وقتی پای مصالح ملی در میان است؛
گلایهها محفوظ الان زمان مشارکت است
گروه سیاسی
سه روز دیگر برگ دیگری از کتاب انتخابات و جمهوریت در جمهوری اسلامی ایران ورق میخورد. انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی روز جمعه دوم اسفندماه به همراه انتخابات میان دورهای مجلس خبرگان رهبری برگزار میشود. ماراتن انتخابات اگر چه جمعه به پایان میرسد اما از ابتدا تا رسیدن به این مرحله فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشته است. احزاب و گروههای سیاسی، مجریان و ناظران انتخابات، رسانهها و افکار عمومی هر کدام در فرصت 5-6 ماهه تا منتهی شدن به جمعه دوم اسفند ماه تکاپو و تحرکات متعدد را پشت سر گذراندند. مهمترین فراز این ماراتن هم به سیاق همه انتخابات در ایران موضوع بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات بود که کم و کیف آن حالا دیگر برای همه مطلعان از وضعیت سیاسی ایران، طبیعی و چه بسا قابل پیشبینی شده است. از همین زاویه شاید نقدهایی هم بر اصلاحطلبان وارد باشد که چرا از ابتدا چاره اندیشی لازم برای مواجهه با چنین شرایطی نداشتهاند. به هر روی سیر تحولات انتخاباتی به شکلی رقم خورد که یک طرف ماجرا یعنی اصلاحطلبان و اعتدالیون به نسبت رقبای اصولگرای خود با دست بسته و شانس کمتر پای به میدان رقابت نابرابر گذاشتند. شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در نهایت نتوانست لیست انتخاباتی ارائه دهد و تصمیم را در تهران به احزاب اصلاحطلب واگذار کرد و در شهرستانها هم اصلاحطلبان را مخیر کرد در صورتی که نامزدی داشتند از آنها حمایت کنند بدون آنکه نام شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان روی لیستی برود. انتقادها البته به اصلاحطلبان محدود نماند و از رئیس جمهوری گرفته تا رئیس مجلس و برخی چهرههای شاخص اصولگرا مثل احمد توکلی و محمدرضا باهنر هم در مواضعی جداگانه خواستار توجه بیشتر شورای نگهبان به رقابتی شدن انتخابات شدند. در میانه راه هم اگرچه تعداد زیادی از بازماندگان به میدان رقابت برگشتند اما تغییر محسوسی در وضعیت رقابت جناحها نداشت و در حقیقت چهرههای شاخص اصلاحطلب و اعتدالی و مستقل مجوز ورود به انتخابات را نیافتند که در رأس آنها میتوان به علی مطهری نماینده ادوار هشتم، نهم و دهم مجلس اشاره کرد.
با وجود این، همه منتقدان در کنار گلایههایی که داشتند همزمان بر شرکت در انتخابات تأکید دارند. بهگونهای که موضوعی به نام «تحریم» اساساً در بین گروههای سیاسی قانونی مطرح نشد. حالا دو لیست مجزا از سوی احزاب اصلاحطلب در تهران منتشر شده که بجز 5-6 نفر چهره شاخصی در میان آنها دیده نمیشود. این یعنی آنکه این جناح سیاسی با وجود انتقادات و گلایههایی که دارند، با صندوق رأی قهر نکردهاند و براساس تحلیلهای خود با حداقل توان موجود پای به میدان گذاشتهاند تا چه بسا اقلیتی منسجم و هماهنگ را در برابر طیفهای مختلف اصولگرای حاضر در مجلس آینده تشکیل دهند. علی شکوری راد دبیر کل حزب اتحاد ملت که حزبش اقدام به ارائه لیست نکرده هم ارائه ندادن لیست را به معنای قهر یا تحریم انتخابات ندانسته و در گفتوگویی با ایرنا گفته است: «برای ما اصل شرکت در انتخابات است و معتقدیم مسیر اصلاحات از صندوق رأی عبور میکند و برای صندوق رأی اعتبار و ارزش زیادی قائل هستیم و حتی در شرایطی که این صندوق نتواند اصالتها و اعتبار اصلی خودش را داشته باشد، هر مقدار که بهرهای از اصالت و اعتبار داشته باشد، باز برای ما فرصت است و میخواهیم از این فرصت استفاده کنیم.»
حزب کارگزاران سازندگی هم در بیانیه انتخاباتی خود اگر چه تصریح کرده که «خونین دلیم» و نسبت به برخی اقدامات و مواضع و عملکردهای انتخاباتی انتقاداتی را وارد کرده اما در نهایت تأکید کرده که «بخاطر ایران، به نام دموکراسی و به رسم اصلاحطلبی» در انتخابات شرکت میکند و لیست
30 نفرهای را هم برای تهران معرفی کرده است.
از بیانیه این حزب برمیآید که دغدغههای آنها فراتر از بحثهای جناحی و معطوف به آینده سیاست ورزی و فردای ایران است چنان که در بخشی از این بیانیه آمده است: «ما نگران آن هستیم که با تضعیف «دولت ملی» و «نهادهای انتخابی» مشروعیت سیاسی در ایران چنان صدمه ببیند که راه بر تحریمهای بیشتر، تجاوزها و تعرضهای خارجی و از همه بدتر تقویت نیروی گریز از مرکز و تهدید وحدت ملی و سرزمینی ایران بیشتر شود.»
حزب اعتدال و توسعه که بهدلیل رد صلاحیتها نتوانسته لیست انتخاباتی بدهد نیز در بیانیهای مردم را به شرکت در انتخابات دعوت کرده است. در بخشی از این بیانیه آمده است: «با عنایت به شرایط داخلی کشور، تهدیدات فزاینده خارجی و لزوم وحدت و انسجام ملی، تداوم و تعمیق آرایش سیاسی احزاب و جریانهای همسو در انتخابات آتی ضروری به نظر میرسد. لذا از کلیه این گروهها دعوت میشود تا در فرصت کوتاه باقیمانده، برای تقویت تعاملات فیمابین و حمایت از نامزدهای مورد توافق تلاش کنند. بر همین اساس نیز از تشکیلات حزب در همه استانها خواسته شده است همراهی با جریانها و احزاب همسو را بنابر اقتضائات محلی در هر حوزه انتخابیه با جدیت در دستور کار قرار دهند.»
تأکید بر مشارکت در انتخابات در حالی است که اعمال فشارهای امریکا با هدف فاصله انداختن میان مردم و حاکمیت همچنان ادامه دارد و قاعدتاً کیفیت حضور مردم در پای صندوقهای رأی موضوعی است که از سوی محافل خارج نشین ضد ایرانی و امریکاییها رصد میشود. بر همین اساس بود که محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه هم پیش از این گفته است: «در انتخابات باید زمینه حضور گسترده فراهم شود تا مردم حضور حداکثری داشته باشند. این حضور حتماً میتواند تعیینکننده باشد امریکا مجبور است سیاست فشار حداکثری خود را کنار بگذارد، بپذیرد سیاست ترامپ شکست خورده است و خسارات ایران را پرداخت کند تحریمها را کنار بگذارد به ۱+۵ برگردد.»
این دغدغه البته در بیانات رهبر معظم انقلاب صراحت و برجستگی بیشتری دارد آنجا که ایشان در تشریح اهمیت شرکت در انتخابات، 15 بهمن در دیدار قشرهای مختلف مردم گفتند: «ممکن است کسی از بنده خوشش نیاید، اما اگر ایران را دوست دارد، باید به پای صندوق رأی بیاید، بنابراین هرکس به ایران علاقهمند است و امنیت کشور، حل شدن مشکلات و گردش صحیح نخبگانی را دوست دارد، در انتخابات شرکت کند.» به گفته رهبر معظم انقلاب: «برگزاری پرشور انتخابات و حضور همگانی مردم در پای صندوقهای رأی، تضمینکننده امنیت کشور خواهد بود، زیرا دشمنان از پشتوانه مردمی نظام بیش از امکانات تسلیحاتی آن هراس دارند... در کشور مشکلات و گرفتاریهایی وجود دارد که برخی ناشی از تحریمها و علت برخی هم کم کاریها است، اما با وجود این مشکلات، مردم بهدلیل آنکه در انتخابات موضوع آبروی نظام و امنیت کشور در میان است، به میدان خواهند آمد.»
حجتالاسلام حسن روحانی رئیس جمهوری هم که در چند سخنرانی گلایههایی را نسبت به وضعیت انتخابات بیان کرده بود، اما همواره بر اهمیت و ضرورت مشارکت مردم در انتخابات تأکید داشته و توصیه کرده که با صندوقهای رأی قهر نکنیم. او در سخنرانی 22 بهمن در میدان آزادی تهران گفته بود:«ملت بزرگ ایران؛ انتخابات دوم اسفند، یک انتخابات، در میان همه انتخاباتهاست؛ انقلاب ما در سایه انتخاب درست ملت به پیروزی رسید و انقلاب برای این بود که راه انتخاب به روی ما باز باشد. مردم عزیز؛ یکی از بالاترین ارزشهای ملی و دینی ما انتخاب و قدرت انتخاب است؛ بتوانیم بین دو راه، راه بهتر را برگزینیم؛ بتوانیم بین چند راه، راهی که بهتر است برگزینیم؛ انتخاب یکی از دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی است؛ ممکن است در این انتخابات گله و انتقاد داشته باشیم، اشکالی ندارد؛ انتقاد آزاد است، اما مردم عزیز ایران؛ انتقاد باشد و منتقد باشیم، ولی خواهش میکنم انفعال نباشد و منفعل نشویم. بهخاطر این کار یا آن کار، بهخاطر این اقدام یا آن اقدام، با صندوق رأی قهر نکنیم. انتخابات و صندوق رأی منجی ماست. نباید با صندوق و انتخابات قهر کنیم؛ به هر صورت است باید پای صندوق انتخابات برویم؛ امام(ره) ما را دعوت کرد به انتخابات که صندوق رأی را رها نکنیم؛ در هر انتخاباتی رهبری معظم انقلاب تأکید کرد که در انتخابات حضور پیدا کنیم. انتخابات غیر از عظمت ملی، امنیت ملی، ایستادگی در برابر دشمن، آن هدف مهم و ارزشمند یعنی انتخاب که دستاورد انقلاب است و نهاد انتخاب و انتخابات را تقویت خواهد کرد.»
بههر روی بهنظر میرسد مجادلهها و مباحثههای انتقادی حالا به پایان رسیده است. این البته به معنای نادیده گرفتن اشکالات و ضعفهای سیستم انتخاباتی کشور و انتقادات نسبت به عملکرد شورای نگهبان نیست اما گویا ملاحظات و مصالح کلان تری در میان است که مجموعههای سیاسی را مجاب کرده دوم اسفند ماه پای صندوق رأی بروند. در حقیقت میتوان گفت اگرچه انتقادات و گلایهها محفوظ است اما الان زمان مشارکت است.
چنانکه اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری هم روز شنبه در موسسه مطبوعاتی- فرهنگی « ایران» تاکید کرد: « گلهها و نقدها سر جای خود باقی است و باید به آنان رسیدگی شود، اما همه باید برای سربلندی کشور در انتخابات شرکت کنیم.»
برای اصلاحطلبی یک کرسی مجلس هم اصالت دارد
حسن رسولی
رئیس ستاد انتخابات شورای عالی اصلاحطلبان
بدون شک یکی از مهمترین دلایل ضرورت مشارکت در انتخابات سراسری، تقویت انسجام سیاسی و قدرت ملی کشوری است که همه ما به آن و اعتلای جایگاهش در جهان تعلق خاطر داریم. اینکه حضرت امام(ره) شرکت در انتخابات را واجب شرعی اعلام کردند و رهبری معظم انقلاب نیز بارها در همین مسیر بیاناتی را ایراد کردند و در آخرین موضعشان در این باره گفتند «اگر کسی از من خوشش نمیآید به خاطر ایران در انتخابات شرکت کند» موید همین نظر است.
بیراه نیست اگر بگوییم که بخش قابل توجهی از وجهه جمهوریت نظام جمهوری اسلامی در ساختار واقعی قدرت متأثر از نرخ مشارکت مردم در انتخابات سراسری است. طی 10 دوره اخیر مجلس شورای اسلامی متوسط نرخ مشارکت در سراسر ایران 56/50 درصد بوده است. بالاترین نرخ مشارکت در مجلس پنجم با 71 درصد و پایینترین آن با نرخ مشارکت 51 درصد در مجلس هفتم بوده است. بنابر این هدفگیری این انتخابات تحقق حد نصابی از مشارکت است و همه دلسوزان انقلاب از مراجع اجرایی و نظارتی و سایر بخشهای حاکمیتی قوای سه گانه تا احزاب و جریانهای سیاسی کما فی السابق در تحقق این هدف تعیینکننده بوده و هستند.
جریان اصلاحات نیز از مدتها قبل با تصویب شورای عالی سیاستگذاری جبهه اصلاحطلبان ایران اسلامی تمهیدات لازم را برای کمک به برگزاری انتخابات پرشور و رقابتی آغاز کرد. راهبرد اصلی ما کمک به تحقق مشارکت حداکثری با حفظ هویت اصلاحطلبی بوده است و در این راستا سیاستها، شاخصها و مجموعه ضوابطی تدوین و به سازمان اجرایی این جبهه در مرکز و استانها ارائه شد. اما به رغم راهبردهای پیشبینی شده متأسفانه در مراحل مختلف رسیدگی و بررسی صلاحیت داوطلبان به طرز ناباورانهای با حذف گسترده نامزدهای خود روبهرو شدیم. برای اولین بار رد صلاحیتها در حوزههای انتخابیه تک نماینده بیش از تهران بود. به گونهای که به رغم همه پیگیریهایی که صورت گرفت و شکایتها و پیگیریهایی که کاندیداهای نام آور و رأی آور اصلاحطلب به شورای محترم نگهبان ارائه دادند، تعداد بسیار ناچیزی از نامزدهای ما در واپسین روزهای مانده به زمان تبلیغات رسمی اجازه حضور در برخی حوزههای انتخابیه پیدا کردند. بیش از 90 درصد دبیران کل احزاب اصلاحطلب که ثبتنام کرده بودند؛ رد صلاحیت شدند. بنابر این شورای عالی سیاستگذاری جبهه اصلاحطلبان ایران اسلامی در مسیر تحقق هدف تعیین شده یعنی کمک به تحقق مشارکت حداکثری با چالش بسیار جدی روبهرو شد.
این شرایط نامطلوب در شورای عالی سیاستگذاری مورد بحث قرار گرفت و نتیجه در قالب بیانیه رسمی منتشر شد. اعلام شد که چون امکان ارائه لیست با ابتنا بر همه ظرفیت اصلاحطلبی از این جریان گرفته شده است، نمیتوانیم لیست مورد وفاق و همه شمول به مردم شریف تهران معرفی کنیم. البته پیشاپیش با ارائه راهبردها و شاخصها کار استانها به خودشان واگذار شده بود.
در عین حال مشخص بود که 8 تا 10 حزب از مجموعه احزاب عضو شورای عالی از یک تا نهایت سه یا چهار داوطلب تأیید شده در تهران دارند. به همین دلیل در بند دوم بیانیه از این دسته از احزاب تقاضا شد که با استفاده از حقوق اساسی سیاسی خود بهعنوان حزب دارای پروانه فعالیت از کمیسیون ماده 10 قانون احزاب به نسبت ظرفیتی که هر کدام دارند در انتخابات شرکت و داوطلب معرفی کنند اما از نام و عنوان شورای عالی سیاستگذاری جبهه اصلاحطلبان ایران اسلامی استفاده نکنند. چرا که حفظ انسجام و همگرایی بین همه ظرفیتهای اصلاحطلبی ضرورتی بسیار مهم است.
فراموش نکنیم که اصلاحطلبان در سالهای 92، 94 و 96 با همین سازو کار اجماع ساز در سه انتخابات مهم و سراسری به پیروزی رسیدند. پس بعید نبود اگر امکانات لازم برای عمل به وظیفه انقلابی و ملی در اختیار قرار میگرفت و میدان سیاستورزی انتخاباتی متناسب برای اصلاحطلبان در مرکز و در حوزههای انتخابیه فراهم میشد همچنان میتوانستند نسبت به افزایش مشارکت مردم در انتخابات نقش آفرین باشند. اما از آنجا که این فرصت و امکان از شورای عالی سیاستگذاری گرفته شده شورا نمیتوانست از احزاب و بدنه اجتماعی و سازمان رأی خود را بخواهد که با دست بسته در عرصه رقابتی حضور پیدا کنند. اما بر خلاف تهران شورای سیاستگذاری در حوزههای انتخابیهای که امکان رقابت داشته از جمله سه حوزه انتخابیه در خراسان شمالی فهرست کامل ارائه کرده است. حتی در استان ایلام اگر چه فقط یک نامزد تأیید شده داریم اما برای همان یک نامزد ستاد انتخابات و تبلیغات را فراهم کردهایم. بنابر این در قالب تصمیم استراتژیکی که شورای عالی سیاستگذاری جبهه اصلاحطلبان ایران اسلامی اتخاذ کرده است تکلیف برای باورمندان به این جریان فکری در سراسر کشور روشن است.
راهبرد جریان اصلاحات کمک به مشارکت حداکثری بوده و هست. صندوق رأی در مرام اصلاحطلبی نقش بیبدیل دارد و آنچه که میتواند هم مصالح ملی کشور را تأمین کند و هم بدخواهان انقلاب اسلامی ایران را ناکام کند، صندوق رأی و برگزاری انتخابات با نشاط است. من از همه اصلاحطلبان تقاضا دارم که متناسب با ظرفیتی که در اختیار دارند به انجام این وظیفه ملی و انقلابی و استیفای حقوق اصلاحطلبانه خود اقدام کنند. برای اصلاحطلبی حتی یک کرسی مجلس اصالت دارد. اینکه با رأی ما حتی یک نفر در جایگاه نمایندگی مجلس قرار بگیرد که صدای مردم باشد و به صفات پاکدستی، ایمان به انقلاب، شجاعت و اشراف به مسائل داخلی و بینالمللی شناخته شود؛ فرصتی است که نباید آن را از دست داد.