک تیتر نژادپرستانه در این روزنامه لغو کردهاند.
محمد رحمانیان با اشاره به اینکه طرح اولیه نمایش جدیدش سال ۸۴ نوشته شده، از نشناختن مخاطب امروز تئاتر سخن گفت و تأکید کرد که با توجه به زمان حدود سه ساعتی نمایش از تماشاگران برای چگونگی اجرا نظرسنجی خواهد کرد.
نامزدهای بخش ویژه چهاردهمین جایزه کتاب سال شعر به انتخاب «خبرنگاران» معرفی شدند.
اختتامیه سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر عصر امروز (پنجشنبه -اول اسفند ماه) ساعت ۱۸:۳۰ در تالار وحدت برگزار میشود.
نخستین کتاب«لبرون جیمز»، بسکتبالیست مشهور امریکایی در سالجاری روانه بازار میشود.
زویی کالدول بازیگر استرالیایی و برنده ۴ جایزه تونی در ۸۶ سالگی درگذشت.
جامعه صنفی تهیهکنندگان نسبت به فروش سینما «رادیو سیتی» واکنش نشان داد و خواستار منتشر شدن قرارداد فروش این سینما به بخش خصوصی شد.
مدیرکل دفتر مطالعات و برنامهریزیهای فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از آغاز داوریهای نخستین دوره برنامه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر خبر داد.
درباره نمایش «ننه مدهآ» به کارگردانی آژمان بیژنی نسب
تاریخ مشترک زنانه
محمدحسن خدایی
منتقد
بیشک یکی از غافلگیریهای سیوهشتمین جشنواره تئاتر فجر را میتوان اجرای «ننه مدهآ» از فسا دانست. نمایشی نابهنگام که گویی تلاش دارد سرگذشت مشترک زنان سرکوبشده جهان را بار دیگر با فرمی تازه روایت کند. یوسف شکوهی در مقام نویسنده و آژمان بیژنینسب در جایگاه کارگردان، با تلفیق حالوهوای ایلیاتی زیستجهان عشایران قشقایی با آثار دورانسازی چون «مدهآ» و «ننه دلاور»، بر این نکته تأکید دارند که چگونه سرکوب و سلطه بر روح و جسم زنان، در اعصار مختلف تاریخ بازتولید شده و زندگیها را بر فنا داده. حتی نام «ننه مدهآ» هم ترکیبی است هوشمندانه از سرنوشت تکرار شونده مدهآی «اورپید» با ننه دلاور«برشت» که اینجا با تلاش یک زن ایلیاتی، به میانجی بدن، بیان و ژستهایش اجرایی میشود. وقتی در انتهای روایت 45 دقیقهای نمایش، ننه دلاور بر این نکته اشاره میکند که روزگاری در یکی از دانشسراهای کشور، آموزش تئاتر دیده و تلاش کرده تا برشت و اورپید را اجرا کند، چرایی کنارهم قرار گرفتن فیگورهای مهم زنان تاریخ تئاتر آشکار میشود. ننه دلاور نمایش که گویی زنی است ایلیاتی، مدتی است با حکمی ناعادلانه در بند است و روزگار در چادری تنگ میگذراند و فقط هنگام عزیمت دستهجمعی اهالی ایل، امکان آن را مییابد که با دخترانش بار دیگر تخیل ورزد و نمایش بازی کند. اجرا با تکنیک زنپوشی، این امکان را فراهم میکند که از محدودیتهای بازنمایی سوژه زنانه تا حدی گذر کرده و با ژستهایی اغراق شده، شیوه اجرایی غربی و ایرانی را تلفیق کرده و فضایی مفرح و تماشایی خلق کند. بنابراین اجرا با نوعی التقاطگرایی، گشوده به هر دو فرهنگ شرق و غرب عالم، به انقیاد هیچ کدام درنیامده و وامدار هر دو است. «ننه مدهآ» تجسم کاملی است از این جمله که «برای جهانی شدن، ابتدا باید محلی بود.»
از نکات قابل اعتنای اجرا، طراحی صحنه نمایش است. خیمهای که بنابر ادعای گروه اجرایی، تمامی پارچههایی که برای برپاییاش تدارک دیده شده، از جنس لباس زنان عشایر است و دوخت و دوز آن، دو سال زمان برده. این البته از بختیاری ماست که اتصال یک اجرا با زیست هر روزه مردمان یک منطقه را به این شکل مشاهده کنیم و به تماشای اجرایی که در یک خیمه چشمنواز از پارچههای محلی زنان عشایر بر پا شده، بنشینیم. با آنکه سالن اصلی مولوی، پذیرای این خیمه رنگارنگ و زیبا بود، اما بهتر میشد که این اجرا در دل طبیعت به نمایش درآید و آن پناه بردن به آرامش خیمه و موقتی بودن زندگی در آن، با تمام وجود تجربه شود. اما با تمام این مسائل، تماشای «ننه مدهآ» در دل یک خیمه، رویکردی است مرکززدا که امکان مواجهه با لهجهها و قومیتها را مهیا کرده و پتانسیل بسیار غنی و کیفورکننده سنتهای نمایشی اقوام مختلف کشور را گوشزد میکند.
تئاتر اقلیمی با یک رویکرد انسانشناسانه، بیش از این میتواند به فهم ما از انسان مدرن یاری رساند و امکانی شود برای شنیدن صدای مردمانی که در هیاهوی شهرهای بزرگ، تصویر و صدایی از خود ندارند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
بحثی در نگرش موجود فلسفه
-
واقعگرایی علمی و مخالفانش
-
صدا و صحنههایی سرشار از رادی
-
یک سال سالینجری در سینما
-
همپوشانی هنر و سیاست در تبیین انتخابات
-
انسان یعنی موقعیت
-
تلگراف خبــــــر
-
تاریخ مشترک زنانه
اخبارایران آنلاین