پسر نوجوان از یک قدمی چوبه دار برگشت
گروه حوادث/ درگیری خونین دو پسر نوجوان در محله شهرری در حالی با قتل یکی از آنها پایان یافت که قاتل صبح دیروز در دادگاه کیفری با بخشش اولیای دم رو به رو شد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده با گزارش فوت پسر 15 سالهای بهنام فرهاد در یکی از بیمارستانهای شهرری آغاز شد. مأموران پس از آنکه متوجه شدند مقتول بر اثر ضربات چاقو جان باخته، تحقیقاتشان را در خصوص شناسایی قاتل در دستور کار قرار دادند و پس از بررسی لازم به فردی بهنام سیاوش رسیدند و بلافاصله او به اتهام قتل عمد بازداشت شد.
سیاوش پس از دستگیری در حالی که از شنیدن خبر فوت فرهاد شوکه شده بود درباره علت حادثه و اینکه چگونه یک درگیری ساده به قتل منجر شده گفت: هفته گذشته در حال رد شدن از کوچهمان بودم که فرهاد با جفت پا گرفتن باعث شد به زمین بخورم و بعد از آن باهم درگیر شدیم. دقایقی بعد با وساطت برادرم دعوا خاتمه پیدا کرد. چند روز بعد با پسرعمهام برای خریدن کلاه از داخل پارک نزدیکی خانهمان رد میشدیم که به یکباره فرهاد را با دوستانش دیدیم. او با پسرعمهام سلام و احوالپرسی کرد. من هم دستم را دراز کردم با او دست بدهم که ناگهان او شروع به فحاشی کرد و دوباره دعوایمان شد در این میان دوستان فرهاد هم به کمک او آمدند و چند ضربه چاقو به من زدند. من هم برای دفاع از خودم چاقوی پسرعمهام را گرفتم و چند ضربهای به فرهاد زدم و بعد از چند دقیقه با میانجیگری افراد داخل پارک درگیری تمام شد. پس از آن من و پسرعمهام به بیمارستان رفتیم و تا 2 روز خبری از فرهاد و دوستانش نداشتم تا اینکه امروز به اتهام قتل دستگیر شدم. باور کنید اصلاً قصد کشتن فرهاد را نداشتم و فکر نمیکردم ضربههای چاقو باعث این اتفاق شود.
با اعترافهای صریح سیاوش او به اتهام قتل عمد به زندان رفت و صبح دیروز در شعبه 7 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
در ابتدای این جلسه متهم با تکرار اتفاقهایی که منجر به قتل فرهاد شده بود بار دیگر تأکید کرد: من قصد نداشتم او را بکشم. در زمان وقوع این اتفاق ناگوار 15 سال بیشتر نداشتم و فکر میکردم درگیری با چند ضربه چاقو و خراش تمام میشود. نمیدانستم که با این کار زندگیام را تباه میکنم. با این حال از اولیای دم میخواهم که من را عفو کنند.
در ادامه پدر فرهاد در جایگاه قرار گرفت و گفت: این پسر خیلی سنش کم است و نمیتوانیم راضی به اعدامش شویم. او همسن پسر مرحومم است به همین خاطر از قصاص او میگذریم و فقط درخواست دیه داریم.
قاضی پس از شنیدن اظهارات متهم و اولیای دم و بررسی پرونده حکم دیه را صادر کرد.
گفتنی است متهم باید در دادگاه دیگری در خصوص جنبه عمومی جرم ارتکابی از خود دفاع کند.
گروه حوادث / دختر جوان که به طرفداری از مادرش در یک درگیری پدرش را با چاقو کشته بود با رضایت خواهر و برادرانش از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
به گزارش خبرنگار «ایران»، اسفند سال 95 بود که این جنایت خانوادگی در یکی از خانههای جنوب پایتخت رقم خورد. وقتی موضوع قتل پدر 70 ساله خانواده به پلیس اعلام شد مأموران راهی محل شده و دختر جوان را در حالی که با ضربههای کارد پدرش را به قتل رسانده بود دستگیر کردند.
وی در بازجوییها گفت: امروز برای خرید به بازار رفته بودم که مادرم زنگ زد و گفت پدرت بشدت مرا کتک زده است هر چه زودتر به خانه بیا و به دادم برس. با عجله به خانه برگشتم پدرم در حال کتک زدن مادرم بود. به او اعتراض کردم که مرا هم کتک زد و از خانه بیرون کرد. خیلی عصبانی شده بودم بیاختیار با چاقویی که در میان خریدهایم بود پدرم را زدم. نمیخواستم او را بکشم فقط میخواستم از خودم و مادرم دفاع کنم.بدین ترتیب دختر جوان بازداشت شد و سرانجام صبح دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری پای میز محاکمه قرار گرفت. وی گفت: پدرم مرد بداخلاقی بود و مدام ما را کتک میزد آن روز کنترلم را از دست دادم و دست به این خطای بزرگ زدم.
این متهم در حالی محاکمه شد که خواهر و برادرهایش با گرفتن امضا از وی مبنی بر اینکه تا آخر عمرش هرگز با آنها روبه رو نشود به وی رضایت داده و از قصاص خواهرشان چشم پوشی کردند.
پساز این گذشت قضات متهم را از جنبه عمومی جرم محاکمه کرده و بزودی حکمش صادر خواهد شد.
گروه حوادث/ آثار کبودی روی گردن پسر معتاد راز قتل وی بهدست پدرش را فاش کرد.
به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، شامگاه چهارشنبه گذشته مرد میانسالی با مأموران کلانتری 136 فرجام تماس گرفت و از مرگ پسرش خبر داد. او گفت: برای انجام کاری از خانه خارج شده بودم اما زمانی که برگشتم، متوجه شدم پسر 35 سالهام فوت کرده است.
باتوجه به مرگ مشکوک پسر جوان موضوع بلافاصله به بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم اعلام شد. با حضور تیم تحقیق در خانه آنها واقع در منطقه شمیران نو، با مشاهده آثار کبودی روی گردن پسر جوان، بازپرس جنایی احتمال وقوع جنایت را دور از ذهن ندانست و متخصصان پزشکی قانونی نیز زمان تقریبی مرگ را 7 ساعت قبل اعلام کردند.همین مسأله باعث شد تا بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران دستور تحقیقات میدانی را صادر کند. در این میان همسایهها، اظهار داشتند که پسر جوان بهنام شایان مدام با خانوادهاش درگیر بوده و بهخاطر اعتیادش آنها را مورد آزار و اذیت قرار داده است.
بدین ترتیب بازپرس بار دیگر از مرد میانسال بازجویی کرد که این بار پدر شایان به قتل پسرش اعتراف کرد.
او گفت: پسرم سالها معتاد بود هر نوع موادی که فکرش را کنید میکشید و این اواخر هم شیشه میکشید چندین بار او را به کمپ بردم و ترک دادم اما بیفایده بود. همیشه ما را اذیت میکرد و برای گرفتن پول موادش دست بههر کاری میزد. روز حادثه سر این موضوع باهم دعوایمان شد. یک لحظه عصبانیت باعث شد که دستم را روی گردنش بگذارم. قصدم کشتنش نبود اما مواد او را به قدری ضعیف کرده بود که وقتی دستم را از روی گلویش برداشتم دیدم نفس نمیکشد. ترسیده بودم، خانه را ترک کردم و بعد از چند ساعت به خانه برگشتم. میخواستم با صحنهسازی کاری کنم که مرگش طبیعی بهنظر بیاید اما از کاری که کردهام پشیمانم.
به دستور بازپرس شعبانی متهم میانسال به اتهام قتل عمد در اختیار کارآگاهان جنایی قرار گرفت و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
مرد مرموز دستور ربودن ثروتمندان را صادر می کرد
گروه حوادث/ مرد میانسال که دستور ربودن و اخاذی از مدیران عامل سه شرکت بزرگ را صادر کرده بود پس از یکسال شناسایی و دستگیر شد.
بهگزارش خبرنگار «ایران»، حدود یک سال قبل رسیدگی به پرونده آدمربایی مردی برج ساز در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران آغاز شد. در ابتدای جلسه شاکی پرونده گفت: روز حادثه سه مرد با عنوان جعلی مأمور به خانه من آمدند و به بهانه تحقیق و بازجویی درباره موضوعی خاص مرا به خانهای بردند. اما در آنجا با بستن چشمان و دست و پایم مرا شکنجه دادند و به زور پول و چک و دلار از من گرفتند و بعد هم رهایم کردند.
وی ادامه داد: من این سه مرد را نمیشناختم و هیچ دشمنی بین ما نبود اما با توجه به اطلاعاتی که از من داشتند مطمئن هستم کسی آنها را اجیر کرده و دستور این کار را داده است.
در ادامه دادگاه نیز متهمان ضمن اعتراف به جرم خود مدعی شدند از سوی مردی ناشناس دستور این آدمربایی صادر شده بود. یکی از متهمان گفت: بچهام بیمار بود و به پول زیادی نیاز داشتم به خیلی از دوستان و آشنایان رو انداختم اما کسی کمکم نکرد تا اینکه یک روز مرد ناشناسی با من تماس گرفت و گفت حاضری کاری برایم انجام دهی و در مقابل پول خوبی بگیری؟ من هم قبول کردم. بعد او نقشه ربودن این مرد برج ساز را با من در میان گذاشت. او گفت این مرد سرش کلاه گذاشته و برای پس گرفتن طلبش باید او را بدزدیم. بعد هم دو مرد دیگر را به من معرفی کرد و با هم این نقشه را عملی کردیم.
متهم دیگر نیز گفت: ما اصلاً این مرد را ندیدیم او خودش با ما تماس میگرفت و دستور میداد نه او را دیدیم نه شمارهای از او داریم.
در ادامه دادگاه شاکی گفت: من از این سه مرد شکایتی ندارم میخواهم بدانم چه کسی به آنها دستور ربودن و اخاذی از من را داده است اگر این مرد را به من معرفی کنند به هر سه متهم رضایت میدهم.بدین ترتیب قاضی دادگاه برای شناسایی و دستگیری مرد ناشناسی که دستور آدم ربایی را صادر کرده بود پرونده را به دادسرای جنایی تهران فرستاد. سرانجام با گذشت حدود یک سال از این ماجرا و تحقیقات گسترده مرد مرموز دستگیر شد. وی در جریان تحقیقات به ربودن مرد برج ساز و همچنین ربودن سه مدیرعامل شرکت بزرگ در پایتخت اعتراف کرد. وی در بازجوییها گفت: با دستیابی به اطلاعات این افراد برای سرقت و اخاذی از آنها چند نفر را اجیر میکردم و مبلغی پول به آنها می دادم تا بهعنوان مأمور این افراد را بربایند و از آنها پول و چک بگیرند. بعد هم وقتی به هدفم میرسیدم به مردان اجیر شده میگفتم گروگان را رها کنند. مبلغی نیز به آنها میدادم.
بدین ترتیب متهم بههمراه کیفرخواست پرونده به دادگاه کیفری رفت اما این بار شعبه نهم دادگاه کیفری استان تهران مأمور رسیدگی به پرونده شد. قضات این شعبه که در جریان رسیدگی قبلی به این ماجرا نبودند متهم را با قرار وثیقه آزاد کردند. تا اینکه رئیس شعبه دهم دادگاه کیفری با اطلاع از این موضوع درخواست کرد پرونده بار دیگر به شعبه دهم ارجاع شود تا جلسه محاکمه با حضور متهمان و شاکیها برگزار شود.
پرستار قلابی سارق خانه بود
گروه حوادث/ زن جوان که در پوشش پرستار به خانه سالمندان میرفت و پس از بیهوشی آنها اموالشان را سرقت میکرد توسط پلیس آگاهی پایتخت دستگیر شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از 10 دی سالجاری با شکایت مرد میانسالی در کلانتری 126 تهرانپارس کلید خورد.
شاکی گفت: با توجه به کهولت سن و ناتوانی در انجام امورات شخصیام 10روز پیش تصمیم گرفتم پرستاری را استخدام کنم. از اینرو در شبکه مجازی آگهی استخدام پرستار نظرم را جلب کرد و با چند نفری تماس گرفتم تا اینکه با یک خانم به توافق رسیدیم و قرار شد فردا بعداز ظهر به منزل من مراجعه و شروع به کار کند. در زمان مقرر دو نفر خانم که یکی از آنها حدود 20 ساله و دیگری حدود 30 ساله بودند به خانهام آمدند که خود را سهیلا و سمیرا معرفی کردند.
سهیلا خود را پرستار معرفی کرد و گفت آن خانم دختر خالهاش است و از شهرستان آمده و فردا هم به شهرش برمی گردد.
سهیلا خیلی زود اعتماد من را جلب کرد همان شب پس از خوردن شام در میان صحبتهای خود در خصوص محل نگهداری طلا و پولهایم سؤالاتی را از من پرسید و من هم از روی سادگی و بیخبری از هدف آنها این اطلاعات را در اختیارشان قرار دادم و پس از اتمام کارهای روزانه آنها در اتاق مخصوص پرستار رفته و من در اتاق خود خوابیدم.
صبح که بیدار شدم دیدم که زودتر از من بیدار شدهاند و وسایل صبحانه را آماده کردهاند پس از صرف صبحانه لیوانی را که داخل آن یک دمنوش بود به من داده و خودشان چای ساده خوردند که من ده دقیقه پس از خوردن چای بیهوش شدم و دیگر چیزی نفهمیدم زمانی که به هوش آمدم مشاهده کردم که آن دو نفر با کارتنی که در دست دارند از منزلم خارج شدند. من به خیابان رفتم ودیدم که با یک دستگاه پراید از محل متواری شدند.
سرهنگ کارآگاه مرتضی نثاری رئیس پایگاه چهارم پلیس آگاهی گفت: کارآگاهان پس از اظهارات شاکی و بررسی محل سرقت اقدام به بازبینی فیلمهای ضبط شده توسط دوربینهای مداربسته کردند و تصاویر سارقین و شماره پلاک خودروی پراید را به دست آوردند. با استعلام پلاک خودروی پراید و پس از هماهنگی قضایی مالک خودرو در این پایگاه حاضر و در تحقیقات به عمل آمده مشخص شد راننده تاکسی اینترنتی است و سارقین را به مقصد خیابان دماوند برده است و هیچ اطلاعات دیگری از سارقین ندارد.
در ادامه آدرس متهمان به دست آمد و هر دو متهم شناسایی و در تاریخ شانزدهم بهمن ماه دستگیر و به پایگاه چهارم منتقل شدند.
سهیلا در بازجوییها گفت: با همدستی خواهرم سرقت را انجام دادیم. اموال مسروقه را نیز در خانه پدرم مخفی کردیم.
بدین ترتیب با کشف اموال مسروقه به دستور مقام قضایی هر دو متهم طی قرار قانونی روانه زندان شدند.
243 مرگ با گاز سمی در 145 روز
گروه حوادث / مسمومیت با گاز co در 145 روز گذشته جان ۲۴۳ نفر را در ۳۱ استان کشور گرفت.
بر اساس اعلام سازمان اورژانس کشور، استانهای تهران، فارس، خراسان رضوی و آذربایجان شرقی بیشترین سهم از آمار مسمومیت را به خود اختصاص دادهاند. همچنین در استان تهران یکهزار و ۳۳۶ نفر، فارس ۷۶۲ نفر، خراسان رضوی ۵۴۷ نفر و آذربایجان شرقی ۳۸۸ نفر دچار مسمومیت با گاز دی اکسید کربن شدهاند.
بیشترین میزان فوتی نیز در بخش بیمارستانی در استان تهران با ۳۳ نفر، فارس با ۳۱ نفر، خراسان رضوی ۲۳ نفر و اصفهان با ۱۹ نفر ثبت و گزارش شده است.
همزمان با سرد شدن هوا و نصب وسایل گرمایشی در خانهها، اماکن تجاری و اداری و استفاده از وسایل گازسوز و گرمایشی بدون دودکش، نقص دودکش و نشت گاز به فضای مسکونی، استفاده از وسایل خوراکپزی برای گرمایش و نبود تهویه مناسب محیط منجر به مسمومیت با گاز co میشود، از اماکن شایع تجمع گاز مونوکسید کربن میتوان به حمام، کابین وسایل نقلیه و مکانهای سرپوشیده و فاقد تهویه مناسب اشاره کرد.
مسمومیت حاد با این گاز نشانههایی مانند سردرد، سرگیجه، سفتی عضلات، افزایش تعداد تنفس، کاهش فشار خون، گاه تنگی مردمکها، تهوع و استفراغ و دردهای شکمی دارد که سپس حالت بیهوشی، تشنج و اغما در فرد بروز پیدا میکند.
همچنین در بیماران مبتلا به ناراحتیهای قلبی ممکن است تشدید بیماری یک علامت هشداردهنده برای افراد باشد که اگر فرد مبتلا به مسمومیت ناشی از گاز مونوکسید کربن جان خود را از دست ندهد، دچار نقص عصبی و روانی پیشرفته میشود و فلج عضوی یا اختلال قوای مغز را در پی خواهد داشت.
ردپای جنایتی دیگردر پرونده یک قاتل
گروه حوادث/ پرونده مرد میانسالی که به اتهام قتل خواستگار دخترش در زندان به سر میبرد، با احتمال ارتکاب جنایتی دیگر از سوی وی تحت بررسی قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، اوایل خرداد امسال خانواده مرد 40 سالهای بهنام شهرام با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران از ناپدید شدن پسرشان خبر دادند. آنها اظهار داشتند شهرام کارمند یک شرکت خصوصی بوده که به طرز مرموزی ناپدید شده است.
بدین ترتیب به دستور بازپرس جنایی پایتخت، ردیابیها برای یافتن سرنخی از مرد جوان آغاز شد و کارآگاهان پلیس دریافتند که شهرام آخرین بار با مردی بهنام بهروز قرار ملاقات داشته است. همچنین مشخص شد بهروز پدر دختری است که مدتی قبل شهرام به خواستگاری او رفته اما با پاسخ منفی آنها رو به رو شده که در عین حال سماجت مرد جوان باعث اختلاف بین آنها شده بود. به این ترتیب قاضی مصطفی واحدی، بازپرس شعبه یازدهم دادسرای جنایی تهران با این احتمال که بهروز در ناپدید شدن شهرام نقش داشته وی را بازداشت کرد. او ابتدا منکر اطلاع از سرنوشت شهرام شد اما زمانی که خود را مقابل سؤالات تخصصی بازپرس جنایی دید به قتلی که 4 خرداد مرتکب شده بود اعتراف کرد.
جزئیات قتل
بهروز گفت: دخترم یک سال پیش با شهرام در یک همایش آشنا شد مدتی بعد تنها به خواستگاری دخترم آمد و مدعی شد پدر و مادرش شهرستان هستند. میگفت قرار است بزودی خانهای 3میلیاردی بخرد. او به بهانه خرید این خانه از دخترم مقداری پول گرفته بود. وقتی خانواده شهرام به خواستگاری نیامدند به او مشکوک شدم و از چند نفر در مورد او تحقیق کردم و در نهایت متوجه شدم که او قبلاً دوبار ازدواج کرده و از ازدواجهای قبلی اش صاحب فرزند است. از این ماجرا که با خبر شدم بیشتر با این ازدواج مخالفت کردم ولی او دست بردار نبود. روز حادثه با او قرار گذاشتم و زمانی که متوجه شد من گذشتهاش را میدانم عصبانی و با من درگیر شد. با ضربه مشتی به گیجگاهش او را به قتل رساندم. بعد از جنایت هم جسدش را به لرستان برده و در بیابان رها کردم.
با اعتراف متهم، موضوع به پلیس لرستان اعلام شد و جسد مرد جوان اطراف فرودگاه لرستان کشف شد. از آنجایی که زمان زیادی از جنایت میگذشت به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران، جسد برای مشخص شدن علت اصلی مرگ و آزمایش دی ان ای به پزشکی قانونی منتقل و چند روز بعد هم هویت او مورد تأیید قرار گرفت.
دومین شکایت در پرونده
درحالی که بهروز به اتهام قتل روانه زندان شده بود چندی بعد وکیل جوانی به دادسرا رفت و شکایت جدیدی را مطرح کرد.
او گفت: دو سال قبل مرد جوانی بهنام امیر که مدیرعامل یک شرکت در خرم آباد بود به طرز مرموزی ناپدید شده است. از آنجا که بهروز یکی از سهامداران این شرکت بوده و با امیر نیز اختلافات زیادی داشتند و آخرین بار هم قرار بوده که امیر جلسهای با بهروز داشته باشد و بعد از آن ناپدید شده احتمال میدهم بهروز در این ماجرا نقش داشته باشد. بههمین دلیل موکلان من که خانواده امیر هستند، تقاضای رسیدگی به این پرونده را دارند.
با شکایت وکیل جوان، بازپرس جنایی دستور تحقیقات در خصوص دست داشتن بهروز در جنایتی دیگر را صادر کرد و با توجه به اینکه حادثه در خرم آباد رخ داده بود، بزودی پرونده با صدور قرار عدم صلاحیت به دادسرای این شهر فرستاده خواهد شد.
خانه مرد تحصیلکرده پاتوق سارقان بود
گروه حوادث / مرد تحصیلکرده که خانه پدری اش را پاتوق سارقان غرب تهران کرده بود توسط مأموران کلانتری 140 باغ فیض دستگیر شد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چندی پیش شکایتهای مشابهی از سوی ساکنان غرب تهران مبنی بر سرقت از خانه و خودروهایشان به پلیس رسید. این شکایتها مأموران کلانتری باغ فیض را بر آن داشت تا برای تسریع در شناسایی و دستگیری سارق یا سارقان از گشتهای نامحسوس در منطقه استفاده کنند تا اینکه اواخر هفته گذشته تلاش مأموران نتیجه داد و سارقی را که قصد سرقت یک دوچرخه داشت، دستگیر کردند.
متهم پس از انتقال به کلانتری سعی کرد با تناقض گویی مأموران را فریب دهد اما در بازجوییهای تخصصی لب به اعتراف گشود و ضمن اقرار به سرقتهای سریالی با همدستانش آنها را نیز معرفی کرد. او به مأموران گفت: من و همدستانم هرکدام در شیوهای از سرقت تبحر داریم و در کار یکدیگر هم دخالت نمیکنیم. پس از سرقت اموال نیز به خانهای قدیمی در محدوده کن که متعلق به مرد میانسال و تحصیلکردهای است میرویم و اجناس سرقتی را به او میفروشیم. البته مدتی است که بهخاطر رفاقتی که بین ما برقرار شده در آنجا پاتوق کردهایم و بههمراه شاپور که صاحب خانه است زندگی میکنیم.
سرهنگ سیفالله نوایی رئیس کلانتری 140 باغ فیض در این باره گفت: پس از اعترافات صریح متهم مأموران با جمعآوری مستندات بیشتر و کنترل نامحسوس خانه شاپور تحقیقاتشان را ادامه دادند و در نهایت با حکم قضایی وارد پاتوق خلافکاران شدند و شاپور را به همراه 5 سارق سابقه دار دستگیر کردند. از این مکان تعداد زیادی وسایل سرقتی کشف و ضبط شد.
متهمان پساز دستگیری در همان مراحل اولیه بازجویی به سرقتهای سریالی اعتراف کردند.
شاپور هم پساز دستگیری گفت: فوق لیسانس مهندسی نساجی دارم. چند سال قبل به مواد مخدر شیشه معتاد شدم و بههمین دلیل خانوادهام ترکم کردند. من هم خانه پدریام را پاتوق سارقان کردم و آنها پس از سرقت، اموالشان را در ازای دریافت مواد مخدر به من میدادند.
متهمان پس از تشکیل پرونده به دستور مقام قضایی برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند.