گروه حوادث/ پسر جوان که به‌خاطر تماشای تلویزیون خواهر و پدرش را به قتل رسانده بود، در جلسه محاکمه‌ای که صبح دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری برگزار شد با رضایت بی‌قید و شرط اولیای دم از مرگ نجات یافت.
این جنایت شامگاه 15 فروردین سال 94 در خانه‌ای واقع در خیابان ایتالیا رخ داد و یک روز بعد ماجرا به مأموران کلانتری 107 فلسطین اعلام شد.
تیم جنایی در بررسی‌های اولیه دریافت که اجساد متعلق به پدر و دختر یک خانواده است که حسن 75 ساله بر اثر اصابت ضربات چاقو به ناحیه قفسه سینه و دخترش آرین 27 ساله نیز بر اثر خفگی به‌ قتل رسیده‌اند.
پسر خانواده به نام هوتن (متولد 1369) در اظهاراتش عنوان کرده بود پس‌ از ورود به خانه با صحنه جنایت روبه‌رو شده و موضوع را به پلیس اطلاع داده است.
در شرایطی که هوتن مدعی عدم حضور خود در خانه در زمان وقوع جنایت بود، اما وجود آثار جراحت روی دستان او باعث شد تا کارآگاهان در این خصوص به تحقیق از وی بپردازند.
سرانجام وی لب به اعتراف گشود و گفت: «به خاطر تماشای تلویزیون با خواهرم درگیر شدم؛ خواهرم را داخل اتاق حبس کردم اما او با چاقوی آشپزخانه از اتاق خارج و به سمت من حمله‌ور شد که من چاقو را از او گرفته و او را داخل اتاق حبس و در اتاق را قفل کردم؛ در حالی که بسیار عصبانی شده بودم، به داخل اتاق رفتم و او را خفه کردم قصد داشتم تا برای صحنه‌سازی خواهرم را حلق آویز کنم اما موفق به این کار نشدم؛ در همین زمان پدرم وارد خانه شد و به داخل آشپزخانه رفت؛ چراغ آشپزخانه هنوز خاموش بود و پدرم هنوز از موضوع قتل خواهرم اطلاع نداشت که از پشت سر به او حمله ور شده و با همان چاقویی که توسط خواهرم مورد حمله قرار گرفته بودم، به پدرم حمله کرده و چندین ضربه چاقو به او زدم. پس از تعویض لباس‌ها از خانه خارج شدم؛ حدوداً ساعت 20:30 دقیقه بود که دوستانم به‌دنبال من در میدان فلسطین آمدند و با هم به سینما رفتیم و تا فردای روز جنایت، تا پایان بازی فوتبال در خانه اشکان ماندم تا اینکه اشکان مرا به خانه رساند و بعد به پلیس خبر دادم.»
بدین ترتیب پسر جوان بازداشت شد و بعد از صدور کیفرخواست برای وی پرونده صبح دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران تحت رسیدگی قرار گرفت و در آغاز جلسه اولیای دم مقتولان با اعلام رضایت بی‌قید و شرط خود از مجازات هوتن چشم پوشی کردند.
بدین ترتیب پسر جوان از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
 

گروه حوادث/ مردی که در پوشش مسافرکش زن متأهلی را ربوده و مورد تجاوز قرار داده بود، صبح دیروز در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز محاکمه شد.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده دو هفته قبل با شکایت زنی به‌نام راحله که مدعی بود در مسیر محل کار تا خانه‌اش مورد آدم‌ربایی و تجاوز راننده‌ای قرار گرفته، آغاز شد.
این زن در اظهاراتش به مأموران گفت: در یک شب برفی پس‌ از پایان ساعت کاری‌ام ناچار شدم سوار خودرو پرایدی شوم که در ظاهر راننده مسافرکش بود. دقایقی پس از سوار شدن با پیشنهاد شرم آور راننده که خالکوبی‌های عجیبی بر دستانش بود، مواجه شدم و بلافاصله از او خواستم خودرو را نگه دارد تا پیاده شوم اما او توجهی به حرف‌هایم نداشت و پس‌ از آن هرچقدر به او التماس کردم و قسمش دادم که من متأهلم و 3 فرزند دارم بازهم اعتنایی نکرد و در نهایت بدون آنکه او متوجه شود با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تماس گرفتم اما از آنجایی که در آن شرایط نمی‌توانستم حرف بزنم فقط گوشی را نگهداشتم تا شاید با شنیدن صدای فریادهایم مأموران به کمکم بیایند اما تماس قطع شد و این بار خود پلیس تماس گرفت اما مرد شیطان صفت متوجه شد و گوشی‌ام را گرفت و آن را شکست.
 پس از آن هم به طرز بی‌رحمانه‌ای کتکم زد و به من تعرض کرد. من قصد داشتم تا از خودرو فرار کنم اما درهای خودرو از داخل باز نمی‌شد تا اینکه در اطراف جاده قزلحصار تلفن همراهش زنگ خورد و وقتی قصد جواب دادن داشت به یکباره به گاردریل برخورد کرد و با حضور خودروهای گذری توانستم از دست او رها شوم.
پس از اظهارات راحله و با توجه به خالکوبی‌های دست متهم، مأموران خیلی زود راننده متجاوز را که دارای سوابق متعدد بود شناسایی و دستگیر کردند و صبح دیروز این متهم در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز با ریاست قاضی قیومی به اتهام زنای به عنف و آزار و اذیت شاکی محاکمه شد.
در ابتدای جلسه دادگاه شاکی در جایگاه ایستاد و با تکرار اظهاراتش از قاضی خواست تا او را به اشد مجازات محکوم کند. پس‌ از او راننده در دفاع از خودش گفت: قبول دارم که اشتباه کردم و به این زن پیشنهاد رابطه دادم ولی به او تعرض نکردم.
قاضی در جواب گفت: تو در اظهاراتت در اداره پلیس آگاهی به تعرض اعتراف کردی حالا چرا اظهاراتت را نقض می‌کنی؟
از طرفی نظریه پزشکی قانونی و استعلام پلیس 110 نیز صحت اظهارات شاکی را تأیید می‌کند. بنابراین به دستور رئیس دادگاه متهم به زندان منتقل شد تا قضات پس‌ از شور رأی خود را در خصوص این پرونده صادر کنند.

گروه حوادث/ مرد سمسار وقتی یک سماور طلا را برای فروش در سایت اینترنتی آگهی کرد نمی‌دانست سرنخ کشف سرقت میلیاردی را به پلیس می‌دهد.
به‌گزارش «ایران»، اوایل دی امسال مردی با مراجعه به کلانتری 110 شهدا گفت: من عتیقه فروش هستم چندی قبل مغازه‌ام را فروختم و اجناسش را به خانه بردم. شب یلدا به میهمانی رفته بودیم وقتی برگشتیم در خانه باز بود و تمام عتیقه هایم به ارزش 5 میلیارد تومان سرقت شده بود.
 سرهنگ کارآگاه احمد نجفی، معاون مبارزه با سرقت‌های خاص پلیس آگاهی پایتخت در تشریح این خبر گفت: پس از اظهارات شاکی، کارآگاهان برای به دست آوردن سرنخ‌هایی به محل وقوع سرقت مراجعه کردند و در بررسی‌های انجام شده دریافتند که سرقت از خانه با یک دستگاه وانت بدون پلاک انجام شده است.
در ادامه تحقیقات پلیسی مشخص شد که یکی از اموال قدیمی مالباخته سماوری با روکش طلا و گران قیمت بود که با قیمت خیلی پایین در سایت‌های خرید و فروش آگهی شده است، بنابراین با هماهنگی بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه ۱۵ کارآگاهان به آدرس فروشنده که یک سمساری بود رفته و ضمن دستگیری وی بخشی از اموال شاکی را نیز در همان محل کشف کردند.
با انتقال متهم به پلیس آگاهی وی اظهار کرد، از سرقتی بودن اموال خبر نداشته و آنها را از فروشنده‌ای در خیابان نظام آباد خریده است. به‌دنبال آن اکیپی از کارآگاهان با هماهنگی قضایی به نشانی اعلامی رفته و با ورود به محل موفق شدند بخش دیگری از اموال شاکی را کشف کنند.
کارآگاهان با پرس و جو از همسایه‌ها مشخصات سارق به‌نام رضا ۴۰ ساله را که از سارقان حرفه‌ای و سابقه دار خانه است شناسایی کردند.
سرانجام با پیگیری‌ها و تلاش شبانه روزی، کارآگاهان موفق شدند متهم را روز ششم بهمن ماه در مخفیگاهش دستگیر کنند.
 وی در بازجویی‌ها به سرقت اعتراف کرد و گفت: از ارزش بالای اموال سرقتی اطلاعی نداشتم و بخشی از اموال را به قیمت‌های خیلی پایین‌تر به سمساری فروختم.
سرهنگ نجفی در پایان گفت: متهم برای تحقیقات تکمیلی و کشف سایر جرایم مشابه در اختیار اداره ۱۷ پلیس آگاهی قرار دارد.

گروه حوادث/ معاون یک مدرسه غیر انتفاعی در تبریز که پسر دانش‌آموزی را کتک زده بود ضمن توبیخ از سوی مدیر کل آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی از کار تعلیق شد.
به‌گزارش «ایران»، حدود 4 روز قبل یکی از دانش‌آموزان کلاس هشتم مدرسه‌ای غیر انتفاعی در تبریز از سوی معاون مدرسه مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
یکی دیگر از معاونان این مدرسه به« ایران »گفت: موضوع آنگونه که در فضای مجازی و رسانه‌ها منتشر شد نبود. یکی از دانش‌آموزان سر کلاس کار ناشایستی انجام داده بود که معاون مدرسه نیز وقتی متوجه شد به کلاس رفت و به وی تذکر داد اما دانش‌آموز به معاون مدرسه توهین کرد و او نیز که تازه 3 سال است وارد آموزش و پرورش شده به‌دلیل کم تجربگی نتوانست خشم خود را کنترل کند و دانش‌آموز را کتک زد. والدین این پسر نیز با اطلاع از ماجرا شکایت کردند و موضوع در فضای مجازی  انعکاس پیدا کرد.
جعفر پاشایی - مدیرکل آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی- نیز دیروز از تعلیق این معاون آموزشی و ارسال پرونده وی به هیأت تخلفات خبر داد. وی با بیان اینکه این اداره کل، نسبت به این گونه تخلفات و رفتارها حساسیت ویژه‌ای دارد ،افزود: در کمتر از ۲۴ ساعت این موضوع بررسی و با قاطعیت با فرد متخلف برخورد و حکم طی نامه‌ای با امضای بنده ابلاغ شد. وی تأکید کرد: موضوع ضرب و شتم یا هر گونه تنبیه بدنی تخلف بوده و این بحث بارها در جلسات مختلف تأکید و طی بخشنامه‌های مکرر به مراکز آموزشی و پرورشی استان ابلاغ شده است و به هیچ وجه این قبیل مسائل قابل قبول نیست.

گروه حوادث/ زن جوانی که دستور اسیدپاشی به یک وکیل دادگستری را صادر کرده بود پس از بازداشت مدعی شد به‌خاطر استاد رمالی‌اش این کار را انجام داده است.
به‌گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، سوم تیر امسال گزارش اسیدپاشی به یک وکیل مرد به پلیس و بازپرس جنایی پایتخت اعلام شد. به‌دنبال این اسیدپاشی تیم تحقیق راهی خیابان 64 یوسف آباد شده و در طبقه اول ساختمان با بدن نیمه جان وکیل پایه یک دادگستری مواجه شدند. وکیل میانسال که بشدت دچار سوختگی شده بود به بیمارستان منتقل شد. وی پس از بهبودی عنوان کرد که سه مرد جوان به بهانه‌ای وارد دفتر وکالتش شده و پس از ضرب و جرح، روی بدن او اسید پاشیده‌اند.در ادامه بررسی‌ها مشخص شد که آنها به قصد تهدید وکیل مبنی بر نپذیرفتن وکالت زنی جوان دست به اسیدپاشی زده‌اند. بررسی‌ها نشان می‌داد زن رمالی برای حل مشکل این موکل از او 120 میلیون تومان گرفته بود و با این بهانه که اگر 700 میلیون تومان دیگر پرداخت نکنی تو را طلسم می‌کنم زن جوان را تهدید کرده بود. زن جوان هم به‌خاطر بازگرداندن پول‌هایش و جلوگیری از تهدیدهای زن رمال شکایت کرده و به سراغ این وکیل قربانی اسیدپاشی رفته بود. در ادامه بررسی‌ها کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی موفق شدند 24 شهریور سه مرد جوان را که عاملان این اسیدپاشی بودند دستگیر کنند. عاملان این اسید پاشی در تحقیقات عنوان کردند که به دستور زنی به‌نام آشا این کار را انجام داده و برای انجام آن 20 میلیون تومان گرفته‌اند. با اطلاعاتی که سردسته باند اسیدپاشی در اختیار بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران قرار داد، آشا سه روز قبل بازداشت شد. زن جوان ابتدا منکر ماجرا بود اما زمانی که با سردسته باند مواجه شد اعتراف کرد.
او گفت: دوره رمالی را نزد خانم میانسالی به‌نام فیروزه دیده‌ام. مدتی قبل فیروزه برایم تعریف کرد که یکی از مشتری‌هایش برای او ایجاد مزاحمت کرده و از او شکایت قانونی کرده است. از آنجایی که فیروزه استادم بود دلم نمی‌خواست برایش اتفاقی رخ دهد. برای همین تصمیم گرفتم هر طوری شده جلوی این شکایت را بگیرم. شروع به تحقیق کردم و متوجه شدم که مشتری استادم وکیل گرفته است. به همین دلیل چند نفر را اجیر کردم تا با ریختن اسید به روی وکیل و تهدید او، از ادامه شکایت سر باززند و مشکل فیروزه حل شود.
با برملا شدن این موضوع بازپرس غلامی دستور بازداشت فیروزه را نیز صادر کرد. در ادامه بررسی‌ها وکیل به دادسرا رفت و مدعی شد که از طریق دوستانش با خبر شده که فیروزه در یکی از شهرستان‌ها کشته شده است.
با این ادعای وکیل میانسال، بازپرس جنایی به اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت دستور داد تا در رابطه با قتل فیروزه تحقیقات را انجام دهند.

گروه حوادث/ پسر نوجوان که در جنایتی فجیع دو زن را در خانه کشته بود در شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
به‌گزارش «ایران»، رسیدگی به این پرونده از شهریور سال ۹۷ به‌دنبال تماس مرد جوانی با پلیس آغاز شد. وی گفت: در همسایگی ما دو زن جوان زندگی می‌کنند که مدتی است رفت و آمدهای مشکوک دارند. ما چند بار به آنها تذکر داده بودیم و آخرین بار قرار بود از خانه‌شان نقل مکان کنند، اما حالا مدتی است از هیچ کدام خبری نیست. با اطلاعاتی که مرد همسایه به پلیس داد مأموران به خانه این دو زن رفتند و با جسدهای متعفن آنها روبه‌‌رو شدند و وسایل خانه نیز به هم ریخته بود.
مأموران در نخستین گام از تحقیقات به بررسی تماس‌های تلفنی دو زن جوان پرداختند و فهمیدند آنها خانه فساد داشتند.
پس‌ از بررسی‌های تکمیلی مشخص شد آخرین نفری که با دو زن جوان تماس گرفته و با آنها قرار ملاقات گذاشته بود یک پسر ۱۷ ساله به‌ نام احسان بوده است.
احسان خیلی زود بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد. پسر نوجوان گفت: من و دوستم آرمین که ۲۲ سال دارد با هم قرار گذاشته بودیم تا به خانه دو زن جوان برویم، اما آنجا بود که من تصمیم به سرقت گرفتم. به همین خاطر دست و پای دو زن جوان را با طناب بستم تا همه خانه را بگردم، اما چون دو زن جوان شروع به داد و فریاد کردند با چاقو آنها را کشتم و گلویشان را بریدم.
به دنبال اظهارات تکان دهنده پسر نوجوان همدستش نیز بازداشت شد، اما ادعا کرد در جنایت‌ها دست نداشته است.
صبح دیروز نیز متهم در شعبه پنجم دادگاه کیفری تحت محاکمه قرار گرفت و ضمن اعتراف به قتل‌ها؛ انگیزه خود را سرقت اعلام کرد.قضات نیز پس از شنیدن دفاعیات متهم بزودی حکم وی را صادر خواهند کرد.

500 میلیون تومان  برای رهایی از مرگ

گروه حوادث - معصومه مرادپور/  مربی بدنسازی که در جریان درگیری با دوستش او را به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده بود صبح دیروز با پرداخت دیه 500 میلیون تومانی از چوبه دار رهایی یافت.
 به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از بهمن ماه سال 94 به‌دنبال درگیری خونین در یکی از خیابان‌های هشتگرد آغاز شد و در این میان پسر جوانی به نام محسن 30 ساله در اثر ضربه مغزی جان سپرد و فرید به‌عنوان متهم به قتل عمد در حالی که قصد فرار داشت در یک عملیات تعقیب وگریز و شلیک گلوله به پای او زمینگیر و بازداشت شد.
متهم پس از بهبودی روانه زندان شد و در نهایت به قصاص نفس محکوم شد که با تلاش خانواده‌اش توانست با پرداخت مبلغ 500 میلیون تومان به‌عنوان دیه، رضایت خانواده اولیای دم را جلب کند در نهایت صبح دیروز او از زندان به شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی قیومی منتقل شد تا از نظر جنبه عمومی جرم تحت محاکمه قرار گیرد.
در ابتدای این جلسه متهم گفت: من اشتباه بزرگی کرده‌ام که به‌خاطر چند جمله محسن را که یکی از دوستان صمیمی‌ام بود کشتم. اما باور کنید قصدم کشتن او نبود و حالا بشدت پشیمانم و در مدتی هم که در زندان بودم توبه کرده ام. به‌خاطر گلوله‌ای هم که در هنگام فرار به ساق پایم خورده دیگر نمی‌توانم راه بروم و در این مدت هم به حفظ قرآن مشغول شدم و تاکنون سه جزء از قرآن را حفظ کرده‌ام.
پس‌از پایان جلسه قضات وارد شور شدند و متهم را از نظر جنبه عمومی جرم به 4 سال حبس محکوم کردند که با احتساب مدتی که متهم در زندان بوده است از زندان آزاد خواهد شد.
گفت‌و‌گو با متهم
چرا دوست ات را کشتی؟ همه چیز از یک جر و بحث شروع شد و در یک لحظه به درگیری فیزیکی رسید واقعاً همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد.
قبل از اینکه بازداشت بشوی چه شغلی داشتی؟ باشگاه ورزشی داشتم و خودم هم مربی بدنسازی بودم.
الان که فهمیدی می‌خواهی از زندان آزاد شوی چه احساسی داری؟من  در زندان توبه کردم و با حفظ قرآن در تلاش هستم تا مسیر درست زندگی را پیدا کنم. همه چیز را مدیون خدا و بعد هم بخشش خانواده محسن هستم. اگر پایم را عمل کنند و مداوا شوم می‌خواهم کار کنم تا تمام رنج‌هایی را که این مدت خانواده‌ام کشیدند جبران کنم. آنها به‌خاطر من خانه‌شان را فروختند...

2 کشته در انفجار کامیون حمل سوخت

گروه حوادث/ انحراف به چپ یک دستگاه کامیون حمل سوخت و انفجار آن در جاده فیروزکوه دو کشته و ۵ نفر مجروح برجا گذاشت.
به‌گزارش مرکز اطلاع‌رسانی ستاد فرماندهی انتظامی ویژه شرق استان تهران، عصر دوشنبه یک دستگاه کامیون کشنده حامل سوخت که از تهران به فیروزکوه در حال حرکت بود، با انحراف به چپ در مسیر مقابل با گاردریل برخورد کرده و دچار حریق و انفجار شد. عوامل انتظامی ویژه شرق استان تهران با اطلاع از این سانحه در حوالی روستای لاسم، به اتفاق عوامل امدادی بلافاصله به محل اعزام شدند.
سردار کیومرث عزیزی، فرماندهی انتظامی ویژه شرق استان تهران گفت: بر اثر این حادثه راننده و سرنشین کامیون در اثر سوختگی و شدت انفجار جان خود را از دست دادند. همچنین یک دستگاه کامیون بنز و یک دستگاه سمند نیز به‌علت نزدیک بودن به این کامیون دچار آتش‌سوزی شدند که راننده و ۳ نفر از سرنشینان خودرو سمند به‌همراه راننده کامیون بنز مصدوم و به مراکز درمانی منتقل شدند. وی با بیان اینکه علت وقوع این حادثه در دست بررسی است اظهار کرد: حضور بموقع مأموران انتظامی و امدادی و پاکسازی منطقه از وقوع حادثه‌های بعدی جلوگیری کرد.

عکسی که زندگی دختر جوان را تباه کرد

گروه حوادث/ عکس دختر جوان با دوست سابقش، بهانه‌ای برای اخاذی و آزار و اذیت او توسط دو مرد جوان شد.
به‌گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، چند روز قبل دختر جوانی به دادسرای جنایی تهران رفت و از دو پسر به جرم آزار و اذیت شکایت کرد. او گفت: حدود 5 سال قبل با پسر جوانی دوست بودم و در جریان این دوستی چند عکس دو نفری باهم گرفتیم. بعد از مدتی دوستی‌مان تمام شد و من عکس‌های دو نفره‌مان را پاک کردم. با گذشت این همه سال، چند روز قبل یکی از بچه محل هایمان به‌نام شهرام با من تماس گرفت و گفت عکس خصوصی ات دست من است.
دختر جوان ادامه داد: نمی‌دانم شهرام آن عکس قدیمی را از کجا آورده بود اما گفت اگر 100 میلیون تومان پول یا طلا به او ندهم عکس را در فضای مجازی منتشر می‌کند. از ترس آبرویم قبول کردم اما چون چنین پولی نداشتم قرار شد که قسطی پول را بدهم. روزی که به دیدن شهرام رفتم با دوستش وحید به محل قرار آمده بود، سوار خودروی او شدم بعد به خیابان خلوتی رفته و هر دو نفرشان مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند. با شکایت مینا، تحقیقات به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران آغاز شد. کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی پایتخت در تحقیقات صورت گرفته موفق شدند شهرام را بازداشت کنند.
شهرام در تحقیقات اولیه به جرم خود اعتراف کرد. با اعتراف مرد جوان، بازپرس احسان زمانی دستور ادامه تحقیقات برای بازداشت دومین متهم این پرونده را صادر کرد. با اعتراف متهم جوان، پرونده رسیدگی به آزار و اذیت دختر جوان به دادگاه کیفری استان تهران رفت و جرم آدم ربایی و اخاذی وی نیز در دادسرای امور جنایی تهران مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت.
گفت‌و‌گو با متهم
عکس این دختر را از کجا آوردی؟ من با دوست قدیمی اش- شایان- دوست بودم. یک روز که من گوشی شایان را گرفته بودم تا برایش برنامه بریزم چشمم به عکس مینا و شایان افتاد. عکس را سریع برای خودم ارسال کردم.
چه شد که تصمیم به اخاذی گرفتید؟ یک روز داشتم عکس‌های گوشی‌ام را به وحید نشان می‌دادم که چشمش به عکس مینا و شایان افتاد. نقشه اخاذی را وحید طراحی کرد. زمانی که مینا به محل قرار آمد وسوسه شدیم و او را آزار و اذیت هم کردیم.